به نام خدا
حرکت موزون
(ورزش سرگرمی مدیریت)
نویسنده: عبدالله یزدانی
سر شناسه : یزدانی، عبدالله، 1353-
عنوان و نام پدید آور : حرکت موزون (ورزش – سرگرمی – مدیریت) / نویسنده، عبدالله یزدانی.
مشخصات نشر : ورامین: انتشارات دوقلوها، 1394.
مشخصات ظاهری : 83 ص.
شابک : 70000ریال2–50–6432-600–978
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
موضوع : حرکت شناسی
موضوع : حرکت آموزی
موضوع : تمرین های ورزشی
رده بندی کنگره : 1394 4 ح4ی/ 135 Gc
رده بندی دیویی : 112/531
شماره کتابشناسی ملی : 4034034
ناشر: دوقلوها
نویسنده: عبدالله یزدانی
چاپ اول: 1395
شمارگان: 1000
شابک: 2- 50- 6432- 600 - 978
قیمت : 7000 تومان
همه ی حقوق محفوظ است
پیشگفتار......................................................................7
مقدمه..........................................................................9
فرهنگ اصطلاحات ورزشی.............................................13
ایجاد انگیزه..................................................................20
فرم کلی دستورالعمل محاسباتی اجرای فن............................20
دستورالعمل های کنترلی..................................................21
انواع دیگر دستورالعمل...................................................21
دستورالعمل پایان...........................................................21
دستورالعمل توقف..........................................................21
حلقه ی تکرار شونده.......................................................21
دستورالعمل شرطی........................................................22
فنون متداخل.................................................................22
دستورالعمل خاص..........................................................22
دستورالعمل بازگشت.......................................................22
دستورالعمل های تصادفی.................................................22
دستورالعمل های مصنوعی...............................................22
جدول بندی و آرایش.......................................................23
انواع حرکت.................................................................23
حرکت تناوبی...............................................................23
چگونگی ایجاد انتشار حرکت............................................23
منبع انرژی حرکت در دست ها.........................................23
منبع انرژی حرکت در پاها...............................................23
اقسام حرکت.................................................................23
حرکت ایستاده...............................................................24
ویژگی های حرکت........................................................24
سرعت حرکت..............................................................24
تمپو...........................................................................24
عوامل کنترلی در اجرای فن.............................................25
شکل حرکت.................................................................25
شکل اشکال ترکیب کننده.................................................25
درجه ی حمله...............................................................25
روانی فن.....................................................................26
مزیت تنظیم سطح..........................................................26
شکل هندسی در اجرای فن...............................................26
استفاده از متغییرها در اجرای فن.......................................26
انواع تمهیدات...............................................................26
نگرش تحلیلی فن...........................................................30
چگونگی شکل گیری حرکت.............................................30
ارتباط مجری فن و حرکت...............................................30
نقش روابط زمان بندی شده در اجرای یک حرکت..................31
شباهت ورزش و موسیقی.................................................35
بحث انگیزه..................................................................38
مراحل آفرینش حرکت.....................................................40
مرحله ی دریافت............................................................41
مرحله ی تحلیل..............................................................41
مرحله ی آفرینش............................................................42
نقش اعضای بدن ورزشکار..............................................42
شیوه یا روش................................................................43
آگاهی های حرکتی.........................................................43
شناخت حرکت و خطاها...................................................44
خواص حرکت..............................................................45
زمان کشش حرکت.........................................................45
سرعت........................................................................46
احساس........................................................................46
تضاد - تکرار- قرینه......................................................46
وزن یا ریتم..................................................................46
هماهنگی.....................................................................47
شکل یا فرم..................................................................47
سایه روشن..................................................................48
رابطه ی ورزشکار و تماشاچی.........................................54
نقش فلسفه در ورزش......................................................59
کیفیت حرکت................................................................60
روشنگری حرکت..........................................................62
ورزشکاران حرکت شناس................................................74
عمل و عکس العمل.........................................................74
بازآفرینی حرکت............................................................75
بزرگی یا کوتاهی حرکت..................................................79
موضوع شکل در ورزش.................................................79
بینش و جهان بینی عامل حرکت.........................................81
پیشگفتار
شناختن حرکت به مثابه یک عمل و اینکه هر قسمت از حرکت با یک واحد نسبت ریاضی دارد، از نظریه های اصلی علم حرکت است.
مشاهده می کنیم که ورزشکار آزاد نیست آنطور که می خواهد در یک حرکت تناسب ها را صرفا بر اساس خواست شخصی خود اعمال کند و تناسب ها می بایست به نوبه ی خود در هماهنگی با اصل و قوانینی فراتر خو گرفته باشد. مثلا یک حرکت می بایست انعکاسی از تناسب های بدن انسان باشد. این قوانین و تناسبات در گردش منظم کهکشان ها دیده می شود. با نگرش آگاهانه به حرکت، تأثیر اعداد و تناسب ها دیده می شود. به این ترتیب هارمونی حرکت هم از طریق تناسب اعداد بدست می آید. حاصل پیوند اعاد خلق یک تناسب است. اما اثر کامل اعداد در مکعب است. زیرا دارای طول و عرض و عمق است. برای همین هر فعالیت حرکتی مشمول این اعداد و تناسبات می شود.
اکنون آشکار است که اندازه و تناسب
ها در فضا به حرکت هویت
می دهد. تا اینجا متوجه شدید که تناسب بکار گرفته شده در یک بنای با شکوه با یک
سری تناسب ها مطابقت دارد. با انتخاب صحیح تمام نسبت ها است که یک ساختمان منحصر
به فرد بر اساس فلسفه ی اعداد شکل می گیرد و یک تناسب هارمونیک به وجود می آید که
گاهی لازم است با سایش و لغزش از یک حرکت بر حرکت دیگر بدست آید. اما این تناسب ها
منحصرا در حیطه ی معماری نیست و منحصر به وحدت تمام هنرها و علوم است.
چنانچه از مطالب گذشته بر می آید ملاحظه می کنید که بر اساس همین تناسب ها علم حرکت به وجود می آید و می توانید حرکات را دقیقا ارزیابی کنید. قبل از بررسی نقش ریاضی در حرکت، باید خاطر نشان کنم که علم حرکت در شناخت مستقل از اجزاء حرکت و یا شناخت دقیق حرکت حریف مقابل است.
مقدمه
حرکات ورزشی از جمله هنرهای زیبایی
است که الهام گرفته
از طبیعت است. حرکت موزون دلفین ها و دویدن موزون اسب و مبارزه ی دو گوزن با
یکدیگر و... جلوه هایی از تکنیک ها و حرکات ورزشی است. هنر ورزش تقلید از حرکاتی است که در طبیعت وجود دارد. ورزش صنعت
ترکیب حرکات با یکدیگر است. بطوری که هماهنگ و خوش آیند باشد. بنابراین نحوه ی به
حرکت درآوردن حرکات بدن هنر ورزش است. هر چه این حرکات تعادل و توازن بیشتری داشته
باشد می توانیم حرکات را ایجاد کرده و آنها را با هم ترکیب کنیم.
ورزش را به دو نوع عملی و نظری تقسیم می کنند. ورزش نظری قواعدی را شامل می شود که به کمک انتخاب حرکات می توانیم سرعت قسمت و استقامت بدن را در راستای ورزش مورد نظر بالا ببریم. سپس آنها را با هم ترکیب کنیم ورزش نظری را بر اساس قواعد فیزیکی با اطلاع داشتن آناتومیک و همچنین آشنایی با علم تناسب حرکات پایه گذاری می شود. بنابراین بخشی از فیزیک حرکات که با درک مفاهیم حرکات انتخابی صورت پذیرفته است.
اولین معلم ورزش بشر طبیعت بوده است و انسان ورزش را از طبیعت آموخته است و حرکات با خلاقیات آن را تکمیل نموده و به صورت هنر امروزی درآورده است. حرکات ورزش یکی از شعب ریاضی است. برای همین می توان آن را علم ورزش دانست. از طرفی چون تمام قواعد ورزش مسلم و بدون تغییر نیست آن را هنر نیز دانسته اند.
در نظر اول باید خاطر نشان کنم که
به علت عدم شناخت ما اصول علم تناسبی یک حرکت مستقل شکل نمی گیرد و با شناخت اصول
علم تناسب در یک حرکت می توانید، توضیحی در مورد چگونگی تناسب خاص در حرکت حریف
بدست آورید. آنگاه نسبت به همین شناخت
می توانید راه حل منطقی اعمال کنید.
تناسب باید در دید اول مشاهده شود. یعنی شکل حرکت باید تناسبی زیبا داشته باشد. در اینجا رفع معایب قسمتی از حرکت در ارتباط با این تناسب ها با یکدیگر نسبت به کل حرکت امکان پذیر می باشد. این بینش حرکتی معمولا از نظر ریاضی، باید قابل قبول باشد. در غیر این صورت حرکت دارای تناسب غیر قابل قیاس، خود دلیلی برای رد حرکت است.
چنانچه تمام اعضای یک حرکت با هم تناسب داشته باشند، بلکه مفهوم خاصی را در مورد این تناسب ها ایجاد کنند. اینجاست که علم حرکت اهمیت پیدا می کند. هنگامیکه این اعداد شکل های خوش آیندی را به وجود آوردند، زیبایی حیرت انگیزی را خلق می کنند. این همان علم تناسب بین حرکات است. باید گفت: روابط هماهنگ بین حرکات از طریق واسطه های حرکتی (شدت، ضعف، سرعت و...) و نسبت های کوچک و بزرگ حرکات مشخص کننده ی کیفیت حرکت است.
از تمام اینها که در مورد جزئیات واسطه های حرکتی (ریاضی، هندسه، هارمونی، هماهنگی) گفته شد، هندسه اهمیت بیشتری دارد و از دو واسطه ی دیگر هماهنگی در درجه ی بعدی قرار دارند. بدین طریق پیوندی که اینها با یکدیگر برقرار می کنند و بدون شک نیازمند یک هارمونی خاص است.
یک کنکاش دقیق ما را به کشف این اصل در مورد علم حرکت راهنمایی می کند. می توان نتیجه گیری کرد، تمام تناسب هایی که در قسمت های یک فن وجود دارد، یک ساختار هارمونیک - فضایی که حاصل روابط همه جانبه ی تمام اجزاء یک فن مربوط می شود. این تناسب حرکت ها هماهنگی است که به صورت پیوسته یکی پس از دیگری اجرا می شود.
می توان این نتیجه را گرفت، کسی که فکر می کند تا به درک حرکات پیوسته پی ببرد به چیزی بالاتر از حرکت پی برده است. چرا که یک حرکت ناب دارای تناسب های سنجیده و تا حدی پیچیده است.
تا کنون درباره ی علم حرکت و چگونگی انجام حرکت بحث و بررسی نشده است. اما با شناخت این مقوله و کشف قسمت های ناشناخته ی آن به جهان درونی حرکت دست می یابیم. در این رساله سعی بر این خواهد شد که راز و رمز پنهان حرکت را کشف کنیم و مورد بحث قرار دهیم.
با ارائه ی نظریه ای می توان سخن را آغاز کرد. بدین ترتیب که علم حرکت در حقیقت دارای دو مؤلفه ی مهم است. یکی ارزش های ذهنی که مربوط به علم حرکت است. اینجاست که حرکت باید به بهترین نحو اجرا شود و دیگری ارزش حجم حرکتی است که ورزشکار با سعی و تلاش آن را اجرا می کند. با چنین ترکیبی است که عملکرد ورزشکاران سنجیده می شوند. البته همین ترکیب به ابعاد و اشکال گوناگون بکار گرفته می شود.
در اینجا ارزش با عملکرد صحیح ورزشکار ارزیابی می شود. نکته قابل توجه این است که این ارزش ها با دیگر ارزش های زیبا شناختی و فرهنگی قومی ارتباط دارد. ارتباطی که بیشتر به جنبه های روحی و اخلاقی فرد بستگی دارد.
بازگردیم به علم حرکت و چگونگی
شناخت از این علم مرموز
و ارزش هایی که در آن نهفته است. حرکتی که یک ورزشکار انجام
می دهد توسط عناصر تقویت کننده انجام می گیرد. اما این عمل خود به شکل فرمی خاص
انجام می شود که خصوصیات حرکت را می سازد. اما تعدادی از این ویژگی ها منحصر به
فرد و مخصوص به همین حرکت خاصی است که انجام پذیرفته است. همین عوامل انحصاری
حرکتی است که می تواند یک حرکت را به حد کمال برساند.
با توجه به مطالب فوق این نکته را می توان عنوان کرد که ابزارهای حرکتی در ابتدا به روشی ساده به کار گرفته می شود. این را می توان ارزش اولیه ی حرکت نامید.
اما طی سالیان متمادی، شکل و فرم خاصی به خود می گیرد و با دیگر عناصر حرکت عجین می شود و با تناسبات ویژه ی خود در نهایت متجلی می گردد.
در اصل دارای ارزش های ثانویه ای
می گردند. این ارزش های ثانویه نیز در اثر مرور زمان از چنان استحکام و پایداری
برخوردار
می شوند که ارزش و فایده ی عملی حرکت را بالاتر می برند. برای مثال طلا سازی که بر
روی یک قطعه طلا کار می کند و با طرح نقشی که بر روی آن ایجاد می کند، ارزش طلا را
چندین برابر می کند.
نکته ای که باید یادآورد شد اینکه، شکل حرکت از یک پایه و قوانین خاصی پیروی می کند. اما وقتی درگیر با ارزش ها و شکل حرکتی دیگری از سوی حریف مقابل می شود. در برابر شکل کاربردی حرکت حریف یا مقاومت می کند یا تصمیم می گیرد در مقابل شیوه ی حرکتی حریف، راهی را انتخاب کند تا بتواند بر حرکت حریف غلبه کند. در اینجاست که شکل کاربردی و دیکته شده (مطلق) حرکت کمی تغییر می کند. یعنی مقداری از معیارهای خود را به منظور خاص از دست می دهد یا کم رنگ تر می کند و بخشی از معیارهای آن قوی تر می شود و یا اینکه بخشی از حرکت تغییر فرم می دهد و یک دگرگونی خاصی در حرکت به وجود می آورد. اینجاست که فایده ی عملی حرکت تحت تأثیر شکل حرکت حریف قرار گرفته و کمی تغییر حالت و وضعیت می دهد و سرانجام زمانی که فرمی قابل انتظار به انجام رسید، وظیفه ی آن پایان می پذیرد.
بنابراین اصل بر این است که اصولا شکلی که کاملا از عملکرد حریف پیروی کند و فرم خاصی را به وجود آورد. کما اینکه اگر چنین نبود، باید تمام حرکات یکسان اجرا می شدند و دیگر نیازی به بحث ما نبود. برای مثال: تمام خانه هایی که در جوامع گوناگون در شرایط آب و هوایی مختلف باید شبیه هم ساخته شوند. مسلما اینطور نیست.
فرهنگ اصطلاحات ورزشی:
1- حرکات نرم (روان)
2- حرکات ملایم (متوسط)
3- حرکات خشن (قوی)
اصولا حرکات مختلف به این علت به
کار می روند تا محدودیت حرکات با حالت های مختلف به راحتی نمایش داده شود. زیرا
باید به نسبت حرکات حریف، حرکت صحیح نمایش گذاشته شود. به همین منظور معمولا حرکات
خشن را با حرکات ملایم یا متوسط نمایش
می دهند.
4- پرسش و پاسخ
در بازی شطرنج به نسبت حرکت حریف مهره ها را باید جابجا کنید و یک اشتباه در یک حرکت رابطه و هم نسبت زمانی و هم نسبت مکانی به وجود می آورد و هم معنی و معنادهی در لحظه ای خاص حالتی به وجود می آورد و می تواند باعث شکست شود.
بنابراین باید به نسبت حرکت حریف، سه حرکت مناسب را درنظر بگیرید و بهترین حرکت را انتخاب کنید. در این حالت شما می توانید نسبت به حمله ی حریف 4 حرکت انتخاب کنید:
1- حمله ی حریف = دفاع
2- دفاع حریف = حمله
3- حمله ی حریف = حمله
4- حمله یا دفاع حریف = خنثی (سکون)
بنابراین با استفاده از روش یاد
شده می توانید حرکت مناسب را نمایش دهید. مزیت این حرکت در مقایسه با سیستم تک
لحظه ای مشخص
می شود.
نکته برای نشان دادن حرکات ترکیبی باید روی حرکات کامل، تسلط کامل داشته باشید و این کار با تمرین و تکرار روی حرکات ساده صورت می گیرد. در این حالت برای استفاده از حرکات محدودیتی وجود ندارد و بر حسب نیاز می توان آنها را بکار برد.
5- شکل حرکات
بر اساس طول زمان هر حرکت آنها را به 7 شکل مختلف نمایش می دهد:
1- حرکت 4 ثانیه (آهسته)
2- حرکت 3 ثانیه (کمی تند)
3- حرکت 2 ثانیه (سریع تر)
4- حرکت 1 ثانیه (خیلی سریع)
5- حرکت2/1 ثانیه (حرکت انفجاری)
بنابراین حرکات ورزشی را به اساس اندازه گذاری فوق انجام دهید. برای اندازه گیری حرکات از مترونم استفاه کنید.
6- سکون
به منظور جدا کردن حرکات از یکدیگر از سکون استفاه می کنیم.
سکون همانند طول زمان حرکات استفاده می شود:
1- حرکت 4ثانیه (مکث خیلی طولانی)
2- حرکت 3 ثانیه (مکث طولانی)
3- حرکت 2 ثانیه (مکث معمولی)
4- حرکت 1 ثانیه (مکث برای استراحت)
5- حرکت2/1 ثانیه (مکث کم)
بنابراین طول سکون برابر است با طول ارزش حرکت است. سعی کنید از سکون های طولانی استفاده نکنید، چون دست شما برای حریف رو می شود و حریف می تواند استراحت کافی انجام دهد و شاید زمان به نفع شما نباشد.
7- وزن و آهنگ
هر حرکت دارای دو خاصیت است:
- وزن
- آهنگ
منظور از وزن طول امتداد حرکت است و بر حسب زمان اجرا محاسبه می شود و منظور از آهنگ زبری و نرمی حرکت است که به احساس حرکات مربوط می باشد.
8- ضرب و ریتم
از ضربات منظم قلب می توان به وجود ریتم پی برد. همچنین چکیده قطرات آب از شیر آب، صدای پای سربازها در حین رژه و راه رفتن منظم و صدای ثانیه شمار ساعت مثال هایی از ضرب است.
9- ورزش ضربی و ورزش بی ضرب
ورزش ضربی آن نوع ورزشی است که دارای وزن باشد. مانند ورزش زورخانه و غیره. همینطور ورزش بدون ضرب وزن معینی ندارد، اما دارای آهنگ می باشد.
10- ضرب قوی و ضرب ضعیف
در طناب زدن منظم ورزشکارانی که با
وزن آهنگ خاصی، حرکت را اجرا می کنند. با شمارش 1 و 2 می شنویم که با عدد یک طناب
قوی تر بر زمین می خورد و در شماره ی دو صدای طناب ضعیف تر
شنیده می شود. همینطور در شمارش 1 تا 4 عدد یک محکم تر و عدد سه نیمه محکم از
اعداد دو و چهار شنیده می شوند. سعی کنید این کار را با مترونم مشخص انجام دهید.
یعنی با سرعت های مختلف طناب بزنید.
11- تقسیم حرکات
یک حرکت ورزشی را به قسمت های مشخص تقسیم کنید. حرکت ممکن است 2 یا 3 و یا 4 قسمت داشته باشد.
تلاش کنید حرکت شروع و پایان خوبی داشته باشد. حتی شما می توانید در بین تقسیم حرکات مسیر حرکت را تغییر دهید و حرکت شما با شروع یک فن مشخص و پایان با نیمه ی فن دیگری به اتمام برسد. اما شدت شروع حرکت را متناسب با حرکت حریف انتخاب کنید.
نکته: تقسیمات باید از حیث امتداد با هم مساوی باشند. یعنی برای اجرای یک فن شکل و فرم خاصی را به اجرا بگذارید. در نتیجه یک هماهنگی و رابطه و تناسب خاصی ایجاد می شود. این نوع حرکات تابع قواعد و اصولی هستند که در آن از اصول و قواعد کلاسیک تجاوز نمی کند.
12- ایست حرکتی (توقف ناگهانی)
اگر قسمتی از یک حرکت را نگه دارید، حالتی ایجاد می شود که به آن ایست حرکتی می گویند.
13- اهمیت وزن
انتخاب وزن، به ذوق و سلیقه ی ورزشکار مربوط می شود. اما ضوابطی را در این زمینه باید مراعات کرد که عبارتند از:
1- حالات ملایم حرکات ورزشی بهتر است حرکات طویل تر باشند.
2- در حالات تند و سریع حرکات باید کوتاه باشند.
14- فاصله ی حرکات
تعداد حرکت ها در هر ثانیه مشخص است. هر چه تعداد حرکات در ثانیه بیشتر باشد در کل آن حرکات کوتاه تر و سریع تر اجرا می شوند. بین دو حرکت اختلافی از شدت و ضعف و نرمی و خشنی وجود دارد. همچنین می تواند بین دو حرکت متوالی علاوه بر شدت و ضعف و نرمی و خشنی طول حرکات مساوی نباشند و اندازه ی حرکات فرق داشته باشد.
15- نیم قدم و تمام قدم
در میان حرکات فاصله ی بین دو حرکت می تواند به کمک پاها یا نیم قدم یا تمام قدم اجرا شود.
16- فاصله های متصل و منفصل
فاصله ی دو حرکت پی در پی را متصل می گویند و غیر آن منفصل می باشد.
17- لحظه ی تغییر دهنده
لحظه ی تغییر حرکت به منظور شروع حرکت جدید و یا اجرای حرکت بعدی با معیارهای جدید را می گویند. این کار می تواند، تغییر ناگهانی حرکت یا جهت صورت پذیرد.
18- حرکت های هم خانواده
دو حرکتی که تکمیل کننده ی یکدیگر
هستند را حرکات هم خانواده
می گویند.
19- حرکت های غیر هم خانواده
دو حرکت که به صوت مجزا با هم ارتباطی ندارند، اما حرکت دوم به منظور تکمیل حرکت اول و ورود به حرکت جدید صورت می گیرد را شامل می شود.
20- نوسان
حرکات متوالی و هماهنگ به چپ، طرفین یا جلو و عقب را گویند.
21- دامنه ی حرکت:
در زمان اجرای حرگت دامنه ی حرکتی را برای کل حرکت در نظر می گیریم.
22- خالی کردن حرکت
هر گاه در اجرای یک حرکت متوالی قسمتی از آن را برعکس انجام دهید. یعنی اگر رو به جلو بودیم کمی به عقب بر گردیم و یا برعکس. در این حالت زمانی برای به انحراف کشیدن ذهن حریف به منظور خاص بدست می آید.
23- تکنیک
توالی چند حرکت به منظور به وجود
آمدن یک فن را تکنیک
می گویند. در این حالت قسمتی از حرکت از جاهای دیگر، نقش
مهم تری را ایفا می کند.
24- تکنیک های بالاتنه:
در این حالت همه ی قسمت های بدن در فرم و وضعیتی قرار می گیرند تا فن در قسمت های کمر به بالا تنه ی حریف اجرا شود.
25- تکنیک های پایین تنه
در این حالت همه ی قسمت های بدن در
فرو و وضعیتی قرار
می گیرند تا فن در قسمت از کمر به پایین به اجرا در آید.
26- انواع حرکت ها
الف- حرکت نیمه: در این وضعیت به منظور اجرای فن، بخش هایی از حرکت نصفه و نیمه، سریع تر و با ظرافت بیشتری انجام می گیرد.
ب- حرکت تمام: در این وضعیت چند حرکت کشیده و کامل برای اجرای فن، با سرعتی معقول و منطقی بکار گرفته می شود.
27- اجرای فن کامل
اگر سه عضو از بدن (سر و گردن - دست ها و پاها) در یک زمان در جای صحیح خود قرار بگیرند، اجرای فن کامل تر انجام می گیرد.
28- اجرای حرکت های ورزشی
اصولا اجرای حرکت های ورزشی با
فشارها و سرعت ها و
حالت های مختلف بدن انجام می گیرد. یعنی برای اجرای یک فن تمام اعضای درگیر با یک
فشار و یک سرعت خاص قرار نمی گیرند. بلکه فشار و سرعت اعضای بدن با هم فرق دارند.
29- حرکت های فریبنده
حرکت های ورزشی را با حرکت های کوچک زینت می دهند. این نوع حرکت ها مانند جاشنی غذا عمل می کنند. اجرا کننده ی فن پس از ترکیب حرکت های مختلف، حرکت های کوچک و ظریف دیگری به آن اضافه می کند که موجب زیبای و ظرافت بیشتر فن می شود. این حرکات کوچک می توانند قبل از اجرای فن یا میان حرکت یک فن و یا در پایان یک فن اجرا شوند.
30- قلاب کردن
به منظور قفل کردن حریف و نگه
داشتن بعضی از اعضای درگیر حریف در فنی خاص استفاده می شود. در این وضعیت حریف هیچ
عکس العمل مناسبی نمی تواند انجام دهد و در آن وضعیت ثابت
می ماند.
31- گزش بالارونده
در این وضعیت با یک حرکت ناگهانی و
با سرعت مورد نظر رو به جلو یا رو به بالا سرو کار داریم و مجددا به حالت اصلی خود
بر
می گردیم. این کار به منظور بر هم زدن نظم و تعادل حرکتی حریف اتفاق می افتد.
نکته ی مهم اینکه حالت وضعیت اصلی
تغییری نمی کند و در بازگشت به وضعیت قبلی، همه ی اعضای بدن سر جای خودشان قرار
می گیرند.
برای مثال با یک حرکت ناگهانی حریف را به سمت عقب هُل می دهیم و دوباره در وضعیت قبلی اش قرار می دهیم و به سمت پاهای حریف حمله می کنیم.
32- گزش پایین رونده
در این وضعیت با یک حرکت ناگهانی رو به عقب یا به پایین حرکت کرده و مجددا به فرم حرکت قبلی خود برمی گردیم.
برای مثال با یک حرکت ناگهانی حریف را به سمت پایین می کشیم و دوباره در وضعیت قبلی اش قرار می دهیم و به سمت پاهای حریف حمله می کنیم.
33- هماهنگی (هارمونی)
هارمونی به معنای توافق و تناسب است. در اجرای یک فن واحدهای اجرای یک فن با یکدیگر تناسب و ارتباط برقرار می کنند. به این طریق که حرکات مذکور را با حرکت های دیگری ترکیب می کنیم تا مجموع آن حرکت ها کامل تر و زیباتر اجرا شوند. برای مثال هنگام اجرای فن دست تو، پاها و سر و گردن در وضعیت صحیح کمک بیشتری برای راحت تر اجرا شدن فن می کند.
34- طرح و برنامه در فن
طرح و برنامه مجموعه ای از حرکت هایی است که کشتی گیر را در جهت حل یک مسأله هدایت می کند. این حرکات تحت قواعد و ضوابط مشخصی بکار گرفته می شوند.
35- عناصر تشکیل دهنده ی یک فن
فنون ورزشی از اجزایی تشکیل می شوند که ساخت کلی آن را به وجود می آورد و عبارتند از:
1- مجموعه ی حرکت ها
2- ثابت ها (تغییر سرعت در طول اجرای فن)
3- متغییرها (تغییر فن یا فرم اجرای حرکت در زمان خاص)
4- دستورالعمل های اجرائی
5- دستورالعمل های شروع و پایان
6- دستورالعمل های کنترلی
7- حلقه های تکرار شونده
8- دستورالعمل های شرطی
9- جدول بندی یا آرایش (مفهوم کل فن)
متغییرها را به دو گونه تقسیم می کنند:
1- متغییرهای عددی با دقت معمولی:
ممکن است بعضی از قسمت های فن با دقت عددی 1 تا 3 تنظیم شوند. توان این متغییرها به جمع و تفریق تعلق دارد.
2- متغییرهای غیر عددی:
حرکات و فنون را می توانید نسبت به احساس (حس ششم) خود بسنجید. برای مثال ماشین سواری که در جاده در حرکت است. بدون اینکه به کیلومتر ماشین نگاه کند، حدس می زند که ماشین با چه سرعتی در حال حرکت است. این کار نیاز به تجربه و دقت فراوان دارد و با تمرین و ممارست در اجرای فنون نسبت به دو مرحله ی قبلی به مرحله ی سوم می رسد.
36- تقدم اجرای فنون
وقتی از عملکرد چند حرکت یک فن به
اجرا در می آید. بعضی از قسمت های فن با هم به اشتراک گذاشته می شوند. برای مثال
اگر
فنی به 3 قسمت تقسیم شود. ابتدا قسمت (الف) اجرا شده و سپس قسمت (ب) و (پ). اما
گاهی قسمت (ب) و (پ) با یکدیگر به اشتراک گذاشته
می شوند.
(الف + (ب+پ) )
یعنی (ب) با (پ) جمع شده و یک
نتیجه ی کلی به اجرا گذاشته
می شود. در این حالت عملیات داخل پرانتز با توان بیشتری اجرا
می شود.
ایجاد انگیزه:
گاهی ممکن است تعلل و سستی در انجام حرکت باعث شکست شود.
فرم کلی دستورالعمل محاسباتی اجرای فن:
باید توجه داشت دستورالعمل
محاسباتی اجرای فن به مقدار ذخیره حافظه ی شما بستگی دارد. یعنی هنگام مرور فن
باید تمام شرایط و متغییرها را در نظر بگیرید و در هر نوبت از اجرای فن حالت و
وضعیت حریف تمرینی را کمی تغییر دهید و به نسبت همان کمی محاسبات خود را تغییر
دهید. بدین صورت حافظه ی شما حالت های مختلف اجرای یک فن را می آموزد و در مسابقه
ی واقعی به اجرا
می گذارد.
دستورالعمل های ورودی و خروجی مربوط به اجرای حرکات نسبت به حالت و وضعیتی که حریف دارد و نتیجه ی عکس العمل شما است. هر چقدر در اجرای فنون به طور صحیح نه فقط کلیشه ای و تکراری بتوانید صحیح تر عمل کنید، خروجی بهتری خواهید داشت.
دستورالعمل های کنترلی:
این دستورالعمل کشتی گیر را هدایت می کند که بدون در نظر گرفتن دستورالعمل بعدی اجرای قسمتی از فن کاری صورت ندهد. یعنی به نسبت اجرای قسمت دوم فن قسمت اول را به اجرا بگذارد. برای مثال هنگام زیرگیری با سر و سینه ی صاف به سمت پایین پای حریف حمله ببرد چرا که در قسمت دوم فن اگر سر و سینه پایین باشد حریف به رویش خیمه می زند و در صورت عقب گرد و برگشت به حالت اولیه نمی تواند این کار را انجام دهد. بنابراین در این حالت اجرای فن مشروط به ضوابطی انجام می گیرد.
انواع دیگر دستورالعمل:
دستورالعمل پایان:
این دستورالعمل اجرای فن در نیمه ی
راه یا در انتهای آن پایان
می بخشد.
دستورالعمل توقف:
این دستورالعمل به اجرای یک فن در نیمه ی آن یا در انتهای آن وقفه (سکون) می دهد. این دستورالعمل برخلاف دستورالعمل پایان موجب تمام شدن اجرای فن نمی شود. بلکه بعد از وقفه ای کوتاه مجددا بقیه ی فن با حالت دیگری از همان فن یا فن دیگری به اجرا گذاشته می شود.
حلقه ی تکرار شونده:
بعد از اجرای فنون طبق دستورالعمل
ها و محاسبات تعیین شده، ذهن آمادگی لازم و اعتماد به نفس لازم را بدست آورده است.
حالا شما
می توانید بدون اینکه به دستورالعمل ها فکر کنید، فن را بدون فکرکردن به اجرا
بگذارید.
دستورالعمل شرطی:
در این نوع دستورالعمل ورزشکار با شنیدن یک صدا و یا علامت مخصوص فن خاصی را انجام می دهد. یعنی فرم کلی دستورالعمل در یک حرف یا صدا خلاصه می شود.
فنون متداخل:
هنگامیکه در اجرای قسمتی از دو فن خاص قرار می گیریم. برای مثال می خواهیم فن دست تو را به اجرا بگذاریم، اما در نیمه راه به زیرگیری اقدام می کنیم.
دستورالعمل خاص:
بسیار اتفاق می افتد که یک سری از
دستورالعمل هایی که در اجرای یک فن به نمایش گذاشته می شود، در بعضی مواقع از
امکانات تکنیکی استفاده می کنیم و در یک قسمت معینی از فن عمل منطقی را انجام
می دهیم. ممکن است این دستورالعمل در هر کجای فن قرار بگیرد. در این حالت فرم کلی
اجرای فن تغییر می کند. اما باید توجه داشت که دستورالعمل مورد نظر درچه محدوده ای
به اجرا درآید.
دستورالعمل بازگشت:
وقتی کنترل در اجرای یک فن به خوبی صورت نمی گیرد و ورزشکار مجبور می شود به وضعیت اولیه خود برگردد.
دستورالعمل های تصادفی:
با این توضیح که در ساختار یک فن تغییر جدیدی به وجود می آید و فنون با تنوع و ساختار جدیدی به اجرا گذاشته می شوند که نیاز به تحلیل و کارشناسی فنی تری دارد. کارشناسان تعیین می کند که این حرکت چه عملیاتی انجام می دهد. این تغییرات تصادفی دارای چنان ارزش فراوانی است که می توانند ورزشکاران نابغه را به وجود آورد.
دستورالعمل های مصنوعی:
گاهی در اجرای فن ورزشکار، عملی را انجام می دهد که این تغییر عمل خاصی را صورت نمی دهد. اما باعث فریب حریف می شود. به این متغییرها، متغییرهای مصنوعی می گویند.
جدول بندی و آرایش:
ابتدا فنی را به طور آهسته و کامل
به اجرا بگذارید. ساختار آن را پیدا می کنید. با کمی دقت متوجه می شوید که در بخش
هایی از یک فن می توانید به فنون و حرکات مختلف دیگر ورود پیدا کنید. این جدول
بندی آرایش ممکن است سطری، یک بعدی یا چند بعدی باشد. با یک
برنامه ریزی و پیداکردن این گره ها در اجرای یک فن راه های جدیدی برای به اجرا
گذاشتن فنون پیدا می کنید.
انواع حرکت:
1- حرکت ساده
2- حرکت مرکب
حرکت تناوبی:
وقتی حرکتی در زمانهای مساوی و متوالی عینا تکرار شود، حرکت متناوب نامیده می شود. حرکت متناوب اگر سریع باشد حرکت ارتعاشی نام دارد.
چگونگی ایجاد انتشار حرکت:
انتشار حرکت یا از طریق پا ها
انجام می گیرد و یا از طریق دست ها تولید می شود. گاهی اوقات انتشار حرکت می تواند
از طریق به جلو یا عقب انداختن بالا تنه یا باسن انجام پذیرد. همچنین
می توانیم با به حرکت درآوردن شانه ها این کار را انجام دهیم. در همه ی این موارد
سروگردن نقش اساسی ایجاد می کند.
منبع انرژی حرکت در دست ها:
1- بازو- 2- ساعد- 3- مچ- 4- کف دست- 5- آرنج- 6- کتف.
منبع انرژی حرکت در پاها:
1- کف پا - 2- مچ پا - 3- زانو- 4- ران پا- 5- لگن.
باید توجه داشت که منبع انرژی حرکت در کل بدن از طریق شکم و کمر انجام می شود.
اقسام حرکت:
1- حرکت عرضی: راستای انتشار آنها در امتداد بدن است.
2- حرکت طولی: راستای انتشار آنها در یک امتداد انتشار می یابد.
3- حرکت پیچشی: همانند حرکت فنر است.
هر سه نوع این حرکت ها می توانند با یکدیگر ادغام شوند.
حرکت ایستاده:
تمام انرژی حاصل از انتشار حرکت در خلاف جهت یکدیگر به وجود می آید.
ویژگی های حرکت:
هر حرکت سه ویژگی اساسی دارد:
1- طول حرکت
2- پتانسیل انرژی حرکت
3- انرژی حرکت جنبشی
دو حرکت که طول مساوی داشته باشند. اگر انرژی حرکت اولیه ی آن متفاوت باشد، حرکت های متفاوتی را احساس می کنیم.
سرعت حرکت:
سرعت حرکت بستگی به انرژی اولیه ی حرکت دارد و نوع زاویه ای که برای انجام حرکت استفاده می کنیم.
تمپو:
سرعت حرکات با اصطلاحات زیر تعریف می شود:
1- خیلی کُند
2- آرام
3- متوسط
4- سریع
5- تند.
6- خیلی تُند
باید تمرینات ورزشی را با سرعت های مختلف تجربه کنید.
برای مشخص کردن تمپوی حرکت، سعی کنید سرعت حرکات حریف را در نظر بگیرید و آن را با سرعت حرکت خودتان تنظیم کنید. اگر تمپو در ابتدای کار مشخص شده باشد، بدین معنی است که حرکات روان اجرا می شوند.
گاهی اوقات سرعت در طول اجرای فن یکنواخت است. اما گاهی لازم است که فن با سرعت آهسته اجرا شود و به تدریج سرعت بیشتر شود یا برعکس.
گاهی لازم است شدت اجزاء یک فن را تغییر دهید. به طوری که هر قسمت شدت و قدرت متفاوتی داشته باشند.
عوامل کنترلی در اجرای فن:
1- کنترل شکل حرکت
2- کنترل شدت حرکت
3- کنترل فشار
4- کنترل سرعت
شکل اشکال ترکیب کننده، مسئولیت تنظیم اجرای حرکت را خواهند داشت:
1- جزء اول: فشار 6
2- جزء دوم: شدت 5
3- جزء سوم: حرکت پیچشی
4- جزء چهارم: کنترل حرکت
5- جزء پنجم: توقف
6- جزء ششم: .....
شکل حرکت:
حرکات ورزشی از لحظه ای که ورزشکار آن را اجرا می کند تا لحظه ای که پایان می یابد، دائما در حال تغییر و دگرگونی است.
شکل اشکال ترکیب کننده:
ورزشکار می تواند با ترکیب حرکت های مختلف، فرم های عجیب و زیبایی بسازد.
درجه ی حمله:
درجه ی حمله به شش عامل بستگی دارد:
1- شدت فشار به کف پاها
2- شدت حرکت دست ها
3- جاگیری مناسب سر و گردن
4- یکدستی و پیوستگی در حرکت
5- فرم مناسب در کل حرکت
6- نفس گیری مناسب
روانی فن:
برای اینکه فن روان اجرا شود باید درجه و سطح مناسبی را انتخاب کنید. کاملا توجه داشته باشید که چگونگی تغییر بین دو پارامتر، تأثیر مختلف در اجرای فن دارد. اما باید به یاد داشته باشید که این به معنی این نیست که دقیقا مانند همدیگر عمل می کنند. اکنون فنی را آهسته اجرا کنید و به تغییرات به وجود آمده توجه کنید. ورزشکار می تواند با تغییر دادن درجه و سطح حالت های مختلف یک فن را تجربه کند.
مزیت تنظیم سطح:
زمانیکه می خواهید از یک فن، وارد
فن دیگری بشوید، پیدا کردن سطح مناسب بسیار مهم است. گاهی لازم است برای پیدا کردن
درجه ی مناسب، سطح خود را تغییر دهید و برعکس.
شکل هندسی در اجرای فن:
ورزشکار می تواند شکل ها و موج ها را ایجاد کند و یک فن را با اشکال مختلف اجرا کند. با استفاده از شکل ها و موج های مختلف ورزشکار قادر است حالت های خاصی ایجاد کند و با اجرا کردن فنون مورد نظر نتیجه ی دلخواه را بدست آورد.
استفاده از متغییرها در اجرای فن:
گاهی لازم است در قسمت هایی از فن تغییراتی ایجاد کنید تا حریف نتواند تشخیص مناسبی بدهد.
انواع تمهیدات:
1- تمهیدات ذهنی
2- تمهیدات جسمی
پیشنهادهایی چند برای اجرای فن آورده شده است:
1- بین دو حرکت به سرعت جابجایی ایجاد کنید تا حریف نامتعادل شود.
2- از امکانات تغییر سرعت و تغییر فشار استفاده کنید و سعی کنید در یک لحظه دو حرکت متفاوت اجرا کنید و حرکت را مستقلا کنترل کنید تا حرکت های متفاوت حریف را سردرگم کند.
3- از فنون متفاوتی استفاده کنید.
4- از فرم های موجی حرکت استفاده کنید تا انواع حرکت های ترکیبی به وجود آید. با موج های مشابه می توان انواع حرکت های متفاوتی ایجاد کرد.
5- از حرکت های بالا و پایین متناسب و متوالی و با حالت های مختلف استفاده کنید.
6- در طول اجرای یک فن حداقل و حداکثر موج را در نظر بگیرید.
7- شکل حرکت را در ذهن مجسم کنید.
8- برای کنترل شکل موج ها، سرعت مناسب را انتخاب کنید.
9- نقص های حرکت را از قبل پیش بینی کنید.
10- اگر برای بار اول موفق نشدید، دومین بار امتحان کنید.
11- مدت فشار حرکتتان را نسبت به زبری و نرمی حرکت حریف تعیین کنید.
اجرای یک فن در فضا اجرا می شود.
در طول اجرا به تجربه کردن ابعاد آن می پردازیم. به نسبت ها و فرصت های گوناگون،
گسترش یافتن ابعاد مختلف یک فن را تجربه می کنیم. این راز و رمزها، تنها در حرکات
ظاهر می شود. همین توجه به ابعاد فضا است که به تعیین های درست اعضای بدن در یک فن
خاص می پردازد. تا بر اساس جنبش، جنس و بافت و حالت یک فن، شکل خاصی برای آن در
نظر گرفته می شود. در خلال این حرکت ها، گونه های دیگری از حرکت های خاص و کوچک
زینت فضای کلی فن هستند. این کار به اجرای فن اعتبار و ارزش خاصی می دهد.
بنا بر آنچه گفته شد، حرکت در فضا، موضوع اصلی بحث ما است. فضا هنگامی فهم می شود که دو مؤلفه ی اصلی - مکان و زمان - در لحظه و مقدار به میان آورده می شود. همین چگونگی ها، کیفیت های قابل اندازه گیری هستند. از این راه است که فضا، هویت مکانی و زمانی پیدا می کند.
در چنین حالی، فضا بر اساس حرکت در گستره ی زمانی و کیفیت آمیخته را درک می کند.
از میان حرکت ها، نقطه ای از آن
جایگزین حرکت دیگری می شود و ریتم خاصی پیدا می کند. همینطور حرکت بعدی موجب خلق
حرکت های دیگری می شود. برخی دیگر از حالت ها، رفتارها،
شکل ها و فرم ها که با جابجایی شکل می گیرند، خود موضوع اصلی حرکت هستند.
دراینجاست که حرکت ها همانند
معماری و موسیقی علاوه بر دانش مکانیکی گسترش یافتن نظم یافته و سنجیده ی حرکت ها
در فضا اتفاق می افتد و آنگاه حرکت ورزشکار درون فضای معینی انجام می گیرد. تا
اینکه بر روح انسان و بر فضای عاطفی و درونی وی تأثیر
می گذارد. جلوه گری این حرکات وابسته به موسیقی حرکت است. به دلیل اتکا به فضا و
آمیختن با فضا و ترسیم خطوط و سطوح و اندام های معینی که در آمیزش مدام مکانی و
موسیقی فهم می شوند. (همانند آوازهای فولکور و غیره)
می توان چنین پنداشت که ورزش،
آنگاه که پیکر انسان را به حرکت در می آورد. آنقدر پیش می رود تا لذت های دیداری
را برانگیزد. همچنین می توان چنین استنباط کرد که تولید حرکت سنجیده و هماهنگ به
نوعی تولید هنر انتزاعی می انجامد و نقش اصلی و نهایی اش خوش آیند بودن است. به
همان شکل که دو یا چند خط، با هم ترکیب شده و
بی آنکه الزاما حاوی پیام یا معنای خاصی باشند، لذت آورند.
شناخت و قبول موضوعی چنین ما را وا می دارد که در زمینه ی چگونگی تولید فضای حرکت اندیشه کنیم. و در این راه به جستجو و سنجش هایی بپردازیم. این ویژگی های حرکت باعث می شود که به فهم کیفیت حرکت بپردازیم و تحلیل و ارزیابی پدیده ی حرکت را جدی بگیریم.
در واقع با کنار هم قرار دادن دو مقوله ی فضا و حرکت دو هدف اصلی را دنبال می کنیم و شناخت صحیح تری بین انجام یک حرکت و انتخاب یک عکس العمل صحیح نسبت به درک صحیح و توانمندی ورزشکار در برابر آن.
این کار مستلزم آن است که جهان ذهنی خود را پرورش دهیم تا در جهان عینی حرکتی متقابل شکل بگیرد. این بازشناسی در عالم ورزش نیاز به جستجو و سنجش های علمی ودقیق دارد.
بنابراین حرکت پیکره ای است که بر اساس نیازهای خاص فهم و طرح می شود و تحقق شکلی پیدا می کند. هر چند در لحظه ی فهم و طرح شدن می تواند زیباتر باشد. بدینگونه که بار نمادین پیدا می کند.
این پیوستگی بین دو حرکت (عمل و عکس العمل) وابستگی و هماهنگی خاصی دارد و پیوند میان حرکت ها برقرار می شود.
برای این نوع حرکت ها، پیوندها و تقارن هایی اتفاق می افتد. البته اینگونه پیوندها و تقارن ها با یک توانمندی خاص وجه فنی پیدا می کند و حرکتی که دارای کاستی کمتری است. همینطور با دقت بر روی حرکت ضعیف در می یابیم که یک ناهماهنگی با حرکت حریف مقابل و یک ناهماهنگی بین عناصر سازنده اش، باعث شکست مجری فن شده است.
اینکه نتیجه ی اجرای فن بستگی به
فضای فکری و هارمونی و فزونی یافتن و قالب شدن وجه فنی حرکت شما نسبت به حرکت حریف
است. حالا درمی یابیم که انجام یک سری حرکت ها نسبت به نیازها و فرصت هایی که حریف
ایجاد می کند، موجب خلق حرکت صحیح
می شود. این کار نیاز به استدلالی دارد که از پیش تعیین نشده است. جایی که نیاز
است ویژگی های انواع حرکت ها مورد بررسی
دقیق تری قرار بگیرند. این درک و بررسی موجب بلوغ فکری در اجرای حرکت می شود. اما
پیش از این باید محدودیت ها و بحران های حرکت مورد ارزیابی قرار بگیرد. با توجه به
استدلال های منطقی است که می توان روی حرکت های به وجود آمده، موفق شد.
با این حال، دلیل راز درونی حرکت، رفتارشناسی حرکت، مسیر دیگری است که بر تأکید قاعده مند بودن حرکت و آشنایی فنی و بازشناسی حرکت لازم دارد.
بحران دیگری که در اجرای حرکت انکار ناپذیر است، ناآمادگی و غفلت ورزشکاران در کوتاهی تمرینات است. اینجاست که ورزشکار حرفه ای به همین سادگی شکست نمی خورد.
آنچه در عدم تطبیق و تناسب بین حرکت به شکل نافرم می انجامد. اینکه چگونه قاعده ای تعیین کننده ی شکل حرکت و توان اثرگذاری بیشتری داشته است. این کار نیازمند ابزارهای فکری خاصی است. اما این نکته که دسترسی به ابزارهای فکری می تواند با توجه به نسبت های ریاضی که وجه هندسی حرکت هستند، کار ساده نباشد.
نگرش تحلیلی فن:
اجرای یک فن در روند آفرینش حرکتی در ارتباط با چگونگی های شکل گیری تطبیق و ترکیب حرکت های سازنده اش در نظر گرفته می شود. چنانچه اثرگذاری عوامل فیزیکی و متغییرهای حرکتی در کل حرکت تأثیر می گذارد و دیدگاه های مشخصی بررسی کننده در بازشناساندن روند شکل گیری حرکت، شناخت ایجاد می کند.
چگونگی شکل گیری حرکت:
وقتی حرکت شکل می گیرد در طول زمان اجرای حرکت، آهنگ و ریتم خاصی با عوامل و متغییرها را برای شناخت ویژگی های عینی و ذهنی حرکت به وجود می آورد. برای همین تبادل بازشناسی تقارن ها و تشابه ها و تطبیق یافتن و پیوستگی بین عناصر در لحظه های خاص بستر اصل شکل گیری تدوین حرکت را ایجاد می کند.
ارتباط مجری فن و حرکت:
جابه جایی حرکت مانند آهنگ خطوط و رنگ و وزن (سایه و روشن ها) در بوم نقاشی یک ارتباط احساسی با مجری فن برقرار می کند.
در این حرکت ها، تطبق مجری فن با انجام دادن یک سری حرکات و ناگواری های ارزشی در طول زمان اجرای فن، طبق اعمال (فیگوراتیو) و برنامه ی ذهنی مشترکات تجربه شده مورد بررسی قرار می گیرد و در لحظه به اجرا در می آید.
گذر از تصور به تصویر در شکل دهی
به فضای حرکتی (فریم، فریم) پس از شناخت و متکی در بیشترین تعداد و عامل ها و
متغییرها و مداخله ی آنها با یکدیگر و تلاش در بازشناسی چگونگی فعل و انفعالات که
در مغز ورزشکار صورت می گیرد تا او را در ادامه ی عرضه کردن یک حرکت یاری کند.
برای همین ناخودآگاه یک حرکت منطبق با حرکت حریف اما بر حریف خلاف آن که در ذهن
خود
می سازد و آن را به اجرا می گذارد.
برای همین اجرای یک حرکت در فضای پر رمز و راز به ورزشکار این امکان را می دهد که در شرایط زمانی و مکانی خاص در هر نوبت از اجرای فن تردیدها و اطمینان های موجه داشته باشد.
نقش روابط زمان بندی شده در اجرای یک حرکت:
آنچه که باید بدانید این است که از آنجا که توفیق یک حرکت به شالوده ی ساختار آن حرکت است. اما هرگونه گزینش از ابزارهای مختلف (شدت، فشار، زاویه و...) و هر گونه ترتیب در ترکیب این عناصر بر اساس روابط زمان بندی شده ای است که نسبت به استفاده از عناصری است که حریف در لحظات زمان بندی شده خود به اجرا می گذارد و در نتیجه با شناخت صحیح از روابط زمان بندی نشده ی حریف است که ورزشکار پی می برد چه موقع و در چه حالت و وضعیتی حرکت خود را به اجرا بگذارد و فن خود را کامل نمایش دهد. در نتیجه در لحظه است که ورزشکار به یاری شناخته ها و ناشناخته ها و با همت خود آرایش حرکتی فضایی را خلق می کند و توان تمرکز و تحلیل حرکت حریف را پیدا می کند. این پیوند کم و بیش آشکار بین دو ورزشکار است که جامع بینی و درون نگری و ابهامات و یقین های آنها را نشان می دهد و یکی پیروز می شود.این بحث برای نخستین بار در ادبیات ورزشی مطرح می شود.
آنچه بیشتر مورد بحث و بررسی قرار گرفت، بیشتر نقاط نظری اصولی و اساسی بود. موضوعاتی که باید مسائل و خصوصیات آن خوب شناخته و ارزیابی شوند تا در مرحله ی بررسی های علمی- تحلیلی به پیوندها و هماهنگی ها و تقارن های موجود آشنا شوند.
خلاصه ای که ارائه شد، هم بیانگر گسترش و ژرفای موضع (علم جنبش شناسی) است و هم بیانگر مطالبی که به عنوان موضوعات کلیه ی مورد توجه قرار گرفته است.
قصد اصلی و اساسی از طرح مقوله ی (علم جنبش شناسی) آن است که با استفاده از ابزار علم و تحلیلی به اندیشه هایی دست یابیم که برانگیزاننده ی تصور و تخیل است. وبه دنبال تصورها و تخیل هایی هستیم و تجسم (فیگوراتیو) است. از میان حرکت های گوناگونی که ورزشکار می آفریند. برخی دارای معانی یا مفاهیمی اند که کمک گرفتن از توصیف و تفسیرهای ذهنی قابل شناخت نیستند. اما علم حرکت را نمی توان تنها بر اساس علومی مکانیکی باز شناخت. بنابراین علم حرکت فرآورده ای است علمی و هنری و بازتابی پرابهام و رمز است. از رویدادهای حرکتی مختلف گرفته تا ترسیم و تدوین تناسب ها و فاصله ها (سکون ها) در پیکره ی حرکت (بیان احساسات) است.
اما در بسیاری موارد می توان گفت: یک حرکت ورزشی، پس از آنکه شکل گرفت می توان باز شناخت؛ اما باید قبول کرد نمی توان به راحتی از رمز و رازی که در آن حرکت وجود دارد به راحتی سخن بگوییم.
در حقیقت سؤال اینجاست، آیا می توان از طریق مهندسی معکوس به رمز و راز شکل حرکت پی برد و ایهام ها و پیام ها و احساس های حرکتی آن را شناخت که در طول آن در لحظاتی خاص به آن حرکت شکل و محتوا و مفهوم داده است.
بنابراین آفرینش یک حرکت در بهترین
شرایطی و بهترین لحظه اتفاق می افتد و مناسب برای تحلیل منطقی بین دو حرکت است به
اجرا
می رسد. در اینجاست که به معانی و مفاهیم و احساس هایی که در آن نهفته است پی می
بریم.
باید بگوییم که ورزشکار، در لحظه ی
آفرینش و اجرای یک حرکت با عاملی ازاندیشه ها و گزینش ها آنچه را با خویشتن خویش
به تبادل
می گذارد و در حرکتی آفریده منعکس می شود بازگو و بازشناسد.
انتخاب میان حرکت ها، اندازه ها و حالت ها، فاصله ها... و انتخاب میان مهم ها و ترکیب ها و...
آنچه که ما را در تحلیل یک حرکت موفق می کند، عبارت از چیزهایی که می توانیم بدانیم یعنی چیزهایی که قابل اندازه گیری، قابل تشخیص و تمیز ذهنی اند، بررسی کنیم. اگر مبانی اندیشه و تفکر را پایه ی علم حرکت بدانیم، بدیهی است که هیچ حرکتی را نقطه ی کمال علم حرکت به معنای مطلق نمی شناسیم.
اینجاست که چهارچوبی را که برای آفرینش یک حرکت بر می گزینیم، در زمان و در مکان خاص اتفاق می افتد. این تلاش جنبش مستمری است که در طول زمان اجرای حرکت اتفاق می افتد و در ارتباط با همین اصل است که محصولات حرکتی به تناسب و وسعت حرکت های مخلتف در زمان های مختلف، شکل و مفهوم جدیدی پیدا می کند.
از آنچه تا کنون گفته شد، چنین نتیجه می گیریم که در واقع ورزشکار از حرکت ها و عوامل فعال در حریف خود برانگیخته می شود و آنچه می آفریند، عمل وی است در لحظه خاص از حرکت او و این بدین معنی است که پیوستگی و وابستگی هایی تنگاتنگ میان حرکت او از یک سو و مجموعه ای که شناخت ها، تأثیرپذیری ها، تأثیرگذاری ها و برانگیختگی ها و نیازها و هدف ها و امکانات ذهنی و جسمی و اجرا دانایی و توانایی های فردی شخص است.
این پیوستگی و وابستگی ها علائم و نشانه هایی را به وجود می آورد و به معنایی لحظه طلایی آفرینش حرکت را در لحظه ای خاص به وجود می آورد و یک حرکت منحصر به فرد را شکل می دهد.
به بیان دیگر:
ورزشکار در طول زمان زندگی می کند؛
حساب دانش و توانایی آفرینش حرکتی او با مجموعه داده هایی روشن می شود که به
فرآخور در طول زمان در حال دگرگونی است و او می پذیرد با این دگرگونی چگونه حرکتی
متناسب و فرآخور آن حرکت را شکل دهد. و بالاخره ورزشکار بهترین و بیشترین بازده را
در زمان و مکان معین پیدا
می کند. البته عملکرد صحیح به نسبت امکانات و توان بازشناسی و برداشت درست می
توانید پیشتاز باشد و خود سازنده و شکل دهنده باشد.
اگر بخواهیم به تعاریف اولیه اشاره کنیم، باید بگوییم که ورزشکار با تبادل حرکات پیاپی بین دو ورزشکار پیش می روند. اما در پایان ورزشکاری که حرکت سازنده و پیش رونده دارد؛ موفق می شود. حال این پرسش پیش می آید: آیا می توانیم حرکت را بی توجه به خصیصه های شکل آنها به تصور خود در آوریم؟ آیا می شود بی توجه به انجام این حرکت ها و بدون اندیشه عملی را انجام دهیم و معانی و مفاهیم شکل ها و فرم های حرکتی و بدون تبادل بین حرکت ها بی دلیل حرکتی را انجام دهیم و بدون توجه به فضای زمانی و فضای مکانی و بدون فهم اینکه این دو با یکدیگر مفهوم می گیرند و به یکدیگر هویت می بخشند، توجه نکنیم.
بدین سان ورزشکار که آفریننده ی یک حرکت ورزشی است. سعی می کند پیش از انجام یک حرکت، آن را به صورت خیال درون ذهن خود ترسیم کند.
اما در نهان و درون یک ورزشکار چه می گذرد: احساسی که ورزشکار را وا می دارد تا به خلق یک حرکت خاص دست یابد. مربوط به عوامل پنج گانه ای که در هر فرد وجود دارد. بدین ترتیب است که به معنای گسترده تری از حرکت دست می یابد.
دو زمینه ی اساسی را به عنوان بسته ها، بررسی تشابه ها و تقارن های موجود میان حرکات ورزشی تعیین می کنیم. این سه عبارتند از: روش تدوین و ابداع توانایی یک ورزشکار برای استفاده از امکانات فنی، امر ثابتی نیست و گاهی می تواند بر حسب نیازهایی که دارد، داده های فنی موجود را فزونی دهد. همچنین ورزشکار می تواند با استفاده از خلاقیت خویش، شکل ها و ترکیب ها و تناسب ها را تغییر دهد به نقش نوآوری و تنوع روش های آفرینش و تدوین صحیح حرکت ها در طول زمان خود نوعی گزینش و ابداع می باشد. این دو مقوله ابتدا دارای جنبه ذهنی است و در پایان جنبه ی عینی پیدا می کند. آنچه گفته شد، سیر حرکت ورزشکار، برای آفرینش یک حرکت را نشان می دهد.
به نظر می رسد در روند اجرای یک
حرکت در لحظه ی مناسب رأس یک مثلث به تصور در می آید. این سه رأی هم جدا بودن و هم
پیوسته و وابسته بودن سه حرکت مهم در لحظه ی تناسب به انتخاب گذاشته
می شود. می توان گفت: در لحظه ی مناسب سه گزینه پیش روی شما قرار می گیرد و شما می
توانید با انتخاب یک گزینه برتر راه آسان تر و بهتری را انتخاب کنید. باید دانست
که این سه گزینه بدون یکدیگر فهم نمی شوند. حتی آنها می توانند از یکدیگر تأثیر
پذیرند.
برای مثال اگر هنگام کشتی گرفتن با دست چپ مچ دست راست حریف را گرفتید و دست او را به سمت خود می کشید و با دست دیگر صورت حریف را به سمت چپ هل می دهید. در اینجا سه انتخاب پیش می آید:
1- می توانید فَت پا بزنید
2- می توانید زیر بگیرید
3- می توانید در همان حالت حریف را سرنگون کنید
این نکته لازم است گفته شود: حق
انتخاب با شما است اما در آن
لحظه ی خاص یکی از آن حرکات شاخص تر است و بهتر است آن حرکت خاص اجرا شود. این کار
نیاز به شناخت و سنجش و تحلیل درست حریف مقابل دارد. این کار مشروط به تجربه ی
کشتی گیر و دانش ترکیب شناسی حرکات است. هر چند که این امر آخر، در فراغت از آنها
صورت می گیرد.
شباهات ورزش در موسیقی:
ورزشکار به تلاش های گوناگونی دست می زند تا باورهای خویش را در قالب اشکال مختلف انجام دهد. بدون شک پندارها و اندیشه های ورزشکاردر طول اجرای حرکت در پیچ و خم لحظه ها ارزش گذاری می شود. از این رهگذر هزاران حرکت شکل می گیرد. برای همین آگاهی و شناخت او از حرکات نقش ارزنده ای ایفا می کند. این گفته ی (شوی پنهاور) که همه ی هنرها می خواهند به مرحله ی موسیقی برسند. در بر گیرنده ی حقیقتی است که: همه ی هنرها در نهایت راهی به سوی یک پیام ذهنی می یابند. با این تعریف می توان شباهت زیادی بین ورزش و موسیقی پیدا کرد. زیرا در آفرینش حرکت تخیل و صورت های ذهنی ورزشکار توسط عنصر حرکت بیان می شود. ورزشکار عواطف و احساسات و ذهنیات خود را توسط (حرکت) در قالب اشکال گوناگون به مرحله ی (اجرا) می کشاند و از این راه پیوندهای حسی خود را بروز می دهد.
حرکات متنوع بدن ورزشکار هنگام مبارزه، به حرکات موزون و هماهنگی بدل شده است و بالاخره، طراحی های حرکتی، سرآغازی بر پیدایش بیان تصویری حرکت است.
آگاهی به الگوهای حرکتی ورزشکاران پیشین، در این راه ضرورتی گریز ناپذیر است که به یادگارمانده است و ورزشکار را تا حدی به نحوه ی تفکر و اندیشه ی گذشتگان رهنمون می سازد و ما را از چگونگی های اندیشه و تفکر گذشتگان آشنا می سازد. در تمامی حرکات گذاشتگان کوشش آگاهانه دوری جستن از نمایش جزئیات نمایان است و هر حرکت با کمترین جزئیات نمایان است و انجام یک حرکت با شکلی ساده به تصویر درآمده است. باید پذیرفت که این حرکات به هر دلیلی که آفریده شده باشند، بازگو کننده استعداد فردی و باین کننده ی احساسات و تصورات ذهنی ابداع کنندگان این فنون بوده است.
در یک بررسی نخستین متوجه می شویم که پیوند ناگسستنی عمل و عکس العمل به صورت جلوه هایی از تجسم واقعیت و تصور ذهنی بر فرایندهای حرکت وجود دارد. یعنی با انجام یک عمل نیاز به یک عکس العمل در برابر آن عمل را به وجود آورده است. بنابراین نیاز ما در تمام اختراعات است. بنابراین ابداع یک حرکت ورزشی با ابتکار و نوع آوری یک ورزشکار نسبت به حرکت اولیه ی آن به وجود آمده است. ورزشکار ابتدایی در جدالی نابرابر با ورزشکار با تجربه، متحمل سختی های فراوانی می شود تا کشف تمام جزئیات حرکت نتواند بر حریف با تجربه فایق آید. از اینجاست که ورزشکار به زیور تفکر آراسته می شود و قوه ی ابداع و ابتکار در او جان می گیرد.
ورزشکار زمانی به یک ورزشکار واقعی تبدیل می شود که موجودیت پیدا کند. یعنی همانند انسان های اولیه که با ابزار نخستین و ساده کار می کردند. به تدریج این مسیر تکامل فکری پیدا کرده و از حرکاتی که کارایی محدودی دارند، خود همت گمارد و حرکتش را خلق کند که مشابه آنها یافت نشود.
برای مثال دو کشور را در نظر بگیرید که وسایل و ادوات نظامی دارند، اما کشوری که ادوات و نظامی پیشرفته تر و بالاتری دارد و قدرت بیشتر و بارزتری خواهد داشت و این ابداع و نوآوری در ابزارهای جنگی به یک جا ختم نمی شود بلکه روز به روز پیشرفت می کند.
اما سؤالی که مطرح می شود این است که حرکت چیست و چگونه پدیده ای است؟
باید گفت ماهیت اصلی ورزشی، حرکت است. اما حرکتی که جوابگوی نیازمندی هایی باشد تا بتوانید پاسخگوی حرکات حریف مقابل باشد. بنابراین ماهیت اصلی حرکت در توانایی به اجرا گذاشتن صحیح آن در وقت زمان معلوم و مشخص است. تصویری کلی از تجربه و در نتیجه ادراک فردی از جنبه های مختلف حرکت و درک فردی از جنبه ای از حقیقت کلی. با عبارتی حرکت تلاشی مستقل است که مانند همه ی تلاش ها از شرایط لحظه ای موجود تأثیری می گیرد. اما درعین حال به دنبال هدف خود به پیش می رود. البته واکنش حریف نشان می دهد خود یک واکنش متمایز است اما از آن جدا نیست و جهت و رفتاری متقارن و هماهنگ از خود نشان می دهد و خواه ناخواه با تأثیر گذاشتن حرکات نسبت به یکدیگر یکی به استقلال حرکتی می رسد و حریف را سرنگون می کند. در راستای تحلیل و بررسی حرکت مباحث و بافت کلی حرکت شکل حرکت را می سازد و تأثیر گذاری یا تأثیرپذیری خود را نشان می دهد و گاهی لحظه ای یکی بر دیگری غالب می شود و واکنش های منطقی شکل می گیرد و لحظه ای که حرکت تحت اراده ی یکی نباشد، بیشتر تأثیر گرفته و نمی تواند بر حرکت حریف تأثیر بگذارد و سرنگون می شود. بنابراین می توان نتیجه گرفت دو ورزشکار تحت تأثیر فرایندهایی که بریکدیگر تحمیل می کنند یک تأثیر مثبت باعث یک تأثیر منفی بر دیگری می شود و بهانه ای ایجاد می شود که عناصر و عوامل مؤثر پیش فرضی برای تصریح در شکست حریف مقابل داشته باشد.
بنابراین تأثیر و تأثر فل الجمله ماهیت پیدا می کند و عوامل ایجاد شده باعث پیروزی یا شکست می شود. در اینجا هر ورزشکاری که بتواند روی حرکات حریف مدیریت کند و یک برتری نسبی حرکتی داشته باشد می تواند موفق شود.
بنابراین سبک حرکتی خاصی می تواند باعث موفقیت شود و هویت پیدا کند و حرکت کارکرد مثبتی پیدا کند. این بازگوکننده ی بخشی از سرشت حرکت است که می تواند، حریف را محکوم به شکست کند.
اینجا باید گفت: حرکت باعث پیروزی نیست. بلکه یک حرکت اصیل و با شعور در تقابل با حرکت دیگر می تواند باعث پیروزی شود. اینکه حرکت صحیح به یک باور درونی رسیده است و یک دریافت ثانویی از حرکت بدست آمده است. این به وجود نمی آید تا زمانیکه طیفی از عناصر و کارکردهای ملموس و حسی در یک حرکت به وجود آید تا آن حرکت هویت پیدا کند.
این کار نیاز به مجموعه ای از بینش ها، کنش ها و روش ها و .... که ساختار پیدا کرده اند و جمع این عناصر کیفیت یک حرکت را بالا می برد و در بستر زمانی معینی به کمال می رسد.
اما بعضی از عناصر حرکت ابدی و جهانی است. این قسمت تمام حرکت نیست. اما بخشی از آن تغییر می کند و در دهه های آینده شکل و فرم دیگری پیدا خواهد کرد. یعنی بخشی از حرکت ازلی و ابدی است. اما بخشی از آن تغییر می کند و کامل تر می شود. اما حرکت نمی تواند از قید زمان و مکان رها شود. همینطور سرنوشت یک حرکت به عقب باز نمی گردد، بلکه فرهنگ حرکت رو به جلو است و تکامل و پیچیدگی هایی پیدا می کند که در گذشته نبوده است. اینجاست که اجرای حرکت یک جامعیت و مدیریت خاص را می طلبد. با این تعریف از سویی جامعیت حرکت تعریف می شود. هر چند ممکن است در جایی از حرکت مانعی وجود داشته باشد. در تمام علوم هم همینطور است. نکته ی آخر اینکه سه مؤلفه تعریف حرکت، جامعیت حرکت و هدفمندی حرکت به نسبت شناخت از علم حرکت نسبت به تعریف و درک حرکت مقابل به وجود می آید. بنابراین مؤلفه های عمده ی حرکت هویت یک حرکت را می سازد و جایگاه و رتبه ی حرکت را ارتقاء می بخشد.
بحث انگیزه:
عامل روانی - فرهنگی - اعتقادی
گاهی یکی از عوامل نسبت به دیگری بیشتر یا کمتر است.
با نگرش ژرف به حرکت و نقشی که در ساختار یک فن دارد. به این نتیجه می رسیم که حرکت مقوله ای پویا و در تداوم نسل های پی در پی در طول زمان، شکوفاتر می شود. شکل می پذیرد و تداوم می یابد.
بنابراین حرکت عبارت است از کلیه
عناصر ملموس و عینی موجود در یک فن که پی در پی و به صورت مشترک انجام می پذیرد.
همچنین رودخانه ای پر پیچ و تاب در طول زمان و مکان، قابلیت انتقال
می یابد. راز پویایی حرکت در قابلیت گذر و انتشار از زمان و مکان است و توانایی
پیوند از حرکتی به حرکت دیگر.
همچنین می توان فن را نتیجه ی
انتخاب مجموعه ای از رفتارهای آموخته شده ای دانست که یک ورزشکار، آن را به یکدیگر
پیوند
می زند و به طور کامل نمایش می دهد.
بنابر آنچه گفته شد فن مجموعه ای از رفتارهای آموخته شده ای است که به وسیله ی پیوندهای حرکتی به ظهور می رسد. هر چقدر روابط بین حرکات فعال تر باشد، گستردگی فن آگاهانه تر خواهد بود و شکل حرکت غنی تر و جامع تر خواهد بود و حقیقت محصول حرکت نتیجه ی داد و ستدهای دو ورزشکار در کل فضای حرکتی است.
از دیدگاهی دیگر، علم حرکت زائیده ی تنگ ناهایی است که با چگونگی یافته ها و مجهولات پیرامون حرکت است.
بیایید حرکت ورزشی را در نظر بگیرید. فن محدوده به نظر می رسد و انگار لال است. اما علم حرکت آن را به سخن وادار می کند. شاید بتوان با تفکیک یک فن به چند بخش، زیبایی طبیعی و زیبایی هنری (استیل) آن را شناخت.
حال دیگر من وارد واقعیتی زنده می شوم. بلکه در وزن (ریتم) صورت های فضایی در هماهنگی ها و تضادها و در تعادل میان حرکت ها و در میان پیوندهای محکم و پیوندهای سست بین حرکات غرق می شوم و چشم انداز را با نگاه هنرمندانه می نگرم.
علم حرکت به دنبال فراتر از چیزی است که دیده می شود. علم حرکت آنچه قابل دیدن نیست را قابل دیدن می سازد. به عبارت دیگر حرکت (تفسیر) می شود. روند دیدن و نگریستن ورزشکار تعیین کننده ی کیفیت اوست.
اینکه او چگونه می بیند به ما می گوید که چگونه می اندیشد. مانند راه و رسم درست دیدن در حیطه ی هنرهای تجسمی یک اصل بنیادین است.
مراحل آفرینش حرکت:
بررسی و کند و کاو در حالات و کیفیات یک حرکت و نیازهای حرکتی در جریان تجزیه و تحلیل مراحل مختلف شکل گیری یک حرکت، مقوله ای است گسترده که شناخت کافی می طلبد.
همینطور شیوه ی آموزش و ذهنیت یک
ورزشکار و جهان بینی های متفاوت، شیوه های حرکت متفاوت را برمی گزیند و از این
روست که حتی بسیاری از ورزشکاران دیدگاه های فلسفی متفاوتی دارند و اهداف متفاوتی
هم نسبت به اجرای یک فن از خود بروز می دهند. هرگز دو ورزشکار را نمی توان یافت که
یک فن را یکسان دریافت و احساس کنند. از این روست که عنصر اصالت در آفرینش حرکت
مطرح
می شود. اندیشه و پندار یک ورزشکار از طریق تصاویر ذهنی او جلوه گر می شود و ماهیت
تصویرهای ذهنی او با چگونگی درک و دریافت جهان بینی حرکت پیرامون او، پیوندی
ناگسستنی پیدا می کند. بنابراین می توان گفت که نخستین مرحله در شکل گیری و آفرینش
یک حرکت، مرحله ی (ادراک) است. در این مرحله ورزشکار، نخستین اندیشه ها را که در
هیأت اشکال حرکت ظاهر می شوند را دریافت
می کند.
دومین مرحله را، مرحله ی تحلیل می گویند که ذهن ورزشکار از راه الهام در شکل عینی حرکت، تغییراتی داده و صورت های خیالی به آن می افزاید.
و بالاخره سومین مرحله در روند آفرینش یک حرکت، مرحله ی آفرینش است که ورزشکار سرانجام برای بیان مفاهیم صورت های ذهنی خویش به انتخاب حرکات و شیوه های مناسب می پردازد و در این راه از تمامی توانایی های تکنیکی و آگاهی های حرکتی خویش بهره می گیرد.
بنابراین انتخاب یک حرکت، مبتنی بر گذر از سه مرحله است:
1- مرحله ی دریافت
2- مرحله ی تحلیل
3- مرحله ی آفرینش
مرحله ی دریافت:
اساس حرکت، دریافت حسی است. دریافت
نیروی تخیل اندیشه ی ورزشکار را شکل می دهد و پندارها و آرمان های ذهنی او را
بارور می سازد. ورزشکار از طریق دیدن و مشاهده کردن و سایر حواس به دریافت حسی بی
شماری دست می یابد. هر اندازه وسعت فکر و
اندیشه اش بیشتر باشد، دامنه ی حرکتی او گسترده تر خواهد بود.
هنگام بیان احساس ذهنی خود، دست به انتخاب می زند و از میان حرکت های بیشمار، یکی یا چند حرکت را انتخاب می کند که در قالب شکل مادی، بیان می شود.
جریان دریافت حسی، برداشت از مفاهیم ذهنی اوست. نقش دیدن در چگونگی دریافت حسی، نقش بنیادی است. تصاویر ذهنی ورزشکار، نتیجه ی عملکرد صحیح دیدن و مشاهده کردن است.
همانطور که قبلا گفته شد، فرهنگ ذخیره ی حرکت، در چگونگی درست دیدن و در نتیجه ی دریافت های حسی او، نقش تعیین کننده و اساسی دارد و از این رو است که از طریق شناخت نوع دریافت ها و پندارهای یک ورزشکار می توان به نوع فرهنگ حرکتی او، دست یافت.
اندیشه های حرکتی نزد ورزشکاران، در جوامع مختلف به علت گوناگونی آداب و رسوم و سنت ها و ... متفاوت بوده و از این رو باعث به وجود آمدن راه و رسم های حرکتی مختلف است.
مرحله ی تحلیل:
مرحله ی تحلیل در جریان خلق حرکت، زمانی آغاز می شود که ورزشکار بعد از دریافت های حسی خویش به منظور بیان اندیشه ی ذهنی خود، دست به انتخاب شکل های حرکتی می زند. در این هنگام ذهن ورزشکار از راه شهود و الهام و با تأثیرپذیری از ویژگی های فردی در چگونگی شکل دهی به حرکت مزبور، تغییراتی به وجود می آورد و صورت ذهنی به صورت عینی تبدیل می شود. در حقیقت حرکت حریف توسط ذهن ورزشکار تفسیر می شود.
ورزشکار از طریق دیدن و احساس حرکات به کشف صورت های دیگر ذهنی و تخیلی، تغییر شکل یافته دست می یابد نه تقلید. بلکه برعکس یعنی شناختی عمیق تر از یک شکل حرکتی پیدا می کند. در عین دگرگون کردن حرکت صورت های تازه بدان می بخشد. این کار به او امکان می دهد که فراسوی حرکت قدم بردارد. بنابراین از ورزشکار حقه ی میانجی بین، تفکر محض و آزادی بیکران حرکت و آشتی برقرار کردن است. این در واقع همان گذر از مرحله ی دریافت به مرحله ی تحلیل است.
مرحله ی آفرینش:
آنچه مرحله ی تحلیل در روند حرکت زاده می شود، عصاره ی یک سلسله تجزیه و تحلیل های ذهنی است که در نهایت به صورت شکل های ذهنی آماده ی ابزار بیان می شوند. در مرحله ی آخر که آفرینش می نامیم، ورزشکار برای بیان صورت های ذهنی خویش، نیازمند استفاده ی صحیح از حرکات بدنی می باشد. زمانی یک حرکت به حد والای خویش می رسد که بین کل حرکت که به وسیله ی اعضای بدن انجام می گیرد یک وحدت و هماهنگی کامل ایجاد گردد.
نقش اعضای بدن ورزشکار:
استفاده از اصولی از اعضای بدن به
حالت های بیانی خاص بدل
می شود و مفاهیم ذهنی او را مجسم می کند و به آنها موجودیت
می بخشد. بدون استفاده ی صحیح، امکان دسترسی به بیان واقعی پندارهای حرکتی وجود
ندارد.
ابتدایی ترین خواست و هدف ورزشکار، رویارویی صحیح با ساختار حرکتی حریف مقابل است. این ایده ها و پندارهای ذهنی توسط حرکات بدن به عرصه ی بیان کشیده می شود. بنابراین یکی از مشکلات اصلی در روند آفرینش های حرکتی، چگونگی انتخاب حرکت و هماهنگ کردن آن با موضوع و محتوای حرکتی حریف می باشد.
هر حرکت دارای کیفیت ویژه و منحصر به فرد، امکانات مخصوص، محدودیت ها و کیفیت های ساختاری خاص است. معانی و مفاهیمی که در مورد حرکت یک ورزشکار بیان می شود، نشانی است از بیان احساس حرکتی ویژه که توسط شکل و فرم به ظهور می رسد.
ورزشکار به منظور کشف یک حرکت با بیان احساس حرکتی ویژه توسط شکل و فرم خاص حرکت حریف را معنا کرده است.
بنابراین هر حرکت دارای دو جنبه ی
شکل و محتوا می باشد. شکل یا صورت ظاهری هر حرکت، تمامی جنبه های مرئی که در نتیجه
ی آرایش و ترکیب اجزاء و عناصر تشکل دهنده ی حرکت به وجود
می آید را در بر می گیرد.
محتوای هر حرکت، به معانی و مفاهیمی گفته می شود که ورزشکار از طریق حرکتی خاص در قالب ترکیب و آرایش ویژه از عناصر و عوامل سازنده ی حرکت به حریف انتقال می کند.
شیوه یا روش:
شیوه یا روش در حرکت، عبارت است از نحوه ی شخصی کاربرد از اعضاء بدن و چگونگی انتخاب ترکیبات ویژه. بنابراین هر ورزشکار در بیان پیام های ذهنی خویش، شیوه و روش و یا سبکی مشخص اختیار می کند.
روش هر ورزشکار نشان دهنده ی طرز تفکر، شخصیت فردی ویژه ای است که ترکیب یافته و شکل گرفته است.
این نکته را فراموش نکنید: بعد از ارزیابی هر حرکتی باید شیوه و روش متناسب و هماهنگ با آن حرکت را برگزینید. تولد و شکل، نتیجه ی تجربیات فردی ورزشکار است.
آگاهی های حرکتی:
در روند خلق یک حرکت، ورزشکار از طریق دریافت های حسی خود، شکل حرکتی را برگزیده و آن را در مسیر جریانات ذهنی قرار می دهد. سپس آن را در جریان مرحله ی آفرینش قرار داده و تبدیل به یک حرکت مستقل می کند.
در مرحله ی آفرینش علاوه بر انتخاب
صحیح اعضای حرکتی بدن و تعیین سبکی هماهنگ، ورزشکار نیازمند به درکی عمیق از عوامل
و عناصر حرکت است تا اشکال و صورت های برگزیده شده توسط ذهن به عرصه ی بیان درآمده
تا پیام های ذهنی به اجرا درآیند. یکی از
مهمترین این عوامل آگاهی از مبانی و اصول حرکت است. حرکاتی که ساخت آنها، متکی به
آگاهی های حرکتی و شناخت و اصول مبانی حرکت نباشد فاقد ارزش زیبا شناختی است.
یکی دیگر از عوامل اساسی و پر اهمیت در مرحله ی آفرینش وجود مهارت ها و توانایی های تکنیکی در جریان کاربرد اعضای بدن توسط ورزشکار است.
بدنی قوی و توانا، شناختی گسترده و عمیق در کاربرد حرکت و بکارگیری به جا و هوشمندانه از انواع حرکت ها و ایجاد هماهنگی بین تکنیک های اجرایی، محتوای یک حرکت را ارتقاء می دهد. چگونگی تکنیک بکار گرفته شده در ارزش گذاری حرکتی سهم سازنده ای دارند.
بی شک ورزشکار مجرب و کارآزموده ای
که از میان اختیارات
عدیده ی خود جهت حل هر یک از مشکلات حرکتی، راه حلی بر حسب اراده و میل خود انتخاب می کند، یک کار هنری انجام می
دهد. زیرا اگر غیر از این بود، یعنی تمامیل خود را در انتخاب حرکت دخالت نمی داد.
بحث از صورت هنری خارج می شد و وارد علم مهندسی می شد.
شناخت حرکت و خطاها:
تمام پدیده های حرکتی از موج ها ساخته می شوند. هر حرکت هم برخاسته از انرژی اولیه ی وارد شده است. برای همین موج های حرکتی قابل تخمین زده شدن هستند. جان داشتن حرکات و تفکر حرکتی، تحرک و پیوستگی حرکات برگزیده شده به منظور تجسم اندیشه، برای القاء اندیشه با هماهنگی اختیار می شود.
این مطلب در تمام آثار حرکتی جنبشی که از کاراکترهای ویژه ای برخوردار هستند. منش خاص را القاء می کند و یک فرم ملدیک ویژه ای را با هماهنگی حساب شده به وجود می آورد.
حرکت های پیاپی با منش ها و ویژگی
های موسیقایی و رفتارهای منطقی به پیش می روند. بنابراین هر کدام از حرکات در
شرایط خاص خود، دارای نوعی منش و شکل و سیمای ویژه ای هستند که
مجموعه ی کاراکترهای حرکتی آن فن را مشخص می کند.
خواص حرکت:
1- نیرو یا شدت:
با مشخص شدن بخشی از یک حرکت یا
نیرو و یا شدت آن بخش
می تواند حرکت را تعریف کند. به همان گونه که تکیه در کلام، ارزش خاصی دارد و به
تناسب چگونگی قرار گرفتن بر روی یکی از هجاهای کلمه، معنای آن واژه را تغییر می
دهد، این کار در حرکت نیز معنای خاصی به آن می بخشد.
2- سنگینی و سبکی یا ثقل:
سنگینی در حرکت با نسبت استفاده از عناصر مختلف آن به گونه ای خود را خاص نشان می دهد. اگر در اجرای یک حرکت عناصر بیشتری شرکت داشته باشند. اجرای حرکت سنگین تر خواهد بود. اما اگر تعداد اندکی از مؤلفه های حرکت شرکت داشته باشند، اجرای حرکت سبک خواهد بود. حتی می توان با تکیه بر قسمتی از حرکت، بخشی از حرکت را سنگین تر اجرا کنیم. در مجموع فضایی که حرکت به وجود می آورد به اندازه ی عناصر استفاده شده و یا تأکید بر روی نقطه ای از حرکت سنگینی یا سبکی را در بیننده القاء می کند.
3- کنش:
در ازای مداومت یک حرکت را کنش می نامند.
زمان کشش حرکت:
اگر ثانیه های ساعت را ملاک سنجش قرار بدهیم و هر ثانیه را یک واحد زمان فرض کنیم می توانیم کشش های مختلف زمانی را نسبت به ثانیه های ساعت بدست آوریم. حتی می توانیم یک ثانیه را به دو قسمت یا سه قسمت یا چهار قسمت تقسیم کنیم. با بهره گیری از سرعت های مختلف می توانیم یک حرکت فنی را اجرا کنیم. زیرا در مبارزه ی واقعی برای اجرای یک فن خاص به سرعت های مختلف نیاز داریم. مثلا اگر بخواهید فنی را با حالتی سنگین و یا حالتی سریع انجام دهید، این حرکات در لحظه ای خاص به گونه ای خاص متجلی می گردد.
