به نام خدا
معلمان چگونه می اندیشند
نویسنده: عبدالله یزدانی
سر شناسه : یزدانی، عبدالله، 1353-
عنوان و نام پدید آور : معلمان چگونه می اندیشند/ نویسنده، عبدالله یزدانی.
مشخصات نشر : ورامین: دوقلوها، 1396.
مشخصات ظاهری : 34 ص.: 5/14 * 5/21 س م.
شابک : 40000ریال 2–27–8739-600–978
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
موضوع : معلمان – روابط با شاگردان – جنبه های روان شناسی
موضوع : Teacher – student relationships – Psychological aspects
موضوع : روانشناسی تربیتی
موضوع : Educational Psychology
رده بندی کنگره : 1396 6 م 4ی/1033 LB
رده بندی دیویی : 1023/371
شماره کتابشناسی ملی : 4658151
ناشر: دوقلوها
نویسنده: عبدالله یزدانی
چاپ اول: 1396
شمارگان: 1000
شابک:2 – 27 – 8739 – 600 – 978
قیمت : 4000 تومان
همه ی حقوق محفوظ است
تلفن: 7010507 - 0919
به نام خدا
معلمان چگونه می اندیشند
نویسنده: عبدالله یزدانی
سر شناسه : یزدانی، عبدالله، 1353-
عنوان و نام پدید آور : معلمان چگونه می اندیشند/ نویسنده، عبدالله یزدانی.
مشخصات نشر : ورامین: دوقلوها، 1396.
مشخصات ظاهری : 34 ص.: 5/14 * 5/21 س م.
شابک : 40000ریال 2–27–8739-600–978
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
موضوع : معلمان – روابط با شاگردان – جنبه های روان شناسی
موضوع : Teacher – student relationships – Psychological aspects
موضوع : روانشناسی تربیتی
موضوع : Educational Psychology
رده بندی کنگره : 1396 6 م 4ی/1033 LB
رده بندی دیویی : 1023/371
شماره کتابشناسی ملی : 4658151
ناشر: دوقلوها
نویسنده: عبدالله یزدانی
چاپ اول: 1396
شمارگان: 1000
شابک:2 – 27 – 8739 – 600 – 978
قیمت : 4000 تومان
همه ی حقوق محفوظ است
تلفن: 7010507 - 0919
مقدمه
بدون تردید عامل مؤثر در پرورش دانش آموز با صبر و حوصله امکان پذیر است. چرا که آموزش در ابعاد مختلف آن و برای انواع موقعیت های واقعی مؤثر است. همه ی هدف و امید من این است که دانش آموز اصول و مبانی رفتار با دیگران را بیاموزد. به تدریج موانع و مشکلات با صبر و حوصله مرتفع خواهد شد.
سفارش افلاطون به معلمین:
اولا لازم است به خودم تذکر دهم، خویشتن را ملامت کنم، بدون آنکه نیازی به تأدیب و تربیت دیگران داشته باشم.
ای گروه معلمین! روش شما با شاگردان، روش مستقیم و معتدل باشد. افراط و تفریط را بکار ندارید و به خدایی که ادب و آئیین و دانش را آفرید، شما را سوگند می دهم که از حد خود تجاوز نکنید، و برای شاگردان آئینه ای روشن باشید، تا آنها را مانند خود بار بیاوری!!! و باعث عادت ها و خوبی های بد در شاگردان نباشید. و سخنی که آنانرا منزجر سازد به زبان نیاورید. از شاگردان حیا کنید و آنها را تأدیب نکنید. تا مبادا تصور نمایند که به آنها ستم کرده اید. و هرگز به خاطر خشم، در صدد تنبیه و تأدیب شاگردان بر نیایید و نسبت به آنها مدارا نمایید. بایدشاگردان را به اندازه ی توانائی شان دروس را القاء نمایید و دلهای آنان را با اصرار و تکلیف های فوق الطاقه، سست و بیجان نسازید.
ویژگی معلم خوب:
معلم خوب باید فردی انسان دوست باشد و رفتار منطبق با موازین انسانی داشته باشد. هیچ چیز مخرب تر از آن نیست که رفتارتان فاقد احساس و عاطفه باشد و یا با سختگیریهای بیجا و رفتار ناشایست و عاری از مهر و عطوفت او را رنج دهید. در چنین صورتی بدبینی و انزجار در اعماق قلب او ریشه می دواند و هر زمان که امکان ظهور پیدا کند به صورت ناراحتی های روحی و روانی نشان داده می شود.
چنین دانش آموزانی با
روحیه ی سرکشی و قانون گریز و بی اعتقاد به همه چیز بار می آیند و سرتاسر وجودشان
را عقده های روحی پر می کند و نشاط و شادابی از چشمانشان زدوده می شود. اینان
افرادی منزوی، عبوس و بدخلق بار می آیند و گاهی هم شخصیتی به کلی در هم و شکسته
پیدا می کنند و یا تبدیل به انسانی بی اراده و بی هدف
می شوند.
نباید با دانش آموزان طوری
رفتار کنید تا نسبت به سخنان شما
بی تفاوت باشند. در این صورت آنها به همه چیز و همه کس سوء ظن پیدا می کنند و
بدبینی بیمارگونه ای در روح آنها ریشه می کند.
بنابراین محبت راستین و راهنمایی های درست و مهر آمیز و دور از بغض و کینه از طرف معلم و مربی مؤثر و گرانقدر است و مانع از آن می شود که شور و هیجان و انگیزه در آنها به سردی گراید و بدخویی در آنها ریشه کند.
به دانش آموزان محبت واقعی
را نشان دهید تا آنها نیز نسبت به شما صمیمانه و بی ریا محبت داشته باشند. بنابراین
اراده و شادابی و روح جستجوگری دانش آموز نباید با توهین و تهدید و کتک سرکوب شود.
اگر معلم راه و روش درستی داشته باشد، کم کم علاقه و اعتماد
دانش آموز جلب خواهد شد.
تأثیر گذاری معلم:
متأسفانه برخی از معلمان کم تجربه
به جای اینکه در پی تأثیرگذاری بر دانش آموز باشند، تنها می خواهند آنها را کنترل
کنند. از این رو، آنها را محدود می سازند، تهدید یا تنبیه می کنند. در عمل بر
دانش آموز تأثیر نمی گذارند. اگر دانش آموز به انجام کاری مجبور شود. در واقع
تأثیر نپذیرفته، بلکه تنها در آن لحظه برای فرار از تهدید، رفتارش را تغییر داده
است. برای تأثیرگذاری عمیق و همیشگی بر زندگی دانش آموز، باید از هر گونه رفتار
مستبدانه و زورگویی برای کنترل آنان
خودداری کرده و به جای آن از روش های مفید و متفاوت استفاده کنید. رفتارهای مثبت
کم کم بر انگیزه ها و تمایل های دانش آموز تأثیر می گذارند.
نکته: مهمترین عامل شکل دهی به شخصیت دانش آموز، واکنش های منطقی و صبورانه از طرف معلم است. پس باید متوجه باشید که با آنان چگونه برخورد کنید.
ویژگی های زیر بیانگر معلم نمونه است:
1- مهربان و با محبت بودن
2- علاقه مند بودن به شاگردان
3- گرامی داشتن و حرمت گذاشتن
4- آماده ی کمک و فداکار بودن
5- دلسوزی کردن و به فکر دانش آموز بودن
6- نقش حمایتی داشتن
7- تصحیح رفتار و عملکرد غلط دانش آموز به شیوه ای درست و منطقی
هدف تعلیم و تربیت:
هدف و رسالت تعلیم و تربیت، انسان سازی است. در این میان مدرسه، بیشترین سهم را برعهده دارد. این مسئولیت به عهده ی معلمان است و آنها هستند که باید دانش آموزان را به درستی تربیت کنند.
در میان مجموعه فعالیت هایی که برای تعلیم و تربیت دانش آموزان انجام می شود، بیشترین سهم به تدریس معلم در کلاس اختصاص دارد. تدریس را می توان فعالیت چند جانبه ی فکری، علمی، اخلاقی، اعتقادی و... دانست. چنانچه فعالیت های چند جانبه ی رفتاری، گفتاری، حرکات چهره، حرکات بدن، الفاظ بکار گرفته شده و... سرمشق دانش آموز می شود.
بنا به تعریف، فعالیت علمی
جنبه های دیگر آموزش (رفتاری، گفتاری و...) را به همراه دارد که کلاس درس را تحت
الشعاع خود قرار
می دهد و دانش آموز از مجموعه رفتارها و گفتارهای معلم درس
می گیرد. برای اینکه تأثیر معلم به هنگام تدریس چند جانبه است که به صورت غیر
مستقیم می باشد. بنابراین معلم باید به دو عامل مسلط باشد. یکی نحوه ی صحیح ارائه
ی درس و دیگری به نحوه ی ارائه ی موضوعی که می خواهد تدریس کند.
از آنجا که معلم با روح و روان و احساسات شاگرد سروکار دارد، چنانچه از لحاظ اخلای به درستی عمل نکند، زیان های جبران ناپذیری بر جای می گذارد. تأثیر نابجا بر روح کودک و نوجوان اثری دارد که احتمالا تا پایان عمر ادامه می یابد. بنابراین یک معلم باید اهداف انسان سازی را بر اهداف تحصیلی ترجیح دهد و در اولویت تدریس خود قرار دهد.
رسالت معلم و اهمیت شخصیت او در الگوپذیری:
درباره ی آداب ووظایف معلم چنین گفته اند. گرایش دانش آموز به تقلید از معلم در انجام اعمال نیک و یا ارتکاب خشونت، اهمیت نقش معلم واضح و روشن است. یعنی معلم و اعمال و رفتاری که در کلاس بروز می دهد، آینه ی تمام نمای رفتار شاگرد با دیگران است.
پس دقت کنید که معلم در معرض دید چشمان شاگردان است و برخورد معلم در طبع شاگرد مؤثر است. بنابراین توصیه شده است با شاگردان از سر رفق و مدارا برخورد کنید. زیرا اعمال منفی (توهین، سرزنش و...) چون یک بیماری مسری واگیردار است. در این صورت شاگرد طبق همان راه و روش پرورش می یابد. نتیجه اینکه امر تعلیم و تربیت با خشونت و سرزنش و... ناهماهنگ است.
دانش آموزان از شما الگو می گیرند:
هنگامیکه دانش آموز از سوی معلم با
رفتارهای ناشایست مواجه
می شود، همان رفتار را با دیگران انجام می دهد. این روش به نام یادگیری از طریق
الگوسازی شهرت دارد. به عبارت دیگر بزرگترها (معلم، والدین و...) به عنوان الگویی
برای کوچکترها هستند.
بچه هایی که در معرض رفتارهای خاص قراردارند آن رفتارها را از بزرگترها تقلید می
کنند و ممکن است با همان رفتارها سعی در حل مشکلاتشان داشته باشند. اگر معلم دائم
با دانش آموز جر و بحث و داد و بیداد کند،دانش آموز یاد می گیرد با دیگران
همینگونه رفتار کند. اگر شما سعی کنید دانش آموز را با ترس و تهدید وتنبیه بدنی
کنترل کنید او نیز ممکن است با دیگران همین گونه رفتار کند. پژوهش ها نشان داده
است، بیشتر کودکانی که رفتارهای خشونت آمیز از خودشان نشان
می دهند از بزرگترها (والدین و...) الگو گرفته اند.
از مقایسه کردن شاگردان بپرهیزید:
مطلقا شاگردان را با یکدیگر مقایسه نکنید. به جای مقایسه کردن و انتقاد کردن هر کار کوچک دانش آموزان را گوش زد کنید و آنها را تشویق کنید، توانایی های دانش آموزان را تأیید کنید و به آنها روحیه بدهید.