4- اوج یا ارتقاء:
در انجام یک حرکت لحظه ای در اوج سرعت حرکت قرار می گیریم. یعنی اجرای یک حرکت با یک سرعت شروع و با سرعتی خاص ادامه و با سرعت دیگری پایان می گیرد. اما در طول اجرای یک حرکت شاید نیاز باشد نسبت به فراخور حرکت حریف سرعت خود را تغییر دهید یا توقفی در حرکت ایجاد کنید و یا کمی پیچ حرکت را تغییر دهید. اما بالاخره هر حرکتی نقطه ی اوجی دارد که اصولا در وسط یک حرکت قرار می گیرد. شاید با مشاهده ی قله ی یک کوه بیشتر متوجه شوید. با مشاهده ی فراز و فرودها در کوه می توانید شگفتی های حرکت را بیشتر درک کنید. در معماری بلندی و کوتاهی بخش های یک بنا و تناسب موجود به درک موضوع کمک می کند.
5- رنگ حرکت:
همانطور که صدای افراد مختلف با یکدیگر تفاوت دارد. این تفاوت در نوع اجرای حرکات در افراد مختلف متفاوت است. اجرای یک حرکت متکی بر ساختمان بدنی (اسکلت و عضلات و اندازه های بدن) و تفکر و تجربه ی افراد متفاوت است.
سرعت:
از تندی به کندی و یا از شدت به ملایمت را سرعت می گویند. گاهی حرکت به صورت مالش یا لغزش انجام می گیرد.
در حرکت این واژه وقتی به کار می رود که حرکتی نرم به حرکتی سخت پیوند می خورد یا برعکس و احتمالا مجددا به سطح نخستین برمی گردد. جابجایی خط مستقیم و دگرگونی هایی که در خطوط به وجود می آید می تواند باعث تغییر سرعت شود.
احساس:
حالتی از حرکت است که ورزشکار به کمک ایجاد شدت و ضعف در قسمتی از حرکات ایجاد می کند.
تضاد - تکرار- قرینه:
وزن یا ریتم:
وزن در حرکت مبحثی است وابسته به زمان و فضا. تردیدی نیست میان این دو، هم آهنگی و هم خوانی خاصی وجود دارد.
هماهنگی:
باید دانست که اصول و قواعدی برای
جایگیری اعضای حرکتی وجود دارد. در اینجا مُراد از کلمه ی هماهنگی، توافق و سازش
حرکات و سرعت ها و مؤلفه های دیگر حرکت است. بنابراین توافق بین
موضوع ها با یکدیگر علم هماهنگی نام دارد. برای درک بیشتر چنین پنداری می توان به
نظم حرکتی سیارات به دور خود و به دور یکدیگر اشاره کرد که با چه هماهنگی و نظمی
منطقی انجام می گیرد.
وقتی در ورزش صحبت از تناسب به
میان می آید و گفته می شود: تناسب عبارت است از تمامی رابطه هایی که حرکات با
یکدیگر دارند. در ورزش رنگ، بافت، شکل، نرمی، خشونت و انعکاس تماما
می توانند هماهنگ باشند. در مفهوم کلی سازش حرکات با یکدیگر.
اما در مفهوم وسیع تر، تناسبی است میان شکل ها، فرم، سرعت ها و ... با یکدیگر در علم هماهنگی، پاره ای از سازش ها مطبوع و بعضی از سازش ها نامطبوع هستند.
شکل یا فرم:
عبارت است از ترکیب حرکات که یک
مجموعه ی کامل و زنده را به وجود می آورد و عاملی است که هماهنگی میان حرکات
برقرار
می کند.
ورزشکار با چیدن حرکات با نظم خاصی کنار یکدیگر برای ایجاد فرم فن خود آگاهی لازم دارد. اگر ورزشکار طول و عرض و ارتفاء و زمان حرکت خود را سنجیده انتخاب کند.
عناصر مذکور، ضمن اینکه در مجموع سازنده ی فرم یا شکل هستند به تنهایی نیز هر یک خواصی دارند.
خط - خاصیت خط، حرکت و جنبش به سوی هدف است. خط افقی، عمودی- مایل - منحنی - شکسته و مارپیچ هر یک در اجرای یک حرکت نقش دارند.
ورزشکار ناچار است تا با ایجاد هماهنگی میان خطوط متنوع میان آنها ارتباط برقرار کند.
برای برقراری این هم آهنگی، گاهی حرکتی را تکرار و گاه خطی را به خلاف جهت همان خط ایجاد می کند. حتی به کمک حرکت اریب یا مایل تعادل حریف را بر هم می زند.
سایه روشن:
عبارت است از ایجاد هم آهنگی میان درجات زبری و نرمی و مقدار کشش و سکون و شدت و ضعف و قوت و ملامیت در حرکات. برای القاء اندیشه ی حرکتی استفاده می شود. با نگاهی به رنگ های (طیف نور) درجه ی اهمیت رنگ های اصلی و فرعی را بهتر خواهید شناخت. در اینجا برخورد درست با نسبت ها ضرورت دارد.
در حوزه ی حرکت اجزای سازنده و مرتبط با یکدیگر پیوند خورده اند. مسأله مبتنی بر ساختار ذهنی است. مثلا قرینه سازی، استفاده از بخش های مساوی و...
فضاها قابل تغییر هستند و مدام می تواند با جابجایی حرکات، تغییر پیدا کنند. برای دستیابی از نسبت های طلایی، استفاده از نسبت های طلایی در حوزه ی عناصر حرکتی اهمیت دارد و عبارت است از یک نسبت هندسی که همراه با خاصیتی است و هر جزء آن معادل نسبتی از جزء قبلی است. این نسبت ها به منزله ی نوعی تمهید اعجاز انگیز برای آفرینش حرکت به کار گرفته می شود.
علاوه بر تأثیر پذیری حرکات بر یکدیگر به گونه ای که با اعداد ارتباط دارد. وابستگی به وزن به گونه ای آشکار - حرکتی ریاضی گونه اند.
اگر بکوشیم از حد شکل حرکات فراتر نرویم تا به مفهوم عینی تر دست یابیم به نوعی ساختار ذهنی می رسیم که به گروه بندی می انجامد. با کمی چرخش در خطوط گروه هایی از دگرگونی ایجاد می شوند. با استفاده از نقاط انتخاب شده در طول یک حرکت، مجموعه ی اشکال فضایی متنوعی می سازیم. بنابراین هم خوانی هایی به وجود می آید و این بدان سبب است که یک ساختار ذهنی بنیادی که ریاضی دان ها آن را ساختار منظم می نامند، دست خواهیم یافت. شاید بتوانید با حرکت ها کمی بازی کنید. منتهی در بُعد فضایی. البته با استفاده از احتمالات اندیشه که قابل تبدیل به یکدیگر هستند. باید به یاد داشته که بین حرکت و اعداد پیوندی نزدیک وجود دارد.
ریاضیات هم همواره خود را در
آفرینش حرکت، به نوعی تحمیل کرده است. بنابراین چاره ای نیست که در تنگاتنگ
محدودیت های حرکتی، یک سری حرکات معتدل شده شکل می گیرد که مانند دانه های تسبیح
یکی پس از دیگری تشکیل می شوند و شکل اصلی حرکت را کامل
می کنند. اکنون دیگر باید به دنبال راه های جدید و اندیشه های نو برای پیشرفت
توسعه ی حرکات باشیم. در این نوع سبک حرکت (حرکت مدرن) ما قادر خواهیم بود تمام
اجزای حرکت را که هیچ وجه ارتباط علت و معلولی با هم ندارند را به نحوی ارائه دهیم
که انگار عامل دگرگونی های خودشان هستند. در غیر اینصورت علم حرکت پیشرفت نخواهد
کرد، مگر اینکه با عناصر تشکیل دهنده ی خود پیوسته مورد مقایسه قرار بگیرد.
بنابراین هر حرکتی تجسم دهنده ی اندیشه های گوناگون ورزشکار است. این نوع حرکات
نشان دهنده ی هوش و زکاوت ورزشکار و رفتارهای حرکتی آن، اُنس و اُلفت و هم آهنگی
برقرار می کند.
در حرکت یک قاعده ی حساس و دقیق، یعنی حرکت از شکلی به شکل دیگر منتقل گشتن است. با ترکیب کردن سطوح ها و مقطه ها و همچنین کم و زیاد کردن پیچ و تاب های اغراق آمیزی که در این سطح ها موجود هستند. اینها تمام با دنیای حرکت ارتباط دارند که سبب می شود ورزشکار دست به یک سری حرکات پیوسته و هماهنگ بزند. در انجام این کار حرکتی هماهنگ با سطوحی تنظیم شده در فضای حرکتی بدست می آید.
دلیل عنوان (استنباط) می توانیم: (کشش حرکات و فواصل زمانی و جنبش و تحرک در حرکت) قابل تنظیم و تقسیم بندی است. بنابراین برای تحلیل هر یک از آنها به ریاضیات نیازمند است. تردیدی نیست که تنظیم چهره ی حرکتی (تنظیم سریالی) کار آسانی نیست. زیرا سیمای این حرکت ذهنی است و نه عینی.
نظریه ی فرم گرایی هم به همین سبب،
نباید خالی از اندیشه و تحلیل حرکت باشد. بنابراین حرکت، خطوطی وابسته به اعداد
خشک و با خطوطی کاملا از پیش تعیین شده نیست و این کار می تواند پاسخگوی نیاز
حرکتی باشد. اگر تنها از این قواعد پیروی کنید، حرکاتی شکل خواهند گرفت که فاقد
ارزش هستند. به جرأت باید گفت که چنین
آفریده ی حرکتی را در سبد کاغذهای باطله انداخت.
در حرکت فشار و جنبش مورد توجه
است. فشار، عبارت است از شدت حرکت در یک واحد زمان. جنبش عبارت است از شکل و
اندازه ی حرکت در واحد زمان. تردیدی نیست، اگر جنبشی نباشد، فشاری به وجود نمی
آید. همانطور که جنبش در حرکت ایجاد فشار می کند. شکلی از نیرو در طول زمان به
وقوع می پیوندد. این جنبش و نیرو متکی بر قوانین ریاضی است. اگر ورزشکار بتواند
جنبش و نیرو را اندازه بگیرد، بی گمان خواهد توانست فرم کلی حرکت را درک کند.
دگرگونی و تغییر وضع در جنبش و فشار هر دو عناصر تأثیرگذار بر یکدیگر هستند. در
حقیقت دیگر نفس حرکت مطرح نیست، بلکه حرکت معنای تازه ای از فشار پیدا می کند.
هنگامیکه جنبش و فشار بر روی یکدیگر تأثیر می گذارند، دیگر جنبش و فشار با یکدیگر
معنا پیدا
می کنند و در اصل با یکدیگر ترکیب می شوند و انگار یک عنصر جدیدی پدید می آید.
دلائلی که یک ورزشکار را به سوی نوعی آفرینش حرکتی هدایت می کند، کدام اند؟
نخستین دلیل از دقت نظر و کشف عناصر حرکتی حریف مقابل است. مانند آواز قناری که همانند یک سؤال و جواب با یکدیگر انجام می شود و هر صدا، صدای دیگری را تکمیل می کند. به بیان دیگر، احساس یکدیگر را به نحوی تکمیل می کنند.
همین گزینش موجب می گردد که ورزشکار به سوی ابداع یک جنبش و فشار نسبت به حرکت حریف تشویق شود. شاید بخواهد پاسخی به پرسش حریف بدهد.
بنابراین طبیعی است که ساختار مجرد حرکت به تنهایی کافی نیست، بلکه عناصر مختلف تشکیل دهنده ی حرکت، سبب خلق حرکتی جدید می شود. پس بر این اساس می توان اشکال حرکتی جدیدی ساخت. یعنی در حقیقت از همین طریق می توان به سوی تکنیک جدید در زیباشناسی حرکت، دست یافت.
این قبیل مسائل است که ورزشکار را
در شرایطی الزامی قرار
می دهد. درست مثل اینکه برای هر پرسشی بتوانید پاسخی صحیح پیدا کنید. این نوع جدید
شناخت حرکت و بافت خاص آن، برای شناخت حرکت لازم است تا بتوانید حرکت های سریالی
درستی انجام دهید.
باید گفت: در این مسیر باید حساب
احتمالات را هم بکنید. دلایلی که ما را به طرف همین منطق می کشاند. این است که
حرکت سریالی یک منطق نهایی نیست. بلکه انگیزه ها و حرکات لحظه ای حریف، ورزشکار را
وادار می کند که در تفکر خود تجدید نظر کند و مسائل فنی جدیدی را در نظر بگیرد. در
اینجا با ترکیات حرکتی خاص
می توان به قواعد حرکتی جدیدی دست یافت. اما قصد نهایی این نیست که مسائل ساختاری
حرکت و قواعد آن محدودیت تازه ای به وجود آورد. بلکه برقراری ارتباطی صحیح تر و
کامل تر نوعی ازادی حرکتی را سبب می شود. در حقیقت هر چه ترکیبات حرکتی پیچیده تر
و خلاقانه تر باشد، محدودیت هایی برای حریف مقابل ایجاد
می کند. در حقیقت حریف با دریافت های حسی حرکتی متفاوت که برای او قابل ارزیابی
نیست، سردرگُم می شود و نمی داند چه تصمیمی بگیرد.
اکنون می توان برای این عناصر یا قواعد حرکتی یک منطق یا یک روش تجربه ی فوری پیدا کرد. اما باید آن را در یک آزمایشی جهت دار، مورد ارزیابی قرار داد. شاید در این روش از قواعد موجود آزادانه تر استفاده کنید. اما استفاده از قواعد جدید طرح و برنامه ریزی خاصی و تنظیم جدیدی برای انجام مؤلفه های جدید لازم دارد.
به طور کلی باید گفت که این تئوری گاهی در پی یک اتفاق به وجود می آید. این تداخل یک نوع برخورد احتمالی متناسب با حرکت حریف مقابل است که بر روی آن حرکت تأثیر گذاشته و بر آن حرکت فایق آمده است. می توان این گذرها یا نفوذهای احتمالی در یکی از عناصر حرکتی حریف مقابل را به صورت نموداری در یک تابلو ترسیم کرد.
محاسبات این برخوردها و در هم آمیختگی کیفیت حرکت ها باعث شکست یا پیروزی است. باید یادآور شد که تداخل مسائل ذهنی و استفاده از محفوظات قبلی می تواند کمک بزرگی برای ایجاد یک فرم جدید حرکتی داشته باشد.
در این مبحث می توان مقدمات دانش جدید حرکتی پیشگام را پیش بینی کرد و گونه ای از علم حرکت نوین را به وجود آورد. آنگاه حرکتی منطبق با روح زمانه خلق کرد. به عبارتی با تغییر فاصله ها، تغییر فرم ها و تغییر بالا و پایین حرکت و یا زبر و نرمی حرکت. تغییر در ریتم حرکت، کندی و تندی، تغییر در ترتیب عناصر حرکت، تکیه ها و سکون ها، بازی با سرعت ها و... تعریف جدیدی بدست آورید.
می پندارم، حالت یا احساس قابل رؤیت را می توان با حرکت های پیشینیان به درجه ی اعتدال و کنترل درآورد .
در اینجا مجری فن نمی خواهد یک حرکت را نشان بدهد. بلکه قصد دارد حرکتی طراحی کند که مملو از شکل، فرم، ریتم و... باشد. مجموعه ای که فرآورده ی آن خلق یک حرکت جدید است. در این حالت جنبش شناخته شده و در حال گسترش حرکت دارای یک جهش و پیشرفت فنی است.
در حالی که ترکیب حرکات بدون در نظر گرفتن تعیین حجم، یک حرکت سطحی و تک بعدی است. در مقام مقایسه طرح و نقشه ی یک ساختمان را با توجه به دانش یک مهندس مجرب و بر اساس طول و عرض زمین می سنجند. همچنین کیفیت و مصالح ساختمان بنا را بر اساس جنس عناصر استفاده شده در نمای بنای ساختمان و تزئینات داخلی بنا می سنجند. بنابراین ورزشکاری که دارای علم کافی نباشد و لحظات مختلف و زمان درگیری حرکت ها را به درستی احساس نکند و بکار نگیرد و در اجرای فنون آن ظرافت ها و زیبایی های محسوس و نامحسوس را در نظر نگیرد، مطمئنا نمی تواند موفقیت قابل توجهی کسب کند.
با این حال در اجرای یک حرکت عناصر سازنده ای سهم دارند که با توجه به یک سری محاسبات ریاضی که قابل استدلال و اندازه گیری هستند، شکل می گیرند. با توجه به اینکه خطوط حرکتی در نهایت با دقت، دگرگونی های ثقل و تعادل اجزای پیکره ی حرکت در کی فن تداوم یافته به صورت موج های قابل انعطاف نشان داده می شوند. این امر مستلزم داشتن هوش و زکاوتی اصیل با یک طرح تشکیلاتی منسجم و دقیق در اجرای یک فن خاص است. یعنی داشتن نوعی طرز تفکر نسبت به عمل و عکس العمل است. از این گذشته برقرای نوعی توافق بین دو حرکت را شامل می شود.
بنابراین ورزشکار زیرک، حرکتی را نسبت به حرکت حریف انتخاب می کند که کارایی ثمر بخش داشته باشد. یعنی تشخیص می دهد حرکتی را انتخاب کند که مفید واقع شود.
همچنین برای این انتخاب یک موضوع در نوشتن انشاء، در ابتدا اندیشه هایی را در ذهن پرورش دادن است. یعنی می کوشم تا موضوع را خوب درک کنم و ثانیا اطلاعاتی درباره ی آن بدست آورم. به همین دلیل است که توانایی نوشتن موضوع را پیدا می کنم. البته باید بگویم این نیازمند داشتن یک ساختار فکری است و استراتژی صحیح است تا بتواند این بایدها و نبایدها را سامان بخشد. در نتیجه نیک و بد مسائل را از یکدیگر جدا کند.
حرکت مجموعه ای است با ویژگی های
خاص که به صورت
شیوه های سازمان یافته انجام می شود. بنابراین هر حمله شیوه ای سازمان یافته و
مختص خودش را دارد. اما سازماندهی باید با پوششی درست و منطقی سازمان داده شود.
درست همانند سازمان دادن واژه ها در شعر که با درست سازمان دادن کلام ایجاد شده
است.
مسلما حد و مرزی برای هنرمندانه سازمان دادن نیست. اما تفاوت در شیوه های سازمان یابی کلام وجود دارد. مانند شعر نو و شعر قدیم. بلکه به محتوای آن مربوط است. برخی محتوای حرکت را انعکاسی از تجربه های حرکتی می دانند. در اینجا مواجه ی ورزشکار در موقعیت خاص محتوای حرکت را مشخص می کند. در چنین حالتی، وضعیت ذهنی و جسمی بیان کننده ی نتیجه ی مفاهیم حرکتی و تجربیات خاص است. هر چقدر ورزشکار بتواند به وضعیت ذهنی و فکری خود سر و سامان دهد، بهتر می تواند به درک حالات مختلف نائل آید. این حالات ثمره ی تجربیات بیشماری است که ورزشکار دریافته و هماهنگشان کرده است. در تجربه های حرکات گوناگون است که حساسیت ها پرورش می یابند و محصول نهایی حرکتی شکل می گیرند.
رابطه ی ورزشکار و تماشاچی:
آیا اصولا حرکت می تواند رابطه ای
احساسی با ذهن برقرار کند؟ مسلما فارغ از هر چیز، می توان از آفرینش یک حرکت لذت
برد. اصولا تماشاچی بدون شناخت از حرکت واکنش نشان می دهد و لذت می برد. این به
دلیل کیفیت ویژه ای است که در حرکت وجود داشته است. در آن لحظه تماشاچی خود را در
خلق آن اثر سهیم می بیند و در یک لحظه خود را مجری آن حرکت می پندارد و با دیدن
حرکت به وجد می آید و شادی می کند. برای همین اجرای یک حرکت
واکنش های خاصی را در مجری حرکت و تماشاچی بیدار می کند. اما این واکنش ها را نمی
توان کاملا تشریح کرد.
این امر با وجود تجربیات مشترک بین
ورزشکار و تماشاچی بیشتر
می شود. درست در همین لحظه، شیوه های برخورد متفاوت می شود. و این تفاوت در واکنش
به تجربه ی تماشاچیان برمی گردد. حتی فاصله ی نشستن تماشاچیان با ورزشکاران در حال
مسابقه تأثیرگذار است. بنابراین ورزشکار و تماشاچی دو مؤلفه ی جدا از هم به حساب
نمی آیند. بلکه اشتراکاتی با یکدیگر دارند. نتیجه اینکه ورزشکار به نیازمندی های
تماشاچی پاسخ می دهد و حس تعلق و تشخیص فضایی تماشاچی را برمی انگیزد و در مقابل
گمگشتگی و پراکندگی حرکتی فضایی و مکانی ورزشکار در تماشاچی ابهاماتی ایجاد می
کند. در این حالت ورزشکار نیازهای تماشاچیان را پاسخ نمی دهد و حساسیت های فضایی
سفت و سختی را ایجاد می کند. در قالب همین تمایلات است که حرکت های ارزشمندی شکل
می گیرند و بخشی از وجود هم ورزشکار و هم تماشاچی می شود. تمام این جملات، حکایت
از نیازمندی های تماشاچی، خاصه در لذت بردن از یک حرکت دارد. حرکتی که تداعی کننده
ی یک واقعیت است و واقعه ای که احساسات و عواطف ورزشکار و تماشاچی را برمی انگیزد.
این زمانی است که خلق یک حرکت در فضا و زمان با یک آفرینش زیباشناختی همراه
می باشد. درست مانند پارک زیبای شهرتان که عناصر سازمان
یافته ای در فضا و مکان طراحی شده است و خاطره ای خوش ایجاد می کند. حتی فضای چند
عملکردی می تواند فضای تک عملکردی را تحت الشعاع خود قرار دهد و چندین حس در فضا
ایجاد کند. به شرطی که واحدهای اندازه گیری فضای سازمان یافته و تناسب بین اجزاء
سازنده با یکدیگر عجین شده باشند.
امروز کیفیت فضایی و نیازمندی های
حرکتی، یکی از تعیین
کننده ترین عوامل شکل دهنده ی اجرای یک حرکت می باشد.
امروزه باید با بیان تازه تری از الگوی حرکتی، مرزهای جدیدی را کشف کرد. علاوه بر داشتن الگوهای موسیقایی مشخص به صورت حرکت بکار می روند و بالاخره باید بسته های حرکتی با تعاریف جدید از عناصر ساکن و متحرک و با ضرب و آهنگ خاص و پیچیده تر شکل بگیرند و با دخل و تصرف و مهار حرکات تعاریف جدیدی بدست آیند و به تدریج به شکل های مشخص تری دست یابند و تقسیم بندی های حرکتی به صورت نوشته هایی مکتوب شوند. با این سازمان بندی و تفکیک حرکات، می توان محتوای حرکتی و اشکال متفاوتی بدست آورد. باید بگویم پیوند محکمی بین حرکت و ریتم وجود دارد و ارتباطی عمیق نهفته است. همچنین رابطه ی محکمی بین حرکت و فضا وجود دارد و امکان تقابل رابطه ی حسی ذهنی بین آنها گسترده است. اما همانگونه که برای حرکت و ریتم، تفکر سازماندهی و تفکر محتوایی لازم است. ارتباط متقابل آنها همواره باعث افزایش کمیت و کیفیت حرکت خواهد شد.
در این حالت بین دو حریف تضادی به وجود می آید و حالتی شبیه سؤال و جواب بین حرکات شکل می گیرند.
از گذشته تا امروز برای ورزشکاران،
موقعیت هایی فراهم شده است تا آنها وادار شوند با جمع بندی و سازماندهی حرکات،
نوعی حرکات هماهنگ و جدید بیافرینند و تقسیم بندی های جدیدی کشف کنند. تدوین و تقسیم
ساکن ها و متحرک ها پوششی است که منجر به پالایش آهنگ حرکت و دقت نظر در انتخاب
نوع و کیفیت حرکت است. آنها
می توانند با دقت نظر بر روی عناصر خام، آهنگ و ریتم آزمون
نشده ای را در اجرای حرکات انجام دهند و به این ترتیب حرکت خود را بسط و گسترش
دهند. خاصه اینکه این توالی و انتخاب جدید در حرکات می تواند، مایه ای جدید و یک
قرارداد حرکتی نوینی ایجاد کند. هر یک از عناصر حرکتی تشکیل دهنده ی یک حرکت جدید
اند. در حرکتی از جزء به کل، حالت اصلی شکل می گیرد و در لحظه ای حالت های فرعی با
نظمی دلخواه و با حرکتی مرتب ترتیب یافته در جستجوی راهی برای همزیستی نیک و بد
مسائل از یکدیگر ایجاد
می کند. حتی حرکت های فرعی با هم پیوند برقرار می کنند.
همچنین در حرکت پیشینیان تداومی عمیق وجود دارد. اما محتوا و شکل های سازمان یافته ی آنها و شیوه ی تدوین و روایت آن از نسلی به نسل دیگر دستخوش تغییرات شده است. علا رقم شکست ها و گسست ها رشت یافته و کامل تر شده است. آنچه امروز به ما رسیده است.
الگوهای حرکتی است که عصاره ی قرن ها سازماندهی هایی است که بر اساس احساس ها و تجربیات مشترک و قراردادهای طبقه بندی شده، مقبول مربیان قرار گرفته است و امروزه، اغلب ورزشکاران آگاهانه و یا ناخودآگاه، پاره ای از این الگو را بکار می گیرند.
بعضی از مربیان متهم به کهنه پرستی هستند. چرا که به الگوهای کهنه ی قدیمی سازمان نیافته وفادار مانده اند. اتهامی که مربی از آن مبرا نبوده و بحث از پویایی و شکوفایی حرکت ها به میان نمی آید. این فضا سازی های تکراری و جوش و خروش های قدیمی نسخه ی معتبری است که این الگوها از فراز زمان بیرون نرفته اند و روح جدیدی به آنها دمیده نشده است. خلاصه اینکه هرگز به شیوه ها و عملکردهای جدید روی نیاورده اند.
اگر از شکلی و فرمی جدید با اندیشه بر روی عملکردهای قدیمی استفاده شود به حرکتی با کیفیتی نو دست خواهیم یافت. اما آیا الگوهای فضایی جدید اعتبار لازم را کسب خواهد کرد؟ آیا تجددگرایی و کیفیت فضای حرکتی جدید، قابل امتحان و اندازه گیری خواهد بود.
تجربه ی حرکت به عواملی مانند فرم، تناسب و تزئینات می انجامد. با یک سری برداشت های تازه و نو در شناخت عوامل حرکتی به یک معماری حرکتی جدید دست می یابیم که به عنوان یک الگوی کل تجزیه شده شناخته می شود. از پس چنین تجزیه ای به ترکیبات جدید دیگری می رسیم و در پایان حرکت را چنان که هست می شناسیم.
اما آیا این شیوه ی تجزیه و تحلیل حرکت بانی وضعیت خاصی است؟
بنابر اینکه مصرف حرکات متفاوت است و همین تفاوت می تواند سر منشأ اصلی وضعیت فعلی باشد. باید گفت این گیرائی حرکتی خاص مربوط به گیرائی و تداوم حرکت است.
خودتان خوب می دانید، دانستن کافی نیست. بلکه دانستن عیوب حرکت می تواند، باعث پیشرفت حرکتی شود. هیچ ورزشکاری از الگوها و حرکت های فضایی حرکت و الگوهایی که برای خودش انتخاب کرده صحبت نمی کند. بلکه سعی می کند الگوهای حرکتی خود را مخفی نگه دارد. این نبوغ و تیزهوشی شماست که با رمزگشایی و کدگذاری حرکات حریف می توانید بدل آن را بشناسید. این تنها رمز استمرار جریان حیات حرکت است. اما به راستی چگونه؟ وقتی ورزشکار موضوع مبارزه خود را به درستی طراحی کند و عمیقا آن را درک کند. آنوقت می تواند، شکلی از دانستن شیوه ی حرکت حریف را درک کند و چه مسأله ای از عرضه کردن و آگاهی یافتن تحت الشعاع قرار می گیرد. بنابراین شیوه ی دانستن حل مسأله یک روش علمی و عقلایی است.
در فرایند حل مسأله:
1- تخیل
2- تشخیص
3- شناخت
4- ارائه ی راهکار
5- انتخاب راهکار
6- عمل به انتخاب
7- کنترل راهکار
بنابراین توانایی در تشخیص دانستن مشکلات تا حد ضعیف ترین مشکلات مهم است. تا بتوانید راه حل مسأله را پیدا کنید.
سعی کنید، دقت کنید چه اتفاقی در حال وقوع است و شما با چه راهکارهایی می توانید پاسخی صحیح به حرکت حریف بدهید.
بنابراین راه های متعددی انتخاب می
شود و با تعدادی نقشه ی از
قبل طراحی شده و ناشناخته هایی که هرگز فرصت تجربه شدن پیدا نکرده اند به اجرا در
می آید. برای همین است که هیچ توافقی بین دو ورزشکار وجود ندارد که بر اساس آن
مورد تحلیل حرکتی قرار بگیرند. بلکه امکان تجزیه و تحلیل کردن برای هر دو حریف
یکسان است و ماندگار شدن لازمه ی انجام حرکتی فراتر است. یعنی داشتن تکنیکی کاملا
منحصر به فرد و شخصی که نتواند انتخابی برای حریف بگذارد. حالا باید متوجه شده
باشید که فقط با انتخاب چند حرکت
نمی تواند پیروز شد.
بنابراین هر ورزشکاری که الگو و حالت فضایی کامل تری داشته باشد به تعبیری حرکتی شاخص تر انجام دهد، می تواند پیروز باشد.
الگوهای حرکتی از طریق ترتیب عناصر، عوامل و حالت های فضایی پدید می آیند. فضایی که با توجه به بحث هایی که شد در سطح هنرمندانه سازمان یافته است. الگوهای فضایی، مجموعه ای از شکل ها، تزئینات است و یکبار برای همیشه تعیین نمی شود. مجموعه ای از خط ها، موج ها و لرزش ها و ترکیب آنهاست. چه حالتی که محو اجرا می شود و یا الگویی که ناقص اجرا می شود. با تجزیه و تجلیل واحدهای فضایی باز و بسته به واحدهای خردتری می رسیم که معمولا از ساختار کل حرکتی پیروی می کنند. در این حالت های فضایی خُرد، هر حالت فضایی چندین حس را ایجاد می کند که می تواند تجربه ی فضایی بسته، نیمه بسته و نیمه باز در ترکیب با یکدیگر بکار برد. حتی می توان تجربه ی فضایی روشن، نیمه روشن و تاریک را به شکلی هدایت شده و آگاهانه ارائه داد و فضا را به شکلی سیال (نمایش خلصه) ارائه داد و کیفیت های مختلف نرمی و خشونت فضا را همجوار با گرمی و سردی معرفی کرد. در این میان انواع فضاهای متمرکز و نیمه متمرکز و منفی را عرضه کرد و یک کلیت فضایی ایجاد کرد و آنها را در یک نظام هماهنگ بکار گرفت. مشکلی که به شدت گریبان گیر مربیان را گرفته است. سعی در تدوین الگوهای حرکتی به صورت شفاهی است. اما باید راه حلی برای ماندگاری حرکت پیدا کرد.
اصولا حرکت بنابر حالت های سازمان
یافته فضایی و استفاده از الگوهای ریتمی و تمام آنچه فضای حرکتی را یا روح را با نشاط
می کند. آمیخته با یکدیگر و با استفاده از برایند اجزاء جداگانه ی عملکردهای
متفاوت و مورد نیاز که به صورت نقشه های ترسیم شده بکار گرفت که البته با حرکات
حریف تطابق داشته باشد. در این میان کوچکی یا بزرگی حرکت ملاک نیست، بلکه نیاز به
الگویی جدید با حالت ها و فضاهای غنی می باشد که در تداخل با حرکات حریف گنجانده
می شود.
امروز، خلاقیت ورزشکار در یافتن ترکیبات جدید برای عناصر و عوامل و حالت های فضایی حریف، امری انکار ناپذیر است. به عبارتی دیگر، حالتی که مملو از گذشته باشد و با منتقل کردن حال و هوای خود، گذشته را به حال پیوند دهد. در اینجاست که در حرکت احساس تشخیص و تعلق پدید می آید و با ایجاد حرکت های متمایز و مسیرهای خاص، سلسله مراتبی مشخص شکل می گیرند.
این حالت ها و الگوهای فضایی با
شیوه ای مطلوب تدوین و اجرا
می شوند. اما با داشتن تمام امکانات پیشرفته و دست آوردهای جدید، شیوه ی مناسب تر
بدست می آید.
تمامی کوشش ورزشکاران در طول قرن ها، ایجاد حرکتی متعادل است که ورزشکار با آگاهی و تفکر بیشتر می تواند به آن دست یابد. هر چه سازماندهی حرکت و تعادل ایجاد شده بهتر باشد، معلوم می شود که شکل گیری الگوهای حرکتی بر اساس نقاط عطف یا نقاط مرجع انجام گرفته است. این حالات همان مکان هایی هستند که در رابطه با ایجاد تعادل قرار دارند. این حالت ها را می توان در اشکالی متفاوت عرضه نمود.
نقش فلسفه در ورزش:
این نکته ی اساسی مهم است که علم حرکت را می توان به فلسفه ختم کرد. این حرف به معنای تلاش برای تعالی حرکت است. البته با توصیفات و گزارشات و تفسیری مربوط به حرکت ویژه و خاص. البته در رابطه با نقد و ارزیابی و تفسیر حرکات همه ی نکاتی که سازنده ی حرکت است و می تواند به معنای گسترده ای بازگو شود. در اینجا باید به جهش های فکری خاص و ناب دست یابید.
ورزشکاران باید هر چه می توانند ای (دیروز) بیاموزند تا به ورزشکار (امروز) برسند. البته خواهید پرسید چه چیزی را باید آموخت؟ من جواب می دهم: فن را. فقط فن را باید آموخت و پرورش داد. سپس تکنیک آفرینش، پس از آنکه به صورت درستی قابل انتقال آموزش داده شد، دیگر حد و مرزی نمی شناسد. یعنی کمی از فلسفه بگیریم و مفاهیم حرکتی و مقداری از رابطه های شکلی و رابطه های معنایی را استفاده کنیم.
امروز بحث در اینباره که چه پیوندهایی - حتی ظاهری یا شکلی و مفهومی با هم آمیخته می شود.
در همین گفت و شنودها، علم حرکت شناخته می شود و رشد و توسعه پیدا می کند. اما در پایان سخن باید گفت: حرکت نه کلام و نه تصویر و نه سخن است. بلکه رویایی است که به بهترین شکل آفریده می شود. البته پیداست که برای این چنین حالتی، رویدادهای احساسی لازم است. و حال به نکته ای می رسیم که حرکت های ناب شکل معماری به خود می گیرند. ورزشکار در فاصله ی بین محل استقرار خود، فاصله ها و اندازه ها را کشف می کند و هر یک از اجزاء را در جای خاص خود قرار می دهد. چون تراشیدن قطعه سنگی که با دستان هنرمند سنگ تراش شکل می گیرد. برای مثال - حرکت به سوی حرکت دیگری شکل می گیرد و به شکل می رسد.
ورزشکار پس از اینکه به فکر خاصی دست یافت و خوب آن را شناخت. در همین ارتباط حرکت آغاز می شود و سعی می کند در بهترین شرایط حرکت را عرضه کند. ارائه ی حرکتی پر معنا و جذاب و زیبا که جویای معانی تازه ای است.
برای پایان دادن به این بحث مختصر، همین نکته بس که انتقال فضایی حرکت با حالتی خاص شکل می گیرد. بنابراین حالت با قدرت و اهمیت بیشتری نسبت به فضا بدست می آید و احساس اتصال حرکت ها به یکدیگر حالت را تشکیل می دهد.
کیفیت حرکت:
حرکت پویا پیوسته در جستجوی راه حل های تازه ای برای دستیابی به ابتکارات گوناگون است. همانطور که هر حرکتی در روند خود از فواصل زمانی و مکانی و دیگر عناصر تأثیر پذیر عبور می کند و کامل تر می شود. حرکت ها در رابطه با یکدیگر به طور مستقیم و یا غیر مستقیم تأثیر می گیرند و بازتاب آن را در قلمرو خاص خود نشان می دهند و بر ظرفیت و کارائی خود می افزایند.
جستجوی تأثیرات حرکت خود یکی از روش هایی است که می تواند، آگاهی ورزشکار را آگاهانه افزایش دهد و به ابتکارات تازه ای دست یابد.
عامل اساسی دیگری که در کیفلیت حرکات تأثیر می گذارد، ترکیب حرکت با تکیه ها و تأکید ها در کل حرکت است که همگونی و هم پوشانی کامل تری بین کل حرکت ایجاد می کند. به اختصار باید اشاره کرد که رعایت ریتم و تأکید ها و شکل صحیح کلی حرکت الزامی است.
بر این اساس می توان نتیجه گرفت که تمام عناصر سازنده ی حرکت نیاز به ارتقاء کیفیت دارند و نیاز به کامل تر شدن شکل حرکتی دارند.
رابطه ی بین ذهن خلاق و جسم آماده باعث کیفیت حرکتی بیشتر می شود. این دو عامل محور سازنده ی حرکت هستند و حرکت آنجا تحول نسبی می یابد که ورزشکار می کوشد بین عناصر حرکت ارتباط عمیق تری را کشف کند و این مهم زمانی اتفاق می افتد که تناسب های حرکتی رعایت شوند. بنابراین همگی ورزشکاران می کوشند به حرکت عظمت و پیچیدگی خاصی بدهند. بالاخره پیچیدگی حرکت به جایی می رسد که اصل ارتقاء کیفیت حرکت بدست می آید. به عبارت دیگر دوباره زاده شدن حرکت، بعد از فراگیری ورزشکار به شکل جدید حرکت، پیچیدگی های متداول کنار گذاشته شده و حرکت تابع نظمی متعادل تر می گردد.
ورزشکاری که قصد ساختن حرکتی جدید را دارد. ابتدا نیاز به شناختن آن را دارد تا برای کشف ابعاد حرکت، نیازمند دانسته های گذشتگان باشد. سپس باید بتواند با طبعی لطیف حرکت را گسترش دهد. در این حالت ورزشکار می کوشد تا حرکت را بر قوانینی علمی و شناخته شده، پایه گذاری کند.
وقتی قوانین بیشتر شناخته شوند، آنوقت می توان تناسب های مرتبط با یک حرکت را بیشتر درک کرد. و بین ورزشکار و حرکت رابطه ای متعادل و سازنده شکل داد. در همین لحظه است که برای نمایش استقلال نسبی حرکت فرم هایی مستقل شکل می گیرند و از خشونت و سنگینی حرکت کاسته می شود.
بر این اساس امکان شکل گیری یافته های لحظه ها به وجود می آید که امروز به عنوان اصلی ترین جریان حرکت معتبر است.
بنابراین آنچه مطرح شد رابطه ی بین ذهن خلاق و جسم آماده ماهیت حرکت را می سازد. در اینجا حرکت با اتکا بر نبوغ ورزشکار شکل می گیرد.
معیار ارزیابی حرکت، امکان عرض اندام حرکتی به هم ریخته نیست و تمام عوامل تزئین کننده ی حرکت نمایش داده می شود و فرم های با شکوه و پر تحرک شکل می گیرند. بر این اساس نوعی تحرک و تنوع و سبکی ایجاد می شود.
روشنگری حرکت:
واقعیت آن است که تفکر منطقی، تنها راه حلی برای رفع مشکلات حرکتی است. هدف دانش حرکتی، یافتن یک روحیه ی منطق گرایی که راهگشای مشکلات باشد. اینگونه تفکر بر نقش سازنده ی منطق در همه ی اجزاء حرکت دلالت دارد.
بنابراین روشنگری حرکتی بر ضد هر
گونه مطلق گرایی تأکید دارد و بر اهمیت منطق و تجربه ی ساختن دانش حرکتی تأکید
دارد. اینگونه افکار طبعا تأثیری مستقیم بر تحول حرکت می گذارد و رشد حرکت به
اشکال مختلف در این تحول سهیم است. ورزشکاران شرایط نامطلوب را زیر ذره بین می
گذارند و به رسم تعادل و تعامل حرکت خلاء ها را پر می کنند. در حرکت آنچه که
(نظریه در مورد عواطف) نامیده
می شود. زیربنای تفکر روشنگرانه است. بر اساس اینگونه تفکر در حرکت امکان آن وجود
دارد که با بکارگیری عوامل سازنده ی مناسب، آهنگ، ریتم، بافت و هماهنگی و غیره.
احساسات مورد نظر ورزشکار را در بیننده بیدار می کند و از برخورد این عناصر با یکدیگر حد اعلای اعتدال، هماهنگی، نظم و... در حرکت به وجود می آید. در اینجا کوششی مدام شکل می گیرد و عوامل سازنده و تازه ای در حرکت کشف می شود. اما نباید فراموش کرد که تکنیک حاکم بر حرکت در ارتباط با تفکر و قوانین حاکم بر زمانه شکل می گیرد.
هر فنی توسط یک حالت یا احساس خاص
از قبل تعیین شده تبیین
می شود. بر این اساس عناصر حرکتی، هر یک نمایانگر حالت و احساس خاصی هستند. یعنی
یک جدی، دیگری سنگین، یکی بی قید و دیگری سریع و... می باشند. در این شیوه جهان
بینی جدید و هارمونی و هماهنگی، فرم ابداعی لازم است. در این فرم در هر بخش یک اثر
عنصر حرکتی جایز شناخته شده و احساسات مختلف از این طریق بیان می شوند.
باید به خاطر داشت که دامنه ی آزادی بین احساس توسط ورزشکار نامحدود است. مفهوم آزادی بیان برای ورزشکار معاصر، در راستای کنترل و ایجاد نظم و جلوگیری از ابراز احساسات غیر قابل قبول از نظر اصول علم حرکت و تدوین قراردادها و تمهیدات برای چگونگی بکارگیری و تنظیم و طبقه بندی تمهیدات ویژه ای است که به وسیله ی آن ورزشکار با آنها احساسات مختلف را بیان می کند.
بنابراین در ورزش، اجرای حرکت به مراتب وسیع تر و گسترده تر است. در حقیقت این قابلیت انعطاف در زمینه ی گسترش و تغییر آزادتر دامنه ی حرکتی که در ذهن خود تصور می کند و به رشد و تکامل حرکت کمک می کند. اما روش بسیار متعادل برگزیده می شود. به عبارت دیگر یک فن در حالت های مختلف با فواصل معین از یکدیگر تفکیک و اجرا می شود. بدین ترتیب فنی با ترکیب چند حرکت اجرا می شود. این روش کاملا در راستای جمع بندی تصمیمات حرکتی انجام می گیرد.
در مورد حرکت، توصیه هایی عملی می شوند که از شیوه های معتدل و متین بدون هر ناخالصی و ایده های سبک حمایت می شود. طبق این شیوه در آن چون فرشی ریز بافت با رنگ های شفاف که به طرزی استادانه در هم تنیده شده به اجرا گذاشته می شود.
شیوه ی ذهنی، محافظه کار و معتدل و واضح ایده ها و احساسات ورزشکار و در جایی با پیچیدگی و نامفهومی حرکت و عدم ایجاد شور و هیجان روی حرکت انجام می پذیرد. بر پایه ی این اصل بیان روشن و واضح ایده ها و احساسات با خطوط واضح و روشن و خطوط کمرنگ و نامفهوم هیجانی خاص در حرکت ایجاد می کند. از همین رو این شیوه مشابه یک تصویر برجسته بکار گرفته شده است که از خطوط ضخیم و نازک توأما استفاده شده و برجستگی ها و فرورفتگی های خاص، احساس خاصی را در بیننده ایجاد می کند. همچنین نحوه ی ترتیب و تزئین این فرم ها به وسیله ی افراط و تفریط در کندکاری ها، تصویر را با شکوه تر جلوه می دهد. این مقایسه ی ساده تفاوت عمده ی حالات انعطافی اشکال با یکدیگر مقایسه می شود. هدف از این نوع عملکرد یک تصویر عظیم و پرهیجان در بیننده ایجاد می کند.
این احساس عمق هارمونی خاصی در حرکت ایجاد می کند و از نظر جنبه های پویا تأثیر احساسی خاصی ایجاد می کند. با رعایت تکیه ها و فرم صحیح عناصر حرکتی به تلفیق هماهنگ و جدایی ناپذیر دست خواهید یافت. حرکتی که در عین پیچیدگی و تمهیدات ویژه، توازن و هماهنگی کامل بین عوامل مختلف حرکت ایجاد می شود. حرکتی سرشار از فعالیت و انرژی و روانی همراه است.
شاید به نظر برسد که شدت درگیری ها بین دو خط حرکتی که از دو ورزشکار ایجاد می شود و هم زمان با یکدیگر اجرا می گردند. عمل ایجاد هماهنگی بین دو حرکت به وجود می آید که در آن به صورت هم زمان دو خط حرکتی اجرا می شوند. اما حرکت واقعی زمانی قابل درک است که با مخلوط کردن خطوط حرکتی متفاوت با یکدیگر که از طرف هر دو ورزشکار بکار برده می شود با نوعی حرکت تک سویه متفاوت است. بنابراین اصل وابستگی این حرکات به علم هارمونی بر می گردد که درگیری خطوط حرکتی وابستگی به طرح هارمونیک بین هر دو حرکت دارد. این شیوه در ابتدا از هرج و مرج و تجربه های متفاوت شروع می شود و پس از مدتی به نظم و ترتیب می رسد. این حرکات کاملا از پیش برنامه ریزی شده هستند. یک نوع مقابله برای ایجاد تغییر که همراه با فواصل مطبوع می باشد. مانند لباسی دوزی که لباس را با توجه به سایز و اندازه و نیاز خریدار می دوزد و با استفاده از ذوق هنری به لباس ارزش و اعتبار می بخشد. اینها همه هارمونیک و منظم هستند. بدیهی است که کلیه ی این تمهیدات با یک دیدگاه فلسفی و فکری به وجود می آید. همینطور برای تحقق یافتن در عمل نیازمند به تغییرات و ابداعات در حرکت هستند.
به همین دلیل ورزشکاران مبتدی در اوایل حرکات را نامفهوم و پیچیده درک می کنند. اما بعد از مدتی حرکات را بر اساس اصول عمل حرکت معنی می کنند و با یک تدوین مورد قبول به اجرا می گذارند. به تدریج این روشنی و قابل فهم بودن حرکت و به خصوص دارا بودن عمق هارمونی در درجه ی اول اهمیت قرار می گیرد.
برای مثال متنی را در نظر بگیرید که به علت نامفهوم بودن و یا پیچیده بودن قابل استفاده نیست.
بدیهی است گاهی استفاده از حرکات پیچیده و در عین حال غریب و سست بی تأثیر نیست. این تمهیدات ویژه باعث بکارگیری صحیح از عناصر حرکت می شود. همچنین ظرافت و لطافت در انجام حرکت و استفاده از خطوط خاص نقش ارزنده ای ایفا می کنند. همینطور سبک خاص حرکت نشان دهنده ی جایگاه و ارزش یک عنصر در مکان و زمان خاص است که به اجرا گذاشته می شود. برای مثال اگر در زندگی شخصی خود جایگاه هر چیز را ندانید، مثلا سر سفره فکر کنید و ... یا جایگاه وسایل خانه را در جای درست استفاده نکنید این امر غیر عادی خواهد بود.
فکر اینکه چگونه تضاد بین کیفیت و حرکات یا پویایی حرکتی به کارگرفته بسیار جالب است و بدانید آنها را در کجا استفاده کنید تا بهترین تأثیر را داشته باشند. این شیوه می تواند ایجاد گسترده و باور نکردنی، پیش رویتان قرار دهد. شاید یک حرکت را در محل های متفاوتی بکار آید. تأثیر حرکتی این شیوه، تجربه های فراموش نشدنی ایجاد می کنند. یعنی استفاده از یک حرکت در جای عادی خود و یا در جای غیر عادی می تواند تأثیرات متفاوتی ایجاد کند.
استفاده از این تمهیدات به دلیل ابعاد وسیعی که دارد، می تواند ارزش واقعی خود را نشان دهد. اما افراط در بدعت های بی محتوا می تواند تأثیر نامطلوبی داشته باشد. اساس این شیوه قابل فهم بودن حرکت و رعایت اصول شیوه ی جدید است. حتی بتوان آن را رشد و توسعه داد و شیوه ی حرکتی جدیدی را به وجود آورد.
گاهی مشارکت کردن عناصر حرکتی با مفهومی متضاد و یا به صورتی متفاوت شکل می گیرد. اما این تضاد باید با توافق حرکت قابلی و حرکت بعدی صورت پذیرد. زمانی که گروهی از حرکات از نظر قدرت قوی تر و گروهی دیگر تندتر حرکت می کنند. حتی گروهی با ریتم های آهسته و... حرکات مفهوم دیگری به خود می گیرند. مشکل اصلی در فرم هایی است که اشاره شد. نحوه ی منطقی تلفیق حرکات با یکدیگر است. در این روش بیان حرکات باید مفهوم و مشخص باشد. بنابر همین اصل شیوه ی چیدمان حرکات با یک سیستم یکدست و پویا امکان پذیر است. به همین صورت اجرای این نوع حرکات با موضوعی خاص تر سروکار دارد.
در تکمیل نظریات باید گفت: در ساخت حرکت سعی کنید هدف اصلی شما بین حرکات به صورتی مفهوم و قابل قبولی داشته باشد.
نتیجه اینکه اگر ما بخواهیم در
شناخت حرکت پیشرفت کنیم، باید
شیوه ی حرکت سازی را بدون مخدوش کردن حالت بیان حرکت حریف اجرا کنیم. در اینصورت
حرکت خود را در خدمت وزن و ریتم حرکتی حریف در آورید، نه اینکه ریتم حرکت خود را
بر حریف تحمیل کنید.
ورزشکاران باید در بیان انتقال انرژی نهفته در حرکات اقدام کنند. در اینصورت با ایجاد هیجان حرکتی توسط تغییرات هماهنگی موفق تری خواهند داشت. علاوه بر این برای جلوگیری از یکنواختی (افت حرکت)، گاهی لازم است از تکیه ها یا سکته ها (حرکات بریده بریده) استفاده کنید. به علت شدت عمل در اجرای لحظه ای از یک حرکت، می تواند حرکت رشد و تکامل زیادی پیدا کند. در اینجا حرکت نقش درجه دو و صرفا همراهی کننده ی حرکات دیگر است. چرا که می بایست از اصول وزن و ریتم حرکات نسبت به یکدیگر پیروی کند. این موضوع با تکرار (مرور فن) روی حرکات کامل تر می شوند و ورزشکار را در ایجاد تأثیر و انتقال احساس همراهی می کنند.
در واقع احساس حرکتی جنبه ی هیجان
انگیزی بیشتری به فن
می بخشد. بنابراین احساس حرکت را به نحوی با یکدیگر تلفیق می کند که هیچ یک بر
دیگری برتری نداشته باشد. در اینجا حرکات و عناصر کاملا با هم ترکیب می شوند.
همینطور وجود یکی بدون دیگری معنایی ندارد
و همه ی اجزاء در یک مجموعه ی جدایی ناپذیر و با روندی هنرمندانه بیان می شوند.
تحت تأثیر این عوامل فرم های حرکتی
به وجود می آیند. علاوه بر آن برای توصیف حرکت، تأکید برای پر کردن فضای خالی
اجتناب ناپذیر است. به علت پر شدن فضاهای خالی، ابداع حرکات جدید الزامی است. به
همین نسبت، از این جنبه تکامل و گسترش حرکات و ابداع حرکات جدید ضروری است. اما با
تکامل حرکات و پیدایش فرم ها و
حالت های جدید، خصوصیات و توانایی های هر حرکت برای اجرای مؤثرتر انواع خاصی از
تمهیدات را نیاز دارد. به همین منظور روش های توصیف این حرکات نیاز به بحث مستقلی
دارد. این موضوع بیشتر در مورد حرکات تمام کننده مشخص تر می شود. با توجه به
استقلال فرم های حرکتی جدید، تمام یا قسمتی از آن برای دیگر فنون کاربرد دارد. به
طوری که توصیف یک حرکت می تواند، خلق یک حرکت جدید و مستقل دیگری را به وجود آورد.
ریشه ی اکثر فرم های حرکت در حرکت دیگری نهفته است. به تدریج این فرم ها چنان بکار گرفته می شوند که توانایی داشتن خصوصیات مستقل و منحصر به فردی را پیدا می کنند. حتی می توان با تغییر و تحول در فرم های قدیمی، فرم جدید را به وجود آورد.
با توجه به عوامل فوق، جنبش جدیدی در جهت ابداع فنون جدید و تکمیل فنون قدیمی اجتناب ناپذیر است. به ویژه هنگامیکه اجرای حرکت به صورت مستقل و مناسب با شرایط ویژه عینا تقلیدی نیست و لزوما با یک نوع جدید در اجرا و ساختاری کاملا مستقل قابل ارزیابی است. برای همین اجرای یک حرکت بر اساس قواعد مدرن متفاوت است و بر این اساس فرم و شکل خاصی پیدا می کنند.
یکی دیگر از عواملی که باعث به وجود آمدن فرم های حرکتی جدید می شود، عدم تناسب حرکت بین ورزشکار و حریف مقابل است. در مواردی که حریف دست به اجرای یک شکل حرکتی جدید می زند، نیاز است که بتوانید یک فرم حرکتی جدید را اجرا کنید. این معمولا زمانی پیش می آید که دو حریف آشنایی کافی به حرکات یکدیگر ندارند.
برای آشنایی با حرکات حریف، می توانید به مسابقات یا تمرینات حریف ماهرتر نگاه کنید. در مواردی هم می توانید یک حرکت مشخص را به بخش (تند - آهسته - تند) و یا چهار بخش (آهسته، تند، آهسته، تند) انجام دهید.
به تدریج با تکمیل مهارت های حرکتی و اجرای هر بخش با یک درجه ی معین از شدت و ضعف قدرت پیش بینی حریف را ضعیف کنید.
بنابراین ورزشکاران برای ایجاد تنوع در شدت حرکت و کم و زیاد کردن سرعت حرکات، درجه ی واحد حرکات را تغییر دهید.
چنانکه دو حرکت از نظر شدت و ضعف
مساوی نباشند. استفاده از تمهیدات ویژه برای ورزشکار مقابل کم می شود. بنابراین
اصل ورزشکار برای بدست آوردن و ایجاد بهترین و قوی ترین تأثیر، اصلی را رعایت می
کند که به آن اصل (وحدت و تنوع) می گویند. بر اساس این اصل، هر فنی در عین یک
نواختی حرکتی با تنوع و پخش کردن شدت و ضعف در کل حرکت، یک وحدت غیر قابل انسجامی
شکل
می گیرد و بدین وسیله پایه ی حرکتی حریف را مخشوش می کند. با این کار قدرت و تصمیم
گیری حریف ضعیف می شود. این اصل باعث انتخابات متنوع برای اجرای حرکت می شود و
تنوع به دست می آورد. از سوی دیگر انتخاب سرعت های متفاوت تند و آهسته در کنار
یکدیگر به این تنوع کمک بیشتری می کند. حتی تکرار قسمتی از حرکت، می تواند کمک
بزرگی بکند. در این حالت احساس حرکتی جدید به وجود می آید و این جنبش منظم و
فرموله شده به حرکت جان می بخشد. این قبیل حرکات می تواند در عین سادگی، پیچیده و
در عین منطقی بودن، افراطی و در عین کنترل، پرهیجان باشد. اما در عین شدت و ضعف
باید دارای توازن و ساختار آراسته ای باشد. بنابراین این شیوه به گونه ای افراطی
نیست که حرکت را به هرج و مرج بکشاند. بلکه دارای ساختار و شبکه ای منطقی است و
برای ایجاد تأثیر بیشتر فن انجام می پذیرد.
بدین ترتیب استفاده ی بی قید و شرط
و دور از منطق کنار گذاشته
می شود. خلاصه با استفاده ی صحیح این حرکت شکوه و عظمت یک فن را به نمایش می
گذارید. به این ترتیب، سادگی، روشنی و اعتدال در اجرای حرکت، پایه و محتوای حرکت
است. بنابراین برای اجرای یک حرکت اصل در کامل بودن فرم حرکت است. اما این شدت و
ضعف نباید به حدی باشد که از مرحله ی خوشایند بگذرد و حرکت در بدترین شرایط نباید
حس بینایی را آزار دهد، بلکه همیشه باید خوشایند باشد. سپس جنبه های منحنی حرکت و
بیان احساس حرکت با کاربرد شدت و ضعف در جاهای خاص از حرکت مهم می باشد. حالا نوبت
به تکامل فرم حرکت است با توجه به عناصر منطق نهاد. در اینجا ورزشکار بر اساس
تعادل و عقل منطق حرکت را انتخاب می کند.
معیارهای خود را به منظور خاص از
دست می دهد یا کم رنگ تر
می شود و بخشی از معیارهای آن قوی تر می شود و یا اینکه بخشی از حرکت تغییر فرم می
دهد و یک دگرگونی خاصی در حرکت به وجود می آید. اینجاست که فایده ی عملی حرکت تحت
تأثیر شکل حرکت حریف قرار گرفته و کمی تغییر حالت و وضعیت می دهد و سرانجام زمانی
که فرمی قابل انتظار به انجام رسید، وظیفه ی آن پایان
می پذیرد. بنابراین اصل بر این است که اصولا شکلی که کاملا از عملکرد حریف پیروی
کند و فرم خاصی به وجود آورد. کما اینکه اگر چنین نبود باید تمام حرکات یکسان اجرا
می شوند و دیگر نیازی به بحث ما نبود. برای مثال: تمام خانه هایی که در جوامع
گوناگون در شرایط آب و هوایی مختلف باید شبیه هم ساخته شوند. مسلما اینطور نیست.
بنابراین می توان مطلب را چنین عنوان کرد که شکل حرکت نشان دهنده ی عملکرد خاصی است که می خواهد انجام دهد. این شکل خاص حرکت نیازمند شناخت عمیق و دقیق از شکل حرکت حریف است و شناخت و آگاهی ورزشکار از عملکرد حریف، عکس العمل به جا و به موقعی را نیاز دارد. اینکه چگونه می توان تحرکات حریف را تجزیه و تحلیل کرد و از شکل آن حرکت عملکرد آن را کشف کرد و از میان گونه های آموزش دیده ی حرکت مختلف یکی را برگزید و به اجرا گذاشت.
از طرفی مقایسه ی بین اشکال مختلف حرکت که بین دو حریف انجام می شود، می توان نقاط ضعف و نقاط قوت هر دو حریف را کشف کرد و عملکرد صحیح را شناخت.
بالاخره ورزشکاری که مهارت بیشتر داشته باشد و با تجربه تر و در انتخاب حرکت خوش سلیقه تر باشد، می تواند انتظارات را برآورده کند. حالا می توان چنین استدلال کرد که مسلما می توان با تغییراتی مشکلات حرکت را حل کرد.
آیا به راستی توانسته اید عوامل
حرکت و قواعد هندسی آن را کشف کنید. این کار در عین حال که نکته هایی را در زمینه
ی تناسبات حرکت روشن می کند. اما با وجودی که حرکت در قواعد معمولی هندسه نمی
گنجد. اما می توانید به نکات قابل توجهی دست یابید. بنابراین باید راه دیگری برای
تحلیل شکل حرکت پیدا کنید. از طرفی ورزشکار می تواند یک نرمی و روانی در حرکات
ایجاد کند. در این میان چگونگی اجرای حرکت در شکل گیری نهایی آن بی تأثیر نیست.
البته اصرار بی جا برای اینکه یک حرکت را مو به مو اجرا کنید، کار درستی نیست. چرا
که در یک تمرین واقعی متوجه می شوید که کلیت موضوع حرکت ورزشکار تغییر نمی کند.
اما عناصر و عوامل
سازنده ی حرکت، نسبت به موقعیت و حرکات حریف تا حدودی قابل تغییر است که این خود
یک مسأله ی منطقی است.
اما آگاهی لازم است که تغییرات فراوانی در همان جزئیات انجام دهید. مثلا بخشی از حرکت وحدت و شدت آن تغییر می کند. پیداست که ورزشکار در اجرای حرکت، خود به گونه ای در جزئیات آزادی عمل دارد که می تواند به راحتی تغییرات را احساس و درک کند. برای همین در مورد فنون و حرکات با اینکه در چهارچوب خاصی آموزش داده می شود. اما هر ورزشکار بر حسب موقعیت و ذوق خود، در لحظه های خاص، خلاقیتی از خود بروز می دهد که البته برای بیننده معمولی محسوس نیست. اما اهل فن، به خوبی از راز و رمز آن آگاه می شوند. در مجموع این حرکات بداهه که خود اصیل ترین شکل خلق هنری اند. طی سالهای متمادی به اصل حرکت اضافه می شوند و تغییرات محسوس را به وجود می آورند.
ارزش های اولیه ی حرکت در اثر مرور زمان تبدیل به ارزش های زیباشناسی و هنرمندانه می شوند. می توان نتیجه گرفت با همه چیز در پیچ و تابی غریب می چرخند. گویا دائما در حال پیشروی و تغییر زاویه اند. باید گفت: به سادگی نمی توان آنها را در تقسیماتی از دایره کشف کرد. در اینجا احساس درونی ورزشکار است که اعضای بدن از طریق ذهن حرکت را ایجاد می کند.
بدین ترتیب ورزشکار، این اصل را
پذیرفته که موارد خاص خلاقیتی را بروز دهد که حرکت او را از حرکت دیگران
متمایز می کند. این بازشناسی حرکت تفاوت
بین دو حرکت را نشان می دهد. شاید این تفاوت ها را به صورت کاملا دقیق نتوان بیان
کرد. اما ورزشکار نکته سنج آن را می شناسد و نقشه و ترکیب خاص را در ذهنش مرور
می کند و ترکیب بندی و چگونگی پیوند خوردن این اجزاء حرکتی را گذرانده و با نگاهی
دقیق و متفاوت حرکات گوناگون و به ظاهر مشابه را بررسی می کند.
بازگردیم به مطالب قبل و به این
نکته بپردازیم که عوامل تشکیل
دهنده ی یک حرکت چه چیزهایی هستند. این عوامل چنان که بیان شد، زیر ساختارهای
اولیه حرکت هستند. اما هر بار بر اساس معیارهای خاص تغییر می کنند. این زیرساخت
بنا به ذوق و سلیقه ی ورزشکار، خود بر آن می افزاید و یا از آن می کاهد.
بدون اینکه لطمه ای به اصل فن وارد شود. بنابراین تکرار و تداوم یک اصل اولیه و تغییرات به نسبت ساختار حرکتی حریف، عامل تشکیل دهنده ی شکل خاص از یک فن است.
در پی این تکرار خودآگاه، ورزشکار
در پی یافتن معنایی برای
شکل های حرکتی خود است. با توجه به مطالب گفته شده می توان دریافت که هر حرکتی از
شکل های گوناگون (خط، قوس، سختی، نرمی، خطوط بریده و شکسته و...) تشکیل شده است.
اما چگونگی استفاده ی به هنگام و بجا ازاین اشکال هندسی در مقایسه با درک
اندازه ی حرکت حریف قابل استفاده است. همچنین استفاده از قوس های پیچیده تر و
ترکیبات آزادتر به تجربه و مهارت ورزشکار بستگی دارد. اما ورزشکاری که نتواند از
این فنون و حرکات در جای صحیح خودش استفاده کند، راه به جایی نخواهد برد. از طرفی
ورزشکار در یک لحظه، قوس مورد نظر را می آفریند و حرکتی را به نسبت حرکت حریف
ارائه می دهد. در اینجا حرکت ورزشکار می تواند ملاک و معیاری برای دیگران باشد. بنابراین
می توان تصور کرد که ورزشکار در یک لحظه حرکت را در ذهن خود شکل می دهد و با انجام
حرکت به آن عینیت می بخشد.
اما می توان چنین استنباط کرد که در موارد بسیاری، صرفا عملکرد اولیه تعیین کننده نیست و عوامل متعدد دیگری تعیین کننده می باشند.
چنانکه اگر ورزشکاری دارای جسمی نیرومند نباشد و سرعت و قدرت و استقامت توأما با هم نداشته باشد از قانون حق تقدم اجرا نمی تواند تبعیت کند. یعنی ورزشکار قدرت شناخت و نیاز به یک حرکت را خواهد داشت. اما توان اجرای آن را ندارد و یا سرعت لازم برای انجام یک عکس العمل به موقع را ندارد و یا اینکه او خسته شده و توان ادامه دادن را ندارد و یا اینکه در جایی از اجرای حرکت اشتباه کرده است.
در خاتمه باید گفت: علیرغم تمام گفته ها و تجزیه و تحلیل ها، توافق بین حرکات را نمی توان به راحتی تعریف کرد. یعنی باید آن را دید و بیان خاصی از آن بدست آورد. به هر حال انجام یک حرکت در غایت زیبایی و جمال انجام می شود. اما نمی توانیم علت زیبایی آن را تعریف کنیم.
برای حرکت، هرگز قاعده و قانونی نوشته نشده است که بتواند معتبر و قابل تعلیم باشد.
از این روی است که اولین مشکل در
راه بررسی و تحلیل حرکت به منظور بازشناسی تشابه و تقارن های که می تواند در زمینه
ی آفرینش حرکت به دست می آیند، پدیدار می شود و مشکل دیگر در برسی ماهیت حرکت است.
در این زمینه نیاز به دانش دیداری حرکت است
تا بتواند بر ذهن ها بنشیند و احساسات را برانگیزد. بنابراین
چگونگی های ابعاد ذهنی که تنها از راه دیدن محسوس است بر جهان درونی شخص اثر می
گذارد.
برای درک بهتر، می توانید ویژگی
هایی که سبب آزاد گذاشتن حرکت از قاعده و قانون های مطلق است. به بیان دیگر نباید
اجرای یک فن با دستورالعمل های مطلق انجام پذیرد. در این صورت پرداختن به
مسأله ی حرکت تلاشی بیهوده است.
از سوی دیگر خواهیم دید که چگونگی آفرینش حرکت از گذرگاه هایی عبور می کند که در بازخورد با حرکت قرار می گیرد و بازپرداختن حرکت نیاز به شناخت حرکت حریف است. بنابراین خواستگاه حرکت انجام شده تحلیل و پردازش حرکت حریف است. این امر شما را مقید می کند که نسبت های حرکت حریف را کشف کنید و نسبت به حرکات حریف، حرکتی شایسته انجام دهید.
اما پرسشی که مطرح می شود - در
زمینه ی ماهیت ملموس حرکت است. یعنی احساسی که نسبت به حرکت حریف پیدا می کنید. و
پاسخ به این پرسش در ارتباط با ابزارهای تحلیلی است که هر ورزشکار در اختیار دارد.
می توانید نسبت به حرکات حریف پرسش هایی را مطرح کنید و تنگناهایی که حریف در حرکت
برای ورزشکار به وجود
می آورد - کشف و راه حل مناسب را ارائه می دهد.
هر بار که حریف حرکتی انجام می دهد، باید بتوانید به قیاس و تطبیق آنچه آموخته اید و آنچه در ذهن پرروانده اید، در بستر زمان به اجرا بگذارید و نتیجه ای که بدست می آورید ضمن تعلق به مجموعه ی مفاهیم در اصل مشترک میان شما و حریف و شناخت هر دو نسبت به چنین اندیشه هایی بر حریف چیره شوید. بدون پشت سرگذاشتن این چنین گذرگاه هایی به سرمنزل مقصود نخواهید رسید. حالا متوجه شدید که هر حرکتی اشاعه دهنده ی یک پیام و یک مفهوم می باشد که ورزشکار باید به آن توجه داشته باشد. آنچه از این دو مقوله ی حرکتی که بازخورد و حرکت متفاوت از ورزشکار و حریف است. برداشتی ثانوی به وجود می آید که خروجی آن حرکتی است که از مفهوم دو حرکت قبلی بدست می آید.
در حقیقت عکس العمل ورزشکار به هر وسیله ای که معقول و مقبول باشد، پی گیر تبادل بین دو حرکت است و شناخت و قصد اجرا کننده ی اولیه ی حرکت به پاسخ صحیح به مقررات ذهنی و جسمی تان بستگی دارد. مبانی و ریشه های این دو واکنش با دانش تجربی علم حرکت امکان پذیر است.
ورزشکاران می توانند با بازآفرینی آنچه در تصویر ورزشکاران دیگر انجام شده فضای حرکتی آنها را در اختیار بگیرند و نارسایی احتمالی آنها را کشف کنند.
ورزشکاران برای نمایاندن فضاهای حرکتی که می بینند از مقیاس های مرتبط استفاده کننده و حرکت را نشان دهند. در حقیقت با این کار حرکت را در حافظه و خاطره ی خود ثبت و ضبط می کنند.
ورزشکار می تواند با دیدن حرکات
اصیل و درست، بعضی از
ویژگی های حرکتی را کشف کند و از راه تقلید و تکرار آنها را بیاموزد و بازشناسد.
همچنین با بررسی تصاویر مجلات نقد و کنکاش در ویژگی حرکات مباحث گوناگونی را انجام
دهید و از برآیند اجزاء حرکت در زمینه ی آهنگ حرکت و ترتیب عناصر و ارتباطی که
تعیین کننده ی شیوه ی کاربردی حرکت فضایی است به نتایج قابل قبولی دست یابید. آنچه
می بیند و می اندیشد به جامعیت اندیشه ها و به رمز و راز حرکت پی برده و هاله ای
ابهام آمیز گرداگرد حرکت را کشف
می کند. کوتاه سخن اینکه ورزشکاران با بررسی کامل و کافی عناصر حرکتی و با
بازشناسی فضای حرکتی، موضوعات ناشناخته را کشف می کند.
ورزشکاران حرکت شناس:
چنین به نظر می رسد که ورزشکارانی که توانسته اند به ابزاری مجهز شوند که قادر است حرکتی را که از ذهن دیگری به وجود آمده، درک و کشف کنند و به نحوه و نوعی دیگر، عکس العمل مناسبی را انجام دهند. گفته می شود این برقراری ارتباط میان یک حرکت با حرکت دیگر (دو حرکت) بازشناسی حرکتی است.
ورزشکار با نگاهی گذرا به شمار
ویژگی هایی که حرکتی را موجودیت و هویت می
دهد و با دقت به تعاریف فنی حرکت ها،
می تواند نشان دهد که در دنیای حرکت، این دو مقوله به یکدیگر پیوسته اند و با
شناخت و تحلیل ویژگی های حرکتی خاص و تحلیل درست می تواند حرکتی ارائه دهد که شاخص
تر و برتر از حرکت ارائه شده باشد.
لازمه و قبول چنین مقوله ای آن است
که از پیش قبول کرده باشید
که حرکت محصول یا فرآورده ای است که از دیدگاه علمی قابل
اندازه گیری است و با ابزارهای فنی خاصی می توان آن را بازآفرینی کرد و آن را
بازشناخت و نسبت به آن راه حل ارائه کرد. این نکته را نباید فراموش کرد که
بازشناسی یک حرکت نیازمند دانش فنی و دانش علمی و دانش فلسفی است. آن وقت می
توانید به نتایج قابل قبولی دست یابید.
عمل و عکس العمل:
وقتی حرکت شکل می گیرد، بازخورد حرکت، عملی است که دیگری به اثبات می رساند. به این ترتیب وجود و موجودیت پیوسته و وابسته (عمل و عکس العمل) موجودیت هنر حرکت را نشان می دهد .
بدون در نظر داشتن بار ارزشی خاص عمل و عکس العمل و پیوند مستقیم یا غیر مستقیم این دو با یکدیگر، محصول نهایی که بازخورد این دو است به وجود نمی آید. این امر متکی بر کاربرد روش های علمی بر یافته ها و فنون پیشرفته است.
بازآفرینی حرکت:
بازآفرینی حرکت با دشواریه های
خاصی همراه است و نیاز به دانش و علم کافی دارد. آیا نیاز جدی به بازشناسی حرکات
نیست. آیا کاستی ها و شناخت فرم های حرکت آسان است؟ آیا شناخت مجموعه ی عملیات
علمی و فنی در یک حرکت قابل شناسایی است؟ کلیاتی که در علم حرکت عبارتند از:
اندازه، طول و سطح، فاصله ها و نسبت ها آهنگ جایگزینی عناصر حرکت در پهنه ی فضا و
چگونگی های فیزیکی انجام حرکت، پیدایش دگرگونی های حرکتی، چگونگی چیدمان حرکات
رابطه نسبت های عناصر موجود در حرکت،
رابطه های فضایی حرکات با دیگر سازنده ی ویژگی های دیداری حرکت، چگونگی انجام حرکت
در کل وحدت اش، عناصر غیر قابل تفکیک، مسائل
ناشناخته ی حرکت و غیره و...
کلیات لازم در بازشناسی حرکت که عبارتند از: ضرب (ریتم)، هارمونی (هماهنگی) چنانچه اگر بخواهیم بیشتر پیش برویم به چهار اصل دیگر: بلندی (ابتدای حرکت به وسیله ی حرکت آهسته - متوسط - تند - سریع) فشار یا تأکید (فشار روی قسمتی از حرکت) طول (اندازه ی حرکت)
با استفاده از همین دیدگاه های علمی و فکری قانون بندی شده می توانید کارآمدی یا ناکارآمدی یک حرکت را بررسی کنید. به همین دلیل است که تا امروز بسیاری از ورزشکاران نتوانسته اند مسأله بازشناسی و بازآفرینی خود را به نحوی کامل حل کنند. این مستلزم شناخت عوامل ملموس (قابل درک) و محسوی (قابل ادراک) جلوه می کند.
باور ورزش شناسان بر آن است که قواعدی که دانش فیزیک (چگونگی حرکت) بر اساس روانی حرکت، اندازه گیری می کند. باید بررسی دیداری آن خوش آیند و زیبا جلوه کند. نه اینکه ورزشکاران فقط با آزمودن ترکیب هایی که حاصل کار فیزیکدانان است پیروی کنند. بنابراین شرط کلی در آفرینش حرکت در خود ورزشکار تجربه می شود. در هر حال قواعد خاصی در فضای (آکادمیک) به ورزشکار آموزش داده می شود. اما این خود ورزشکار است که به حرکت ارزش خاصی می دهد.
همچنان که در ورزش یک حرکت زیبا می تواند یک یا هر دو ویژگی زیر را داشته باشد.
اولا: ورزشکار از معیار و ضابطه هایی پیروی کند که هم در کل و هم در بخش های فرعی، تضمین کننده ی ظاهری خوش آیند باشد.
ثانیا: با اتکاء به تمام معیارها و ضابطه هایی که گفته شد که تضمین کننده ی خوش آیند بودن ظاهر حرکت از ترکیب حرکات، شکل های خاصی، سوای نمایشی زیبا، مفاهیمی را در بر گیرند و به بیننده القاء کنند که عین داشتن ارزش های زیبا شناختی، ارزش های فنی خاصی را بدست آورد. این شیوه ای متعارف، پسندیده است و می توان بر روی آن ارزش گذاری کرد.
در واقع هر ترکیب حرکتی علاوه بر داشتن هماهنگی، حالت، ضرب و آهنگ خاص خود، باید زیبا باشد. در اینجا جو فکری و سلیقه ی ورزشکار اهمیت دارد. و از سوی دیگر ورزشکار می تواند با چند حرکت ساده یک هماهنگی در آنها به وجود آورد که قابل اندازه گیری و ارزش باشد.
در تأکید بر وجود این گونه نگرش،
برای نشان دادن تلاشی است که
از قاعده و چهارچوبی خاص تبعیت می کند و عواطف بیننده را بر
می انگیزد.
یادآور می شوم که هر مجموعه ای از حرکات در نفس خود هنر نیست. بلکه زمانی یک حرکت به هنر تبدیل می شود که در درون این حرکات روابطی منظم به هم پیوند بخورند. اینگونه روابط منظم وحدتی در اختلاف حرکات ایجاد می کنند.
نکته ی اول: فهم حرکت به عنوان پدیده ای تنها متکی بر زمان نیست. بلکه برانگیختن احساسات و عواطف بیننده است.
توجه به ماهیت حرکت به عنوان چیزی که تولید و دیده می شود و یک هیجان و برانگیختگی در بیننده ایجاد می کند. و در زمانی طولانی تر از دیدن در خاطره ها نقش می بندد.
پایه و مایه ی اصلی استدلال جان
دادن به حرکت است. در اینجا ورزشکار با دنیایی از داده های ذهنی به حرکات هویت و
استقلال
می دهد و کارایی پیدا می کند. در این هماهنگی همچون شعر و موسیقی کار ویژه ای
انجام می دهند.
باید گفت: در بیان نحوه ی کاربردی
حرکت، اثرگذاری خاصی بر روح انسان ایجاد می کند. در حقیقت ورزشکار با بازی با زمان
(به عنوان یک موجودیت قابل اندازه گیری و قابل تقسیم و تفریق) به قصد آفرینش حرکتی
شگفت، با استفاده از عناصر و عوامل دیگر مانند (هماهنگی، شدت، ضعف و...) عواطف
بیننده را بر می انگیزد. نبود استراتژی خاص که باید در سراسر اجزاء حرکت وحدت
ایجاد کند. با عوامل ذهنی او یکی می شود و با اندوخته های درونی او، پیوند برقرار
می کند. این امر بیشتر در ارتباط با دیدار سنجیده می شود. این هماهنگی و زیبایی
اصل سنجش یک حرکت خوب است . بنا بر آنچه گفته شد: ورزش و حرکت پدیده ای است
اثرگذار بر جهان درونی انسان و تمام فنون این هدف را فراهم می کند.
آنچه قصد دارم به آن اشاره کنم - حرکت فرآورده ای هنری، دارای بار عاطفی است. ویژگی بنیادی آن، پیوند در جهان متفاوت (درونی - بیرونی) و متمایز با یکدیگر است.
هنر ورزش (حرکت) در طول تلاش که برای بهره گیری از فنون خاص خود، جویای آن است که - از راه بیان خاص خود، بر ذهن بینندگان تأثیر می گذارد. اینکه آفرینش های حرکتی چه ویژگی هایی دارند که اینچنین تأثیر می گذارند.
چنین به نظر می رسد که احساس و شکل حرکت باید بتواند بر روی همدیگر تأثیر بگذارند و میان این اشکال پیوند یا پیوندهایی برقرار شود. همانگونه که در شعر، حرکات ریتمیک، در یکی پیوند کلمات و در دیگری پیوند حرکات با حالاتی خاص موجودیت پیدا می کند و از هر سو هم ساختار فنی و هم ساختار معنایی، حالت خاصی ایجاد می کنند.
در اینجا حرکت زمان را تقسیم بندی
می کند و آن را با درک بیننده پیوند می زند و ممکن می دارد که چشم ما آن را تنظیم
و سازماندهی کند. اما این اشکال در عین گذرا بودن، مفهومی را انتقال
می دهند. نتیجه اینکه حرکت زمان را اندازه گیری می کند و شکل و استمرار آن را
محسوس می کند. بنابراین حرکت زمان را به چالش می کشد.
گاهی زمان عادی را به حالت تعلیق
در می آورد و گاهی یک شکل را کش می دهد و گاهی یک حرکت را سریع انجام می دهد. یعنی
حرکت به عنوان یک جایگزین مطلوب و هم ارزش با زمان خود را عرضه نمی کند، بلکه با
سرعت ها و حالات و احساسات مختلف و متنوع زمان را در اختیار خود می گیرد. مانند
شخصی که پانتومیم بازی
می کند. این شخص حرکات را مانند یک فرد عادی انجام نمی دهد. بلکه هر حرکت را تحت
تأثیر شرایط خاص در اختیار خود می گیرد. در اصل با زمان بازی می کند نه در زمان.
در اینجا حرکت جای زمان عادی را می گیرد و به آن محتوا می دهد . باید خاطر نشان کرد که زمان از راه فرم یا شکل دگرگونی پیدا می کند. در حقیقت امر در برابر یا در تقابل با حرکت، چیزی را می طلبد یا از آن روی می گرداند. در اینجا تعبیر شکل یا فرم بیشتر شناخته می شود. شکل هایی که حرکت را می آفریند و به آن محتوا می دهند. مانند (حرکت سست، حرکت روان، مواج، اوج، سرعت، توقف، به تدریج آهسته یا تند، حد اعلای هیجان، آرامش، فعالیت ظریف، فرو افتادن و...)
بزرگی یا کوتاهی حرکت:
شکل حرکات و ترکیبات آنها با یکدیگر برای به وجود آوردن احساس در بیننده و انجام وظیفه ای خاص یک حرکت هنری ایجاد می کند در اینجا تدوین و تنظیم حرکت بسیار مهم است.
موضوع شکل در ورزش:
یکی از مقوله های مهم در دانش ورزش
شکل یا فرم است. در بحث ورزش این ویژگی را بیان (فیگوراتیو) یا تجسم یک حرکت
می شناسیم.
شکل آنچه دیده می شود - مانند فضای ساخته شده ی یک ساختمان - به گونه ای کم و بیش قابل تعریف است. بنابراین شکل به معنای عام تصویری است. شکل هر حرکت ورزشی بیان کننده ی قصد ورزشکار است که قابل تعبیر و تفسیر است.
شکل موجودیت محسوسی است که ما قصد بازشناسی آن را داریم. ما می توانیم داده های آن را هم با بیان فنی و هم با بیان توصیفی توضیح دهیم. در تحلیل دیگر می توان گفت: شکل برداشتی معین از ویژگی هایی است که از دیدگاه فیزیک قابل اندازه گیری است.
اما گفتگوی ما به چگونگی اساس آن شکل ها و یا فرم ها بر می گردد. یعنی به دنبال آن هستیم که ویژگی های مقداری آن شکل ها را شناسایی کنیم و هم با معنای استراتژیکی این ویژگی ها آشنا شویم. به بیان دیگر چنین می توان گفت: کار مهمتر حرکت، اثرگذاری ترکیبات حرکتی منسجمی است که در تلاش برای انجام کاری خاص است. بنابراین شکل هایی که از آغاز تا پایان زمان ساخته می شوند و در چهارچوب شکلی معینی ارائه می گردند بی دلیل زاده نشده اند و ترکیب شدن آنها با یکدیگر در ارتباط با اثرگذاری و مأموریت خاصی است که باید به انجام برسانند. پس می توانیم از شکل هایی سخن بگوییم که هدف خاصی را دنبال می کنند.
دانش حرکتی امروز، چنانکه در این کتاب خواندید به فنون و ابزارهای خاصی دست یافته و توانسته با پیشنهاد کردن قاعده های حرکت را علمی تر کند.
اما برای رسیدن به این هدف بزرگ، می بایست هماهنگی هایی درست و اصولی و ترکیب های خوش آیند و مقبول ایجاد شود.
اما شناختن این ویژگی ها و ترکیب آنها با یکدیگر، برای اذهان منفعل امکان پذیر نیست. به همین دلیل مقوله ی حرکت و اندیشه موضوعی جذاب می نمایاند و البته برخوردار از ویژگی هایی که در نقش آن نهفته است. یعنی شناختن شکلی که نشان دهنده ی محتوایی خاص است.
اندیشه ی نهفته در حرکت نیازمند فکر بالنده ای است که به کمال خود رسیده باشد. چنانکه قبلا گفته شد با پیروی از قواعد خاص حرکت شکل گرفته باشد و سپس اساس آفرینش حرکت را درک کند. مانند مهندسی که بعد از تحصیل در دانشگاه و کسب رتبه ی بالا، می تواند پُل عظیمی را بین رودخانه ای بزرگ بسازد. این نیازمند داشتن دانش روز و ذوق و سلیقه ی سازنده ی اثر است.
حالا می توان گفت که هدف اصلی و اساسی ورزشکاران انجام یک حرکت، ارائه و اشاعه ی مفهومی خاص و معین است که باید کارائی خاصی داشت باشد. به همین سادگی نمی توان دریافت که تفاوت و ویژگی های اشکال مختلف در راستای چه کاربردهایی با واسطه و یا بی واسطه امکان پذیر است.
اما جنبه ی کاربردی اشکال حرکت را نمی توان در کل حرکت جستجو کرد. بلکه کلیات و اهداف حرکت بر کاربرد اجزاء آن نهفته است. این روند شکل گیری حرکت است که اهداف آن را تعیین می کند و هر لحظه امکان دارد تغییر مسیر دهد. جای یادآوری است که همین تنش های لحظه ای است که به حرکت ارزش و اعتبار می دهد. شاید در کلیت حرکت اهداف یکی باشد. اما وجه کاربردی حرکت در ریزه کاری ها نهفته است. برای مثال اگر به کارایی قلب دقت کنید. علاوه بر اینکه هر قسمت از قلب کار خاصی را در زمان خودش انجام می دهد در کل هدف خون رسانی به تمام اعضای بدن است. اما با شناخت همین هدف کلی است که ویژگی ها و نکات ریز اجزاء قلب بازشناخته می شود.
بدین ترتیب باید به یک شناخت و
ارزشیابی در حرکت برسید و
داده های حرکتی را تحلیل کنید. یعنی بتوانید به یک شناخت تحلیلی جامع و کامل دست
یابید. سپس طبق شناخت خصیصه های بکار گرفته شده و تحلیل و سنتز معما گونه، معنا و
ارزش حرکت را درک کنید و از راه معنای شکل، دستورالعمل های معینی را به اجرا
بگذارید.
پایه و اساس بررسی نهایی قرار دادن فرم در عملی که قصد انجام را داشته باشید. یعنی برای بازشناسی مفهوم های ارزشی یک حرکت، باید قصد انجام حرکت را شناسایی کنید. این عوامل، ماهیت حرکت در زمینه هایی مانند (شناخت اُرگانیگ) انعطاف در حرکت است.
بنابراین در بررسی چگونگی بازشناسی مفاهیم و معانی حرکت باید ارزش و محتوای معنایی حرکت را از راه شکل آن شناسایی کنید. برای این کار نیاز به شرایطی دارید که باید از پیش وجود داشته باشد. فرم حرکت به چه قصد تحقق یافته، عناصر ارتباطی بین حرکات، چگونگی انجام عناصر حرکت، پیوندها یا زمینه های مشترک.
بینش و جهان بینی عامل حرکت:
در هر حال اثر حرکتی، به وسیله ی شکل یا فرم خاص به بیانی که ویژه ی عملی خاص است انجام می پذیرد و نیروها و انگیزه های فرد، قابلیت آن را تعیین می کند که به نظمی خاص و در پیروی از قواعدی که اساس تجربی دارند و متکی بر ریاضیات اند در چهارچوب هایی کنار یکدیگر قرار می گیرند.
کار یک ورزشکار در آخرین تحلیل
چیزی جز این نیست که این عناصر حرکتی به چه منظور شکل گرفته اند. در حقیقت ورزشکار
در طول روند شکل دادن حرکت در فضا به میل و اراده ی ضمیر درونی خود به آن هویت می
بخشد و در مجموع مقوله ای به نام شکل زاده
می شود. همچنین درهم آمیختگی حرکات با توجه به آموخته های ورزشکار شکل می گیرند.
شکل در پی گزینش هایی: تناسب ها، اندازه ها، فاصله ها و... به تدریج دگرگون می شود تا بتواند به ترتیب: زیبایی ظاهری، جاذبه ی روانشناختی، ترتیب ارزشی، سلسله مراتب حرکتی و موجودیتی فرهنگی بدست آورد. به همین جهت حرکت گویاست. یعنی هر حرکتی با شما حرف ها دارد.
اما گویا بودن اشکال حرکتی، مقوله ی چندان ساده ای نیست. بحث و جدل بر می انگیزد و تا کنون نتوانسته در ارتباطی علمی به همه ی سئوالات پاسخ دهد.
با اینکه تعداد زیادی عامل و
متغییر که به شکلی معین تعریف و قانون بندی شده اند و می توانند در راه پیگیری
موضوع حرکت را با اتکاء به هماهنگی و هارمونی ما را به علم شناخت حرکت نزدیک کند.
اما نمی توانند ماهیت ذهن خلاق را به شکلی معین نشان دهند. یعنی
اندیشه ها و حرکت در یک لحظه انتخاب می شوند و در بسیاری از مواقع قابل پیش بینی
نیست. در اینجا گذر از هر یک به بعدی، متضمن است چه ادراک و تجربه ی ذهنی حرکت را
از نقطه ای به نقطه ی دیگر گذر می دهد.
الزاما ورزشکاران قائل به اصولی اند: اصل هماهنگی های شکلی، اصل تناسب طلایی، اصل مرتبط های نظام یافته، اصل تعادل، اصل تطابق و تقابل، اصل اندازه ها، اصل کارایی، اصل اولیه و ثانویه و...
اما اینکه حرکت سازان چگونه حرکت ایجاد شده را در گستره ی زمانی و مکانی با یکدیگر ترکیب می کنند و این دگرگونی ها چگونه پدید می آیند و اینکه حرکات چگونه با یکدیگر فهم می شوند.
حرکاتی که در ترکیب با یکدیگر قرار می گیرند چه رابطه ای با یکدیگر برقرار می کنند. آنگاه نسبت های هر قسمت از حرکت با دیگری چگونه است. و بالاخره اینکه حرکت های دگرگون شده و ترکیب شده چگونه موقعیت خود را فهم می کنند و آنها را در فضای زمانی و مکانی کنار یکدیگر می نشانند.
در کجا حرکت برش می خورد تا به خصیصه ی دیگری پیوند بخورد و شکل و تناسب دیگری بگیرد و معنا و مفهوم دیگری پیدا کند.
نتیجه اینکه حرکت حاوی پیام است و تضمینی برای برقراری ارتباط با یک پیام دیگر است. بنابراین حرکت پاسخگویی به کاربردی معین است. در اینجا شکلی به وجود می آید که دارای معنا و مفهومی خاصی است.
شکل های حرکتی، پس از اینکه یک بار در ذهن ورزشکار نقش بستند، به کمک نیروی حافظه هم به اراده و هم بی اختیار و در پی انگیزه ای که الزام آور می باشد، بازخوانی می شوند و در ذهن یادآوری می شوند. این زایش و یادآوری، زاده ی کاستی های حرکتی قابل لمس است. این حرکت ناخواسته و با یک انتخاب موردی به ما بازشناخته می شود.
این حرکات حاصل صور خیالی اند که برخاسته از تصاویری است که در ذهن ما نقش بسته است که از شکل حرکتی به شکل مفهومی رسیده است.
به نام خدا
ماهیت و کارکرد حرکت
نویسنده: عبدالله یزدانی
سر شناسه : یزدانی، عبدالله، 1353-
عنوان و نام پدید آور : ماهیت و کارکرد حرکت / نویسنده، عبدالله یزدانی.
مشخصات نشر : ورامین: انتشارات دوقلوها، 1394.
مشخصات ظاهری : 117 ص.
شابک : 60000ریال6–49–6432-600–978
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
موضوع : حرکت آموزی
موضوع : مهارت های حرکتی
رده بندی کنگره : 1394 2 م4ی/ 452 GV
رده بندی دیویی : 86/372
شماره کتابشناسی ملی : 4034039
ناشر: دوقلوها
نویسنده: عبدالله یزدانی
چاپ اول: 1394
شمارگان: 1000
شابک: 6- 49- 6432- 600 - 978
قیمت : 6000 تومان
همه ی حقوق محفوظ است
مقدمه..........................................................................9
فصل 1 ......................................................................11
ماهیت و کارکرد حرکت..................................................11
تعریف حرکت و تحلیل مفاهیم آن.......................................12
تحلیل مفهوم حرکت........................................................13
تعیین فرایند برنامه ی حرکت............................................14
کارکردهای حرکت.........................................................15
کارکردهای درونی حرکت................................................15
نظریه ی عوامل مؤثر بر حرکت........................................17
گروه های رابط.............................................................18
چهار چوب حرکت ها.....................................................18
فرایند حرکت از نگاه ورزشکاران شامل..............................18
ماهیت فرایند حرکت.......................................................19
فصل 2 ......................................................................21
منابع تعیین هدف های حرکتی...........................................21
تعریف و تحلیل مفاهیم اهداف حرکت..................................21
در تعیین و تنظیم هدف، اصول زیر را باید در نظر گرفت........21
ضرورت تعیین و تنظیم هدف های حرکت............................22
منابع تعیین هدف های حرکت............................................22
حیطه های اهداف حرکت.................................................23
حیطه ی شناخت حرکت...................................................23
حیطه ی عاطفی حرکت...................................................26
حیطه های روانی- حرکتی................................................27
فصل 3 .......................................................................29
مراحل تحلیل و تنظیم یک حرکت.......................................29
تعیین هدف های کلی حرکت..............................................29
تبدیل اهداف کلی به اهداف واسطه ای..................................29
تبدیل هدف های واسطه ای به رفتارهای حرکتی جدید..............29
ویژگی های هدف های جدید..............................................30
کارکرد های هدف های حرکتی خوب..................................30
گام دوم: تحلیل و تعیین موقعیت حرکت..............................31
گام سوم: تحلیل و تعیین محتوا، روش اجرای حرکت..............33
شیوه های تجزیه و تحلیل محتوای حرکت.............................34
مراحل تحلیل محتوای حرکت............................................35
تهیه و تنظیم محتوای حرکت.............................................36
تحلیل حرکت................................................................38
انواع حرکت ها.............................................................39
معیار انتخاب حرکت.......................................................40
ویژگی های حرکت........................................................40
ویژگی های فنی حرکت...................................................40
امکانات اجرایی حرکت...................................................40
مهمترین عواملی که در اجرای حرکت تأثیر می گذارد.............40
گام چهارم: تحلیل و تعیین نظام حرکتی................................41
مراحل تحلیل و تعیین نظام ارزشیابی.................................42
مرحله ی آمادگی حرکت..................................................44
مرحله ی اجرای حرکت..................................................44
مرحله ی خلاصه کردن و نتیجه گیری از حرکت...................44
فصل 4 ......................................................................45
اجرا(عملیاتی کردن حرکت).............................................45
حرکت مستقیم...............................................................45
تعریف و تحلیل حرکت مستقیم...........................................45
تجزیه و تحلیل نظام های حرکتی........................................46
تجزیه و تحلیل عملکرد وظایف..........................................46
درک و فهم و تسلط بر حرکت...........................................47
روش نمایشی................................................................49
فعالیت هایی که می توانند به حرکت استمرار دهد...................49
فصل 5 ......................................................................51
حرکت غیر مستقیم.........................................................51
حرکت غیر مستقیم تعاملی................................................51
حرکت غیر مستقیم هدایت شده...........................................52
الگوها و روش های حرکت غیر مستقیم...............................53
الگوهای محتوایی...........................................................53
اهداف الگوهای محتوایی..................................................54
ایجاد مهارت حرکتی.......................................................54
روش ارزشیابی حرکت...................................................55
ساختار الگوی محتوایی...................................................55
روش های مختلف شناخت الگوی محتوایی............................56
شناخت حرکت تا حد تسلط................................................57
حرکت برنامه ای...........................................................57
آشنایی ارزشیابی تشخیصی...............................................59
روش حرکتی هدایت شده.................................................59
فصل 6 ......................................................................61
حرکت تعاملی (روش فعال)..............................................61
تحلیل حرکت تعاملی.......................................................61
الگوها و روش ها در حرکت تعاملی...................................63
مراحل اجرای الگوی تعاملی.............................................63
نظام حرکتی(روابط حام بر حرکت) در الگوی حرکت تعاملی....66
موقعیت و منابع در الگوی حرکت تعاملی.............................66
محدودیت های حرکت تعاملی............................................67
روش های حرکت تعاملی.................................................67
روش پرسش و پاسخ.......................................................67
روش ایفای نقش............................................................68
مفهوم روش ایفای نقش....................................................69
مراحل اجرای ایفای نقش حرکتی........................................70
نقش مربی در فرایند اجرای روش ایفای نقش حرکت...............72
روش اجرای همگانی......................................................72
مراحل اجرای روش حرکت گروهی...................................73
روش حرکت مشارکتی....................................................76
رویکرد های مختلف حرکت مشارکتی.................................77
ساختار و ویژگی های خاص روش مشارکتی حرکت...............78
مراحل اجرای روش مشارکتی حرکت.................................80
روش بدیهه پردازی........................................................83
قیاس شخصی................................................................83
قیاس مستقیم..................................................................84
تعارض فشرده...............................................................84
مراحل اجرای روش بدیهه پرد ازی....................................84
فصل 7 .......................................................................87
حرکت مسأله محور........................................................87
تعریف و تحلیل حرکت مسأله محور....................................87
مراحل و اجرای حرکت مسأله محور...................................88
الگوها و روش های حرکت مسأله محور.............................89
الگوی کاوشگری...........................................................89
حس کنجکاوی...............................................................90
ساختار الگوی کاوشگری.................................................92
مراحل اجرای الگوی کاوشگری........................................92
روش حرکت در الگوی کاوشگری.....................................94
روش حرکت دوگانه.......................................................94
روش آزمایشی..............................................................96
روش اکتشافی...............................................................97
تأکید بر اهمیت شهود حسی...............................................98
مراحل اجرای روش اکتشافی............................................99
روش واحد محوری........................................................102
روش واحد موضوع محور...............................................102
ویژگی های روش واحد موضوع محور...............................102
روش واحد تجربه محور..................................................103
ویژگی های روش واحد تجربه محور..................................103
ارزیابی نتایج فعالیت های حرکتی.......................................104
فصل 8 .......................................................................105
ارزیابی پیشرفت حرکتی..................................................105
مفهوم اندازه گیری و ارزشیابی حرکت................................105
اهداف ارزشیابی............................................................106
اهمیت و ضرورت ارزشیابی............................................107
انواع ارزشیابی.............................................................108
ارزشیابی تشخیصی........................................................108
وظایف ارزشیابی تشخیصی..............................................108
ارزشیابی تکوینی...........................................................109
موارد استفاده از ارزشیابی تکوینی.....................................109
ارزشیابی تراکمی...........................................................110
روش های مختلف ارزشیابی..............................................110
ارزشیابی از طریق قیاس..................................................111
ارزشیابی از طریق مشاهده...............................................111
انواع مشاهده.................................................................111
ارزشیابی از طریق انجام کار............................................112
ارزیابی از طریق آزمون و خطا........................................112
ارزشیابی از طریق مقیاس................................................112
حرکت های تمرین شده....................................................113
حرکت های خودکار........................................................113
تفاوت بین حرکت های تمرین شده و حرکت های خودکار.........113
انواع حرکت های خودکار................................................114
پرسش های حرکتی چگونه تعیین و قضاوت می شوند..............115
انواع حرکت های گزینشی................................................115
حرکت های تسلیمی.........................................................116
موارد اضافه.................................................................117
مقدمه
در قسمت مهارت های حرکت، آنچه
بیشتر اساس بحث قرار دارد، طراحی حرکت است. مؤلف بر این باور است که بیشترین
موقعیت هر ورزشکار در فرایند آمورزش حرکت به طراحی حرکت بستگی دارد. زیرا اگر
ورزشکار نداند که کجا و چگونه خواهد رفت، هرگز به جایی نخواهد رسید. در بخش فعالیت
های حرکت ضمن آموزش، چند الگوی مؤثر در یک فن معرفی شود و روش های نقد و بررسی و
محاسن و محدودیت های فن مورد بررسی قرار بگیرد تا ورزشکاران با شناخت نحوه ی
سازماندهی و اجرای حرکت آشنا شوند. در بخش فعالیت های بعد از آموزش با توجه به
اینکه ورزشکار مسأله سنجشی و
اندازه گیری را آموخته به اختصار درباره ی فلسفه و هدف حرکت و ارزشیابی انواع
مختلف حرکت بحث می شود. در مجموع این کتاب برای آموزش روش ها و فنون حرکت استفاده
می شود. مطالعه ی این کتاب برای کلیه ورزشکاران و همه ی کسانی که به نوعی با آموزش
ورزش سرو کار دارند، مفید است. این کتاب محصول مطالعه ی اندیشه و تجربه بوده است.
فصل 1
ماهیت و کارکرد حرکت
در قسمت مهارت های حرکت، آنچه
بیشتر اساس بحث قرار دارد، طراحی حرکت است. مؤلف بر این باور است که بیشترین
موقعیت هر ورزشکار در فرایند آمورزش حرکت به طراحی حرکت بستگی دارد. زیرا اگر
ورزشکار نداند که کجا و چگونه خواهد رفت، هرگز به جایی نخواهد رسید. در بخش فعالیت
های حرکت ضمن آموزش، چند الگوی مؤثر در یک فن معرفی شود و روش های نقد و بررسی و
محاسن و محدودیت های فن مورد بررسی قرار بگیرد تا ورزشکاران با شناخت نحوه ی
سازماندهی و اجرای حرکت آشنا شوند. در بخش فعالیت های بعد از آموزش با توجه به
اینکه ورزشکار مسأله سنجشی و
اندازه گیری را آموخته به اختصار درباره ی فلسفه و هدف حرکت و ارزشیابی انواع
مختلف حرکت بحث می شود. در مجموع این فصل برای آموزش روش ها و فنون حرکت استفاده
می شود.
هر حرکتی ساختار و زبان فنی خاص خودش را دارد. برای فهم و کاربرد ویژه اش بر اساس برداشت شخصی خود که از حرکت حریف بدست می آورید، اقدام به انجام حرکتی می کنید. زیرا مفاهیم و تعاریف حرکت از جریان حرکت حریف الهام می گیرد. همینطور چه در طراحی و چه در اجرا ورزشکار بر اساس برداشت شخصی خود عمل می کند. بدون تردید شفاف سازی و به اشتراک گذاشتن دو مفهوم حرکتی معنادار و با مقایسه قرار دادن آنها دو وجوه تشابه و تمایز آنها، مفاهیم موجود در آن را تحلیل نمایید. بر این اساس سازه های مؤثر را ترسیم کنید و ساختارهای مختلف را در یکدیگرادغام کنید و تفاوت دو حرکت را در نظر بگیرید و تأثیر هر عامل را در فرایند حرکت مشخص کنید. سپس نتیجه و قضاوت خود را با اجرای یک حرکت مناسب تحمیل کنید.
تعریف حرکت و تحلیل مفاهیم آن:
اگر چه اکثر ورزشکاران اصطلاح حرکت
را به مفهوم جریان برنامه ریزی شده با معنی و ماهیت شناخته شده اش می شناسند. اما
برداشت های مختلف هر ورزشکار از مفهوم حرکت می تواند در نگرش آنها نسبت به نحوه ی
کارکرد با آنها تأثیر مثبت یا منفی بر جای می گذارد. برداشت های چند گانه از مفهوم
حرکات می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. از مهمترین آنها ضعف اجرا، اختلاف در
سرعت، برداشت نادرست از دیدگاه های مختلف و چند گانه از مفهوم حرکت و گاهی آشفتگی
و اغتشاش می تواند دلایل ضعف حرکت باشد. این مفاهیم اگر چه ممکن است در برخی جهات
وجوه مشترک و درهم
تنیده ای داشته باشند. اما اصولا مفاهیم مستقلی هستند و معنای خاص خود را دارند.
پرورش یا تربیت حرکت، جریانی است
منظم و مستمر که هدف آن هدایت و رشد همه جانبه ی حرکت در جهت پیشرفت و کشف
ناهنجاری های حرکتی حریف می باشد. در اصل پرورش یک نظام حرکتی بر اساس شکوفا شدن
کارکرد حرکتی و متعهد شدن به
ارزش های حرکت است.
به همین دلیل ورزشکار بدون جهت
گیری خاص آزادانه به کاوش
می پردازد و با به اشتراک گذاشتن انواع حرکت ها، آموخته های خود را وحدت می بخشد و
به سوی تعالی گام برمی دارد.
تحلیل مفاهیم و کارکردهای ذکر شده مشخص می کند که نمی توان مفهوم حرکت را با مفهوم حرفه آموزی یکی دانست. بنابراین حرکت مفهوم کلی است که می تواند سایر مفاهیم را درون خود جای دهد.
مفهوم (حرکت) بر خلاف مفهوم (فن) یک نظام نیست. بلکه فعالیتی است هدفدار که از پیش طراحی نشده است. بلکه هدفش فراهم کردن فرصت ها و موفقیت هایی است که اجرای فن را در یک نظام حرکتی هماهنگ تسهیل می کند و سرعت می بخشد. بنابراین فن یک فعالیت مشخص و دقیق است که از قبل طراحی شده است و هدف های آن دقیق تر و مشخص تر است. مفهوم (حرکت) به آن قسمت از فعالیت ها که طبق شرایط و موقعیت های خاص شکل می گیرد و هدفش ایجاد شرایط مطلوب است.
چهار ویژگی خاص در تعریف حرکت وجود دارد که عبارتند از:
الف: وجود مقابل بین ورزشکار و حریف
ب: فعالیت حرکتی بر اساس اهداف معین و از پیش تعیین شده
پ: طراحی منظم با توجه به موقعیت
ت: ایجاد فرصت های مناسب
تحلیل مفهوم حرکت:
حرکت در دیدگاه های مختلف ماهیت و معنای مختلفی دارد. گروهی آن را تعامل بین دو حرکت تعریف کرده اند. عده ی دیگری مفهوم حرکت را، فراهم آوردن موقعیت مناسب می دانند. در اینجا نقش موقعیت یک حرکت در مقابل حرکت دیگر تغییر ناپذیر است. بر اساس چنین نگرشی حرکت به معنی انتقال اطلاعات دو سویه است.
یک تعادل یا ارتباط بین دو حرکت است. اگر در فرایند ارتباطی تأثیر و تأثری اتفاق نیفتد در واقع ارتباطی برقرار شده است. بنابراین دو حرکت نیاز به تعامل و ارتباط با یکدیگر دارند. همچنین تمام تغییراتی که بین متغییرهای دو حرکت ایجاد می شود به روش کنترل شده ای انجام می گیرد. اساسا چنین رو دیگری ایجاب می کند که ورزشکار را حرکت در جهت تغییرات مثبت سوق می دهد. زیرا کوشش در انجام حرکتی عملکرد آن را به وسیله ی هدف هایی هدایت می کند. در فرایند حرکت نظام فکری و روش های حرکتی به روش های مختلف اهدافی را دنبال می کنند. به دلیل اینکه تفکر فعالیت حرکت را سازماندهی فرصت می دهد. اراده ی ورزشکار در تشخیص هدف بسیار اهمیت دارد. در چنین برداشتی از حرکت همواره دو سؤال اساسی وجود دارد.
1- چه حرکتی باید انجام شود؟
2- چگونه باید اجرا شود؟
طبق این رویکرد ورزشکار باید حرکت خود را مطابق با شرایط و دلایل انتخاب کند. بر اساس چنین رویکردی اجرای حرکت باید عاری از هر گونه ابهام و عدم دقت باشد. دراین رویکرد اجرای حرکت با توجه به چرایی و چگونگی اجرا سنجیده می شود. اما معیارهای تنظیم شده بر اساس خط مشی رفتار حرکتی از قبل تمرین شده و تکرار صورت می گیرد. ورزشکار باید بر اساس محتوا و چهارچوب تعیین شده فعالیت های حرکتی را طراحی و اجرا کند. اما مجاز نیستند برنامه یا فعالیت حرکتی را در واسطه و یک بدو بستان در آورند. از دیدگاه متخصصان حرکت عبارت است از ایجاد موقعیت مطلوب از طریق تجزیه و تحلیل حرکت حریف که همواره برجستگی قسمتی از دو حرکت تأکید دارد. به هر حال شکل و کارکرد نظام حرکتی به دلیل تبادل خط سیر حرکتی و فرایند نیروهای بکار رفته، ارتباط مستقیم به موقعیت و زمان اجرا دارد.
بنابراین اگر موضوع مشترکی بین دو حرکت در نظر گرفته نشود. به طور قطع به دلیل عدم هماهنگی عناصر درون نظام حرکتی، برنامه ی حرکتی ناموفق خواهد بود. باید در نظر داشت که داشتن یک دیدگاه خاص برنامه ی حرکتی قطعا نمی تواند ورزشکار را به اهداف مورد نظر، آنگونه که شایسته ی یک نظام حرکتی پویاست برساند. شاید از طریق یک طرح دو بعدی بتوان سازه های حرکت، وحدت یافته را تحلیل و تبیین کرد. برنامه ی حرکتی باید با توجه به موقعیت، اهداف، وضعیت موجود و توانایی های ورزشکار تهیه و تدوین شود.
تعیین فرایند برنامه ی حرکت:
در انتخاب و تنظیم یک برنامه ی حرکتی به منظور تأثیر مؤثر وضعیت موجود و رسیدن به موفقیت مطلوب است. زیرا با شناخت این دو وضعیت می توانیم محتوای آنچه را که باید انجام دهیم، تعیین کنیم. به دلیل ضرورت چنین وظیفه ای حرکت را به صورت مراحل زیر تعریف می کنند.
الف- تعیین وضعیت موجود:
وضعیت موجود، وضعیتی است که ورزشکار قبل از آغاز حرکت در آن قرار دارد. ورزشکار را باید این وضعیت را درک و مشخص کند. شناخت رفتار حرکتی حریف معیار بسیار مناسبی برای تعیین محتوا و فعالیت های حرکتی خواهد بود. زیرا رسیدن به اهداف حرکتی با شناخت رفتار حرکتی حریف امکان پذیر خواهد بود. ورزشکار باید بداند که حریف چه می داند و چه می کند. بلکه اطلاعات نادرست، تصورات و مفاهیم غلط و حرکات نابجا را شناسایی کند.
ب- تعیین موقعیت مطلوب:
موقعیت مطلوب موقعیتی است که انتظار داریم ورزشکار پس از انجام مجموعه ای از فعالیت های حرکتی به موفقیت دست یابد.
پ- تجزیه ی حرکت برای سازماندهی و تعیین برنامه ی حرکتی:
برای رسیدن به هدف نهایی با گام
های منظم و منطقی، امکان پذیر است. در یک موقعیت حرکتی تعیین ارتباط بین اجزاء
حرکت برای رسیدن به هدف تعیین شده لازم می باشد. در ابتدا باید حرکت به
بخش ها و موضوع های جزئی و کوچک تر تجزیه شود. در اینجا تجزیه و تحلیل اهداف و
محتوا و روابط اجزاء با یکدیگر، احتمال تأثیر هر جزء بر اهداف حرکتی حریف را
بالاتر می برد.
کارکردهای حرکت:
حرکت یک پدیده ی ساده ای نیست، بلکه رویدادی کاملا پیچیده است. حرکت یک تعامل دو طرفه است که شامل یک سلسله فعالیت های منظم و هدفدار است. حرکت بر اساس نقشی که دارد، آثاری را چه در درون و چه در بیرون نظام حرکتی از خود بر جای می گذارد. اگر چه تفکیک کارکردهای درونی و بیرونی حرکت به دلیل تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر، کار چندان آسانی نیست. شناخت کارکردهای حرکت به ویژه کارکردهای درونی حرکت، می تواند در نگرش نوع رفتار حرکتی ورزشکار نسبت به فعالیت های حریف بسیار مؤثر می باشد. اگر کارکردهای حرکت را مسئول تعامل متغییرهای متعدد حرکتی بدانیم این سؤال مطرح می شود که نقش ورزشکار در این کارکرد تا چقدر و چگونه است؟
به طور یقین عوامل متعددی در تقویت یا تضعیف کارکردهای حرکت مؤثرند. به دلیل اهمیت کارکردهای درونی حرکت به تحلیل و توصیف این کارکردها می پردازیم.
کارکردهای درونی حرکت:
1- ایجاد انگیزه:
هنگامیکه ورزشکار انگیزه ی کافی
برای اجرای حرکت نداشته باشد، انجام فعالیت های حرکتی کاری بیهوده خواهد بود. برای
ایجاد انگیزه، ورزشکار باید فعالانه درفعالیت های حرکتی مشارکت کند و با حل مسائل
حرکتی و مشکلات عملا به بازسازی اندیشه ی خود بپردازد. نه اینکه صرفا بر اساس یک
روش قالبی اقدام کند. در چنین فرایندی احتیاط جای کنجکاوی را می گیرد و فکر کردن
جایش را به
عکس العمل های بیهوده می دهد.
2- ایجاد تعادل در حرکت:
یکی از مهمترین و اصلی ترین اهداف
حرکت، حفظ و ایجاد تعادل در حرکت می باشد. تحقق چندین هدفی نیاز به شناخت چهارچوب
و ساختار کل حرکت است. چرا که هنگام اجرا عملا کارایی یا عدم ناکافی بودن آنها را
درفرایند مواجهه با مسائل حرکتی جدید نشان
می دهد.
3- کنش متقابل:
کنش متقابل باید بر جو حرکت حاکم باشد. در اینجا ورزشکاران باید به صورت اشتراکی به این فهم دست یابند. برای ایجاد تعامل خلاق بین دو حرکت لازم است ورزشکار هر لحظه متغییرهای موجود در حیطه ی حرکت را شناسایی و تغییر می دهد. در نتیجه این تغییرات تعادل را برقرار می کند. هر ورزشکار در زمینه ی حل مشکلات حرکت و رسیدن به اهداف مورد نظر فعال باشد و با حرکت حریف همکاری کند. حرکتی مؤثر و مفید است که در آن تعامل و کنش متقابل به درستی با حرکت حریف به تعامل بپردازد.
4- چگونگی کسب اطلاعات حرکتی جدید:
یکی از کارکردهای مهم حرکت، کسب
دانش و نگرش جدید می باشد. اطلاعات حرکتی جدید ممکن است به طرق و اشکال مختلف
انجام پذیرد. در تمام موقعیت ها، حرکت باید به صورت معنی دار و در مسیر جریان
واقعی حرکت صورت گیرد. به منظور اطمینان یافتن مسیر درست حرکت باید بتوانید مفهوم
روابط بین دو حرکت را کشف کنید. ورزشکار باید در دو مسیر جریان حرکت را شناسایی
کند. نخست اینکه اطلاعات به دست آمده باید روشن و آشکار باشد. یعنی
فرضیه ها، احتمالات، تأثیرات احتمالی، روابط و پیوستگی بین اجزاء حرکت معلوم و
قابل فهم باشند. دوم اینکه ورزشکاران باید از طریق مقایسه ی قسمت های مختلف حرکت،
نسبت به ساخت و ترکیب آنها پیش بینی لازم را پیدا کنند تا بتواند به بازسازی
ساختار شناسی حرکت اقدام کنند.
5- بازیابی اطلاعات مجدد:
اگر حرکت معنی دار نباشد، اصطلاح
یا باز سازی حرکت امکان پذیر نخواهد بود. برای رسیدن به ساختار جدید باید بتوانید
اطلاعات حرکتی گذشته را بازبینی کنید. در فرایند بازیابی با مقایسه ی اطلاعات
حرکتی و یا ترکیب آنها با یکدیگر، یعنی از طریق کشف مشابهت ها،
تفاوت ها، پیوستگی ها و گسستگی ها بین حرکت ها به اصلاح یا دوباره سازی ساختار کل
حرکت می پردازید.
6- فهم اطلاعات حرکتی:
استفاده از اطلاعات حرکتی در موقعیت های ویژه به دو صورت مثبت و منفی صورت می گیرد. در انتقال مثبت نوع حرکت موافق با حرکت حریف انجام می گیرد. اما در انتقال منفی نوع حرکت مخالف با حرکت حریف انتخاب می شود و می تواند کارکرد انتقال اطلاعات جزئی حرکت را تقویت می کند.
7- کنترل، هدایت و تحول حرکت:
کنترل و هدایت حرکت مهمترین کارکرد حرکت می باشد. کارکرد کنترل و هدایت حرکت به معنی این است که حرکت باید آن چنان مؤثر باشد که اندیشه ی حرکت در فرایند کنترل درونی حرکت استوار است. یعنی عمل و اندیشه و الگوی حرکت با توجه به کنش ها و واکنش ها انتخاب می شود. شناخت کارکردهای مختلف حرکت با ایجاد موقعیت مناسب به تغییر و بازسازی حرکت روشی مؤثر می اندیشد.
نظریه ی عوامل مؤثر بر حرکت:
اگر حرکت را نقطه ی آغاز فعالیت در
جهت مبادله ( داد و ستد ) متقابل در نتایج و رخدادهای حرکتی بدانید. عوامل متعددی
از جمله تصمیم های لحظه ای می تواند این فرایند را محدود یا گسترش دهد. بعضی از
ورزشکاران عوامل مؤثر حرکت را در چهارچوب شکل حرکتی ارائه می دهند. سازه های حرکتی
در چهارچوب ارائه شده به سه دسته عوامل مؤثر و عوامل فشار و عوامل تنظیم کننده
تقسیم
شده اند. البته اصطلاح چهارچوب در رابطه با شوق منحنی حرکت برای تغییر مسیر دادن
حرکت در زمان دهی های خاص در دوره ای معین در نظر گرفته می شود.
گروه های رابط:
در اجرای یک حرکت روابط خاص و ویژه
ای تنظیم و طراحی
می شود. در این مرحله بدون توجه به ویژگی های انتخاب شده اقدام به طراحی و اجرای
برنامه ی حرکتی می کند. زیرا شخصیت
ویژگی های رفتاری هر حرکت تابع عوامل مختلفی هستند. ورزشکار باید توجه داشته باشد
که سیر تکوینی حرکت از لحاظ فرم و محتوا ثابت نیست. بنابراین حرکت می تواند به مدل
ها و روش های مختلف با بازده های متفاوت انجام می گیرد. نخستین الگوی مؤثر در شکل
گیری حرکت، پذیرش و تعامل دو حرکت با یکدیگر به روش منطقی
می باشد.
چهارچوب حرکت ها:
سه دسته از حرکت ها هستند که بر
یکدیگر تأثیر متقابل دارند. بر اساس این نگرش حرکت منعطف، نوع فشار و ویژگی پیچش و
چرخش حرکت، نتایج رخدادهای حرکت را به صورت هدف ها و فعالیت های رفتاری تعیین می
کند. در فرایند حرکت نیز از تقویت کننده های مختلف استفاده می شود تا قابلیت های
مورد نظر تقویت شود. در این رویکرد تغییر رفتار حرکت در ارتباط با کنترل حرکت معنا
پیدا
می کند. ورزشکار باید با دستکاری حرکت و با استفاده از تقویت
کننده های مختلف به رفتار حرکت شکل دهد.
فرایند حرکت از نگاه ورزشکاران شامل:
1- شناسایی قابلیت های مطلوب حرکت.
2- طراحی رفتار حرکتی جدید به منظور انتقال برنامه حرکتی جدید و رسیدن به هدف های حرکتی تنظیم شده.
3- ارزشیابی حرکت به منظور اطمینان از دستیابی به قابلیت ها و تحقق اهداف حرکتی.
هدف های حرکتی به ورزشکار کمک می کند تا حرکتی را طراحی کند که موجب تحقق هدف های حرکتی شود. اگر چه خلاقیت، ابتکار و انعطاف پذیری نقش مهمی دارد.
دومین مرحله از چهارچوب حرکت مربوط به تنظیم و تسلسل بخش های مختلف حرکت می باشد. برای اینکه فعالیت های حرکت اثر متحد و یکپارچه داشته باشد، محتوای حرکت را باید طوری تنظیم کرد که همدیگر را تقویت کنند. سه شرط اصلی برای تنظیم محتوای حرکت وجود دارد که عبارتند از: مداومت، توالی، وحدت. به این ترتیب در مداومت یک عنصر اصلی نقش رهبری دارد و عنصر وحدت در گسترش و توسعه ی حرکت نقش اصلی دارد. در صورتی که توالی بر روانی و عمق حرکت تأکید دارد. ملاک وحدت به ارتباط افقی و عمودی حرکت مربوط است با توجه به این ملاک حرکت یکپارچه انجام می گیرد. بی تردید نوع سازماندهی بخش های مختلف بسیار مؤثر است. اگر هنگام اجرای حرکت سازماندهی و تنظیم حرکت به درستی رعایت نشود، نمی توان حرکت مؤثری را انتظار داشت. حرکت از قبل طراحی شده و غیر منعطف، خلاقیت حرکت را محدود می کند. سومین مرحله ی حرکت(زمان) حرکت است. زمان اجرای اجزاء مختلف حرکت به سه حالت زیر می باشد:
1- پیش بردن حرکت به جلو در زمان مورد نظر.
2- رسیدن به هدف در غیر زمان تنظیم شده ی حرکت حریف.
3- اجرای حرکت در زمان پیش بینی شده حریف.
در موقعیت سوم، زمان نقش مهمی در بر هم زدن تعادل حرکتی حریف دارد. در چنین موقعیتی ورزشکار باید تصمیم های متفاوتی انتخاب کند. گاهی زمان قابل تمدید است. ورزشکار پس از بررسی دو حرکت در چهارچوب مشخص می تواند هدف های متفاوتی را دنبال کند.
ورزشکار باید با تعیین اولویت ها
یا حذف بخشی از هدف ها یا
قسمت های مشخص به قضاوت می پردازد. ورزشکار می تواند بر اساس ملاک های گروه های
حرکتی پیشرفت حرکت را مشخص کند. قوانین مؤثر بر موقعیت حرکت ایجاب می کند که روش
های متفاوتی اتخاذ کند.
تصمیم ورزشکار به همان اندازه که
تحت تأثیر حرکت حریف قرار
می گیرد و نحوه ی استفاده از زمان را مشخص می کند.
ماهیت فرایند حرکت:
ماهیت فرایند حرکت شامل سازه ی حرکت، محتوای فعالیت و موقعیت و موانع است. محتوای حرکت که در قالب یک برنامه ی حرکتی ارائه می شود. ورزشکار با بررسی حرکت، هدف های حرکت را شناسایی می کند و نوع فعالیت و شیوه های عملی اجرای حرکت را با توجه به آزادی عمل و ابتکار و خلاقیت اجرا می کند. در اینجا باید با توجه به تفاوت ها و شباهت های هر دو حرکتی که ارائه می شود سعی کند اهداف تعیین شده را تحقق بخشد. در حالی که سازه های حرکت با توجه به اصول و قواعد خاصی به واکنش ها پاسخ می دهد. در اینصورت با شناسایی و بررسی روابط بین دو حرکت بر نحوه ی تصمیم گیری او اثر می گذارد. اگر ورزشکار در فرایند حرکت هیچ گونه رابطه و تعاملی بدست نیاورد در اینصورت حرکتش نقش غیر فعالی خواهد داشت. بنابراین تصمیمات مربوط به فعالیت های حرکتی به صورت گروهی و مشارکتی انجام می شود. ورزشکار می تواند سازماندهی و هدایت فعالیت را بر عهده بگیرد. به هر حال در صورت فقدان حرکت مناسب و عدم سازماندهی صحیح حرکت نمی توان از ورزشکار انتظار یک حرکت فعال و مؤثر داشت. اگر چه یک ورزشکار خوب در شرایط محدود نیز می تواند با توجه به فضا و استیل حرکت، فضای مناسب را به وجود آورد.
به منظور تجزیه و تحلیل حرکت توانایی های ورزشکار به
سه دسته ی توانایی های ذهنی، تجزیه و تحلیل اطلاعات و تداوم حرکت تقسیم
می شود. بازنگری برنامه حرکتی در مراحل اولیه، نیاز به برنامه ریزی مجدد دارد. در
تجزیه و تحلیل اطلاعات حرکتی حاصل از مشاهدات، همبستگی بین سطح توانایی های ذهنی و
فیزیکی حرکت نقش بسیار مهمی ایفا می کند یعنی، فضاهای مثبت و منفی و رفتارهای
نامطلوب و نظم مقررات حرکتی بر اساس گروه های حرکتی بسیار مهم می باشد. در مجموع
تحول و پیشرفت حرکت بین سازه های حرکتی در زمینه ی چگونگی شکل گیری این همبستگی و
تقریبا عوامل مؤثر و عوامل هر دو سطح تصمیم گیری را در فرایند حرکت تعیین می کنند.
دیگر اینکه عواملی که فضای حرکت را تنظیم می کنند و جهت می دهند مانند نظام
ارزشیابی و نمره گذاری باید مورد توجه قرار بگیرد. شناخت دقیق آنها می تواند
موقعیت حرکت را بهبود بخشد.
فصل 2
منابع تعیین هدف های حرکتی
تعریف و تحلیل مفاهیم اهداف حرکت:
صاحبنظران، هدف حرکت را مرحله نهایی یک سلسله فعالیت مستمر می دانند. آنها بین هدف گذاری دو حرکت جدایی قائل نیستند. در نتیجه هدف مرتبط بر فعالیت دو حرکت می باشد و اشتیاق اجرای آن، محرک فعالیت های معین است که از طرف حریف انجام می شود.
در تعیین و تنظیم هدف، اصول زیر را باید در نظر گرفت:
1- اجرای حرکت باید متناسب با هدف حرکتی حریف انتخاب شود تا بتواند به پیروزی منتهی گردد.
اگر در هنگام اجرای عوامل مختلف آن مورد توجه قرار نگیرد، انتظار تحقق پیروزی را نباید داشت.
2- اگر چه هدف هر فعالیت پیش از شروع فعالیت تعیین می شود اما حرکت نباید تغییر ناپذیر و غیر قابل انعطاف باشد. هدفی که در آغاز هر فعالیت انتخاب می شود، هدفی است احتمالی و آزمایشی که ممکن است در فرایند فعالیت، دستخوش تغییراتی شود. هدفی خوب و مطلوب است که از اوضاع و احوال و شرایط واقعی سر چشمه نگیرد و با آن سازگار شود تا بتواند شرایط را تغییر دهد و با این تغییر، تحقق خود را امکان پذیر کند.
3- هدف باید ورزشکار را به فعالیت بر انگیزد و به فعالیت او جهت دهد. چنین امری زمانی امکان پذیر است که هدف های حرکتی با توجه به احتیاجات حرکتی انتخاب شود.
4- هدف حرکتی باید با اوضاع و احوال حریف موافق باشد تا موفقیت حاصل شود. متأسفانه حرکت های تحمیلی در بسیاری از موارد با مقتضیات سازگار نیست.
5- هدف های حرکتی باید به گونه ای باشد که تحقق هر یک از آنها به آسانی امکان پذیر باشد و زمینه ی تحقق هدف های بعدی را فراهم کند.
ضرورت تعیین و تنظیم هدف های حرکت:
تا ورزشکار نداند مقصدش کجاست هرگز نمی تواند گزینش بهترین راه رسیدن به آن بپردازد.
دلیل تحقق نظام حرکتی، تحقق هدف هایی نهایی است. اگر هدف های حرکتی حریف به درستی تحلیل و اولویت های آن به روشنی تعیین شده باشد، امکان پیش روی و کشف نظام حرکتی آن غیر ممکن خواهد بود. اگر ورزشکار نخواهد تغییرات معنا داری در حرکت خود ایجاد کنند، باید دقیقا بداند که چه انتظاراتی از آن حرکت دارد. فعالیت حرکتی زمانی درست اجرا خواهد شد که به هدف و منظور فعالیت حرکتی به روشنی معین شده باشد و پرسش هایی که برای سنجش حرکت تعیین می شود بر اساس نتایج معین شده طراحی شده باشند.
منابع تعیین هدف های حرکت:
از نظر نیازهای مختلف حرکت، منابع تعیین اهدف حرکت متغییر و متفاوت است. ورزشکاران محور تعیین اهداف حرکت را خارج از نیاز، علاقه، رغبت، تمایل و توانمندی حریف بی ثمر می دانند. هر ورزشکار با دانشی که از تجزیه و تحلیل مسائل حرکتی حریف بدست می آورد. هدف های حرکتی پیش بینی شده ای را تعیین می کند. بنابراین ابتدا باید مشکلات حرکتی مشخص شود و سپس بر اساس آن مشکلات، امر مستقل حرکت شکل بگیرد. با توجه به نگرش های مختلف حرکت، ارزش ها و قضاوت های مختلفی بر روی حرکت بدست می آید. از طرف دیگر عوامل متعددی از جمله موقعیت هر حرکت بر اساس نیازها و مهارت های هر ورزشکار با توجه به موقعیت فیزیکی و نگرش های ذهنی نقش مهمی ایفا می کند. اگر اهداف نظام حرکتی با حرکت حریف مقابل سازگار نباشد، نظام حرکتی در درون خود دچار تعارض خواهد شد و در تحقق هدف های خود دچار شکست می شود. از آنجا که تبدیل رفتارهای نامطلوب و یا نسبتا مطلوب هر حرکت عوامل بازدارنده ای هستند که نمی توان آنها را نادیده گرفت. بعد از این مرحله، احساس امنیت مهمترین نیاز حرکت است و باید حرکتی انجام شود که از عوامل تهدید آمیز دور باشد. در صورت عدم همسویی نیازهای حرکتی در ادامه حرکت، خود به خود دچار مشکل می شوند. بنابراین نیازهای حال و آینده ی حرکت طبق فرمول تنظیم شده ای پیش می روند. گاهی هدف های تعیین شده ی حرکت بلافاصله قابل اجرا نیستند، زیرا باید موقعیت و فضای مناسبی ایجاد شده و عوامل اضافی حذف شوند. در صورت عدم مغایرت این اهداف، ارزش های حاکم حرکت در یک لحظه محو و نابود می شوند.
حیطه های اهداف حرکت:
حیطه ی هر حرکت با توجه به ویژگی های هندسی و شکل های مختلف طبقه بندی می شود. معروف ترین طبقه بندی حرکت در حیطه ی روانی حرکتی قرار می گیرد مثلا، اهداف مربوط به فرایند آگاهی، ادراک، تشخیص، تفکر، تصور، قضاوت و استدلال در شناخت راهکار حرکت قرار می گیرند. در هر صورت این اهداف جدا از هم نیستند، بلکه به صورت شبکه ای و یکپارچه و پیوسته در هم تنیده می شوند.
حیطه ی شناخت حرکت:
این حیطه بر یادآوری آنچه انجامش ضروری است تأکید دارد. در این مرحله نخست باید نوع حرکت را تشخیص دهید. سپس الگوی حرکتی حریف را به الگوی حرکتی خود ربط دهید. در این مرحله هدف حرکتی از ساده ترین سطح حرکت تا پیچیده ترین تنظیم می شود. این اهداف در شش سطح قرار می گیرد.
1- علم و دانش:
هنگام اجرا یا بازشناسی حرکت، اندیشه های حرکتی در تقابل یکدیگر قرار می گیرند در این سطح صرفا جنبه ی فهمیدن حرکت و اطلاعات و معلومات در این سطح صرفا جنبه ی فهمیدن حرکت و اطلاعات و معلومات کسب شده با منبع یادگیری مقایسه می شود. شناخت این مرحله شامل دانش اجرای فن، دانش واقعیت های زمانی و مکانی آن، دانش راه ها و روش های برخورد با آن، دانش امور کلی و جزئی، دانش راه های ویژه و نحوه ی ارائه ی آنها، دانش روان و توالی ها، دانش طبقه بندی قسمت های مختلف اجرای فن، دانش ملاک های ارزشی، دانش اصول و قوانین، دانش نظریه های احتمالی است. این سطح یادگیری، متکی بر خلاقیت می باشد و گاهی ورزشکار با استفاده از مسائل جزئی و اطلاعات حرکتی بی ربط حرکت نوین می آفریند.
2- درک و فهم حرکت:
اجرای حرکت در این سطح، عبارت است از توانایی پی بردن ورزشکار به مفهوم یک قسمت از حرکت و تبیین راه هایی برای جلوگیری و یا غلبه بر حرکت حریف می باشد. اجرا در این سطح، مستلزم آگاهی از اصول و شرایط است. این سطح به اجزاء جزئی دیگری تقسیم می شود که عبارتنداز:
الف- مهارت تغییر شکل: ورزشکار باید بتواند حرکت خود را از شکلی به شکل دیگر تغییر دهد بدون اینکه معنی و محتوای آن حرکت دگرگون شود.
ب- شناخت نسبت های حرکت:اهمیت نسبت هر حرکت ممکن است مستلزم نظم بخشی و تنظیم مجدد حرکت ها به صورت ترکیبی تازه به وجود آید. در واقع ورزشکار با درک واقعیت های حرکت دست به تدابیر تازه و گوناگونی می زند و یک نوع بازآرایی در حرکت ایجاد می کنند. به عبارت دیگر ورزشکاران در تشخیص نکات مختلف حرکت و جدا کردن هر قسمت از قسمت های دیگر، استنباط های مختلفی را بدست می آورند.
پ- القاء حرکت: این کار مهارت ورزشکار را در تعمیم دادن یا چگونگی به کارگیری حرکت را در طول زمان و مکان به منظور پیش بینی نتایج خاص، در نتیجه ی تفسیر حرکت حریف، روال ها و روند های هر حرکت را با توجه به شرایط به وجود آمده نسبط می دهد و نتیجه گیری می کند.
3- کاربردی کردن حرکت:
اهداف در این سطح عبارتند از: توانایی استفاده از مفاهیم و قوانین و اندیشه ها، فرضیه ها و روش ها در موقعیت مناسب، بدون اینکه حریف بتواند راه حل جدیدی ارائه دهد.
4- تجزیه و تحلیل حرکت:
این نوع مهارت به تجزیه و تحلیل مربوط می شود که در سطحی نسبتا بالاتر از مهارت های مربوط به فهمیدن و کاربرد قرار دارند. در فهمیدن، تأکید بر درک قسمت های مختلف حرکت و تعمیم حرکت مناسب و ربط دادن آن با مفاهیم و مسائل حرکتی حریف است. در این حال بر یافتن و تحلیل روابط بین اجزاء و نحوه ی سازمان یافتن آنها تأکید می شود. به عبارت دیگر تجزیه و تحلیل حرکت متضمن داشتن توانایی تجزیه کردن یک موضوع حرکتی به اجزاء تشکلیل دهنده ی آن و مشخص کردن ارتباط اجزاء با یکدیگر و نیز درک نحوه ی سازمان یافتن اجزاء یک کل با یکدیگر است. تجزیه و تحلیل را به عنوان یک هدف حرکتی می توان به سه سطح جزئی تر تقسیم کرد. در سطح اول از ورزشکار انتظار می رود که موضوع را به اجزاء تشکیل دهنده ی آن تجزیه کند تا عناصر حرکتی مورد تحلیل را شناسایی و دسته بندی کند. در سطح دوم ورزشکار باید روابط میان عناصر حرکت را مشخص کند تا پیوند ها و کنش های متقابل آنها تعیین شود و سطح سوم، شامل شناخت اصول سازمانی حرکت، یعنی آرایش و ساخت موضوع آن که به صورت یکپارچه پیوند می خورد.
5- ترکیب:
در این مرحله ورزشکار می تواند عواملی را که در مرحله تجزیه و تحلیل از همدیگر جدا کرده بود به شیوه ای نو برای انجام منظوری جدید با یکدیگر ترکیب کنند. به بیان دیگر ترکیب مستلزم در هم آمیختن قسمت هایی از دو حرکت به صورت یک کل تازه و نسبتا انسجام یافته است. در این مرحله پیوستگی عوامل به گونه ای جدید به معنی تازه و ایجاد ساختار حرکتی جدید منجر می شود. با این حال این کار در محدوده ی تعیین شده و در چهارچوب روشی خاص انجام می گیرد.
6- ارزشیابی حرکت:
در واقع با نتیجه گیری یا عدم نتیجه گیری حرکت، توانایی های کمی و کیفی آن مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
حیطه ی عاطفی حرکت:
دامنه ی رفتاری حیطه ی عاطفی به حدی وسیع است که سنجش اجزاء حرکت و عمق ارزش های کسب شده در این حیطه کاری لحظه ای می باشد. در اینجا ارزشیابی درجه ی تحقق اهداف نیاز به فراهم نمودن دامنه ای برای خنثی نمودن قسمت هایی از حرکت و به تعادل درآوردن کل حرکت دارد.
زمینه های شناختی عاطفی حرکت نیز به پنج سطح طبقه بندی می شود. سطوح مختلف اهداف در حیطه ای عاطفی عبارتند از:
1- دریافت و توجه کردن:
این دسته از هدف های حرکت، شامل
رفتارهایی است که از الگوهای حرکتی جزئی نشأت می گیرد و میل به انجام نگرش خاصی را
نمایان می سازد. در این مرحله حرکت به نوع خاصی از هنر یا الگو توجه می کند. توجه
به یک پدیده حرکتی، نخستین گام طراحی حرکت
می باشد.
2- پاسخ به محرک:
پاسخ دومین سطح اهداف حرکت در حیطه ای عاطفی است. در این سطح ورزشکار ابتدا تمایل به پاسخ و سپس اشتیاق به پاسخ دارد. معنای تمایل به پاسخ این است که ورزشکار آنچه را دریافت کرده است دنبال می کند یا قانون آن حرکت را قبول می کند. سپس اشتیاق برای انجام حرکتی را دنبال می کند.
3- ارزش گذاری:
سومین سطح هدف های حرکت در حیطه ای عاطفی، ارزش گذاری است. در این مرحله واقعه ی حرکتی یا الگوی حرکت تحت تأثیر الگوی اجرا شده قرار می گیرد و سپس از ارزش گذاری یا الگوی مورد نظر را رد می کند یا می پذیرد و این پذیرش دوام و ثبات پیدا می کند. هر حرکت رفتار حرکت قبلی را هدایت می کند. در حقیقت در سطح نهایی به نسبت ارزش هر حرکت تکلیف حرکت بعدی مشخص می شود و رفتار حرکت را هدایت می کند.
4- سازماندهی ارزش های حرکت:
سازماندهی حرکت سطحی بالاتر از ارزش گذاری است و آن عبارت است از: ادغام ارزش های مختلف و رفع تناقص ها بین آنها یک نظام حرکتی پایدار و منسجم شکل می گیرد. در این سطح از حرکت پس از اینکه حرکت ها نسبت به ارزش های درونی خود بر یکدیگر تأثیر گذاشتند و به نحوه ی با یکدیگر تطبیق یافتند، یکی بر دیگری برتری پیدا می کند. در اینجا از درون یک نظام حرکتی با معیارهای موجود خود، رابطه ی آنها را بررسی می کند و تشخیص می دهد که کدام یک از این ارزش ها پایدارتر و مسلط تر است.
5- درونی شدن ارزش های حرکت:
در این سطح از حوزه ی عاطفی حرکت در ورزشکار نوعی شخصیت تثبیت شده پدید می آورد.
حیطه های روانی- حرکتی:
در این مرحله، مهارت در انجام یک
فعالیت حرکتی ، مستلزم درک و شناخت بهتر و درک موقعیت و مکان مناسب است. بر این
اساس اعمال روانی و حرکتی که توسط اندام های مختلف بدن انجام می گیرد، هماهنگی
وجود دارد. بدون دقت در عمل نتیجه ی مطلوب حاصل
نمی شود. در این مرحله وقتی ورزشکار سطوح پایین تر حرکت را طی کرد و به سطوح عالی
تر حرکت رسید به گذراندن پنج مرحله نیاز خواهد داشت که عبارتند از:
1- مشاهده و تقلید:
در این مرحله ورزشکار با مشاهده ی رفتار حرکتی مربی که مشغول انجام مهارت مورد نظر است- می پذیرد. ورزشکار به ترتیب، وقوع حرکات، رابطه ی موجود بین آنها و سرانجام نتیجه ی نهایی حرکت را به دقت مشاهده می کند. نتیجه ی توجه و مشاهده این خواهد بود که از حرکات و فنون تقلید کند. هنگام تقلید کردن ورزشکار می کوشد تا حالات خاصی از رفتار مورد نظر را همان طور که مربی انجام داده است، تقلید می کند.
2- اجرای حرکت فعال:
در این مرحله سطح یادگیری اندکی بالاتر از مرحله ی قبلی است و در آن از روش تقلید ساده دور می شویم و به مرحله ی اجرای آگاهانه تر حرکت می رسیم. در این مرحله اجرای مهارت به سه سطح فرعی اجرای آگاهانه دستور العمل ها، انتخاب بهترین روش ها با استفاده از تمایل و وابستگی به حرکات حریف انجام می گیرد.
3- دقت در عمل:
اجرای عمل در این مرحله به دقت و
سرعت عمل مناسب انجام
می گیرد. ورزشکار در این مرحله با دقت و سرعت و ظرافت فن را اجرا می کند. او در
این سطح، توانایی های کنترل اعمال خود را بر حسب نیازها پیدا کرده است. مثلا حرکت
خود را سریع تر یا کند تر انجام دهد یا مسیر حرکت خود را تغییر می دهد. در این
مرحله نظارت و راهنمایی مربی و تمرین و تکرار مانند مراحل قبل، نقش ارزنده ای
خواهد داشت.
4-هماهنگی بین حرکات:
هماهنگی بین حرکت ها یعنی برقراری ارتباط بین مجموعه ای از اعمال با رعایت نظم و کارایی لازم. در این سطح از اجرا، ورزشکار توانایی انجام دادن هماهنگ چندین حرکت را به طور هم زمان به دست می آورد.
5- عادی شدن حرکات:
این سطح بالاترین مرحله ی یادگیری در حیطه ی روانی- حرکتی است که طی آن، ورزشکار به طور خودکار به انجام دادن کارهایی دقیق و موزون عادت می کند. به عبارت دیگر ورزشکار در این سطح با فکر کردن و مصرف انرژی بهینه برای هماهنگ کردن فعالیت ها و تنظیم و توالی حرکت ها نیاز دارد و اغلب فعالیت های او به طور خودکار صورت می گیرد. مثلا مهارت در رانندگی که راننده بدون فکر کردن و تصمیم ارادی عکس العمل مناسب نشان می دهد.
فصل 3
مراحل تحلیل و تنظیم یک حرکت
هدف های حرکت با توجه به وضعیت های مختلف متفاوت می باشد. اهداف با توجه به نظارت مستمر قابل مشاهده و اندازه گیری هستند.
مراحل اهداف حرکتی عبارتند از:
1- تعیین هدف های کلی حرکت
2- تبدیل اهداف کلی به اهداف جزئی
3- تعیین هدف های واسطه
4- بازنگری و تعیین مجدد اهداف حرکتی
مراحل چهار گانه ی فوق نه تنها در طراحی بلکه برای اجرا هم در یک زمان محدود امکان پذیر است.
تعیین هدف های کلی حرکت:
هدف های کلی مهارت هایی کسب شده از
جریان حرکت را بیان
می کنند. در واقع هدف های کلی به علت عدم صراحت، مهم و تا حدودی مقایسه ای به هدف
های وابسطه ای به زمان بیشتری برای تحقق نیاز دارند. به همین دلیل این اهداف جهت
عمومی فعالیت را تعیین می کنند.
تبدیل اهداف کلی به اهداف واسطه ای:
هدف های واسطه ای از هدف های جزئی سرچشمه می گیرند و نسبت به اهداف کلی نقش واسطه و پشتیبان را ایفا می کنند.
هدف های واسطه ای مراحل رسیدن به هدف نهایی را آسان تر و حتی سریع تر می کنند.
تبدیل هدف های واسطه ای به رفتارهای حرکتی جدید:
هدف های حرکتی جدید با توجه به بسط و گسترش اهداف کلی در ارتباط با واسطه ها شکل می گیرند. یعنی دقیقا بعد از استفاده از یک واسطه عمل یا رفتار خاصی را تعریف می کنند.
ویژگی های هدف های جدید:
یک هدف حرکتی جدید باید دارای ویژگی های زیر باشد:
1- رفتار حرکتی مورد انتظار قابل اندازه گیری باشد.
2- موقعیتی که رفتار حرکتی جدید ایجاد می کند صریح و روشن باشد.
در واقع شناخت موقعیت جدید و محدودیت هایی که از نظر زمان اجرا مشخص می کند و مانع سردرگمی و آشفتگی در اجرا می شود.
3- تعیین درجه ی موقعیت اجرا:
هنگام اجرا باید نسبت موفقیت حرکت ارزشیابی شود. در نتیجه سطح اجرا، معیارهای مشترک و محکمی هستند که بر اساس آنها حرکت رو به جلو پیشرفت می کند و شایستگی حرکتی و تکنیکی ورزشکار معین و بررسی می شود.
کارکردهای هدف های حرکتی خوب:
1- تمرکز روی برنامه ریزی حرکت:
اغلب تعیین ارزش گذاری حرکت خوب به طراحی حرکت و تعادل مطلوبی که حرکت باید داشته باشد، ارتباط پیدا می کند. اگر هنگام اجرای حرکت تعادل مناسب برقرار نباشد، اهداف تعیین شده در سطح مطلوب انجام نمی پذیرد.
2- طراحی رخدادهای حرکتی مؤثر:
در فرایند حرکت هر نوع فعالیت باید
در جهت تکمیل حرکت قبلی و با توجه به رخدادهای حرکتی حریف طراحی و اجرا شود. به
بیان دیگر در یک رخداد حرکتی، طراحی حرکت باید معطوف به مسأله و
حل مسأله شود. به هر حال فعالیت ورزشکار باید سبب شود که حریف مطابق هدف های حرکتی
شما تنظیم شده بیندیشد و عمل کند. رخدادهای حرکتی باید موقعیت مناسبی را برای
ورزشکار فراهم کند تا منجر به پیروزی وی شود. زیرا انواع مختلف رخدادهای حرکتی
نیازمند موقعیت های مختلف اجرا می باشند. نخستین گام مناسب برای طراحی حرکت این
است که هر فعالیت با توجه به دو فعالیت حرکتی (فعالیت حرکتی حریف و فعالیت حرکتی
جدید) و بر اساس اهداف کلی حرکت تنظیم شود. شناخت افعال حرکتی بر اساس اهداف کلی
حرکت تنظیم شود. شناخت افعال حرکتی بر اساس تمایزها و تفاوت ها و تضادها، ترجیح
دادن و... مبین اجرای اصول حرکت مطلوب می باشد. اما نباید فراموش کرد که اجرای
اهداف نباید اطلاعات مورد نیاز را در اختیار حریف بگذارد. بلکه در فرایند اجرا
باید فعالیت های حرکتی برای حریف گنگ و نامفهوم باشد.
3- طراحی شیوه های حرکتی معتبر:
انعطاف و پویایی در عامل بسیار مهم
و قابل توجه در فرایند ارزش گذاری نتایج حرکت هستند. انعطاف به ورزشکار کمک می کند
تا
نحوه ی اجرای حرکت را با حالت معتبر و مناسب تری اجرا نماید و پویایی حرکت می
تواند در صورت لزوم برای برطرف کردن مشکلات حرکتی خود، تلاش کند.
4- اجرای مؤثر حرکت:
چگونگی نحوه ی ارزش گذاری حرکت را تعیین می کند و بر نحوه ی اجرای مؤثرتر حرکت اثر می گذارند. اگر حریف بتواند نتایج فعالیت حرکتی شما را تشخیص دهد، هرگز فرایند اجرا به طور مؤثر اتفاق نخواهد افتاد. باید تلاش کنید تا حریف نتواند علت و معلول حرکت شما را کشف کند. حتی گاهی لازم است که ورزشکار نتیجه ی خاصی را از حرکتش طلب نکند، بلکه باید در فرایند اجرای حرکت مهارت خاصی را به دست آورد تا حریف را گیج و سردرگم کند.
گام دوم: تحلیل و تعیین موقعیت حرکت:
در این مرحله ورزشکار بررسی
رخدادهای حرکت ضروری به نظر می رسد. پس از تعیین رخدادها، روابط بین اهداف تعیین
شده و به دنبال آن نوع ارتباط بین رخدادهای حرکتی باید بررسی شود تا سلسله مراتب
فعالیت ها مشخص شود. علاوه بر تعیین سلسله مراتب
فعالیت ها، نحوه فعالیت آن را پیش بینی کند و نقطه ی اوج فعالیت ها را بر اساس
ارزشیابی تشخیصی معین کند. بنابراین تحلیل و تعیین موقعیت حرکت فرایندی است که در
آن نوع ارتباط بین حرکت ها بر اساس ارزشیابی تشخیصی تحلیل و تعیین می شوند.
1- رخدادهای حرکتی:
به مجموعه فعالیت های ورزشکار در یک زمان معین برای تحقق هدف معین رخداد حرکتی گفته می شود. بنابراین رخدادهای حرکتی شامل دو قسمت فعالیت ورزشکار و فعالیت حریف می باشد.
الف- فعالیت ورزشکار: در طراحی حرکت، ورزشکار اهداف حرکت را به گونه ای انتخاب می کند تا انتظارات پیش بینی شده فراهم شود. این دسته از اهداف حرکت وقتی ارزشمند هستند که در جهت هدایت و تضعیف فعالیت حرکتی حریف تنظیم شده باشند. در بسیاری از فعالیت های حرکتی، نظارت بر عملکرد حرکتی حریف اهمیت دارد. چرا که بازخورد و تقویت و اصلاح فعالیت حرکتی بر اساس اهداف حرکتی راهنمای مناسبی است. برای ورزشکار این نکته که یک رخداد حرکتی، دقیقا چه نقشی را ایفا می کند و چه قدر می توان از آن انتظار داشت، بسیار مفید خواهد بود.
ب- فعالیت حریف:
برای بسیاری از ورزشکاران دانستن دقیق اهداف یک رخداد حرکتی برای دستیابی به نتایج مورد انتظار کمک می کند. ممکن است نداند برای دستیابی به نتایج حرکت چگونه بررسی شود. در نتیجه بسیار مفید خواهد بود که بداند به چه چیز نیاز دارد و چه نوع فعالیتی را باید انجام دهد با به نتیجه ی مورد انتظار برسد.
وقتی که نتایج حرکتی معین شدند، باید فعالیت هایی که برای رسیدن به چنین نتایج یادگیری انجام می دهند، تجارب یادگیری گفته می شود. تجارب یادگیری باید متناسب با اهداف حرکت و متنوع باشند. مربیان نباید ورزشکار خود را محدود به چند فعالیت حرکتی کند. یعنی ورزشکار می تواند از میان تعداد تقریبا نامحدودی از تجارب یادگیری، آن دسته از فعالیت ها را که بیشترین احتمال دستیابی به اهداف را فراهم می کند، انتخاب کند.
2- رابطه بین اهداف حرکتی:
در تحلیل و تعیین موقعیت حرکتی باید به گونه ای هدف های حرکتی را مرتب کنیم که اجرا ساده و تحلیل برای حریف مشکل باشد. در ضمن سلسله مراتب هدف های حرکت باید بر اساس ارتباط آنها با یکدیگر تعیین شود. معمولا هدف های حرکت با همدیگر به سه صورت ارتباط دارند:
1- ارتباط اهداف بین دو حرکت (ارتباط مقایسه ای)
2- فهم تقدم حرکت نسبت به حرکت های دیگر(ارتباط هم تراز)
3- انتخاب حرکت های ترکیبی نسبت به اهداف حرکت(ارتباط دو سویه)
در هر صورت هدف باید به گونه ای تنظیم شود که مفاهیم حرکتی، پیوسته و مرتبط با یکدیگر عرضه شوند تا ورزشکار به نتیجه ی مطلوب برسد.
3- تعیین رفتار حرکتی:
تعیین رفتار حرکتی مهارت ها و توانایی هایی است که ورزشکار باید قبل از شروع یک فعالیت حرکتی تصمیم گیری کند.
4- ارزشیابی حرکت:
ورزشکار باید بتواند بین دو تصمیم طبق ارزشیابی رفتار حرکتی حریف یکی را انتخاب و اجرا کند. این ارزشیابی باید وسیله ای باشد تا میزان آگاهی را از آنچه می داند بیازماید.
5- تعیین اولین گام حرکت:
معمولا برای تعیین نقطه ی شروع از
ارزشیابی تشخیص استفاده
می شود تا ورزشکار بتواند نخستین گام حرکت، یعنی نقطه ی شروع حرکت خود را مشخص
کند.
اگر ورزشکار حرکتش را بدون توجه به توانایی و قابلیت های حریف انتخاب کند، نه تنها حرکت مطلوب به وجود نمی آید، بلکه توانایی حرکتش به هدر خواهد رفت.
گام سوم: تحلیل و تعیین محتوا، روش اجرای حرکت:
مرحله ی سوم از طراحی حرکت ، تحلیل و تعیین محتوا، روش و وسیله تناسب با هدف ها انتخاب و تنظیم می شوند.
آشنایی با اصول تنظیم و تحلیل محتوای حرکت هم به تنظیم و ابداع روش های مناسب می باشد. در این مرحله تحلیل اجمالی از چگونگی اجرا انجام می شود تا ورزشکار همواره فعالیت خود را بر اساس طرح پیش بینی شده ای پی ریزی کند. با این کار او می تواند نگرش مطلوب و منطقی در زمینه ی حرکت بدست آورد.
الف- تحلیل و تعیین محتوای حرکت:
محتوای هر حرکتی بر اساس هدف های
آموزشی تهیه و تنظیم
می شود. حرکت های ارائه شده باید دقیقا با هدف های کلی، واسطه ای و پشتیبان همسو
باشند.
شیوه های تجزیه و تحلیل محتوای حرکت:
تجزیه و تحلیل محتوای حرکت، یک روش علمی برای ارزشیابی و منظم پیام های حرکتی می باشد. برای اینکه تجزیه و تحلیل محتوای حرکت ارزش علمی داشته باشد، باید از قواعد دقیق و مشخص پیروی کند و حداقل دارای چهار خصلت زیر باشد:
1- واقعی بودن حرکت:
تجزیه و تحلیل محتوای حرکت، مستلزم آن است که بررسی انجام شده آن قابل باز بینی و بازسازی باشد. یعنی هر ورزشکار بتواند همان نتایج را بدست آورد. بنابراین لازم است معیارهای بررسی و ارزیابی صریح و روشن و مشخص باشد.
2- نظم و ترتیب:
منظور از منظم بودن حرکت این است که در تجزیه و تحلیل به تمام عناصر موجود در محتوا توجه شود. هدف از منظم بودن تجزیه و تحلیل آن است که انتخاب خود آگاهانه با عناصر قابل انطباق انجام پذیرد.
3- انطباق:
در تجزیه و تحلیل محتوا، استنباط ها و پیشنهادهای فردی بر اساس حرکت حریف تعیین می شود.
4- مقدار عددی:
خصلت مقدار عددی بودن در واقع
جانشین جنبه های ذهنی با مقیاس دقیق قابل اندازه گیری هستند. از لحاظ بررسی حرکت،
هر حرکت، ترکیبی از عناصر قابل تجزیه به شمار می رود که می توان آنها را به واحدها
و روش های خاص طبقه بندی کرد و با شیوه های خاص ارزیابی کرد. در تحلیل عددی
ورزشکار باید معلوم کند چه ویژگی ای در حرکت تأکید می شود. در کنار تحلیل عددی، می
توان به تجزیه وتحلیل همبستگی نیز توجه داشت. این نوع تحلیل مشخص می کند که ارتباط
عناصر حرکت چگونه است و چه عواملی آنها را به یکدیگر پیوند می دهد. آیا اجزاء حرکت
یکدیگر را جذب می کنند یا دفع
می کند؟ آیا عناصر و اجزاء حرکت ارتباط و تسلسل لازم را دارد یا نه؟
مراحل تحلیل محتوای حرکت:
در تحلیل محتوای حرکت، ورزشکار بر اساس یک روند منظم و خاص پیش می رود.
مراحل تجزیه و تحلیل محتوا عبارتند از:
1- مشخص ساختن هدف تحلیل حرکت:
برای جلوگیری از استنباط غلط، ضروری است که ورزشکار هدف خود را از بررسی محتوای حرکت کاملا مشخص کند. هر چند تحلیل محتوای حرکت صریح تر و مشخص تر باشد. انتخاب عمل حرکتی مناسب تر صورت خواهد گرفت. علاوه بر این انتخاب روش مقابله با حرکت حریف جهت حرکت حریف را مختل می کند.
2- بکارگیری نمونه های قابل اجرا:
پس از تجزیه و تحلیل حرکت حریف و بررسی تمام پیام های موجود در محتوا، نوبت به تعیین هدف حرکتی می باشد. به ناچار باید نمونه ی حرکتی را انتخاب کنید تا نزدیک به حرکت حریف باشد و یا درصدد ویرانی و براندازی حرکت حریف باشد.
3- تقسیم حرکت مورد بررسی به واحدهای مختلف:
یکی از مشکلات بررسی و تحلیل حرکت، عدم امکان تعیین حدود واحدهای حرکتی است. زیرا هر واحد حرکتی فضای مشخصی را اشغال نمی کند و لزوما اجرای هر حرکت در هر نوبت کلیشه ای انجام نمی گیرد. به همین منظور ویژگی های هر واحد حرکتی باید مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد.
4- طبقه بندی واحدهای حرکتی:
در هر بررسی حرکت اصل کلی آن است که تحلیل هر حرکتی با یک نظم و ترتیب انجام شود. بنابراین در این مرحله، باید واحدهای مورد بررسی را بر اساس موقعیت و اولویت ارزش گذاری و طبقه بندی کرد.
5- ارزیابی عیب های حرکت:
سنجش و عیب یابی حرکت با روش های
مختلف صورت می گیرد. روش ارزیابی حرکت به هدف حرکت بستگی دارد. در ارزیابی به
تجزیه و تحلیل موقعیتی و یا تجزیه تحلیل عیب ها و تجزیه و تحلیل همبستگی و تجزیه و
تحلیل نیروها و جهت ها استفاده می شود. تجزیه و تحلیل نیروها و جهت ها، بیشتر به
شدت و ضعف و وسعت حرکت و اهمیت عناصر مورد نظر در محتوای حرکت امکان پذیر می باشد.
در حالی که در تجزیه تحلیل همبستگی روابط و همبستگی عناصر حرکت توجه می شود. در
تجزیه و تحلیل جهت گیری، گرایش ها و عقاید پنهان در حرکت باید بررسی و تحلیل شود.
به هر حال اگر ورزشکار به روش ها و مراحل تحلیل آشنایی نداشته باشد، هرگز قادر به
ارزشیابی و انتخاب صحیح حرکت نخواهد بود. زیرا برای انتخاب حرکت
نمی توان بدون ضابطه عمل کرد.
سؤال های زیر حداقل ضوابط هستند که هر ورزشکار باید در هنگام انتخاب محتوای حرکت ارزیابی می کند:
1- آیا محتوای رفتار حرکتی حریف را
که انتظار داریم، در حریف
می بینید؟
2- آیا محتوای حرکت بر اساس توانایی های ذهنی تهیه شده است؟
3- آیا محتوای حرکت انتخابی شما با حرکت حریف تناسبی دارد؟
4- آیا محتوای حرکت حریف با مفاهیم علمی حرکت تناسبی دارد؟
5- آیا محتوای حرکت با مدت زمان تخصیص یافته انطباق دارد؟
تهیه و تنظیم محتوای حرکت:
یکی از اصول فهمی که باید در طراحی حرکت مورد توجه قرار گیرد، تهیه و تنظیم محتوای حرکت است. به طور کلی اصول و ضابطه هایی که در تهیه و تنظیم محتوای حرکت باید در نظر گرفته شود، عبارتند از:
1- میزان درک حریف:
محتوای حرکت بر همه ی افراد با قابلیت های متفاوت، فرصت هایی را فراهم می کنند.
2- اصول و قوانین علم حرکت:
مفاهیم موجود در محتوای حرکت را باید در عوامل مختلف جستجو کرد. هر حرکت با قوانین و اطلاعات حرکت حریف تطبیق می یابد. در تهیه و تنظیم حرکت باید به محتوای حرکت حریف رجوع کنید. در این زمینه، توجه به اصول و مفاهیم کلیدی حرکت حریف اهمیت خاصی دارد.
3- شیوه اجرای حرکت:
اجرای حرکت در هر نوبت، بر اساس
شیوه ای خاص، سازماندهی
می شود. هر فن ساخت ویژه خود را می طلبد و روش ها و قواعد اساسی ویژه خود را دارد.
4- توالی حرکت:
محتوای حرکت، باید در یک خط سیر مشخص و به صورت منطقی و توجه ساخت ویژه ی آن تهیه و تنظیم می شود. زیرا ساختار هر حرکت بر اساس یک سلسله مراتب شکل گرفته است. ترتیب توالی منطقی حرکت به گونه ای که می تواند آن را در یک فرم و شکل قرار داد.
5- اطلاعات و آمار حرکت:
ارقام و آمار حرکت باید متناسب با شرایط و نیازهای حرکت حریف باشد. یعنی بر اساس ارزش ها و اطلاعات حرکتی حریف تنظیم می شود.
6- شناختن ارزش های اصلی حرکت:
مفاهیم موجود در محتوای حرکت بر اساس تحلیل رشد حرکت تحلیل و بررسی می شود. محتوای واقعیت های حرکت باید طوری انتخاب و تنظیم شود که در واقعیت های مهم و به هم پیوسته، به پرورش فکر خلاق انجامد.
7- انطباق با زمان حرکت:
تهیه و تنظیم محتوا باید بر مبنای پیش بینی مدت زمان حرکت باشد.
ب- تحلیل و تعیین روش حرکت:
روش حرکت، یکی از عوامل اصلی در فرایند طراحی حرکت به شمار می رود. زیرا تعیین کنند، نوع وظایف حرکت و زمینه ساز حرکت جدید چیست. حرکت یک فعالیت خنثی نیست. بلکه فعالیتی است هدفمند و تعاملی درفرایند عمل و عکس العمل. فرایند حرکت خلال فعالیتی هوشمند انجام می گیرد. در واقع ورزشکار با تجزیه ی حرکت و درک زمان، طراحی حرکت را پیش می برد. چون تحلیل و تعیین فعالیت حرکتی، مراحل مختلف رخداد حرکت را تشریح می کند و چگونگی فرایند حرکت را بر اساس برنامه ی پیش رونده، اصلاح می کند.
تنوع در حرکت، این فرایند را جالب و جذاب می کند. حرکت مؤثر همواره به تنوع در روش می انجامد. اما این راهبردها و شیوه ها باید به صورت معقول و منطقی صورت پذیرد. ورزشکار باید چهار معیار: اهداف، سبک های حرکتی مختلف، نوع محتوای حرکت حریف، انتخاب حرکت مناسب بر اساس حرکت حریف را نظر گرفته بگیرد. ورزشکار به هیچ وجه بدون تحلیل موقعیت اقدام به تعیین روش حرکت نکند.
ج- تحلیل و انتخاب حرکت:
در فعالیت حرکتی، ورزشکار باید
تلاش کند شرایط لازم را برای مهار یا غلبه بر حرکت حریف فراهم سازد. بی تردید
آشنایی با مفهوم صحیح و منطقی هر فن پایه و اساس درک مباحث و مسائل متعدد حرکت
می باشد. بنابراین اگر مفهوم حرکت را
ندانید و جایگاه آن را در روند حرکت نشناسید، هیچگاه نخواهید توانست به طور عملی
مشکلات حرکتی را مرتفع کنید.
تحلیل حرکت:
در بسیاری از کلاس های آموزشی، بدون کوچک ترین توجه به مفهوم صحیح فن، فقط مربیان اجرای فن را بدون توصیه های جانبی تدریس می کنند. در حالی که مفهوم فن بسیار فراتر می باشد. اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که در تعریف علمی فن، بیشتر به دنبال تجدید حدود و مشخصات فن مورد نظر هستیم و کلیه ی امتیازات و ارزش های مرتبط با آن را باید در نظر می گیریم. بنابراین وزشکاری که فقط به دنبال اجرای فن باشد، هیچگاه نمی داند چرا و به چه صورت و در چه مراحلی در جریان اجرای حرکت نقش اصلی خود را ایفا کند.
به دلایل یاد شده، عده ای از
ورزشکاران به جای اجرای فن به دنبال ارتباط حامل هایی هستند. برای ایجاد ارتباط صحیح و مؤثر و پایداری حرکت
در هر مرحله از حرکت، موضوعی به عنوان پیام حرکتی در میان می باشد تا عمل جایگزین
تحقق پیدا کند. اما برای استفاده از حامل
ها یا راه حل ها برای برقراری ارتباط با حرکت حریف، ناگزیر از انتخاب یک یا چند تا
از آنهاست. در این صورت ورزشکار
می تواند حرکت قابل قبولی انجام دهد. ممکن است مربی یا ورزشکار طرز تلقی خاصی از
اجرای یک حرکت داشته باشند. اما به هر حال هر حامل و طریقی که مربی یا ورزشکار بر
می گزیند تا بدان وسیله پل ارتباط برای برقراری بین دو حرکت پیدا کند. بنابراین حق
داریم راه حل های مختلف را بدانیم و آشنایی با راه حل های متعدد و فراوان تری در
اختیار داشته باشیم. بنابراین بر اساس تحلیل ارائه شده می توان شرایطی به وجود
آورد که در آن شرایط، اجرای حرکت آسان تر، سریع تر، بهتر، با دوام تر و پایدارتر و
مؤثرتر باشد.
انواع حرکت ها:
همه ی انواع حرکت ها (حرکت مستقیم،
پیچی، چرخشی، مورب و...) از نظر نقشی که در فرایند اجرا دارند، می توانند به دو
دسته تقسیم شوند: انواع حرکت های معیاری و انواع حرکت های تسهیل کننده، حرکت های
معیاری که بر اساس آموخته های ورزشکار و بر اساس کارایی خاصی به کار می روند. اما
حرکت های تسهیل کننده جزئی از معیارهای مورد نظر فن هستند و نقش آنها برای درک
بهتر و یا بررسی حرکت حریف و شناسایی و بدست آوردن اطلاعات بیشتر از
پدیده ی حرکت و فعالیت مورد نظر است و نباید این تجربه ی حرکتی نادیده گرفته شود.
در واقع حرکت های معیاری اجرای حرکت را از راه تمرین و مهارت تسهیل می کنند و به
ورزشکار کمک می کند تا مهارت مورد نظر را بدست آورد. بنابراین حضور حرکت های تسهیل
کننده نه تنها در طول حرکت، بلکه در هنگام ارزشیابی نیز لازم و ضروری می باشد. در
مقابل چگونگی انتخاب استفاده از آنها در فرایند حرکت با توجه به شرایط و موقعیت
ضروری است. تحقیقات نشان
می دهد که نقش هر حرکت در انتقال و تفهیم و تأثیر و نقش آن به صورت زیر خلاصه می
شود:
1- اساس قابل لمس و توجه بیشتر به موضوع حرکت
2- فراهم کردن پایه ی لازم برای یادگیری تدریجی و تکمیلی
3- تجربه ی واقعی و حقیقی در اختیار ورزشکار قرار می دهد
4- توسعه و رشد معناداری به حرکت می دهد
5- تجاربی را در اختیار ورزشکار
قرار می دهد که سبب می شود
راه های دیگری را جست و جو کند و در نتیجه به حرکتش عمق و کمال بیشتری بدهد
معیار انتخاب حرکت:
برای استفاده از هر حرکت معیار و ضوابط خاصی وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از: شرایط زمانی و مکانی اجرای آن.
ویژگی های حرکت:
حرکتی که انتخاب می شود باید علاوه بر اینکه بتوانید بر حرکت حریف غلبه کنید. باید بتوانید امکانات جدیدی را برای خلق حرکت های نوین ایجاد کنید. علاوه بر این کیفیت حرکت را افزایش دهید و حریف را به پاسخگویی و تحریک واکنش تشویق کنید.
ویژگی های فنی حرکت:
مهمترین ویژگی های فنی حرکت را می توان به صورت زیر بیان کرد:
1- توانایی انتقال پیام حرکتی
2- قابلیت بازگشت یا جابجایی
3- سهولت اجرا
4- سهولت دستکاری و تغییر
5- قابلیت تبدیل یا تداخل در فن دیگر
امکانات اجرایی حرکت:
مهمترین عواملی که در اجرای حرکت تأثیر می گذارد عبارتند از:
1- حرکت انتخاب شده باید متناسب با حرکت حریف باشد
2- وضعیت و اندازه ی حرکت مورد نظر باید قابل استفاده در وضعیت موجود باشد
3- حرکت انتخاب شده باید در زمان مناسب اجرا شود
4- اجرای حرکت حتی المقدور با صرف انرژی کمتر باشد
5- تا حد امکان اجرای حرکت غافل گیرانه باشد
گام چهارم: تحلیل و تعیین نظام حرکتی:
چهارمین مرحله از طراحی حرکت، تحلیل و تنظیم نظام حرکتی است. طراحی حرکت یک فرایند چرخشی است که می تواند بارها اتفاق بیفتد. اجرایی معنادار است که با توجه به فرایند حرکت حریف تبیین شود. اینگونه اجرا ارزشمند بودن یا نبودن طراحی حرکت را مشخص می کند. به عبارت دیگر فرایند اجرای دو حرکت مکمل یکدیگرند و تغییر در هر یک باعث تغییر در دیگری می شود. تغییر در اجرا باید مبنی بر حرکت حریف باشد. همینطور ارزشیابی حرکت باید پس از اجرا انجام شود. زیر نظام ارزشیابی نشان دهنده ی میزان تسلط ورزشکار بر هدف های حریف است.
هدف از طراحی و اجرای یک برنامه ی حرکتی به چالش کشیدن حرکت حریف و ایجاد تغییراتی در حرکت حریف می باشد تا حریف نتواند برنامه ی حرکتی مورد انتظارش را به سرانجام برساند. همچنین ملاک تشخیص این تغییرات را تعیین می کند. تعیین این موارد نیازمند داشتن اطلاعات در زمینه ی نگرش، دانش و مهارت کافی ابتدا و پایان برنامه است.