لطفا متوجه باشید:
باید توجه داشته باشید که دانش آموزان خیلی حساسند و نسبت به همه چیز دقیقند. حال خوان آن چیز جزئی و با اهمیت باشد، خواه خیلی مهم. آنها خیلی علاقمندند که اطرافیان، به خصوص والدین، معلم و... آنها را دوست داشته باشند. هر بی توجهی را، به حساب بی علاقگی و دوست نداشتن می گذارند و هر حرف ناحق را به حساب بی عدالتی و ظلم می گذارند. همین امر سبب ناراحتی، و بی اعتمادی، بی انگیزگی و عدم توجه کافی به درس می شود. در ضمن یک نوع احساس بیهودگی به وجود می آورد که نابود کننده ی شخصیت آنهاست. در این مرحله بی حوصلگی استعداد دانش آموزان را بر باد می دهد. اخلاقشان را به تباهی می کشاند و آنها را دل آزرده و از خود بیزار می کند. برعکس در جریان توجه است که دانش آموز به نیروی شگرف خود پی می برد، دل و جرأت خود را می آزماید و انسانی علاقه مند به کار و تلاش و شاداب و مؤدب بار می آید. زندگی به معنی اراده و عمل. از طرفی مطالعه، انگیزه و عامل گسترش هوش و توسعه ی فکری است. حتی اراده از عوامل سازنده کشف معلول و علت در یک عملیات منطقی در ذهن است. به عبارت دیگر فعالیت حسی و حرکتی در واقع منشأ و منبع مشترک ادراک علوم مختلف است و ثابت شده است که انسان در جریان فهمیدن علوم مختلف به شعور و تفکر که شاخص انسان است و درک رابطه ی علت و معلول نائل می شود. بنابراین دانش آموزان باید به این امر معتقد باشند که مطالعه و تلاش می تواند استعدادهای آنها را شکوفا کند و تمام موانع را از بین ببرد. نتیجه ی آن رها شدن از خود بیگانگی است. از طرفی آموزش اگر توأم با تکرار نباشد، از بین می رود.
تربیت امری تدریجی است:
بسیاری از والدین و معلمان انتظار دارند که با چند جلسه آموزش و تمرین شاگرد دگرگون شده به آگاهی و نتیجه ی مطلوب دست یابد و در این رهگذر کمی با شتاب زدگی موضوع را دنبال می کنند. غافل از اینکه تدریس به مرور زمان و گذشت ایام بدست می آید. به عنوان مثال اگر شاگرد رفتار نامطلوب دارد، باید به مرور زمان به جای رفتار نامطلوب روش مطلوبی جایگزین کند.
پر واضح است که همه ی افراد کارهایشان را بر طبق عادت انجام
می دهند. حتی روحیات بد و زشتی که از دوستان ناباب می آموزند به صورت عادت استحکام
و استوار می یابد. بدیهی است که هیچ چیزی به صورت عادت در نمی آید، مگر آنکه آن
رفتار مکررا انجام شود. بنابراین باید با صبر و حوصله عادت های نیکو را در آن به
وجود
نقش روحیه ی معلم در کلاس:
روانشناسان می گویند: اگر می خواهید محبوب باشید، همواره تبسم بر لب داشته باشید. دانش آموزان معمولا معتقدند تحمل کلاس با معلم عبوس بسیار خسته کننده و زجر آور است. نشاط توأم با لبخند معلم باعث جذابیت کلاس می شود. باید بتوانید چگونه درباره ی اتفاق جاری در کلاس فکر کنید و با چه روحیه و شیوه ای با آن برخورد کنید.
سلامت روانی دانش آموز:
اولین اولویت معلم ، به
طور قطع مراقبت از سلامت روانی
دانش آموز است. حدود پنجاه سال قبل این موضوغ هنوز مورد توجه بسیاری از معلمان
قرار نگرفته بود. اما امروزه یکی از مسائل اساسی و ضروری می باشد. وظیفه ی معلم
این است که حس اعتماد به نفس مسئولیت پذیری در دانش آموزانی که باید زندگی خود را
در دنیای رقابتی به شکلی موفق بسازند، پرورش دهد.
زمانیکه دانش آموز درک کند که معلم دوستش دارد و برایش ارزش قائل است، بسیار خوشحال می شود و در دلش حس اعتماد به نفس بالایی به وجود می آید و از نظر روحی نسبت به افرادی که دوست داشته نمی شوند، ثبات بیشتری پیدا می کند.
صحبت نکردن با دانش آموز و حتی نزدن لبخند به آنها، مانع از آن می شود که آنها بدانند برایتان با ارزش هستند. بنابراین، باید کلام و عملکرد معلم با این مطلب مهم همراه باشد.
یکی از رفتارهای مناسبی که می توانید انجام دهید این است که، با نگاه محبت آمیز به آنها نگاه کنید. در ادامه به حرف های آنها گوش کنید. همچنین با کلمات مناسب می توانید به دانش آموزان حس اعتماد به نفس را تقویت کنید. یکی از این قوانین این است که مرتبا به دانش آموزان بگویید. ((شما می توانید موفق شوید، اگر بخواهید.))
دانش آموزان از شما الگو می گیرند:
هنگامیکه دانش آموز از سوی معلم با
رفتارهای ناشایست مواجه
می شود، همان رفتار را با دیگران انجام می دهد. این روش به نام یادگیری از طریق
الگوسازی شهرت دارد. به عبارت دیگر بزرگترها (معلم، والدین و...) به عنوان الگویی
برای کوچکترها هستند.
بچه هایی که در معرض رفتارهای خاص قراردارند آن رفتارها را از بزرگترها تقلید می
کنند و ممکن است با همان رفتارها سعی در حل مشکلاتشان داشته باشند. اگر معلم دائم
با دانش آموز جر و بحث و داد و بیداد کند،دانش آموز یاد می گیرد با دیگران
همینگونه رفتار کند. اگر شما سعی کنید دانش آموز را با ترس و تهدید وتنبیه بدنی
کنترل کنید او نیز ممکن است با دیگران همین گونه رفتار کند. پژوهش ها نشان داده
است، بیشتر کودکانی که رفتارهای خشونت آمیز از خودشان نشان
می دهند از بزرگترها (والدین و...) الگو گرفته اند.