ارزشیابی برای هر ورزشکار معنای خاص دارد. این معنای خاص از دیدگاه ها و باورهای ورزشکار در زمینه ی اجرای فن نشأت می گیرد. زیرا ارزشیابی معمولا توجه به اطلاعات ویژه در خصوص برنامه ی حرکت معطوف می باشد. تا بر اساس این اطلاعات قضاوت کرد و تصمیم گیری کنیم. بنابراین ارزشیابی وسیله ای برای گرد آوری اطلاعات درباره ی ارزش یک برنامه ی حرکتی، نتیجه، شیوه، هدف یا استفاده با القوه از رویکردهای گوناگون برای رسیدن به هدف های مشخص شده و معیاری برای تعیین یک برنامه ی حرکتی می باشد.
ارزشیابی آخرین مرحله از مراحل طراحی حرکت است. در این مرحله ورزشکار با استفاده از راه های مختلف، میزان موقعیت حرکت را در دستیابی به اهداف آموزشی تعیین می کند. همچنین ورزشکار می تواند با ارزشیابی و تحلیل آن میزان موفقیت خود را در اجرای مراحل مختلف برنامه حرکتی طراحی شده تعیین کند و اگر نقص حرکتی به وجود آمد درصدد رفع آن باشد.
ارزشیابی صحیح حیطه های تصمیم گیری و تعیین ملاک های قضاوت و اجرای درست کمک می کند. ابتدا عملکرد حرکتی باید تحلیل و بررسی شود. سپس ورزشکار تصمیم درست را اتخاذ کند. در فرایند طراحی حرکت و اجرا، ارزشیابی از اهمیت خاص برخوردار می باشد. زیرا اصلاح و تقویت حرکت مستلزم داشتن دانش و اطلاعات کافی و استفاده از یک حرکت اثر بخش برای بهبود فعالیت در جهت تحقق هدف های حرکت است. ارزشیابی اطلاعاتی از قبیل نقاط قوت و ضعف موجود در حرکت و سنجش میزان آمادگی حریف برای مهار حرکتش می باشد. برای سنجش میزان تغییر رفتار حرکتی حریف همانند ارزشیابی های دیگر به جمع آوری اطلاعات حرکتی تحلیل نتایج به دست آمده و مقایسه ی آنها با حرکتی که در حال اجرا هستید معیار مؤثری می باشد. زیرا با انجام ارزشیابی تشخیص و تحلیل نتایج آن، اولین گام حرکت خود را تعیین می کنید.
مراحل تحلیل و تعیین نظام ارزشیابی عبارتند از:
1- تغییرات مورد نظر باید دقیقا استنباط و تعریف شود. اما این نکته ضروری را نباید فراموش کرد که هدف های مختلفی که از طریق قسمت های مختلف فن مورد تأکید واقع می شوند و باید به صورت روشن و غیر مبهم مشخص شوند.
2- تعیین معیار قضاوت در باره ی عملکرد فن به صورت مطلق یا نسبی تعیین می شود. در واقع بیشتر ارزش های حرکت باید با توجه به معیار موفقیت مورد توجه قرار می گیرد.
3- سرانجام درجه ی درستی حرکت به وسیله ورزشکار نمره گذاری می شود. برای تعیین تغییراتی که در حیطه ی عاطفی و روانی حرکت قرار دارند، روش ارزش گذاری آن را به مراتب مشکل تر می کند.
در هر صورت اگر نتایج ارزشیابی
چندان رضایت بخش نباشد،
می توان دلایل زیر را برای توجیه آن بر شمرد:
الف- مشخص نشدن هدف های حرکتی حریف به طور صریح و روشن و یا متناسب نبودن حرکت انتخاب شده با ویژگی های حرکتی حریف.
ب- مناسب نبودن کیفیت حرکت، به این معنا که محتوای حرکت، متناسب با هدف های حرکتی حریف نبوده است.
پ- عدم تناسب حرکت ها به کار گرفته شده با یکدیگر.
ت- فراهم نشدن موقعیت مطلوب برای اجرا.
ث- ناتوانی ورزشکار در انجام فعالیت حرکتی به دلایل مختلف.
ج- عدم وجود فرصت کافی.
چ- عدم تناسب نحوه ی ارزشیابی حرکت با فعالیت و هدف.
ح- حرکت انجام شده تناسبی با اهداف و زمان ارزشیابی حرکت را بدون وقفه پس از تعیین هدف های حرکت اجرا می کنند.
مسلم است پس از بررسی حرکت حریف و شناخت عوامل مؤثر در آن باید اقدامات لازم را به عمل آورد. درصورت ایجاد مشکل برای رفع نقایص و اشکالات باید به اصلاح برنامه ی حرکتی پرداخت. درحالی که ورزشکار می تواند در اصلاح برنامه ی حرکتی به درستکاری و اصلاح عوامل متعددی اقدام کند که عبارتند از:
1- هدف حرکت را متناسب با نیاز و توانایی انتخاب کند.
2- در صورت نامطلوب بودن، حرکت را بازبینی کرده، محتوایی متناسب با هدف و توان خود انتخاب کند.
3- روش های حرکتی خود را بررسی و تحلیل کند. و در صورت عدم موفقیت باید در روش خود تجدید نظر کند.
4- انتخاب تجارب بکار گرفته شده ی حریف.
5- پیش بینی برای استفاده ی بهتر از حرکت موجود با توجه به امکانات و شرایط موجود.
6- تجدید نظر در حرکت انتخاب شده.
7- تحلیل و بررسی چگونگی و مدت زمان اجرای حرکت.
8- بازنگری اصلاح روش های ارزشیابی حرکت.
به هر حال ورزشکار باید از تجارب حاصل از طراحی و اجرای برنامه ی حرکتی، برای طراحی حرکت بعد. در واقع استفاده بیشتر ارزشیابی و اصلاح مستمر برنامه ی حرکتی می تواند ورزشکار را نسبت به فعالیت های بعدی خود امیدوار سازد و از او ورزشکاری موفق بسازد.
مرحله ی آمادگی حرکت:
بدیهی است برای انجام هر کاری باید آمادگی داشت.
ورزشکار مجبور است خود را برای اجرای حرکت آماده کند. او باید در نظر بگیرد از
حرکت چه می خواهد و چگونگی می خواهد حرکت را اجرا کند، چه هدف هایی را
می خواهد تحقق بخشد، چگونه می خواهد حرکتش را تا پایان استمرار بخشد و سرانجام
حرکت چگونه خواهد بود. علاوه بر این با تسلط کافی حرکتش را اجرا کند. اگر هنگام
اجرای حرکت، ورزشکار با حرکت حریف همکاری لازم را نداشته باشد، حرکت به مفهوم
واقعی و عملی آن صورت نخواهد گرفت. تجربه نشان داده شده است که در شروع مسابقه
افکار ورزشکار هنوز کاملا متوجه ی انجام فعالیت حرکتی نیست. بنابراین بدون تمرکز
حرکت مؤثرتر انجام نخواهد گرفت. چناچه ورزشکار در کاربرد بعضی از حرکت ها مهارت
لازم را نداشته باشد، باید تمرینات لازم را انجام دهد تا مهارت لازم را کسب کند.
مرحله ی اجرای حرکت:
در این مرحله ورزشکار باید نحوه اجرای حرکت سازماندهی شده را مشخص کند. او باید مشخص کند که می خواهد از کجا و چگونه شروع کند و به کجا ختم نماید. موضوع مهمی که ورزشکار در این مرحله باید در نظر داشته باشد این است که از انجام حرکات اضافی و پراکنده اجتناب کند و مرحله ی پایان حرکتش را با توجه به شروع حرکتش تعیین نماید. چرا که در روند اجرای حرکت، در مرحله ی پایان کمی جزئیات تغییر می کند و هر چه به مرحله ی پایان نزدیکتر می شود. امکان دارد که این جزئیات تغییرات بیشتری یابند و پس از مدتی امکان دارد که حرکت دچار حالتی شود که به قول معروف به پوسیدگی و پوکی حرکت انجامد.
مرحله ی خلاصه کردن و نتیجه گیری از حرکت:
نتیجه گیری برای تثبیت حرکت ارائه شده در پایان هر حرکتی لازم است. این کار بستگی به میزان یادگیری و مؤثر بودن روش حرکت ورزشکار دارد. گاهی ورزشکار با تقویت بخشی از حرکت، بین عناصر حرکتی حریف اختلال ایجاد می کند و حرکت حریف ویران می شود. اما این کار باید به گونه ای باشد که ریتم حرکتی خودش از بین نرود.
فصل 4
اجرا(عملیاتی کردن حرکت)
یکی از مراحل مهم فرایند حرکت
عملیاتی کردن فعالیت های طراحی شده می باشد. اگر بهترین برنامه ی حرکتی، خوب اجرا
نشود و یا در اجرای فرایند حرکت به دلایل مختلف با شکست روبرو شوند، ارزش چندانی
نخواهد داشت. بر اساس نوع تصمیم گیری ورزشکار است که خط و مشی رخدادهای حرکتی، طبق
الگوی حرکتی حریف مشخص و معین می شود. با مشاهده و بررسی رخدادهای مختلف در فرایند
اجرای حرکت، می توان همه ی آنها را در چهار مجموعه یا رویکرد کلی با عنوان حرکت
مستقیم، حرکت غیر مستقیم، حرکت تعاملی و حرکت به صورت حل مسأله قرار داد. هر یک از
این چهار مجموعه یا رویکرد، ویژگی ها و کارکردهای خاص خود را دارند و در موقعیت
های
ویژه ای از آنها استفاده می شود.
حرکت مستقیم:
ورزشکاران قبل از اینکه بتوانند
مفاهیم مهمی را کشف کنند و مسائلی را حل نمایند، باید اطلاعات و مهارت های پایه را
کسب کنند. آنها باید قادر باشند در پیام های حرکتی رمزگذاری و رمزخوانی کنند.
ورزشکاران قبل از اینکه بخواهند حرکتی را اجرا کنند، باید با ساختار حرکت آشنا و
بر کل حرکت مسلط باشند. در حقیقت تفاوت ورزشکاران مبتدی و متخصص در کشف موقعیت های
مختلف، حتی در
موقعیت های بحرانی و تنش زا مشخص می شود.
تعریف و تحلیل حرکت مستقیم:
مربی بیشترین نقش را در سازماندهی و هماهنگ کردن فعالیت های حرکتی ورزشکار دارد. فعالیت هایی چون تعیین موقعیت هر از اعضاء بدن، تحلیل مهارت حریف، پیش بینی اهداف، چگونگی ارائه ی حرکت و کارهایی که برای کسب پیروزی لازم هستند. اگر چه هنگام اجرای حرکت فرصت هایی برای هر دو طرف به وجود می آید. اساسا این نوع آموزش مربی مدار است. رویکرد تدریس مستقیم بر پایه ی تقویت مثبت حرکت در فرایند کنترل حریف می باشد و لزوما نوعی برنامه ریزی وظیفه مدار را تجویز می کند.
تجزیه و تحلیل نظام های حرکتی:
تجزیه و تحلیل نظام های حرکتی، همبستگی های مختلف اجزاء یک کل را بررسی می کند. در حوزه ی حرکت، رویکرد سیستمی تأکید بر این دارد که چگونه مهارت های پیچیده ی حرکتی را به طور منظم تجزیه و تحلیل کنیم تا بتوانیم به طور مؤثرتر با آنها برخورد کنیم. این نوع یادگیری معنادار در حوزه دانش توضیحی است. برای مهارت در حوزه ی دانش روندی در موقعیت های واقعی آموزش تمرین داده شود. اما الگوی مهارت آموزی پنچ مرحله یا گام ضروری وجود دارد. این پنج مرحله عبارتند از:
1- تعیین مجموعه ای از اهداف حرکت.
2- تشریح ضرورت اجرای حرکت ها.
3- تعیین و تنظیم تمرین های هدایت شده.
4- ارزشیابی میزان درک و فهم حریف و ارائه ی بازخورد مناسب.
5- تعیین و تنظیم تمرین های مستقل و فراهم کردن زمینه ی مناسب برای اجرای حرکت.
1- تعیین مجموعه ای از اهداف حرکت:
باید در نظر داشت که سطح عملکرد
حرکت مشخص شود و
موقعیت های مختلف آن را توضیح دهید. یکی از ویژگی های مهم شناخت حرکت، شناخت
چگونگی مهار آن است. در اینجا رفتار حرکتی مورد نظر به دقت اندازه گیری شده و
رفتار مورد انتظار زمان بندی
می شود.
تجزیه و تحلیل عملکرد وظایف:
تجزیه و تحلیل عمکرد هر حرکت برای شناخت دقیق ماهیت اصلی حرکت خاص بسیار ضروری است. برای آسان سازی فهم و تسلط بر ادراک ها و مهارت های پیچیده، ابتدا باید آنها را به اجزاء قابل مشاهده و اندازه گیری تقسیم کرد. این کار می تواند طی مراحل یا گام های زیر انجام شود:
الف- فعالیت مورد نیاز برای رسیدن به هدف در حد مطلوب.
ب- تجزیه ی مهارت های پیچیده به مهارت های ساده.
پ- شناسایی سلسله مراتب یک حرکت.
ت- کارایی هر قسمت از واحدهای حرکت و سرانجام چگونگی تلفیق و ترکیب آنها به منظور کسب نتیجه ی مطلوب.
ث- تهیه وتنظیم تمرین های مستقل و فراهم کردن زمینه های مناسب حرکت.
1- فعالیت مورد نیاز برای رسیدن به هدف در حد مطلوب:
گاهی اوقات تجزیه و تحلیل حرکت را می توان به صورت یک نمودار ترسیم و جریان حرکت را شناسایی کرد. چنین کاری سبب می شود که مهارت های اصلی و همبستگی مهارت های فرعی به نحوی قابل مشاهده است. البته باید توجه داشت که هر مهارتی را نمی توان به صورت نمودار جریانی تجزیه و تحلیل کرد. مسلم است بعد از این مرحله ورزشکار از انتظارات حرکت آگاه می شود و سپس حرکتی معنا دار را با هم تلفیق و ترکیب می کند. علاوه بر این ورزشکار اهداف یک حرکت ویژه را با اهداف حرکتی قبلی شناسایی می کند و تلاش می کند یک حرکت معنادار را اجرا کند. در اینجا نوعی حرکت معنادار را درجهت تحقق هدفی خاص اجرا کرده و زمان مورد برای اجرای آن را پیش بینی می کند. بازنگری و مرور بخشی از کل حرکت، موجب انگیزه و تعهد بیشتر ورزشکار می شود. سپس تلاش می کند با مهارت ویژه یک حرکت حمایت کننده بیافریند.
2- تجزیه و تحلیل مهارت های پیچیده به مهارت های ساده:
ورزشکار پس از مشاهده حرکت، فکر می
کند چه رفتاری باید از خود نشان دهد. بر اساس این نظریه رفتار حرکتی چه بد و چه
خوب، الگو و راهنمایی برای ورزشکار است. این امر نیازمند آن است که ورزشکار درک و
فهم عمیقی از آن مهارت داشته باشد. یعنی باید بتواند تمام
جنبه های مهارت را به خوبی بررسی کند.
درک و فهم و تسلط بر حرکت:
ورزشکاران باید دقیقا آنچه را که مشاهده می کنند، درک کرده و بر آن تسلط داشته باشند.
ب- تفکر قبل از اجرا:
هر چقدر اطلاعات ورزشکار بیشتر باشد، می تواند با دقت و سهولت بیشتری حرکت بهتری را به نمایش بگذارد.
3- شناسایی سلسله مراتب یک حرکت:
مربیانی که تمرین های زیادی به ورزشکاران می دهند، لزوما موجب افزایش مهارت آنها نمی شوند. مثلا تمرین مکرر یک فن، لزوما درک و فهم ورزشکار را از آن فن افزایش نمی دهد. یکی از مراحل فهم اجرای یک فن، تحلیل و نقد رویکرد اجرای آن است. چنین تمرینی به ورزشکار این امکان را می دهد که اجرای فن را در موقعیت های جدید کشف کند. رعایت اصول زیر می تواند ورزشکاران را در تعیین تمرین های هدایت شده کمک کند:
الف- تمرین های کوتاه معنادار:
در یادگیری یک حرکت جدید، بهتر است زمان تمرین را طولانی نکنید. اگر فنی پیچیده بود، بهتر است ابتدا آن را به اجزاء ساده تری تبدیل کنید و سپس به تمرین هر مرحله بپردازید.
ب- تمرین به منظور تسلط بر مهارت:
بسیاری از تمرین ها در مرحله ی تسلط است که می توان از یک حرکت به طور مؤثر در یک موقعیت جدید و آن هم بدون استرس استفاده کرد. اما مربیان باید دقت کنند که تمرین ها موجب یکنواختی و بی تنوعی و در نتیجه موجب کاهش انگیزه ی ورزشکار نشود.
پ- آگاهی از مزایا و معایب فنون:
اگر چه تمرین های مستمر و منطقی بسیار مفید است. اما بدون آگاهی از گذرگاه ها و چالش های هر فن نمی توان بر آن غلبه کرد.
4- کارایی هر قسمت از واحدهای حرکت و سرانجام چگونگی تلفیق و ترکیب آنها به منظور کسب نتیجه ی مطلوب:
یکی از مهمترین وظایف مربی در آموزش فن، فراهم کردن زمینه ی بازخورد معنادار و آگاهی از نتیجه ی فعالیت ورزشکار است. شناخت معلول و علت به ورزشکار می تواند از طرق مختلف انجام شود. موارد زیر می تواند راهنمای مناسبی برای مربیان در ارائه ی بازخورد به ورزشکاران باشد:
الف- بعد از هر تمرین بلافاصله عملکرد یک حرکت و نتیجه و عاقبت آن را ارائه دهید.
ب- بازخورد هر حرکت را به طور شفاف و روشن ارائه دهید.
پ- به جای اینکه روی قصد و نیت حریف فکر کنید، بر روی رفتارها متمرکز شوید.
ت- مراحل رشد یک حرکت را پیش بینی کنید.
ث- بازخورد عملکرد صحیح را بررسی کنید.
ج- در صورت عملکرد منفی، اشتباه خود را اصلاح کنید.
چ- به ورزشکار کمک کنید به جای تمرکز روی نتیجه بر روی فرایند حرکت متمرکز شود.
ح- به ورزشکار یاد بدهید که چگونه روی عملکرد خود قضاوت کند.
5- تهیه و تنظیم تمرین های مستقل و فراهم کردن زمینه های مناسب حرکت. به هر حال تمرین مستقل برای انجام فعالیت جدید ضروری به نظر می رسد.
روش نمایشی:
در این روش مربی روش حرکتی یک فن را از راه توضیح و نمایش به ورزشکار می آموزد. با استفاده از این روش مربی می تواند، مراحل مختلف یک فن را در زمان بندی های محدود و در موقعیت های متفاوت آموزش بدهد.
بررسی و تحلیل یک مسأله حرکتی بر اساس مراحل منطقی زیر می باشد:
1- حقیقتی که در حرکت اتفاق می افتد.
2- معیاری که راه حل های حرکت را ارزشیابی می کند.
3- سازماندهی حرکت بر اساس مقایسه.
4- سرانجام، مراحل اجرای راه حل های پذیرفته شده.
فعالیت هایی که می توانند به حرکت استمرار دهد:
الف- تغییر دادن محرک حرکت:
ورزشکار تا آنجا که می تواند، حرکات خود را تغییر دهد، به شرطی که تغییرات آنقدر زیاد نباشند که ورزشکار را بی اختیار از موضوع حرکت منحرف کند.
ب- تغییر کانال ارتباطی حرکت:
با تغییر مناسب در الگوی رفتاری حرکت، باعث تغییرات ناخواسته در حرکت حریف شوید.
پ- مقدار فعالیت جسمی:
اجرای حرکت باید به صورت فعالانه انجام شود. به جای اینکه یک نیرو و یا یک فشار را وارد کنید، نیروی خود را در جای جای حرکت تغییر دهید.
ت- شور و حرارت ورزشکار:
ورزشکارانی که با شوق و علاقه حرکت خود را ارائه داده اند، بیشتر موفق بوده اند. بنابراین شدت و کیفیت حرکت را تغییر دهید و از انجام حرکت یکنواخت اجتناب کنید.
ث- پرسش و پاسخ در حین حرکت:
ورزشکار باید سعی کند حرکت حریف را کشف کند و عکس العمل مناسب را انجام دهد. تفکر ورزشکار می تواند تأثیرات مطلوب زیر را داشته باشد:
1- تأکید: بخشی از حرکت را باید با تأکید بیشتری انجام دهید.
توجه: ممکن است با تأکید آگاهانه، ذهن حریف را متوجه ی قسمتی از حرکت کنید که تمایل دارید، هدف خاصی را دنبال کنید.
3- مکث کوتاه: مکث کوتاه در حین حرکت، می توانید منظور خاصی را دنبال کنید.
4- جمع بندی و نتیجه گیری:
نکته ی دیگر اینکه سازماندهی روابط بین مرحله پایانی حرکت، با شناخت حلقه های بین اجزاء حرکت روشن می شود.
5- موافقت یا مخالف با روش حرکتی حریف:
هر حرکت محاسن و محدودیت های دارد
که کاربرد آن را در
موقعیت های مختلف موضوعات خاصی را طلب می کند.
6- حالات انفعالی حرکت:
استعدادها و ظرفیت های هر حرکت متفاوتند. هر روش حرکتی که انتخاب می کنید باید سازگار و مناسب باشد. هنگام اجرای هر حرکت آرامش، روانی و نظم یک نسبت خاصی دارند و نقاط ضعف و قوت باید با یکدیگر تناسب داشته باشند. اگر ورزشکاری توانایی لازم را در اجرای حرکت نداشته باشد، نمی تواند منطبق بر خواسته های حریف حرکت معقولی را انتخاب کند.
فصل 5
حرکت غیر مستقیم
هدف از حرکت غیر مستقیم فراهم کردن موقعیتی است که در آن موقعیت ورزشکار با توجه به توانایی های حرکت حریف، فرایند حرکت را شخصا نظارت، تنظیم و ارزشیابی می کند. این روش، روشی است انعطاف پذیر، که در آن به احتیاجات و توانایی های حرکت توجه زیادی می شود. تسهیل حرکت چنان طراحی و سازماندهی می شود که ورزشکار در انتخاب راهبردهای حرکتی، فعالیت های ثمر بخش و ارزیابی فعالیت های حریف احساس مسئولیت می کند. به طور کلی مشخصات حرکت غیر مستقیم را می توان به شرح زیر بیان کرد:
1- ابتدا پیشرفت حرکتی حریف ارزیابی شده و تعیین نیازهای کاربردی حرکت توسط ورزشکار.
2- حرکت غیر مستقیم با تداخل و
پیوند بین دو حرکت صورت
می گیرد.
3- نقش حرکت های تسهیل کننده و جهت دهنده.
4- سنجش پیشرفت حرکت یا خود ارزیابی.
5- سهم تعیین اهداف حرکتی در حرکت حریف.
از نظر اجرا، روش غیر مستقیم سه رویکرد مختلف دارد، این رویکردها عبارتند از:
الف- حرکت غیر مستقیم تعاملی.
ب- حرکت غیر مستقیم ساختاری و هدایت شده.
پ- حرکت غیر مستقیم سنجشی.
حرکت غیر مستقیم تعاملی:
در این رویکرد رخداد حرکت، هر لحظه اتفاق می افتد. اما ورزشکار باید سعی کند نیازها را از دریچه ی نگاه حریف بررسی کند و آنان را در فهم نیازهای راهبردی خود کمک کند تا آنجا که به طور مؤثر تصمیمات خود را عملی سازد و تجارب حریف را شخصا هدایت کند. در رویکرد حرکت تعاملی، ورزشکار اندیشه ها و تفکرات حریف را منعکس می سازد و با استفاده از اظهار نظرهای حریف، ادراک های منطقی و فعالیت های حرکتی را جهت می دهد. اگر ورزشکار در دستیابی اهداف حرکتی یا توانایی های فکری حریف دچار مشکل شود، حریف شخصا در حل مسأله ی حرکت اقدام می کند. او سعی می کند مشکل را با انتخاب راهبردی مناسب برطرف سازد. ورزشکار از جهت گیری فردی یا واکنش به صورت رفتار انتقادی پرهیز کند و روابط بین حرکت ها را بدون فشار و تحمیل بی مورد جهت دهد. بلکه به جریان تفکر حرکت جهت دهد.
در این رویکرد گاهی هر دو ورزشکار
به طور اشتراکی فعالیتی را می پذیرند. اما در تمام مراحل حرکت، نقش یکی انتقادی
است و نقش دیگری ارشادی است. شاید هم جهت دهنده و کنترل کننده فعالیت ها. ورزشکار
باید جوی را به وجود آورد که حریف نتواند اندیشه های حرکتی خود را بروز دهد و از
لحاظ روانی اتکاء به نفس داشته باشد. ورزشکار باید با حریف همراهی کند و به تدریج
حرکت خود را تحمیل کند تا حریف مسئولیت حرکتی او را بپذیرد و راه های رسیدن به
اهداف او مسدود شود. یکی از مسائلی که ورزشکاران باید مورد توجه قرار دهند، ایجاد
رابطه بین حرکت ها و روش مهار کردن فعالیت های حرکتی است. ورزشکار باید به تفاوت
های حرکتی حریف توجه کند و زمینه ی پیشرفت حرکت خود را بر اساس توان فردی فراهم
آورد. ورزشکار نباید چهارچوبی را به عنوان یک قاعده ی ثابت و
انعطاف پذیر انتخاب کند. روش حرکت غیر مستقیم تعاملی باید منجر به افزایش توانمندی
حرکت شود.
حرکت غیر مستقیم هدایت شده:
این نوع رویکرد حرکتی بر اساس توان
فردی ورزشکار انجام
می شود. در اینجا محتوای فعالیت به نحوی سازماندهی می شود که ورزشکار بتواند به
طور مستقل تجارب حریف را تحت تأثیر حرکت خود قرار دهد. نظام حرکتی موظف است
امکانات لازم مورد نیاز حرکت خود را در زمان های مختلف به تناسب نیاز تغییرات لازم
را انجام دهد.
در این رویکرد اغلب محتوای یکنواخت و کلیشه ای، بدون انعطاف ارائه می شود. این نوع فعالیت ممکن است بر حسب نظر و انگیزه ی ورزشکار انجام پذیرد و توجه ورزشکار معطوف بر اهداف حرکتی حریف نیست. این کار به نوبه ی خود یک روش مستقل یا وسیله ای برای حمایت سنتی مورد استفاده قرار می گیرد. در اینجا برنامه ی حرکتی به صورت خودکار و بدون در نظر گرفتن محتوای حرکت حریف به شکل خودجوش انجام می شود. این محتواها ممکن است به دو صورت مورد استفاده قرار بگیرد. یا جایگزین محتوای سنتی حرکت حریف می شود و یا به منظور تکمیل و حمایت از حرکت خودش به صورت جانشین انجام می شود. گاهی در رویکرد حمایتی محتوای تقویتی نقش تکمیلی دارد. تحقیقات نشان می دهد که ورزشکاران توانایی متوسطی دارند و بیشتر حرکتشان اختیاری نیست و بیشتر سعی می کنند پیشرفت حرکتشان را بر اساس زور و قدرت بدنی به حریف تحمیل کنند. در صورتی که هر ورزشکار باید محتوا محور و سازمان یافته عمل کند و در انتخاب و تنظیم حرکت در حد تسلط گام بردارد. در این رویکرد نقش مربی خیلی بیشتر از زمانی است که نقش آن صرفا آموزش فنون بوده است. متأسفانه کمتر مربی یافت می شود که قدرت سازماندهی و هدایت چنین برنامه ای را داشته باشد.
الگوها و روش های حرکت غیر مستقیم:
الگوهای محتوایی:
بسیاری از ورزشکاران حرفه ای اعتقاد دارند که موقعیت حرکت باید آنچنان سازماندهی شود که حرکت بر اساس توانایی های خود به فعالیت بپردازد. برای رسیدن به چنین هدفی الگوی محتوایی بسیار مناسب است. زیرا در این الگو حرکت بر اساس توانایی هایش پیش می رود و ورزشکار وقت و انرژی کمتری صرف می کند. البته اساسی ترین گام برای تحقق چنین هدفی پذیرفتن مفهوم طراحی حرکت حریف است. به ویژه روحیه ی استقلال طلبی حرکت در اجرای دو حرکت کوچک و بزرگ تقویت می شود. لزوما الگوی محتوایی به معنای یک روش و برنامه ی خاص نیست. بلکه شناخت ویژگی های مشترکی است که در ساختار حرکت درحال شکل گرفتن می باشد.
اهداف الگوهای محتوایی:
الگو و روش محتوایی در بسیاری مواقع به طور مستقل کارکرد خاصی ندارند، بلکه واقعیت آن است که اجرای صحیح آن در هماهنگی مجموعه ای حرکت، احتیاج به شناخت و تحلیل دارد. اما الگوهای محتوایی چه هدف هایی را دنبال می کنند که به شرح ذیل می باشد:
1- شناخت تفاوت های حرکتی:
بارها اتفاق افتاده است که
ورزشکاران نسبت به کارایی روش های مختلف حرکت دچار تردید و ابهام شده اند. این عدم
آگاهی، تا حدودی ناشی از عدم شناخت تفاوت بین دو حرکت بوده است. طبیعی است که
شناخت تفاوت های حرکت بسیار پیچیده و مشکل است. اگر در هنگام اجرا، تفاوت های حرکت
در نظر گرفته نشود، حرکت تقویت نخواهد شد. راه حل چنین مشکلی طبقه بندی کردن اجزاء
مختلف حرکت بر اساس توانایی های ورزشکار است. اما باید توجه داشت که این کار
می تواند مشکل ویژگی های ثابت حرکت را حل کند. اما هرگز قادر به حل مشکل ویژگی های
متغییر حرکت نیست. مثلا ممکن است پاسخ به یک حرکت و قدرت درک و دریافت متفاوتی در
موقعیت های مختلف داشته باشد.
2- رشد و استقلال حرکت در عمل:
یعنی ورزشکار یاد می گیرد چگونه فکر کند و چگونه عمل کند و این خود یکی از اهداف فهم آموزش حرکت است. زیرا آنها باید قادر باشند، یک حرکت را در موقعیت های مختلف ومتفاوت اجرا کنند.
3- عادات حرکتی:
این هدف معمولا از طریق تکرار تحقق می یابد. ورزشکار با این روش معلومات بیشتری کسب می کند و بر اثر ادامه ی فعالیت، حرکت به عادت تبدیل می شود.
ایجاد مهارت حرکتی:
مربی می تواند با ارئه ی صحیح فن به مهارت ورزشکار بیفزاید. مراحل این روش عبارت است از:
الف- مرور اجمالی حرکت حریف.
ب- ایجاد سؤال هایی در ذهن و احتمالاتی که باید در نظر گرفت.
پ- اجرای دقیق حرکت.
ت- در صورت عدم پذیرش حرکت توسط حریف باید در اجرای حرکت، بازنگری صورت گیرد.
5- حرکت هدایت شده و مستقل:
مربی ممکن است تمرینی به ورزشکار واگذار کند که انجامش روزها و یا هفته ها به طول بینجامد. او ممکن است ورزشکار را برای انجام این کار به خود واگذارد تا زمینه ی روش هدایت شده و مستقل در ورزشکار فراهم شود. در نتیجه ماحصل یادگیری بهتر و بیشتر از آن چیزی خواهد بود که ورزشکار توانایی اش را داشته است. برای اجرای مستقل، مربیان اغلب باید چند نکته را برای ورزشکاران روشن کنند:
الف- چه باید آموخته شود
ب- اطلاعات حرکتی یا مهارت حریف سنجیده شود
پ- اجرای حرکت مورد نیاز
ت- مراحل انجام حرکت در اجرا
ث- زمان مورد نیاز
روش ارزشیابی حرکت:
البته درجه ی استقلال حرکت در اجرای آن متفاوت است. گاه ورزشکار می تواند از کل حرکت حریف، موضوع خاصی را انتخاب کند و برای تحقق هدفش نسبت به آن همت بگمارد و یا اینکه ورزشکار کاملا مستقل عمل کند. اینکه ورزشکار باید تا چه حد مستقل عمل کند، به عواملی همچون میزان رشد و بلوغ اهداف حرکتی اش بستگی دارد.
ساختار الگوی محتوایی:
این کار بر اساس تقسیم بندی و سازماندهی حرکت ارائه می شود. در صورت موفقیت حرکت، بخش بعدی را ادامه می دهد.این ساختارعبارتنداز:
1- پیشرفت بر اساس توانایی های فردی:
ورزشکار می تواند، بخش هایی از حرکت را با توجه به توان خود و موقعیتی که دارد، بررسی کند. هر وقت که احساس کرد، موقعیت مناسب فراهم شده است، حرکت مناسب را اجرا کند.
2- اجرا تا حد تسلط:
تا زمانی که یک ورزشکار بخش های مختلف یک فن را تا حد تسلط یاد نگرفته باشد. هیچ تضمینی برای موفقیت وی وجود ندارد.
3- حالت های مختلف یک فن:
ورزشکاران حرفه ای، قادرند در حالت های مختلف، حرکتی را اجرا کنند و با نشان دادن کاربردهای خاص زمینه های مختلف اجرای حرکت را فراهم کنند.
4- امکان راهنمایی از حرکت حریف:
ورزشکار با بررسی حرکت حریف، هدف واحدهای مختلف حرکت را بررسی می کند و پیشنهادهایی را ارائه می دهد.
5- اجرای تکنیک ها و روش های مکمل:
ورزشکار با تحریک حریف،
تأثیرات مثبت و منفی حرکت حریف را بررسی می کند. در این روش دو حرکت با یکدیگر
مقایسه می شوند و راهکارهای جدید برای غلبه بر حرکت حریف ارائه می شود. در این روش
بر اساس هدف های رفتاری یک نوع تعقیب و گریز بین
حرکت ها به وجود می آید و به محض اینکه احساس می کند که در آن بخش به حد تسلط
رسیده، آمادگی خود را برای انجام حرکت نهایی اعلام می کند. نتایج بدست آمده نشان
می دهد که معدل ارزشیابی دو حرکت حریف نسبت به یکدیگر در کنار سنجش توانایی های
فردی، معیار مناسبی برای امتیازدهی می باشد.
اگر هر کدام از ورزشکاران معیارهای حرکتی حریف را شناسایی کنند و به طور صریح و روشن، حرکتی ارائه دهند که انتظارات را برآورده کند، در سازمان دادن حرکت موفق خواهند بود. شناخت هدف های حرکتی حریف کمک می کند که به دقت دریابد، حرکت ها چه مسئولیتی دارند و چه فعالیت های را باید انجام دهند.
روش های مختلف شناخت الگوی محتوایی:
الگوی محتوایی، ممکن است با توجه به امکانات و شرایط به روش های مختلف سازماندهی و اجرا شوند. این روش ها عبارتنداز:
شناخت حرکت تا حد تسلط:
چنانچه ورزشکار انگیره و زمان کافی برای یادگیری حرکت نداشته باشد، توانایی و تسلط کافی به فن نخواهد داشت. در نتیجه کیفیت حرکت پایین آمده و معایب حرکت افزایش می یابد. در این حالت به کفایت و ارزش حرکت پی نمی برد و اطمینان حاصل نمی کنند که به موفقیت دست یابد. در این مرحله سلامت روحی ورزشکار به خطر می افتد. این روش ثابت می کند، تمرین یک ورزشکار با ورزشکار دیگر، باعث سازگاری و تطابق بیشتر فعالیت دو ورزشکار می شوند و به اصطلاح ورزشکار دست یکدیگر را می خوانند.
حرکت برنامه ای:
حرکت برنامه ای، یک نظام
جدید حرکتی است که کوشش می کند که اجرای حرکت را با نیازهای حریف هماهنگ سازد. این
روش، بر اساس مجموعه ای از هدف های حرکتی پی ریزی شده است. در هر موقعیت، اجزاء
حرکت به واحدهای کوچک تر تقسیم می شوند که چهارچوب یا گام نامیده می شود. در هر
گام، موقعیتی مشخص شده است که باید از طریق انجام دادن آن به هدف رفتاری خاصی دست
یافت. این گام بر اساس دانش حریف تنظیم می شود. این گام ها و مراحل بعدی باید به
گونه ای برنامه ریزی شود که شما را به هدف نهایی نزدیک تر کند. محاسن حرکت برنامه
ای در چند زمینه خلاصه می شود: اولا، حریف روی حرکات خود کمتر متمرکز می شود.
ثانیا با فعال بودن شما در پاسخ گویی به حرکت حریف، اجرا آسان می شود. ثالثا، با
بازخورد حرکت، می توانید اشتباهات را اصلاح کنید و سرانجام با اجرای چنین روشی، شما بر اساس توانایی و
آهنگ حرکتی خود به جلو می روید. به منظور تهیه ی محتوای برنامه ی حرکتی حریف،
ابتدا باید هدف های حرکتی حریف را دقیق و صریح، تعریف و سپس شکل و قالب حرکات حریف
را با تکالیف مرتبط با آن مقایسه کنید. ارتباط هر گام حرکتی باید بر پایه ی ساخت
طبقه بندی هدف های حریف انجام می گیرد. از نظر تنظیم اطلاعات حرکتی، برنامه های
حرکتی را می توان به دو صورت خطی (تک بعدی) یا شاخه ای (چند بعدی) بکار گرفت. در
اجرای برنامه ی خطی، هر گام مربوط به یک قسمت از حرکت و به دنبال هم قرار می گیرد
و ورزشکار باید تمام
گام های حرکتی را بررسی کند و قدم قدم پیش برود و بررسی و فهم یک گام، در اجرای
گام های بعدی تأثیر می گذارد. در برنامه ی ریزی خطی، معمولا باید اصول زیر رعایت
شود:
1- ورزشکار فعالانه در برنامه ی حرکتی شرکت کند و به بررسی مسائل حرکتی بپردازد.
2- اجرای حرکت باید صحیح باشد، زیرا حرکت غلط ممکن است کل حرکت شما را به خطر اندازد.
3- بازخورد هر حرکت باید بی درنگ بعد از هر فعالیت بررسی شود.
4- برنامه ی حرکتی باید سیر منطقی داشته باشد.
5- در هر گام نباید رابطه ی محرک- پاسخ(عمل و عکس العمل) کشف شود.
6- ورزشکاران باید مراحل هر گام حرکتی را قدم به قدم پیش ببرند.
7- گام ها باید به نسبت کوتاه یا بلند باشد.
8- گام ها باید به نسبت حرکت حریف تنظیم شود.
9- حرکت با یک سیر منطقی تنظیم شود.
در برنامه ی شاخه ای، پس از اینکه ورزشکار یک گام حریف را بررسی کرد، باید بتواند یک حرکت مناسب، حرکتی متناسب با فعالیت حریف انجام دهد و درصورتی که حرکت غلط باشد، از مسیر حرکت خارج شده و به حرکت های جانبی انتقال داده شود. در این نوع برنامه ها، گام های مستقیم را چهارچوب اصلی و گام های جانبی یا انشعابی را چهارچوب جبرانی می نامند. هدف از گام های جبرانی این است که ورزشکار، اشتباهات خود را تصحیح کند. البته این روش در غنی کردن حرکت مفید است. حتی در مواقعی لازم است که ورزشکار به دنبال راهی باشد تا از چنین حرکتی خلاص شود. بعضی از ورزشکاران، قدرت چندانی برای به پایان رساندن برنامه ی حرکتی ندارند و این نشان دهنده ی آن است که برنامه ی حرکتی او، آنگونه که باید، چندان موفقیت آمیز نیست.
آشنایی ارزشیابی تشخیصی:
برای اینکه ورزشکار موقعیت
حرکت خود را بداند، در آغاز ارزشیابی تشخیصی به عمل می آورد تا برنامه ی حرکتی خود
را بر اساس ساخت شناسی حرکت حریف معین کند. به این صورت که ورزشکار موضوع مناسب از
یک گام حرکت حریف را تعیین می کند و معمولا فعالیت بر روی آن موضوع را آغاز می
نماید. وقتی که تجزیه و تحلیل بر آن واحد حرکتی به پایان رسید، محکی را نسبت به آن
قسمت حرکت انجام می دهد و نتیجه بلا فاصله با رعایت حد مطلوب، واحد بعدی ارائه می
شود. چنین فعالیتی به صورت زمانی (لحظه ای) تکرار
می شود. معیار موفقیت در ارزشیابی حرکت، تسلط 80 درصدی بر حرکت حریف می باشد.
بنابراین هر ورزشکاری بر محتوای حرکت حریف تسلط داشته باشد، از حریف بهتر بوده
است.
در این روش نقش مربی بیشتر
به عنوان تحلیلگر حرکت ها و نتایج آزمون های ارزشیابی مطرح است. اوست که با سنجش
نتایج کار، ورزشکار را در فرایند حرکت هدایت کرده، مشکلات آنان را حل
می کند. به هر حال ورزشکارانی که از لحاظ سرعت و توانایی متوسط هستند، ممکن است در
تعامل حرکات با یکدیگر دچار اشتباه شوند. باید گفت: ورزشکاران به جای فکرکردن
درباره ی اینکه چه باید یاد بگیرند، به این موضوع فکر کنند که چگونه باید یاد
بگیرند.
روش حرکتی هدایت شده:این روش، هدایت برنامه ی حرکتی ورزشکار را با توجه به نوآوری هایش در نظر می گیرد. ویژگی های روش حرکتی هدایت شده عبارتنداز:
1- اجرای حرکت گروهی:
این کار به روشی اطلاق می
شود که چندین روش حرکتی برای بهبود حرکت در نظر گرفته، اجرا و ارزشیابی می شوند.
هر واحد حرکتی از چندین بخش تشکیل شده است. سپس ورزشکار اطلاعات حرکتی را دسته
بندی می کند و بعد از تجزیه و تحلیل حرکت، درباره هدف های حرکتی خود تصمیم گیری می
کند. با این روش هر ورزشکار سعی
می کند امکانات بهتر را در موقعیت مناسب اجرا کند.
2- اجرای حرکت با نقش های متفاوت:
در اجرای یک فن، همه ی
اعضای حرکت نقش تعیین می کنند و مکمل یکدیگر می باشند. همه ی اعضاء بدن به طور
یکسان در تصمیم گیری حرکتی بکار نمی روند و ممکن است نقش و وظایف مختلفی را داشته
باشند. مسئولیت اصلی حرکت به عهده ی همه ی اعضای حرکت
می باشد و هر یک نقش مشخص و معینی ایفا می کنند. یکی از مزایای این روش، این است
که هر عضو حرکتی با انگیزه ی بهتر و مسئولیت بیشتری نسبت به حرکت حریف رفتار می
کنند.
3- اجرای یک فن به روش های متفاوت:
در واقع این روش، ترکیبی است از حرکت های متفاوت و مکمل با توجه به وضعیت بدنی حرکت حریف است. این روش، با تشخیص مناسب و شناسایی موقعیت هدف های رفتاری و راه های بکارگیری آن با توجه به توان و سرعت حریف مقابل تعیین می شود.
4- تفاوت های حرکتی:
نظام حرکتی هدایت شده، با
توجه به تفاوت های حرکتی هر ورزشکار در نظر گرفته می شود و فعالیت های حرکتی باید
بر همین مبنا بررسی شود. در این روش ورزشکار بر اساس استعداد، سرعت بکارگیری یا بر
اساس روش یادگیری، خلاقیت، اشتیاق و سایر خصوصیات تنظیم می شود. در چنین مواقعی
ورزشکار باید تشخیص دهد که کدام یک از روش های اجرا، بهتر و مؤثرتر است. خلاصه
اینکه برای تعیین واحدهای حرکتی بر اساس ویژگی های حریف تنظیم شود. اگر چه این روش
یک روش آرمانی و مطلوب است، اما هنوز به صورت علمی چندان توسعه نیافته است. باید
در نظر داشت که هر فن در بسیاری از برنامه های حرکتی، تأثیرات متفاوتی داشته است.
این نتایج، ما را هدایت می کند که کدام روش بیشتر مؤثر است. آنچه بیشتر در تحلیل
روش های جدید مورد بررسی قرار می گیرد این است که: آیا
روش های جدید می تواند هدف های حرکتی را به خوبی تحقق بخشد. این سؤالات به ورزشکار
کمک می کند تا مخالفت یا موافقت با حرکت تا چه اندازه با واقعیت انطباق دارد.
فصل 6
حرکت تعاملی: (روش فعال)
حرکت تعاملی روشی است که در آن رخدادهای حرکتی به صورت تعاملی اتفاق می افتد. از ویژگی های چنین روشی، فعال بودن ورزشکار در فضایی کاملا آزاد و بازسازی تجارب گذشته می باشد.
تحلیل حرکت تعاملی:
حرکت تعاملی، حرکتی است که فراتر از حرکت دو ورزشکار به درک محتوای فنی و مهارت ها می اندیشند. در این رویکرد علاوه بر توجه به اطلاعات و مهارت های حرکتی حریف، تفکر و فرایند موجود بین اهداف دو حرکت مورد توجه قرار می گیرد.
حرکت تعاملی در مقابل حرکت اقتدار و تسلط یعنی آنچه مهارت های نقش محور قرار دارد. در حرکت تعاملی بیشتر بر انتخاب آزاد حرکت و ارزش های رسیدن به هدف تأکید می شود. بر اساس این هیچ موضوع و روشی وجود ندارد که برای همه و در همه ی زمان ها مناسب باشد. در چنین رویکردی ورزشکار و حریف از طریق یک نظام مشارکتی فعالیت های حرکت را دنبال می کنند و هر دو ورزشکار در کنش و واکنش متقابل و فعال هستند. از این نظر اجرای هر حرکت، کلیتی است که ورزشکار حرکت را تجربه می کند و اجرای هر حرکت موجب شناخت و تحول او می شود. سه اصل مسئولیت پذیری، انتخاب نقش هر حرکت و آزادی در عمل در این رویکرد دخالت دارند.
رویکرد حرکت تعاملی،
فعالیتی سنجیده و منظم درباره ی
موضوع حرکتی خاص می باشد. در این رویکرد ورزشکار فعالانه مسئولیت های جدید را بر
عهده می گیرد. هر دو ورزشکار با مبادله ی حرکت، راه حل های جدید را بکار گرفته به
قضاوت می نشینند و از اندیشه و نگرش های یکدیگر الهام می گیرند و از اصول حرکتی
خود دفاع می کنند. در فرایند چنین فعالیتی ورزشکاران توانایی های فکری و جسمی خود
را چه درست چه نادرست بکار می گیرند.
اهداف استفاده از حرکت تعاملی عبارتند از:
1- درک حقایق حرکتی از طریق تفکر و استدلال منطقی
2- اصلاح و تجدید نظر در مهارت های حرکتی
3- تقویت کارکردهای جدید حرکتی
4- استفاده از اندیشه های مخالف حرکتی
کارشناسان معتقدند که حرکت تعاملی موقعیتی فراهم می کند که ورزشکاران یکدیگر را ارزیابی کنند و در فرایند تجزیه و تحلیل حرکت به اندیشه های یکدیگر احترام بگذارند و حرکت خود را سبط و گسترش دهند. در چنین الگویی فعالیت حرکتی با یک موقعیت تحریک کننده آغاز می شود و ورزشکار می تواند تعارضات اساسی بین حرکت های مختلف را کشف کند و نسبت به آنها عکس العمل نشان دهد. ورزشکاری که تجربه می کند، برای حل مسائل به جست و جوی اطلاعات حرکتی می پردازد و در ساختار ذهن خود آنچه را برای حل مسائل جدید مفید تشخیص می دهد، بکار می برد و به جای اینکه به طور انفعالی تحت تأثیر حرکت قرار بگیرد، فعالانه انتخاب، توجه و چشم پوشی می کند. همچنان که هدف ها را دنبال می کند به دنبال پاسخ مناسب می گردد.
اما گاهی لازم است سطح اشتراک بین دو حرکت سنجیده شود. درنتیجه در هر موقعیت سطح اشتراک دو حرکت میزان و کیفیت حرکت را تعیین می کند. در فرایند حرکت سطح تعامل و تعبیر و تفسیر به ورزشکار توصیه می شود تا مطابق چنین رفتاری حرکتی بسازد. لذا بده بستان های حرکتی از قبل تعیین شده نیستند. بنابراین مهم نیست که ورزشکاری می تواند فنی را اجرا کند، بلکه مهم این است که او چه و چگونه حرکتش را اجرا کند. ورزشکار باید آنچنان اندیشه و تفکرش را تقویت کند که بتواند عقاید را از حقایق، سفسطه را از استدلال منطقی تشخیص دهد. مربیان باید به ورزشکاران بیاموزند که چگونه فکر کنند و چگونه یاد بگیرند. به عبارت دیگر ورزشکاران باید مربی تعلیم خود باشند.
عوامل زیادی وجود دارد که اثربخشی الگوی تعاملی را در بهبود روابط میان حرکتی نشان دهد. ورزشکارانی که روش تعاملی و مشارکتی را بکار برده اند، مزایای بیشتری برای کنترل حرکت حریف بدست آورده اند.
الگوها و روش ها در حرکت تعاملی:
الگوها و روش های تعاملی در اکثر موضوع های حرکتی کم و بیش کاربرد دارند.
الگوی حرکت تعاملی:
الگوی حرکت تعاملی به رشد حرکت و آگاهی ها و تجربه ی ورزشکار در شناخت مهارت های حرکتی بستگی دارد. دراین الگو سه وجه فعال بودن و پویایی حرکت، وحدت بین حرکت ها و تعادل در مرکز ثقل حرکت با تعامل همراه است. این اکتشاف درونی با تحلیل و تلفیق و ترکیب صحیح کامل می شود. چنین فرایندی به زمان و فضای کافی و مناسب نیاز دارد. هرگز نمی توان حرکت را از پیش تعیین شده، در ورزشکار به وجود آورده و یا تقویت کرد.
در تعالی حرکت، به اوج ادراک با تجربه کردن و گسترش آگاهانه، موجب رضایت درونی می شود. سه بعد حرکت در فرایند اجرا همواره با هم در تعامل هستند. بنابراین در الگوی تعاملی، حرکت باید آنچنان سازماندهی شود که در آن فرصت ها، هر چه طبیعی تر برای تعامل فراهم گردد و تلاش برای رسیدن به خلق معانی جدید میسر شود.
در چنین الگویی، اجرا یک
فرایند تعاملی بین دو ورزشکار با
غوطه ور شدن در تضادها و مسائل معما گونه است. معمولا مسابقه، منعکس کننده ی کثرت
گرایی و بررسی آزادانه ی مسائل حرکت، درباره ی تضادهای گوناگون موجود است. در چنین
رویکردی ورزشکار فردی است که قادر است از استعدادهای عقلانی خود در برخورد و با
مسائل حرکتی استفاده کند و همچنین باید بتواند عاقلانه مسائل مختلف را(کلی و جزئی)
تحلیل و مواضع خود را تعیین کند. این موضوع باید بازتاب مفاهیم تعادل، اندازه ی
حرکت یعنی دو ارزش اساسی مناسب در اجرای یک حرکت را فراهم کند. ایفای چنین نقشی
مستلزم سه نوع شایستگی است: نخست شایستگی ارزش های شناسایی شده است. شناخت این نوع
ارزش ها، اساس و پایه ای برای قضاوت درباره ی مسأله ی حرکت است. دوم، آمادگی
برخورداری از
مجموعه ای مهارت ها برای تصمیم گیری، درباره ی مقابله با حرکت حریف است. سوم،
شناخت و تحلیل و نقد منطقی تضادها و مشخص کردن موضوع خود در برخورد با این تضادها
بر اساس معیارها و
ارزش های محوری حریف می باشد. زیرا ارزش های حریف به عنوان یک چهارچوب کلی به
ورزشکار در تحلیل موقعیت مناقشه کمک خواهد کرد. هنگامی که دو ارزش مهم با یکدیگر
در تعارض باشند و یا مسأله ی حرکتی مطرح شده بر ارزش های محوری حریف منطبق نباشد،
فعالیت و وحدت بخشیدن، معطوف بر سازماندهی و ترکیب حرکت هایی است که در فرایند
کاوش بدست می آیند. وحدت بخشیدن در حرکت
ها، دانش، احساسات، نگرش ها، ارزش ها،
مهارت ها، روابط فکری ورزشکاران تجلی پیدا می کند.
مراحل اجرای الگوی تعاملی:
فرایند اجرا در این الگو شامل شش مرحله می باشد:
مرحله اول: روبرو کردن حریف با یک موقعیت مسأله دار و یا متضاد یا متعارض:
موقعیت جدید می تواند با طرح یک سؤال، خواندن حرکت حریف که مبانی حرکت آن با ارزش ها آغاز می شود. یکی از راه های تشویق و تحریک حریف به چالش کشاندن عادت های حرکتی که در آن تضاد و تعارض به وجود آید.
بسیاری از ورزشکاران، بیشتر وقت خود را صرف ایجاد فضایی می کنند که در آن محتاط و انفعالی ادامه دهند و کوشش و تلاش قابل توجهی در رد یا اثبات موضوع حرکت حریف ندارند. اما واقعیت هایی چون زمان محدود، فرصت ها و موقعیت ها را یکی پس از دیگری از دست می دهد.
مرحله ی دوم: شناسایی مسأله ی حرکتی و تعارض های موجود در آن:
در این مرحله ورزشکار باید
مسأله و تعارض های موجود بین
حرکت ها را شناسایی کرده، تعریف دقیق و روشنی از آنها ارائه دهد و درباره ی راه حل
های مختلف آن فکر و عکس العمل نشان دهد. برای دست یابی به راه حل های متنوع باید
کلیه ی راه های ممکن فکر و یا تعارضات میان ارزش های حرکتی را شناسایی کنید. هیچ
محدودیتی از نظر تعداد راه حل ها وجود ندارد. در این مرحله ورزشکار از قضاوت
درباره ی راه حل ها و یا انتخاب موضوع خود دارای می کند. یکی از مهارت های مطلوب
مربی در این مرحله این است که ورزشکار را برای پیدا کردن راه حل های غیر معمول و
خلاق تشویق کند.
مرحله ی سوم: انتخاب مواضع و راه حل های ممکن:
در این مرحله ورزشکار مواضع خود را در تعیین معیار حرکتی و چگونگی اجرای آن مشخص می کند. مثلا ممکن است ورزشکار در زمینه ای ایجاد فرصت کارخاصی انجام دهد.
مرحله ی چهارم: گزینش درباره ی راه حل ها و یا موانع مطرح شده:
ورزشکاران به صورت انفعالی اجرای حرکت نمی کنند، بلکه از طریق تعامل با حرکت حریف و تجربه دست به خلق حرکتی می زنند که آن را ساخت ذهنی می نامند. این ساخت ها ورزشکاران را در سازمان دادن تجربیات و هدایت کنش ها و واکنش ها کمک می کند. فضای حرکت نیز در ایجاد تعامل بین حرکت ها مؤثر است. فضای حرکت باید به گونه ای طراحی شود که موجب تسهیل تعامل گردد. علاوه بر ساختار فیزیکی حرکت، نوع برآیند نیروها نیز در این امر بسیار مؤثر است.
مرحله ی پنجم: ارزیابی دیدگاه های مختلف حرکتی و تدوین و تنظیم نتایج: در این مرحله ورزشکار باید توانایی داوری درباره ی ارزش نتایج به دست آمده را، بر اساس معیاری مشخص، کسب کند و بیاموزد که چگونه اندیشه های حرکتی خود را نقد و بررسی کند.
در این مرحله مربیان باید مواضع و دلایل خود را روشن بیان کنند.
مرحله ی ششم: اصلاح مواضع و یا انتخاب موضع نهایی:
مربیان باید به ورزشکاران یاد دهند که ضمن نقد و بررسی عقاید حریف، در صورت روشن شدن آن عقاید، عقاید خود را اصلاح کنند و یا به انتخاب موضوع برتر بپردازند.
باید توجه داشت که واکنش
مربیان، مخصوصا در مرحله ی چهارم و پنجم نباید جنبه ی ارزشیابی به معنای تأکید و
یا رد داشته باشد. بلکه تنها زمینه ی به چالش کشیدن حرکت را فراهم سازد و ورزشکار
را به تفکر و استدلال تشویق کند. هدف این کار فراهم کردن فرصت ها و
موقعیت هایی، برای تفکر خلاق و سازنده است. آموزش به این معنی ایجاب می کند که
مربیان دلایل خود را برای ورزشکار مطرح سازند و حتی افکار و اندیشه های خود را در
برابر ارزشیابی و نقد آنها قرار دهند تا آنان نیز بر روی اندیشه های مخالف تفکر
کنند.
نظام حرکتی(روابط حاکم بر حرکت) در الگوی حرکت تعاملی:
در الگوی تعاملی حرکت، عامل اساسی در فعالیت های حرکتی، حس اعتماد ورزشکار است. اصولا در این الگو ورزشکار، فردی مسئول و فعال است که سازماندهی حرکت ها را بر عهده دارد تا نظر خود را بر حریف تحمیل کند. در اینجا ورزشکار با ایجاد انواع روابط حرکتی فردی و گروهی، فعالیت های مثبت خلاق را هدایت می کند. او به عنوان تصمیم گیرنده مسئول انعطاف پذیری دارد و دائما در صدد کشف رازهای حرکت است و می کوشد مهارت های خود را گسترش و بهبود بخشد. چرا که فضای حرکتی، سرشار از چالش و... می باشد.
موقعیت و منابع در الگوی حرکت تعاملی:
درالگوی حرکت تعاملی، مفهوم عمل متقابل بسیار حائر اهمیت است و شامل رابطه ای متقابل، پویا که دائما تعهد است که ارزش ها و مهارت ها هدفمند انتخاب می شوند. فعالیت های حرکتی تجربه ها را می سازند و تجربه ها بیش از آنکه وسیله ای برای اهداف از پیش تعیین شده باشد، ذاتا ارزش حرکتی دارند. اهداف از تعامل شرایط ذهنی و عینی تجربه شکل می گیرد. در واقع اهداف حرکتی برخاسته از تعامل هستند و نمی تواند بدون توجه به موقعیت حرکتی حریف به وجود آیند و یا از پیش تعیین شوند.
در این الگو بر موقعیت و کیفیت حرکت حریف تأکید می شود. محیط حرکتی، خواسته یا ناخواسته، فرصت هایی را برای ورزشکار به وجود می آورد تا راه حل های کنش متقابل را فراهم کنند تا آنها بتوانند به تجربه هایی دست بزنند و تعهدات حرکتی را بیازمایند. در چنین موقعیت هایی دانش و حقایق حرکتی از طریق مشارکت و چالش بدست می آیند. بنابراین مهارت های حرکت باید به گونه ای طراحی نشوند که:
1- تجربه ی ورزشکاران به طور فعال و مؤثر تحقق یابند.
2- فرصت های مناسب را ارزیابی کنند، تا با آگاهی از معرفت کسب شده برای طراحی اهداف جدید احساس مسئولیت کنند.
3- ورزشکار باید ارزش ها و مهارت های و اهداف حرکتی خود را توسعه دهد.
4- هر تجربه ی حرکتی باید موجب کاوش دائمی شود، تا راه های کنش متقابل را کشف کند.
عمل حرکت باید دامنه وسیعی از انتخاب ها را که شامل فرصت هایی برای تجربه کردن است، برای ورزشکار فراهم کند. محیط حرکتی باید فرصت های مناسبی را برای مشارکت مستقیم ورزشکار در تمام سطوح حرکتی فراهم سازد.
محدودیت های حرکت تعاملی:
عدم آشنایی ورزشکاران مبتدی با چگونگی اجرای این الگو، احساس عدم امنیت را برای اظهار عقاید و نگرش های خود، قدرت تصمیم گیری، تشخیص تعارض ها، تفکر منطقی، احترام به اندیشه های حریف، رابطه ی مطلوب حرکتی و قدرت تجزیه و تحلیل مسائل حرکتی را به درستی نخواهد داشت.
روش های حرکت تعاملی:
الگوی حرکت تعاملی بر اساس
محتوا، هدف و امکانات به روش های مختلفی اجرا می شوند. از رایج ترین روش های الگوی
تعاملی
می توان پرسش و پاسخ متقابل در رابطه های مشارکتی نام برد.
روش پرسش و پاسخ:
پرسش و پاسخ روشی است که مربی به وسیله آن، ورزشکار را به تفکر درباره ی مفهومی جدید تشویق می کند. در این روش ورزشکاران تلاش می کنند، از مجهول به معلوم حرکت کنند. یعنی مربی، ورزشکار را به تفکر وا می دارد تا آنان قدم به قدم حرکت درست را کشف کنند.
در روش پرسش و پاسخ، مربی هنگام جلب توجه ورزشکار به مطلب جدید، مستقیما به بیان مطلب نمی پردازد، بلکه با طرح سؤال های برنامه ریزی شده، فعالیت ذهنی ورزشکار را هدایت می کند تا خودشان به کشف راه حل جدید توفیق یابند. این روش برای پرورش قدرت تفکر و استدلال آنها بسیار مؤثر است اما سئوالات باید با توجه به زمینه های علمی ورزشکاران مطرح گردد. از طرف دیگر، مربی باید به ورزشکار فرصت کافی برای تفکر و تأمل و پاسخ دادن بدهد.
روش ایفای نقش:
هر ورزشکار برای ارتباط با حریف در موقعیت های مختلف، روش منحصر به خود دارد. بعضی از ورزشکاران حرکت تهاجمی دارند و برعکس بعضی دیگر ممکن است، حالت تدافعی داشته باشند.
ورزشکاران نسبت به خود نیز نگرش یکسانی ندارند، برخی خود را قوی و توانا تصور می کنند. بنابراین نگرش های افراد نسبت به خود و دیگران، بر رفتار آنها اثر گذاشته و نحوه ی تصمیم گیری آنها را در موقعیت های مختلف تعیین می کند.
به واکنشی که ورزشکاران نسبت به حریف نشان می دهند، نقش گفته می شود. در واقع نقش زنجیره ای حرکت ها، حالت ها و اعمال یک ورزشکار که به صورت یک الگوی خاص تبلور پیدا می کند. نقش یک روش خاص و همیشگی در ارتباط با حرکت حریف است.
عوامل متعددی در ایجاد و تثبیت نقش حرکت مؤثر هستند. مثلا شخصیت افرادی که فرد با آنان در تعامل است، چگونگی رفتار آنان با فرد و چگونگی درک افراد از احساسات خود نسبت به دیگران بر نگرش فرد نسبت به خود تأثیر می گذارد. قواعد اجتماعی- فرهنگی نیز تأثیر عمیقی در نقش افراد دارند و نحوه ی فکرکردن آنان، رفتار آنها را مشخص می کند. رضایت یا عدم رضایت افراد از نقش، به نوع تجربه و میزان آگاهی آنها از نقش بستگی دارد. آگاهی از مفهوم نقش در فرایند حرکت یک هدف اصلی است. مربیان باید به ورزشکاران در شناخت نقش های متفاوت و تفکر درباره ی رفتارهای خود و دیگران در قالب نقش های مختلف کمک کنند. همچنین با ایجاد یک فضای تعاملی با نقش های مختلف و تجزیه و تحلیل عملکردها در نقش های مختلف فضای جدیدی فراهم سازند. در چنین روشی ورزشکاران بازیگران نقش و در نهایت حریف تحلیل گران نقش های مختلف خواهند بود.
مفهوم روش ایفای نقش:
در روش ایفای نقش، ورزشکار
خود را به جای حریف قرار می دهد و سعی می کند با حریف که نقش های متفاوتی ایفا می
کند به تعامل بپردازد. علاوه بر ایفای
نقش، اعمال و احساسات نقش های مختلف و اندازه گیری حرکت در تجزیه و تحلیل آنها
مؤثر هستند. اصولا درگیر کردن حرکت چه آن قسمت هایی از حرکت که نقش بازی می کند و
چه آن قسمت هایی که منفعل هستند، جزء ماهیت نقش حرکت هستند. فرایند نقش بازی کردن
حرکت، وسیله ای در خدمت ورزشکاران قرار
می دهد تا:
1- حرکت خود را بررسی و ارزیابی کند.
2- به نگرش ها و ارزش ها و ادراکات حرکت آگاه شوند.
3- نگرش ها و و مهارت ها و حل مسأله ی خود را گسترش دهند.
4- با روش های مختلف به حل مسأله ی حرکت بپردازد.
در روش ایفای نقش حرکت، این امکان وجود دارد که قیاس ها برای واقعیت های حرکت واقعی شناخته شود و از طریق این باز آفرینی ها، خط سیر حرکت مشخص شود.
روش ایفای نقش حرکت می تواند به ورزشکار کمک کند تا با حرکت حریف آشنا شود و در ضمن راه حل مناسب را پیدا کند. این پالایش یا تجزیه و تحلیل زمانی ارزش دارد که برای تغییر نوعی رفتار حرکتی بکار رود. اگر ورزشکار ارزش ها و نگرش های حرکتی خود را بشناسد و آنها را با عقاید حرکتی حریف بسنجد، می تواند تا اندازه ای نظام حرکتی خود را کنترل کند. این عمل به نقش بازی هوش معروف است. در نقش بازی هوش، برخوردهای حرکتی و هیجانی می تواند به ورزشکار در ارزشیابی نگرش ها و نتایج کمک کند تا در صورت لزوم بتواند آنها را بازنگری یا بازسازی کند. اگر ورزشکاری در یافتن نقش حرکتی خود دچار مشکل شود، الگوی رفتاری با ثباتی نخواهد داشت.
مراحل اجرای ایفای نقش حرکتی:
ایفای نقش به عنوان یک روش مؤثر دراجرا، بستگی به انسجام و کیفیت روش اجرای آن دارد. وقتی اولین بار ورزشکاران سعی در اجرای حرکت دارند، درگیر ایفای نقش یا تحلیل آن نمی شوند. برای اینکه ورزشکاران در اجرای حرکت به طور فعال و مؤثر مشارکت کنند، به آمادگی جسمی نیاز دارند. تمرینات بدنی برای آمادگی ورزشکاران مبتدی بسیار مؤثر است. در اجرای این روش مراحل زیر باید با ظرافت طراحی و اجرا شود:
مرحله ی اول) تعیین موضوع حرکتی و طرح مسأله:
به علت وجود فشارهای گوناگون بر روی حرکت، ممکن است تحلیل محتوای حرکت بسیار دشوار باشد.
مرحله ی دوم) انتخاب حرکت و تعیین نقش آن:
در این مرحله ورزشکار با طرح سؤال هایی مانند آنها شبیه چه حرکتی هستند؟ این حرکت چه کاری می خواهد انجام دهد؟ سپس ورزشکار، داوطلب بازی با حرکت حریف می شود.
مرحله ی سوم) تحلیل حرکت:
در این مرحله ورزشکار باید با زیرکی و تیزهوشی نقش هر حرکت را تحلیل و ارزیابی کند.
مرحله ی چهارم) مشاهده ی دقیق حرکت:
دراین مرحله ورزشکار باید با مشاهده ی دقیق به صورت فعال درگیر نقش حرکتی حریف شود. ورزشکار باید با ارزشیابی نقش های ایفا شده، تفسیر میزان اثربخشی و پیامدهای رفتار حرکتی مشخص شوند. ورزشکار باید بداند چه هدفی را دنبال می کند و در این راستا کدام یک از اقدامات مفید است و کدام یک مفید نیست و چه تجارب مختلفی ممکن است به جای آن انجام شود.
مرحله ی پنجم) اجرای حرکت:
در این مرحله ورزشکاران نقش هایی را بر عهده می گیرند و به طور واقع بینانه ای به حرکت حریف پاسخ می دهند. انتظار نمی رود که هر حرکتی بتواند یک اجرای روان و بدون اشکال اجرا شود. این نامشخص بودن هم بخشی از واقعیت حرکت است. حرکت باید تا زمانی ادامه یابد که حرکت تقویت شود. اگر ورزشکار درک صحیحی از رویدادها و نقش های حرکتی نداشته باشد، ادامه ی حرکت ضرورتی ندارد و ورزشکار باید اجرای مجدد حرکت را فراهم سازد. هدف اجرای حرکت، نشان دادن رویدادها و نقش هایی است که در حرکت بعدی تحلیل و بررسی می شود.
مرحله ششم) تفکر و ارزشیابی حرکت:
اگر نتیجه ی حرکت و اندیشه های حریف بازخوانی و تفسیر شود، اجرا آسان تر است.
مرحله ی هفتم) اجرای مجدد حرکت:
ممکن است اجرای حرکت به هر دلیلی به تعویق بیفتد و لازم باشد تفسیر جدیدی از نقش حرکت ارائه شود و تصمیم جدید گرفته شود. این فعالیت ها و بحث ها و اجرا به طور متناوب اجرا می شوند. اجرای مجدد به این علت است که همه ی عوامل دوباره بررسی شده، عواملی که باعث تغییر رفتار حرکت ممکن است لازم باشد، پیش بینی شده است.
مرحله ی هشتم) ارزشیابی مجرد:
در این مرحله ورزشکار به
دلیل پذیرش یا رد حرکت توسط حریف، از خودش می پرسد چه پایانی ممکن است اتفاق
بیفتد. ورزشکار سعی
می کند، راه حل هایی مبتنی بر واقعیت دست یابد.
مرحله ی نهم) دسته بندی تجربه ها و بکارگیری آنها:
هرگز نباید انتظار داشت که حرکت های بکار رفته به نتیجه مطلوب دست یابند. در هر حال ورزشکار باید تلاش کند، حرکت را به گونه ای هدایت کند تا رویکردهای مختلف حرکتی حریف توأمان بررسی شوند و پیامد های مختلف آن هم زمان مورد بررسی قرار بگیرند. هر اندازه سازماندهی حرکت مناسب تر باشد، نتیجه ی بدست آمده جامع تر خواهد بود و ورزشکار به اجرای حرکت واقعی تر نزدیک تر خواهد بود.
نقش مربی در فرایند اجرای روش ایفای نقش حرکت:
در این روش، مربی مسئول هدایت ورزشکار در دو مرحله می باشد، هر چند که محتوای اجرای حرکت ها را در بیشتر موارد به ورزشکار می سپارد.
روش اجرای همگانی:
روش اجرای همگانی، حرکتی
است سنجیده منظم درباره ی موضوعی خاص که مورد علاقه ی هر دو ورزشکار است. در این
روش، معمولا یکی از ورزشکاران موضوع یا مسأله ی خاصی را اجرا می کند و حریف مقابل
درباره ی آن به اندیشه، تفکر و اظهار نظر می پردازد. در اینجا هر دو ورزشکار در
فعالیت های حرکتی، فعالانه شرکت
می کنند و هر یک مسئولیت خاصی را بر عهده می گیرند. آنها در ضمن تداخل ، از اندیشه
ها و نگرش های خود با دلایل متکی بر حقایق، از مسائل و اصول حرکتی خود دفاع می
کنند. در اجرای صحیح حرکت گروهی، ورزشکاران باید توانایی سازماندهی عقاید و دیدگاه
های حرکتی خود - ارزیابی نظرهای مختلف را در ضمن اجرا در نظر می گیرند.
روش اجرای گروهی، در مورد
حرکت و محتوای آن که دارای
ویژگی های زیر می باشد:
1- مورد علاقه ی مشترک هر دو ورزشکار باشد.
2- ورزشکاران درباره ی آن اطلاعات لازم را داشته باشند.
3- درباره ی آن بتوان نظرهای مختلف و متفاوت اظهار داشت.
درباره ی اینکه چه چیزهایی مهم و کدام با ارزش تر هستند و چگونه سازماندهی شده با یکدیگر توافق دارند. برعکس، در زمینه ی عبور از حرکت حریف توافقی وجود ندارد یا توافق کمتری وجود دارد. می توان نظرهای مختلف درباره ی آنها اظهار داشت.
علاوه بر موارد فوق، در اجرای حرکت همگانی توجه به شخصیت ورزشکار از اهمیت خاصی برخوردار است. اجرای مطلوب حرکت همگانی، تا اندازه ی زیادی بستگی به شخصیت ورزشکار و میزان انعطاف پذیری او دارد. بعضی از ورزشکاران بردبار نیستند و توانایی نظم بخشیدن و سازماندهی حرکت ها راندارند. آنها در انجام حرکت گروهی به صورت منطقی پیش نمی روند و با توجه به اینکه حرکت خود را خوب سازماندهی نمی کنند، ناراحت و آشفته می شوند.
روش اجرای گروهی به ورزشکاری تیزهوش نیاز دارد که در صورت لزوم مواقعی که حرکت به بیراهه می رود، توانایی کنترل و هدایت آن را داشته باشد. ورزشکاری که در اجرای حرکت از روش حرکت گروهی استفاده می کند، باید قدرت سازگاری وتصمیم گیری داشته باشد. در دوش حرکت گروهی، هر ورزشکار این امکان را دارد که حریف رابه سمت نگرش های خود بکشاند. بنابراین ورزشکار باید بتواند حرکت را کنترل کند. متأسفانه بسیاری از ورزشکاران با روش حرکت گروهی چندان سازگاری ندارند و در اجرای روش حرکت گروهی به هیچ وجه درست عمل نمی کنند.
علاوه بر انتقال افکار و
تبادل انیدشه برای رسیدن به اهداف ذیل
می توان از روش حرکت گروهی استفاده کرد:
1- ایجاد علاقه در زمینه ی مشترک بین هر دو ورزشکار
2- ایجاد حرکت انتقادی بین دو حرکت و پرورش آن
3- ایجاد توانایی و غلبه بر حرکت حریف
4- تقویت نقاطی از حرکت که باعث ضعف حرکت حریف شود
5- بالابردن توانایی و مدیریت و رهبری هر دو حرکت
6- تقویت قدرت تحلیل حرکت
7- تقویت قدرت تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری
8- کسب اطلاعات حرکتی و حل مسأله ی حرکتی
9- ایجاد رابطه ی مطلوب بین حرکت ها
مراحل اجرای روش حرکت گروهی:
در اجرای مطلوب روش حرکت گروهی، رعایت مراحل زیر لازم و ضروری است:
(مرحله ی اول) آمادگی و برنامه ریزی:
در این مرحله ورزشکار قبل از شروع حرکت، اجرای حرکت نیازمند برنامه ریزی و طراحی است. اما شکل برنامه ریزی در این روش با روش های دیگر متفاوت است. او باید نیازهای حرکتی خود را مرحله به مرحله و طبق تمایلات و نقش های پیش بینی نشده ی حرکت حریف اجرا کند. ورزشکار باید پس از انتخاب و تعیین هدف وچگونگی انتخاب موضوع، فراهم کردن زمینه های مشترک و نحوه ی آرایش و ساخت ارتباط گروهی حرکت را پیش بینی کند. اگر روش اجرای گروهی به طریق غیر عملی اجرا شود از نظر معیارها و اثبات موازین و فرضیات و ارتباط حقایق حرکت فاقد ارزش خواهد بود.
1- انتخاب موضوع حرکتی: موضوع حرکتی و ارتباط
آنها با سایر اجزاء دیگر حرکت در قالب و چهارچوب خاص اجرا شود. اما
راه های انتخاب و تدوین حرکت متفاوتند. حرکت گروهی ابعاد و ویژگی های خاصی دارد که
در هر نوبت اجرا می تواند عواملی متفاوتی را بکار گیرد.
موضوعات حرکتی معمولا دو دسته اند:
دسته اول: موضوعاتی که مورد توافق هر دو ورزشکار هستند.
دسته دوم: موضوعاتی که توافق سطح بالایی در مورد آنها وجود ندارد.
در چنین موضوعاتی به هیچ وجه نباید انتظار نتیجه ی ثابت داشت. این دسته از موضوعات باید بتواند:
الف- در ورزشکار، انگیزه ی فعالیت ایجاد می کند
ب- میزان نقش پذیری و پذیرش منطقی را در ورزشکار نشان می دهد
پ- این نوع حرکت ها میزان
استدلال منطقی ورزشکار را نشان
می دهد
ت- ایجاد حرکت مطلوب یا نامطلوب را در جهت پاسخ گویی صحیح نشان می دهد
ث- در نهایت منجر به حل مسأله ی حرکت می شود
2- فراهم کردن زمینه های مشترک حرکتی:
قبل از شروع حرکت لازم است
سطح اطلاعات هر دو طرف در
زمینه ی مورد مناغشه بررسی شود. چنین زمینه ی مشترکی معمولا شکل اطلاعات حرکتی و
روش درک و فهم اجرای هر دو حرکت مشخص می شود. آنها باید درک کنند که چگونه و با چه
روشی حرکت یکدیگر را مختل کنند.
3- تعیین نحوه ی آرایش شبکه ای حرکت:
ترتیب قرار گرفتن و اجرای حرکت گروهی در نوع ارتباط مؤثر است. در این آرایش، همبستگی مثبت و منفی بین اجزاء و میزان دخالت حرکت ها نسبت به یکدیگر، تحت تأثیر نحوه ی آرایش شبکه ی ارتباطی است.
آرایش شبکه ای حرکت، معمولا به دو صورت متمرکز و غیر متمرکز صورت می گیرد. در شبکه ای ارتباطی متمرکز، معمولا یک جزء حرکت محور متقابل گروه حرکتی مؤثرتر است. اما در شبکه ی ارتباطی غیر متمرکز، همه ی اجزاء حرکت، فرصت و امکان مساوی ارتباطی دارند. همچنین برای سرعت و انسجام بخشیدن به فرایند حرکت می توان از شبکه ی ارتباطی تلفیقی و یا ترکیبی استفاده کرد.
4- انتخاب حرکت ها وتعیین نقش آنها:
معمولا اجزاء یک گروه حرکتی، برای رعایت نظم و ترتیب و به طور کلی به منظور سازمان دادن و اداره ی حرکت، یک جزء باید به عنوان رهبر گروه حرکتی در نظر گرفته شود. قاعدتا باید این جزء فعالانه در حرکت مشارکت کند و مسئولیت قبول نماید. معمولا اجزاء دیگر حرکت باید موافق یا مخالف پیشنهادهای حرکتی حریف عمل کنند و نقش خاصی را بر عهده بگیرند.
اگر موضوع حرکتی نیاز به
اطلاعات فنی و تخصص داشته باشد.
می توان از مربی در بحث مشورتی استفاده کرد. چنین فردی می تواند اطلاعات لازم را
به ورزشکار بدهد و یا اظهار نظر تخصصی کند. مربی به عنوان ناظر یا ارزیاب، جریان
حرکت را از بیرون مشاهده کرده و نظرهای خود را در مورد چگونگی اجرای حرکت عرضه می
نماید.
(مرحله ی دوم) روش اجرای حرکت گروهی:
مهمترین مسأله در اجرای حرکت گروهی، مشخص کردن وظایف اجزاء شرکت کننده در حرکت است. لازم است حرکت ها با کیفیت مطلوب اجرا شوند. تنها در مواقع زیر می تواند به منظور هدایت حرکت در آن مداخله کند:
1- در صورت انحراف از موضوع اصلی حرکت
2- ایجاد تغییرات در صورت مکث یا سکوت در حرکت
3- در صورت مشاهده ی یک حرکت منطقی که چندان مشخص نیست وممکن است موجب انحراف حرکت شود
4- با دقت جریان حرکت را بررسی و کنترل کند
ورزشکاران حتی الامکان باید دیدگاه های یکدیگر را تجزیه و تحلیل و ارزیابی کنند. هر کدام از آنها باید بپذیرند که یکی وظیفه ی طراح سؤال حرکتی است و دیگری پاسخ دهنده به ترکیبات حرکتی است.
روش حرکت مشارکتی:
ورزشکاران با مشاهده و تقلید از رفتار حرکتی یکدیگر یاد می گیرند و در جریان مشاهده و تقلید کشف می کنند که چگونه به طور هدفمند حرکت کنند. آنها در خلال تمرین ها یاد می گیرند که چگونه فکر کنند و چه انجام دهند. با افزایش تجربه توانایی های آنها افزایش می یابد. آنها با این اندیشه که تجربه بیشترین فرایند را در یادگیری دارد. به شرطی که همراه با تجزیه و تحلیل منظم و منطقی باشد.
راهبردهای رویکرد مشارکتی مؤثر، ورزشکاران را در اینکه چگونه فکر کنند و چگونه دانش خود را ارزشیابی کنند، کمک می نماید. در این رویکرد ورزشکاری که انتقاد و بینش بیشتری نسبت به وضع موجود داشته باشد، موفق تر عمل می کند.
روش مشارکتی نوعی از
فعالیت حرکتی است که ویژگی های خاص خود را دارد. دو عامل مهم و تأثیرگذار در تمام
روش های مشارکتی وجود دارند که عبارتند از: مساحت مشوق مشارکتی (طعمه ی حرکتی) و
ساخت وظیفه ی مشارکتی(حرکت انتقالی). منظور از ساخت مشوق مشارکتی این است که
ورزشکاران به صورت مشارکتی فعالیت کنند و در دریافت پاداش به هم وابسته اند. یعنی
هر دو ورزشکار در
موفقیت های کسب شده شریک هستند. ساخت وظیفه ی مشارکتی موقعیت هایی هستند که در آن
هر ورزشکار سعی می کند با انجام حرکتی خاص، کوشش های خود را به منظور دستیابی به
اهداف حرکتی خود هماهنگ و همسان سازند. بنابراین روش مشارکتی روشی است که در آن:
1- ورزشکاران سعی می کنند به منظور تسلط و مهار محتوای حرکتی، موقعیت های جدیدی ایجاد کنند.
2- هر دو ورزشکار تلاش می کنند، موقعیت حرکت خود را بالا، متوسط و پایین رتبه بندی کنند.
3- نظام حرکتی گروه مدار جای خود را به نظام فرد مدار می دهد.
وظایف مربیان در فرایند حرکت باید افزایش کارایی حرکتی ورزشکاران و کنترل فرصت های جدید باشد. روش مشارکتی باعث می شود که ورزشکاران در خلال تعامل و همکاری با حرکت حریف، تجارب خود را سازماندهی کنند و اندیشه های منطقی و مهارت های سطح بالای حرکتی را افزایش دهند. به عبارت دیگر به جای اینکه مربیان در زمان و مکانی معین، ایجاد موقعیتی به طور انفرادی برای تسلط بر محتوای حرکتی حریف کاری کنند با همکاری و همیاری و تحلیل مشارکتی، همواره دو هدف عمده را دنبال می کنند:
1- بهبود درک و فهم موضوعات حرکتی حریف
2- افزایش مهارت در تعامل با حرکت حریف
در چنین فرایندی از ورزشکاران انتظار می رود که مهارت های شناختی خود را تقویت کنند. این امر به تفکر قابل انعطاف و پیشرفت نظارت دارد. اما وجه مشترک همه ی آنها پیشرفت حرکت بر اساس کمک و مساعدت حرکت ها با یکدیگر است.
رویکردهای مختلف حرکت مشارکتی:
هر رویکرد مشارکتی روش های متفاوتی دارد. اما هر کدام از روش های قابل اجرا از نظر ساختار و نوع وظیفه ای که انجام می دهد، تفاوت دارند. در بعضی از رویکردها به صورت گروهی وظایف خود را انجام می دهند و در رویکردهای دیگر ممکن است وظایف بین اجزاء حرکت به گونه ای خاص تقسیم شوند و گاهی یک عضو کاری مستقل انجام می دهد و یا از دیگری کمک می گیرد. اما وجه مشترک همه ی آنها پیشرفت حرکت بر اساس کمک و مساعدت به یکدیگر است.
1- تقسیم نیروهای حرکت در اجزاء مختلف:
به طور کلی اجزاء هر حرکت شامل قوی، متوسط وضعیف است. علاوه بر این توانایی ترکیب اجزاء نقش قابل توجهی دارد. سایه ی همین همکاری، مساعدت و مشارکت است که عملکردهای حرکتی مثبت افزایش می یابد. چنانچه اجزاء حرکت نتوانند به خوبی با یکدیگر تعامل کنند، گروه موفقی نخواهند بود.
2- چگونی ایجاد فرصت:
شناخت گروهی حرکت و ایجاد فرصت مناسب برای دستیابی به موفقیت، ورزشکار اعضاء هر گروه حرکتی و کارکردهای مثبت و منفی آن را بررسی می کند. میانگین کلی حرکت نقش کل گروه حرکت را مشخص می کند.