مراقبت رفتارتان باشید:
برای اینکه انگیزه های مثبت در دانش آموز شکل بگیرد، باید از عکس العمل های منفی خودداری کنید و به جای آن از بازخوردهای مثبت بهره بگیرید. اگر قرار است دانش آموز تنبیه شود، باید رفتارش را تنبیه کنید نه شخصیت او را. برای مثال به جای اینکه بگویید، تو چقدر تنبل هستی؟ دیگر از دستت خسته شدم. بگویید: تو می توانی با برنامه ریزی موفق شوی و... متأسفانه گاهی مشاهده می شود برخی معلمین کم تجربه با عکس العمل های غیر منطقی موجب دلسردی و ناامیدی دانش آموز می شوند.
نکته: برای هماهنگ ساختن سطح توقع
خود با توانایی دانش آموز،
می توانید از او تست هوش بگیرید تا متناسب با هوشش از وی توقع داشته باشید. به جای
اینکه به دانش آموز بگویید تنبل چرا درس
نمی خوانی، به او بگویید از اینکه می بینم نمره هایت پایین است، خیلی ناراحت می
شوم.
فضایی محترمانه:
هنگام عنوان کردن اشتباهات شاگرد، ملایمت رفتاری و گفتاری را فراموش نکنید. سر او داد نکشید. با توهین یا کلمات نامناسب اشتباهش را یادآور نشوید. تنها گفتن این جمله که " چرا این کار را کردی " درست نیست و ممکن است زمینه ی لجبازی و یا بدتر از آن زمینه ی الگوبرداری شاگرد از این نوع برخورد را یاد بگیرید و او نیز با دیگران همین رفتار را نشان دهد.
ابتدا علت ناراحتی تان را عنوان کنید و بعد رفتار درست را بازگو کنید. اگر دانش آموز پی به اشتباهش برد لازم نیست ادامه دهید و موضوع را پست سر هم تکرار نکنید.
وقتی اشتباهی عنوان شد، به دانش آموز فرصت دهید و اگر اشتباه دیگری انجام داد، اشتباه قبلی را پیش نکشید، بلکه با لحن و بیان مناسب مسیر درست را نشان دهید. اما در مواقع لازم محروم کردن را فراموش نکنید.
پرهیز از خشم و زورگویی:
از دیگر راهکارهایی که برای ایجاد نظم و انضباط در دانش آموز مورد توجه قرار می گیرد، پرهیز از خشم و زورگویی اس. انضباطی که بر پایه ی خشم استوار باشد و با زور حاکم شود، همچون خانه ای است که بر پایه های سست بنا می شود و با برداشته شدن زور و اجبار، از هم می پاشد و فرو می ریزد.
ایجاد انضباط از راه زور، پیامدهای
زیان باری در پی خواهد داشت که می توان از میان آنها به مقاومت، بی اعتنایی،
پرخاشگری، بدخلقی، دروغگویی، انزوا طلبی، لج بازی و از بین رفتن اعتماد به نفس
دانش آموز می انجامد. او حقیقت را درک خواهد کرد و سمت و سو و جهت فکری خود را
تغییر می دهد. هنگام راهنمایی باید شکیبا بود، ولی در اجرای انضباط باید مأیوس
نشوید و از راه تشویق و تحسین و هنگام ضرورت با تذکر و دیگر روش های اصلاحی،
می توان به اصلاح رفتار دانش آموز پرداخت.
شخصی نزد امام موسی کاظم (ع) رفت و از فرزند خود شکایت کرد. ایشان فرمودند:
(( او را نزن، بلکه برای مدتی کوتاه، به وی بی اعتنایی کن))
الگوی رفتاری خوبی برای دانش آموز باشید:
تجربه ی دوست یابی خود را در اختیار دانش آموز قرار
دهید. برای او توضیح دهید که چگونه دوستان خود را انتخاب می کنید. به او یاد دهید،
چگونه یک بحث را آغاز کند. چگونه موضوع را بسط و گستر دهد، چگونه به زوایای اصلی
وفرعی موضوع بپردازد و چگونه نتیجه گیری کند. چگونه به پس سخن دیگران پی ببرد. هر
چه بیشتر درباره ی تجربیات (شکست ها و پیروزی ها) صحبت کنید، مهارت های اجتماعی او
را بیشتر تقویت
می کنید.
سرمشق اخلاقی خوبی باشید:
معلم یکی از مهمترین آموزگار اخلاقی دانش آموز می باشد. او با مشاهده ی انتخاب ها و شنیدن حرف های شما، معیارهای اخلاقی را می آموزد. پس توجه کنید با دانش آموزان چه رفتارهایی می کنید؟ با تضادهای اخلاقی خودتان چه برخوردی دارید؟ دانش آموز به همه ی تصمیم ها و ویژگی های اخلاقی معلم با دقت نگاه می کند. از خودتان بپرسید اگر من تنها سرمشق یادگیری دانش آموز هستم، او امروز چه چیزی یاد گرفته است؟
آرام و خونسرد باشید:
هنگامیکه با دانش آموز خود صحبت می کنید، آرام و خونسرد باشید. گفتن این مسأله آسان تر از عمل کردن به آن است. وقتی معلمین با دانش آموز صحبت می کنند باید سعی کنند خونسردی خودشان را حفظ کنند وخیلی عاقلانه درباره ی اشتباهات دانش آموز واکنش نشان دهند. وقتی دانش آموز نمره ی خوبی نگرفته، بدین معنی نیست او انسان احمقی است، بلکه حتما برای امتحانش به اندازه ی کافی درس نخوانده است.
اگر دانش آموزی، همکلاسی اش را کتک زده است، ضرورتا بدین معنی نیست که او بدجنس است، فقط رفتار او غیر قابل قبول است. به جای اینکه او را تنبه کنید، باید به علایق، ارزش ها و کارهایی که دوست دارد، توجه کنید. مثلا اگر علاقمند به ورزش است یک جلسه از زنگ ورزش محروم شود. اگر علاقمند است زنگ تفریح در حیاط مدرسه باشد یک جلسه زنگ تفریح پشت دفتر مدرسه بایستد. اگر به دلیل بی انضباطی دیر به مدرسه آمده، می توانید زنگ آخر حدود بیست دقیقه دیرتر از دیگران از مدرسه خارج شود. اگر در درس خاصی ضعیف است می توانید به او کمک کنید تا روش صحیح درس خواندن را یاد بگیرد. این قبیل کارها نتیجه ی عکس ندارد. مراقب عکس العمل های صورت و چهره ی وتُن صدایتان باشید. تأثیر برخورد معلم بسیار مهم است.
استفاده از الگوهای غلط ممنوع:
الگوهای غلط در تربیت دانش آموز شامل موارد زیر است:
1- تهدید ها:
هنگامیکه دانش آموز را تهدید می
کنید، نه تنها دردی دوا نمی شود، بلکه کار را مشکل تر می کند. با این قبیل هشدارها
نمی توان به
دانش آموز فهماند که کارش غلط بوده است. بلکه با این رفتار
دانش آموز را به مبارزه دعوت کرده اید. اگر دانش آموز نسبت به خودش احترام قائل
باشد، بایستی دوباره نافرمانی کند تا به خودش و دیگران نشان دهد که آدم بزدل و
ترسویی نیست.
نکته: این طرز برخوردها کاملا اشتباه است.
2- توقعات غیر واقعی:
نباید از دانش آموز به دلیل درس
نخواندن وعده گرفت که در آینده رفتار بدش را اصلاح کند. وقتی دانش آموز وعده ای
ناخواسته
می دهد، در واقع چکی بانکی می کشد که شاید در آن بانک اصلا پولی ندرد. معلم نباید
مشوق و محرک این قبیل اعمال فریب آمیز باشد.
3- سخنان نیش دار وطعنه آمیز:
معلمان کم تجربه که در استفاده از
سخنان نیش دار و طعنه آمیز استعداد ذاتی دارند، خطر و تهدیدی جدی برای سلامت روانی
دانش آموز به حساب می آیند. اینگونه معلم ها با بیان این واژه ها مانعی در برابر
ایجاد ارتباط مؤثر بین خودشان و دانش آموز
می شوند.
نکته: سخنان نیش دار و طعنه آمیز
باعث مسدود شدن راه ارتباطی بین معلم و دانش آموز است. بهترین کار این است که از
سخنان نیش دار پرهیز کنید و این حرف ها را به دانش آموز نزنید. آگاهانه یا
ناآگاهانه نباید دانش آموز را از خودتان برنجانید. با این کار او از معلم خود دور
می شود. سخنان طعنه آمیز جملاتی هستند که اعتماد به نفس
دانش آموز را ضعیف می کند.
اعتماد به نفس دانش آموز چگونه تقویت می شود:
وظیفه ی اصلی و مهم معلم این است که عمیقا به دانش آموز بفهمانید که او شایستگی زیادی دارد و دوست داشتنی و با ارزش است و برای جامعه اهمیت زیادی دارد. زیاد شدن اعتماد به نفس دانش آموز، تا حد زیادی به عملکرد و رفتا والدین و مخصوصا معلم بستگی دارد. اگر معلم، نشان دهد که برای شاگردش ارزش قائل است، دانش آموز هم حس خوبی نسبت به خودش پیدا می کند. اما اگر معلم اشتباهات دانش آموز را بزرگ کند، احتمالا احساس ضعف و کمبود خواهد کرد. البته لازم است دانش آموز بعضی از عقاید و طرز فکر خود را تغییر بدهد و در موارد متعددی نسبت به اعمال و رفتار خود دچار شک و تردید می شود. اما معلم باید بر نقاط مثبت آنها بیشتر از نقاط ضعف آنها پافشاری کند. برداشتی که دانش آموز از خودش دارد، چه نقاط قوت و چه نقاط ضعف به او کمک می کند تا در مسیر درستی گام بردارد.
معلمان کم تجربه انعطاف پذیر نیستند و از دانش آموز
درست پشتیبانی
نمی کنند. آنها کوشش می کنند تا رفتار و آشفتگی خودشان را برطرف کنند و در این
وضعیت با خشم و توهین صحبت می کنند. (خیلی تنبل هستی؟)، (چند بار بهت گفتم؟)، (برو
دنبال کارت؟)، (مثل اینکه نمی خوای آدم بشی و...) دانش آموزی که این پیام های منفی
را می شنود، حس می کند که هیچ وقت نمی تواند کاری کند که معلم از او راضی باشد. در
چنین مواقعی عزت نفس خود را ازدست می دهد و زندگی برایش سخت تر می شود.
معلمینی که همیشه طرز برخورد و لحن صحبت آنها منفی است، احتمالا خودشان در دوران تحصیل دائما از طرف معلم خود مورد سرزنش و تنبیه قرار گرفته اند و بدون اعتماد به نفس بزرگ شده اند. مسلما همان روش تربیتی که فرا گرفته اند را در مورد دانش آموزان خود به اجرا می گذارند.
معلم می تواند نگرش دانش آموز از خودش را تقویت کند. مدارس معمولا چندان تلاشی برای بالا بردن اعتماد به نفس یا تشویق دانش آموز نمی کنند و در اکثر مواقع، دانش آموز به علت اشتباهات و رعایت نکردن قوانین مورد توهین و سرزنش قرار می گیرد. (تو هیچ وقت به جایی نمی رسی)
سعی کنید برایش ارزش قائل شوید و موفقیت هایش را تشویق و تمجید کنید و استعداد و توانایی هایش را بسنجید و آن را تأیید کنید. دانش آموز را دائما تحسین کنید و هنگام مشکلات در کنارش باشید.
مشوق باشید و سعی کنید او را وادار کنید در زمینه های رایانه، موسیقی و نقاشی و ورزش و هنر هم شانس خود را امتحان کند. این کار باعث می شود به توانایی هایش افزوده شود.