3- استقلال حرکت:
هر ورزشکار بر اساس توانایی خود، تلاش می کند به تدریج حرکت خود را بر حریف تحمیل می کند. در اینجا حرکت گام به گام پیش می رود و در صورت لزوم اجزاء حرکت یکدیگر را یاری می نمایند تا نگرش خود را تحمیل کنند.
4- فعالیت های تکمیلی حرکت:
در این رویکرد هر ورزشکار قسمت ویژه ای را انجام می
دهد و به سایر قسمت های حرکت توجه ی ویژه ای ندارد. معمولا حریف
می کوشد با میانگین نتایج و ارزشیابی اعضاء و مقیاس آنها با یکدیگر، موجب پیشرفت حرکت گردد و در همین بده بستان های
حرکتی ، حرکت به تدریج تکمیل می شود.
ساختار و ویژگی های خاص روش مشارکتی حرکت:
تفاوت اساسی بین روش مشارکتی حرکت با سایر روش های حرکتی را می توان در عامل انگیزه جستجو کرد. انگیزه ی اجرا در راهبردهای مشارکتی نسبت به سایر راهبردهای حرکتی دیگر. چنین انگیزه ای از سه ویژگی مهم نشأت می گیرد:
1- اهداف گروهی:
اهداف گروهی بر اساس
موفقیت در وظایف کارکردهای حرکتی تعریف می شود. در این رویکرد هر جزء حرکت بر اساس
سطوح مختلف پیشرفت حرکتی مورد شناسایی قرار می گیرد. ورزشکاران در موقعیت روش
مشارکتی، همچون سایر موقعیت های حرکتی، برای تسلط بر محتوای حرکتی حریف، سخت تلاش
می کنند. اما این تلاش سخت، به منظور کسب امتیاز فردی صورت نمی گیرد، بلکه هدفش
کسب ارتقاء حرکت و موفقیت حرکت است. همچنین در فعالیت های گروهی حرکت همه ی اجزای
حرکت با تلاش بیشتر وادار به فعالیت می شوند. علاوه بر این حرکت گروهی به دلیل
حمایت متقابل و ایجاد تعامل با یکدیگر، خود انگیزه ای برای ایجاد روباط جدید فراهم
می کند.
تجربه نشان داده است که در گروه های حرکتی، اجزای قوی تر، موفقیت خود را با اجزای دیگر شریک می شوند. این کار برای ارتقاء پیشرفت حرکتی مفید است. این اصل که پیوند و وحدت گروهی، بهتر از تک روی است، بهتر خود را نشان می دهد.
2- مسئولیت های فردی حرکت:
مسئولیت های فردی حرکت بستگی به میزان تلاش در فرایند کل حرکت و تسلط هر ورزشکار بر محتوای حرکت دارد. اعضای حرکت به صورت مشارکتی به یکدیگر کمک می کنند. اما به صورت ویژه و به طور مستقل و جدا از هم برای ارائه ی مهارت های خود مورد ارزیابی قرار می گیرند. اما امتیاز فردی هر یک از اعضای حرکت، موفقیت گروه را مشخص می کند. زیرا بر اساس میانگین نیرو و جهت هر یک از اعضاء شناخت عمومی گروه حرکتی قابل پیش بینی است.
مسئولیت های فردی هر عضو حرکتی، سبب می شود تا عدم تسلط یک عضو موجب شکست حرکت نشود. یک چنین ارزشیابی سبب خواهد شد که اغلب یک یا دو عضو قوی برای بیمه کردن حرکت به تلاش واقعی وادار شوند.
3- آزمون های استاندارد حرکتی:
فرصت های حرکتی برای موفقیت، به منظور رسیدن به سطح بالای حرکت نیازمند شناختن ناهنجاری های حرکتی اعضای حرکت نسبت به یکدیگر قابل توجه است. بنابراین موفقیت در هر موقعیتی پایه و اساس ارتقاء عملکرد حرکت را تعیین می کند. شاید استفاده از یک حرکت میانجی بتواند مساعدت و مشارکت با سایر اجزای حرکت در راستای ویژگی های حرکت را ارتقاء دهد.
در اکثر موقعیت ها و رویکردهای حرکتی، موفقیت تنها محدود و منحصر به یک اجرای خاص نیست. بلکه آن گروهی که بالاترین درصد موفقیت را نسبت به سایر گروه ها کسب کند، گروه ممتاز است. زیرا موفقیت به معنای غنی سازی و ارتقاء سطح مهارت ورزشکاران، نسبت به پیش آمدهای حرکتی است. به هر حال موفقیت گروهی حرکت می طلبد تا اعضای گروه حرکتی همه ی نیروی خود را برای رسیدن به حداکثر پیشرفت تجهیز کنند.
یکی از کارکردهای مؤثر مشارکتی حرکت این است که ورزشکاران با هر میزان توانایی که دارا هستند. تعامل و چالش را تجربه می کنند و به سوی پیشرفت حرکت مطلوب گام بر می دارند. علاوه بر این، تعامل بر فعالیت های حرکتی می تواند موجب رشد و تحول تفکر انتقادی و افزایش عملکرد حرکت شود.
مراحل اجرای روش مشارکتی حرکت:
مربیان سازه های حرکت را و اسراری که در اجرای مؤثر آن نقش حیاتی دارند را در قلمرو موضوعات مختلف آموزش می دهند. ماهیت اساسی فنون در چهارچوبی خاص و با یک روش استاندارد می باشد. اما اجرای صحیح زمانی سودمند است که:
1- مربیان ساختار (سازه) حرکت را که ورزشکاران دانش یا مهارت کنترل آن را ندارند، آگاهی دهند.
2- احساسات حریف را برانگیزانند و او را وادار به فعالیتی خاص کنند.
3- محتوای حرکت، ماهیتا متناسب با زمان حرکت حریف تعیین شود.
مراحل اجرای روش مشارکتی در چهار مرحله انجام می شود:
1- شناخت محتوای حرکت:
در این مرحله ورزشکار، محتوای حرکت حریف را شناسایی و زمینه ی مرور اجمالی حرکت را در ذهن پرورش می دهد. این مرور اجمالی شامل ساختار کل حرکت و فرایندهای دانستن است. این بررسی اجمالی باید قبل از اتمام حرکت اتفاق بیفتد.
مشاهده ی تعارض ها و مغایرت ها می تواند ماهیت تفاوت ها، گستردگی حرکت را روشن کند. این کار نظام کلی حرکت را غنی تر و فرصت های حمایتی را فراهم می سازد .
مربیان باید بدانند که درک و فهم حرکت، استفاده از راهبردهای مشارکتی و اثربخشی حرکت را بیشتر می کند. اگر ارئه ی حرکت، آشفته (درهم برهم) یا سطحی باشد و یا حرکت به صورت ناقص انجام شود و تعامل معنا دار در استفاده از حرکت حریف بدون اندیشه صورت پذیرد، نمی توان به اثربخشی روش حرکت اعتماد کرد.
به هر حال، روش مشارکتی باید بستری را فراهم کند تا ورزشکاران فرصت های درگیری و تعامل سازمان یافته ای را به نمایش بگذارند.
در این مرحله ورزشکار محتوای حرکتی را ارائه می دهد تا به راهبردهایی دست یابد تا اثربخشی حرکت بالقوه را فراهم سازد. ورزشکار زمانیکه یاد می گیرد که فرصت مطلوب اجرا داشته باشد. نحوه ی ارائه یا کنترل حرکت را توضیح دهد و یا به نمایش می گذارد. همچنین در تجزیه و تحلیل حرکت، مفهوم تازه ای ارائه دهد.
در طراحی موقعیت های جدید، جایی که ورزشکار مسائل و راه حل های جدید را کشف می کند، می تواند وظایفی که موضوع حرکت را به طور مؤثر معرفی کند، تعیین نماید.
اجرا در روش مشارکتی، ارائه
ی یک روش ایده آل نیست. تنها روشی است که ورزشکاران یکدیگر را در آفرینش محتوای
جدید، کمک
می کنند.
همواره یک ورزشکار نقش ارائه دهنده یا معرفی کننده ی محتوای جدید و حریف مقابل نقش منتقد یا مساعدت کننده در فرایند حرکت را بازی می کند.
2- اجرای مهارت ها در حرکت های نامتجانس:
دو عامل مهم ساختار وظیفه
ای و نامتجانس بودن، محتوای اثر بخش بودن حرکت را فراهم می کند. ساختار وظیفه ای،
راهکارهای علمی حرکت است. در اینجا اعضای حرکت به طور وابسته و فعال درگیر هستند و
راه حل های خود را توضیح می دهند و دریافت های خود را
درباره ی ماهیت حرکت و ارتباطشان با یکدیگر را با هم مبادله
می کنند. آنها بازخوردی درباره ی اجرای حرکت فراهم می کنند و راه حل های اصلاحی به
یکدیگر رائه می دهند.
دومین عامل استفاده از
حرکت نامتجانس است. حرکت های اثربخش و مفید، نمونه های کوچکی از کل یک حرکت وسیع
هستند. هر حرکت
از دو بخش مثبت و منفی و با سه رویکرد پایین، متوسط و بالا تشکیل می شود. در اینجا
حرکت نامتجانس با قصدی خاص، حرکت را دنبال
می کند. بر این اساس اجرای حرکت جدید تلاش بیشتری را می طلبد.
3- ارزشیابی حرکت حریف:
در این مرحله، بدون شناخت حرکت حریف، تسلط بر کل حرکت امکان پذیر نیست. در حالی که مسئولیت بر کل ساختار حرکت به تدریج تکمیل می شود. اشتباه در یک قسمت از حرکت، می تواند وظایف را مغشوش کند. تصمیم ورزشکار درباره ی زمان آغاز حرکت و نحوه ی محاسبه ی حرکت و تعبیر و تفسیر پیشرفت حرکت، خدمات اصلاحی را می طلبد.
4- بازشناسی حرکت:
در بسیاری از روش های مشارکتی، موفقیت حرکت به دلیل سهمی بودن اجزای درگیر و تأثیر آنها در کل حرکت است. در اینجا ورزشکار به جای رقابت با حرکات یکدیگر به مشارکت با حرکت هم می پردازند. معمولا ورزشکاری که فعالیت های مشارکتی را تجربه می کند، نسبت به ورزشکاران دیگر زودتر و بهتر به بازسازی و اصلاح نگرش های حرکت می پردازد.
به طور کلی محاسن روش مشارکتی را می توان در سه سطح کلی به شرح زیر بررسی کرد:
1- چگونگی پیشرفت حرکت:
هدف اجرای مشارکتی حرکت، ارتقاء عملکرد حرکت می باشد. اعتقاد بر این است که ساختار انگیزشی حرکت در روش مشارکتی، کیفیت حرکت را بالاتر می برد.
2- ارتقاء روابط حرکتی:
دومین اثر مهم روش مشارکتی، گسترش روابط حرکت، فراتر از اجرا می باشد. روش مشارکتی فرصتی را برای ارتقاء مهارت ورزشکار فراهم می سازد. ورزشکار از طریق روش مشارکتی یاد می گیرد با قسمتی از حرکت حریف همراه شود و از آن سود ببرد.
3- مهارت های حل مسأله ی مشارکتی:
یکی از نتایج مهم روش
مشارکتی این است که ورزشکار مهارت های مشارکت و همکاری را می آموزد. زیرا در
بسیاری از موارد
فعالیت های حرکتی با یکدیگر وابسته هستند. اما بزرگ ترین محدودیت
این روش مشکل رهبری و هدایت آن است. این روش اگر خوب سازماندهی و هدایت نشود،
اهداف مورد نظر تحقق نخواهد یافت.
روش بدیهه پردازی:
مهمترین اصل در روش بدیهه پردازی استفاده از قیاس ها می باشد. بدیهه پردازی به ما فرصت ابتکار می دهد تا به پدیده های حرکتی از منظر تازه تری نگاه کنیم و توسعه بخشیم. بدیهه پردازی به ما کمک می کند تا راه های جدید مسائل حرکت را کشف کنیم و خود را از محدودیت ها برهانیم.
اساس و پایه ی بدیهه پردازی بر چهار نگرش، استوار است:
1- خلاقیت در فعالیت های حرکتی دارای اهمیت است
2- جریان خلاقیت به هیچ وجه تک بعدی نیست، بلکه متعدد هستند
3- اصل خلاقیت پیوند بین علم و هنر می باشد
4- سطح خلاقیت به سطح آگاهی ورزشکار بستگی دارد
برای تمرین روش بدیهه پردازی از سه نوع قیاس استفاده می شود:
قیاس شخصی:
در قیاس شخصی ورزشکاران خود را به جای حریف قرار می دهند. سپس ورزشکار از خود می پرسد، درچنین موقعیتی چه باید کرد؟ در قیاس شخصی ورزشکار خود را در جای حریف قرار می دهد. در این مرحله چهار سطح درگیری همدلانه به وجود می آید:
1- در سطح نخست، ورزشکار مجموعه ای از روابط حرکت را بررسی می کند.
2- در سطح دوم، ورزشکار سعی می کند همانند حریف رفتار کند.
3- در سطح سوم، ورزشکار در مشکل حرکتی حریف سهیم می شود. مثلا وقتی حریف به شکل حرکتی برخورد، از خودش می پرسد اگر جای او بودم چه کاری انجام می دادم.
4- در سطح چهارم، ورزشکار حرکت حریف را استثمار می کند. یعنی به جای حریف تصمیم می گیرد که حرکت حریف را به چند قسمت تقسیم کند و به چه سمت و سویی هدایت کند.
قیاس مستقیم:
قیاس مستقیم، مقایسه ی ساده ی دو حرکت یا دو مفهوم حرکتی است. در این مرحله ورزشکار با پس و پیش کردن جاهای حرکت، شرایط یک موضوع حرکتی را تغییر می دهد و با جابجا کردن اجزای حرکت مفهوم حرکت را تغییر می دهد. در این مقایسه لزوما نباید همه ی جهات یکسان باشند.
تعارض فشرده:
تعارض فشرده بازتاب توانایی های ورزشکار در به هم پیوستن چهارچوب دو داوری ذهنی در ارتباط با یک حرکت کل پدید می آید.
مراحل اجرای روش بدیهه پرد ازی:
دو شیوه ی مشخص در اجرای روش بدیه پردازی وجود دارد. در زیر مراحل اجرای دو شیوه بررسی می شود:
شیوه ی اول، نگاه به حرکت در پرتو بینش تازه:
در این شیوه با استفاده از قیاس ها، مقایسه انجام می شود. هدف از اجرای این شیوه ایجاد درکی جد ید از مسائل حرکتی است. نقش مربی در فرایند آموزش مواظبت از تحلیل های ناپخته ورزشکاران است. این شیوه پنج مرحله دارد:
مرحله ی اول، توصیف مرحله ی جدید:
در این مرحله مربی، ورزشکار را با ابعاد مختلف حرکت آشنا می کند. پس از بیان قیاس های مختلف، مربی از ورزشکار می خواهد، نزدیکترین و بهترین راه حل را تعیین کند.
مرحله ی دوم، قیاس شخصی:
در این مرحله مربی از ورزشکار می خواهد با قیاسی که پیدا کرده است. درگیری خردمندانه ای ایجاد کند.
مرحله ی سوم، تعارض فشرده:
ورزشکار با استفاده از توصیف های بدست آمده، چند حرکت پیشنهاد می کند.
مرحله چهارم، قیاس مستقیم:
در این مرحله ورزشکار به جای بکارگیری از چند حرکت پیشنهادی، یکی از آنها را بنا به دلایل خاصی انتخاب و اجرا می کند.
مرحله ی پنجم، بررسی مجدد حرکت:
در این مرحله مربی، ورزشکار را به مسأله ی نخست بر می گرداند، تا با تجربه ی بدست آمده راه حل جدیدتری ارائه دهد.
شیوه ی دوم، معنی دار ساختن حرکت های نامفهوم:
در این شیوه، تلاش بر این است که ویژگی های حرکت های نا آشنا تحلیل شوند، تا شیوه ای آشنا برای مقابله با آن تعریف شود. مراحل اجرای این شیوه به شرح زیر است:
مرحله اول: شناخت اطلاعات برای موضوعات جدید.
مرحل دوم: ارائه ی پیشنهاد حرکتی
مرحله سوم: قیاس شخصی (ارتباط موضوعی)
مرحله چهارم: مقایسه ی دو موضوع با یکدیگر
مرحله پنجم: استفاده از مهارت های حریف
مرحله ششم و هفتم: تحلیل نگرش های قیاس ها با بررسی تحلیل حرکت حریف
تفاوت های عمده ی دو شیوه ی ذکر شده در استفاده ی آنها از قیاس ها می باشد. ورزشکاران در شیوه ی اول با تخیل از محدودیت های منطقی می گذرند. اما در شیوه دوم، ورزشکاران سعی می کنند دو ایده و یا دو محتوا و یا دو موضوع حرکتی را به هم ربط دهند، تا رابطه ها را مشخص کنند.
فصل 7
حرکت مسأله محور
حرکت مسأله محور یکی از رویکردهای جدید در فرایند فعالیت های حرکتی می باشد. در این رویکرد ورزشکار سعی می کند، موقعیت جدید را تحلیل و با تفکر و تجسس، روش های مقاله با آنان را کشف کند.
تعریف و تحلیل حرکت مسأله محور:
حرکت مسأله محور در حقیقت نوعی
آمادگی ذهنی و مواجه با مسائل و کوشش برای فهم و حل آنها در حرکت مسأله محور
ورزشکار با
بهره گیری از تجارب و دانسته های پیشین خود، درباه ی رویدادهای حرکتی می اندیشد تا
با تلاش خود راه حلی برای آن پیدا کند تا مشکلی که با آن مواجه شده اند به نحو
قابل قبولی حل شود. مربی باید ورزشکار را در موقعیت قرار دهد تا او بتواند مسائل
خود را از راه پژوهش و کاوش به مدد شواهد موجود بررسی کند و شخصا آنها را حل کند.
آنها باید ضمینه ی رسیدن به هدف از روش دانش اندوزی و جمع آوری اطلاعات نیز آگاه
شوند. به عبارت دیگر، علاوه بر دستیابی به حقایق حرکتی، نگرش و روش حرکت جدید را
بیاموزند.
در این رویکرد محتوای حرکت از پیش تعیین نمی شود و در فرایند تمرین انگیزه های بیرونی و انگیزه های درونی بررسی می شود.
در این نوع تمرین مقررات خشک بر رخدادهای حرکتی حاکم نیست و یک ارتباط دو جانبه صورت می گیرد. ورزشکار با اشتیاق و علاقه با همیاری حرکت ها با یکدیگر، برای مسأله حرکتی تلاش می کند. در اینجا نقش مربی مشاور و راهنماست. در این رویکرد، چگونگی ارتباط حرکت ها، در پیشرفت و تأثیرگذاری هر کدام به یکدیگر اهمیت فراوانی دارند. آنها در ارتباط متقابل حرکت ها، باورهای حرکتی خود را بازنگری، اصلاح و نوسازی می کند.
مراحل و اجرای حرکت مسأله محور:
در اینجا ورزشکار با مسأله
ای روبرو می شود، درباره ی آن
می اندیشد و بر اساس دانسته های خود فرضیه هایی ارائه می دهد، فرضیه ها را می
آزماید و داده های به دست آمده را تجزیه و تحلیل
می کند و نتیجه گیری می کند. بنابراین مراحل اجرای حرکت مسأله محور عبارتند از:
الف- فرایند طرح مسأله:
در این مرحله ورزشکار یا
در یک موقعیت مبهم و نامعین قرار
می گیرد و با سؤالی روبرو می شود. ورزشکار باید بتواند هوشمندانه مسأله موجود را
شناسایی کرده، تعریف مشخص از آن ارائه می دهد. انتخاب مسأله ی مناسب برای شروع
حرکت، یکی از مهمترین مراحل حرکت می باشد. باید قبل از طرح مسأله، تا حد امکان،
خصوصیاتی از نظر ویژگی های حرکت، شرایط و علایق حریف را بررسی کند. مسلما آنچه به
عنوان مسأله ی حرکت مطرح می شود، ممکن است همیشه به یک شکل انجام نشود. مسأله ی
حرکت باید به نحوی تنظیم و ارائه شود که یافتن راه حل ورزشکار را به نتیجه ی لازم
برساند.
ب- جمع آوری اطلاعات:
ورزشکار پس از مواجه با مسأله، شناسایی و تعریف آن، روابط میان اطلاعات موجود را درک می کند. هر چه منابع اطلاعات جمع آوری شده کامل تر و طبقه بندی آن دقیق تر صورت گیرد، ورزشکار را در رسیدن به راه حل بهتر کمک می کند.
پ- ساختن فرضیه:
سومین مرحله از مراحل اجرای حرکت، پیش بینی راه حل های احتمالی برای حل مسأله بر اساس نگرش و شناخت ورزشکار و اطلاعات و شواهدی که در اختیار دارد، شکل می گیرد. در بسیاری از موارد، فرضیه های حرکت به تدریج شکل می گیرد. به هر حال ورزشکار برای ساختن فرضیه ها ناگزیر است به تفکر بپردازد. ورزشکار با در نظر گرفتن چندین راه حل ممکن، نتایج هر یک از آنها را تصور می کند. بدیهی است که در هیچ یک از آنها اخذ نتیجه قطعی نیست.
ت- آزمایش فرضیه:
فرضیه، حدسی است که بر اساس اطلاعات پیشین و شواهد موجود، در ذهن ورزشکار شکل می گیرد. فرضیه ها راه حل نهایی محسوب نمی شوند. برای قبول یا رد فرضیه ها باید آنها را بیازماییم. برای آزمایش فرضیه، ورزشکار باید اطاعات و شواهد به دست آمده را تحلیل کند. به عبارت دیگر، آزمایش فرضیه فعالیتی است آگاهانه که در آن اطلاعات جمع آوری شده تحلیل، ترکیب و ارزشیابی می شوند.
ث- نتیجه گیری:
فرایند حرکت مسأله محور باید به نتیجه منتهی شود. اساس این رویکرد آن است که ورزشکار مشکلی را که با آن مواجه می شود به نحوی قابل قبول حل کند و مفاهیم تازه ای یاد بگیرد. هنگام نتیجه گیری توجه به چند نکته ضروری به نظر می رسد:
1- ورزشکار باید تشخیص دهد که شواهد به دست آمده تا چه اندازه آنها را یاری خواهد کرد.
2- ورزشکار باید بداند که یافته های علمی مطلق و قطعی نیستند. چه بسا با بدست آوردن اطلاعات جدیدتر به نتایج دیگری برسد.
3- ورزشکار باید پیش بینی کند که نتیجه ی بدست آمده تا چه حد قابل قبول هستند.
الگوها و روش های حرکت مسأله محور:
در چنین الگویی ورزشکار در فرایند حرکت نقش فعال دارد و بیشتر حرکتی را اجرا می کند که بر نیازهایش منطبق باشد.
الگوی کاوشگری:
ورزشکار، برای درک بهتر محتوای حرکت لازم است به صورت فعال تجربه های خود را درباره ی حرکت، طوری تنظیم کند که پاسخگوی ساخت شناختی پایدار حرکت و رسیدن به راه حل منطقی باشد.
الگوی کاوشگری ورزشکار را
در موقعیت قرار می دهد که وی مسائل خود را از طریق اندیشه به مدد شواهد موجود
بیازماید و شخصا از آنها نتیجه گیری کند. این روش سبب می شود که ورزشکار به طور
مستقل، اما با روشی منظم به کاوش بپردازد و به دنبال چرایی حوادث حرکتی باشد.
ورزشکار یاد می گیرد که حرکت را به صورت منطقی دنبال کند و به جریان بیندازد.
همچنین از راهبردهای صحیح حرکتی و عقلانی استفاده کند. ورزشکار می تواند در روند
طبیعی حرکت از بعد بازسازی یا ترمیمی و یا کنار گذاشتن قسمتی از حرکت استفاده کند.
ورزشکار درمی یابد که پاسخ های حرکتی مسائل دائمی نیستند و
می توانند در فرایند کاوش و حرکت، همیشه کامل تر و مجرب تر عمل کنند. ورزشکار یاد
می گیرد که یافته ها و اندیشه های دیگران را درک کند و از راهبردهای عقلانی
استفاده کند. بنابراین الگوی کاوشگری زمانی تحقق می یابد که:
1- موقعیت فراهم شده، سبب کنجکاوی آنان شود
2- ورزشکار بتواند از تجربه های آشنا و آموخته شده به تحلیل موقعیت بپردازد
3- تجربه های حرکتی جدید را به تجربه های گذشته بیفزاید
4- با پرسش و پاسخ صحیح، تفکر خود را غنی و پر بار سازد
5- موقتی بودن ادراکات حرکتی را باور کند و به ارزیابی یافته های جدید بپردازد
حس کنجکاوی:
ورزشکار از یک حس کنجکاو و
میل به کش حیطه های حرکتی برخودارند. ورزشکار با حس کنجکاوی فراوان و اشتیاق وافر،
دست به تلاش فکری می زند و سعی در اجرای حرکت دارد. اما با
کمال تأسف بعد از ورود به باشگاه ورزشی، پس از چند ماه، حس کنجکاوی اش فروکش می
کند. ورزشکار به سرعت می آموزد که از پرسش و پاسخ صرف نظر کند و در عضو به دنبال
پرسش و پاسخی باشد که مربی به آنها علاقه نشان می دهد. چنین رویکردی نه ورزشکار را
به یادگیری علاقمند می کند و نه آنها را برای خلق، کشف، نظم دادن، آزمایش و بسط
اندیشه انگیزه ایجاد می کند. بلکه موجب رکود فکری آنان می شود. زیرا ورزشکار از
طریف فعالیت و کنش متقابل به خلق حرکت می پردازد. یعنی با مسائلی برخورد می کند که
در ساختار فکری موجودش نمی گنجد. این قضاوت باعث ایجاد حالت (عدم تعادل) در حرکت
او می شود و این عدم تعادل موجب تفکر و فعالیت او می شود.
لازم است ورزشکار به جای اینکه صرفا دریافت کنندگان انفعالی دانش و معلومات باشد، مسائل و مشکلات حرکتی خود را تنظیم کند و با کشف آزمون حرکتی به سوی حل مسائل حرکتی گام بردارد. اصولا پیشرفلت و تحول حرکت در سایه ی چنین روندی صورت می گیرد.
یافته های حرکتی را به طور
کلی می توان به دو بخش مهم یعنی معرفت حرکتی و فرایند حرکتی تقسیم کرد. معرفت
حرکتی به
مجموعه ای از اطلاعات و یافته های منظم منسجمی مانند حقایق، مفاهیم، اصول، قواعد،
نظریه ها و مفاهیم کلی، اطلاق می شود. فرایند حرکت نیز از دو قسمت روش علمی و نگرش
علمی مربوط به آن تشکیل می شود. روش علمی شامل فنون، مهارت ها و شیوه های بررسی و
در کل فعالیت هایی که از آنها استفاده می شود. از این
شیوه ها و مهارت ها می توان به فرضیه سازی، پیش بینی، طراحی حرکت، تجزیه و تحلیل
یافته ها و نظایر آن اشاره کرد. نگرش حرکت توجه به اصل تغییر پذیری در حرکت و
انعطاف پذیری ورزشکار در برخورد با حقایق حرکتی و نقش مهمی که هر یک از اجزای حرکت
ایفا می کنند.
درک و فهم فرایند حرکت ممکن نیست، مگر اینکه ورزشکار روش فکری و نگرش علمی را کسب و درک کرده باشد. آموزش مستقیم فن حداقل دو اثر مخرب بر اندیشه ی ورزشکار خواهد داشت. نخست اینکه، این نوع انتقال اطلاعات سبب می شود که ورزشکار تصور کند مفاهیم و حقایق حرکتی همواره قطعی و تغییر ناپذیرند. در حالی که چنین نیست. چرا که این تحولات و دگرگونی ها در حرکت دائما در حال تغییر، تحول و تکمیل هستند. ثانیا، آموزش مستقیم فنون، فرصتی را برای ورزشکار جهت بررسی های حرکتی فراهم نمی کند. اغلب ورزشکاران مهارت اندکی در زمینه ی راهبردهای حل مسأله و تفکر تحلیلی از خود نشان می دهند. تحقیقات نشان می دهد که عملکرد مورد انتظار در سطح (ساختن نظریه، تجزیه و تحلیل و حل مسأله) به مقدار ناچیزی در ورزشکاران پرورش می یابد.
ساختار الگوی کاوشگری:
الگوی کاوشگری اصولا یک الگوی حریف محور است و موقعیت های فراهم شده برای اجرا باید موقعیتی باشد که در آن طبق الگوی حرکت حریف تشکیل شود. کنش و واکنش ورزشکار مشارکتی و دقیق بوده و هر نوع حرکت بر اساس حرکت حریف صورت می گیرد. اساسا الگوی کاوشگری اطلاعات جمع آوری شده، نشأت گرفته است. یعنی در این الگو ورزشکار همانند یک پژوهشگر مسأله ی حرکت را بررسی کرده، اطلاعات را تنظیم و طبقه بندی می کند و بر اساس آنها فرضیه سازی می کند. سپس فرضیه های خود را می آزماید و در نهایت نتیجه گیری می کند و از نتایج بدست آمده برای تجزیه و تحلیل سایر رویدادهای مشابه استفاده می کند.
در الگوی کاوشگری، مربی
نقش راهنما را در فرایند حرکت بازی
می کند. او به جای انتقال مستقیم اطلاعات و واقعیت های حرکت، روش کسب اطلاعات را
به ورزشکار می آموزد و با تمرکز بر رویدادهای معین مسأله یا طرح سؤال ها، حرکت
کاوشگرانه ورزشکار استمرار می یابد. ورزشکار در این ارتباط متقابل نگرش ها،
ارزش ها، مهارت ها و دانشه های جدید را می آزماید و اشتباهات خود را بازسازی می
کند. هر ورزشکار سعی می کند فرایند کاوشگری را خود کنترل کند.
مراحل اجرای الگوی کاوشگری:
انگیزه ی کاوشگری به طور طبیعی در تمام ورزشکاران وجود دارد. اگر ورزشکار با یک موقعیت ناهمگون و مبهم روبرو شود، درباره ی آن به کاوش خواهد پرداخت. به رغم اینکه همه ی فعالیت ها به هم وابسته هستند و مکمل یکدیگرند، کوتاهی و اشتباه در اجرا، منجر به از دست رفتن فرصت ها و به زحمت افتادن ورزشکار می شود. روش اجرای الگوی کاوشگری دارای شش مرحله است:
مرحل اول: درگیر شدن ورزشکار با یک موقعیت مسأله دار
در این مرحله ورزشکار موقعیت مسأله دار را کاوش می کند. در اینجا انتخاب یک موقعیت مناسب برای شروع حرکت، یکی از مهمترین مراحل شروع کار به شمار می رود.
مرحله ی دوم: جمع آوری اطلاعات
در این مرحله ورزشکار، پس از تمرکز بر روی موقعیت حرکتی، باید در صدد شناختن حوادث و شرایط موجود باشد.
مرحله ی سوم: فرضیه سازی
در این مرحله ورزشکار، پس از شناخت حقایق حرکت، فرضیه هایی را که به ذهن می رسد، مورد کاوشگری قرار می دهد. با این کار ورزشکار، سؤال های خود را درباره ی روابط میان متغییرهای درونی حرکت، موقعیت یابی می کند.
منظور از فرضیه سازی، پیش
بینی راه حل های احتمالی است.
فرضیه ها معمولا بر اساس نگرش و شناخت پیشین ورزشکار و داده های موجود شکل می
گیرند. ورزشکاران برای ساختن فرضیه ها ناگزیر به تفکر هستند. ورزشکار با در نظر
گرفتن چندین راه حل مختلف، برای ادامه فعالیت نتایج هر یک از فرضیه ها را در عالم
تخیل تجزیه و تحلیل می کند. بدیهی است که در ارائه ی هر کدام از آنها نتیجه قطعی
نیست.
مرحله ی چهارم: آزمایش و خطا
برای قبول یا رد فرضیه ها باید آن را بیازمایید. در واقع اجرای فرضیه روش های متفاوتی دارد. بر اساس روابط بین حرکت های موجود، ذهن ورزشکار برای رسیدن به یک استنباط کلی آماده می شود. هر چقدر اطلاعات کامل تر باشد، احتمال اشتباه کمتر خواهد بود. اگر ورزشکار با مجزا کردن متغییرها، روابط موجود میان هر متغییر مستقل و متغییرهای وابسته را کشف کند و بتواند متغییرهای نامربوط را حذف کند، نتیجه ی قابل قبول تری خواهد گرفت.
در این مرحله ورزشکاران عناصر حرکتی جدید را به درون موقعیت وارد می کنند تا مشاهده کنند که آن رویداد می تواند به طریق دیگری رخ دهد. یکی از نقش های ورزشکار جلوگیری از شتاب زدگی است.
مرحله پنجم: سازماندهی نتایج آزمایش شده
در این مرحله ورزشکار پاسخ های حرکتی خود را سازماندهی می کند و توضیح روشنی درباره ی نتایج ارائه می دهد. در اینجا ورزشکار باید بتواند توضیحاتی ارائه دهد.
مرحله ششم: نتیجه گیری
در این مرحله ورزشکار، مؤثرترین انگاره های کاوشگری خود را به یک فرایند آگاهانه تبدیل می کند.
هنگام نتیجه گیری توجه چند نکته ضروری است:
1- ورزشکار باید تشخیص دهد که شواهد موجود تا چه اندازه، درستی یا نادرستی فرضیه ها را یاری خواهد کرد.
2- ورزشکار باید یافته ها و تجربه های خود را ارتقاء دهد.
3- ورزشکار باید پیش بینی کند که حرکت اجرا شده تا چه اندازه قابل قبول خواهد بود.
اگر اجرای الگوی کاوشگری با موفقیت انجام گیرد، شناخت بهتری از حرکت خواهید داشت. ممکن است ورزشکار در حین اجرا، مراحل حرکت را به طور منظم انجام ندهد. یا اینکه فرضیه ی درست را عجولانه اجرا کند. اگر ورزشکار با انعطاف پذیری و ظرافت لازم، جریان حرکت را اجرا کند، اجرای حرکت تقویت می شود.
روش حرکت در الگوی کاوشگری:
برای تمرین و تقویت الگوی کاوشگری روش های متعددی در فرایند حرکت وجود دارد.
مهمترین روش ها عبارتند از:
روش حرکت دوگانه:
این روش، گامی برای شناسایی حرکت هر دو ورزشکار است که با توجه به هدف های معینی، از طرف ورزشکار و حریف مقابل تنظیم می شود. اجرای این روش، مستلزم توجه به نکات مختلفی است که ورزشکار و حریف تا حدودی آن را رعایت می کنند. اولین مسأله ای که باید به آن توجه کرد، میزان ارزش، ظرفیت و کیفیت حرکت هاست. اگر انتظار داشته باشید که از هر حرکت نتایج خوبی حاصل شود، باید قبل از اجرا به طراحی بپردازید تا در کسب هدف های حرکتی مطمئن تر باشید. اگر چه حرکت ها به هر دلیل با یکدیگر پیوند داده می شوند، اما شاید گردش این حرکت ها بین هم به چند ثانیه هم طول نمی کشد.
گردش حرکت را از نظر برنامه ریزی می توان به سه مرحله تقسیم کرد:
الف- فعالیت های قبل از حرکت:
برای بالا بردن کیفیت حرکت و جلوگیری از بعضی موانع احتمالی باید در این مرحله به نکاتی توجه کنید:
1- موضوع گردش حرکت باید قبلا طراحی شود.
2- هدف گردش حرکت دقیقا مشخص شود.
3- قبل از شروع حرکت، سرعت و نیروی مورد نیاز بررسی شود.
4- موضوع همکاری ها بین دو حرکت بررسی شود.
5- سؤال هایی که ورزشکار در حین گردش حرکت باید مورد توجه قرار دهد.
6- وظایف هر یک از اجزای حرکت، نسبت به جمع آوری اطلاعات معین شود .
7- طرز رفتار حرکت حریف معین و مشخص شود.
ب- فعالیت های ضمن گردش حرکت:
هنگام اجرای حرکت، ورزشکار باید نوع برخورد حریف و فعالیت های آن را زیر نظر داشته باشد و هدایت کند. ورزشکار باید برای مناطقی از حرکت حریف برنامه هایی در نظر داشته باشد. همچنین جریان حرکت را به گونه ای هدایت کند تا هر چه بیشتر شرکت فعالانه داشته باشد. البته باید توجه داشت که اجرای همه ی فعالیت ها طبق برنامه ی پیش بینی شده بسیار مشکل است و عوامل متعدد و مختلفی وجود دارد که روال طبیعی حرکت را به هم می زند. به همین دلیل در همه حال انعطاف پذیری در اجرای برنامه را نباید از نظر دور داشت. ممکن است سؤال جدیدی به نظر ورزشکار برسد که قبلا در مورد آنها فکر نکرده است. در این صورت زمان نیز برای پاسخ گویی به این سئوالات باید در نظر گرفته شود.
پ- فعالیت های پس از گردش حرکت:
معمولا در فعالیت های پس از گردش حرکت، ورزشکار اطلاعات حرکتی خود را طبقه بندی و تثبیت می کند. تفکر خلاقانه به آنچه اتفاق افتاده است به ورزشکار کمک می کند تا نتایج گردش حرکت خود را به عنوان تجربه ی شخصی، روشن سازد و تقویت کند.
روش آزمایشی:
در این روش مستقیما حرکتی اجرا نمی شود، بلکه ورزشکار به دنبال موقعیت و شرایطی است تا جواب مسأله ی حرکتی را کشف کند و پاسخ دهد. به عبارت دیگر روش آزمایشی فعالیتی است که در جریان مسابقه در برخورد با حرکت حریف و با توجه به تجربه ی هر ورزشکار به کار گرفته می شود. این روش می تواند برای ارضای حس کنجکاوی و تقویت نیروی اکتشاف و پرورش تفکر انتقادی در ورزشکار اعتماد به نفس و رضایت خاطر ایجاد کند. روش آزمایشی می تواند فعالیت های حرکتی را برای ورزشکاران جذاب نماید و در نتیجه کمتر آنها را خسته و بی انگیزه کند. نقش مربی در این روش، نظارت بر کار ورزشکاران و هدایت آنهاست. در اجرای آزمایشی حرکت، به دلیل بی تجربه بودن ورزشکاران، ممکن است نتیجه مورد نظر به انجام نرسد. به همین دلیل توصیه می شود که پیش از آزمایش، نکات زیر رعایت شود:
1- قبل از اجرای حرکت، جریان حرکت بررسی نشود.
2- قبل از آزمایش، برای اطمینان گرفتن از نتیجه، حرکت به صورت تمرینی انجام شود.
3- برای جلوگیری از انحراف حرکت، تمرینات لازم بکار رود.
قبل از شروع حرکت، ورزشکار باید برای هر چه بهتر کردن روش حرکت، نکات زیر را رعایت کند:
1- ابتدا ورزشکار حرکت را گروه بندی کند.
2- مراحل فعالیت و وظایف هر گروه حرکتی را مشخص کند.
3- روش صحیح اجرای حرکت را بررسی کند.
4- نکات ایمنی لازم را بر حسب نیاز هر گروه تقسیم کند.
5- ورزشکار بعد از اتمام حرکت، گزارش کتبی تهیه کند. این گزارش ها باید مستقیما حاصل شواهد باشد و از روی نتایج آزمایش شده نوشته شود.
6- در صورت عدم کنترل حرکت، ممکن است حرکت به صورت غلط اجرا شود و این روش غلط در رفتار ورزشکار تثبت شود.
روش اکتشافی:
این روش معطوف به موقعیتی
خاص است که در آن ورزشکار در یک موقعیت محدود، روابط بین پدیده های حرکتی را کشف و
اندیشه ی جدیدی را تولید می کند. در روش اکتشافی موقعیتی فراهم می شود که با تفحص،
دستکاری حرکت و به چالش کشیدن حرکت ها، روابط
پدیده های حرکتی به مفهوم و موضوع جدیدی دست می یابند. طبق این نظریه ورزشکار به
جایی می رسد که از خود می پرسد، چگونه
می توان حرکتی را بهتر اجرا کرد نه اینکه صرفا حرکتی را اجرا کرد. به اعتقاد دیگر
نباید ورزشکار در برابر دانسته هایش قرار بگیرد. بلکه باید ورزشکار با مسأله ی
حرکتی روبه رو شود تا خود به کشف روابط امور و راه حل آنها بپردازد. زیرا اگر مربی
پاسخ را مستقیما در اختیار ورزشکار قرار دهد، آنها را به مربی متکی کرده است. این
امر سبب می شود تا ورزشکار از خود تفکری ارائه ندهد. در تبیین این نظریه، چهار
عامل مهم نقش اساسی دارند:
1- تأکید بر فرایند حرکت:
کسب معرفت حرکتی به معنی تجربه های بدست آمده در اجرای یک فرایند حرکتی است. از این رو ورزشکار برای کشف حرکت، درگیر یک جریان استثماری می شود. در این فرایند مهم نیست ورزشکار چه انجام می دهد، بلکه مهم این است که چگونه انجام می دهد. در واقع نگرش و بینش ورزشکاران بینش از معلومات آنها اهمیت دارد.
2- تأکید بر ساختار حرکت:
رضایت خاطر از یادگیری، تأکید بر ساختار حرکت دارد. اساسا ساختار حرکت، چهار نکته ی اساسی را مطرح می کند:
الف- شناخت ساختار موضوعی حرکت حریف و درک فهم آن.
ب- درک ساختار حرکت به ورزشکار کمک می کند تا دانش مقدماتی و دانش پیشرفته فن را بیاموزد.
پ- هر چقدر جزئیات حرکت سازمان یافته و پیچیده تر شوند، بهتر و آسان تر اجرا می شوند.
ت- فهم اندیشه ی حرکت در رابطه اجزاء با کل موجب سهولت در بکارگیری می شود.
تأکید بر اهمیت شهود حسی:
علاوه بر جریان ساخت حرکت، برای ارتقاع سطح بینش حرکت، اهمیت شهود حسی تأکید می شود. درک وضعیت حرکت باید آنچنان باشد که ورزشکار با یک نگاه ژرف، موضوع و روابط عناصر موجود در آن را بفهمد. به هر حال تفکر شهود حسی، بر خلاف تفکر تخیلی ماهیتا با گام های تعریف شده ای پیش نمی رود. معمولا تفکر شهودی به کل موضوع حرکت بستگی دارد. این کار به ورزشکار این امکان را فراهم می کند که بتواند ناگهان از موضوعی به موضوع دیگر بپردازد، گام ها را نادیده بگیرد، (میانبر حرکتی) و یا راه های میانبر را به نحوی انتخاب کند که به روش ترکیبی جدید دست یابد.
4- اهمیت انگیزه ی درونی:
ورزشکار با فعالیت صحیح،
موجب تقویت حرکت و رضایت خاطر درونی وی شود. زیرا پاداش های بیرونی بسیار مؤثرتر
از پاداش های درونی هستند. از این رو آموزش فن که منجر به حفظ کردن محض باشد، هرگز
نمی تواند مؤثرتر باشد. این نوع آموزش مبین بر درک روابط حرکت نیست. ورزشکار می
تواند به جای حفظ کردن
مجموعه ای از حرکت ها، اصول را فرا بگیرند و آنها را در اجرای حرکت یاری کند. برای
بازاندیشی حرکت سه شیوه پیشنهاد می شود:
1- موضوع حرکت را عوض کند.
2- یافته ها و معلومات قبلی را زیر سؤال ببرید.
3- در تمرین ها به خودتان اجازه دهید که اشتباه کنید. سپس از خودتان بپرسید که چرا چنین شده است. ورزشکار باید بدون ترس از تمسخر دیگران اظهار نظر کند و در ضمن بحث و تبادل نظریه ها به اشتباهات خود پی ببرد. به نظر می رسد که بازاندیشی نیاز به بحث آزاد دارد و بینش انتقادی انگیزه ی بیشتری با توانایی های فردی خواهد داشت.
مراحل اجرای روش اکتشافی:
روش اکتشافی، به شیوه ی کشف یا خلاقیت و نوآوری حریف بستگی دارد. به همین دلیل نمی توان برای روش حرکت اکتشافی همانند سایر روش ها مراحل دقیقا منظمی را پیش بینی کرد.
روش اکتشافی سه حالت دارد:
ابتدا مربی، اصول و راه حل مسأله را در فرایند حرکت به ورزشکار ارائه می دهد. به چنین آموزشی، آموزش توضیحی گفته می شود. در روش توضیحی هیچ کشف مستقلی از ورزشکار خواسته نمی شود. تنها وظیفه ی ورزشکار این است که مفاهیم ارائه شده را درک کند و به حافظه بسپارد. اما روش اکتشافی کاملا در مقابل روش توضیحی قرار دارد و هیچگونه توضیح یا هدایتی از طرف مربی ارائه نمی دهد.
در مرحله دوم، مربی اصولی را که برای حل مسأله ی حرکت به کار می رود، ارائه می دهد. اما راه حل مسأله را ارئه نمی دهد و هر کجا ورزشکار نیاز داشته باشد، آنها را یاری می دهد.
در حالت سوم، مربی ممکن است موقعیتی مبهم را تعلیم می دهد و راه حل های اکتشافی را بررسی می کند.
در فرایند اجرای سطوح حرکت، مربی چهار وظیفه ی عمده برعهده دارد:
1- مربی با ارائه ی موضوع و زاویه ی خاص، نحوه ی ارائه ی حرکت را بازگو می کند.
2- تفکر را در همان سطح حرکت بسط و گسترش می دهد.
3- اندیشه را به سطح قابل قبول اجرا می کند.
4- تفکر حریف را طبق الگوی حرکتش، کنترل می کند.
طبق این الگو ورزشکار اطلاعات را طبقه بنده، تعبیر و تفسیر و نتایج را پیش بینی می کند.
مراحل روش حرکت اکتشافی را به شرح زیر مطرح کنید:
مرحله ی اول: اکتشاف یک موقعیت معما برانگیز
منظور از موقعیت معما برانگیز یا مشکل آفرین، موقعیتی است که برقراری تعادل بین اعضای یک گروه حرکتی وجود ندارد و سرانجام از طریق استقرار صحیح تعادل برقرار می شود.
وقتی حرکت در حالت تعادل قرار می گیرد، فشار نیروهای وارده بر تک تک اعضاء با توجه به نقطه ی اتکاء حرکت سنجیده می شود.
البته ورزشکار برای تعادل در یک موقعیت معما برانگیز باید سطح اطلاعات حرکتی خود را در نظر داشته باشد و از حرکت های پیش پا افتاده و موقعیت های نسبتا پیچیده و غیر قابل حل اجتناب کند. بنابراین ورزشکار قبل از شروع حرکت این موقعیت ها را طراحی و کنترل می کند و در شروع حرکت به خودشان بگویند که از اجرای چنین حرکتی چه انتظاراتی دارند و آنها چه فعالیت هایی باید انجام دهند. بنابراین نباید تصور کنند که چون روش اکتشافی از طریق تفکر و بینش و تعامل با محیط انجام می گیرد، پس نیازمند طراحی نیست. برعکس اگر اندازه ی طراحی اولیه دقیق تر باشد، عمل اکتشاف بهتر صورت خواهد گرفت.
مرحله دوم: شناخت موقعیت های مسأله آفرین
در این مرحله از طریق روش اکتشافی، ورزشکار موقعیت مسأله آفرین را بررسی می کند. بهتر است ورزشکار این کار را به صورتی انجام دهد تا توجه حریف را جلب نکند و موجب برانگیختن حریف نشود .
گاهی ممکن است با روش آزمایش و خطا عمل کند و احتمال شکست وجود دارد. اما ورزشکار حرفه ای با تفکر رابطه ی اجزای حرکت را کشف می کند و از طریق درک روابط راه حل را درمی یابد.
مرحله سوم: تحلیل اطلاعات حرکتی، تفکر و کشف روابط
پس از اکتشاف موقعیت معما برانگیز، ورزشکار با تجسس و جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها، دست به کشف روابط خواهد زد. در این مرحله ورزشکار باید تمام راه حل های پیشنهادی را بررسی کند و با فکر و اندیشه به تبادل با حریف بپردازد. برای ورزشکار پاسخ های صحیح و غلط ارزش یکسانی دارد. اما او باید با پرسش سؤال های متوالی سبب شود که عقاید و اندیشه های خود را با دلایل موجه انجام دهد.
مرحله چهارم: بازاندیشی و تحلیل فرایند حرکت
در این مرحله ورزشکار با
انجام فعالیت هایی به تجزیه و تحلیل فرایند فکری حرکتی حریف می پردازد. برای چنین
منظوری ورزشکار
می تواند حرکت را بازاندیشی کند و مراحل حل معما و تفکر خود را در فرایند اکتشاف
حرکت مرور کند. مثلا می تواند از خود بپرسد چه زمانی باید چه حرکتی را انجام دهد.
چرا حریف بعضی از قسمت های حرکت را پذیرفت و بعضی قسمت های دیگر را نپذیرفت؟ چه
حرکتی سبب تغییر بهتر حرکت می شود؟ آیا در جریان حرکت افکار حریف تغییر می کند؟ چه
چیزی سبب این تغییرات شد؟ ورزشکار باید تلاش کند بازخورد مثبت یا منفی حریف را
شناسایی کند و حرکت خود را از درون تقویت کند. این امر سبب می شود که در آینده فعال
تر و با تجربه تر عمل کند.
در این مرحله ورزشکار به
جای اینکه رفتار حرکتی خود را کنترل کند، باید بتواند رفتار حرکتی حریف را کنترل
کند و با ایجاد رفتارهای پیش بینی شده، موقعیت مطلوب را به وجود آورد تا بتواند
کاربرد آموخته هایش را در یک مسابقه ی واقعی بیازماید. در چنین نگرشی هر ورزشکار
طبق استعداد و توانایی های خود (استاندارد خاص) مسائل را کشف، کنترل و پیش ببرد.
شرایط باید به گونه ای باشد تا ورزشکار بتواند عقاید حرکتی خود را آزادانه انجام
دهد و در مورد
راه حال های مختلف بیندیشد و به سازماندهی مفاهیم ذهنی خود بپردازد تا به این
وسیله نیروی تفکر خود را تقویت کند. گاهی باید وانمود کند خودش نیز موضوع را نمی
داند.
در روش اکتشافی باید میزان آمادگی ورزشکار و تفاوت های جسمی و فکری هر ورزشکار مورد توجه قرار بگیرد. ورزشکار از طریق اکتشاف می آموزد، احتمالا احساس کفایت بیشتری پیدا می کند.
یادگیری اکتشافی انگیزه ی
درونی ورزشکار را برای فعالیت های دیگر بیشتر می کند و موجب استقلال و
خودبرانگیختگی حرکت
می شود. همچنین این شیوه به ورزشکار می آموزد که در زمینه های مختلف حرکت تفکر کند
و کارکردهای مختلف را تقویت کند و آنها را به موقع به کار ببندد. ورزشکار باید
مسائل حرکتی را با یک نظم منطقی به حافظه بسپارد . در این صورت فراموشی به حداقل
می رسد. اما نباید فراموش کرد که رفتار حرکتی هر ورزشکار به بینش فرهنگی و تربیتی
او نیز بستگی دارد.
روش واحد محوری:
روش واحد محوری شامل فعالیت هایی است که با توجه به یک قسمت ازکل حرکت انجام می شود. در اینجا اطلاعات و مهارت های گوناگون بسیج می شوند و با توجه به فعالیت روی یک سلسله مسائل پیوسته و ارتباط آنها با مسائل دیگر تلاش می شود. اما گاهی اوقات به جای اینکه توجه اصلی به موضوع اصلی معطوف شود به انگیزه ی درونی او و نتیجه گیری از فعالیت او معطوف می شود.
در روش واحد محور، تنظیم منطق موضوع قابل توجه نیست، بلکه هدف ورزشکار و رغبت و فعالیت او برای رسیدن به هدف اهمیت دارد.
روش واحد موضوع محور:
در این روش، موضوعات مورد علاقه به صورت واحدهای کوچک بررسی می شوند. در این روش ارتباط موضوعات و حرکت های عمودی و افقی به صورت هم زمان بررسی می شوند.
ویژگی های روش واحد موضوع محور:
1- هدف: بررسی یک سلسله موضوعات حرکتی مرتبط به هم با توجه به تجربه ها.
2- تجربه ی حرکتی: انواع حرکت های متنوع با توجه به کارکردهای خاص.
3- تنظیم حرکت ها: ارتباط آگاهانه ی موضوعات افقی و عمودی
4- طراحی حرکت: طرح ریزی آگاهانه حرکت با توجه به نقش آنها.
5- نظریه پردازی: اجرای متکی بر پیش بینی و سرانجامی که از قبل تعیین شده است.
6- انگیزه ی درونی: ارزش گذاری و تقویت حرکت با توجه به عامل پاداش.
7- نظم و ترتیب: انضباط درونی و بیرونی حرکت.
8- ارزشیابی: بررسی حرکت با توجه به تجارب گذشته و طبقه بندی آنها.
9- پیوند حرکت ها: توجه به موضوعات به هم پیوسته و نقش آنها با یکدیگر.
10- ارزش گذاری: حرکت باثبات تر و پایدارتر اجرا شود.
11- اقناع حرکت: قانع کردن حریف به پذیرش حرکت.
روش واحد تجربه محور:
در این روش، ارتباط موضوع و فعالیت های افقی و عمودی و مرکز ثقل حرکت در نظر گرفته می شود. همکاری و مشارکت حرکت ها با یکدیگر از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین در هر واحد تجربه محور، در تمام مراحل حرکت باید همکاری لازم انجام شود.
ویژگی های روش واحد تجربه محور:
1- هدف: هدف این روش حل مسأله بر اساس تمایلات و تجارب گذشته است.
2- انواع تجارب حرکتی: کسب تجارب متفاوت مربوط به هدف.
3- تنظیم تجارب حرکتی: سازماندهی به صورت افقی و عمودی.
4- طرح ریزی حرکت: همکاری مدام و مستمر بین حرکت ها.
5- یادگیری حین اجرا: درک معماهای حرکتی در حل مسأله ی حرکت.
6- انگیزه: شناخت علایق حرکتی حریف با توجه به تجارب لذت بخش.
7- انضباط: انضباط حرکت حریف یا خودتان، هر کدام به صورت مجزا بررسی شود.
8- ارزیابی: سنجش دائمی کلیه ی هدف ها در کل مسیر حرکت.
9- انگیزه محور: محور حرکت، شناخت میل و اراده ی حریف، نه تنظیم منطقی از طرف ورزشکار.
10- میل و اراده: شناخت میل و اراده حریف. ورزشکار باید نقش سرپرست و ناظر فعالیت های حریف را داشته باشد. بالاخره ورزشکار باید اداره ی حرکت را برعهده بگیرد.
11- رابطه ی مناسب: ایجاد رابطه ی مناسب بین حرکت ورزشکار و حرکت حریف. با این کار جرأت ورزشکار در اظهار نظر تقویت می شود.
12- یادگیری عمیق و پایدار: با پایان کار رغبت ورزشکار و اعتماد به نفس او تقویت می شود.
13- ایجاد فرصت: با این کار وقت زیاد تلف نمی شود.
ارزیابی نتایج فعالیت های حرکتی:
در فرایند حرکت، ورزشکاران
فعالیت های مختلفی انجام می دهند و رخدادهای مختلفی را تجربه می کنند. اگر فعالیت
های آموزش مشخص نباشد. موقعیت ایجاد شده مطلوب خواهد بود یا نه و آیا ورزشکار با
کسب تجارب گذشته به هدف های حرکتی خود می رسد یا نه؟ برای رسیدن به نتیجه ای مطلوب
تر ارزیابی مستمر از فرایند حرکت ضروری به نظر می رسد. نحوه ی ارزشیابی باید بر
اساس نوع هدف، شرایط و فعالیت های انجام شده تعیین شود. اما در بسیاری از نظام های
آموزشی مربیان نحوه ی نمره دهی به حرکت را زور بازو و قلدر مأبانه بودن ورزشکار را
ملاک ارزش گذاری قرار می دهند. تمام تلاش خود را در نیروی ورزشکار می دانند. مربی
با انجام دادن
تمرین های بی معنا و طاقت فرسا، سعی در جبران رسیدن به هدف
می داند و به ورزشکار خود می گوید اگر بیشتر زور زده بودی، حتما می بردی و یا اگر
سریع تر عکس العمل نشان داده بودی، پیروز
می شد.
متأسفانه مربیان هیچگاه توفیق یا عیوب فعالیت های حرکتی ورزشکار خود را در میزان آمادگی ذهنی او جستجو نمی کنند. آنها فقط شکست یا موفقیت را می بینند و علت شکست ورزشکار را در خودشان نمی بینند و همه ی تقصیرات را گردن ورزشکار می اندازند.
فصل 8
ارزیابی پیشرفت حرکتی
اگر باور داشته باشید که منظور از اجرای فعالیت های حرکتی، ایجاد تغییرات مطلوب در برابر سنجش و تحلیل رفتار حرکت حریف است. در نهایت بهترین شاخص تحلیل کیفیت فعالیت های حرکتی حریف خواهد بود. برای قضاوت درباره ی میزان تغییر رفتارهای حرکتی، استفاده از اطلاعات دقیق و تحلیل آنها خواهد بود. با این کار نتایج بدست آمده، اعتبار بیشتری خواهد داشت .
ارزشیابی پیشرفت حرکت یکی
از مراحل مهم فرایند حرکت است. بدون ارزشیابی دقیق اصلاح و تقویت رخدادهای حرکتی و
تصمیم گیری برای فعالیت های بعدی امکان پذیر نخواهد بود. اگر چه ورزشکاران با سنجش
و اندازه گیری رفتارهای حرکتی حریف آشنا می شوند. اما این کار سبب می شود که حریف
هم دست به تحلیل حرکت شما بزند.
مفهوم اندازه گیری و ارزشیابی حرکت:
اگر یکی از ویژگی های حرکتی حریف را تحلیل و بررسی کنید. یعنی میزان تغییر رفتار حرکتی او را در فرایند حرکت بسنجید و نتایج را مرور کنید. در واقع عمل اندازه گیری انجام داده اید. اکنون درباره ی آن قضاوت (داوری) کنید.
با توجه به مباحث گذشته می توان نتیجه گرفت که ارزشیابی حرکت عبارت است از، مرور فرایند منظم برای تعیین و تشخیص اهداف حرکتی حریف، بر طبق یک برنامه و روال خاص انجام می گیرد. از این رو، بررسی بی نظم و ترتیب را نمی توان ارزشیابی دانست. بلکه ارزشیابی حرکتی حریف همیشه مبتنی بر شناخت هدف های حرکتی اوست. آنطور که مشخص می کند که حریف به چه منظور و چگونه اهدافش را تعیین می کند. در واقع بدون توجه به اهداف از پیش تعیین شده، دستیابی به موفقیت معنایی ندارد.
اهداف ارزشیابی:
ارزشیابی حرکت از یک سو، وسیله ی تشخیص است. یعنی تحلیل میزان فعالیت های حریف در طول حرکت و پیشرفت و عواقب آن، اطلاعاتی معتبر به دست می دهد. با این روش آگاهی های لازم را از میزان تجربه، قدرت و ضعف و روش اجرای حرکت حریف و اعتبار محتوای حرکت او در اختیار شما قرار می گیرد. از سوی دیگر ارزشیابی باید وسیله ی پیش بینی باشد. یعنی نشان دهد که حریف در چه زمینه ای قادر است موفقیت بیشتری کسب کند. و در چه جنبه هایی می تواند حرکتش را بسط و گسترش دهد.
به طور کلی هدف های ارزشیابی را می توان در موارد زیر تجزیه و تحلیل کرد:
1- شناخت توانایی های حرکتی حریف که جریانی متوالی و به هم پیوسته است. به همین مناسبت، ارزشیابی تشخیص صرفا به منظور اندازه گیری رفتارهای ابتدایی، میانی و پایانی و ارزیابی میزان آمادگی جسمانی حریف سنجیده می شود. در طول فعالیت حرکتی، ارزشیابی تکوینی نیز به همین منظور به کار می رود. نتایج اینگونه ارزشیابی ها اطلاعات و شواهدی را در اختیار ما قرار می دهد که می تواند بر اساس آنها تصمیمات آگاهانه تری اتخاذ کنید.
2- شناساندن هدف های حرکتی به حریف در فرایند حرکت، یکی دیگر از اهداف ارزشیابی، ایجاد زمینه ای برای جهت دادن به هدف حرکتی است.
3- اجرای حرکت به منظور بهبود و اصلاح عملکرد حرکتی خود و ضعیف کردن عملکرد حرکتی حریف می باشد. این کار به اصلاح و بهبود حرکت کمک می کند.
گاهی روش ابتدایی حرکت
صحیح است. اما به دلیل مطلوب نبودن محتوای برنامه ریزی شده و یا نامناسب نبودن شیوه ی اندازه گیری، نتایج
حرکت چندان رضایت بخش نخواهد بود. در این صورت ورزشکار می تواند با تجزیه و تحلیل
نتایج و شناخت ضعف ها، آنها را برطرف کند. سپس هدف ها را روشن سازد و محتوای حرکت
مطلوب را انتخاب کند و تجارب حرکتی جدیدی را پیش بینی کند و از
حرکت ها بهتر استفاده کند و یا با انتخاب راه های بهتر ارزشیابی را اصلاح کند.
4- شناخت نارسایی های حرکت و ترسیم آنها، به پیشرفت حرکت کمک کند. تجزیه و تحلیل درست حرکت ها می تواند به ورزشکار کمک کند که چه حرکتی را برای جبران کمبودهایش اتخاذ کند.
5- ایجاد انگیزه و رغبت در ورزشکار به منظور تلاش و فعالیت بیشتر به منظور بالا بردن کیفیت حرکت.
6- ایجاد ارزش گذاری به شکل و فرم حرکت به منظور هر چه زیباتر شدن محصول نهایی حرکت که مرحله به مرحله به سرانجام و تولید نهایی می رسد. این امر نه تنها تحرک و فعالیت را در ورزشکار بالا می برد، بلکه باعث روحیه و شادی در تماشاچیان می شود.
اهمیت و ضرورت ارزشیابی:
اهمیت و ضرورت ارزشیابی را در فرایند فعالیت های حرکتی از دو دیدگاه می توان مورد توجه قرار داد.
1- از نظر مربی:
نقش مربی در برنامه ریزی حرکت و تصمیم گیری های صحیح در جریان فعالیت حرکتی به داشتن اطلاعات معتبر در زمینه های مختلف ورزش نیازمند است. اندازه گیری و ارزشیابی، می تواند چنین اطلاعاتی را در اختیار مربی قرار دهد:
الف- اشکالات و نقایص موجود در حرکت را از دیدگاه هدف ها، محتوا، روش ها و موارد دیگر در اختیار ورزشکار قرار دهد.
ب- میزان پیشرفت حرکتی ورزشکار و آمادگی جسمانی آنان را بررسی می کند.
پ- کارایی حرکت و مقدار و اندازه ی آن را به ورزشکار نشان می دهد.
2- از نظر ورزشکار:
چنانچه اجرای حرکت به نحو مطلوب انجام گیرد، تجربه های مختلف در بهبود حرکت او تأثیر می گذارد:
الف- ارزشیابی حرکت حریف و آگاهی از انگیزه های درونی و بیرونی حرکت او.
ب- ورزشکاران به وسیله ی
ارزشیابی، به جنبه های مثبت و منفی حرکت خود و حریف پی می برند و با راهنمایی های
مربی برای توسعه ی جنبه های مثبت و رفع نارسایی های حرکتی خود تلاش
می کنند.
پ- تمرین مستمر سبب خواهد شد که فنون دائما مرور شوند و از یاد نروند.
ت- نتایج شناسایی حرکت،
ورزشکاران را به خودشناسی، رهنمون
می سازد.
انواع ارزشیابی:
ارزشیابی فرایند حرکت با
توجه به هدف های آن به سه دسته تقسیم
می شوند و از هر کدام آنها برای منظورهای متفاوت و در زمان ها و مکان های مختلف
حرکتی با شرح زیر استفاده می شود:
ارزشیابی تشخیصی:
تمام فعالیت های حرکتی برای ایجاد تغییرات مطلوب در حرکت انجام می شود. اما هر نوع تغییر در حرکت مستلزم آمادگی قبلی ورزشکار می باشد. به همین دلیل، لازم است قبل از اجرای هر حرکت، معلوم کنید در چه موقعیتی چه فعالیتی انجام دهد. معیار مناسب برای تعیین بهترین نقطه ی شروع فعالیت حرکتی از لحاظ تأثیرگذاری در جریان حرکت است. در ضمن مسائل پیش نیاز حرکت و ترمیم آنها چیست؟ بر اساس ارزشیابی تشخیصی، هدفش بیشتر کشف نارسایی و علل حرکت است. در چنین مواقعی ورزشکار، باید ابتدا نارسایی های حرکت را ترمیم کند.
وظایف ارزشیابی تشخیصی را در مطالب زیر به خوبی می توان دریافت:
وظایف ارزشیابی تشخیصی:
1- ارزشیابی تشخیصی به منظور تعیین معلومات حرکتی حریف
2- ارزشیابی تشخیصی به منظور کشف دلایل اصلی نارسایی حرکت
3- ارزشیابی تشخیصی به منظور تعیین اهداف پایانی
الف- تشخیص مشکلات حرکتی
ب- تشخیص نقاط ضعف و ترمیم آنها
پ- کشف علل اشتباهات حرکتی
ت- عدم توانایی در مهارت های پایه
ث- عدم توانایی در کنترل حرکت
ج- عدم توانایی در پیش بینی حرکت
چ- ضعف در اعضای حرکت
ح- عوامل روانی
ارزشیابی تکوینی:
ارزشیابی تکوینی، زمانی اتفاق می افتد که حرکت هنوز جریان دارد و اجرای ورزشکار به تدریج در حال شکل گیری است. به همین دلیل ورزشکار ناگزیر است تحقق اهداف حرکت را در فاصله های زمانی معین، متناسب با اهداف حرکتی حریف تعیین کند. ورزشکار برای آنکه از چگونگی تحقق هدف های حرکت آگاه شود، لازم است امکانات حرکتی هر بخش را مورد ارزشیابی قرار دهد. این ارزشیابی به طور مستمر ارزیابی می شود یا ارزشیابی مرحله ای می شود. بدیهی است که هدف های حرکتی برای هر یک از بخش های مختلف و در فواصل زمانی معنی پیش بینی می شود. به این ترتیب معلوم می شود که ورزشکار در رسیدن به حد کمال تسلط در اجرا، بخش های معنی از وضعیت های مختلف حرکتی چه اقداماتی باید انجام دهد و از طریق حرکت ترمیمی و رفع اشکالات حرکتی، چگونه باید در رفع آنها بکوشد.
وظایف ارزشیابی تکوینی به منظور اطلاع به موقع از چگونگی اشکال های حرکتی است. اگر ارزشیابی صحیحی انجام نگیرد. دیگر فرصتی برای تغییر روش حرکت و طرح برنامه ی ترمیمی پیش نمی آید. بنابراین در شناسایی حرکت باید سعی شود که اساسی ترین و بیشترین اطلاعات در زمینه ی نارسایی های حرکت به دست می آید و نیز بهترین روش تجزیه و تحلیل حرکت بکار می رود.
موارد استفاده از ارزشیابی تکوینی:
یکی از مهمترین موارد استفاده از این نوع ارزشیابی، گام به گام پیش رفتن با حرکت یا شناخت مرحله ای می باشد. به این معنا که شناسایی مرحله فعلی برای شناسایی مرحله بعدی ضروری است.
خلاصه اینکه استفاده از این روش به ورزشکار کمک می کند تا جنبه های ضعف حرکتی حریف را کشف کند و برای اینکه بتواند ادامه دهد، باید بداند که چه کاری باید انجام دهد. همچنین ورزشکار می تواند با توجه به یافته های خود، روش حرکت خود را اصلاح (ترمیم) یا روش مناسب تری را انتخاب کند.
ارزشیابی تراکمی:
هدف از این نوع ارزشیابی، معمولا بعد از اجرای حرکت به منظور نمره دادن یا قضاوت درباره ی اثر بخش بودن حرکت، یا مقایسه ی حرکت های مختلف با یکدیگر انجام می پذیرد. بنابراین این نوع ارزشیابی پس از پایان یافتن حرکت صورت می گیرد و از نتایج حاصل از آن می توان به عنوان تجربه ای برای طراحی و اجرای فعالیت های بعدی استفاده کرد.
روش های مختلف ارزشیابی:
اغلب ورزشکاران فکرشان متوجه حرکت محدود اجرای یک فن می شود. اما باید به خاطر داشت که بسیاری از حرکت ها بر اساس مشاهده فعالیت های حرکتی حریف تدوین و برنامه ریزی می شوند. مثلا هنگام مسابقه زمان شناسی، درک از موقعیت خاص، استفاده از حرکت های پشتیبان و امنیتی، مقایسه و سنجش حرکت ها نسبت به یکدیگر، حس همکاری بین اجزای حرکت، چگونگی فرایند حرکت، قضاوت بین حرکت ها، ابتکار عمل یا نوآوری در حل مسائل حرکتی، همه ی اینها ارزشیابی هستند که از بازخورد دو حرکت به وجود می آیند. حتی ورزشکار می تواند خود را از این قید و بند ها آزاد کند و از این ارزش ها به صورت ترکیبی استفاده نماید.
ورزشکاران در فرایند حرکت می توانند از چهار روش ارزشیابی استفاده کنند:
1- ارزشیابی از طریق مشاهده (رفتارشناسی)
2- ارزشیابی از طریق انجام کار
3- ارزشیابی از طریق آزمون و خطا
ارزشیابی از طریق قیاس:
ورزشکار می تواند از مجموع روش های فوق یا ترکیب آنها موقعیتی فراهم کند. این ارزشیابی ها به منظور به تعادل رساندن و ایجاد سازش بین حرکت ها انجام شوند. ارزشیابی موقعیتی می تواند، امکانات متعدد و جالبی را عرض کنند.
ارزشیابی از طریق مشاهده: (رفتار شناسی)
وقتی از طریق مداخله ی بین
دو حرکت، رفتار یا عمل معینی شکل
می گیرد، می توان درباره ی آن به بررسی و داوری پرداخت.
انواع مشاهده:
روش مشاهده می تواند از جنبه های مختلفی بررسی و تحلیل شود که مهمترین آنها عبارتند از:
الف- مشاهده و دقت:
ممکن است در جریان حرکت، مشاهده به صورت سطحی و یا عمقی انجام پذیرد. در مشاهده ی سطحی، تکیه بر شناخت صفات ظاهری رفتار حرکت، آن هم به صورت کلی است. در این نوع مشاهده، جنبه های آشکار حرکت در ورزشکار، یعنی عمل و عکس العمل او، ملاک اظهار نظر قرار می گیرد. اما در مشاهده ی عمقی، تلاش می شود که حقایق و واقعیت های درونی حرکت کشف شوند.
ب- مشاهده ی ویژگی های حرکتی حریف:
اگر با مشاهده ی رفتار حرکتی ورزشکار در حین اجرا، خصایص حرکتی او را شناسایی کنید و بعد به قضاوت و داوری آن بپردازید و یا اینکه از خود ورزشکار بخواهید که غرض ها و ترفندهای درونی حرکت خود را در اختیار ما قرار دهد. یا اینکه حالا رفتاری یا تمایل به پرده پوشی و پنهان کاری حرکت خود را به ما بنمایاند.
پ- مشاهده از لحاظ موقعی شناسی:
گاهی مشاهده در موقعیت عادی به وقوع می پیوندد و گاهی در یک وضع بحرانی صورت می گیرد.
ت- مشاهده ی مستقیم یا غیر مستقیم:
در مشاهده ی مستقیم ورزشکار حرکات حریف را زیر نظر گرفته و به بررسی حالات رفتاری او می پردازد. در چنین حالتی ممکن است، رفتار تصنعی به خود بگیرد و واقعیت های حرکتی خود را پنهان کند. در مشاهده غیر مستقیم ورزشکار سعی می کند رفتار حریف را در وضع طبیعی یا تصنعی بررسی کند. با استفاده از این روش ورزشکار را با حقایق و اسرار بیشتری آشنا خواهد شد. اما کیفیت، تعبیر و تفسیر یک رفتار حرکتی برای همه ی ورزشکاران یکسان نیست. بدیهی است، بسیاری از قضاوت های عجولانه که ناشی از بی اطلاعی ورزشکار است، ممکن است عواقب زیانباری داشته باشد.
ارزشیابی از طریق انجام کار:
در این روش ورزشکار می داند که ارزشیابی می شود و شرایط ارزشیابی برای همه ی ورزشکاران یکسان است. در این نوع ارزشیابی بر اساس اعمال انجام شده، تغییرات انجام گرفته و پیشرفت حرکت و نیازمندی های مهارتی ارزشیابی می شود. در این روش مهارت، قدرت، سرعت عمل ورزشکار به خوبی آشکار و ارزشیابی خواهد شد. در عین حال چنین روشی محدودیت هایی دارد. اول اینکه بسیاری از حالات ذهنی و درونی ورزشکار تا حدود قابل سنجش است. حتی نوع تعبیر و تفسیر هم برای ورزشکاران مختلف، متفاوت است.
ارزیابی از طریق آزمون و خطا:
در این نوع ارزشیابی، عمل
و عکس العمل به صورت رفتار واحد حرکتی مطرح می شود. سپس در مورد رفتارهای حرکتی
یکدیگر قضاوت می کنند. این نوع آزمون حرکتی در حقیقت نوعی
بده و بستان است. این نوع ارزشیابی وسیله ی خوبی است برای سنجش معلومات، قدرت
تصمیم گیری، نظم حرکتی، نحوه ی استدلال، تمرکز بر روی حرکت ها، شناخت حالات حرکت.
ارزشیابی از طریق مقیاس:
به طور کلی می توان گفت، مقیاس وسیله ای است برای مشاهده ی منظم رفتار ورزشکار، تفسیر مشاهدات و تبدیل آنها به مقیاس های عددی و طبقه بندی شده است تا ورزشکار بتواند با بررسی آنها حرکت های حریف را دقیق تر بشناسد و کارایی هر کدام را بررسی کند.
حرکت های تمرین شده:
حرکت های تمرین شده، حرکت هایی هستند که غالبا به وسیله ی مربی برای بالا بردن ارتقاء حرکتی ورزشکاران تهیه و اجرا می شوند. تهیه و اجرای این نوع حرکت ها مستلزم داشتن تخصص و مهارت است. در این نوع حرکت ها ملاک و معیار نسبی اندازه گیری و سایز و اندازه ی حرکت است. از ویژگی های این نوع حرکت ها، روانی و یا نرمی حرکت است.
حرکت های خودکار: (اتوماتیک)
حرکت های خودکار، حرکت هایی هستند که به وسیله ی ورزشکار خود تهیه و تنظیم می شوند. این نوع آزمون ها غالبا با توجه به تجربه ها و مهارت های حرکتی ورزشکاران تهیه می شود و از این رو معمولا معیار بداهه در حرکت به کار می روند. بنابراین در تهیه و اجرای این نوع حرکت ها تخیل و نوآوری مفید می باشد. اما باید در نظر داشت که ویژگی های مطلوب این نوع حرکت ها، اعتبار علمی و نظم منطقی آن است.
تفاوت بین حرکت های تمرین شده و حرکت های خودکار:
تفاوت بین حرکت های تمرین شده و حرکت های اتوماتیک را می توان در چند مورد زیر بررسی و تحلیل کرد:
1- حرکت های تمرین شده در مقایسه با حرکت های خودکار، به زمان و تخصص بیشتری نیاز دارند. این آزمون ها برای تعیین مقدار مهارت ورزشکار، تهیه و اجرا می شود و بعد از چند بار، سهولت، نرمی و روانی آن ملاک قرار می گیرند.
2- نتیجه ی حرکت های تمرین شده، مشخص و قطعی و قابل بررسی مجدد است. در حالی که ممکن است حرکت های خودکار چنین ویژگی های نداشته باشند.
3- حرکت های تمرین شده، برای استفاده ی خاص تهیه می شوند. اما در حرکت های خودکار، با توجه به محتوا و هدف های اجزای مختلف حرکت تهیه می شوند. چنین حرکت هایی با توجه به مقایسه ی مناطق مختلف حرکت، شکل می گیرند.
4- حرکت های تمرین شده، نیاز به تعبیر و تفسیر ندارند و مفهوم حرکت آن مشخص است. اما برای شناسایی حرکت های خودکار نیاز به مقایسه و تشریح است.
5- حرکت های تعیین شده برای ورزشکار مبتدی و بی تجربه و بر اساس معیارهای علمی حرکت میزان می شوند و به همین دلیل دارای قدرت اجرایی، پیش بینی و درک کافی هستند. در حالی که حرکت های خودکار بر اساس نوع تمرین هایی که در سالیان گذشته آموخته شده به وجود می آیند و شکل می گیرند و ساختار منظم و منطقی پیدا می کنند.
انواع حرکت های خودکار:
هر فعالیت حرکتی به طراحی نیاز دارد. اگر در شروع فعالیت حرکتی پیش بینی لازم انجام نگرفته باشد، نباید به تحقق هدف چندان اطمینان داشت. برای اینکه حرکت مؤثر و مفید باشد، لازم است ورزشکار تصویر کلی از فرایند حرکت در اختیار داشته باشد. برای برآورده شدن منظورو مفهوم حرکت باید هدف مشخص شده ای طراحی و تهیه شود. این کار میسر نمی شود، مگر اینکه مجموعه ای از سئوالات گوناگونی تهیه و تنظیم شود.
ارزشیابی به وسیله ی طراحی مدبرانه حرکت بر چند مرحله استوار است. اولین و مهمترین مرحله، تعریف هدف های مورد نظر در اجرای حرکت است. هدف های مورد نظر باید بر اساس عملکرد حریف تعریف و تدوین شوند. بنابراین ورزشکار باید بتوان اعمال و فعالیت هایی را که انجام آنها دلیل منطقی دارد را اجرا کند. اگر چه تعریف هدف ها بر اساس عملکرد حریف کار چندان ساده ای نیست. بعد از تعیین هدف ها بر اساس رفتار حرکتی حریف، باید محتوا دقیقا مشخص شود. اهمیت محتوا به اندازه ای است که تحقق هدف های مربوط به عمل و جریان حرکت وابسته بدان است. تحلیل هدف و محتوا، دو بعدی است که باید برای اجرای کامل این دو بعد را کنار هم گذاشت و ارتباط بین آنها را بررسی کرد، بعد کنار هم قرار داد. این دو بُعد، باید ارتباط بین آنها بررسی شود. سپس ورزشکار باید تعیین کند که حرکت های متنوع در حال اجرا در میان انبوه هدف ها به دنبال چه می گردد. سپس باید به حرکت خاص و هدف آن توجه کند و مقدار زمان و انرژی مصرفی حرکت را تخمین بزند و در آخر بر اساس محتوا و روش های تجربه شده، حرکت مناسب تر را اجرا کند. خلاصه اینکه باید بتواند تا حد زیادی افکار و اندیشه ها و یا ابتکار و خلاقیت حریف را شناسایی و پیش بینی کند. هر چقدر این توانایی و بازشناسی دقیق تر باشد، حرکت با معایب کمتر اجرا ممی شود.
پرسش های حرکتی چگونه تعیین و قضاوت می شوند:
ورزشکار حرفه ای نباید به دنبال پرسش و یا پاسخی باشد، بلکه در کسری از ثانیه بلافاصله بعد از عکس العمل متفکرانه ی حریف، پاسخ مناسب تهیه و اجرا شود. وظیفه ی ورزشکار این است که پاسخ درست را از میان پرسش های گوناگون چه صحیح و چه غلط که از جانب حریف اعمال می شود، شناسایی کرده و به تناسب آن حرکتی را اعمال کند.
انواع حرکت های گزینشی:
1- حرکت های چند گزینه ای:
هر حرکت از جانب حریف، می تواند شامل چند پاسخ باشد. یعنی اجرای یک حرکت می تواند دارای چند راه حل (پاسخ) داشته باشد. معمولا از میان حرکت های مطرح شده یکی درست و بقیه معمولی هستند.
2- حرکت های صحیح و غلط:
ورزشکار در پاسخ حرکت صحیح یا غلط حریف دو گزینه دارد. نخست اینکه در پاسخ حرکت صحیح حریف، حرکتی را متناسب با درک و فهم حرکت حریف انتخاب و اجرا کند و یا اینکه با توجه به اجرای غلط حرکت حریف، با شناسایی نقطه ضعف حرکت او، حرکت درست را اجرا کند.
3- حرکت های جورکردنی:
حرکت های جور کردنی نیز مانند نوعی پازل است که ورزشکار با ترکیب قسمت هایی از دو یا چند فن، محفوظات را اندازه گیری و با قدرت طراحی و با استدلال بالا، پاسخ حرکتی مناسب را اعمال می کند. باید دقت داشت که انتخاب حرکت ها با یکدیگر نامتجانس نباشند و به درستی یکدیگر را پوشش دهند. اجرای اینگونه حرکت ها می تواند اشکال متنوع و گوناگونی داشته باشد.
4- حرکت های کامل کردنی:
در این نوع حرکت ها هر حرکت شامل دو یا چند بخش مجزا و تفکیک شده است که می توان با حذف یک قسمت و یا کوتاه کردن و یا اضافه کردن قسمت هایی از آن به مفاهیم و ادراکات جدیدی رسید. اما این کار مستلزم آن است که ورزشکار مفهوم هر قسمت از حرکت را به درستی درک و کاملا معین و مشخص کند و طبق حرکت حریف آن را تکمیل کند. اجرای این نوع حرکت ها نیاز به تخصص حرکتی بالایی دارد.
5- حرکت های کوتاه:
بدین سان ورزشکار می تواند، برای غلبه و تطبیق حرکت خود با حرکت حریف، گوشه ها و قسمت های مختلف یک حرکت را اصلاح و حذف کند. این نوع حرکت نیازمند ابتکار، طراحی و نظم فکری خاصی است. بنابراین این نوع از حرکت ها می تواند عادات حرکتی متنوعی را ایجاد کنند.
حرکت های تسلیمی:
در این نوع نگرش حرکتی ورزشکار به جای بازشناسی حرکت حریف، مانند تجزیه و تحلیل، ترکیب، قضاوت، ارزشیابی در حیطه ی شناخت حرکت، به دنبال فرصتی می گردد تا حرکت خاص خود را اجرا کند. در این نوع حرکت ها ورزشکار به دنبال نظم دادن، سازمان بخشیدن و تحلیل حرکت خود است. با وجود این، حرکت های تسلیمی محدودند. اما سنجش این نوع حرکت ها با ارزیابی سرعت و دقت و میزان آمادگی ورزشکار تعیین می شوند.
برای تصمیم گیری درباره ی اینکه کدام نوع حرکت را بکار بگیرید، باید جنبه های مهم آن را مورد توجه قرار دهید. مضافا اینکه تغییراتی که در حیطه ی عاطفی و روانی حرکت قرار دارند را برای تصمیم گیری، انتخاب نمونه های ذکر شده مشکل می باشد. در این صورت می توان از حالات، رفتار، کیفیت عمل حریف، موفقیت برنامه ی حرکتی گزینش شده را ارزشیابی کرد.
موارد اضافه:
تشکیل حرکت هماهنگ و یکپارچه و واحد هر اجرای حرکت به نوعی با یکدیگر تفاوت دارند اما وجود این تمام اجراهای مختلف قالب و چهارچوب یکسانی دارند. به هر حال موارد اختلاف هر اجرای حرکت را می توان در درجه ی یا میزان کلی و عمومی بودن آنها یا اهدافی که از پیش دارند و یا هر دو جستجو کرد.
به نام خدا
چگونه در ورزش موفق شوید؟
نویسنده: عبدالله یزدانی
سر شناسه : یزدانی، عبدالله، 1353-
عنوان و نام پدید آور : چگونه در ورزش موفق شوید/ نویسنده، عبدالله یزدانی.
مشخصات نشر : ورامین: انتشارات دوقلوها، 1394.
مشخصات ظاهری : 41 ص
شابک : 40000ریال9–48–6432-600–978
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
موضوع : ورزش – جنبه های روان شناسی
رده بندی کنگره : 1394 8چ 43ی/ 4/ 706 GV
رده بندی دیویی : 01/796
شماره کتابشناسی ملی : 4033643
ناشر: دوقلوها
نویسنده: عبدالله یزدانی
چاپ اول: 1395
شمارگان: 1000
شابک: 9- 48- 6432- 600 - 978
قیمت : 4000 تومان
همه ی حقوق محفوظ است
مقدمه..........................................................................5
نقشه ی حرکت به چه دردی می خورد.................................7
دلایل بسیار مهمی برای استفاده از نقشه ی حرکت..................7
کاربردهای نقشه ی ذهنی حرکت........................................7
اجزای تشکیل دهنده ی حرکت...........................................7
دو نقش متفاوت حرکت....................................................8
نقشه های ذهنی حرکت....................................................9
مزایای استفاده از نقشه ی ذهنی حرکت................................9
خصوصیات نقشه ی ذهنی حرکت......................................10
ذهن خطی....................................................................10
روش طراحی نقشه ذهنی حرکت........................................10
موارد استفاده ی نقشه ی ذهنی حرکت.................................11
مراحل اجرای فن...........................................................12
تقویت مغز...................................................................13
ذهن ورزشکار..............................................................14
تداعی حرکت................................................................15
همین امر دلیل اصلی است تا بدانید.....................................17
مرور اطلاعات حرکت....................................................18
آهنگ حرکت................................................................18
عدد گذاری در حرکت.....................................................18
یادآوری حرکت ها.........................................................19
تحولات حرکت..............................................................21
نکات آموزشی...............................................................21
چگونگی ساختن فن........................................................22
فن دو جنسی.................................................................23
پر کردن جاهای خالی فن.................................................23
روش تعیین موقعیت های حرکت........................................24
مکان یابی مناسب برای حرکت..........................................24
چگونگی اجرای حرکت...................................................24
استفاده از حقه ی حرکتی..................................................25
نگرش.........................................................................26
تبادل...........................................................................26
پرسش از مربی.............................................................27
انتخاب گر باشید............................................................27
وسعت دادن به تفکر.......................................................27
چگونگی ساختن تصاویر حرکتی در ذهن.............................27
روابط بین اجزای حرکت.................................................28
یادگیری یک فرایند تدریجی..............................................30
سبک های مختلف مبارزه.................................................30
حفظ فهرستی از حرکت ها................................................32
مغز آماده برای اجرای فن.................................................32
حفاظت از حرکت...........................................................32
روش هایی برای درک حرکت...........................................33
بازخورد واقعی حرکت ها بر یکدیگر..................................34
شناخت مفاهیم بنیادی حرکت.............................................33
خطر پذیری..................................................................35
ترس از عدم موفقیت.......................................................36
برنامه ریزی برای اجرا...................................................36
سازماندهی ترتیب حرکت ها.............................................37
اجرای حرکت با عدد گذاری.............................................37
مزایای حفظ فن.............................................................37
نگاه کردن به حریف.......................................................38
اجرای روان و بی وقفه ی حرکت......................................38
اعتماد به نفس...............................................................38
برای هر اجرا چه مقدار زمان نیاز دارید..............................39
چقدر وقت دارید............................................................39
احساس تازگی...............................................................40
مرتب سازی اطلاعات حرکت...........................................40
موضوعات حرکتی را مرور کنید.......................................40
به تمرینات خود متعهد باشید..............................................41
مقدمه
کامیابی و موفقیت در عرصه های ورزشی، یکی از بزرگ ترین آرزوهای هر ورزشکاری هست و خواهد بود. برای ورزشکار موفقیت کسب شهرت یا کسب ثروت و یا افتخار و سربلند کشور اهمیت دارد. اما زمانی دستاوردهای شما ارزش دارند که همواره به یاد خداوند باشید، به دوستان و اطرافیان توجه بیشتری کنید و به ارزش های قرآن پایبند بمانید.
آری، موفقیت در عرصه ی ورزش، بی شک
آرزوی هر جوان ایرانی
می باشد. این حس آشنا در ذهن ورزشکار طنین انداز می گردد که او توانسته و من می
توانم، در حالی که این تفکر و ذهنیت از اساس غلط و نادرست است.
موفقیت در عرصه ی ورزش، فقط به استعداد و هوش ورزشکار بستگی ندارد. برای رسیدن به موفقیت در عرصه ی ورزش، ده ها عامل دست به دست هم می دهند که یکی از آنها استعداد ذاتی هر فرد است. اما عوامل دیگری هم هستند که گاهی تا حد زیادی می تواند ضعف و استعداد را جبران کند. بنابراین روش یادگیری مهمتر از خود یادگیری است.
در این کتاب می آموزید که چگونه با روش های تمرینی در همه ی عرصه های تئوری و عملی از یک آرزوی دست نیافتنی به یک موفقیت بزرگ دست یابید. بر خلاف تصور، هر حرکت یا فن دارای روش و راه کاری خاص است. باید بدانید که چگونه می توان با تمرینات حساب شده، آن را به یک عادت تبدیل کنید. در اینجا روش هایی را خواهید آموخت که با بکارگیری آن رؤیای موفقیت را به واقعیت تبدیل کنید.
می آموزید که چگونه با تمرین اصولی
به نقشه ی ذهنی کاربردی دست
یابید و با یادآوری و تداعی حرکت، تصویر سازی، روش بکارگیری و
بهره برداری اصولی را انجام دهید.
می آموزید که چگونه محاسبات ریاضی حرکت را در مقیاس های کوچک و بزرگ به راحتی در ذهنتان انجام دهید و اجرا کنید. می آموزید که چگونه همه ی دستورات لازم را برای اجرای موفق به ذهن بسپارید و بدون اضطراب آن را اجرا کنید و نیز خواهید آموخت ده ها روش، ترفند و راه حل های دیگری که شما را از یک ورزشکار معمولی به یک قهرمان ورزشی تبدیل خواهد کرد.
آنچه که می تواند برای همه ی ورزشکاران قابل توجه باشد این است که موفقیت خارق العاده، حاصل تمرینات منظم و برخورداری از مربی با تجربه بدست می آید.
نقشه ی حرکت به چه دردی می خورد؟
دلایل بسیار مهمی برای استفاده از نقشه ی حرکت وجود دارد:
1- نقشه های حرکت به عنوان راهنما عمل می کنند: زیرا به تمرکز و اولویت دادن به نکات مهم کمک می کنند و در عین حال مطالب نامربوط را از کانون توجه خارج می کنند.
2- نقشه های حرکت را می توان به عنوان منبع آسان برای بررسی بکار گرفت.
3- نقشه های حرکت، درک شما را از کل اجزاء حرکت بیشتر می کند. بنابراین می توان آنها را به راحتی حفظ کرد.
4- نقشه های حرکت درک فن را تسهیل می کند.
5- نقشه ها نمایی کلی از موضوع
مورد اجرا را نمایش می دهند و
قوه ی تخیل همراه با منطق ورزشکار را به فعالیت وا می دارد.
6- زمانی ورزشکار دچار استرس می شود که نمی داند چه کاری باید انجام دهد. استرس یکی از دلایل ضعف و ناکارایی حافظه است و اگر ریشه ی استرس مهار نشود، می تواند به صورت یک عامل دائمی نگرانی در شما باقی می ماند.
کاربردهای نقشه ی ذهنی حرکت:
نقشه برداری از حرکت می تواند اختلال در تمرکز حواس به هر دلیلی را بر طرف سازد. باید به خاطر داشت که بدون رعایت اصول اولیه، نکات اصلی حرکت محو و نابود می شود. در این میان ممکن است ارتباطات منطقی بین اجزاء حرکت و یا اطلاعات با اهمیت دچار اختلال شود.
اجزای تشکیل دهنده ی حرکت:
توانایی شگفت انگیز حرکت پردازش اطلاعات است. در فرایند اجرای حرکت، مغز نقش اساسی را بر عهده دارد. می توان یک فن را به بخش های مختلف تقسیم کرد و با مقایسه ی اجزاء با یکدیگر و با تغییر فعل و انفعالات حرکت شکل، ریتم و هارمونی منحصر به فردی را به وجود آورد. هر جزء حرکت، یک قسمت از کل حرکت را تشکیل می دهد و می توان با کم و زیاد کردن محتوای انرژی و یا محتوای سایز و اندازه ی آن، فرم های جدیدی را به وجود آورد. با تغییرات فواصل و اجزای حرکت، فعل و انفعالاتی رخ می دهد که اساس تفکر حرکت را شکل می دهد.
توانایی با اقوه ی هر یک از اجزای حرکت غیر قابل محاسبه است زیرا:
هر جزء حرکت می تواند ده ها رابطه ی حرکتی داشته باشد. با تغییر هر کدام از اجزاء (چه اندازه و چه نیرو) شکل و محتوای حرکت تغییر می کند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که توانایی حرکت در ورزشکار نامحدود است.
دو نقش متفاوت حرکت:
قسمت اصلی حرکت، شکل و اندازه ی آن است که فرایند پیچیده ی حرکت را شامل می شود. اما قسمت دیگر نیروهای اعمال شده و وارده بر اجزای مختلف حرکت است که کنترل حرکت را تحت اختیار خود قرار می دهد. با پیوند این دو قسمت با یکدیگر تعادل و توازن حرکت تحت کنترل قرار می گیرد. رابطه ی بین این دو قسمت وظایف خاصی را بر عهده دارند.
هنگامی که تعادل و توازن، نیروهای اعمال شده و وارده بر اجزای مختلف حرکت اهمیت پیدا می کند و تداخل و هماهنگی بین اجزای مختلف حرکت رابطه ی بین الگو های حرکتی به کمک می آیند.
حالا می توانید تصویر کلی را از وظایف دو بخش حرکت در پردازش اطلاعات به صورت زیر ارائه گردد.
با نگاهی به خصوصیات دو بخش حرکت، دیگر نمی توان برداشتی سطحی و ساده انگارانه را از موضوع حرکت مطرح کرد. حتما نباید اینگونه پنداشت که دو بخش حرکت به صورتی کاملا جدا از هم فعالیت می کنند. هنگامی که هر دو قسمت حرکت با هماهنگی کامل به فعالیت می پردازد، می توان نتایج زیر را انتظار داشت:
1- منطق اندازه
2- منطق حجم
3- منطق برایند نیروها
اکنون وقت آن رسیده است که روشی را بررسی کنیم که مهارت های بیشتری از حرکت را به عهده می گیرد.
نقشه های ذهنی حرکت:
شاید نقشه برداری ذهنی از حرکت یک روش یادگیری همراه با مزایای فراوان است. نقشه برداری ذهنی را می توان به صورت زیر تعریف کرد:
1- اجزاء مختلف حرکت حریف به صورت شاخه هایی از منشاء اصلی حرکت در نظر گرفته می شود.
2- موضوعات اصلی و فرعی حرکت مورد بررسی قرار می گیرد.
3- موضوع انتخاب شده، شیوه ی برخورد مخصوص به خود را خواهد داشت.
4- ممکن است در مسیر حرکت، راه دیگری در نظر بگیرید.
5- ممکن است دو حرکت به یکدیگر گره خورده، مسدود یا ارتباط بین آنها گسسته شود.
نقشه ی حرکت می تواند تمام توضیحات را درباره ی (شاخه)، (انشعابات) و با (گره خوردن) را به صورت یکجا بیان کند.
هنگامیکه نقشه ی ذهنی حرکت را در دست دارید، بهتر است پنج ویژگی مختلف آن را بررسی کنید:
1- موضوع اصلی حرکت را درک کنید و در برابر آن مواردی را اعمال کنید.
2- موضوعات فرعی منشعب از حرکت اصلی را بررسی کنید.
3- هر شاخه ی فرعی شکل و فرم خاص خودش را دارد.
4- هر شاخه ی اصلی و فرعی را می توان به یکدیگر ربط داد.
5- شاخه ی اصلی و فرعی را می توان به یکدیگر ربط داد.
مزایای استفاده از نقشه ی ذهنی حرکت:
1- هسته ی اصلی موضوع حرکت و جوانب آن شناسایی شود.
2- به علت نسبی بودن هر کدام از اجزای حرکت، عملکردهای متفاوتی وجود دارد.
3- برای تسلط بیشتر بر موضوعی خاص، آن را سریعا ارزیابی کنید.
4- موضوعات غیر ضروری در نقشه ی حرکت وجود ندارد.
5- نقشه ی ذهنی منحصر به فر دو متعلق به ورزشکار است.
خصوصیات نقشه ی ذهنی حرکت:
مزایای نقشه ی ذهنی آن است که خلاقیت ورزشکار را بالا می برد. چرا که می دانیم اجرای حرکت چند بعدی است. نقشه ی حرکت به ورزشکار اجازه می دهد که رها از قالب تک بعدی و خطی به ابعاد دیگر حرکت بپردازد. نقشه حرکت باعث جریان یافتن آزاد و ایده پردازی های خلاقانه می شود. این ایده های خلاقانه توسط مغز شکل گرفته و نقشی را بر عهده می گیرند. در حقیقت نقشه ی ذهنی سازمان دهنده ی افکار ورزشکار است.
ذهن خطی: ( یک سویه)
اگر به یک فیلم نگاه کنید، نمی توانید درباره ی آنچه می بینید، حدس بزنید. بنابراین مجبورید از اول تا آخر فیلم را ببینید. حتی در این صورت تضمینی برای درک مفاهیم اصلی و روابط مهم بین شخصیت های فیلم وجود ندارد. چرا که ممکن است این موضوعات زیر چهره ی افرادی پنهان شده باشند.
روش طراحی نقشه ذهنی حرکت:
با استفاده از دستورالعمل های زیر می توانید نقشه های ذهنی بسازید و از طریق، رابطه ای بین آنها را به طور کامل درک کنید:
1- همیشه نقشه ی ذهنی را با موضوعاتی که از این نقطه ی هدف منشعب می شوند، دنبال کنید.
2- در هر لحظه فقط به سراغ موضوع مورد نظر بروید.
3- تا حد امکان از حرکت های ساده استفاده کنید و موضوع حرکت را پیچیده نکنید.
4- برای موضوعات مختلف از روش های متفاوت استفاده کنید.
5- اجرای حرکت را به صورت یکنواخت و کسالت آور دنبال نکنید.
6- از تداعی تخیل به صورت خلاقانه استفاده کنید.
اهمیت نقشه ی ذهنی حرکت در این است که می توانید با قوه ی تخیل خود، آزادی عمل بیشتری داشته باشید تا نتیجه ی کار مطلوب تر باشد. باید ایده هایتان را در همان زمان شکل گیری به وجود آورید. کافی است در نقشه ی ذهنی خود، ایده ای که به موضوع مربوط است را دنبال کنید و در صورت لزوم به نقشه ی ذهنی حرکتی خود انشعابات دیگری اضافه کنید.
سعی کنید ایده ها در ذهن شما از مسیر مشخص عبور کنند. زیرا با این کار خلاقیت خود را از بین می برید. بنابراین توانایی های ذهنی خود را محدود نکنید و به صورت کاملا اتوماتیک افکار خود را در قالب نقشه ی ذهنی خود، دسته بندی کنید.
موارد استفاده ی نقشه ی ذهنی حرکت:
کاربرد نقشه ی ذهنی حرکت بسیار
فراوان است. همیشه می توان با شناخت نقشه ی ذهنی حریف، جنبه هایی از علایق حریف
برملا
می شود. همچنین از نقشه ی ذهنی به عنوان ابزاری برای شناسایی اطلاعات و سازماندهی
موضوعات حرکت استفاده کرد. از طریق
نقشه ی ذهنی به نکاتی برجسته و نیز رابطه ی بین آن نکات دست یافت. نتیجه کار می
تواند هم روشن تر و هم شگفت انگیز باشد.
اما قبل از درگیر کردن قوه ی تخیل خود، می توانید با بکار بردن توصیه های زیر انرژی با ارزش خود را کمتر تلف کنید:
1- حرکت خود را برنامه ریزی کنید. سپس قسمت هایی از حرکت حریف که مربوط به حرکت شما است را کنترل کنید. تصور نکنید که وظیفه ی اجباری شما، بررسی تمام اجزای حرکت حریف است. توجه به جزئیات غیر ضروری در هنگام درگیری باعث ایجاد نگرانی از عدم درک کامل حرکت حریف خواهد شد. اما نگرانی واقعی این است که درگیری ذهنی شما با این جزئیات، می تواند ذهن را از آن چیزی که به دنبال آن هستید، یعنی موضوع اصلی منحرف کند.
2- پیام اصلی حرکت حریف را جستجو کنید و هنگامیکه آن را پیدا کردید، می توانید به طراحی نقشه ی ذهنی بپردازید. با ذهن باز و تحلیل گر تلاش کنید با استفاده از قدرت تخیل به صورت خلاقانه به حرکت جان ببخشید.
3- سعی کنید در هنگام مسابقه منفعل نباشید، در مورد حرکت های حریف فکر کنید و در منطق نهفته در ورای حرکت حریف بیندیشید. اگر هنگام مسابقه ذهن فعالی داشته باشید، درک و یادآوری شما از حرکت حریف بسیار افزایش می یابد. زیرا به ذهن اجازه ی می دهید بین موضوعات رابطه برقرار کنید. همچنین روابط بین حرکت ها، اصلی ترین ابزاری است که حافظه از آن بهره می گیرد.
4- هنگام کشف حرکت حریف، با اجرای
حرکت کلیدی، نقشه ذهنی خود را کامل کنید. یادتان باشد که اطلاعات مهمی در نقشه
ذهنی شما جای دارد. اطمینان حاصل کنید که تمام این اطلاعات به سرعت قابل تشخیص
هستند. باید توانایی آن را داشته باشید که در اجرای حرکت ها، نظم و اولویت بندی را
فراموش نکنید. بعد از اتمام حرکت ممکن است، نقشه ی ذهنی در شاخه های فرعی پیش رفته
باشد و یا برعکس. در این صورت لازم است نقشه ذهنی خود را مرور کنید. ولی این بار
مسیر اصلی را به طور صحیح انتخاب کنید. برای اینکه هنگام مسابقه
در حال پیش بینی کردن بودید تا به نتیجه رسیدید، اما اکنون همه ی پیش بینی ها را
پشت سر گذاشته اید و واقعیت دست یافته اید.
مراحل اجرای فن:
به طور معمول مراحل اجرای فن دارای سه قسمت است:
1- اجرای حرکت های اولیه (مقدمه چینی)
2- اجرای حرکت اصلی (فن)
3- نتیجه گیری (اجرای حرکت نهایی)
به نظر می رسد هنگام اجرا نیز باید همین ترتیب رعایت شود. اما چگونه باید اجرای حرکت های اولیه انجام شود؟
تنها راه درست، برنامه ریزی طرح حرکت با توجه به تصمیم های حریف است که برای رسیدن به هدف خودش انجام می دهد. برای نزدیک شدن به حرکت حریف، نظرات شما ممکن است تغییر کند. حتی شاید تصمیم هایی بگیرید که حریف تصور کند به نفع اوست.
ترسیم ساختار حرکیت حریف به شما اجازه می دهد که موضوعات را به صورتی متوازن انجام دهید و حرکت شما از نقطه ای به نقطه ی دیگر نرم و روان اجرا شود.
اجرای اولین حرکتی که به ذهن شما می رسد و سپس اجرای حرکت کورکورانه به سوی نکات دیگر، نتیجه ای جز عدم توازن و از گسیختگی فن در بر نخواهد داشت. این روش با انجام تغییرات و ترتیب درست حرکت ها، کم کم روابط بین حرکت ها آشکار می شود.
انواع اشتباهات احتمالی را در همان مرحله برنامه ریزی پیش بینی کنید. نگذارید تا حرکت به اتمام برسد و آنگاه متوجه ی اشتباهات شوید. برنامه ریزی برای اجرای حرکت به دلایل زیر دشوار است:
1- شاید به اندازه ی کافی از موضوع
شناخت ندارید که بتوانید
درباره ی آن تصمیم بگیرید.
2- احتمالات بسیار زیادی که درباره موضوع مورد نظر دارید، باعث می شود که ندانید از کجا آغاز کنید.
در اینجا یک نقشه ی ذهنی می تواند این مشکل را برطرف کند. سپس موضوعات مختلف را با توجه به حرکت حریف بررسی کنید. در این مرحله مانند عملکرد خط مونتاژ در یک کارخانه با سر هم کردن و وصل کردن حرکت ها با یکدیگر، حقیقت حرکت را اجرا کنید. باید اطمینان حاصل کنید که حرکت شما ارزش اجرا کردن را دارد. در این حالت بسته به موقعیت که دارید، خودتان را جای حریف بگذارید. شاید لازم باشد دو نقشه ی ذهنی ترسیم کنید.
زمانیکه نقشه ذهنی در حال اجرا می باشد، باید با ابزار انعطاف پذیری و اعتماد به نفس در جهت موفقیت تلاش کنید. نه اینکه با موضوعات فراوان و غیر کاربردی حرکت و انرژی خود را حدر بدهید.
تقویت مغز:
علی رغم اینکه مغز یکی از دستگاه های بدن است، چرا باید مغز خود را، همچون بدنتان پرورش دهید. هرچه بیشتر مغز را تمرین بدهید، قوی تر می شود.
یقینا تمام ورزش ها بر پایه ی حل مسأله هستند و تفکر خلاق و یا استراتژی خاص تفکر را تقویت می کند. بنابراین ورزش می تواند، مهارت های مغز را تقویت کند.
هدف ورزش بکارگیری بیشتر مغز است. مانند قوه ی منطق در برنامه ریزی حرکت، توالی، قوه ی تخیل، چند بعدی و کلی نگری باشد.
ذهن ورزشکار:
اکنون رقابت بین ورزشکاران فشرده تر شده است. همچنین با افزایش جوایز مسابقات، رقابت شدیدتر می شود. این در حالی است که ورزشکاران در رقابت ها شرکت می کنند تا نامی برای خود دست و پا کنند و هم برنده ی جوایز ارزشمندی شوند.
ورزشکاران با ارائه ی نقشه های ذهنی خود، توانایی های خود را خود را به نمایش می گذارند. بنابراین حافظه به عنوان عامل مهم در موفقیت ورزشکار نقش بسزایی دارد. اگر مرتبا به تقویت حافظه بپردازید، آنگاه روش اجرا را خواهید آموخت. این امر در نهایت به موفقیت در مسابقه منتهی می شود.
5- ابزار تخیل در ورزشکار:
این قوه ی تخیل است که با رمزگشایی از پیام های حرکتی حریف، آنها را درک می کند. سپس وارد عرصه ی فعالیت می شود. بنابراین تنها قدرت تخیل است که می تواند به پردازش اطلاعات بپردازد. به عبارت دیگر به منظور درک معنای مدل های مختلف حرکت، مرتبا مغز ما در حال محاسبه است.
بیشتر ورزشکاران از همان اوایل شروع ورزش، تصاویر ذهنی حرکت ها را می آموزند و بعد از مدت کوتاهی به مهارت می رسند. ورزشکار می تواند با استفاده از رفتار حرکتی حریف، خلق و خوی آن را شناسایی کند. تنها کاری که باید انجام دهد این است که توالی حرکت های درهم ریخته را دنبال کنید و به طور هم زمان با تصویر خوانی حرکت ها، آنها را شناسایی کنید.
نزاع بر سر اینکه کدام حرکت پیروز می شود یا نه جدال بیهوده ای است.
اگر ورزشکار بخواهد تفکر خلاق را در خود شکوفا کند، ابتدا باید بتواند موانعی که در خود ایجاد کرده را از بین ببرد تا افکارش بتواند آزادانه و بدون وقفه جریان یابند. هنگامیکه افکار آزاد شدند، آنگاه می توان آنها را در هر جهتی که بخواهید هدایت کنید. البته زیباترین جهت را انتخاب کنید.
رمز موفقیت آن است که به قوه ی تخیل خود اجازه دهید طغیان کند. نباید وقت خود را صرف یک ایده ی صرفا عمل گرا کنید. کدام یک را انتخاب می کنید. منطق یا خلاقیت. چشم و مغز خود را راهنما قرار دهید و آنچه را که می بینید، احساس کنید.
هنگامیکه موفق شدید ترکیب یک دسته حرکت را جمع و جور کنید، انبوهی از ایده های سرکش تداعی می شود.
برای شکوفا کردن تخیل باید آینده ی حرکت را پیش بینی کنید. باید به صورت مدام و اتوماتیک در حال تولید ایده های مختلف باشید. مشکل این است که در هر لحظه یک ایده قابل اجرا می باشد.
تداعی حرکت:
تعریف ما از حرکت، تنها به ماهیت
خطی (تک بعدی) آن محدود
نمی شود. بلکه آنچه در ذهن شما تداعی می شود را نیز شامل می شود. در حقیقت چیزی که
به ذهنتان می رسد، نحوه ی اجرا و نتیجه آن است. با توجه به تجربیات گذشته، هر چقدر
حرکتی را بیشتر بشناسید،
پاسخ های متنوع تری را می توانید ارائه دهید.
6- چگونگی ارتباط سازی:
این کار به وسیله ی ساختن رابطه ای ساختگی بین اجزاء حرکت با استفاده از نیروی تخیل است که ارتباط سازی می گویند. این روش در تمرین انفرادی (سایه زدن) بسیار مفید است. روش ارتباط سازی تمرین سودمندی برای تقویت حافظه است. چرا که این روش تخیل و قدرت تداعی را به کار می گیرد. لازم نیست نگران این باشید که بعضی از حرکت های نامربوط را چطور به هم ارتباط دهید. پیشنهاد می کنم بعد از نگاه کردن به یک فن چشمان خود را ببندید و تلاش کنید، تصویر ذهنی مربوط به آن فن را بسازید.
اکنون وضعیت خود را با نتیجه ی قبلی مقایسه کنید. حتما حاصل تلاش شما بهتر از قبل بوده است. اگر قسمتی از فن را فراموش کرده اید، احتمالا به یکی از دلایل زیر بوده است:
1- تصویر ایجاد شده در ذهن شما گنگ و مبهم است.
2- فکر می کردید بدون کمک گرفتن از تخیل می توانید فن را حفظ کنید.
3- نمی توانید فن را در رابطه با حرکت حریف ایجاد کنید.
مزیت روش ارتباط سازی این است که
حریف مقابل می خواهد روش حرکتی خودش را تحمیل کند. شاید در ذهن شما تصویر مبهمی از
حرکت حریف به وجود آید. هنگامیکه توجه شما به طور کامل معطوف به حرکت های حریف شد،
از جزئیات غافل نشوید. حالا چگونه
می توانید از تداخل حرکت حریف با حرکت خودتان آگاه شوید. وضعیت حرکت را در ذهن
پایدار کنید. بنابراین اولین مفاهیم و تداعی ها به مغز با سر هم کردن حرکت ها با
یکدیگر شکل می گیرند. اهمیت دارد که این تداعی های اولیه چگونه شناسایی و شناخته
شوند.
دقت کنید ترتیب رخدادهای حرکتی با ترتیب حرکت های شما ارتباط برقرار کنند. باید بتوانید این حرکت ها را سریعا از اول تا آخر و برعکس به خاط آورید. با این روش می توانید، حافظه ی فراموشکار خود را به طرز حیرت انگیزی تقویت کنید.
7- مرور جزئیات:
در اینجا یک سؤال پیش می آید، چرا
ورزشکار جزئیات و
ریزه کاری های یک فن را به یاد می آورد. به دلیل اینکه در آن موقعیت ها حضور داشته
و به اندازه ی کافی درباره ی آنها فکر کرده است. تمرینات شما مملو از تجربه هایی
بوده که به علت شبکه ای به هم پیچیده از تداعی های مختلف، به راحتی قابل یادآوری
هستند. مثلا به یاد می آورید در لحظه ای که زیر حریف را گرفته ای، حریف چگونه
توانست پایش را عقب بکشد و آن را از دستان شما آزاد کند.
یاد آوردن ترتیب وقایع کار ساده ای
است. فقط لازم است به آن فکر کنید. به لحظه ای که در آن قرار داشتید و کاری که
باید انجام می دادید تا بتواند پایتان را آزاد کند. این سؤال ها پیش نمی آید، مگر
اینکه از آن دسته افراد باشید که وقتی به مشکلی برخورد می کنند، از خودشان
می پرسند که چگونه می شود این وضعیت را بهبود بخشید. در واقع صرف نظر از رخدادهای
حرکتی، چیزی که درون شما وجود دارد که نمی توان جلوی آن را گرفت و آن چیزی نیست
جزء قوه ی تخیل.
آنچه که در این مرحله باید بتوانید
انجام دهید، عمق دادن به باور خود تا بتوانید به طور ساختگی احساس های مختلف را در
خود تقویت کنید. نکته ای که باید به آن توجه کنید، ساختن تصاویر دقیق همراه با
جزئیات آن است. این تصاویر دقیق نیستند که بر ذهن شما تأثیر
می گذارند، بلکه ترکیبی از احساس های مختلف است که تأثیر در ذهن شما خواهد داشت.
همین امر دلیل اصلی است تا بدانید:
هر فن یا حرکت شخصیت ویژه ای دارد. زیرا چند بعدی است و در موقعیت های مختلف به روش های متفاوت عمل می کند. ورزشکار می تواند با یک فن به روش های گوناگون برخورد کند.
راز حفظ کردن فن (به هر روش که باشد) در مرتبط کردن اطلاعات با روش های مختلف است. بنابراین اطلاعات یک فن می تواند به روش های گوناگون چیده شوند. اما فرقی نمی کند هر فنی را که می خواهید اجرا کنید، باید از قبل با وضعیت حریف متقابل مرتبط کنید.
8- روش اجرای فن:
روشی که فن در مسیرهای آشنا به ذهن تحقق می یابد. اجرایی که در پی می آید بیشتر، وجه منحصر به فرد بودن آن است. نه صرف اجرای خود آن. باید بتوانید همه ی موانع و معایب را به خاطر بیاورید. در این کار شما مانند یک مسافر در جاده ی پرپیچ و خم پیش می روید.اما ابتدا:
1- باید در ذهن خود مسیر حرکت را بررسی کنید.
2- در طول مسیر حرکت، نقاط مهم را انتخاب کنید.
3- اطمینان حاصل کنید که حرکت شما
از یک نظام منطقی پیروی
می کند.
4- در آخر مسیر، حرکت خود را تکمیل کنید.
در این روش همه ی موانعی که باعث توقف در هر حرکتتان می شود، تحت کنترل خود در آورید. در هر مرحله تلاش کنید حال و هوای (احساس) آن مرحله را به حرکت خود اضافه کنید. همچنین به واکنش های خود، درهنگام مواجهه با حرکت ها توجه کنید.
نکته: تلاش نکنید فن ها را به صورت مکانیکی اجرا کنید. سعی کنید به حرکت ها جان ببخشید. از نظر زمان هم محدودیت ها را در نظر بگیرید اما زیاد عجله نکنید.
مرور اطلاعات حرکت:
برای به یاد آوردن کلیه ی مراحل حرکت، شکل و فرم و نحوه ی برنامه ریزی حرکت را مرور کنید. اگر قسمتی از حرکت تأثیر زیادی بر حرکت حریف گذاشته است، بهتر است آن را مجددا مرور کنید و برعکس.
زیبایی این حرکت در تناسب و توازن بین اجزاء آن است. البته به شرطی که حرکت شما هم منسجم باشد. روش حرکت یک سیستم ذهنی مؤثر است که به ورزشکار اجازه ی اجرای سریع و آسان را می دهد.
اگر به نظر شما، قبل از اجرای فن، باید مسیرهای شناسایی شده را بازبینی کنید. این کار با طولانی تر کردن حرکت یا اضافه کردن یک مرحله به آن انجام می شود.
آهنگ حرکت:
استفاده از حرکت های هماهنگ که با
ریتم و روشی متداول اجرا
می شوند. این کار شبیه به آهنگ سازی، نوازندگی، شاعری و... است.
تجربه نشان دهده است که برای
تأثیرگذار بودن بیشتر ورزشکار با این روش حرکت های هماهنگ با یکدیگر را انتخاب
کرده و بکار
می گیرد. به هر حال دنیای حرکت شخصی است و بهتر است هر ورزشکاری ایده های خودش را
بکار بگیرد. گاهی در اجرای حرکت های خود اغراق کنید. هر چقدر بیشتر تمرین کنید،
اجرا ساده تر خواهد شد. اگر از حرکت ها برای تقویت یکدیگر بکار بگیرید، اجرا قوی
تر می شود.
عدد گذاری در حرکت:
اگر شما هم مانند من فکر می کنید بر روی هر قسمت از یک عدد بگذارید. آنگاه به کاربرد این روش پی می برید.
در حقیقت استفاده از اعداد، روش مناسب برای هماهنگی بیشتر بین اجزای فن است. با این تفاوت که ورزشکار اجرای حرکت خود را به ترتیب اعداد انجام می دهد. در صورت جابجا شدن اعداد، نقش های حرکت عوض می شوند.
روش عدد گذاری حرکت می تواند به جای اجرای هماهنگ، دقیق تر باشد. همچنین می توان ترکیب های مختلف عددی را برای ارزیابی روش های مختلف بکار برید. با اجرای این روش می توانید اجراهای مختلفی را تجربه کنید. با این کار تصاویر ایجاد شده در ذهن آنقدر شفاف هستند که برای مدت طولانی درحافظه می مانند.
حالا از شکل ها و فرمول های ابداعی
خود استفاده کنید. اگر اجرای حرکت شما استحکام کافی داشته باشد، آنوقت عکس العمل
های شما روان تر و سریع تر می شوند. اما برای آن دسته از فن هایی که
نمی توانید تصویر مناسبی را ایجاد کنید،
باید مرحله به مرحله شکل فن را در ذهن خود بسازید. زیرا مغز در هنگام یادگیری یک
مهارت مرحله به مرحله کار می کند. شما باید مراحل اجرای فن را طوری طراحی کنید که
معنا دار بوده و در حافظه ثبت شود.
یادآوری حرکت ها:
در اینجا ورزشکار روشی ساده برای به خاطر سپردن حرکت های کلیدی یک فن فرا می گیرد. در این روش ورزشکار می تواند زمان بیشتری را به تفسیر حرکت اختصاص دهد.
فرایند حفظ کردن فن باید مفرح باشد، نه عذاب آور؟ با تکرار فراوان یک فن یا تکنیک به منظور حفظ کردن آن نه تنها لذت تمرین را از بین می برد. بلکه اهمیت نکات کلیدی نیز زائل می شود. با استفاده از این روش فنون به صورت آهنگین در آمده و جذابیت آنها بیشتر می شود.
اگر فن را به صورت آهنگین به خاطر
سپارید، آنگاه لذت بیشتری از اجرای آن خواهید برد و برای مدت طولانی تر در ذهن شما
باقی
می ماند. همچنین درک بهتری از معنای حرکت ها به دست خواهید آورد.
هنگام اجرای تمرینات، در مراحل اولیه معمولا فن را با همان ترتیب موجود در آن حفظ کنید. بنابراین سفر ذهنی شما باید دارای مراحل معینی باشد تا نظم فن به هم نخورد. در این مرحله عوامل متفرقه ی زیادی ممکن است باعث تداخل و مخدوش شدن اجرای فن شما شود.
در این مرحله بهتر است هر گونه تأثیر را بر روی فن خود از بین ببرید تا تأثیر فن شما از بین نرود. برای مثال استاد نقاش را در نظر بگیرید که تصویر شما را مانند چهره ی واقعی شما ترسیم می کند. اما هنگامیکه به تسلط کافی دست یافت می تواند تصویر شما را به هر شکلی که بخواهد ترسیم کند.
سرانجام شما می توانید ترتیب های متنوعی را از فن ارائه دهید. حتی می توانید برخی از خطوط حرکت را حذف کنید و یا در اجرای آن مبالغه کنید. در هر وضعیتی که قرار دارید با توجه به سر نخ هایی که از حرکت حریف دریافت می کنید، نوع اجرای حرکت خود را تعیین کنید.
چنانکه می دانید، فن از مجموعه ی حرکت هایی که پشت سر هم قرار گرفته اند، تشکیل شده است. اما در مسابقه ی واقعی ترتیب آنها مرتبا تغییر می کند. برای اجرای یک حرکت به یک تصویر کلیدی احتیاج دارید.
هنگامیکه حرکت ها را به تصویر تبدیل کردید با استفاده از روش ارتباط سازی آنها را به هم وصل کنید. بدین ترتیب به وسیله ی تصویر، ورزشکار به مفهوم حرکت پی برده و با استفاده از مکان آنها به ترتیب حرکت ها را اجرا می کند. با این کار در مدت کوتاهی آنقدر به فن تسلط پیدا می کنید که دیگر به تصاویر جزء به جزء آن نیاز نخواهید داشت. در این حالت مفهوم کل حرکت پدیدار می شود. اما اگر در جای نتوانستید کاری انجام دهید، مفهوم حرکت حریف به شما کمک خواهد کرد. ورزشکار با توجه به مفهوم حرکت حریف، مفهوم حرحت خود را تعیین می کند. در اینجا حرکت حریف شما را یاری خواهد کرد.
این موضوع به ورزشکار اجازه می دهد تا بدون عجله حرکت خود را آماده کند و از نظر زمانی خود را با حرکت حریف منطبق کند.
همچنین می توان با یک محاسبه ی
ساده، محل دقیق مراحل اجرای فن را مشخص کرد. برای این کار، باید مراحل اجرای فن را
در ذهن خود مرور کنید. وقتی در سراشیبی حرکت قرار گرفتید، اکنون می توانید یک
مرحله جلوتر بروید و برای اتمام حرکت، فوری اقدام کنید. یا اینکه کمی به عقب
برگردید و با یک محاسبه ی ساده به شکستن حرکت حریف اقدام کنید و باعث پیشروی حرکت
وی نشوید. این همان روشی است که با استفاده از آن می توانید ترتیب حرکت حریف را
بر هم بزنید. با این کار باعث حیرت دیگران می شوید. اکنون راز این کار را می
دانید.
تحولات حرکت:
به دلیل تحولات حرکت معنای آنها نیز تغییر پیدا کرده است. مثلا برخی از حرکت ها مانند زره یا شمشیر عمل می کنند. برای درک بهتر حرکت ها باید معنای آنها را بیاموزید. در این باره برخی از حرکت ها راهنمای خوبی برای حرکت های دیگر هستند.
برای تحول در فن می توانید یک یک عناصر جدید را به فن اضافه کنید. در این وضعیت، عنصر جدید می تواند به شما کمک کند.
نکات آموزشی:
درک و فهم ورزشکار از حرکت و نظر جدید شما در این باره، همان چیزی است که ورزشکار به آن نیاز دارد. بنابراین اگر در مطالعه ی حرکت حریف نقش فعالی را بر عهده بگیرید به نفع خودتان است.
خودتان را به جای حریف بگذارید. تصور کنید اگر به جای حریف مقابل بودید چه می کردید؟ چه واکنشی نشان می دادید؟ تلاش کنید علت شکست حریف را در این شرایط درک کنید و برعکس.
چند فن را مرور کنید و ماجراهای مختلف حرکت را از دیدگاه حریف بررسی کنید. این کار به شما کمک می کند که برای انواع تهاجم ها و تهدیدات آماده شوید. هنگامیکه به درک کاملی از فن رسیدید، می توان گفت از یک ذهن تصویر پرداز برخوردار هستید. می توانید حرکت ها را در ذهن خود تجسم کنید. می فهمید چه روشی را برای اجرای نقش حرکت خود لازم دارید. به نظر شما چه حرکتی می تواند خصوصیات حرکت حریف را خنثی کند.
همیشه به اجرای حرکت حریف فکر کنید. او در هر کدام از مراحل حرکت به دنبال چه چیزی می گردد؟ چرا او حرکت خاصی را اجرا می کند؟ آیا تصویری که از حرکت حریف در ذهن شما ایجاد شده است، منظور حریف را شناسایی کرده اید؟ این شناسایی از توصیف و شخصیت حرکت حریف با توصیف یک موقعیت چه کمکی به شما خواهد کرد؟
11- روش آسان برای یادگیری فن:
هنگامیکه ورزشکار بودم از مربی ام می پرسیدم که چگونه باید فن ها را یاد بگیرم. جواب می داد بهترین راه تکرار فن ها تا حدی که در ذهن جا بیفتد. به این ترتیب آموزش فن کاری طاقت فرسا و طولانی به نظر می آمد.
تکرار پر زحمت و مدام، بدون شناخت از رابطه ی اجزای حرکت، جز اضطراب و ناراحتی و خستگی نداشت. آن زمان می دانستم که هدفم یادگرفتن فن است. اما روش دستیابی به این هدف را نمی دانستم.
کاش آن زمان روشی که حالا می خواهم بازگو کنم را می دانستم و با استفاده از آن می توانستم بالاترین اجرای فن را بکار بگیرم و به تدریج به یک ورزشکار ماهر تبدیل شوم.
با این روش زمان آموزش فن بسیار کاهش خواهد یافت و این موضوع کمک می کند که وقت خود را بیشتر برای بررسی ساختار فن و یا بهبود حرکت متمرکز کنید.
اگر تنها یک فن را در قالب روشی که
بازگو کردم یاد بگیرید، آنگاه
می توانید به طور کامل از سه مؤلفه تقویت حافظه استفاده کنید. یعنی تداعی، تخیل و
مکان یابی.
اصولا برای اجرای جریان اندیشه مدار دو روش وجود دارد:
1- چگونه می توان رابطه ی آشکار و رابطه ی معنایی ایجاد شده در فن را به هم مرتبط کنید؟
2- چگونه می توان جنس حرکت ها را تشخیص داد. در این حالت بدون داشتن یک سیستم منظم، حرکت ها را با هم تداخل دهید و سبک جدید از اجرا بیافرینید؟
چگونگی ساختن فن:
ساختن فن کار ساده ای نیست. اما ورزشکار می تواند با قرار دادن زنجیره ای از حرکت های آشنا در ذهن، فن جدیدی بیافریند. اما باید اجرای آن در زمان هایی قرار داد که عملکرد آن آسان باشد. اگر این کار را به درستی انجام ندهید، مثل این است که اداره ی پست، نامه های ارسالی را به گیرندگان نفرستد. یعنی بعد از اتمام فن جدید، باید از خود بپرسید، چرا آن را انجام دادم؟
برای هر فنی که می خواهید اجرا
کنید، باید تصاویر ذهنی در نظر بگیرید و آن تصاویر ساخته شده را اجرا کنید. به
انواع حرکت هایی که می خواهید اجرا کنید، فکر کنید. فنی را که به خوبی می شناسید
انتخاب کنید. سپس فن ذهنی خود را به چند
بخش تقسیم کنید. هر قسمت از فن
می تواند یک صفت خاص را در خود جای دهد. کند، تند، سریع، سنگین و.....
همچنین شما می توانید با شناخت نقش حرکت حریف، برای دسته بندی افعال حرکتی خود استفاده کنید. اما زیبایی این روش آن است که به ورزشکار اجازه می دهد تا حرکت ها را به طور منظم بر اساس جنس فن در نواحی مربوط به خود، جای دهد.
فن دو جنسی:
گاهی فن مورد نظر شما، مانند یک
خیابان اصلی به دو مسیر مجزا تقسیم می شود که هر کدام کارکردهای خاص خودش را خواهد
داشت. زیرا باعث می شود دو جنس متفاوت، هیچ گاه با یکدیگر تلاقی نداشته باشند.
زیرا موقعیت حرکت ها به طور خودکار جنسیت آنها را نمایش
می دهد. در واقع این شما نیستید که جنس حرکت
را می سازید، بلکه این خود حرکت است که حرکت این کار را بر عهده دارد.
اگر برای ورزشکار راحت تر است، می توانید فن را به دو یا چند بخش جداسازی کنید و جنس های مختلف را در مکان های ایده آل بکار بگیرید. با فرض بر اینکه شما این دو جنس حرکت را می شناسسید، شاید جنس سوم حرکت (خنثی) کاربرد دارد.
پر کردن جاهای خالی فن: (مدل ارتباط بین حرکت ها)
برای اجرای حرکت ها به نقشه ی ذهنی حرکت فکر کنید و فن را به بخش های مختلف تقسیم کنید. وقتی در حال اجرا هستید، از تخیل و تداعی استفاده کنید تا تصاویر کلیدی در هنگام شکل گیری در جای مناسب قرار داده شوند. در این حالت:
1- اجرای حرکت ها شبیه رودخانه ای جاری هستند با پیچ و خم ها و شکل های حرکتی خاص خودش.
2- نقطه های کلیدی حرکت را کشف کنید.
3- پر کردن جاهای خالی با حس های مختلف، می تواند حرکت ها را به هم ربط دهد. این موضوعات باعث تثبیت بیشتر آنها در کل حرکت می شود.
4- ایجاد حرکت رابط بین دو حرکت.
5- استفاده از حرکت سمبلیک که گاهی ارتباطی با فن اصلی ندارد.
روش تعیین موقعیت های حرکت:
ورزشکار می تواند قسمت های مختلف حرکت را در جاهای مناسب قرار دهد. اگر اجزاء حرکت در جاهای مشخص قرار بگیرند، دیگر لازم نخواهد بود، انرژی زیادی صرف کنید. در اینجا باید عناصر یک حرکت به یکدیگر ربط دهید.
مکان یابی مناسب برای حرکت:
جای مناسب حرکت در حقیقت می تواند بازده ی مناسب حرکت را تضمین کند. اگر تمام قسمت های حرکت در جای مناسب خود قرار بگیرند، دیگر تداخلی بین آنها به وجود نمی آید. در اینجا حرکت مناسب برای ایجاد رابطه مثبت بین دو حرکت روبروی هم صف آرایی می کنند.
هر نتیجه ای غیر از برنده شدن بدان معنا است که رابطه ی ذهنی لازم را ایجاد نکرده اید. هر کدام از اجرای حرکت ها باید شما را به نقطه ای از حرکت حریف پیوند دهد و با آن مرتبط کند. اگر در ابتدا نتوانید ارتباط ضروری را در ذهن ایجاد کنید، چگونه می توان انتظار داشت موفق شوید؟
چگونگی اجرای حرکت:
هیچ محدودیتی برای حجم و یا اندازه ی حرکت وجود ندارد. اگر در مقابله کردن با حرکت حریف دچار مشکل هستید، می توانید از روش تعقیب و گریز استفاده کنید. سپس جایگاه مناسب برای اجرای حرکت پیدا کنید. هنگام فکر کردن به جزئیات حرکت، تا جایی که ممکن است از خلاقیت خود استفاده کنید. نگران اجرای حرکت ها نباشید. فقط نقش حرکت ها را شناسایی کنید. شاید بهتر باشد ذهن را به وسیله طبقه بندی اطلاعات شفاف تر کنید. شاید هم بهتر است از یک حرکت ابداعی استفاده کنید.
12- میان برهای حرکت:
در این مرحله فن دستخوش تغییراتی
می شود و تأکید بیشتر بر مهارت حل مسأله از کوتاه ترین راه و تجزیه و تحلیل عملی
روش های محاسبه است. هدف از این کار تلاش برای ایجاد حرکتی خلاقانه و جذاب کردن و
لذت بخش نمودن آن است. می توان همان حرکت را به روش های
ساده تر اجرا کرد و به وسیله ی آن معنای حرکت را دستخوش تغییر کرد. حتی می توان در
بخش هایی از حرکت برش ایجاد کرد و یا قسمتی از این بخش ها را حذف کرد تا اجرای آن
کوتاه تر شود. اما این کار باید با یک سلیقه و ظرافت خاصی انجام شود. ورزشکار می
تواند با اجرای ده ها شکل مختلف از یک فن، چگونگی درک حرکت را برای حریف گنک و
نامفهوم کند.
استفاده از حقه ی حرکتی:
اجرای حرکت های کلیدی برای حریف کاملا آشنا می باشد. در حالی که تلاش می کنید تصویرهای ذهنی خود را اجرا کنید. در این حالت حریف هم بیکار نمی نشیند. او سعی می کند با بررسی سریع تمام زوایای حرکت شما آنها را در ذهن خود مورد ارزیابی قرار دهد. در اینجا هم شما و هم حریف در حال هنر نمایی اعمال حرکتی خودش است، تلاش کنید با روان تر کردن حرکت خود، مسیرتان را برای پیروزی هموار کنید.
13- دنیای انتزاعی حرکت:
فکر می کنید چقدر از فنونی که تا به حال آموخته اید را به خاطر سپرده اید؟ مربی درباره ی میزان فهم فن از سوی شما چقدر سهیم بوده است؟
شواهد نشان می دهد که متأسفانه مقدار کمی از نکات (اطلاعات) فنون آموزش داده شده به ورزشکار بیان شده است. به این اساس عملکرد به ظاهر قابل قبول ورزشکاران در هر رشته ی ورزشی، باعث شده که فهم ناقص و نیز سردرگمی در اجرای حرکتی آنها آشکار شود. چرا که نتیجه ی کار چندان دلچسب و رضایت آور نیست. این امر تا حدی به دلیل باورهای غلطی که در ذهن ورزشکاران شکل گرفته به وجود آمده است. به نظر شما آیا می توان تنها به استفاده از اجرای مکانیکی یک فن (اجرای خطی) به موفقیت دست یافت. آیا می توانید بدون طراحی یک مدار الکتریکی رقص نور درست کنید و شکل های زیبا و مختلف ایجاد کنید. حالا معلوم می شود که چرا ورزشکاران در طول تمرینات خود خوب ظاهر نمی شوند. اما هنگام مسابقه اجرای آنها دچار سردرگمی شده و کیفیت اجرای آنها کاهش می یابد. چرا چنین می شود؟
او سعی می کند فن را درک کند و به طور فطری خود را در جهت تفسیر شخصی حرکت حریف قرار دهد. نکته دراینجاست که عقل، ورزشکار را اغلب گمراه می کند. چرا که در مسابقه ی واقعی بر خلاف تمرین، همه چیز کاملا مهیا نیست تا شما هر کاری که خواستید با حریف مقابل انجام دهید.
راه حل بر طرف کردن این مشکل:
چگونه می توانید تصورات غلط خود را کنترل نموده و بر پایه ی حقایق عملی فکر کنید؟
نگرش:
هنگام مسابقه پیوسته در حال استفاده از عقل خود هستید. اما در عین حال باید قبول کنید که همیشه مسائل آن طور که انتظار دارید، پیش نمی رود. بنابراین باید تلاش کنید تا با نگرشی ژرف به درک اصول حرکت دست یابید که با پیشروی حرکت می تواند هر لحظه ماهیت آن دگرگون شود.
تبادل:
به جای اینکه با حرکت حریف بیهوده دست و پنجه نرم کنید (کلنجار بروید) سعی کنید درباره ی یک مسأله خاص، درست فکر کنید. اگر در اینجا این کار را انجام دهم چه اتفاقی می افتد.؟ آیا شکل حرکت من بهتر می شود یا اینکه همه چیز به نفع حریف تمام می شود؟
بنابراین با تفکر و تحلیل و به اشتراک گذاشتن حرکت ها با یکدیگر (به صورت اتوماتیک) و فرایند حل مسأله ی حرکت می شوید. در این فرایند عقاید نادرست، محو و نابود می شوند. اما درست در همان لحظه که نتیجه نمی گیرید، حقیقت عیب حرکت شما آشکار می شود. در اینجا باید گفت: از اجرای ناقص درس بگیر.
پرسش از مربی:
اگر در یک مسابقه به نتیجه نرسیدید، از خودتان یا مربی بپرسید: منطق حل این مسأله در کجا بود؟ لطفا برایم توضیح دهید. من نمی دانم. حتما مربی از پرسش شما خوشحال خواهد شد. زیرا آنها برای اصلاح روش های حرکتی شما به کارنامه ی مسابقه ی شما به دقت نگاه کرده اند و معایب کار شما بهره می گیرند.
انتخاب گر باشید:
همیشه حجم موارد قابل استفاده بیشتر از آن انتخابی است که شما اجرا کرده اید و همین مسأله باعث می شود که در هنگام مرور مجدد حرکت خود، عمیق تر فکر کنید. بنابراین تلاش کنید، تفکر بهتر را اجرا کنید. بالاخره یک راه پیدا می شود که اثربخش باشد و نتیجه ی بهتری را در پی داشته باشد. با مهارت در موضوع خاص، اعتماد به نفس شما افزایش می یابد.
وسعت دادن به تفکر:
تلاش کنید تا افق های گسترده تری
در دنیای حرکت بدست آورید. در هر صورت ترکیب موضوعات با یکدیگر و تفکر بر روی شکست
ها و پیروزی ها پلی به سوی آینده ی بهتر است. اگر خوب فکر کنید،
می توانید ارتباطی را در جایی کشف کنید.
چگونگی ساختن تصاویر حرکتی در ذهن:
ساختن تصاویر حرکتی در ذهن برای هر موضوع حرکتی که با آن برخورد می کنید، کار ساده ای است. زمان کمی را صرف کنید تا شکل حرکت حریف را درک کنید.
اگر چه اجرای فن ها اصولا ساده هستند. اما تلاش برای چند و چون آن در قالب های مختلف، بدون درک واقعی آن دشوار است. دلیل موفقیت می تواند این باشد که شما، جزء به جزء حرکت را به خاطر دارید و هر لحظه چگونگی حرکت خود را به حرکت حریف ربط می دهید. در این حالت تصویر شفاف تری از هر دو وضعیت خواهید داشت.
روابط بین اجزای حرکت:
برای شناختن اجزای یک فن، باید روابط بین اجزای حرکت را کشف کنید. با شناختن مکان های خاص هر حرکت، می توان از داخل بین آنها جلوگیری کرد. بدین ترتیب دانش شما درباره ی فن به مقدار چشم گیری افزایش می یابد. زیرا با این روش فن را به صورت سه بعدی و پویا درآورده و به آن حیات می بخشید.
برای یادگیری یک فن باید شخصیت های
اجزای مختلف یک سیستم حرکتی را با یکدیگر درگیر کنید. لازم است ارتباط اجزای حرکت به
کل حرکت مرتبط کنید. در ذهن خود تصور کنید با جابجایی یک قسمت از کل حرکت چه
تغییرات جالبی رخ خواهد داد. این کار باعث تثبیت
صحنه های خیالی در ذهن می شود. پویانمایی حرکت ها باعث دوام بیشتر آنها در حافظه
می شود.
در مرحله بعد متوجه می شوید کدام قسمت از حرکت در جهت عقربه های ساعت حرکت می کنند و برعکس. کدام اجزای حرکتی در جهت کاهش سرعت هستند و کدام قسمت ها برای کنترل و تعادل حرکت بکار می روند. پس از تمام ساخت تصاویر حرکتی، می توانید اطلاعات خود را با اجرای خیالی مرور کنید. حالا با یک مرور صحنه های حرکتی در ذهن می توان آنها را در حافظه تثبیت کرد.
به خاطر داشته باشید که شما باید از شخصیت های حرکتی خود برای اجرایی زیبا استفاده کنید و همچنین فعالیتی را خلق کنید که بتواند رابطه ای به یاد ماندنی بین اجزای حرکت برقرار کند.
هنگام ساخت تصاویر خیالی درباره ی حرکت، سعی کنید از خواص و کاربردهای آنها نیز استفاده کنید. بدین کار ادامه دهید و حرکت های خارق العاده خلق کنید. توجه کنید بین حرکت ها ارتباطی هر چند ضعیف وجود داشته باشد.
می بینید که تمام بخش های حرکت مانند قطعات یک پازل به هم متصل می شوند. البته هیچ چیز نمی تواند شما را از کسب اطلاعات بیشتر درباره ی هر کدام از بخش های حرکت منع کند. تنها لازم است که تصاویر ذهنی خود را با اضافه کردن جزئیات بیشتر گسترش دهید.
هنگامیکه تمام تصاویر را به صورتی ماهرانه در حافظه ی خود جا دادید، آنگاه نگرش شما نسبت به بخش های مختلف حرکت بهتر خواهد شد و همچنین روابط بین اجزای حرکت را بهتر درک خواهید کرد. بدون شک این کار باعث می شود که در هنگام اجرای فن، جزئیات ساختارهای حرکتی و واکنش های متقابل آن را به راحتی درک کنید. فقط کافی است به تخیل خود اجازه دهید آزادانه پرواز کند.
14- روش یادگیری مناسب فن:
استفاده از روش صحیح اجرای فن، نه تنها با تلاش کمتر، بلکه در زمان کمتر و با انرژی کمتری اجرا خواهد کرد. موفقیت در کار مستلزم رعایت سه اصل زیر است:
1- مطالعه ی گسترده
2- تحلیل حرکت ها
3- تخیل
در مسابقه ورزشکاران، درباره ی تحلیل وقایع حرکت، علل آنها و نتایج این رخدادهای مورد ارزیابی قرار می گیرند. علاوه بر دانش کافی درباره ی اجرا ی فن، فهم این رویدادها و تحلیل ورزشکار از آنها نیز ارزیابی می شود. برای این کار لازم است که با شخصیت حرکت، ارتباط عاطفی برقرار کنید به درون افکار حریف راه یابید و باورها، نظرات و عملکرد حرکتی آنها را درک کنید. این کار نیازمند تخیل فعالی است که توسط ذهنی کنجکاو و جستجو گر و نگاهی درپی بیرون کشیدن حقیقت از منابع موجود به حرکت در می آید. اجرای فن مانند جور کردن تکه های یک پازل بزرگ است. با قرار دادن یکی دو نکته در سر جای خود، ممکن است به شکل کلی حرکت پی برده و قسمت هایی از حرکت را حدس بزنید. اما نگذارید حریف تمام قطعات حرکت را سرهم کند تا تصویر کلی حرکت را بدست آورد. این کار در حریف باعث ایجاد انگیزه می نماید. در بهترین حالت خود، فن متشکل از رابطه ای متعادل بین اجزای حرکت و کاربرد تجزیه و تحلیل آنها است. استفاده از توانایی های فردی در زمینه ی تجربه و تحلیل حرکت باعث می شود تا عملکرد بهتری داشته باشید.
روش ایده آل برای فهم یک واقعه ی حرکتی این است که بتوانید نگرش های حرکتی حریف را تجزیه نمایید و روش جایگزینی اجزای حرکت را به نفع خود درآورید. برای اینکه راحت تر روابط بین اجزای حرکت را درک کنید. باید عکس العمل منطقی در بخشی از حرکت حریف بکار بگیرید.
یادگیری یک فرایند تدریجی:
با استفاده از اجراهای مختلف، در نقش پل ارتباطی با حرکت حریف می توان رخدادهای حرکتی حریف را ارزیابی کرد. با این روش شما اطلاعات مهمی را به ترتیب و به صورت دقیق کشف خواهید کرد و می توانید از آن برای پاسخ دادن به حرکت حریف استفاده کنید.
تمام وقایع فن را می توان با استفاده از تخیل در ذهن خود بازسازی کرد. برای یادگیری بهتر، می توانید اتفاق اصلی را در ذهن خود با اجراهای بهتر ترکیب کنید و نتایج دیگری را بررسی کنید.
این روش کمک بزرگی برای تقویت حافظه است. زیرا با تبدیل اطلاعات خشک و بی روح به فعالیتی سه بعدی زنده و پویا تبدیل می شود که حفظ و تفسیر آنها بسیار راحت تر است. تا جایی که می توانید جزئیات بیشتری را بررسی کنید. در اینجا هدف، فقط اجرای اصولی نیست، بلکه روش رسیدن به هدف مهم است. بنابراین تلاش کنید. این کار زمانی اتفاق می افتد که به معنی یک حرکت پی ببرید.
سبک های مختلف مبارزه:
1- در این روش ورزشکار می تواند به کمک حرکت ها کنترل حریف را در دست بگیرید تا موقعیت مناسب بدست آید.
2- در این روش بهترین نوع مواجه با حریف آن است که شبیه حریف عمل کنید.
3- در این روش با هر گونه حرکت حریف به مخالفت برخیزید تا حریف خسته شود و همه چیز تحت سیتره و کنترل شما درآید.
4- در این روش ورزشکار آنقدر پویا و فعال عمل می کند که تمام حرکت های حریف توسط او اداره می شود.
5- در این روش هر مجموعه ی حرکتی که حریف انجام داد، شما موظف هستید مطابق قوانین حرکتی حریف، حرکت خود را انتخاب کنید تا به تدریج قوانین حرکتی حریف را در اختیار خود بگیرید.
6- در این روش با قضاوتی عادلانه، تشکیلات حرکتی حریف را در دست بگیرید.
7- در این روش ورزشکار تمایل دارد با قدرت زور،حرکت های حریف را تحت تأثیر خود قرار داده تا نشان دهد تکنیک را می توان با زور بازو تحت کنترل درآورد.
استفاده از حرکت در هر کدام از سبک
های تخصصی مبارزه اهمیت زیادی دارد و انتخاب روش مناسب در برابر حریف تحت تأثیر
ویژگی های فردی هر ورزشکار، نشان دهنده ی درک بالای شما از موضوع است.
بنابراین اجرای بی ربط هر حرکتی تبدیل به کاری بیهوده و خسته کننده خواهد بود. اما با شناخت حرکت ها و فعالیت ها و سپس ارتباط آنها به وقایع حرکتی، می توان به نتیجه ی مورد نظر دست یافت.
15- نکته های حرکتی:
اجرای هر فن روش بسیار خوبی است که مهارت های مغزی زیادی مانند قدرت تجزیه و تحلیل را به کار می گیرد. این مهارت در تفسیر و اجرای نقشه ها و نمودارهای حرکتی به کار می روند. در اینجا حافظه نقش مهمی را برعهده دارد. در هنگام اجرای فن لازم است تا از شبکه های مختلف اجرای فن درک درستی داشته باشید. بدین ترتیب روش اجرای آسان و کارآمد بدست می آید.
بهترین موقعیت برای اجرای فن یا
حرکتی خاص، مکان یا شکلی آشنا از حرکت حریف است که روش خاصی را در آن لحظه می
شناسید که حرکت خاصی را اجرا کنید. بنابراین هر گونه اطلاعاتی را که مغز شما
دریافت می کند، حرکت خاصی را انتخاب می کند و به اجرا
می گذارد.
حفظ فهرستی از حرکت ها:
برای اجرای فن، ترکیب اطلاعات حرکتی مهم است، نه فقط اجرای آنها. شما می توانید از روش، ارتباط سازی با حرکت حریف استفاده کنید.
سپس اجرای کل حرکت را به تصویر
کلیدی تبدیل کنید. بنابراین شما می توانید اطلاعات مهمی را در رابطه با هر موضوع
حرکتی بدست آورید. اما نباید از متغییرهای حرکتی غافل شوید، زیرا باعث اتلاف
بی مورد انرژی می شود.
مغز آماده برای اجرای فن:
اگر بتوانید یکی از جنبه های حرکت را مورد بررسی قرار دهید، راهی جز یادگیری جریان حرکت (تغییرها) وجود ندارد.
مشکل در اینجاست که روند حرکت همیشه در حال تغییر است. زیرا فن برای توصیف جهت گیری های جدید، به شیوه های تازه ای نیاز دارد.
ورزشکار، باید بتواند از حرکت های مختلف به نحوی خاص و مربوط به فعالیت مورد نظر استفاده کند و اینکه همگی اجزای حرکت برای هدف معینی بکار روند.
حفاظت از حرکت:
واضح است که حفظ حرکت، بدون فهم معانی آنها بی فایده است. بنابراین مرز موفقیت در مسابقه استفاده ی به جا، همراه با درک کامل از معانی آنها است.
البته رابطه ی منطقی بین حرکت حریف و حرکت خودتان برقرار کنید. باید بتوانید هزینه ی مشارکت بین دو حرکت و هزینه ی متغییرهای آنها را محاسبه کنید. اینکه تمام هزینه ها و سایر عوامل مشارکت را بررسی کنید. رفتارهای جانبی می تواند، جنبه های مؤثر حرکت را تحت تأثیر قرار دهد. هنگام رفتار شناسی حرکت مفاهیم حرکتی را تداعی کنید. البته در این حالت تصاویری به ذهن می رسد تا بتواند رفتارحرکتی مناسبی را انجام دهد.
روش هایی برای درک حرکت:
1- باید بتوانید موقعیت حرکت را تجزیه و تحلیل کنید و بر اساس سهم و رشد هر قسمت از حرکت اثر گذاری و اثرپذیری آن را ارزیابی کنید. این روش یک سیستم تحلیلی است که در واقع روش شناخت اثرگذاری حرکت ها بر یکدیگر است. برای یادگیری تفاوت سیستم های حرکتی هر دو ورزشکار به یاد داشته باشید که تأثیر هر حرکت بر رشد یا تغییر حرکت دیگری ارزیابی شود. در این سیستم چهار نوع ورزشکار به صورت زیر در نظر گرفته می شود:
1- ورزشکار ضعیف
2- ورزشکار قوی
3- ورزشکار تکنیکی
4- ورزشکار استقامتی
برای شناختن هر نوع از این ورزشکاران باید حرکت های هر کدام از آنها بررسی کنید.
حالا سعی کنید با روش منطقی و با استفاده از تداعی و تخیل نوع ارزش گذاری حریف را به خاطر بسپارید:
1- ارزش گذاری توان جسمی و تکنیکی حریف.
2- استفاده از روش هایی که حریف انتظارش را ندارد.
3- عقب و جلو بردن اختیاری حرکت به منظور سردرگم کردن حریف.
4- استفاده از حرکت های مشابه به منظور شناسایی نشدن حرکت توسط حریف.
17- ذهن و حرکت:
هنگام مسابقه دو ورزشکار حرکت های
مختلف و متنوعی را انجام
می دهند. اگر هر ورزشکار بخواهد یک طرفه عمل کند، در این وضعیت به درستی از
توانایی های ذهنی خود استفاده نکرده است. البته این حالت برای پرورش ظرفیت های
ذهنی وضعیت جالبی نیست.
در حقیقت تبادل حرکت ها بین هر دو ورزشکار، موضوع حرکت را جالب تر می کند. هنگام مبارزه باید یاد بگیرید که استقلال فکری خود را حفظ کنید. به عبارت دیگر باید درباره ی مسائل مختلف حرکت درست بیندیشید.
برای انجام این کار لازم است که مفاهیم مهمی را یاد بگیرید مانند حرکت های کلیدی، حرکت های جانبی، رفتارهای حرکتی حریف، ترفندهای حرکتی و... بدون شناخت این مفاهیم نمی توانید موفق شوید. ابزاری که برای ارزیابی اطلاعات حرکت و استفاده ی به جا از آنها در اختیار دارید، حافظه ی شما است.
بازخورد واقعی حرکت ها بر یکدیگر:
اولین چیزی که درباره ی حرکت باید یاد بگیرید این است که هر حرکت، حقایق را آنگونه که هست منعکس نمی کند. آنچه اجرا می شود بر اساس واقعیت های حرکتی حریف است. بنابراین علاوه بر شناسایی قالب های حرکتی حریف، باید جنبه های مختلف آن را شناسایی کنید.
شناخت مفاهیم بنیادی حرکت:
معمولا در رابطه با موضوع حرکتی، نیازمند استنباط ذهنی هستید. این نوع معنی آشکار و مظاهری نیست و لازم است نکته ی کلیدی را در رابطه با آن بشناسید. اگر بتوانید ترتیب مفاهیم را درک کنید، آنگاه باید این ترتیب را در ساختن نوع وظیفه ی آنها رعایت کنید. در غیر این صورت، مفاهیم حرکت را آنقدر جابه جا کنید تا به یک عبارت معنی دار برسید. به یاد داشته باشید که هر چه حرکت بدست آمده شخصی تر باشد، مفهوم آن برای حریف سخت تر است. اگر از آهنگ حرکت و ریتم استفاده کنید، نتیجه بهتر خواهد بود. سعی کنید حرکت مختصر و مفید باشد.
باور کنید تعیین مفاهیم کلیدی، انتخاب موضوع و روش تدوین آن، عوامل ایجاد حرکت فعال می باشد.
حرکت های واقعی دارای نقش های زیادی هستند. به خاطر داشته باشید که خطر اشتباه یا جعل حرکت و جنجال آفرینی در اجرای حرکت، تأثیر مثبت بر اجرا نمی گذارد. حال می توانید به راحتی حرکت های فعال را بسازید و بدین وسیله تمام مفاهیم مرتبط با حرکت را به یاد آورید. البته داشتن روش اجرای هوشمندانه و نقادانه مزیت با ارزشی در حیطه ی حرکت به حساب می آید.
18- درک اطلاعات حرکت و تخیل:
اجرای صحیح حرکت مستلزم، شناخت تکنیک فن های مختلف است. یعنی شناخت فن ها که متکی بر تداعی و تخیل هستند.
شکل حرکت ها، تناسب سیستم های
حرکتی و همچنین روند سازی درباره ی این فن ها، شکل حرکت ها را برای ترکیب دو یا
چند حرکت و آمیختن آنها با یکدیگر بکار می گیرند. با ترکیب شکل های مختلف هزاران
ترکیب سه بعدی را می توان به خاطر بسپارید. حتی می توان برای نمایش آنها با کشیدن
صداهای آوایی ارتباط اجزاء را بهتر درک کرد. برای مثال کودکی که هواپیمای کوچکش را
در دست گرفته و در هوا می چرخاند و با بالا و پایین بردن هواپیما با دهانش صداهای
مخلتفی ایجاد می کند. بنابراین می توان تصاویر به یاد ماندنی ایجاد کرد. البته شما
می توانید از یک آهنگساز کمک بگیرید و بعد از
فیلم برداری کردن روش اجرای شما در هر فنی، برای آن اجرای آوایی را با صداهای
موسیقی بر روی فیلم تدوین کند. آهنگساز بر روی
اندازه ی کشش های حرکتی شما، سکوت ها، مکث ها، فاصله ها، بالا و پایین ها، توقف
ها، بریده بریده، اجرای های خشن و نرم، قسمت های سریع و آهسته و... آهنگی تنظیم
کند و به اجرای شما معنا و مفهوم خاصی بدهد.
در اینجا با استفاده از ترکیبی از روش های توضیح داده شده، حرکت به راحتی بر ذهن جای می گیرد و با این کار معایب حرکت شما به صورتی تصویری و موسیقایی شناخته می شود.
19 مسابقه دادن:
برای بسیاری از ورزشکاران مسابقه دادن دلهره آمیز است. ترس از این کار معمولا درباره ی این مسائل است:
خطر پذیری:
بسیاری از ورزشکاران فکر می کنند که با ارتکاب اولین اشتباه خود را در معرفی خطر قرار داده اند.
ترس از عدم موفقیت:
اگر هنگام آماده شدن برای اجرای حرکت از عدم موفقیت خود ترس داشته باشید، این موضوع باعث استرس، ترس و نگرانی می شود. همه ی اینها نیز اعتماد به نفس را از بین می برد. اگر بدانید بهترین ورزشکار نیز گاهی دچار استرس و نگرانی می شود، شاید تا حدی احساس آرامش کنید.
چیزی به عنوان ورزشکار بالفطره وجود ندارد. ورزشکار حرفه ای به این دلیل فنون را روان و طبیعی اجرا می کند که آنها را برای مدت طولانی تمرین کرده است و از اشتباهات خود درس گرفته است. اگر شما برای اجرای فنون بی تجربه هستید، فکر نکنید که حریف با شما دشمن است او نیز نگرانی های خودش را دارد و از نحوه ی مقابله ی شما رنج می برد. شما باید از یک چیز بترسید و آن هم خودتان هستید. هر چه قدر ناشناخته ها را از خود دور کنید به یک تجربه ی موفقیت آمیز خواهید رسید.
برنامه ریزی برای اجرا:
یکی از بهترین روش های آمادگی برای اجرای فن این است که نظرات خود را به صورت یک نقشه ی ذهنی در آورید. تمام افکار خود را متمرکز کنید. موضوع اصلی حرکت حریف را شناسایی کنید و آن را به صورت یک تصویر نمادین در ذهن خود مجسم کنید. در این مرحله بدون نگرانی درباره ی اولویت، ترتیب و یا ساختار حرکت، هر آنچه درباره ی حرکت حریف به ذهنتان می رسد، تصور کنید.
با آماده سازی حرکت بدین روش، به
یک نمای کلی از اجرای مورد توافق دست خواهید یافت که به شما در شناسایی نکات مهم
کمک
می کند.
هر چقدر دانش شما درباره ی موضوع مورد نظر دقیق تر باشد به نقشه ی ذهنی خود نزدیک تر می شوید. بنابراین هر چه می توانید به جمع آوری اطلاعات حرکت حریف بپردازد. اگر از همان ابتدا ترتیب حرکت خود را معلوم کنید و این کار برنامه ریزی حرکت شما را طولانی خواهد کرد و ممکن است محتوای حرکت شما به صورتی ناهماهنگ درآید.
بعد از کامل کردن نقشه ی ذهنی خود آن را با حرکت حریف مقایسه کنید. حالا با ارائه ی چشم انداز موضوع دو حرکت به راحتی به جزئیات حرکت دست یابید.
سازماندهی ترتیب حرکت ها:
هنگامیکه کار جمع آوری اطلاعات
حرکتی به اتمام رسید و شما حجم و اندازه ی آن را درک کردید، به نوعی ترتیب آنها را
نیز بدست
آورده اید. تنها لازم است به اجرای حرکت کلیدی اقدام کنید. شاید لازم باشد ترتیب
اجزاء را عوض کنید یا اطلاعات جدیدی را به نقشه ی ذهنی خود اضافه کنید. به یاد
داشته باشید یک استراتژی خوب دارای مقدمه، قسمت اصلی و مسیرهای فرعی و نتیجه گیری
است. نقشه ی ذهنی قسمت اصلی حرکت را تعیین می کند. اما بهتر است برای اجرای آن یک
مقدمه و در انتها یک نتیجه یک نتیجه گیری جذاب گنجانده شود. قبل از اجرای حرکت آن
را به طور خیالی مرور کنید. بدین ترتیب می توانید خود درباره ی کیفیت حرکت قضاوت
کنید. هر چقدر با حرکت حریف بیشتر خو بگیرید در اجرای اصلی کار راحت تری خواهید
داشت.
سعی نکنید اجرای خود را جزء به جزء انجام دهید چرا که با این کار موجب لو رفتن حرکتتان می شوید. در این اجرا حرکتی روان و سریع، شما را در رسیدن به هدف کمک می کند.
اجرای حرکت با عدد گذاری:
اگر اجرای فن خود را در تمرین عدد گذاری کرده باشید، برای رسیدن به موفقیت تنها یک گام فاصله دارید. در اینجا باید سریال حرکت های خود را به یک تصویر کامل تبدیل کنید و سپس آنها را به اجرا در آورید. در روش حفظ کردن نقاط اصلی، اصلا لازم نیست که تمام فن را به صورت لحظه لحظه حفظ کنید. فقط لازم است که بدانید از اجرای خود چه خواسته های دارید.
مزایای حفظ فن:
با این کار فن آنچنان در ذهن ورزشکار تثبیت می شود که می تواند بدون اینکه نگاه خود را از حریف بردارد، فن خود را اجرا کند. با استفاده از این روش اجرای فن به دلایل زیر، بهتر خواهد شد.
نگاه کردن به حریف:
هنگام مسابقه اینگونه به نظر می رسد که مستقیما در حال نگاه کردن به چشمان حریف هستید. اما در واقع ذهن شما در حال مرور تصاویر خیالی است.
موضوع نگاه به حریف مهم است، زیرا با این کار:
1- حریف را سردرگم می کنید.
2- حریف را در فرایند حرکت خود درگیر می کنید.
3- کنترل کامل اوضاع حرکت را بدست می گیرید، زیرا می توانید همه چیز را ببینید.
4- آنچه اجرا می کنید، قابل قبول تر است.
5- باعث می شود که حریف فکر کند شما به اجرای خود کاملا تسلط دارید.
6- با نگاه کردن به شما، نمی تواند تشخیص دهد چه کاری می خواهید انجام دهید.
اجرای روان و بی وقفه ی حرکت:
اجرای ذهنی به شما کمک می کند تا
حرکت را روان تر اجرا کنید. زیرا اجرا را به صورت تصویر ذهنی می بینید و این کار
باعث
می شود تا زمان کمتری صرف کنید. بدین ترتیب در هر مرحله به جزئیات بیشتری پی
خواهید برد و نتیجه این خواهد شد که همیشه یک قدم جلوتر از حریف هستید. این موضوع
باعث می شود که بر حرکت تسلط بیشتری داشته باشید.
گاهی لازم است قسمتی از نقشه ی ذهنی را فراموش کنید و یک نسخه ی جدید را از نقشه ی ذهنی ارائه دهید تا نیازهای شما را برآورده کند.
اعتماد به نفس:
هنگامیکه توانستید به خوبی با توانایی های حریف مقابله کنید، نسبت به حریف اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت. اگر سفر ذهنی حریف را به خوبی بشناسید، اجرای دقیق تری خواهید داشت. حتی از به هم ریختن ترتیب اجزاء هراسی نخواهید داشت.
یکی از مزایای مهم این روش هنگامی
است که حریف نظم حرکتی خود را از دست می دهد و دیگر نمی داند نقشه ی ذهنی خود را
باید از کجا شروع کند. در این لحظه اغلب ورزشکار اجرای خود را قطع
می کند و سعی می کند تا دوباره مسیر حرکت خود را تعیین کند. در این وضعیت کافی است
بدانید در نقطه ی توقف حریف چه کاری باید انجام دهید. درست مانند یک راننده ی ماهر
که در مسیر جاده حرکت می کند و در طول راه به ارضای حس کنجکاوی خود ادامه
می دهد و مناظر کنار جاده را تماشا می کند. ورزشکار هم مانند یک راننده، نقطه هایی
در مسیر حرکت را جذاب تر می بیند و سعی می کند آنها را کشف کند و همین ویژگی باعث
می شود که در مسیر راه، گاهی به پیچ و خم جاده توجه نکند و حرکتش دچار تلاطم و
نابسامانی شود. این کار باعث می شود که ویژگی ها و کیفیت حرکت تنزل کند و دچار ضعف
شود.
20- برنامه ریزی در زمان:
اولین کاری که قبل از هر اجرا باید انجام دهید برنامه ریزی در زمان است. بدین منظور ایجاد یک جدول زمانی از اهمیت بسیاری برخوردار است. زیرا باید اطمینان حاصل کنید که حرکت شما در یک فرایند زمانی مشخص انجام می شود.
برای هر اجرا چه مقدار زمان نیاز دارید؟
زمان مورد نیاز هر اجرا را محاسبه کنید. قبل از تقسیم بندی زمان اجرا، حتما از محتوای حرکت اطلاع پیدا کنید و بدانید بعضی از قسمت ها زمان بیشتری نسبت به قسمت های دیگر نیاز دارد. یعنی تندی و کندی حرکت در بخش های مختلف فن متفاوت است و نمی تواند یکنواخت باشد. مهمتر از همه اینکه اگر هیچ کس نتواند شما را راهنمایی کند، حرکت حریف راهنمای خوبی است.
چقدر وقت دارید؟
زمان مورد نیاز برای اجرای فن با محاسبه ی حرکت حریف اندازه گیری می شود. یعنی زمان حرکت نسبی است و با اجرای حرکت حریف ارتباط مستقیم دارد. هر چقدر با حرکت ها حریف هماهنگ تر باشید، زمان محاسبه آسان تر می شود.
حالا وقت آن است که یک جدول زمانی را ترسیم کنید. در این جدول حرکت هر دو ورزشکار گنجانده می شود و به نسبت هر دو حرکت زمان بندی انجام می شود. تنظیم زمان با این روش باعث افزایش عملکرد حرکت خواهد شد.
احساس تازگی:
اگر به طور مستمر و پی در پی به اجرای حرکت بپردازید، تدریجا مغز شما به دلیل خستگی و فشار و مصرف انرژی زیاد دچار اختلال می شود. این حالت مانند خواندن یک داستان است که در آن هیچ نقطه یا ویرگولی وجود ندارد. مغز ورزشکار نیاز به تجدید قوا دارد تا بتواند برای ادامه کار تمرکز خود را حفظ کند.
مرتب سازی اطلاعات حرکت:
هنگام فعالیت حرکتی، مغز هم زمان به مرتب کردن عناصر حرکت می پردازد. اگر چه این عمل به صورت ناآگاهانه انجام می شود. اما در واقع مغز، به پردازش، تنظیم و مرتب کردن اطلاعات می پردازد و این همه در حالی رخ می دهدا که در حال اجرای فن هستید. بنابراین بعد از هر اجرایی، چند ثانیه به مغز استراحت بدهید تا طراوت و شادابی خود را از دست ندهد. اما نباید هنگام استراحت، احساس گناه کنید. اما مواظب باشید که این وقت استراحت زیاد طولانی نشود.
موضوعات حرکتی را مرور کنید:
اگر تازه فن جدیدی را یاد گرفته اید، باید هر جلسه آن را مرور کنید. اما بعد از سه تا پنج جلسه، روش مرور فن را کمی تغییر دهید. این تغییر می تواند در فاکتور سرعت، ساختار، شیوه ی اجرا و ... انجام شود. باید بتوانید یک فن را به چند روش اجرا کنید. حتی روش استراحت شما در هر جلسه متفاوت باشد. در جلسات اول، فن را به طور آهسته و شمرده شمرده و با عدد گذاری بر روی اجزای حرکت، اجرا کنید و به خاطر اینکه در جلسات اول ذهن شما بیشتر فعالیت می کند، زمان استراحت کافی بین تمرین بگنجانید. بعد از اینکه فن را در ده جلسه مرور کردید، حالا وقت آن است که فن را در دفعات کم و با سرعت بیشتر اجرا کنید. در این مرحله روش عددگذاری بر روی اجزای حرکت را کنار بگذارید و تصویر ذهنی کل حرکت اکتفا کنید.
بهتر است موضوع حرکت را در یک مدت طولانی انجام ندهید و بعد از چند جلسه تمرین فن جدیدی را در تمرین بگنجانید.
به تمرینات خود متعهد باشید:
هنگامیکه جدول زمانی تمرینات خود را تهیه کردید از آن پیروی کنید. بدین ترتیب عادت های خوب را در خود پرورش دهید. در این راه از روش های بی حاصل صرف نظر کنید. کلید یادگیری یعنی تخیل را آزاد کنید تا قدرت مغز شما بکار گرفته شود.
به نام خدا
رمز موفقیت در ورزش
نویسنده: عبدالله یزدانی
سر شناسه : یزدانی، عبدالله، 1353-
عنوان و نام پدید آور : رمز موفقیت در ورزش/ نویسنده، عبدالله یزدانی.
مشخصات نشر : ورامین: انتشارات دوقلوها، 1394.
مشخصات ظاهری : 46 ص.