هر گاه رفتار معلم با دانش آموز صمیمی و مهربان باشد، تغییرات زیادی در رفتار و برداشت او از زندگی خواهید دید و او با اعتماد به نفس بیشتری رفتار می کند و خوشحال و شادمان می شود. در نتیجه با دوستان، همسالان، خانواده، جامعه رفتار بهتری خواهد داشت.
زیرا نگرش او نسبت به خودش تغییر کرده است و چون اعتماد به نفس اش تقویت شده است، موفق تر، راضی تر و خوشحال تر خواهد بود.
آموزش ادب با بی ادبی امکان ندارد:
ادب هم یک صفت شخصیتی است و هم یک
مهارت اجتماعی به حساب می آید. ادب از این طریق کسب می شود که دانش آموز با معلم
خود همانند سازی می کند و نیز از راه تقلید از معلم فرا می گیرد. بنابراین تحت هر
شرایطی، ادب باید به دانش آموز آموخته شو. هنگامیکه به وسیله ی پرخاشگری بخواهید
به دانش آموزی آموزش دهید، نتیجه ای حاصل نمی شود، بلکه در بیشتر موارد نتیجه ی
معکوس دارد. جز اینکه دانش موزی پرخاشگر به جامعه تحویل
داده اید.
اکنون می توانید بسیاری از مسائل را با بی ادبی کمتر به دانش آموز، آموزش دهید. یادتان باشد این نوع برخوردهای غلط دانش آموز را به سوی بی ادب بودن سوق می دهد. خطر اینجاست که دانش آموز با مشاهده ی این رفتار از معلم خود الگوبرداری می کند.
نکته: اگر دانش آموز اشتباهی مرتکب شده است با رفتار غلط جو را متشنج نکنید. در این صورت امکان بیشتری وجود دارد تا دانش آموز از فرامین شما اطاعت کند.
آینه ای باشید برای شخصیت دانش آموز:
چه کاری می توانید بکنید تا دانش آموز را در شناختن احساسات و آرزوهایش یاری دهید؟ برای جامه ی عمل پوشاندن به این خواسته، شما می توانید آینه ای برای احساسات او باشید. دانش آموز با نگاه کردن به آینه از احساسات خودش آگاه می شود. عمل آینه این است که دانش آموز با نگاه کردن به معلم خود چه تصوری پیدا می کند.
وظیفه ی معلم این است که با احساساتش چه چیزی را انتقال می دهد. بدون اینکه از حالت احساسی خارج نشود.
رفتارهای محبت آمیز:
رفتارهای محبت آمیز نیاز به سرمایه
ندارد. اما بهترین کاری است که می توانید انجام دهید. رفتار محبت آمیز مثل عطر گلی
است که فضای اتاق را پر کرده است. با روحیه ای عبوس و درهم نمی توان وارد بحث های
علمی شد. هر اندازه مهربان باشید به همان اندازه موفق تر هستید. تنها یک راه وجود
دارد، کلاس درس را برای خود و
دانش آموزان سخت نگیرید. یادتان باشد، اگر شما هم سراغ مشکلات نروید، خواسته و یا
ناخواسته مشکلات با سراغ ما می آیند. بنابراین هر دانش آموز مشکلاتی دارد که باید
از طریق تفکر واندیشه و
راه کار دادن حل شوند، نه از طریق راه های منسوخ شده.
نکته: مهربان و نجیب باشید و مطمئن
باشید دانش آموزان شبیه شما
می شوند.
خوش خلق و بشاش باشید:
اگر می خواهید در درون دانش آموز
نفوذ کنید، گشاده رو و با آرامش باشید. یادتان باشد وقتی با دانش آموز بد برخورد می کنید،
اول خودتان آزار می بینید. با صبر و دید نو و فعالیت مستمر می توانید سر منشأ خدمت
ارزنده، نوآور و خلاقانه باشید.
سرزنش و انتقاد ممنوع:
همه ی معلمین خواهان پیشرفت و موفقیت دانش آموزان خود هستند. اما گاهی حساسیت های بیش از اندازه در برابر عملکرد دانش آموز، موجب بروز برخی واکنش های غیر منطقی می شود. این کار پیشرفت دانش آموز را خدشه دار می کند. آیا تا به حال فکر کرده اید که همه ی دانش آموزان توان و استعداد یکسانی ندارند. باید انتظارات خود را نسبت به هر دانش آموز در نظر بگیرید. نه اینکه همه ی دانش آموزان را به یک چشم نگاه کنید.
نکته: دانش آموزانی که بسیار کانون انتقاد و سرزنش قرار می گیرند، عملکردشان ضعیف می شود. همینطور حرمتی بین دوستان و همکلاسی های خود ندراند. یادتان باشد، انتقاد و سرزنش، دانش آموز را دلسرد می کند. چنین دانش آموزانی شورو اشتیاقی برای پیشرفت در خود احساس نمی کنند. اگر تا کنون از انتقاد و سرزنش استفاده کرده اید. برای بهبود انگیزه و روحیه ی دانش آموز، برجسته کردن نقاط مثبت ضروری است. تنها زمانی که دانش آموز احساس کند در انجام تکلیف مهارت و استعداد لازم را دارد، رغبت و اشتیاق نشان می دهد.
به دانش آموز حق سخن گفتن بدهید:
دانش آموز باید در تعیین مقررات و محدودیت ها حق اظهار نظر داشته باشد. این شیوه، افزون بر اینکه بیشتر کارایی دارد، دانش آموز را مستقل بار می آورد و فکر نمی کند مقررات بر او تحمیل شده است. با این کار در واقع به شخصیت دانش آموز احترام گذاشته اید.
نکته: اگر دانش آموز دلیل مقررات را بداند، بهتر وظایف خود را انجام می دهد.
به دانش آموزان امنیت عاطفی بدهید:
اگر معلمان تلاش کنند که
کلاس درس خوشایند و ارضاء کننده باشد، کیفیت و راندمان آموزش ارتقاء خواهد یافت.