شابک : 40000ریال7–39–6432-600–978
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
موضوع : حرکت آموزی
موضوع : تمرین های ورزشی
موضوع : ورزش – جنبه های روان شناسی
رده بندی کنگره : 1394 8 ر4ی/ 452 GV
رده بندی دیویی : 86/372
شماره کتابشناسی ملی : 4034045
ناشر: دوقلوها
نویسنده: عبدالله یزدانی
چاپ اول: 1395
شمارگان: 1000
شابک: 7- 39- 6432- 600 - 978
قیمت : 4000 تومان
همه ی حقوق محفوظ است
مقدمه..........................................................................7
افزایش عملکرد حرکت...................................................7
فصل 1.......................................................................9
رمز افزایش عملکرد حرکت.............................................9
الگو گرفتن از روش قهرمانان ورزشی................................9
چالش های حرکت در تقسیم انرژی حرکت..........................10
چرا تمرینات ورزشکاران به اندازه ی کافی لذت بخش نیست.....10
روش تمرین مناسب........................................................11
فعالیت در حوزه ی ذهن...................................................11
رازهای افزایش عملکرد حرکت.........................................12
تصمیم آگاهانه...............................................................12
قانون نسبیت.................................................................12
مدیریت بر زمان............................................................13
مدیریت انرژی..............................................................13
مدیریت انرژی بر عملکرد حرکت......................................14
عملکرد خارق العاده.......................................................14
رمز موفقیت ورزشکار....................................................15
بهانه گیری ممنوع..........................................................15
عملکرد تناوبی حرکت.....................................................15
ظرفیت انرژی بدن.........................................................15
زمان های طلایی...........................................................16
میزان استراحت.............................................................17
چقدر استراحت لازم است................................................17
چهار نوع استراحت........................................................18
استراحت فردی.............................................................18
استراحت قبل از تمرین...................................................18
استراحت حین تمرین......................................................19
استراحت بعد از تمرین....................................................19
فصل 2.......................................................................21
شارژ انرژی درونی.......................................................21
نفس بکشید...................................................................21
تمرین تنفس عمیق..........................................................22
مصرف مایعات.............................................................22
صبحانه ی مختصر و مفید................................................23
ضرر مصرف قهوه و چای...............................................23
هنگام بیدار شدن از خواب................................................23
فعالیت ورزشی..............................................................23
در روز 5 تا 6 وعده غذا بخورید........................................24
خطر گرسنگی و سیری شدید.............................................24
جبران خستگی...............................................................25
فصل 3 .......................................................................27
شارژ انرژی روانی........................................................27
تأثیر احساسات مثبت ورزشکار.........................................28
احساسات مثبت در جلسه های تمرین...................................28
حاشیه سازی نکنید..........................................................29
زمان و دقت حرکت........................................................29
واقعیت های حرکت را بشناسید..........................................30
اینگونه شروع کنید.........................................................30
حال و آینده ی حرکت......................................................30
چگونه انرژی حرکتی خود را شارژ کنید..............................30
شادی و نشاط حرکتی......................................................31
حمله کنید.....................................................................31
خوب دفاع کنید..............................................................31
فصل 4........................................................................33
شارژ انرژی ذهنی.........................................................33
به طور خلاصه می توان گفت...........................................33
مواردی که می تواند عملکرد مغز را بهبود بخشد...................34
تمرکز صحیح بر حرکت..................................................34
اجرای حرکت تناوبی......................................................34
اجرای مستمر حرکت......................................................34
اجرای حرکت ناتمام........................................................35
عادت های حرکتی..........................................................36
عادت های خوب و عادت های بد در حرکت..........................37
تبدیل حرکت های مهم به عادت..........................................37
تمرین حرکت جدید.........................................................37
چرخه ی شکل گیری عادت ها..........................................38
اصل طلایی حرکت........................................................38
جایگزین کردت عادت ها.................................................39
تغییر عادت ها و افزایش عملکرد.......................................39
فصل 5 .......................................................................41
مدیریت بر زمان............................................................41
پیدا کردن راهی برای حفظ نظم حرکت................................41
زمان اجرای هر حرکت را مشخص کنید..............................42
حرکت خود را برنامه ریزی کنید.......................................42
اولویت بندی کنید...........................................................42
سئوالات زیر را از خود بپرسید.........................................43
ضرورت اجرای حرکت..................................................43
واقع بینانه بیندیشید.........................................................43
چند نکته ی مهم برای مدیریت حرکت.................................43
فصل 6 ......................................................................45
بهبود عملکرد حرکت.....................................................45
فقط به نتایج اهمیت ندهید.................................................45
تمرینات کم ارزش را حذف کنید........................................45
از چهارچوب های رایج فراتر بروید..................................46
ترکیب فعالیت های حرکتی..............................................46
مقدمه
هر روز که ورزش پیشرفت می کند و ارتباطات حرکتی بهتر می شود، دستاوردها و عملکردهای حرکت افزایش می یابد. امروزه ورزشکاران به سختی می توانند بر اجرای یک حرکت درست متمرکز شوند. این موضوع دلایل مختلفی دارد و به مسائل فراوانی بستگی دارد. اما نکته ی مهم که درباره ی آن صحبت می کنیم آن است که اغلب ورزشکاران به بدن خود به عنوان فیزیک حرکت نگاه نمی کنند و با عملکرد اعضای بدن آشنا نیستند. همچنین در حفظ شادابی حرکت نمی کوشند.
افزایش عملکرد حرکت به سه عامل کاملا مرتبط با یکدیگر بستگی دارد:
1- ریتم حرکت
2- هارمونی حرکت
3- زمان بندی حرکت
زمانیکه توانستید با عملکرد صحیح سه عامل یاد شده و ایجاد تغییرات در شرایط مختلف آشنا شوید، عملکرد بالایی از خود نشان خواهید داد.
بنابراین تا دیر نشده با این اصول آشنا شوید و با ایجاد تغییرات جدید، روند حرکت خود را بهبود بخشید.
این کتاب، فقط درباره ی عملکرد لحظه ای حرکت صحبت نمی کند. هر ورزشکار ممکن است در طول اجرای فن، نکات پر معنا و قابل توجهی ارائه دهد. اگر به دنبال شناختن این نکات هستید، این کتاب را دقیقا بخوانید.
کتاب رمز موفقیت در ورزش، فقط درباره ی عملکرد لحظه
ای حرکت صحبت نمی کند. هر ورزشکار ممکن است در طول اجرای فن، نکات
پر معنی و قابل توجهی ارائه دهد. اگر به دنبال شناختن این نکات هستید، کتاب حاضر
را دقیقا بخوانید.
در این کتاب صرف نظر از حرکت های اتفاقی، حرکت های
از قبل طراحی شده را بررسی می کنیم. شاید شما ورزشکار محترم با خود می اندیشید که
چگونه یک عملکرد خالق العاده بدست می آید؟ باید در شرایطی قرار بگیرید تا عملکرد
حرکتی شما به نفع حریف تمام نشود. حالا از شما سؤالی
می پرسیم. آیا دوست دارید از حرکتتان واقعا لذت ببرید؟ احساس شادی و رضایت شما تا
حد زیادی به عملکردتان بستگی دارد.
خستگی نتیجه ی آن است که در تمرین ها کار مفید و
قابل توجهی انجام
نداده اید. بسیاری از خستگی ها نتیجه ی اجرای یک حرکت معمولی هستند که بدون هیچ
اتفاق ارزشمندی به پایان رسیده اند و هیچ دستاوردی حاصل نشده است.
فصل 1
رمز افزایش عملکرد حرکت
بسیاری از ورزشکاران حرکت های بسیار معمولی انجام می دهند و به همین عملکرد معمولی خود قانع هستند. اما چرا نباید نوع جدیدی از عملکرد حرکت را پدید آورید، که سرشار از مفهوم و چالاکی باشد.
اگر ایده های این کتاب را جدی بگیرید، هر روز بهتر از روز قبل خواهید شد و با انگیزه و انرژی بیشتری ورزش می کنید. به این ترتیب وضعیت عملکرد حرکتی شما بهتر می شود.
الگو گرفتن از روش قهرمانان ورزشی:
قهرمانان ورزشی در فعالیت های حرفه ای خود، حرکت ها را طوری انجام می دهند که از دید ورزشکاران آماتور پنهان است و یا غیر ممکن می باشد. شما به زودی می فهمید که اگر معمولی باشید و یا حتی اگر خوب باشید، نمی توانید قهرمان شوید. برای قهرمان شدن باید بتوانید مرزهای عملکرد حرکت را درک کنید و حتی آن را ارتقاء بخشید. در این صورت می توانید عملکرد خارق العاده ای داشته باشید. در غیر این صورت عملکرد پایینی خواهید داشت و مانند ورزشکاران معمولی هستید که هیچ گاه مدالی کسب نخواهند کرد.
موضوع این کتاب آن است که چگونه می توانید مهارت عملکرد حرکتتان را به شدت افزایش دهید. گاهی ورزشکار آنقدر درگیر حرکت می شود که فراموش می کند، چگونه از بدن خود استفاده کند. باید گفت: بسیاری از ورزشکاران درباره ی هنر یا موسیقی اطلاعات بیشتری نسبت به عملکرد حرکتشان دارند.
علم افزایش عملکرد حرکت با توجه به مربی ماهر به وجود می آید و مربیانی هستند که ورزشکاران را طوری آموزش می دهند تا آنها تبدیل به قهرمان شوند. بنابراین نباید فراموش کنید که نکته ی اصلی در رسیدن به هدف، افزایش مهارت ورزشکاران است.
چالش های حرکت در تقسیم انرژی حرکت:
معمولا نتیجه ی اجرای فن با میزان
انرژی که باید در بخش های مختلف مصرف شود، همخوانی ندارد. هنگامیکه با مشکلی روبرو
می شوید، باید با توجه به انرژی حرکتی حریف اقدام کنید. یعنی انرژی خود را طوری
تقسیم کنید که نیازهای هر قسمت از حرکت را برآورده کند و بخشی از انرژی حرکتی خود
را از انرژی حرکتی حریف دریافت کنید. اگر تمام انرژی خود را مصرف کنید، دچار یأس و
خستگی خواهید شد.
بنابراین راز برنده شدن در مسابقه آن است که چالش ها را در حد انرژی لازم مهار کنید. این کار باعث به حدر نرفتن انرژی و افزایش عملکردتان می شود.
فرض کنید که یک ورزشکار انرژی فراوانی دارد، ولی با ساده ترین حرکت حریف تمام انرژی خود را صرف اجرای حرکت خود می کند. او با این کار به تدریج عملکرد خود را کم می کند. ورزشکار باید بداند که حدر دادن انرژی در داشتن عملکرد مناسب نقش حیاتی دارد.
بهترین حالت آن است که با توجه به انرژی حرکتی حریف، نیروی حرکتی خود را کم و زیاد کنید. با این کار ظرفیت حرکتی خود را افزایش می دهید. یک ورزشکار حرفه ای نیروی خود را با توجه به زمان مسابقه و انرژی حرکتی حریف مصرف می کند.
چرا تمرینات ورزشکاران به اندازه ی کافی لذت بخش نیست؟
هر فعالیتی که به عنوان نقشه ی حرکتی و هدفمند بکار گرفته می شود، باید بتواند توقعات زیادی را برآورده کند.
اگر دقیق توجه کنید، گاهی انرژی کافی ندارید و همین موضوع باعث می شود تا از انجام حرکت لذت نبرید. شاید هم زیبایی حرکت کم شده است و یا اینکه به ارزیابی آن اهمیت نداده اید. این بی توجهی ها باعث می شود که احساس بدی پیدا کنید.
همچنین امکان دارد از لحاظ ذهنی خسته باشید و از روش های مناسبی برای شارژ ذهنی استفاده نکرده اید.
بسیاری از ورزشکاران درباره ی
روانشناسی ورزش چیزی نمی دانند. شاید نیاز به تقویت روحیه دارید. روحیه ی خوب، خود
به خود کیفیت حرکت را بالا می برد. تمامی این موارد در کیفیت حرکت تأثیر
می گذارند.
بنابراین لذت بخش شدن حرکت، اغلب
به حالت روحی روانی شما بستگی دارد. اگر با روش های افزایش عملکرد آشنا شوید،
آنوقت
می توانید در بدترین شرایط، عملکرد بسیار بالایی از خود به نمایش بگذارید.
روش تمرین مناسب:
ورزشکاران افراد بسیار سخت کوشی هستند. آنها هر
روز در جلسات تمرین حاضر می شود، حداقل در هر جلسه بین یک تا دو ساعت به طور
پیوسته تمرین می کنند. آنها معتقدند که با کار و تلاش فراوان،
می توان به موفقیت دست یافت. اما همیشه اینگونه نیست.
برای افزایش عملکردتان باید دیدگاه خود را نسبت به تمرین ها عوض کنید. با ورزش و تمرینات مناسب و همچنین تغذیه ی صحیح، مهارت کافی بدست می آید. آنوقت می توانید در مدت کوتاهی عملکرد بسیار بالایی بدست آورید.
مشکل بسیاری از ورزشکاران آن است
که در طول تمرین،
فعالیت های طولانی و بی وقفه دارند. این تمرینات معمولا بازده ی بسیار پایینی
دارند. نتیجه ی این کار خستگی و یأس است. ورزشکاران باید در یکی دو سال اول به جای
اینکه فقط به تمرینات جسمی بپردازند، باید حداقل نصف وقت خود را به تمرینات ذهنی
اختصاص دهند.
بنابراین ورزشکاران باید این دیدگاه را کنار بگذارند که اگر نتیجه ی مطلوب حاصل نمی شود، راه حل آن است که بیشتر تمرین جسمی انجام دهند و فکر می کند با افزایش ساعات تمرینات جسمی به موفقیت می رسد. با این روش نمی توان عملکرد خارق العاده ای بدست آورد.
فعالیت در حوزه ی ذهن:
ورزشکاران، تمام قوا و انرژی خود
را درگیر فعالیت های جسمی
می کنند. آنها باید تمرین خود خود را نه کاملا درگیر فعالیت جسمی، نه کاملا درگیر
فعالیت ذهنی کنند.
فرض کنید شما در یک مسابقه شرکت کرده اید. هنگام مواجه با حرکت حریف، درمی یابید که برای پاسخگویی به فعالیت حرکتی حریف نیاز به اطلاعات خاص دارید. در این شرایط در حوزه ی ذهن هستید. در این مرحله نه به صورت کامل مفهوم حرکت را درک کرده اید و نه به نسبت حرکت حریف توان جسمی خود را افزایش داده اید. در این حالت عملکردتان به کمترین مقدار ممکن می رسد و اتلاف وقت و انرژی زیادی خواهید داشت.
خودتان را با ساعت ها تمرین مستمر با عملکرد پایین فریب ندهید. معمولا بین 90 تا 120 دقیقه فعالیت شدید و بدون وقفه تمرین نکنید. شما دونده ی دوی ماراتون نیستید. بسیاری از فعالیت های ورزشی نیاز به تمرین و تمرکز دارند. باید بتوانید هر روز هم زمان توان و مهارت حرکتی و ذهنی خود را بالاتر ببرید.
رازهای افزایش عملکرد حرکت:
در اینجا به رازهای افزایش عملکرد حرکت می پردازم تا دیدگاه های بیشتری از عملکرد حرکتی بدست آید.
تصمیم آگاهانه:
اولین قدم برای افزایش عملکرد، تصمیم آگاهانه است. فرض کنید یک کشتی گیر در حال گرفتن زیر حریف است. ناگهان حریف مقابل تصمیم می گیرد پایش را عقب بکشد. او برای این کار سرعت خود را افزایش داده و سریع تر اقدام می کند. این تصمیم باعت می شود که شما، طبق شرایط جدید، تصمیم دیگری اتخاذ کنید.
در بسیاری از اجراهای حرکت، حتما لازم نیست کار را به سرعت انجام دهید. بلکه یکی از اصول حرکت آن است که تصمیم بگیرید و درست انجام دهید.
قانون نسبیت:
قانون نسبیت می گوید، مدت زمان انجام یک فعالیت به نسبت حرکت حریف بستگی دارد. یعنی در هر شرایط تصمیم می گیرید منبسط یا منقبض شوید.
گاهی مجبور می شوید حرکت خود را با سرعت های گوناگونی انجام دهید. چرا هر بار این تفکر اجرا تصمیم نمی گیرید که اجرای حرکت متناسب با شرایط انجام پذیرد.
اگر فعالیت خود را در زمان محدود نکنید. معمولا باعث کاهش عملکرد حرکت می شوید.
یکی از روش های استفاده از قانون نسبیت آن است که اجرای هر فعالیت، متناسب با حرکت حرکت حریف انتخاب شود.
مدیریت بر زمان:
بسیاری از ورزشکاران افزایش عملکرد حرکت را با مدیریت زمان یکسان می دانند. یعنی زمانیکه در مورد اجرای یک حرکت صحبت می کنند، تنها راه موفقیت را مهارت در اجرای سریع می دانند.
در بسیاری از مواقع مدیریت زمان با آنکه بسیار مهم است، کافی نیست. برای ورزشکارانی که می خواهند عملکرد بسیار بالایی داشته باشند، مدیریت انرژی بسیار مهمتر از مدیریت زمان می باشد.
ورزشکارانی که در مدیریت زمان قوی هستند، معمولا برنامه ریزان ماهری در اجرا هستند و برای هر حرکتشان دلیل قانع کننده ای دارند.
مدیریت انرژی:
برای افزایش عملکرد ورزشکار، علاوه
بر مدیریت زمان، باید بتوانید بر مدیریت انرژی تمرکز کنید. اکنون به چهار منبع
اصلی انرژی
می پردازیم:
1- انرژی فیزیکی:
اولین منبع انرژی فیزیکی یا قدرت جسمانی است. بدون انرژی فیزیکی کافی، انجام هر فعالیت بزرگی امکان پذیر نیست. بدون داشتن انرژی جسمانی کافی، هیچگاه نمی توانید عملکرد حرکتی بالایی داشته باشید. ورزشکار هر چقدر هم که مهارت کافی داشته باشد، در صورت خستگی زیاد نمی تواند در مسابقه درخششی داشته باشد.
2- انرژی روانی:
دومین نبع انرژی ورزشکار، انرژی روانی است. وقتی روح و روان شما در شرایط مناسب باشد، بهتر می توانید فکر کنید و بر مشکلات غلبه کنید. در شرایط روانی نامناسب، معمولا نمی توانید درست فکر کنید و عملکرد شما به سرعت پایین می آید. اغلب ورزشکاران به انرژی روانی خود چندان اهمیت نمی دهند و آن را شارژ نمی کنند.
3- انرژی ذهنی:
سومین منبع انرژی ورزشکار، انرژی
ذهنی است. آشنایی بهتر با عملکرد حرکت و استفاده ی بهتر از حرکت ها باعث اجرای
حرکت های
خارق العاده می شود. هر چقدر از مغز خود بهتر و صحیح تر استفاده کنید، عملکرد آن
افزایش می یابد. ورزشکاری که ذهنش را برای اجرای بهتر حرکت بکار نگیرید، کیفیت
عملکرد حرکتی اش کاهش می یابد.
4- انرژی مثبت:
چهارمین منبع انرژی ورزشکار، انرژی مثبت است. ورزشکارانی که دارای روحیه بالایی هستند، حرکت های دقیق تر و عاقلانه تر و ابداعی تر انجام می دهند.
مدیریت انرژی بر عملکرد حرکت:
قبل از تمرین یا مسابقه، خود را در بهترین شرایط ممکن قرار دهید. همین موضوع باعث بالا رفتن کیفیت عملکردتان می شود.
اگر بتوانید این چهار انرژی را به
اندازه ی کافی شارژ کنید، حالا
می توان گفت که در بهترین شرایط فیزیکی، روانی، ذهنی و
روحیه ای قرار دارید. در این شرایط کارهایی انجام می دهید که دیگران نمی توانند
انجام دهند.
عملکرد خارق العاده:
عملکرد خارق العاده همان گذشتن از
معیارهای رایج و اجرای
حرکت هایی
پایه دار و فراتر از ورزشکاران دیگر است.
بعضی از ورزشکاران فن را مانند قفسی می دانند که توسط مربی فرا گرفته اند. آنها خودشان را در همان چهارچوب محدود می کنند. این ورزشکاران فنون بسیار تکراری و محدود کننده ای دارند و از آزمودن روش های جدید هراس دارند.
ورزشکاران با عملکرد خارق العاده،
معیارهای جدیدی را تعریف
می کنند. در واقع آنها آنقدر عملکرد خود را تغییر می دهند تا به جایی برسند که هیچ
ورزشکاری نتواند حرکت آنها را پیش بینی کند.
رمز موفقیت ورزشکار:
یکی از مهمترین مهارت ها برای افزایش عملکرد، توانایی تمرکز بهتر است. تمرکز را می توان، درک لحظه ای و اداره ی مؤثر حرکت تعریف کرد. ورزشکار در آن لحظه تمام انرژی خود را فقط بر یک موضوعت متمرکز می کند. حتی به ذهن اجازه نمی دهد درباره ی حرکت بعدی فکر کند.
تمرکز باعث افزایش عملکرد می شود.
تصمیم بگیرید در همین لحظه چه کاری باید انجام دهید و تمام انرژی خود را بر کاری
که انجام
می دهید، متمرکز کنید.
بهانه گیری ممنوع:
یکی از موانع افزایش عملکرد، دلیل
تراشی است تا عملکرد خودتان را توجیه کنید. اما ورزشکاران مقتدر، سعی می کنند که
بهترین عملکرد را در شرایط کنونی ارائه دهند. اگر فکر می کنید که شکست
می خورید، نقاط ضعف خود را اصلاح کنید.
عملکرد تناوبی حرکت:
یکی از موانع مهم در حوزه ی افزایش عملکرد حرکت، تناوبی بودن عملکرد حرکت است. هر فن در بازده ی زمانی منظمی انرژی مصرف می کند و در نقاطی به بازیابی انرژی می پردازد. به همین منظور برای افزایش بهتر عملکرد بدن، باید بازده های متناوبی از فعالیت های سنگین و سبک داشته باشید. به بیان ساده، بدن ورزشکارن تا زمانی بالاترین عملکرد حرکتی را خود بروز می دهد که به صورت متناوب انرژی مصرف کند و سپس به بازیابی انرژی بپردازد.
هر چقدر در بازده های زمانی مشخص، انرژی بدن خود را درست تقسیم کنید، ظرفیت اجرای حرکت افزایش می یابد.
هنگامیکه ورزشکاران فنی را تمرین می کنند، معمولا نمی توانند ظرفیت انرژی حرکت خود را تنظیم کنند. فنی که در جلسات اول دشوار اجرا می شود، بعد از چند جلسه به راحتی اجرا می شود.
ظرفیت انرژی بدن:
معمولا ورزشکاران با تمرینات
روزانه و هفتگی، ظرفیت انرژی بدن خود را آهسته آهسته افزایش می دهند. ورزشکاران می
توانند ظرفیت خود را به صورت مدام افزایش دهند. در ابتدا ظرفیت توانایی مصرف انرژی
به حدر می رود. اما به تدریج، عادت می کنند که در یک
بازده ی زمانی مشخص انرژی خود را بهینه مصرف کنند. البته بعد از آن بلافاصله باید
به بازیابی انرژی خود بپردازند. مهمترین مشکلی که در ورزشکاران دیده می شود، عدم
تعادل در مصرف درست انرژی و سپس بازیابی آن است.
زمان های طلایی:
ورزشکار برای داشتن بالاترین عملکرد، باید به صورت تناوبی انرژی مصرف کند و سپس با آهسته کردن حرکت و یا مکث خفیف به بازیابی انرژی بپردازد. بدن انسان طوری است که در بازده ی زمانی کوتان، می تواند نیروی خود را بازسازی کند و دوباره به حالت فعالیت شدید برگردد.
بنابراین حرکت فرایندی تناوبی است که باید به بازده های زمانی مشخصی تقسیم شود. این آغاز یک تحول بزرگ در کشف راز کارایی و عملکرد حرکت است.
هنگامیکه کارایی حرکت شدید است، ترشح هورمونی، ضربان قلب، فعالیت های مغزی و تمامی موارد ذکر شده در بیشترین حالت فعالیت خودشان هستند و لحظه ی دیگر عملکرد شروع به کاهش می کند. اما زمانی می رسد که بدن نیاز به بازیابی انرژی و استراحت دارد. اگر ما در این شرایط، یعنی زمانیکه بدن تشخیص می دهد نیاز به بازسازی و کم کاری (کم تحرکی) دارد. کار را به همان شدت قبل ادامه دهید، معمولا نتیجه ای جز خستگی، عدم تمرکز و اضطراب شدید نخواهید داشت. در این حالت عملکردتان کاهش خواهد یافت.
نکته ی مهم آن است که این بازده های زمانی در چه زمان و در چه موقعیت هایی قرار دارند؟ یعنی ورزشکار در چه لحظه ای در حداکثر کارایی خود می باشد؟ آغاز این بازده ی زمانی دقیقا نقطه ی مقابل بازده ی استراحت حریف می باشد. حداکثر عملکرد بدن طوری است که در حدود 5 تا 12 ثانیه در اوج فعالیت است و بعد از آن به تدریج افت پیدا می کند و اگر ورزشکار فعالیت خود را به درستی تقسیم نکند از حداکثر کارایی خود استفاده نکرده است. اما اکثر ورزشکاران ترجیح می دهند تا اجراهای خیلی طولانی و سخت و خسته کننده ای را انجام دهند. کارایی اینگونه ورزشکاران، معمولا بسیار پایین است.
میزان استراحت:
بدن انسان طوری طراحی شده است که
اگر برای مدت طولانی فعالیت کند، کارایی بدن کاهش می یابد. ورزشکارانی که بیش از
حد لازم تمرین می کنند. خستگی شدید، بیماری، اضطراب و حتی عصبانی
می شوند. اگر ورزشکار بیش از حد تمرین کند، معمولا عدم تعادل، انقباض عضلانی،
کوفتگی و درد شدید در ماهیچه ها و عضلات و عدم بازیابی انرژی دچار می شود.
عکس این موضوع هم صادق است. اگر بدن برای مدت طولانی در آرامش و استراحت باشد. یعنی از لحاظ فیزیکی و فکر حداقل انرژی را مصرف کند، عملکرد آن به شدت کاهش می یابد. ورزشکارانی که کمتر از حد لازم تمرین می کنند، معمولا بعد از مدت کوتاهی عملکردشان افت می کند.
بنابراین راز عملکرد بسیار بالا و خارق العاده آن است که یاد بگیرید به طور تناوبی تمرین کنید. مثلا در طبیعت فصل ها، روز و شب و .... معمولا به صورت تناوبی هستند.
یاد بگیرید که چگونه هر روز این
باتری را شارژ کنید و سپس با فعالیت و
تمرین جدی، انرژی شارژ شده را مصرف کنید و دوباره مجددا آن را شارژ کنید. اگر
باتری شما به شدت تخلیه شود، باعث
می شود تا عملکردتان کاهش یابد و دچار اختلال شوید.
کار درستی که ورزشکاران حرفه ای به درستی انجام نمی دهند آن است که بعد از یک دوره تمرین طولانی (تمرین دوره ای) آن را کاملا کنار نمی گذارند تا به استراحت بپردازند. بنابراین تمرین طولانی مدت برای بدن مضر است و کاهش عملکرد را به همراه دارد.
چقدر استراحت لازم است:
یکی از رازهای بزرگ داشتن عملکرد خارق العاده، استراحت کافی و مناسب است. با استراحت مناسب عضلات و سلول های مغز را مجددا آماده کنید. عملکرد بسیاری از ورزشکاران پایین است. زیرا به درستی استراحت و تمرین نمی کنند و در نتیجه انرژی آنها به اندازه ی کافی بازیابی نمی شود.
بسیاری از ورزشکاران فکر می کنند که استراحت بیش از اندازه مفید است. در حالی که چنین نیست.
چهار نوع استراحت:
زمان هایی را که برای استراحت خود انتخاب می کنید به چهار دسته تقسیم می شوند:
استراحت فردی:
بدن هر ورزشکار به روزی 8 ساعت خواب نیاز دارد. می توانید در بعد از ظهر حد اکثر 30 تا 60 دقیقه استراحت کنید. همینطور هنگام فعالیت و تلاش هر 90 دقیقه، نیاز به استراحت 10 تا 15 دقیقه دارید تا انرژی از دست رفته بازیابی شود. در افراد مختلف این زمان بندی به همین نسبت اما کمی کوتاه تر است.
اگر ورزشکاری برای مسابقه تمرین می کند، نباید 3 ساعت متوالی تمرین کند و توقع داشته باشد که بازده ی مناسبی داشته باشد.
می توانید بعد از هر چند دقیقه ی
تمرین 3 تا 5 دقیقه استراحت کنید و بازیابی انرژی بپردازید. جدا شدن از تمرین صرفا
جدا شدن فیزیکی نیست. بسیاری از ورزشکاران بعد از تمرین ساعت ها به تفکر
درباره ی حرکتشان می پردازند. آنها چون از کارشان کالما جدا
نشده اند، در حال استراحت نیستند و انرژی آنها شارژ نمی شود.
استراحت قبل از تمرین:
برای داشتن عملکرد مناسب باید قبل از تمرین به تفریح و استراحت بپردارید. شاید فکر کنید، رفتن به استخر، کوه پیمایی یا حتی استراحت در خانه و خواندن کتاب مفید تر باشد. در حالی که این قبیل کارها یا انرژی شما را از بین می برند و یا اینکه کاهش عملکرد به همراه دارند.
در استراحت قبل از تمرین به تفریحات وقت گیر و... نپردازید. شاید بهتر باشد به شنیدن موسیقی لذت بخش، نگهداری از یک گیاه، خوانده 3 تا 5 صفحه از این کتاب و ... بپردازید.
استراحت حین تمرین:
برای پیشبرد اهداف ورزش ، نیاز به برنامه ریزی و هماهنگ کردن ارکان تمرینات دارید. بعد از تمرین هر بخش حداقل 2 تا 3 دقیقه به بدن خود فرصت بدهید تا انرژی خود را بازیابی کند. یعنی قبل از اینکه بخش بعدی تمرین را انجام دهید، نیاز به استراحت دارد. بدن هر ورزشکار برای هر 90 تا 120 دقیقه تمرین، حداقل به 10 تا 20 دقیقه استراحت نیاز دارد.
استراحت بعد از تمرین:
پیشنهاد می کنم، دفترچه ای تهیه کنید و یادگیری های جالبی که در حین تمرین به ذهنتان می رسد در آن دفترچه یاد داشت کنید. باید بیندیشید که چه کارهایی را انجام داده اید و چه نتیجه ای از عملکردتان گرفته اید. با یادگیری و افزایش مهارت در این زمینه، لذت شما از فعالیت ورزشی بیشتر خواهد شد.
در اینجا مغز در حال دریافت اطلاعات جدید از طریق حواس پنج گانه است و این موضوعت باعث می شود، بتوایند تصمیمات درست و خلاقانه تری بگیرید. حالا می توانید کار بسیار ارزشمندتری انجام دهید و آن گرفتن تصمیمات کلان و برنامه ریزی برای آینده و حل مشکلات است.
البته فراموش نکنید که بعد از تمرین وقت استراحت و بازیابی انرژی است. بنابراین تا حد امکان به بازیابی انرژی بپردازید و در تمرینات بعدی به جای تکرار خطی تمرینات قبلی به اصلاح و بازسازی آنها (حرکت ها) بپردازید.
فصل 2
شارژ انرژی درونی
بیایید کمی دقیق تر درباره ی شارژ کردن قدرت جسمانی یا همان انرژی فیزیکی فکر کنید. بدون داشتن انرژی فیزیکی کافی نمی توان عملکرد بالایی داشت. شما باید بتوانید انرژی خود را به درستی مصرف و سپس بازیابی کنید. بسیاری از ورزشکاران به این موضوع توجه کافی ندارند. آنها از انرژی درونی خود به درستی استفاده نمی کنند.
بدن انسان نیاز به توجه فراوان دارد و هر ورزشکار باید بهترین نگهداری ممکن را از آن انجام دهد. اگر از بدنتان به خوبی نگهداری کنید، آنوقت عملکردتان افزایش می یابد. حالا می توانید کارهای خارق العاده ای انجام دهید. اکنون به چند مورد عملی می پردازیم که با انجام آنها انرژی درونی تان در شرایط بهتری قرار خواهد گرفت.
نفس بکشید:
انرژی درونی به تنفس درست و مناسب بستگی دارد. ورزشکاران به ندرت به تنفس خود توجه می کنند. اما ورزشکاران رشته ی وزنه برداری به تنفس نگاه ویژه ای دارند و در هر قسمت از حرکتشان به شیوه ای خاص نفس می کشند.
حتما توجه کرده اید، هنگامیکه در
شرایط سخت (اضطراب شدید) قرار می گیرید، تنفس به صورت خودکار کوتاه تر و بریده
بریده تر
می شود. همین تنفس کوتاه و بریده بریده، بدن را در حالت انفعال قرار می دهد و باعث
می شود که انرژی زیادی از دست بدهید و دچار خستگی شدید شوید.
در چین شرایطی اکسیژن کافی به بدن نمی رسد و همین موضوع باعث کاهش عملکرد جسمانی و ذهنی می شود. اصل کلی آن است که تنفس را عمیق تر، آرام تر، کند تر و منظم تر انجام دهید. البته تنفس به صورت غیر ارادی انجام می شود. اما می توادن آن را به صورت ارادی به کار گرفت. این نوع تنفس باعث ورود اکسیژن بیشتر به بدن می شود و این اکسیژن اضافی باعث کاهش ضربان قلب و فشار خودن شده، جریان خون را بهبود می بخشد و انرژی تان را افزایش می دهد.
تمرین تنفس عمیق:
بهترین روش تمرین تنفس عمیق آن است که با بینی خود به اندازه کافی اکسیژن را وارد ریه ها کنید. سپس هوا را از طریق دهان به آرامی خارج کنید. البته ریتم تنفسی باید با شکل ریتم حرکتی تناسب و همخوانی داشته باشد. این کار می تواند انرژی شما را تا حد قابل ملاحظه ای افزایش دهد و باعث کاهش خستگی و اضطراب شود.
بنابراین در طول تمرین یا مسابقه، بهتر است با بهبود عملکرد تنفسی خود، بگذارید اکسیژن کافی به ریه ها و عضلات برسد . همین کار ساده باعث افزایش انرژی و کاهش خستگی می شود.
مصرف مایعات:
آب برای ورزشکاران یک عامل حیاتی است. آنها اگر احساس تشنگی هم نکنند، باید سعی کنند در طول روز آب کافی به بدن برسانند.
هنگامیکه فعالیت جسمانی سنگین
انجام می دهید، بدنتان به آب بیشتری نیاز دارد. نوشیدن آب در حین فعالیت ورزشی
کاملا ضروری
می باشد. وقتی در حال فعالیت ورزشی هستید، نیاز بدن به آب افزایش می یابد و بدن
دچار کم آبی می شود. بهتر است که آب بسیار سرد ننوشید.
برای این کار بهتر است یک بطری آب همراه داشته باشید و به طور مرتب از آن مصرف کنید. نه اینکه به محض تشنه شدن یک لیوان بزرگ آب بنوشید. این کار علاوه بر اینکه برای بدن ضرر دارد، باعث می شود معده و شکم شما بزرگ شود. بنابراین مصرف صحیح آب بر تناسب اندام تأثیر می گذارد.
سه دشمن بزرگ عملکرد، خستگی،
گرسنگی و تشنگی می باشد. با مصرف آب کافی تعجب خواهید کرد که انرژی جسمانی شما چقدر افزایش خواهد یافت. البته مصرف انواع
آب میوه های طبیعی هم
می تواند مفید باشد. اما هیچگاه آنها را جایگزین آب نکنید. همچنین در هنگام گرسنگی
شدید آب ننوشید. بلکه باید بین گرسنگی و تشنگی تفاوت بگذارید.
صبحانه ی مختصر و مفید:
تقریبا غیر ممکن است بدون مصرف صبحانه ی مفید و مناسب، روزی با نشاط با عملکرد عالی داشته باشید. بنابراین برای مصرف صبحانه وقت کافی بگذارید. اما اگر پرخوری کنید، عملکردتان کاهش می یابد.
باید بدانید چه خورادکی هایی برای بدن مفید هستند تا عملکرد بالایی داشته باشید. هر خوراکی در یک بازده ی زمانی مشخص، قند خونتان را افزایش می دهد و احساس می کنید بسیار پر انرژی هستید. بهتر است در صبحانه از خوراکی هایی استفاده کنید که انرژی موجود در آنها به سرعت وارد خون نمی شوند و به صورت تدریجی جذب خون می شوند. این موضوع باعث می شود تا مدت طولانی تری حتی چند ساعت انرژی کافی داشته باشید.
ضرر مصرف قهوه و چای: (نوشیدنی های کافئین دار)
بسیاری از افراد عادت به مصرف بیش از حد قهوه و یا چای دارند. قهوه و نوشیدنی های کافئین دار باعث کم شدن آب بدن می شود. بهتر است روزی دو یا سه فنجان قهوه یا چای بنوشید.
هنگام بیدار شدن از خواب:
بعد از بیدار شدن از خواب توصیه می شود که بلافاصله صبحانه نخورید. بهتر است روزتان را با شارژ انرژی شروع کنید، نه با مصرف انرژی. شاید زمان لازم برای این کار 15 تا 30 دقیقه باشد.
در این فرصت کوتاه می توانید انرژی خود را افزایش دهید. مثلا چند دقیقه نرمش کنید، به یک موسیقی لذت بخش گوش دهید و.... بعد از آن صبحانه بخورید. با این روش، ابتدا به بازیابی انرژی می پردازید و نه مصرف انرژی. مطمئن باشید عملکرد بسیار بهتری خواهید داشت.
فعالیت ورزشی:
همانطور که گفته شد، شارژ انرژی فیزیکی صرفا با خوراکی ها تأمین نمی شود. بلکه ورزش و فعالیت بدنی برای بازیابی انرژی فیزیکی ضروری است. قبل از شروع تمرینات اصلی چند دقیقه پیاده روی کنید. سپس با انجام حرکت های کششی آماده ی حرکت های اصلی شوید. بعد از تمام شدن فعالیت ورزشی می توانید با چند تنفس عمیق، اکسیژن بیشتری وارد بدن کنید و عملکرد خودتان را افزایش دهید.
در روز 5 تا 6 وعده غذا بخورید:
بهتر است در طول روز بیش از سه وعده غذا بخورید و البته حجم هر وعده را کاهش دهید. بهترین حالت آن است که هر روز تقریبا 5 تا 6 وعده غذا بخورید و میزان انرژی هر وعده را کمتر کنید و تا حد امکان بین وعده ها چیزی نخورید. زیرا با وارد شدن غذای جدید در معده هضم غذای قبلی سخت تر می شود.
اگر ساعت ها غذا نخورید مثلا 8 ساعت چیزی نخورید و گرسنگی خود را با خوردن حجم غذای بیشتر – جبران کنید. نه تنها به سلامتی خود آسیب می رسانید، بلکه احساس خستگی و سنگینی می کنید. با این کار عملکرد بدن کاهش می یابد.
بنابراین عادت های اشتباه غذایی باعث می شود که احساس سنگینی کنید و نتوانید کارهایتان را به خوبی انجام دهید.
نکته ی دیگر آنکه بدن انسان طوری طراحی شده است که در ساعات اولیه روز به غذاهای مغزی تر نیاز دارد و در عصر یا شب از خوراکی های سبک تر استفاده کنید.
خطر گرسنگی و سیری شدید:
اگر ساعت های طولانی غذا نخورید،
بدن دچار آشفتگی و خستگی
می شود. وقتی دوباره شروع به خوردن کنید، بدن شما گمان می کند باید کالری مصرفی را
به چربی تبدیل کند. زیرا نمی داند چند ساعت طول می کشد تا دوباره غذا بخورید.
بنابراین غذا به صورت چربی در بدن ذخیره می شود و باعث افزایش وزن می شود.
اگر بعد از صرف غذا بلافاصله بخوابید، عمل هضم غذا به درستی انجام نمی شود. حداقل دو تا سه ساعت قبل از خواب، غذاهای سنگین و پرچرب نخورید. این کار علاوه بر مشکلات گوارشی، باعث افزایش وزن نیز می شود. با این کار به تدریج عملکرد بدن کاهش می یابد. در نتیجه در طی روز کم انرژی تر خواهید بود.
البته غذای کافی برای بازیابی انرژی ضروری است. اما مقدار کالری افراد میانسال، بالغ، نوجوان و کودک متفاوت است. سعی کنید غذای مناسب را به یکی از مهمترین اولویت های زندگی در نظر بگیرید.
جبران خستگی:
اگر فکر می کنید خستگی زیادی دارید. بهتر است یک یا چند روز به خودتان استراحت بدهید و بعد از آن فعالیت ورزشی خود را شروع کنید.
اگر به اندازه ی کافی استراحت کنید. حالا می توانید با انرژی به
فعالیت های حرکتی خود ادامه دهید. با این روش طی تمرینات پر انرژی تر و عملکرد
حرکتی بهتری خواهید داشت. باید قبول کرد که گاهی کاهش ساعت تمرین برای انجام بهره
وری تمرینات مفید است. فعالیت زیاد و خستگی شدید، قضاوت و تصمیم گیری را تحت تأثیر
قرار می دهد و اشتباهات حرکتی را افزایش می دهد.
فصل 3
شارژ انرژی روانی
گاهی در یک جلسه ی تمرین، با آرامش
فعالیت های ورزش را انجام می دهید. گاهی
دقیقا همان فعالیت های ورزش را انجام می دهید، اما بسیار مضطرب هستید. احساس عجله
دارید و نمی دانید چه کاری باید انجام دهید. نمی توانید کاملا ریتم حرکتتان را
بشناسید. شاید احساس
می کنید، انرژی حرکتتان تنظیم نیست و فکر می کنید که نیروی حرکتتان نسبت به شرایط
نیاز به تغییر دارد.
انرژی فیزیکی مانند سوخت ماشین،
باعث حرکت عضلات بدن
می شود. به همین منظور برای رسیدن به عملکرد منطقی، تنها حداکثر انرژی فیزیکی کافی
نیست. ورزشکار باید احساس حرکت را با توجه به شرایط مثبت یا منفی حرکت تخمین بزند
و با وضعیت حرکت خویشاوندی داشته باشد. باید حرکتی اجرا کنید که حس ماجراجویی، حس
رضایتمندی و .... داشته باشد.
یک حرکت خوب و متعادل باید احساس خوبی نسبت به حرکت حریف نشان دهد. یعنی وضعیت حرکت نسبت به وضعیت حرکت حریف تعیین شود.
زمانیکه انرژی حرکتی تغییر می کند، ایجاد تغییرات در حرکت شکل می گیرد. شاید به دلیل خاصی فوریت های پیش بینی نشده ای شکل بگیرد. تا نیازهای مهم موجود را برآورده کند. برای داشتن عملکرد فوق العاده باید بتوانید حرکت خود را مدیریت کنید. اگر انرژی خود را بیهوده مصرف کنید، بدون آنکه آن را بازیابی کنید، عملکردتان کاهش می یابد. اگر انرژی حرکتی شما در شرایط مناسبی نباشد، حتی اگر فیزیک حرکتی مناسبی داشته باشید، بازده ی حرکتی کمی خواهید داشت.
حرکت درست یا غلط بر فعالیت های شیمیایی بدن تأثیر می گذارد و حتی بدن را در شرایط ضعف یا سستی قرار می دهد. بنابراین یکی از مهمترین کارهای یک ورزشکار برای کارایی بدن، تقویت احساسات خوب و مثبت است.
تأثیر احساسات مثبت ورزشکار:
تأثیر احساسات منفی بر عملکرد، مخصوصا در ورزش بسیار نمایان است. عصبانیت باعث بروز احساسات منفی می شود و تمرکز را کاهش می دهد و همچنین انرژی فیزیکی را تقلیل می دهد. چنین ورزشکارانی نمی توانند عملکرد بالایی از خود نشان دهند.
تحقیقات نشان می دهد که احساسات منفی سرانجام به عصبانیت و خشم منتهی می شوند. بنابراین اگر عصبانی می شوید به آنها اجازه رشد ندهید ادامه پیدا کنند. هدف ورزشکار باید برگرداندن افکار به شرایط عادی و دور از تنش در کمترین زمان ممکن باشد. باید بتوانید با مشکلات صادقانه و روراست مواجه شوید. با عادت دادن خود به مواجه صادقانه با وضعیت دشوار به جای ترس مبهم یا نادیده گرفتن مشکل، ببینید چگونه می توان با این موارد مواجه شد. حتی اگر بسیار سخت باشد، شاید با مواجه شدن با شرایط سخت و صحبت با دوستان مشکل حل شود.
وقتی موقعیتی را همانگونه که هست، مواجه می شوید، احساسات خود را کنترل کنید. خود داری از مواجه با واقعیت موجود، ایجاد احساسات منفی و حتی بیماری های جسمی و ذهنی است.
شاید بهترین کار ممکن این باشد که تمام مواردی که باعث اضطراب شما می شود، مرور کنید. سپس مانند یک اسب سواری که بر روی اسب وحشی سوار شده و به فکر کنترل و مهار آن است و یا مانند یک گاو بازی که با یک تکه پارچه درصدد مهار کردن گاو وحشی است، ببیند چگونه می توانید شرایط را کنترل کنید. جای تعجب نیست که استرس ایجاد شده در این وضعیت از بین برود.
احساسات مثبت در جلسه های تمرین:
مهمترین عامل برای افزایش عملکرد و خلاقیت، ارتباط خوب، دوستانه و سالم با مربی و پیشکسوتان است. ورزشکارانی که با مربی خود دوست هستند و هر جلسه با یکدیگر صحبت می کنند و از طرف مربی تشویق می شوند بالاترین میزان خلاقیت و ابتکار را نشان می دهند. در واقع ارتباط خوب و دوستانه باعث ایجاد احساسات مثبت در ورزشکار می شود.
حتی مشاهده شده که وقتی مربی یک ورزشکار عوض می شود و ورزشکار توسط مربی جدید تشویق نمی شود، کارایی کاهش می یابد. بنابراین مهمترین عامل، مورد توجه واقع شدن است.
حقیقت آن است که هر وقت وارد باشگاهی شدید که ورزشکاران بسیار شاد و با انگیزه هستند، معمولا مربی خوش برخورد و با انگیزه ای در آنجا حضور دارد. وقتی مربی به انرژی ورزشکاران اهمیت می دهد، تیم بسیار قدرتمندی خواهد داشت. به جز موارد ذکر شده، تمامی ورزشکارانی که کارایی بالایی دارند و انرژی احساسی شان در شرایط مناسبی است در محل تمرینشان حداقل یک دوست خوب دارند که می توانند با او صحبت کنند و یا حتی درباره ی موضوعات خارج از ورزش با او مشورت کنند.
حاشیه سازی نکنید:
در هنگام فعالیت، حرکت هایی وجود دارند که مدام برای منحرف کردن حرکت شما تلاش می کنند، آنها می خواهند خودشان را منبع اصلی حرکت قرار دهند. البته اغلب این حرکت ها به موارد منفی(موارد دیگر) منجر می شود. از اجرای چنین حرکت هایی بپرهیزید. آنها فقط یک کار انجام می دهند، انرژی درونی شما را تخلیه می کنند.
زمان و دقت حرکت:
یکی از واقعیت های فن این است که
طرز تفکر حرکت با جابجایی و تغییر جزء جزء اجزای حرکت تغییر می کند و تقریبا تا
پایان حرکت تداوم می یابد. به همین دلیل ورزشکار می تواند، حرکت خود را ارتقاء
بدهد و بهبود بخشد. نکته ی قابل توجه این است که، هرگز نباید توانایی و روانی و
آرامش حرکتتان را قربانی تغییرات بیجا و سرعت ناهماهنگ کنید. معمولا بدون داشتن
تسلط بر حرکت نمی توانید تناسب و تمرکز درستی در سرعت بالا داشته باشید. بیشتر
تفکر فنی از
واکنش های افراطی حرکتی، ناشی می شود.
واقعیت های حرکت را بشناسید:
بسیار ضروری است که در صورت بروز مشکل حرکت، با دقت آن را تحلیل کنید. مطمئن شوید که به درستی آن را درک کرده اید و می توانید آن را مدیریت کنید.
اینگونه شروع کنید:
چه چیزی را می توان مشکل نامید؟
حرکت یا فن چیزی است که
می تواند برای انجام دادن کاری استفاده شود. هر مانعی که در مسیر حرکت قرار دارد،
مسأله ی حل نشده ای است. یکی از کلیدهای موفقیت توانایی حل مسأله ی حرکت و رسیدن
به اهداف حرکت است. اگر ساده بگویم: مسائل و چالش های حرکت با توجه به هر موقعیت
قابل تغییر هستند. سعی کنید تغییرات را بپذیرید و حرکتتان را پیرامون واقعیت ها
تغییر دهید.
حال و آینده ی حرکت:
حقیقت این است که چیزی که در حال اتفاق است، واقعیت و در حال تغییر است. درک این تغییرات مهم است. ورزشکار نگران و ناراحت تغییرات به وجود آمده است. چون بسیاری از مواردی که انتظارش را نداشته است در حال وقوع می باشد. این موارد به خاطر اتفاقاتی است که هر لحظه پیش می آید و در یک دوره ی حرکتی (چرخه ی حرکت) در گذر است.
اما مسأله ی حرکت به لحظه ی بعد مربوط است. این موضوعی است که می توانید درباره ی آن، کاری انجام دهید. در این مورد، می توانید استعداد ها و توانایی هایتان را برای کسب تجربه ای متفاوت متمرکز کنید. به یاد داشته باشید که آینده ی حرکت در دستان شماست و به فعالیت شما در زمان حال بستگی دارد.
چگونه انرژی حرکتی خود را شارژ کنید؟
یکی از موارد مهم شارژ حرکتی است که تقسیم حرکت به بخش های مختلف می باشد.
اغلب ورزشکاران برای اجرای حرکت خود، انرژی مناسبی را اختصاص نمی دهند و لحظه ی بعد حرکت آنها آینده ی نامشخصی خواهد داشت.
وقتی به عملکرد یک حرکت فکر می کنید، تنها یک سؤال ذهن ورزشکار را مشغول می کند. آیا حرکت فوق عملکرد بالایی دارد تا باعث غلبه بر حرکت حریف شود.
برای شارژ اصولی انرژی حرکت خود، باید با تکرار تمرینات مستمر، مقدار نیروهای مناسب، برای هر بخش را شناسایی کنید. میزان عملکرد مستقیما به کیفیت نیروی بکار گرفته شده بستگی دارد.
شادی و نشاط حرکتی:
حرکت های مفید منبع آرامش و طراوت حرکتی هستند. معمولا حرکت باعث ایجاد شادی و شارژ حرکتی می شود. حرکت های مفید خلاقیت و توانایی حل مسائل را در ما افزایش می دهد. اجرای حرکت صحیح، احساس منفی و مضر را در ورزشکار کاهش می دهد و باعث کاهش اضطراب می شود.
خیلی ها فکر می کنند که حرکت های
صحیح، از بهترین شارژ
کننده های احساسی هستند. حرکت صحیح باعث تقویت احساست مثبت می شود. البته معمولا
حرکت صحیح با تعامل حرکت ها به یکدیگر وابسته اند. حرکت های گروهی می توانند مهارت
های ایجاد
حرکت های مختلف را در ورزشکار تقویت کنند.
بدترین مورد در اجرای حرکت، فعالیت
های یک طرفه و غیر تعاملی هستند. کارهای تعاملی تأثیرات خوبی بر احساسات می
گذارند. آیا ورزشکارانی که بسیار موفق هستند و عملکرد بالایی دارند به
فعالیت های لذت بخش می پردازند.
حمله کنید:
مهمترین عامل پیش قدم بودن است. ورزشکاران عامل، منتظر اتفاقات نیستند، بلکه خودشان اتفاقات را شکل می دهند؟ آنها اجازه نمی دهند که حریف به راحتی واکنش مناسب انجام دهد.
خوب دفاع کنید:
ورزشکار ماهر در برخورد با حرکت حریف پاسخی سریع و احساسی از خود نشان نمی دهد. او آنقدر مستحکم است که می تواند خود را کنترل کند و واکنش اصولی انجام دهد.
بنابراین ورزشکار در بسیاری از مواقع در به وجود آوردن حرکت دخالت ندارد. اما خودش انتخاب می کند چه واکنشی انجام دهد. واکنش های درست، باعث می شود که احساس بهتری داشته باشد.
گاهی اتفاق می افتد که حریف حرکتی انجام دهد و شما نمی دانید چه برخورد مناسبی انجام دهید. این کار باعث ایجاد احساس منفی در ورزشکار می شود. در چنین شرایطی اجرای یک فعالیت سنگین فیزیکی الزامی است.
فصل 4
شارژ انرژی ذهنی
سومین عامل مهم در افزایش عملکرد تقویت قوای ذهنی می باشد. انرژی ذهنی ورزشکار به مغز و عملکرد آن بستگی دارد. معمولا با استفاده ی بهتر از مغزتان می توانید عملکرد حرکتی خود را تقویت کنید. بنابراین داشتن تمرینات ذهنی می تواند یک مزیت باشد.
اگر به تمرینات ذهنی اهمیت دهید، آنوقت می توانید عملکرد حرکتی موفق تری داشته باشید. در این صورت تصمیمات بهتری خواهید گرفت و کیفیت حرکتی بهبود خواهد یافت.
نکته ای که نباید فراموش کنید آن است که تمریناتی که با فکر و اندیشه انجام می شود، انرژی زیادی از ورزشکار می گیرد. وزن مغز حدود 2 درصد وزن کل بدن را تشکیل می دهد. اما تقریبا 20 تا 30 درصد اکسیژن دریافتی بدن را مصرفت می کند. اگر انرژی ذهنی خود را بازیابی نکنید، نتیجه ی آن افزایش اشتباهات، کاهش خلاقیت و ریسک پذیری خواهد بود.
همانطور که بدن نیاز به استراحت و بازیابی انرژی درونی دارد، مغز هم به استراحت احتیاج دارد، تا انرژی مغز شارژ شود. استراحت مغز چیزی فراتر از استراحت کردن است. باید بتوانید مغز خودتان را از کار جدا کنید. مثلا از طبیعت لذت ببرید و تنها به استراحت متمرکز شوید. اگر بتوانید به کارتان فکر نکنید، مغز استراحت می کند و خلاقیت شما به تدریج بیشتر می شود. اگر مغزتان استراحت کافی داشته باشد، آنوقت می توانید تمامی اجزاء را یکجا ببینید و به رقم شکل پیچیده ی حرکت، تمام اجزای مختلف یک موضوع را به هم ربط دهید و توانایی آن را بدست آورید که راه حل مسأله را به راحتی بیابید و به راحتی به کل موضوع پی ببرید.
به طور خلاصه می توان گفت:
زمانی می توانید خلاقیت بالایی داشته باشید که مغز به صورت تناوبی در حال فکر کردن و سپس استراحت است. در واقع باید قبول کنید که استراحت فکری به اندازه ی عملکرد جسمی اهمیت دارد. نکته ی مهم آن است که یک مغز شلوغ نمی تواند عملکرد خیلی بالایی داشته باشد.
مواردی که می تواند عملکرد مغز را بهبود بخشد:
1- وزن مناسب
2- خواب مناسب
3- روحیه مثبت
4- از بین بردن تفکرات منفی
5- تمرکز صحیح و اصولی بر حرکت
6- اجرای حرکت تناوبی
تمرکز صحیح بر حرکت:
یک مغز فعال خود را ملزم نمی سازد که بر یک موضوع تمرکز کند. تمرکز فکر نقش خارق العاده ای بر نتایج و دستاوردهای حرکت دارد. اگر هنگام اجرای هر فن، عادت کنید که ذهن خود را بر آن موضوع تمرکز دهید، عملکرد بالایی خواهید داشت.
وقتی حرکت را شروع کردید، نباید به
ذهن خود اجازه دهید تا
درباره ی موضوعات دیگر فکر کند. در هنگام اجرای حرکت سعی کنید به صورت فعال بر
فعالیت کنونی تمرکز کنید. تمرین یک انضباط ذهنی که در هر لحظه بر روی یک قسمت از
حرکت توجه می کند،
می تواند کیفیت حرکت را متحول کند.
اجرای حرکت تناوبی:
فعالیت ذهنی هم مانند فعالیت فیزیکی از تناوب زمانی پیروی می کند. یعنی مغز در بازده ی زمانی مشخص در حالت فعالیت شدید و سپس در حال استراحت می باشد. بنابراین حرکت خود را طوری برنامه ریزی کنید که مغز بین فعالیت شدید و استراحت کافی قرار بگیرد. نباید فراموش کرد که موفقیت های بزرگ فقط به میزان تلاش بستگی ندارد. بلکه به کیفیت استراحت نیز بستگی دارد .
اجرای مستمر حرکت:
یکی از مواردی که عملکرد مغز افزایش می یابد، مرور فن را به عادتی روزانه تبدیل کنید. پس عادت کنید با تمرین مستمر، عملکرد بالای بدست آورید.
اجرای حرکت ناتمام:
یکی از مهمترین عوامل اجرای صحیح حرکت که می تواند عملکرد ورزشکار را به شدت کاهش دهد، آن است که خودتان را مجبور کنید به شیوه ای که قبلا فکر کرده اید به اتمام برسانید. شاید انجام آن کار غیر ممکن به نظر برسد. بنابراین سعی کنید انعطاف پذیر باشید و مسیر حرکت خود را تغییر دهید. همین موضوع ذهن را به خودش مشغول می کند و باعث کاهش عملکردتان خواهد شد. شاید حرکت نامناسبی را انتخاب کرده اید و این جرأت و جسارت را ندارید که حرکت بهتری را اجرا کنید. باید بتوانید با شرایط کنار بیایید و حرکت درستی را انتخاب کنید.
موارد دیگر، آشتی کردن یا حل اختلاف با حرکت حریف است. اگر توانستید با مشکلی برخورد کنید و اقدام مناسبی انجام دهید، می توان گفت کار ناتمام خود را به پایان رسانیده اید.
بنابراین بهتر است، کار ناتمام خود را اولویت بندی کنید و برای هر کدام از اینها یک نقشه مشخص کنید. سپس موارد کنترل شده را ارزیابی کنید و بعد از آن ببینید کدام حرکت کارایی بهتری دارد.
سعی کنید درگیر موضوعات کوچک و کم ارزش نشوید و در زمان فعالیت به بازیابی اطلاعات بپردازید.
با شناسایی هر مسأله در ذهن خود، پرونده ای را بازبینی کنید و بر روی آن حرکت متمرکز شوید و بر روی حرکت دیگری متمرکز نشوید.
ورزشکاران با عملکرد خارق العاده اهداف و ارزش های والایی دارند که بسیار فراتر از کسب موفقیت های زود گذر (ثروت و شهرت) است. اینگونه ورزشکاران به معنویت و انسانیت پایبند هستند. اهداف و ارزش های آنها فقط به خودشان محدود نمی شود، بلکه به تعالی روح و تعهد به اخلاقیات است.
روحیه ی شما زمانی تقویت می شود که
احساس کنید هر روز مطابق با معیارهای بالایی زندگی می کنید. اگر زندگی خود را فقط
به مادیات خلاصه کنید و یاد خدا را فراموش کنید، پس از مدتی بی انگیزه و احساس
پوچی می کنید. روحیه ی شما وقتی شارژ می شود که کارهای درستی را انجام داده باشید.
با این کار روحیه ی شما مدام تقویت
می شود.
عادت های حرکتی:
عادت فعالیتی است که ورزشکار به صورت آگاهانه تصمیم به انجامش می گیرد و غالبا مدام و بدون تمرکز، بر چگونگی انجامش، آن را ادامه می دهید. به فرایندهای پیچیده ای که به صورت خودکار انجام می دهید تا اتومبیل خود را برانید، بیندیشید. ورزشکار به مرور زمان به انجام برخی از فعالیت ها آنقدر عادت می کند که دیگر هیچگونه توجهی به انجام برخی از فعالیت ها ندارد و آن حرکت ها را به صورت خودکار انجام می دهد. خداوند متعال بدن انسان را طوری طراحی کرده است که وقتی حرکتی را زیاد تکرار کند، بدن آن حرکت را به عادت تبدیل می کند. هر چه یک فعالیت دقیق تر انجام شود، بدن برای انجام آن فعالیت انرژی کمتری مصرف می کند. درباره ی عملکرد مغز نکته بسیار جالب وعجیبی وجود دارد که همواره در جستجوی روش هایی برای حفظ انرژی است.
کسانی که برای اولین بار رانندگی می آموزند، پس از یک ساعت تمرین آنقدر خسته می شوند که شاید نیاز به استراحت طولانی داشته باشند. چون این کار تمرکز و دقت زیادی می طلبد و انرژی فیزیکی، فکری و احساسی زیادی مصرف می کند. اما فردی که 5 سال رانندگی کرده است، هنگام رانندگی انرژی بسیار کمتری مصرف می کند. زیرا اغلب فعالیت ها به عادت تبدیل شده است. دقت کنید که این دو نفر- راننده ی ناشی و راننده ی ماهر- دقیقا کار یکسانی انجام می دهند ولی راننده ی حرفه ای کمتر خسته می شود.
ورزشکاران هم از این موضوع سود می برند. فردی که برای اولین بار وزنه ی 150کیلو گرمی را بلند می کند، انرژی خیلی زیادی مصرف می کند. اما همین ورزشکار در دفعات دیگر انرژی خیلی کمتری مصرف می کند. بنابراین مرور فن بخش مهمی از فعالیت هر جلسه ی ورزشکار را تشکیل می دهد. با این کار فعالیت های لازم به عادت تبدیل می شود. بنابراین اگر بخواهید کارایی حرکت خود را به شدت بالا ببرید و در عین حال انرژی کمتری مصرف کنید، تنها یک راه دارید. باید فنون خود را به عادت تبدیل کنید.
بنابراین تأثیر عادت ها در موفقیت انکار ناپذیر است. اگر نتوانید حرکت های مهم را به عادت تبدیل کنید، هیچگاه نمی توانید در آن حرکت ها مهارت لازم را بدست آورید.
عادت های خوب و عادت های بد در حرکت:
اگر خصوصیات خوب حرکت را به عادت تبدیل نکنید، عادت های بد و مضر در شما پدیدار می شود. ورزشکارانی که می توانند بر رفتار حرکتی و عملکردشان تأثیر بگذارند، باید بتوانند بر انجام حرکت های خوب و مفید عادت کنند. اگر بتوانید تمام فعالیت های خوب و مفید را به عادت تبدیل کنید، پس از مدتی دستاوردهای شما باعث حیرت دیگران می شود.
تبدیل حرکت های مهم به عادت:
چگونه می توان یک حرکت خوب و مفید
را به عادت تبدیل کرد؟
ساده ترین جواب ممکن این است، اگر بتوانید یک حرکت را حداقل به مدت 30 جلسه تمرین
کنید، به عادت تبدیل می شود. این عادت هر چه بیشتر ادامه پیدا کند، مهارت شما
افزایش می یابد. با این روش
می توانید حرکت های سخت و مهم را تبدیل به عادتی کنید که خود به خود انجام می شود.
تمرین حرکت جدید:
چگونه می توانید سختی حرکت را کاهش
دهید؟ برنامه ریزی تمام مراحل و جزئیات حرکت راه حل بسیار مناسبی است. باید
بتوانید تمام مراحل را از قبل برنامه ریزی کنید. می توانید پیش بینی کنید، توقف در
هر قسمت از حرکت به عواقب و چه مزایایی به همراه دارد.
آماده سازی تمام مراحل حرکت، باعث می شود تا سازگاری حرکت خیلی بیشتر شود. حال
تصمیم بگیرید در کدام قسمت از مراحل حرکت، چه کاری باید انجام دهید. در این مرحله
تصمیم گیری کمی سخت تر و احتمال موفقیت در ایجاد عادت جدید کمتر می شود.
اگر به ورزشکاران مبتدی دقت کنید، وقتی تصمیم می گیرند که فنی را اجرا کنند، اغلب آنها تمام مراحل حرکت را به درستی انجام نمی دهند. آنها نمی توانند عادات حرکتی خود را به خوبی کنترل کنند. در بیشتر مواقع این ورزشکاران تسلیم می شوند و تلاش را ادامه نمی دهند و دوست ندارند تغییر وضعیت دهند.
بنابراین شاید برای ایجاد عادت های مفید مهمترین کار ممکن آن است که یک برنامه ریزی کاملا دقیق داشته باشید و تمام جزئیات را بررسی کنند. یعنی سیستم ذهنی و بدنی را در حال پذیرش شرایط جدید قرار دهید. در این مرحله بدن با شکل گیری حالت جدید به مقابله با حرکت حریف می پردازد و تا حدی شکل بدن و حرکتش را با حرکت حریف وفق می دهد و خودش را در وضعیت جدید آماده می کند. در این شرایط اجرای حرکت آسان تر می شود و در واقع بدن انرژی کمتری برای انجام آن حرکت جدید مصرف می کند.
چرخه ی شکل گیری عادت ها:
شکل گیری عادت ها در سه مرحله انجام می شود. ورزشکار نشانه ها و علائم خاصی را مشاهده می کند. این نشانه ها مغز را وادار می کند تا فعالیت خاصی را انجام دهد تا این فعالیت منجر به یک پاداش شود، این موفقیت می تواند نتیجه ای از یک احساس خوب باشد.
این موضوع باعث می شود که ورزشکار در دفعات بعد وقتی با این نشانه ها برخورد می کند با شدت بیشتری فعالیت حرکتی را انجام دهد تا به همان پاداش برسد و این چرخه آنقدر ادامه پیدا می کند تا حرکت مورد نظر در ورزشکار تبدیل به یک عادت عمیق شود. این عادت عمیق می تواند آنقدر تأثیر گذار شود که بر روی سیستم های حرکتی جدید هم تأثیر بگذارد. بنابراین می توان کارها و فعالیت های مهم را به یکدیگر پیوند داد و از ترکیب آنها با یکدیگر بهره برد.
اصل طلایی حرکت:
اگر ورزشکار عادت های خود را به گونه ای انجام دهد که نیازی به فکر کردن نباشد و بسیاری از اعمال به طور ناخود آگاه انجام شود، تا موفقیت های بیشتری بدست آورد. ورزشکاری که می خواهد حرکتی را انجام دهد، باید باور کند که همه چیز رو به بهبودی خواهد رفت. بنابراین کلید طلایی حرکت آن است که نشانه های حرکت را شناسایی کنید و فعالیت را تغییر دهید.
جایگزین کردت عادت ها:
ترک یک عادت تقریبا غیر ممکن است، راه حل آن جایگزین کردن یک حرکت عادی به یک حرکت مفید است. جایگزین کردن عادت حرکتی بدین معنی است که بدون تغییر نشانه، فعالیت حرکتی خود را تغییر دهید. بنابراین با دریافت همان نشانه ی قبلی فعالیت متفاوتی انجام می دهید که تقریبا همان پاداش قبلی را به دنبال دارد.
تغییر عادت ها و افزایش عملکرد:
یکی از رازهای مهم افزایش عملکرد حرکت آن است ک عادت های حرکتی خود را تغییر دهید. حتی عادت های استراحت و بازیابی انرژی.
معمولا به طور هم زمان نمی توان دو یا چند عادت را تغییر داد. بهتر است به تدریج بر اصلاح عادت های حرکت اقدام کنید. این تغییر تدریجی عادت ها، باعث ایجاد عادت های پایدارتری خواهد شد.
فصل 5
مدیریت بر زمان
اگر فعالیتی را آغاز کردید، سعی
کنید آن را به پایان برسانید. این اولین گام برای مدیریت بر حرکت و افزایش عملکرد
است. هرگز تا زمانی که وقت کافی برای اجرای حرکت ندارید، سراغ آن نروید. ورزشکار
می تواند عملکرد هر یک از اجزای حرکت را بررسی کند و توان حرکت را به شدت افزایش
دهد. وقتی حرکت را درست اجرا کنید،
می بینید که کارهای زیادی برای انجام دارید و هر چه سازمان یافته تر در آن فرایند
قرار بگیرید، عملکرد شما بهبود می یابد. اگر حرکت مناسبی برای پاسخ به حرکت حریف
نیافتید به آن پاسخ ندهید. سعی کنید با ماهیچه هایتان بر روی آن کار کنید و یا
حرکت حریف را بر هم بزنید. در غیر اینصورت عملکرد ضعیفی خواهید داشت.
پیدا کردن راهی برای حفظ نظم حرکت:
تمرکز خود را بر هم نزنید . تمرکز خود را بر اولویت های مهم و مسائل ارزشمند حفظ کنید، این کار بهره وری شما را بیشتر می کند.
کلید افزایش عملکرد، محدود کردن
فعالیت حرکتی حریف است. بنابراین قانون این است: به هر روش ممکن، کاری کنید که
حریف به هدفش نرسد. کاری کنید که حریف به حرکت های جانبی دست بزند تا از آن به
عنوان گزینه ای که باید انجام دهید انتخاب کند. ورزشکار باید بداند برای رفع
مشکلات اساسی چه راه حلی باید ارائه دهد. ورزشکار باید بتواند یک طرح خوب و مناسب
را به اجرا بگذارند. چگونه ممکن است ورزشکار وقتش را با اجرای حرکت های بی مورد
پُر کند.
نکته ی مهم آن است که برای حرکت های فوریتی وقت بگذارید. کار دیگر، می تواند سرگرم
کردن حریف به توسعه ی بی مورد حرکت یا به تعویق انداختن حرکت حریف و یا مکث بی
مورد در نقطه ای از حرکت باشد. یادتان باشد که گزینه ی مهمی به نام فکر کردن و
گرفتن تصمیمات مهم وجود دارد. از خود فریبی دوری کنید، وقت خود را برای کارهای با
ارزش استفاده کنید. معمولا فعالیت های کمی هستند که به طور مستقیم با رشد حرکت
ارتباط دارد.
زمان اجرای هر حرکت را مشخص کنید:
زمانیکه می خواهید یک حرکت را ادامه دهید، واقع گرایانه عمل کنید. این گام مهمی برای اطمینان از این است که توانسته اید حرکت خود را درست انجام دهید. ابتدا حرکت را به بخش های کوچکتر تقسیم کنید و در بازده های زمانی مشخص عمل کنید. در ضمن فراموش نکنید در برنامه ی حرکتی خود برای بازیابی انرژی زمان کافی را در نظر داشته باشید.
حرکت خود را برنامه ریزی کنید:
اکنون زمان مشخصی را برای انجام هر
قسمت از حرکت اختصاص دهید. باید حرکت خود را برنامه ریزی کنید. این زمان بندی شامل
زمان لازم برای انجام فعالیت و زمان استراحت و بازیابی انرژی است. در این دوره ی
برنامه ریزی شده ی حرکت، دو بازده ی زمانی
( فعالیت / استراحت) در نظر بگیرید. ترکیب
اصولی این دو بازده بسیار حیاتی می باشد.
گاهی مسائلی پیش می آیند که باید، مسیر حرکت خود را تغییر دهید و در نتیجه باید ساختار برنامه ریزی حرکت خود را تغییر دهید. وقتی حرکت حریف مزاحم حرکت شما می شود، باید بتوانید پیش بینی های لازم را بکنید و در اجرای حرکت خود متعهد باشید. بنابراین مهمترین موضوع این است که بدون توجه به اهداف حرکت حریف، نمی توانید به برنامه ی حرکتی خود متعهد بمانید.
اولویت بندی کنید:
اکنون که حرکت خود را برنامه ریزی
کرده اید، بیندیشید سخت ترین راه ها و راحت ترین کارها، چگونه انجام می شوند. گاهی
مهمترین اولویت، راحت ترین کار نیست. مهمترین کار در برنامه ی حرکت، احساس فوق
العاده ی کنترل داشتن و تکمیل کار را به شما القاء
می کند.
اغلب ورزشکاران در کارهای پر مشغله ای غرق می شوند که نتایج کمی را به دنبال خواهد داشت. بالاخره تأثیر رفتارها و عادت های حرکتی آنها، نمی تواند چندان بر توانایی های حرکتی حریف اثر بگذارد و حتی باعث اختلال در سیستم حرکتی خودش می شود. آنها با این کار باعث رشد حرکتی حریف و ضعف حرکت خودشان می شوند. به احتمال زیاد برای بالا بردن بهره وری حرکتتان، داشتن انضباط حرکتی و عزم راسخ لازم است.
سئوالات زیر را از خود بپرسید:
1- مهمترین اتفاقات مهم در حرکت را بررسی کنید.
2- مهمترین کاری که می توانید انجام دهید، شناسایی کنید. در ابتدای حرکت؟ در اواسط حرکت؟ یا در انتهای حرکت؟
3- آیا در زمان اجرای حرکت برای استراحت و بازیابی انرژی وقت کافی در نظر گرفته اید؟
4- آیا حرکتی را انتخاب کرده اید که باعث پیشرفت و بهبود حرکت شما شود.
ضرورت اجرای حرکت:
برای مشخص شدن اینکه حرکتی را اجرا
کنید یا اجرا نکردن آن ضروری به نظر می رسد، فکر کرده اید. پس برای چه آن را انجام
می دهید؟ اگر آن را اجرا کنید، چه چیزی بدست می آورید؟ شاید هم به خودتان بگویید،
کاش می توانستم اقدام دیگری انجام دهم.
واقع بینانه بیندیشید:
اگر در اجرای حرکت خود مهارت کافی بدست آوریده اید، تفاوت بزرگی در عملکرد حرکت شما ایجاد شده است. البته گاهی اتفاقات و حرکت های مزاحم، برنامه ی حرکتی شما را مختل می کند. گاهی اتفاق می افتد برنامه حرکتی خود را رها کنید و به اجرای یک حرکت غیر منتظره بپردازید. بنابراین واقع بین باشید. کلید کار این است که وقتی حرکتی ریتم حرکتی شما را مختل می کند با آن کنار بیابید و مجددا در کوتاه ترین زمان ممکن به برنامه ی حرکتی خود برگردید.
چند نکته ی مهم برای مدیریت حرکت:
برای مدیریت بهتر حرکت، می توانید به چند نکته ی مهم توجه کنید تا بتوانید استفاده ی بهتری از زمان داشته باشید:
1- انتخاب روش مناسب با حرکت حریف.
2- درگیر جزئیات نشوید.
3- به موضوعات حرکت به صورت سیستمی نگاه کنید.
4- ایده آل گرا نباشید.
معمولا انجام چند حرکت به صورت هم زمان عملکرد شما را کاهش می دهد. بنابراین بهتر است، هنگام اجرای حرکت، فقط بر یک فعالیت تمرکز کنید و اهداف حرکتی خود را دنبال کنید.
فصل 6
بهبود عملکرد حرکت
فرق ورزشکار معمولی با ورزشکار حرفه ای در این است که ورزشکار معمولی کارهای حرکتی و ارادی انجام می دهد و به دنبال بهبود حرکت نیست. اما ورزشکار حرفه ای مدام به فکر آن است که حرکت کارایی بهتر و بالاتری داشته باشد.
باید مرتبا تمرین های حرکتی خودتان را بررسی کنید. سعی کنید در بهبود عملکرد حرکتی خود بکوشید. همواره رکوردهای قبلی خود را بشکنید و زمان اجرای حرکت ها را کوتاه تر کنید.
فقط به نتایج اهمیت ندهید:
در ورزش فقط نتایج مهم نیستند. گاهی با تلاش و سختکوشی بیشتر در مسابقه ای برنده می شوید. اما هنگام ارزیابی عملکرد حرکت، نتایج مثبت و معیارهای استاندارد مشاده نمی شوند.
بنابراین بهتر است، هنگام اجرای حرکت دیدگاه خاصی را دنبال کنید. خودتان را با اجرای حرکت های اضافه فریب ندهید. فقط سعی کنید نتایج و دستاوردهای خود را بهبود ببخشید.
اگر بخش عمده ی جلسه ی تمرین را با
اتلاف وقت حدر بدهید،
نتیجه ی قابل توجهی کسب نخواهید کرد. نباید فراموش کنید که نحوه ی تمرینات شما
اهمیت دارد، نه فقط نتایج مسابقه.
تمرینات کم ارزش را حذف کنید:
افزایش عملکرد حرکتی، ارتباط نزدیکی با حذف تمرینات کم ارزش دارد. یعنی برای افزایش عملکرد باید برخی از فعالیت ها و تمرین های کم ارزش را کنار بگذارید. اگر این کار را انجام ندهید، برای تمرینات مهم وقت و انرژی کافی نخواهید داشت.
چرا بسیاری از ورزشکاران علاقه دارند تا کارهای کم ارزش را انجام دهند؟
یک دلیل می تواند فرار از انجام تمرین های خیلی سخت و مهمتر باشد. ورزشکار با انجام کارهای کم ارزش توجیه می کند که تمرینات با ارزشی انجام داده است.
دلیل دیگر آنکه ورزشکار، ارتباط خوبی با آن حرکت برقرار کرده است. او نمی داند که تمرین هدفمند با وابستگی احساسی به یک حرکت تفاوت دارد.
بهترین کار ممکن برای افزایش عملکرد حرکت آن است که حرکت ها و فنون متفاوتی را تمرین کنید و خودتان را بر کارهای ارزشمند متمرکز کنید. همچنین فن ها و حرکت هایی وجود دارند که انرژی زیادی مصرف می کنند. بهتر است این حرکت ها را با فاصله ی زمانی (استراحت)، تناوبی انجام دهید.
از چهارچوب های رایج فراتر بروید:
برای افزایش عملکرد حرکت باید معیارها و کلیشه های رایج را کنار بگذارید. شاید اجراهای مدرن از دیدگاه دیگران بسیار نامعقول باشد. اگر اینطور نبود، شیوه های جدید حرکت کشف نمی شدند.
همچنین روش اجرای حرکت ها را زیر سؤال ببرید. اگر می خواهید عملکرد خارق العاده ای داشته باشید، خودتان را به نظرات مربی محدود نکنید. هدف های جدیدی را برای خود انتخاب کنید. سپس سعی کنید به این اهداف دست یابید.
ترکیب فعالیت های حرکتی:
نکته ی بسیار ساده آن است که می توانید برخی از قسمت های چند فن را با یکدیگر پیوند بزید، به شرطی که اجرای زنجیره ای حرکت ها، هدف خاصی را دنبال کند.
به نام خدا
مهارت های رهبری در حرکت
نویسنده: عبدالله یزدانی
سر شناسه : یزدانی، عبدالله، 1353-
عنوان و نام پدید آور : مهارت های رهبری در حرکت/ نویسنده، عبدالله یزدانی.
مشخصات نشر : ورامین: انتشارات دوقلوها، 1394.
مشخصات ظاهری : 50 ص 5/14 * 5/21س م.
شابک : 40000ریال0–38–6432-600–978
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
موضوع : رهبری
موضوع : مهارت های حرکتی
موضوع : مدیریت
موضوع : سازمان
رده بندی کنگره : 1394 9م 4ی/ 7/ 57 HD
رده بندی دیویی : 4092/658
شماره کتابشناسی ملی : 4033631
ناشر: دوقلوها
نویسنده: عبدالله یزدانی
چاپ اول: 1395
شمارگان: 1000
شابک: 0- 38- 6432- 600 - 978
قیمت : 4000 تومان
همه ی حقوق محفوظ است
مقدمه..........................................................................7 رهبری حرکت..............................................................9 مهارت های اولیه ی رهبری.............................................9 تغییر رهبری از پنداره به عمل..........................................10 رهبری مؤثر و حالت های ذهنی........................................11 ایجاد همخوانی..............................................................11 فضای
همخوانی............................................................12 ایجاد همخوانی در یک نظام حرکتی...................................13 در یک سازمان حرکتی...................................................13 سطوح تغییر در یک سازمان حرکتی..................................14 همخوان نبودن سطوح مختلف سازمان
حرکت.......................14 استفاده از سطوح مختلف حرکت........................................14 چاره جویی برای راه یابی به موفقیت...................................15 استفاده از حالت موجود حرکت..........................................16 تعیین سازمان حرکت......................................................16 ایجاد همخوانی در اجزای سازمان
حرکت............................17 آفرینش حرکت..............................................................17 شیوه های فکری در رهبری.............................................17 توجه به شیوهای مختلف حرکت.........................................18 وظیفه ی شیوه های فکری مختلف هدف
های حرکت...............18 مدیریت بر باورها.........................................................19 نقش باورها در نظام های حرکتی......................................19 مدیریت کردن بر باورها و ارزش ها..................................19 فضای تغییر با انگیزه.....................................................20 برای ایجاد تغییر عوامل زیر مؤثرند...................................21 ارزیابی انگیزه برای تغییر...............................................21 تقویت کردن باورها........................................................21 علت های اولیه..............................................................22 یافتن نظام ها و سبب ها به کم نقاط
ربط...............................22 تقویت انگیزه برای اجرای حرکت......................................23 دیدگاه دیگران...............................................................23 اصل قصد مثبت............................................................23 اکنون باید با حرکت چکار کنید؟........................................23 ارتباط مؤثر.................................................................24 مهارت های
ارتباطی......................................................24 مخابره ی حرکت..........................................................24 ابعاد حرکت.................................................................24 ابعاد درونی حرکت........................................................25 موقعیت یابی.................................................................25 پیام های ارسالی در برابر پیام های
دریافتی..........................26 اجزای تشکیل دهنده ی
پیام...............................................26 تفسیر پیام....................................................................26 سطوح پیام ها...............................................................27 اطلاعات پیام ها............................................................27 وسیله ی ارسال پیام.......................................................27 کانال های ارتباط حسی...................................................27 زمینه های مختلف ارتباط.................................................28 توجه به پیام های حرکت..................................................29 همسویی و هدایت...........................................................30 رهبری و ارتباط مؤثر.....................................................31 شناخت شیوه های فکری حریف.........................................31 ارتباط
مؤثر..................................................................32 مهارت های ارتباط مؤثر..................................................32 شیوه های رهبری...........................................................33 رهبری بر اساس موقعیت.................................................34 نگرش های مختلف حرکت...............................................35 ارزشیابی شیوه های رهبری..............................................35 شیوه های رهبری و باورهای مدیریتی.................................35 مهارت های فکری رهبر..................................................35 سطوح تغییر و شیوه های رهبری.......................................35 مبانی مدیریت حرکت......................................................36 مدیریت وظایف حرکت....................................................36 توانایی های مدیریت حرکت..............................................36 توانایی های خاص..........................................................36 طراحی سازمان حرکتی...................................................38 ترسیم نمودار حرکت.......................................................40 حیطه ی نظارت.............................................................40 حیطه ی نظارت بر حرکت...............................................40 روش های پیش بینی.......................................................40 ضریب همبستگی...........................................................41 تجزیه و تحلیل جدول زمانی.............................................41 انتخاب تکنیک مناسب.....................................................42 تجزیه و تحلیل حرکت.....................................................42 مطالعه ی حرکت...........................................................42 حرکت سنجی...............................................................42 اهداف حرکت سنجی......................................................43 اصول کاربرد دست ها....................................................43 نوع عملیات دست ها......................................................44 زمان سنجی.................................................................44 اهداف زمان سنجی........................................................44 روش های زمان سنجی...................................................45 چند روش عمده ی زمان سنجی.........................................46 اجرای عملیات ضروری و غیر ضروری............................46 ابتدا و انتهای مشخص.....................................................46 مدت زمان اجرا............................................................46 روش قضاوتی..............................................................46 روش آماری.................................................................46 تعیین ضریب عملکرد.....................................................47 روش تعیین مهارت........................................................47 روش عینی..................................................................47 اضافات مجاز...............................................................47 تکنیک توالی عملیات......................................................48 کنترل کیفیت حرکت.......................................................48 تعریف کنترل کیفیت.......................................................48 نمودار رابطه ی بین فعالیت..............................................48 نسبت بین حرکت ها........................................................48 فضای موجود................................................................49 تغییرات و تعدیل حرکت...................................................49 ارزیابی طرح ها............................................................49 تجزیه و تحلیل عوامل......................................................49 روش مقایسه ای.............................................................50 تعیین زمان فعالیت..........................................................50 زمان بی اثر.................................................................50 مسیرهای بحرانی...........................................................50 برآورد احتمالات............................................................50
اما رهبری حرکت چیست؟...............................................9
خطی مشی ارتباط..........................................................28
توجه به ذهنیت ها..........................................................28
فهم مؤثر حرکت............................................................32
مقدمه
ورزشکاران، آگاهانه و ناآگاهانه با
تغییر حرکت وتغییر شرایط و
به دست آوردن تغییرات مطلوب و پاسخ های مطلوب به موفقیت
می رسند. اگر به مفهومی رسیدن به اهداف و موفقیت ها از طریق نفوذ در حرکت حریف
حاصل می شود. بنابراین چگونگی رفتار و نفوذ در حرکت حریف اهمیت خاصی دارد.
در این کتاب و در این مقدمه رهبر ی به مفهوم وسیع و متنوع آن مطرح است. اهمیت این کتاب درباره ی کشف الگوی رهبری حرکت است. از جمله موضوع هایی که مورد بررسی قرار می گیرند عبارتند از:
1- استفاده از پنداره و هدف های سازمانی
2- تحقق برنامه ی حرکتی مؤثر
3- توجه به شیوه های فکری مختلف
4- درک باورها و نظام های حرکتی
5- بالا بردن اثربخشی حرکت در ارتباطات و مدیریت حرکت
6- فراهم آوردن بازخوردهای مفید
7- بررسی شرایط نظام دار (سیستماتیک)
اما مهترین جنبه ی توسعه ی مهارت های رهبری از قوه به فعل درآوردن است.
رهبری حرکت:
از جمله مهمترین مهارت های مورد نیاز در دنیای حرکت، مهارت های رهبری است و این مطلبی است که برای تطبیق حرکت خود با حرکت حریف در نظر گرفته می شود. وقتی تلاش می کنید سرنوشت حرکت خود را به دست بگیرید، ضرورت رهبری مؤثر و توانمند بیش از پیش مسلم است. رهبری مؤثر از جمله مهمترین عواملی است که موفقیت و بقای حرکت را رقم می زند.