یعنی آموزش باید نسبت به علایق دانش آموز و هماهنگ با آن باشد. تمایل معمل باید در
درجه ی اول روی توجه دانش آموز یا تلاش او متمرکز باشد. مهم
این است که دانش آموز با اشتیاق برای فهمیدن مطلب تلاش کند و علاقه ی خود را از
دست ندهد. بدون شک هر چه برنامه های درسی بهتر طرح ریزی شوند، موفقیت بیشتری بدست
خواهد آمد.
نحوه ی نفوذ و متقاعد کردن شاگرد:
اگر نسبت به شاگردان ابراز محبت و یکدلی داشته باشید، ناخودآگاه با همکاری بیشتر دانش آموزان مواجه خواهید شد. به جای جملاتی نظیر ( این مشکل خودتان است و... ) و از این قبیل جملات، سعی کنید دانش آموزان را با خود همراه کنید.
آموزش روش فکر کردن صحیح به دانش آموز:
به دانش آموزان باید اندیشدن را
بیاموزید، نه اندیشه ها را. به آنها بیاموزید روش حل مسأله گام به گام تحقق می
یابد. به آنان بیاموزید این امر محقق نخواهد شد، مگر با همت والای خود آنها در
چرخه ی عمل و دانش آموز و تفکر و عمل را همراه با ادب و معرفت
می آموزد.
به دانش آموزان تجربه های زندگی را
یادآور شوید تا یاد بگیرند خودشان بازیگران ماهری باشند تا مشکلاتشان را با اندیشه
و صبر و حوصله حل کنند. به آنها بگویید آن چیزی که می تواند زندگی و
آینده ی آنها را درخشان کند، بهره مندی از علم و دانش و معرف است. در این مسیر با
کامل شدن ذهن، راه پیشرفت سریع تر خواهد بود. در این شرایط احساس می کنید دست یابی
به آرزوهایتان آنقدر هم مشکل نیست و رسیدن به آن را کاری غیر ممکن نمی دانید.
موفقیت در درس این است که خودتان را دست کم نگیرید. باور کنید که قابلیت های بی نظیری در وجودتان وجود دارد.
نکته: اگر معلم در توانمندی های دانش آموز شک کند، به همین ترتیب دانش آموز هم باور می کند که قابلیت های کمی در وجود خود دارد. باید به دانش آموز تلقین کنید با تلاش و انرژی و خودباوری و خلاقیت و امید، آینده ای روشن در انتظار اوست. بنابراین در هر شرایطی نظر مثبت به دانش آموزان داشته باشید.
در برخورد با دانش آموز چه کار کنید:
1- هیچ فردی تحکم و بداخلاقی را دوست ندارد.
2- سعی کنید از حرف های توهی آمیز اجتناب کنید.
3- هرگز نباید فشار و تسلط معلم بر شاگرد محسوس باشد.
4- بهتر است به شاگردان مجالی برای اظهار نظر بدهید.
5- راهنمایی های خود را به صورت پرسش ادا کنید تا دستورات معلم به صورت تصور فکری و حکم غیر مستقیم باشد.
6- باید به او فرصت دهید تا درباره ی وضعیت جدید فکر کند، ان را تجزیه و تحلیل کند.
7- معلم باید فشار بر روی دانش آموز مشکل دار را کم کند تا اعتماد به نفس دانش آموز زیاد شود.
8- پیامدهای منفی رفتارش را به دانش آموز گوش زد کنید.
9- معلم باید با مداخله و علت یابی موضوع، مشکلات را حل کند.
10- معلم باید رفتارهای خوشایندی برای برخورد با دانش آموز داشته باشد.
با دانش آموزان زیبا و مثبت صحبت کنید:
باور به اینکه چگونه گفته ها و سخنان معلم می تواند بر سرنوشت و ساختار زندگی جامعه تأثیر بگذارد، بسیار باور نکردنی است! تحقیقات نشان داده است که گفتار معلم بر روی دانش آموز بر شکل باورها، رفتار و سرنوشت او تأثیرگذار می باشد. چنانچه جناب مهدی انصاری قمی می گوید: نباید فراموش کرد که سخن و کلام در رفتار و شخصیت آدمیان و ساختار روحی و اخلاقی و اجتماعی و دینی به همان اندازه اثرمند است که آب و هوای و غذا مؤثر است. (مقدمه ی کتاب غرالحکم، ص 7)
به واقع بخش اعظم شکل ذهنی دانش آموز متأثر از کلمات و گفته های والدین و معلم است که در شرایط و اتفاقات گوناگون بیان می شود. البته طرز بیان، (نحوه ی استفاده از کلمات) اهمیت دارد.
(کلام معلم سرمایه ای گرانقدر و سرنوشت ساز است)
بنابراین به هر صورتی که با دانش آموز سخن می گویید، دانش آموز هم همان صورت در آینده (بزرگسالی) در جامعه با دیگران سخن خواهد گفت. اگر با نیش و کنایه و تمسخر و نگاهی خشم آلود سخن بگویید.....
نکته: با تکرار سخنان امید بخش، روحیه ی نشاط و شادابی را در محیط کلاس مانند عطر گل های بهاری تزریق کنید.
احساس خوشبختی زمانی در دانش آموز شکل می گیرد که محتوای سخنان معلم، روحیه و نشاط، امید و آینده ی دلچسبی را ترسیم کن. بنابراین کلمات انگیزه بخش را تمرین کنید. رفته رفته شاهد تغییراتی در روحیه ی دانش آموز خواهید شد. بنابراین با استفاده از تلقینات مثبت تصویر جدیدی را پدید آورید. استفاده از تلقینات مثبت، شیوه ی مؤثری برای ایجاد رفتارهای جدید است.