اما رهبری حرکت چیست؟ آیا می توان قابلیت های رهبری را کسب کرد؟
هدف این کتاب، فراهم آوردن الگوها، اصول و مهارت هایی است که ورزشکار را در کار رهبری یاری می دهد. در واقع می آموزد که چگونه می توان رهبری مؤثر و موفق بود. رهبری کردن نتیجه ی استفاده از نقش و توانایی نفوذ بر حرکت حریف به منظور دستیابی به یک هدف تعریف شده است. این کار مستلزم برقراری ارتباط، تبادل و ایجاد رابطه در محدوده ی حرکت حریف در یک شبکه ی حرکتی با یک نظام حرکتی فراهم می شود. به طورخلاصه رهبری مؤثر موارد زیر را در بر می گیرد:
1- در نظر گرفتن حرکت حریف
2- توجه به تعادل روابط و وظایف حرکت برای تحقق هدف های سازمانی در محدوده ی یک نظام حرکتی
3- توجه به وظایف و طرح های حرکتی به کمک برنامه ریزی مؤثر.
مهارت های اولیه ی رهبری:
مهارت های رهبری با رفتار حرکتی ورزشکار در یک موقعیت خاص ارتباط دارد. این مهارت ها به ورزشکار این امکان را می دهد که مناسب ترین طرز تلقی و نگرش را در هر موقعیت انتخاب و طراحی کند. می توان گفت که مهارت های ورزشکار فرایندهایی هستند که به کمک آن حرکت خودش را حمایت می کند.
مهارت های ارتباطی با توانایی درک کردن، انگیزه دادن و ارتباط برقرار ساختن با حرکت حریف سروکار دارد. این مفهوم آن است که بتوان به دنیای حرکت حریف وارد شوید و با آن ارتباط مؤثر برقرار سازید و بعد آنها را در راستای تحقق اهداف خود به حرکت در آورید. از آنجایی که ورزشکار با نفوذ در حرکت حریف به پنداره های خود می رسد و مأموریتش را انجام می دهد. این مهارت های ارتباطی از جمله مهمترین جنبه های رهبری به حساب می آیند.
مهارت های تفکر استراتژیک برای تعیین هدف های ویژه و راه رسیدن به آنها ضرورت دارند. تفکر استراتژیک شامل توانایی شناسایی حالت مطلوب، ارزیابی شرایط موجود و تعیین راه و روش برای رسیدن به یک حالت مطلوب است. از جمله عناصر مهم تفکر استراتژیک مؤثر این است که مشخص کنید چه حرکتی و چه اقدامی به بهترین شکل ممکن اجرا شود.
مهارت های تفکر نظامدار را برای
شناسایی و درک فضای مسأله
می باشد. تفکر نظام دار اساس حل مؤثر مسأله و توانایی ایجاد حالتی مطمئن است.
توانایی اندیشیدن نظام مند به شکلی عملی. احتمالا بارزترین نشانه ی درایت رهبر
است.
تغییر رهبری از پنداره به عمل:
فرایند تغییر به نحو چشمگیری تحت تأثیر باورها و ارزش های ورزشکار است. یعنی آنچه قرار است در مکان و زمان معین اتفاق بیفتد. اینجاست که موضوع چرایی مسأله یا نتیجه ی حرکت اهمیت دارد. رهبری روی چگونه اندیشیدن ورزشکار و اینکه در چه شرایطی چه حرکتی تأثیرگذار است.
در فرایند موضوع (چه حرکتی) و (چگونه) قرار است درگیر شود؟ کدام باورها، ارزش ها، توانمندی ها با نقش های مختلف در ارتباط هستند. البته می توانید رفتار حرکتی را با توجه به شرایط تغییر دهید. در سطح باورها و ارزش ها می توانید استراتژی برنامه یا شیوه ی حرکتی را تشویق یا تقبیح کنید.
سطوح رهبری با عوامل زیر در ارتباط است:
1- فرم حرکت: فرصت ها و یا موانعی که ورزشکار باید به آن واکنش نشان دهد.
2- رفتار حرکت: کنش ها یا واکنش های ویژه ی حرکت هستند که ورزشکار از خود بروز می دهد.
3- توانمندی ها: به کمک برنامه ی حرکتی و نقشه های ذهنی و استراتژی به ورزشکار جهت می دهد. توانمندی ها با چگونگی رهبری سروکار دارد.
4- باورها و ارزش ها: به کمک باورها و ارزش ها روی اجرای وظایف اثر بگذارید.
5- هویت: نقش مأموریت و یا برداشت ورزشکار مشخص می شود.
6- پنداره: به بدن، احساسات و عواطف مربوط خود توجه کنید.
7- ایجاد تصویری از پنداره: هنگامیکه راه رسیدن پنداره را به عمل مشخص می کنید.
رهبری مؤثر و حالت های ذهنی:
تحقق بخشیدن به پنداره ها تنها تا حدودی ناشی از برنامه ها و استراتژی ها می باشد. بخش قابل ملاحظه ای از آنچه در خلال فرایند رهبری اتفاق می افتد، حالت ناخودآگاه دارد. بسیاری از اقدامات کلیدی برای باز کردن راهی برای پنداره و انجام دادن وظایف رهبری اغلب خارج از آگاهی ورزشکار شکل می گیرد و حالت الهام دارد.
توانایی رهبری هم تابع حالت شخصی و
هم تابع فرایندهای ذهنی هشیار است. مثلا ورزشکارانی که برای مسابقه آماده می شوند
باید حالت های ذهنی خود را به همان اندازه ی شرایط جسمانی خود آماده کنند.
به همین شکل رهبری مؤثر تحت تأثیر حالت درونی شخص قرار
می گیرد.
می توان گفت ابزار رهبری با حالات درونی و ذهنی شما ارتباط دارند. بنابراین یکی از مهمترین مهارت های رهبری توانایی اداره کردن حالات ذهنی خود است. بدین لحاظ باید حالات ذهنی را انتخاب و حفظ کنید که به اجرای رهبری مؤثر کمک می کند.
ایجاد همخوانی:
یکی از مهمترین جنبه های رهبری مؤثر ایجاد همخوانی میان (فرستنده) و (گیرنده) پیام است. به عبارت دیگر، رهبر خوب کسی است که اعمالش با توانمندی ها، باورها و ارزش ها و با احساس هویت حرکت حریف همخوانی داشته باشد. احساس هویت و نقش ورزشکار فرایند پویایی است که با عوامل مختلف ارتباط دارد. از جمله ی آنها:
1- احساس و برداشت ورزشکار از مأموریت حرکتی خود
2- برداشت یا پنداره ی حریف از نظام وسیع حرکتی
3- نقش هر دو ورزشکار در ارتباط با سازمان حرکت
مفهوم سطوح مختلف رهبری، ابعاد مختلف حالات حرکت می باشد. هر یک از این سطوح در ارتباط با ذهن و جسم ما به تعهد و پایبندی بیشتری نیاز پیدا می کند.
فرایندی که در ادامه ی مطلب می
خوانید راهی برای دستیابی نظام مند و پیوند دادن تجارب و فرایندهای عصبی مرتبط با
هر یک از این سطوح مختلف فراهم می سازد. با ترکیب کردن فرایندهای ذهنی و فیزیکی با
سطوح مختلف رهبری و تغییر، ورزشکار می تواند میان این سطوح مختلف روابط ویژه ای را
بدست آورد. این فرایند برای فعال کردن و مرتبط ساختن مراحل مختلف حرکت با ریتمی
موزن
می باشد.
فضای همخوانی:
1- در فضای حرکت قرار بگیرید و از خود بپرسید، کی و کجا چه حرکتی، چه نقشی ایفا می کند.
2- به فضای رفتاری حرکت حریف وارد شوید. هنگامیکه در آن و مکان قرار گرفتید، چه کاری باید انجام دهید.
3- به توانمندی های حرکت بیندیشید و به این سؤال جواب دهید: چگونه باید از ذهنم برای درک حرکت حریف استفاده کنم.
4- به فضای باورهای حریف وارد شوید از خود بپرسید: چرا حریف می خواهد از این توانمندی خاص استفاده کند؟ وقتی درگیر حرکت حریف هستید، از خود بپرسید چه ارزش هایی برای من مهم هستند؟
5- به فضای هویت بروید و به این پرسش پاسخ دهید. چه نمادی برای مأموریت حرکت وجود دارد؟
6- تجربه به خود و هویت حرکت را به فضای باور بیاورید. از خود بپرسید، چگونه به حرکت خود خدمت کنم؟
ایجاد همخوانی در یک نظام حرکتی:
گسترش دامنه ی عملیات حرکت نیاز به مفاهیم جدیدی در اجرای حرکت ایفا می کند. یک نظام حرکتی در صورتی مؤثر است که عناصر تشکیل دهنده اش در تعادل باشند. برای اینکه ورزشکاران بتوانند به طرزی همخوان، فرض ها، ارزش ها و زمنیه های مختلف حرکت را هماهنگ کنند، باید به این عناصر توجه داشته باشند.
داشتن هماهنگی و همخوانی یکی از لازمه های مهم برنامه ریزی، حل مسأله و رهبری کردن مؤثر است.
در یک سازمان حرکتی:
1- روابط میان اعضای حرکت به انجام کار کمک می کند.
2- درباره سطوح موقعیت ها و چهارچوب های زمانی مرتبط با فضای مسأله و فضای راه حل وحدت نظر وجود دارد.
3- سطوح منطقی مرتبط با حرکت و وظیفه هماهنگ و همخوان هستند.
4- درباره ی نتایج کار و عملکرد حرکت، هماهنگی وجود دارد.
5- در یک نظام مبتنی بر سلسله
مراتب، وظایف به راحتی تفویض
می شوند.
6- در نظام های حرکتی متقارن ورزشکار می تواند به راحتی با حرکت حریف مذاکره و تبادل نظر کند و درباره ی چگونگی اجرای حرکت ها به توافق هایی برسد.
7- اقدامات ورزشکار با مأموریت مرتبط با نقش آن همخوانی دارد. ورزشکار برای اینکه بتواند رهبری حرکت را به طور مؤثر انجام دهد، باید رابطه ی میان سطوح مختلف را درک کند و فعالیت خود را به طرز متناسب با نیروی تحرک حریف (حرکت ها) هماهنگ نماید. به عبارت دیگر هدف ها و اقدامات در سطح شخصی باید از اهداف عملکرد حریف و خط مشی مرتبط با آن الهام بگیرد. یعنی باید به سهم خود با مأموریت حرکت حریف همخوانی داشته باشد.
سطوح تغییر در یک سازمان حرکتی:
هر نظام حرکتی یک زیر نظام در درون نظام دیگری است که خود این یکی نیز یک زیر نظام در درون نظام دیگری است. اینگونه رابطه میان نظام ها و زیر نظام ها، تولید سلسله مراتب می کند.
هر سطح از فرایند حرکت، بخش وسیع
تری از نظام حرکتی را متأثر می کند. عملکرد
ورزشکار می تواند تحت تأثیر سطوح مختلف قرار بگیرد. هر سطحی که با سایر
سطوح هماهنگ و همخوان نباشد
می تواند مشکلاتی بر سر تحقق هدف ها، پنداره یا مأموریت سازمان حرکت ایجاد کند.
همخوان نبودن سطوح مختلف سازمان حرکت:
هنگامیکه در یک سازمان حرکتی تغییری ایجاد می کنید با واکنش های متفاوتی روبرو می شوید. به عبارت دیگر حرکت را طوری بسط و گسترش دهید که با هدفتان همخوانی بیشتری داشته باشد.
استفاده از سطوح مختلف حرکت:
راهی برای حصول اطمینان از هماهنگی میان همه ی سطوح مختلف و نیز اجتناب از تداخل هایی که در نتیجه ی تغییرات حرکت می تواند بروز کند. استفاده از نوآوری اتفاقی بسیار جالب است. بدین منظور لازم است که روابط سطوح مختلف به عنوان شبکه ای از فرایندها که روی یکدیگر تأثیر می گذارند در نظر گرفته شود.
یکی از کاربردهای استراتژیک این است که مأموریت گروه حرکت در یک حیطه ی خاص از مسیر بخصوصی در شبکه تبعیت می کند. به عبارت دیگر با توجه به مأموریت و عوامل محیطی بخش هایی از شبکه ی حرکت زیر فشار قرار می گیرد. بنابراین برای حمایت یا تقویت تعهد نسبت به بهره وری حرکت باید احتمالا به تغییرات توجه شود.
به منظور دستیابی به حالت مطلوب در ارتباط با مأموریت حرکت، ممکن است لازم است با توجه به شرایط موجود به مسیرهای چند وجهی و نقاط فشار توجه کنید.
مورد استفاده ی دیگر الگوی شبکه ای این است که ارزش مورد نظر در محیط های متفاوت حرکت به توانمندی ها و اقدامات به خصوصی نیاز دارد.
از آن گذشته، حرکت های تحت فشار، تنش های متفاوتی ایجاد می کند. این نقاط مختلف تنش و فشار ممکن است ایجاب کند که ارزش ها، توانمندی ها و یا اقدامات به خصوصی تقویت شوند تا موفقیت تضمین شود.
تدوین خط مشی مؤثر و راه یابی مستلزم آن است که تأثیر متقابل و همخوانی عناصر مختلف در شبکه ی درختی مد نظر قرار بگیرد.
چاره جویی برای راه یابی به موفقیت:
تدوین خط مشی حرکت با تعریف شرایط
مطلوب آغاز می شود. در مرحله ی بعد شرایط موجود با شرایط مطلوب مقایسه می شوند تا
روش و راه مناسب برای حرکت از شرایط موجود به شرایط مطلوب کشف شود. مرحله ی بعدی در
تدوین یک خط مشی، شناسایی خلاء ها و
حلقه های ارتباطی گم شده میان مراحل مختلف راه به سوی هدف است و سرانجام در مرحله
ی بعد باید ورزشکار برای عبور از شرایط موجود به حالت مطلوب تلاش کند. بنابراین،
چهارچوب راه یابی از سه بخش اصلی تشکیل می شود:
1- تعریف حالت یا شرایط مطلوب و ارزیابی حالت موجود به منظور مشخص نمودن خلئی که باید کشف شود.
2- ارزیابی زمینه ها، نیازها و مواردی که در طول حرکت باید مورد توجه قرار گیرد.
3- تعیین خط مشی سازمان حرکت و کشف ساختاری که حرکت در طول اجرا به منظور تحقق حالت مطلوب مورد حمایت قرار می دهد.
برای دستیابی به خط مشی مؤثر (شرایط مطلوب) و (شرایط موجود) باید با توجه به سطوح فرایندهای مهم و اصلی مورد ارزیابی قرار بگیرد. برای تعیین راه و روش جهت رسیدن به هدف های مورد نظر به این پرسش ها پاسخ دهید:
1- پنداره ی ورزشکار کدام است؟
2- هویت یا مأموریت اصلی شما چیست؟
3- چه عواملی را برای تحقق حرکت خود در نظر می گیرید؟
4- برای تحقق مأموریت خود چه توانمندی هایی مورد نیاز است؟
5- چه فعالیت هایی، هدف شما را تحقق می بخشد؟
6- عملیات شما در کدام مرحله قرار دارد؟
استفاده از حالت موجود حرکت:
1- شرایط جاری حرکت (هویت) کدام است؟
2- در چه قسمتی باید حرکت شما تعدیل شود؟
3- ارزش های فعلی حرکت کدام است؟
4- چه ارزش هایی باید تقویت یا اضافه شوند؟
5- چه ارزش هایی باید در اولویت قرار بگیرند؟
6- توانمندی های موجود حرکت کدام است؟
7- چه توانمندی هایی وجود ندارند و یا باید ایجاد شوند؟
8- فعالیت های جاری حرکت کدام اند؟
9- چه اقدامات یا رفتارهایی باید انجام شوند؟
10- در حال حاضر در چه قسمتی از حرکت فعالیت می کنید؟
11- در چه قسمت هایی باید بر میزان فعالیت خود بیفزایید؟
12- چه نوآوری های جدیدی باید ایجاد کنید؟
تعیین سازمان حرکت:
تکمیل کردن حالت موجود به حالت
مطلوب باید به یافتن راهی برای رسیدن به اجرای موفق بینجامد. پس از شناسایی راه
رسیدن به هدف، ترمیم همخوانی و تعارضی است که در سازمان حرکت پدیدار
می شود. یعنی اعمال حرکتی که برای رسیدن به هدف در نظر گرفته می شود، باید از فرصت
های موجود حداکثر بهره برداری را بنمایید. پاسخ دادن به حرکت های حریف باید چگونه
باشد؟ من در کجای حرکت قرار دارم؟ حرکت من توسط حریف چگونه ارزیابی و داوری می
شود؟ چه انتظاری از حرکت من می رود؟ چرا باید این حرکت را انجام دهم؟
در مرحله ی نخست ارزش ها و هنجارها به گونه ای توسط حریف تحمیل می شوند. مطمئنا از روابط متقابل میان حرکت های موجود در یک سازمان حرکتی یک نظام حرکتی منحصر به فرد ایجاد می شود. در نهایت از رابطه ی آن سازمان حرکت یک نظام حرکتی وسیع تر حاصل می شود.
ایجاد همخوانی در اجزای سازمان حرکت:
راه رسیدن به موفقیت، ایجاد همخوانی در اجزای سازمان حرکت است. ایجاد همخوانی میان اجزای حرکت مستلزم شناسایی و مشخص کردن کارکردهای ویژه ی اعضای مختلف نظام حرکتی است که به ویژه باید همپوشی در ارتباط با ارزش ها، هویت، مأموریت و پنداره اشاره کرد. ایجاد همخوانی در اجزای حرکت، موارد زیر را در بر می گیرد:
1- شناسایی طرح حرکت با هدف
2- مشخص نمودن رفتار حرکت.
3- شناسایی توانمندی های مورد نیاز برای به وجود آوردن آن رفتار حرکتی.
4- ایجاد باورها و ارزش های لازم برای حمایت از آن توانمندی ها.
5- شناسایی هویت و نقش حرکت.
6- شناسایی پنداره و مأموریت حرکت.
7- اطمینان از اینکه سطوح مختلف حرکت در ارتباط با یکدیگرند و از هم حمایت می کنند.
آفرینش حرکت:
پس از مشخص نمودن راه تحقق پنداره و پس از آنکه ساختار حرکت تعریف و تعیین شدند، رهبری طرز حرکت را به حالت مطلوب مشخص می کند. به نظر می رسد استفاده از تقریب های متوالی برای تحقق پنداره، حرکت را خلق می کند. هنگام اجرای حرکت به حالت بدنتان دقت کنید.
شیوه های فکری در رهبری:
رهبری مؤثر مستلزم تسلط بر روش
هایی است تا نقطه نظرها و
شیوه های فکری مختلف را در کنار هم قرار دهد. هدف، شناسایی و بهره برداری از
امکانات و شیوه های فکری متفاوت است تا به برقراری ارتباط مؤثر کمک کند. یک برنامه
یک فرایند یا نقشه ای که اقدامات حرکت را برای رسیدن به نتیجه هدایت می کند، اجرای
حرکت با تقسیم بندی، مقایسه، ارزیابی و طبقه بندی اطلاعات فعالیت را هدایت می کند.
به طور خلاصه در زمینه ی رهبری می توان به موارد زیر استفاده کرد:
الف- بررسی فضای ادراکی در ارتباط با یک هدف خاص
ب- کمک به بسط و گسترش حرکت
پ- کمک به ورزشکار برای درک تفاوت ها در شیوه های فکری
توجه به شیوهای مختلف حرکت:
مدیریت مؤثر حرکت به دیدگاه و نقطه نظرهای مختلف حرکت توجه می کند. بنابراین وظیفه ی رهبری عبارت است از:
1- حل مسأله
2- هدف گذاری
3- تحقق هدف ها
به طور کلی تحقق هدف ها و حل مسائل فرایندهایی هستند که با هم ارتباط دارند و لازم است میان آنها تعادلی ایجاد شود.
در کار مدیریت حرکت توجه به تعادل
بسیار مهم است. یک مرحله
از برنامه ی حرکت یا یک شیوه ی فکری نباید به زیان مراحل و ذهنیت های دیگر باشد.
برای حل مسأله و بررسی یک نقطه نظر جدید به طرز فکرهای متفاوتی نیاز دارید.
وظیفه ی شیوه های فکری مختلف هدف های حرکت:
1- خیال پردازی: گسترش فضای ادراکی در ارتباط با پنداره ی حرکت.
2- واقع بینی: اقدامات لازم برای تحقق پنداره را مشخص کنید.
3- منتقد: ارزیابی جنبه های مثبت و منفی در ارتباط با رسیدن به هدف.
در اجرای ذهنیت های مختلف و نقطه نظرهای هر ورزشکار می تواند مکمل یکدیگر یا در تعارض با هم باشند. اندیشه های مختلف می توانند سازنده یا مخرب باشند. نکته ی مهم در رهبری این است که چگونه تعادل لازم را میان اجرا و افراد مختلف درگیر برقرار سازیم.
بنابراین یکی از مهارت های ارتباطی حائز اهمیت برای هر رهبر شناسایی انگاره های مهم فکری و واکنش نشان دادن متناسب به آنهاست.
راهی برای آگاهی از نقطه نظرهای
ورزشکار به حالت بدن،
حالت های تأکید و پیدا کردن سرنخ های مهم می باشد.
مدیریت بر باورها:
نقش باورها در نظام های حرکتی:
باورها و ارزش ها اساس و ریشه ی
انگیزه به شمار می آیند و مشخص می کنند کدام خط مشی و چه اقدامی باید تقویت شود.
باورها و
ارزش ها نشان می دهند که ورزشکار برای روبرو شدن با موقعیت از کدام برنامه ذهنی
استفاده کند و چه اقدامی دراین زمنیه انجام دهد.
زمینه ی تجربه ورزشکار مانند کلماتی است که بدون نقطه و علامت گذاری پشت سر هم نوشته می شوند. بدون این نقطه گذاری کلمات معنا و مفهوم پیدا نمی کنند.
در مسیر حرکت باورها و ارزش ها نقش
بسیار مهمی ایفا می کنند. باورها و ارزش ها، چگونگی تفسیر شدن و معنا پیدا کردن
حوادث وارتباط های حرکت را مشخص می کنند. باورها و ارزش های مشترک انسجام بیشتری
در پی دارند. باورها و ارزش ها مشخص
کننده ی شرایط شناختی حرکت هستند. باورها و ارزش ها می توانند تغییر را تسهیل کنند
یا بر سر راه رسیدن به آن موانعی ایجاد کنند. در یک نظام عملکردی باورها و ارزش ها
با هویت حرکت همخوانی دارند. اما در یک نظام بد عملکردی باورها با نظام حرکتی سر
ناسازگاری دارند.
مدیریت کردن بر باورها و ارزش ها:
وقتی حرکت تغییر می کند و متکامل می شود. ورزشکاران باید تغییرات ایجاد شده را روی نظام های حرکتی بررسی کنند. بدین منظور به مهارت ها و دانش جدیدی در زمینه ی ارتباطات و مدیریت باورها و ارزش ها احتیاج دارند.
در ارتباط با هر باور به مهارت رهبری ویژه ای نیاز است. به طور کلی مهارت های رهبری برای مدیریت بر باورها و ارزش ها حول دو جنبه از فرایند روبرو شدن با موقعیت های تغییر و گذر از یک موقعیت به موقعیت دیگر دور می زند.
فضای تغییر با انگیزه:
رهبری در سازمان حرکت بیش از هر زمان در شرایط تغییر لزوم پیدا می کند. مهارت های رهبری مؤثر برای تشویق و تحریک تغییر و روبرو شدن با نتایج واقعی است. فرایند تغییر مستلزم آن است که ورزشکار رفتار حرکتی خود را برای رسیدن به هدف تغییر دهد. مطلب مهم در ارتباط با تغییر این است که ورزشکاران بخواهند:
الف- به نتایج متفاوتی برسند
ب- از توانایی لازم برای رسیدن به هدف های جدید برخوردار باشند.
پ- فرصتی بیابند از توانمندی های خود برای دستیابی به نتایج جدید استفاده کنند.
انگیزه تحت تأثیر ارزش ها و انتظارات در ارتباط با این سه مورد شکل می گیرد:
1- مطلوب بودن نتیجه: میزان علاقه ی ورزشکار به نتیجه ای که قرار است به دست آید.
2- انتظار ارتباط عمل با نتیجه: میزان انتظار ورزشکار در این زمینه که رفتار جدید تا چه اندازه به هدف مطلوب نزدیک شده است.
3- برداشت از توانمندی خود: میزان اطمینان ورزشکار به توانمندی و کارایی خود به طریقی که به تحقق هدف منجر شود.
باورها و انتظارهای مربوط به مطلوب بودن نتیجه و اقداماتی که برای رسیدن به نتیجه ی مطلوب لازم است و نیز توانمندی های خود ورزشکار نقش مهمی در انگیزه ی موفقیت ایفا می کند. به عبارت دیگر اگر ورزشکار مطمئن نباشد یا نخواهد حرکتی را که لازم است انجام دهد تغییر نمی کند.
باورها و انتظارهای ورزشکار نسبت
به نتایج و توانمندی های خود نقش مهمی در فرایند تغییر سازمان حرکت دارد. باورها و
برداشت های آنها روی میزان تلاش و مداومت آنها برای تحقق پنداره اثر می گذارد.
از سوی دیگر رسیدن به هدف مورد نظر
از طریق عملکرد مؤثر در موقعیت های هماورد جویانه (رقابتی) می تواند به اعتماد و
اطمینان ورزشکار به توانمندی های موجودش بیفزاید. زیرا اغلب ورزشکاران با آنکه از
مهارت کافی برخوردارند در نهایت در حد خود ظاهر
نمی شوند.
برای ایجاد تغییر عوامل زیر مؤثرند:
1- مطلوب بودن نتیجه یا هدف.
2- اطمینان از اینکه اقدامات مورد نظر به نتیجه ی دلخواه منتهی شود.
3- ارزیابی متناسب بودن و دشواری حرکت.
4- این باور که ورزشکار با اجرای حرکت خود می تواند به هدف مطلوب برسد.
5- احساس مسئولیت و توانمندی در قبال رسیدن به هدف.
ارزیابی انگیزه برای تغییر:
علاوه بر مهارت ها اقدام ها، باورها و فرضیه ها، ورزشکار باید اعتماد به نفس داشته باشد. از یک سو اگر اقدام های شما با حرکت حریف در تضاد باشد، ایجاد هماهنگی و همخوانی الزامی است.
برای تعیین انگیزه ورزشکار، ارزیابی پنج باور مهم سهم اساسی دارد:
1- مطلوب بودن نتیجه
2- اطمینان از اینکه اقدام های
مورد نظر نتیجه ی دلخواه را تولید
می کند
3- ارزیابی متناسب بودن اجرا، مناسب با شرایط حرکت
4- این باور که ورزشکار خود را توانا به اجرای حرکت تلقی کند
5- احساس داشتن توانایی برای رسیدن به هدف مطلوب
تقویت کردن باورها:
باورها تأثیری تعیین کننده روی ادراک و پنداره های حرکتی دارند. برای تحقق یک پنداره باید از شدنی بودن آن مطمئن شوید. توجه داشته باشید اگر می دانستید آینده ی حرکت چگونه شکل می گیرد، به رهبری نیازی نداشتید.
برای تقویت باور خود نسبت به یک پنداره و یا برای تأثیر گذاری بر باورهای حریف باید دلایلی داشته باشید. هر چه برای اجرای حرکتی دلایل بیشتری داشته باشید، احتمال موفقیت آن افزایش می یابد.
یکی از مهارت های خط مشی رهبری،
توانایی مشخص کردن دلایل باور و شناسایی مأموریت ویژه است. برای این کار باید پاسخ
هایی برای بسیاری از سؤال های مهم پیدا کنید. از جمله این سؤال ها
می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- چرا مطلوب است؟
2- چرا امکان پذیر است؟
3- چرا از توانمندی لازم برخوردار است؟
اکنون پاسخ دادن به اینگونه سؤال ها مستلزم یافتن چراهای مباحث مختلف است. به عبارت دیگر باید بدانید:
1- به چه علت مطلوب است؟
2- به چه علت شدنی است؟
علت های اولیه:
به طول کلی چهار علت اصلی را می توان شناسایی کرد:
1- علت های کارآمد: خصوصیات اصلی حرکت را فراهم می کند.
2- علت های پیشین: اعمال و تصمیمات مربوط به گذشته (تجربه ی قبلی) که به یک حالت مطلوب منتهی می شود.
3- علت های نهایی: حالت هایی که با توجه به
اقدامات فعلی شکل
می گیرند و به اقدام های فعلی معنا و هدف می دهند.
بررسی علت های نهایی یک مسأله یا نتیجه مستلزم در نظر گرفتن هدف ها و نتایج مطلوب است که افکار و اعمال درگیر نتیجه ی یک حرکت را فراهم می کند.
یافتن نظام ها و سبب ها به کم نقاط ربط:
به کمک نظام های ارتباطی، نقطه نظرها را با یکدیگر ارتباط دهید، می توان از نقاط ربط برای بررسی علت های مختلف مرتبط با یک نظام حرکتی خاص استفاده کرد. می توان مسأله یا هدف بخصوصی را در نظر گرفت.
تقویت انگیزه برای اجرای حرکت:
انگیزه را می توان بر اساس
فرایندهای مشابه تقویت نمود. همچنین
می توان باور خاصی را انتخاب درک و در پی تقویت آن برآمد.
دیدگاه دیگران:
کار دیگری که می توانید بکنید این است که هنگام بررسی حرکت، شرایط را از دیدگاه دیگران بنگرید. اینگونه فضای ادراکی جدیدی گشوده می شود و موانع بر سر راه خلاقیت از میان برداشته می شود. یعنی باید در فضای ادراکی دیگری قرار بگیرید.
اصل قصد مثبت:
هر اجرا با قصد مثبتی در ارتباط است. هنگام اجرای حرکت، مقاصد محدود کننده هدف یا قصد مثبتی را پی می گیرند باید توجه داشت، گاهی برداشت ما از حرکت با برداشت حریف تفاوتی وجود دارد. ما به کمک اطلاعاتی که از حواس خود دریافت می کنیم با حرکت ارتباط برقرار می کنیم. این کار با توجه به اطلاعاتی است که از قبل بدست آورده ایم. با این حساب ما نه به حقیقت، بلکه به برداشتی که از این حقیقت داریم واکنش نشان می دهیم.
اگر اینگونه به موضوع حرکت نگاه کنیم، چیزی به جز یک برداشت از حرکت وجود دارد. این برداشت مبتنی بر نقشه های ذهنی است که آن را شکل داده ایم. بعلاوه الگوی ما از حرکت به رفتار و تجاربمان معنا می دهد.
بنابراین، هر ورزشکار با توجه به اطلاعات دریافتی و منابع موجود، بهترین انتخاب های ممکنه را درنظر می گیرد. در ضمن مهم است که به مقاومت های حرکت هم توجه کنید و به رفتارهای مقاصد حرکت تفاوت بگذارید. به طور خلاصه، با رعایت اصل قصد مثبت به هنگام برخورد با تغییرات حرکت، توصیه های زیر را جدی بگیرید:
1- دقت کنید، رفتار مورد نظر از کیفیت مثبت برخوردار باشند.
2- جنبه های منفی حرکت را شناسایی کنید.
3- قصد منفی حریف را شناسایی کنید.
4- راه حل هایی برای تحقق قصد مثبت ارائه دهید.
اکنون باید با حرکت چکار کنید؟
1- تغییر دادن مسأله یا هدف
2- تغییر دادن سطح توجه
3- شناسایی فرضیه های محدود کننده
4- تقسیم هدف کلی به هدف های ساده تر
ارتباط مؤثر:
پس از شناسایی حرکت و پس از آنکه
روش برای تحقق اهداف حرکت در نظر گرفتید و برنامه ای برای اجرای آن انتخاب کردید،
باید مسیر تحقق هدف را بپیمایید. این کار مستلزم استفاده از مهارت های ارتباطی است
که در محدوده ی نظام حرکتی مسئولیت اجرای آنها را
بر عهده دارد. در اینجا شناخت هدف و رسیدن به آن اهمیت دارد. رهبر به کمک این
مهارت ها زمینه را به شکلی فراهم می آورد تا بتواند در شرایط متفاوت، درست عمل
کند.
مهارت های ارتباطی مستلزم توجه به شرایط زیر است:
1- درک تجربه های ذهنی حریف
2- شناخت مبانی حرکت به منظور درک انگاره های ذهنی حریف و طرز فکر آنها.
3- آمادگی مجموعه مهارت ها و شیوه هایی که روی انگاره های حریف و فکر او اثر بگذارد.
مهارت های ارتباطی و توانایی ایجاد روابط مناسب به رهبر امکان می دهد با برقراری ارتباط مؤثر و ایجاد تفاهم بیشتر میان اجزای مختلف حرکت به انجام وظایف آنها کمک کند. این پیامدها بستگی به آن دارند که رهبر چگونه از پیام های حرکتی برای ایجاد تفاهم بیشتر و کمک به اجراهای موفق استفاده می کند.
مخابره ی حرکت:
ارتباط مستلزم ارسال پیام به حریف می باشد. ارتباط در ساده ترین شکل خود مستلزم وجود دو نفر است، یک فرستنده ی پیام و دیگری گیرنده ی آن، این پیام می تواند به اشکال مختلف میان این دو شخص ارسال شود. همچنین تبادل حرکت میان این دو شخص می تواند با استفاده از حالت های بدن و نمودار حرکتی ایجاد شود.
ابعاد حرکت:
در اینجا توجه به ابعاد سه بعدی مطرح می شود.
در زمینه ی ارتباط یک حرکت با حرکت دیگر می تواند به روش های گوناگونی گسترش پیدا کند. این شرایط روی انواع پیام هایی که ارسال و دریافت می شود و روی طرز فهم پیام اثر می گذارد. در هر یک از این موارد نوع پیام و طرز مخابره آن با هم تفاوت می کند.
برای رهبر توجه به بعد فیزیکی
ارتباط به منظور انتخاب طرز
مخابره ی پیام اهمیت دارد. در حالی که یک رهبر مؤثر گاه انتخاب می کند که به
ترکیبات وسیع تری نظر داشته باشد.
ابعاد درونی حرکت:
ابعاد درونی حرکت به شدن روی ارتباط اثر می گذارد. حالت های درونی پیام روی جریان ارتباط اثر می گدارد. حالت های درونی هر حرکت تابع نگرش و طرز فکر مجری آن است.
نگرش ها ممکن است موقتی باشند و در جریان یک تبادل تغییر کنند. در واقع گاه هدف ارتباط تغییر دادن نگرش های حریف است. نگرش ها تحت تأثیر فرایندهای ذهنی و فیزیکی قرار دارند و اغلب با توجه به حالت بدن، ژست ها و حالت سر می توان به وجود آنها پی برد.
سبک های حرکتی بیشتر با شخصیت ورزشکار رابطه دارد. باید به سبک های فکری توجه کرد و به طریقی با آن روبرو شد.
موقعیت یابی:
موقعیت یابی در ارتباط با نقش های
حرکت با یکدیگر شکل می گیرند و در نظام
های حرکتی سازمان یافته نقش مهمی ایفا می کنندو گاه در مواردی شرایط پیچیده ای به
وجود می آورند. ورزشکاران در ارتباط با اجرای
حرکت معمولا به حالت (مکمل)، (متقارن) و (متقابل) نقش حرکتی خود را اجرا می
کنند. رابطه ی (مکمل) مشمول شرایطی است که در آن نقش یک حرکت، نقش اجزای دیگر را
تکمیل می کند.
رابطه ی (متقارن) معمولا رابطه میان حرکت های هم ردیف است. در این رابطه حرکت ها
نقش مشابه دارند و با هم برابر هستند و سرانجام در رابطه (متقابل) جایگاه حرکت ها
با یکدیگر عوض می شود. مثلا در تبادل میان دو حرکت ممکن است هر کدام شرایط رهبری
حرکت را به دست بگیرند. بنابراین در رابطه ی متقابل ممکن است مدافع جای خود را با
مهاجم عوض کند.
با توجه به چگونگی رابطه و موقعیت پیام ها و شیوه های مختلف اجرایی آنها موقعیت های متفاوتی خلق می شوند. توجه به مقام و موقعیت هر حرکت در برقراری ارتباط موضوع مهمی است که نیاز به مشاوره دارد.
پیام ها:
پیام های ارسالی در برابر پیام های دریافتی:
در بررسی تحلیل پیام در ارتباط قبل
از هر چیز باید منظور فرستنده پیام و منظور گیرنده آن تفاوت قائل شویم. گاهی صرف
نظر از اینکه می خواهید پیامی را انتقال دهید. مهم پاسخی است که ایجاد می شود.
به عبارت دیگر معنای یک پیام برای دریافت کننده، بدون اینکه فرستنده ی پیام چه
منظوری داشته، همان برداشتی است که او دریافت کرده است. در اینجا معلوم می شود
پیام دریافتی همیشه و لزوما با پیامی که ارسال می شود برابر نیست.
پیام های دریافتی اغلب تحت تأثیر ذهنیت دریافت کننده قرار می گیرند. مهم است که ورزشکاران به مهارت هایی مجهز شوند که از برداشت و دریافت گیرنده ی پیام آگاه شوند.
اجزای تشکیل دهنده ی پیام:
در بررسی اجزاء تشکیل دهنده ی پیام
مهم است که جزئیات پیام را درک کنید. معمولا یک پیام از چند رابطه تشکیل شده است.
گاهی
پیام های فرعی از کانالی متفاوت از پیام اصلی بدست می آیند. یک پیام ممکن است حامی
یک پیام دیگر و یا در تضاد با آن باشد.
تفسیر پیام:
موضوع بر سر رابطه میان محتوای یک پیام و مضمون درونی آن، سرنخی برای تفسیر کردن پیام بدست می دهد. در بسیاری از موارد محتوا با جنبه های مختلف حرکت ارتباط دارد. بدین مفهوم که اغلب پیام ها شکل خاصی می باشند که ممکن است در تعارض با پیام اصلی باشند.
وظیفه ی پیام بیشتر مشخص کردن نوع
خاصی از اجرا توسط
فرستنده ی پیام است. بنابراین یک پیام واحد می تواند معانی متفاوتی را مخابره کند.
سطوح پیام ها:
هدف پیام ها اغلب روشن کردن این مطلب است که در چه (سطحی) پیام ارسال یا دریافت شده است. اینگونه اطلاعات اغلب برای تفسیر درست یک ارتباط ضرورت دارند. بنابراین توانایی آگاه شدن از مضمون پیام یکی از مهمترین مهارت های رهبری است.
اطلاعات پیام ها:
اطلاعات پیام ها افزون بر روشن کردن سطح پیام ممکن است، اطلاعاتی در زمینه های زیر مخابره کنند:
1- حالت فرستنده و دریافت کننده
2- موقعیتی که در آن قرار دارید
3- زمینه ای که در آن ارتباط صورت گرفته است
سرنخ های جسمانی مانند حالت بدن، نیرو، اصطحکاک و غیره حالت و مقام و موقعیت حرکت را توضیح می دهد.
وسیله ی ارسال پیام:
مشخص کردن اینکه هر پیامی به چه
شکلی مخابره می شود، مهم
می باشد. هر پیامی جنبه های مثبت و منفی دارد.
کانال های شناختی با کیفیت های حسی مختلفی که پیام را ارائه می کند، رابطه دارند. به هر حال استنباط هایی که برای معنا کردن و ارتباط آن با سایر بخش های حرکت مورد استفاده قرار می گیرد، اهمیت دارد.
کانال های ارتباط حسی:
کانال های ارتباط حسی به وسیله ی پیام مخابره می شوند. توانایی ورزشکار برای برقراری ارتباط و درک پیام با توانایی حریف برای ایجاد نقشه های ذهنی در ارتباط است. ما به کمک پنج حس که اصطلاحا به آن نظام های حسی می گوییم، اطلاعات را دریافت و نقش های ذهنی خود را ترسیم می کنیم. ما پیوسته از حواس پنج گانه برای به روز کردن برداشت خود استفاده می کنیم. بنابراین انتخاب شیوه ی ارسال پیام می تواند با توجه به شیوه ی فکری انجام شود.
کیفیت تجسمی مختلف نقاط قوت و ضعف فراوانی دارد. انواع مختلف شیوه های فکری، ورزشکاران را به اقدام و عمل تشویق می کند.
زمینه های مختلف ارتباط:
ارتباط اغلب با فرضیه ها و پیش فرض
ها معنا پیدا می کند. برای معنا بخشیدن به یک تجربه یا یک پیام خاص باید درباره ی
موقعیتی
که ورزشکار درباره ی آن عمل می کند، فرضیه سازی می کنیم. فرضیه های مختلف روی اولویت و اهمیتی که ورزشکار برای عناصر یک پیام
یا یک تجربه قائل می شود تأثیر می گذارد.
فرضیه وانتظارات ورزشکار در برخورد با یک موقعیت اثر می گذارد و متقابلا خودش هم تحت تأثیر آن قرار می گیرد. در ضمن شرایط حرکت روی قواعد و قوانین پنهان حرکت تأثیر می گذارد. قاعده ها، باورها، ارزش ها و فرضیه ها را محدود می کنند. قاعده ها مشخص می کنند که در هر موقعیت چه اقدامی مناسب و چه اقدامی نامناسب است. قاعده های حرکت و فرضیه ها حتی روی برداشت ورزشکار از حقیقت تأثیر می گذارد.
خطی مشی ارتباط:
در زمینه ی خط مشی ارتباط هر ورزشکار جوانب مختلفی را در نظر می گیرد.
1- مشخص نمودن پیام کلی و تقسیم آن به اجزاء کوچک تر
2- مشخص نمودن حالت و موقعیت و شرایط جاری و مطلوب
3- تعیین اینکه از چه کانالی پیام حرکت اثربخشی بیشتری دارد.
4- توجه به اینکه حریف، پیام ها را چگونه درک می کند
توجه به ذهنیت ها:
توجه به ذهنیت خود و حریف یکی از مهمترین و مؤثرترین مهارت های رهبری است. سرنخ های حرکت، اغلب از جمله مهمترین و مناسب ترین جنبه های توجه به حالت های درونی به شمار می رود. باید به جزئی ترین جنبه های فیزیکی حرکت در زمینه ی ارتباط توجه نمود. ذهنیت ها و نگرش های مختلف را می توان با توجه کردن به جنبه های متفاوت حرکتی بررسی کرد.
بدین مفهوم ذهنیت اغلب تحت تأثیر پیام های فعال قرار می گیرد. به عبارت دیگر اگر ورزشکار ناگهان تغییر موقعیت بدهد. نشان می دهد که حریف پیام حرکت شما را چگونه دریافت کرده است.
این کار اهرم مؤثری برای تغییر
دادن ذهنیت حریف در فرایندهای فکری آنان به حساب می آید. سر نخ های فیزیکی ابزاری
را فراهم
می کنند که روی حالت های درونی و نیز فرایندهای شناختی مرتبط با ارتباط مؤثر اثر
می گذارند.
یکی از مهارت های مهم در برقراری ارتباط مؤثر توجه به رابطه میان سرنخ های رفتاری و انگاره های فکری و نگرش طرفین است. بدین منظور مهم است که در برخورد با حریف میان مشاهده و تفسیر تفاوت قائل شوید. مشاهده صرفا توجه به سر نخ های رفتاری است اما تفسیر کردن مستلزم معنا دادن به آن چیزی است که مشاهده می کنیم.
همچنین باید توجه داشت ک بسیاری در تفسیر کردن درست پیام های حرکتی با دشواری روبرو هستند. در واقع یکی از ویژگی های بارز ورزشکار حرفه ای به طرز تفسیر سر نخ های حرکتی است.
اگر در مشاهده ی خود به اندازه ی
کافی دقیق نباید، درک تفاوت ها در ارتباط
فیزیک حرکت و مرتبط با ذهنیت های مختلف دشوار است. زیرا بسیاری از حرکت ها
در ظاهر مشابه یکدیگرند. باید در مشاهدات خود دقیق شوید. در بسیاری از موارد توجه
به جزئیات اهمیت دارد. گاهی لازم است با توجه به بازخوردی که در حرکت حریف به وجود
می آید، نیمه ی دوم حرکتتان را تغییر دهید. نه اینکه باید همیشه این کار را بکنید.
اما مواردی پیش می آید که این امر ضرورت پیدا
می کند.
حساس بودن به جنبه های مختلف حرکت به ورزشکار امکان می دهد تا ذهنیت حریف را درک کند و در صورت لزوم آنها را ضعیف کند. در بسیاری از موارد با تغییر دادن بخشی از حرکت می توان به این مهم رسید.
توجه به پیام های حرکت:
فرایند (شکل دادن) مستلزم استفاده از پیام های حرکتی است. می توان گفت برخی پیام ها، پیام های دیگر را پوشش می دهند. در ارتباط رو در رو پیام ها بر روی یکدیگر تأثیر مخرب می گذارند.
با توجه به تأکید روی بخش های
مختلف حرکت، پیام معنای متفاوتی پیدا می کند. بنابراین مهارت ارتباطی با استفاده
از تأکید ها روی
بخش های مختلف شکل می گیرند. این جنبه از پیام روی دریافت و برداشت ورزشکار تأثیر
می گذارند. در شرایط یکنواختی و بی حالتی بعید است که بتوانید، موفق شوید.
همسویی و هدایت:
اگر در حین اجرا به حریف توجه کنید، می بینید که گاه به نظر می رسد که آنها از حالت های یکدیگر تقلید می کنند. وقتی ورزشکاران با یکدیگر ارتباط مؤثر ایجاد می کنند در قالب رفتارها و حالت های بدنی یکدیگر فرو می روند. مثلا مانند یکدیگر با آهنگ و ریتم مشابهی حرکاتی اجرا می کنند. این را همسو شدن می نامند. وقتی به ورزشکاران دقیق می شویم، می بینید دو ورزشکار که در ارتباط مؤثر با هم هستند از رفتار یکدیگر الگوبرداری می کنند. این یکی از اصول اولیه ارتباط است که می تواند به هر کدام کمک کند تا حرکت خود را به طرز مؤثری هدایت کند.
همسو شدن به مفهوم استفاده از سرنخ های حرکتی حریف می باشد. این کار با هماهنگ شدن با الگوی حرکتی حریف است. برای همسو شدن با حریف باید از رفتار حرکتی او تقلید کنید. این اقدام در برقراری ارتباط مؤثر نقش مهمی ایفا می کند. وقتی اقدام به همسویی می کنید خود را در قالب حریف قرار می دهید و از الگوی آنها تقلید می کنید. برای همسو شدن با حریف باید در مقابل حرکت او قرار بگیرید.
البته همسو شدن با ورزشکارانی که از قبل آنها را می شناسید، آسان تر است. همسویی با ورزشکاران غریب دشوارتر است و حتی ممکن است تحت تأثیر رفتار حرکتی حریف قرار بگیرند. اما از طرف دیگر می توانید با حریف به سرعت ارتباط مؤثرتر برسید. راهی برای رسیدن به این خواسته آن است که همسو شدن را مرحله به مرحله انجام دهید.
هدایت اقدامی است که از ناحیه ی شما صورت می گیرد و حریف را به تغییر کردن تشویق می کند. به عبارت دیگر در همسو شدن و هدایت کردن ابتدا در قالب برداشت شما از حرکت حریف صورت می گیرد و آنگاه او را در جهتی که مایلید هدایت می کنید.
در نظر اغلب اشخاص رهبری بیشتر با هدایت کردن سر و کار دارد. اما مؤثرترین رهبران افرادی هستند که می توانند ابتدا به طرز ماهرانه در قالب ذهنی دیگران قرار بگیرند و مانند آنها به شرایط نگاه کنند. به عبارت دیگر، رهبری مؤثر بیش از هر چیز مستلزم توانایی در همسو شدن است. برای همسو شدن علاوه بر تقلید از حالت بدنی و حرکات حریف، خود را با طرز و آهنگ تنفس کردن او هماهنگ کنید.
رهبری و ارتباط مؤثر:
یکی از مهمترین مهارت های ارتباطی در کار رهبری توانایی برقراری ارتباط مؤثر با حرکت حریف است. اهمیت و کیفیت حرکت شما رابطه ی مستقیم به این دارد که با حرکت حریف ارتباط مؤثر برقرار کنید.
شناخت شیوه های فکری حریف:
ورزشکاران بایستی بدانند که هر ورزشکار برداشتی از آن خود دارد. وقتی ورزشکاری می خواهد پیامی را با حرکت خود به حریف انتقال دهد، باید نقشه ای ذهنی از نقطه نظر یا مفهوم خاص خود ایفا کند. این وظیفه ورزشکار است که شیوه های فکری حریف را بشناسد و با رعایت آنها هدف خود را پی ریزی کند.
برداشت ورزشکاران از شرایط و تجربه هایی که آن را از نظام های حرکتی درک می کنند ایجاد می شود. در این شرایط بخش مهمی از ارتباط توجه به این نکته است که در برخورد با حرکت های مختلف، سعی می کنند با کاراترین شکل ممکن حرکت خود را اجرا کنند. بخصوص باید توجه داشته باشید که در موقعیت های خطیر و رقابت آمیز، ورزشکاران اغلب از مؤثرترین روش ارتباط استفاده می کنند.
توجه به نقاط قوت حریف و با کاستن از نقاط ضعف خودتان از مؤثرترین کانال تجسمی خود استفاده کنید.
فهم مؤثر حرکت:
برای فهم مؤثر پیام باید درباره ی نحوه ی شکل گیری آن اطلاعاتی داشته باشید. بالا بردن مهارت های مشاهده ای برای یافتن سرنخ ها و همسو شدن با حرکت حریف، همگی راه هایی برای رسیدن به این هدف هستند.
راه دیگر درک کردن بهتر حرکت حریف، هنگام برقراری ارتباط با آن این است که خود را جای حریف بگذارید و از دریچه ی چشم آنها نگاه کنید و به عبارت دیگر بتوانید به (فضای حرکتی) آنها وارد شوید و از نقطه نظرهایشان آگاه شوید. مطمئنا درک ما از موقعیت تا حدود زیادی بستگی به این دارد که شما آنها را از کدام دریچه نگاه می کنید. اینجاست که موضوع درک حرکت مطرح می شود. به عبارت دیگر مسأله این است که ورزشکار در برخورد با حرکت حریف از چه روشی استفاده می کند.
مطمئنا یکی از مهمترین مهارت های ارتباطی برای یک ورزشکار این است که بتواند به چشم اندازهای مختلف توجه کند.
ارتباط مؤثر:
ورزشکار باید پس از آغازین تبادل درباره ی یک موضوع حرکتی، مقررات و محدودیت های حرکت را در نظر بگیرد و جریان حرکت را به جانب هدفی که دارد، بررسی کند.
مهارت های ارتباط مؤثر:
1- آمادگی حالت درونی
2- شناخت روابطی که می خواهید با آن ارتباط برقرار کنید.
3- بدست آوردن ذهنیت مطلوب
4- شرایط حرکتی تبادلی
5- انتظاراتی که از حرکت دارید
6- حالتی که حریف در آن قرار می گیرد
7- مضمون تبادل دو حرکت
در ضمن توجه کنید در کدام موارد میان پیام تبادل اتفاق می افتد. بین کدام یک از سرنخ ها، تفسیرها و فرضیه ها، کانال های تجسمی شکل می گیرند:
درباره ی طرز استفاده ی رهبری از حرکات بدن چگونه است؟ در چه زمینه ای رهبر از ارتباط همسو استفاده می کند و بعد آنها را به جانب هدف خود هدایت می کند؟ از کدام دیدگاه و از کدام موضوع ادراکی استفاده می کند؟ ارائه ی چرایی حرکت با چه سطحی انجام می شود؟ رهبر از کدام سرنخ های مربوط برای اطلاع از تأثیر برنامه ی حرکتی اش استفاده می کند؟
شیوه های رهبری:
همانطور که گفتیم رهبر کسی است که از تجربه ی خود برای رهبری کردن حرکت استفاده می کند و برای دستیابی به هدف های مورد نظر در محدوده ی یک نظام حرکتی خاص استفاده می کند. در این راستا رهبر:
1- تسهیل کننده ی روابط بین اجزای حرکت
2- مجری اصلی برنامه های حرکت
برای تحقق این دو هدف لازم است که ورزشکاران روش ها رهبری را درک کنند و در اجرای آنها انعطاف لازم را انجا دهند. نکته ی مهم این است که با توجه به شرایط مختلف به مهارت های رهبری متفاوتی نیاز است.
یکی از عوامل مهم در انتخاب شیوه ی برقراری ارتباط و طرز سبک رهبری شیوه های ارتباط حاکم بر حرکت است. شیوه ی حاکم بر حرکت نکته ی مهمی است که روی فرضیه ها، باورها و ارزش های حاکم بر سازمان حرکت تأثیر می گذارد. ورزشکار به این محدودیت ها، باورها و ارزش ها توجه می کند شرایط خود و حریفش را در نظر می گیرد.
عامل دیگری که روی خط مشی ارتباط و
شیوه ی رهبری اثر
می گذارد میزان متغییرهای است که برای تحقق اهداف لازم است.
گاهی اوقات ارتباط روشن و مستقیم ممکن است بهترین روش برای تغییر دادن رفتار حرکت باشد. اما ارزش ها اغلب به ارتباط غیر مستقیم بهتر جواب می دهند. در این زمینه عمل مهمتر از افکار است. در اینجا ارزش ها اغلب شکل تبادل هایی که مستقیما وظیفه ی بخصوصی در ارتباط نیستند به طرز مؤثری اثر می گذارند.
باورها و فرضیه های ورزشکار نیز روی مدیریت او بر شرایط حرکت تأثیر می گذارند. مسلما برای هدایت یک حرکت، تنها یک راه درست وجود ندارد. شیوه های مختلف پویایی های متفاوتی را شناسایی می کنند. گاه ضرورت دارد که ورزشکار با یک شیوه ی رهبری آشنایی کافی پیدا کند و تنها در این صورت است که این شیوه می تواند مؤثر واقع شود.
مهمترین دلیل برای آشنا شدن با شیوه های مختلف رهبری، کسب موفقیت بیشتر در موقعیت های مختلف است. هر ورزشکار برای تطبیق دادن شیوه ی خود با موقعیت های گوناگون باید از انعطاف کافی برخوردار باشد.
رهبری بر اساس موقعیت:
رهبری با توجه به موقعیت، همان
چیزی است که باید فضای حرکتی مؤثر ایجاد کند و شرایطی فراهم سازد که اجزای حرکت به
خوبی با یکدیگر همکاری کنند و این ممکن نیست مگر آنکه ورزشکار شیوه ی خود را با
توجه به قصدی که باید صورت گیرد و رفتاری که انتظار دارد، تطبیق دهد. انتخاب شیوه
ی رهبری به شرایط حرکت و کاری که باید صورت گیرد بستگی دارد. به همین دلیل است که
می گوییم
شیوه ی رهبری در شرایط مختلف فرق می کند. اگر شیوه ی رهبری با شرایط موجود به خوبی
هماهنگ باشد. ورزشکار در یک فضای حرکتی مؤثر، تمایل بیشتری به فعالیت دارد. به
منظور رسیدن به هدف مطلوب ورزشکار باید آمادگی انجام دادن حرکت مورد نظر را
شناسایی کرده و با توجه به موقعیت موجود شیوه ی رهبری مؤثری را انتخاب کند.
شیوه های رهبری بر اساس موقعیت به چهار دسته تقسیم می شوند:
1- برای حرکت هایی که فاقد توانمندی هستند
2- برای شرایطی که توانایی محدود دارند
3- برای حرکت هایی که توانمندی لازم را دارند
4- برای حرکت هایی که از توانمندی و تمایل کافی برای اجرا برخوردارند
بر اساس این اصل، مسأله ی مهم رابطه و چگونگی مناسبات میان اجزای مختلف حرکت است. مهم این است که ورزشکار نسبت به حرکت حریف و روش رهبی خود، چگونه واکنش نشان می دهد و درباره ی آن چگونه قضاوت می کند. شاید بتوان گفت که ورزشکار بر اساس موقعیت، بیشتر یک الگوی مدیریتی دارد و کمتر به امر رهبری توجه دارد.
نگرش های مختلف حرکت:
1- مدیریت بر اساس هدف
2- تحریک ذهنی حریف
3- القایی
4- ایجاد جاذبه
ارزشیابی شیوه های رهبری:
هر ورزشکار با توجه به روحیه و شرایط خود و نیز شرایط حریف از روشی استفاده می کند که در نظرش بهتر او را به خواسته هایش می رساند. در کار ارزیابی شیوه های رهبری توجه به این نکته ضرورت دارد که خود را جای حریف بگذارید و از دیدگاه او به موضوع نگاه کنید.
شیوه های رهبری و باورهای مدیریتی:
اگر درباره ی مناسب بودن مسیر دستیابی به هدف تردید داشته باشید، تحریک ذهنی مناسب تر است. اگر نگران توانمندی های خود هستید به روش القایی و تحریک ذهنی احتیاج دارید.
مهارت های فکری رهبر:
1- توجه به سطوح مختلف تغییر با توجه به دیدگاه های مختلف
2- توجه به تأثیر شرایط محیطی، نقشه های ذهنی، فرضیه ها و...
در اینجا معیار توانایی رهبری مؤثر را باید در نتایجی جستجو کرد که بر جای می ماند. به منظور ارتباط مناسب تر بهتر است ارتباط مؤثری با حرکت حریف داشته باشید.
سطوح تغییر و شیوه های رهبری:
شیوه های رهبری با توجه به اینکه ورزشکار در چه زمینه ای قصد نفوذ دارد، متفاوت است. برای رسیدن به حالت مطلوب، ورزشکار با توجه به نوع هدف و اینکه در چه موقعیتی قرار دارد، شیوه ی رهبری خود را انتخاب می کند.
در شرایط دیگر، ممکن است موقعیت ایجاب کند که ورزشکار نظارت و سرپرستی حرکت را بر عهده بگیرد. بنابراین خط مشی ورزشکار ایجاب می کند که او شیوه ی رهبری خود را با توجه به شرایط و تغییری که مدنظر است تطبیق دهد.
مبانی مدیریت حرکت
مدیریت وظایف حرکت:
به طور کلی می توان گفت مدیریت حرکت علم هماهنگی اجزاء حرکت در جهت دستیابی به هدف مشخص است. بر طبق این نظریه وظایف ورزشکاران باید محدود به تنظیم برنامه ی حرکت، هماهنگ کردن موقعیت های مختلف و نظارت بر آنها و تأمین اهداف باشد.
توانایی های مدیریت حرکت:
وظایف و توانایی های مدیریت حرکت عبارتند از:
1- برنامه ریزی
2- کنترل
توانایی های خاص:
وظایف و توانایی های خاص به شیوه های مختلف دسته بندی می شود:
1- برنامه ریزی:
برنامه ریزی عبارت است از تفکر در کلیات و جزئیات برنامه و یا به عبارت دیگر تعیین و اتخاذ شیوه ها و روش هایی که ما را به بهترین نتیجه ی مطلوب برساند.
مراحل مختلف برنامه ریزی شامل عملیات زیر می باشد:
1- پیش بینی
2- تعیین هدف
3- تدوین خط مشی ها
4- تدوین روش ها
5- جدول زمانی
6- تعیین عملکرد
2- سازماندهی:
چنانچه عملیات حرکت مستلزم تقسیم کار، طبقه بندی وظایف و تفویض اختیارات باشد، عملیات لازم جهت سازماندهی عبارت است از:
1- شناسایی و دسته بندی اجزای حرکت
2- تعریف و تعیین اختیارات و مسئولیت ها
3- ایجاد و برقراری ارتباط مناسب
3- هماهنگی:
هماهنگی مدیریت حرکت در جهت استفاده ی حداکثر از عوامل موجود در نقاط مناسب و هماهنگی اجزاء با یکدیگر در جهت تسهیل و دستیابی به اهداف ست.
سیستم سازماندهی حرکت باید اجزای متشکله اش دارای تناسب و در رابطه ی منطقی با یکدیگر باشد تا بتواند به اهداف دست یابد. بدون شک این وظیفه یکی از حساس ترین وظایف ورزشکاران است. مراحل مختلف هماهنگی در سازمان حرکت عبارت است از:
1- موازنه
2- ادغام
3- جهت دادن کلیه ی فعالیت ها بر حول محور هدف
4- تفهیم مسئولیت
4- انگیزه:
مهمترین عامل اجرای حرکت می باشد. انتخاب حرکت های مناسب که بتوانند با یکدیگر به صورت دسته جمعی همکاری کنند و همچنین ایجاد ارتباط در پیشبرد اهداف سازمانی بسیار مؤثر است. گرچه بنا بر پیچیدگی و متغییر بودن شرایط، مسائل حرکت بسیار متفاوت و متغییر است. ولی عوامل زیر می تواند در ایجاد شرایط مناسب انگیزشی مؤثر واقع شود.
1- انتخاب حرکت مناسب
2- ایجاد و برقراری ارتباط
3- برنامه ریزی مناسب
4- مشاهده ی دقیق
5- رشد حرکت در جهت اهداف
5- کنترل:
هدف از کنترل ایجاد و برقراری معیارهای سنجش است تا به وسیله ی آن بتوان انحرافات احتمالی را ردیابی و اصلاح کرد.
سیستم کنترل حرکت باید سیستمی سریع و دقیق باشد تا بتوان کلیه ی امور سازمانی حرکت را در اسرع وقت مورد رسیدگی قرار داد و نارسایی های احتمالی را بهبود بخشید. فرایند کنترل در تمام مراحل حرکت و در هر لحظه بررسی می شود. کلیه ی سیستم های کنترلی شامل مراحل زیر است:
1- تعیین عملیات و ضوابط آن
2- مقایسه ی استاندارهای اندازه گیری
3- عملیات اصلاحی
4- اجرای حرکت های جبرانی
5- توجه به بازخوردها
پنج عامل فوق در رسیدن به اهداف حرکت به یکدیگر وابسته اند و یا به عبارت دیگر این عوامل یکدیگر را پشتیبانی می کنند.
طراحی سازمان حرکتی:
اولین قدم در طراحی حرکت پاسخ به این سؤال است که چه نوع ساختار حرکتی می تواند ما را در دستیابی به اهداف تعیین شده یاری نماید و چگونه باید اعمال مختلف در رابطه با یکدیگر انجام پذیرد تا حد اکثر کارایی حاصل شود. طراحی حرکت می تواند با توجه به مشخصات حرکتی حریف انجام پذیرد.
برای مثال چنانچه بخواهید حرکت جدیدی را طراحی کنید، باید ساختار حرکت حریف را درک کنید و متعاقبا با توجه به تفکر حریف اقدام کنید. ابتدا بررسی نمایید که حرکت حریف با توجه به چه اهدافی چه کارایی هایی خواهد داشت. سپس به تناسب نیاز و کارایی حرکت حریف، حرکت خود را تا بالاترین سطوح پیش ببرید.
برای به دام انداختن حرکت حریف می توانید به شیوه های مختلف و با توجه به نیازها و اهداف اقدام کنید. در ذیل چند روش مختلف طراحی مورد بررسی قرار می گیرد.
1- انتخاب حرکت بر حسب نوع عملیات:
در این نوع سازماندهی کلیه ی منافع و معایب حرکت بررسی می شود. در مقابل نظارت مرکزی نسبت به تغییر و تحول حرکت حریف در نظر گرفته می شود. ساماندهی اهداف باید با توجه به جزء و کل حرکت مورد توجه قرار بگیرد.
2- سازماندهی بر حسب نوع حرکت:
سازماندهی حرکت بر حسب نوع عملیات تعیین می شود. باید بتوانید تمرکز اصلی خود را بر روی حل مسائل ویژه قرار دهید.
3- اجرای حرکت بر حسب نوع عملیات:
در این مرحله مسئولیت بر مبنای حفاظت و کنترل تمام مراحل حرکت مربوط می باشد. از محاسن این روش آن است که ورزشکار هر لحظه با توجه به شناخت مشکلات حرکت و آگاهی از تصمیمات و انطباق با واقعیات اقدام می کند.
4- ساختار درختی:
این نوع سازماندهی اغلب در رابطه با مراحل مختلف اجرای حرکت بکار گرفته می شود. سازماندهی این سیستم چند بُعدی بوده و یک حرکت می تواند در ابعاد مختلفی گسترش یابد.
5- اجرای ترکیبی:
در مواردی اجراهای موفق از یک سیستم خطی پیروی نمی کنند. ازاین رو حرکتی از چند روش با توجه به اهداف و مشخصات و معایب و محاسن هر یک از بخش های حرکت مورد استفاده قرار می گیرد.
باید توجه داشت ترکیبی از روش ها مورد استفاده قرار بگیرد. با این کار در زمان اجرا با مشکلات کمتری مواجه خواهید شد و اهداف سازمانی حرکت سهل تر می شود.
ترسیم نمودار حرکت:
ترسیم نمودار حرکت و فرم شکل گیری آن و نحوه ی تقسیم کار، سلسله مراتب، کانال های ارتباطی و رابطه ی بخش های مختلف با یکدیگر طبقه بندی می شود. ترسیم نمودار حرکت می تواند ورزشکاران را در بررسی و نظارت و کنترل بر امور حرکت یاری دهد.
ترسیم نمودار حرکت باید همواره نمایانگر مشخصات واقعی و عملی حیطه ی حرکت باشد و هرگونه آثار تغییر در مشخصات حرکت بر قسمت های دیگر تأثیر می گذارد.
ترسیم نمودار حرکت یکی از ابزارهای مهم در تجزیه و تحلیل رابطه بین اختیارات و مسئولیت ها در قسمت های مختلف حرکت می باشد. همچنین استفاده از نمودار می تواند درجه ی تمرکز و عدم تمرکز سازمان حرکت را مشخص کند. چنین به نظر می رسد که قدرت تصمیم گیری در نظام سلسله مراتبی حرکت در هر لحظه قابل تغییر است.
حیطه ی نظارت:
تعیین این حیطه ی نظارت بستگی کامل به پیچیدگی حرکت و نوع کاربرد و حساسیت آن دارد. البته همیشه یک راه حل کامل و ایده آل برای تعیین این اهداف وجود ندارد، بلکه بستگی کامل به حفظ شرایط دارد.
حیطه ی نظارت بر حرکت:
در هر شرایطی که حرکت اجرا می شود، نیاز به نظارت و کنترل دقیق دارد. در نتیجه دستورالعمل های مختلفی اتخاذ می شود. برای جلوگیری از هر مشکلی باید قادر باشید حرکت را پیش بینی کنید.
روش های پیش بینی:
یکی از مسائل عمده ی حرکت که با آن مواجه هستید، قدرت پیش بینی وقوع حوادث است تا بتوانید با آگاهی از این تغییرات برنامه های مناسب را تهیه و به مورد اجرا قرار دهید. پیش بینی را در حقیقت می توان پیشگویی آینده ی حرکت بر اساس اطلاعات موجود دانست.
اغلب روش های پیش بینی برمبنانی عواملی که در گذشته اتفاق افتاده و خواص و اثرات آن بر روی عوامل مورد پیش بینی کم و بیش قابل درک است. از این رو می توان رفتار حرکت را برای برنامه ریزی آینده ی حرکت تعمیم داد.
روش های گوناگونی برای پیش بینی وقایع حرکت با توجه به درجه و دقت پیش بینی مورد نظر وجود دارد.
در ذیل به ذگر چند نمونه از روش های فوق می پردازیم:
1- پیش بینی از طریق جمع آوری اطلاعات
2- تعیین سطح اتفاقی تغییرات
3- تعیین میانگین حرکت ها
4- شناخت تقاضای حرکت
5- مهارت در هموار سازی حرکت
6- به دست آوردن پیش بینی های جدید
7- تعیین میزان ضریب بازخورد
8- تعیین خط و مشی حرکت
9- تعیین ضریب همبستگی
10- تعیین جزئیات
ضریب همبستگی:
ضریب همبستگی در حقیقت وسیله ای است برای اندازه گیری رابطه بین متغییرهای گوناگون می باشد. همانطور که قبلا گفته شد، برنامه ریزان بر مبنای اطلاعات موجود درباره ی یک متغییر، ارزش متغییر دیگری را پیش بینی می کنند. بنابراین سعی می نمایند عواملی را در نظر بگیرند تا روابط بین آنها را شناسایی کنند. در واقع رابطه ی علت و معلول بین دو فرض ایجاد می نمایند.
هر چقدر رابطه بین دو متغییر بیشتر و نزدیکتر باشد، پیش بینی دقیق تر و به واقعیت نزدیک تر خواهد بود.
هر گاه ضریب همبستگی مثبت باشد، نمایانگر میل به افزایش یک متغییر در زمان کاهش یک متغییر دیگر است. اما اگر ضریب همبستگی منفی باشد، میل به کاهش یک متغییر در زمان افزایش یک متغییر دیگر اتفاق می افتد.
تجزیه و تحلیل جدول زمانی:
تجزیه و تحلیل جدول زمانی در واقع پیش بینی آینده ی حرکت بر مبنای اتفاقات سریالی است که در حال شکل گیر است. اگر چه در اغلب موارد موجب پیش بینی آینده ی حرکت می باشد.
سری های زمانی عبارتند از ترتیب اجزای حرکت و تغییر متغییرهای مربوطه در زمان های مختلف است. ورزشکاران برای تجزیه و تحلیل حرکت ابتدا اطلاعات موجود را به صورت زیر دسته بندی می کنند:
1- روند: روند بیانگر حرکت یکنواخت متغییرها در طول زمان اجراست. به علت وجود اثرات حرکت، این روند تا حدودی قابل پیش بینی است.
2- تغییرات اتفاقی: به تغییراتی اطلاق می شود که جدا از روند واقعی حرکت که بر روند اصلی اعمال می شود، اتفاق می افتد.
انتخاب تکنیک مناسب:
یکی از روش های رسیدن به مقاصد مناسب، ارزیابی عواملی است که در حال اتفاق است:
1- دقت در ویژگی های حرکت
2- دقت در اجرا
3- دقت در پیش بینی
4- تعیین مقدار انرژی و زمان
5- تعیین تنوع متغییرها
6- روش محتاطانه
تجزیه و تحلیل حرکت:
با استفاده از روش آنالیز، می توان مسائل حرکت را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و پاسخ سریعی جهت تصمیم گیری بدست آورد:
1- بررسی افزایش یا کاهش نیروها
2- تعیین مقدار اثربخشی اجزای مختلف حرکت
3- تصمیم گیری در مودر چگونگی توسعه ی حرکت
4- تعیین نیازهای ضروری
5- تصمیم گیری در تغییر برنامه های حرکت
مطالعه ی حرکت:
مطالعه ی حرکت شاید دارای قدمتی به اندازه ی خود حرکت داشته باشد. زیرا انسان همواره در تلاش بوده است تا بتواند با ابزارها و وسایل مختلف، حرکت را اندازه گیری کند تا بتواند به طور مؤثر کارآمدی حرکت را افزایش دهد.
مطالعه ی حرکت را می توان در دو مبحث جداگانه یعنی حرکت سنجی و زمان سنجی مورد مطالعه قرار دارد که مبحث حرکت سنجی یعنی یافتن بهترین شیوه ی اجرای حرکت، مقدمه ای برای تعیین زمان مناسب اجرای آن حرکت می باشد.
حرکت سنجی:
یافتن روش مناسب اجرای حرکت همیشه دقدقه ی ورزشکاران بوده است تا بتوانند به بهترین شیوه به اجرای آن دست یابند.
در حرکت سنجی عواملی چون ترتیب اجرا، ترکیب اجزاء مورد مطالعه قرار می گیرد.
اهداف حرکت سنجی:
هدف اصلی از حرکت سنجی دستیابی به روش های بهینه اجرای حرکت و ایجاد شرایط مناسب است. برای دستیابی به هدف کلی تجزیه و تحلیل حرکت طبق اهداف زیر مورد توجه قرار می گیرد:
1- حذف حرکات زائد
2- افزایش کارائی عملیات
3- تقلیل خستگی های فیزیکی
4- بهبود نحوه ی استقرار حرکت
5- روانی فرایند جابجایی
6- ایجاد شرایط ایمن
7- بهبود در طراحی حرکت
8- دستیابی به بهترین روش استاندارد
9- استفاده از تکنیک های مناسب
10- استفاده ی صحیح از حرکات بدن
11- طراحی ترتیب اجرا
12- ترکیب صحیح اجزاء
اصول کاربرد دست ها:
1- هر دو دست باید کار خود را به خوبی انجام دهند
2- هر دو دست نباید در یک زمان بیکار باشند
3- حرکات بازوها و دست ها با یکدیگر به صورت موزون و هماهنگ انجام پذیرد
4- تا آنجا که ممکن است حرکات کوتاه و ساده باشد که باعث خستگی نشود
5- در هنگام استفاده از دست ها ریتم و آهنگ بخصوصی با توجه به حرکات بدن ضروری است
6- حرکات آزاد - سریع تر - راحت تر و دقیق تر و کنترل شده باشند
7- حرکات باید دارای مسیر منحنی باشند. زیرا حرکات دایره ای و منحنی زمان و انرژی کمتری را برای عمل نیاز دارد
8- استفاده از شتاب اولیه می تواند تا حدی اجرای حرکت ها را راحت کند. در مراحلی که شتاب نیاز است از نیرو و بازوها استفاده کنید
9- حتی المقدور حرکت دست ها با یکدیگر ادغام شوند
10- در زمان استفاده از دست ها فشار مناسب را با قدرت متفاوت هر دست بکار بگیرید
نوع عملیات دست ها:
1- گرفتن
2- رها کردن
3- استراحت به اجزای دیگر بدن
4- ثابت نگه داشتن حریف
5- قفل کردن حرکت حریف
6- جلو و عقب کردن حریف
7- حرکت به طرفین
8- تعادل حریف را بر هم زدن
9- استقرار در موقعیت مناسب برای حفظ تعادل
10- اعمال نیرو بر حریف برای وادار کردن حریف به تغییر استراتژی حرکتش
زمان سنجی:
اندازه گیری زمان اجرای حرکت در مدت زمان معین می باشد. در حقیقت در زمان سنجی در پی یافتن راه حل هایی هستیم تا جلوتر از حریف اقدام مناسب را انجام دهیم.
اهداف زمان سنجی:
ورزشکاران حرفه ای اقدام به دست
یابی اطلاعات حاصله از
زمان سنجی می نمایند. زیرا بدون آگاهی از این ظرفیت برنامه ریزی حرکت امکان پذیر
نیست. در زیر عمده موارد استفاده از اطلاعات زمان سنجی بیان می شود:
1- بهبود در برنامه ریزی حرکت و افزایش کارایی:
مطالعه بر روی زمان اجرای حرکت، می تواند راندمان و کارایی حرکت را بالاتر ببرد. همچنین با آگاهی از مدت زمان اجرای هر حرکت جهت شکل گیری و روند رشد اجزای حرکت شناسایی می شود. اکنون با آگاهی از این امر می توانید به طور مؤثر از عوامل موجود بهره ببرید.
2- ارزیابی و کنترل:
با آگاهی دقیق و صحیح از میزان کارایی در هر واحد حرکت قادر خواهید بود به میزان کارائی واحدهای حرکت و تعیین اهداف دست یابید. این امر سبب می شود تا جو اب هایی که غالبا موجب سوء تعبیرها می شود از بین برد.
3- مقایسه و انتخاب حرکت از نظر زمانی:
در اغلب موارد حرکت را می توان به وسیله ی شیوه های مختلفی اجرا کرد. آگاهی از مدت زمان اجرای حرکت وسیله ی مطمئن برای ورزشکارن است تا بتوانند بهترین شیوه ی اجرای حرکت را انتخاب کنند.
4- موازنه ی نیروهای حرکت:
بدون آگاهی از زمان برای اجرای هر یک از اجزای حرکت، قادر به طرح دفاعی خاصی نخواهید بود.
5- برقراری سیستم های عادلانه:
با استفاه از اطلاعات حاصله از زمان سنجی و آگاهی از حجم و میزان کارایی هر یک از واحدهای حرکت، معیارهای کمی و کیفی دقیقی نخواهید داشت.
روش های زمان سنجی:
برای اندازه گیری زمان اجرای حرکت روش های گوناگونی مورد استفاده قرار می گیرد که هر یک دارای معایب و محاسنی می باشند. این روش ها با توجه به اهداف مورد نظر و ویژگی های حرکت حریف مورد برسی و انتخاب قرار می گیرند.
در بعضی از موارد یکی از روش های زمان سنجی به تنهایی ممکن است جوابگوی نیازتان باشد.
در مواقعی استفاده از ترکیبی از دو یا چند روش زمان سنجی الزامی است. عامل اصلی در تعیین روش یا روش های دستیابی به اهداف مورد نظر، برای رسیدن به هدف در کوتاه ترین زمان ممکنه می باشد.
چند روش عمده ی زمان سنجی:
1- روش تخمینی
2- روش اندازه گیری زمان
3- روش تخمین زمان نرمال
4- روش تخمین میزان مهارت حریف
5- روش تفکیک عناصر حرکت
6- روش تفکیک نقاط مؤثر
7- روش تفکیک عناصر حرکتی تحت کنترل حریف
8- روش تفکیک عناصر حرکتی تحت کنترل خودتان
اجرای عملیات ضروری و غیر ضروری:
در زمان سنجی باید عملیات ضروری و
غیر ضروری مجزا گردیده و جداگانه محاسبه شود. عملیات غیر ضروری در حقیقت اجرای
بخش هایی از حرکت که نقش چندانی در کل حرکت ندارند.
ابتدا و انتهای مشخص:
اجرای هر حرکت باید دارای ابتدا و انتهای مشخص باشد که زمان سنجی می تواند آن را به راحتی تشخیص دهد.
مدت زمان اجرا:
با توجه به اهدافی که از تفکیک عناصر حرکت بدست می آید، نوع کارای حرکت و مقدار مهارت حریف سنجیده می شود. روش زمان سنجی مدت اجرای هر جزء حرکت محاسبه می شود و هر جزء کار را به طور مستقل اندازه گیری می کنیم.
روش قضاوتی:
در این روش با مشاهده کل حرکت حریف به قضاوت می نشینیم و درباره ی اجرای حریف نظر می دهیم. این شیوه با توجه کیفیت، مهارت و کارکرد حرکت در نظر گرفته می شود.
روش آماری:
این روش بر مبنای قانون مندی های آماری استوار بوده و با کمک قواعد آماری حرکت را محاسبه می کنیم.
تعیین ضریب عملکرد:
در طول مدت اندازه گیری حرکت، عملکرد حرکت را مورد بررسی قرار می دهیم. تشخیص آنچه اتفاق می افتد و میزان تندی و کندی هرجزء از حرکت ملاک خوبی برای سنجش حرکت حریف است. از طرق دیگر ملاک سرعت های مختلف نوع بازخورد حرکتی حریف می باشد.
روش تعیین مهارت:
در این روش عوامل مؤثر بر کارائی و کیفیت حرکت مورد سنجش قرار می گیرد.
1- عوامل مهارت
2- کوشش
3- شرایط
4- ثبات حرکت
5- نمودر علت و معلول
6- ردیابی مشکلات
7- محدود کردن دوایر مشکلات
8- رابطه ی بین یک علت و علت دیگر
9- منحنی مشخصات حرکت
روش عینی:
روش دیگری جهت تعیین ضریب عملکرد روش عینی می باشد که بر اساس سرعت انجام کار وتنش های به وجود آمده حین اجرا مورد ارزیابی قرار می گیرد.
اضافات مجاز:
گاهی تأخیرات اجتناب ناپذیر به اشکال مختلفی بروز می کند:
1- زمان لازم برای رفع تنش
2- خستگی ناشی از فعالیت
3- بهم خوردن نظم حرکت
4- تغییرات در جزیات حرکت.
باید توجه داشته باشید که این مقادیر بر طبق ویژگی ها و شرایط به وجود آمده می تواند بر کل حرکت تأثیر بگذارند.
تکنیک توالی عملیات:
در این روش ضریب عملکرد حرکت مورد توجه قرار می گیرد و نهایتا زمان نرمال انجام هر یک از این حرکات محاصبه می کنیم.
کنترل کیفیت حرکت:
کنترل کیفیت حرکت در جهت تعیین عملکرد حرکت بر طبق استانداردها و مشخصات معین شده انجام می گیرد. در مواردی از کنترل کیفیت در تشخیص معایب در جریان اجرا و تعیین اشکالات موجود بهره گرفت.
از اطلاعات حاصله از کنترل کیفیت می توان در ارزیابی قمستهای معیوب حرکت استفاده کرد. به طور کلی می توان اهداف کنترل کیفیت را به طورت زیر خلاصه کرد:
1- حفظ استاندارهای تعیین شده.
2- کشف و تصحیح انحرافات در حرکت
3- کشف و اصلاح حرکت های خارج از استاندارد
4- ارزیابی کارائی واحدهای مختلف حرکت.
تعریف کنترل کیفیت:
کنترل کیفیت عبارت است از اطمینان از اجرای حرکت بر طبق استانداردهای تعیین شده است.
نمودار رابطه ی بین فعالیت:
این نمودار نشان می دهد که رابطه ی یک بخش از حرکت با سایر بخش ها محاسبه می شود. با استفاده از این نمودار می توانید درجه میزان اثر بخش هر بخش را با سایر بخش های دیگر و دلایل سعی و خطا و حالت های ممکنه را مشخص کنید. این کار یک شمای کلی از رابطه بین فعالیت ها و نحوه ی جریان حرکت بین قسمت های مختلف را نسبت به یکدیگر نشان می دهد.
نسبت بین حرکت ها:
در این روش نسبتی را بین دو حرکت تعیین کرده و سپس با توجه به میزان نیاز، فضای مورد نیاز را تعیین کنید.
فضای موجود:
در بعضی اوقات فضای مورد نیاز جهت توسعه ی حرکت در اختیار مجری فن نمی باشد. در این حالت ورزشکار باید میان فضای موجود مصالحه و موازنه ای را ایجاد کند.
در عمل می توانیم جهت موازنه کردن بین فضای موجود و فضای مورد نیاز رابطه ی مسالمت آمیزی به وجود آورید.
ابتدا به طور عینی دو مقدار را با یکدیگر سنجیده و ارزیابی کنید به طور کلی این مبحث دارای راه حل ثابتی نبوده و بیشتر بستگی به قوه ی ابتکار و خلاقیت ورزشکار بستگی دارد که با ترکیب حرکت های مختلف موازنه ای بین فضاهای موجود ایجاد نماید.
تغییرات و تعدیل حرکت:
به منظور دستیابی به طرح ایده آل درصدد جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات حرکت حریف باشید. بدین منظور محدودیت های حرکت را پیش بینی کنید.
ارزیابی طرح ها:
در مرحله نهایی، ممکن است به چند
طرح حرکتی دست یابید و هر یک از این طرح می تواند ما را به اهداف گوناگون برسانند.
ولی هر یک از آنها داری محاسن و معایب ویژه خود هستند. به منظور دستیابی به بهترین
طرح ممکنه باید طرح های موجود را مورد ارزیابی قرار داد و از میان آنها بهترین را
انتخاب کنید. روش های گوناگونی جهت ارزیابی طرح ها موجود است که در زیر به
مشهورترین آنها
می پردازیم:
1- روش مقایسه محاسن و معایب
2- روش تجزیه و تحلیل عوامل
3- روش مقایسه ی نیروها
تجزیه و تحلیل عوامل:
در هر اجرایی عواملی وجود دارند که
در تصمیم گیری دارای نقش اساسی هستند. در این روش تصمیم گیری بر مبنای مقایسه بین
ارزش ها دارای بیشترین اثر بوده است.
روش مقایسه ای:
در این روش نیروهای مختلف را با یکدیگر مقایسه می کنند و طرح حرکتی را که دارای کمترین ریسک می باشد را انتخاب می کنند.
تعیین زمان فعالیت:
بعد از تعیین سلسله مراتب رویدادها و روابط آنها با یکدیگر تعیین زمان لازم برای اجرای هر یک از فعالیت ها مرحله به مرحله پیش می رود.
زمان بی اثر:
زمان بی اثر عبارت است از وقفه ای که بین حرکت ها ایجاد می شود و حرکت به طور کامل متوقف می شود.
مسیرهای بحرانی:
در یک شبکه ی اجرایی ممکن است بیش از یک مسیر وجود داشته باشد در چنین حالتی بعضی مسیرها بحرانی هستند و اجرای آنها دارای ریسک بالایی می باشند. زیرا این فعالیت تحت نظارت و کنترل دقیق قرار نمی گیرد.
برآورد احتمالات:
هر یک از فعالیت ها دارای یک توزیع احتمالی بوده و بر حسب حساسیت موضوع، اطمینان به دستیابی موفقیت قطعی نیست.