(کلام معلم، معمار آینده ی دانش آموز است)
نکته ی دیگر اینکه اگر از نفوذ کلامتان با خبر باشید، به هنگام سخن گفتن دقت بیشتری خواهید کرد. بکارگیری کلمات منفی را متوقف کنید. در غیراینصورت باید منتظر عواقب و پیامدهای منفی، رفتارها و عملکرد غلط دانش آموزانی که در ینده به بزرگسالی می رسند، در جامعه باشید.
جک کنفیلد می گوید:
بدانی که شما پیوسته با کلمات خود چیزی مثبت یا منفی خلق می کنید.
حفظ حیثیت دانش آموز:
هرگز دانش آموز را در حضور
همکلاسی هایش سرزنش و ملامت نکنید. با این کار شخصیت او را نادیده گرفته اید و
تأثیر ناخوشایندی روی وی گذاشته اید. در صورتی که اگر کمی اندیشه کنید این کار
هیچ ضرورتی ندارد و هیچ تأثیر مثبتی به جا نمی گذارد. با کمی فکر
می توانید کلمات شایسته بیابید و صمیمانه بکوید، عیب شاگرد را تشخیص دهید. لذا
باید به شخصیت شاگرد احترام بگذارید و آنان را به حفظ حیثیت خویش یاری دهید.
نکته: با راهنمایی مؤثر، حمایت و ایجاد احساس امنیت در دانش آموز، به او تفهیم کنید که چه انتظاراتی از او دارید. به او کمک کنید تا احساس خوبی نسبت به درست انجام دادن وظایفش داشته باشد.
پس باید جدا از ملامت و ستیزه پرهیز کنید و آنان را در بهبود احوال و اصلاح معایب یاری دهید. لذا برای تغییر احوال دانش آموز از محاسن آنها قدردانی کنید و کوچکترین پیشرفت آنها را تمجید کنید.
اگر شاگرد به معلم خود اطمینان کند، آنوقت سعی می کند خود را به خیر و صلاح هدایت کند. باید دانش آموز احساس کند که او اطمینان دارید. با او ماند انسانی محترم و شرافتمند رفتار کنید تا وی کوشش کند و شوق پیشرفت و عشق و کمال در وی پرورش یابد.
اما اگر طور دیگری عمل کنید و مرتبا بگویید ( بی استعداد، بی لیاقت و...) همین کلمات کافی است که شاگرد از معلم خود منزجر شود و شوقی برای تلاش و فعالیت نداشته باشد.
معلمی که بتواند روح اطمینان و خودباری را در شاگرد تقویت کند و به وی اعتماد به نفس دهد، می تواند شاگرد را از نو بسازد.
لذا اگر می خواهید احوال شاگردی را تغییر دهید، باید به او قدرت و شهامت حرت و اصلاح خطا را در نظرش آسان کنید تا خود را لایق موفقیت ببیند.
نیازهای روانی دانش آموزان:
بی توجهی به نیازهای روانی دانش آموزان موجب
اختلالات شخصیتی و بیماری های روانی می شود. بسیاری از مردم آزاری ها، نافرمانی
ها،
بزه کاری ها، پرخاشگری ها و بدبینی ها، نتیجه ی عدم ارضای کافی و به موقع این نوع
از نیازها در دانش آموز است. نتیجه عدم به موقع این نوع نیازها است.
1- نیاز به محبت:
بر پایه ی همین نیاز است که از معلم خود انتظار دارد با او دوستانه رفتار کند و این حس دوست داشته شدن برای او احساس امنیت می آورد. به همین خاطر وی در جستجوی محبت به هر سویی می رود. زیرا هر کودک و نوجوانی دوست دارد که به دیگران محبت کند و از دیگران محبت ببیند. عدم ارضای این حس سبب می شود که وی به کانون های منحرف در خارج از خانه و مدرسه جذب شود و در دام آنها گرفتار شود.
پس بر معلم لازم است که دانش آموز را در کانون پر مهر و محبت بدون افراط قرار دهد. تا دانش آموز دچار گره های روحی خطرناک نشود. باید با دانش آموز محبت کلامی و عملی داشته باشید تا در او حالت اعتدال روحی و روانی ایجاد کنید.
دانش آموز برخوردار از محبت کلامی و عملی معلم، سلامتی روانی ندارد. دانش آموزی که با کمبود محبت روبرو می شود، نوعی احساس هیجان منفی پیدا می کند. دانش آموزی که با کمبود محبت روبرو است، به ناراحتی هایی مانند: از دست دادن شادابی، رنگ پریدگی، افسردگی، گوشه گیری و ... دچار می شود.
با محبت به دانش آموز، اعتماد به نفس او افزایش می یابد. زیرا محبت به دانش آموز، احساس ارزشمند بودن را در وی ایجاد می کند.
نکته: با محبت به دانش آموز، می توان از بسیاری از انحراف ها که او را تهدید می کند، جلوگیر کرد. زیرا کمبود محبت در بیشتر موارد یکی از عوامل بسیار قوی گرایش دانش آموز (کودک و نوجوان) به خشونت است.
2- نیاز به توجه:
از جمله نیازهای اساسی دانش آموز نیاز به احترام و توجه به آنهاست. همانطور که عدم توجه معلم باعث تضعیف روحیه و شخصیت دانش آموز می شود و در مواردی موجب عدم توجه به درس و انجام تکالیف می شود. در مقابل، توجه و احترام به ایشان، موجب تقویت روحیه و حضور مؤثر و فعال در جامعه و مدرسه است. دانش آموز اگر مورد توجه معلم قرار نگیرد، انرژی هایش را در مسیر سازنده بکار نمی اندازد.
هر دانش آموز تلاش می کند که به معلم بفهماند فردی باهوش، آگاه و قابل اعتماد است. از این رو از هر نوع بی توجهی آزرده خاطر می شود.
نکته: اگر دانش آموز سهوا اشتباهی انجام داد، فورا به رویش نیاورید.
3- نیاز به عدالت:
نیاز اصلی دانش آموز برقراری عدالت در میان دانش آموزان است. بنابراین معلم نباید برخی از دانش آموزان را بر برخی دیگر ترجیح و امتیاز دهد (حتی در لبخند زدن، نگاه کردن، توجه کردن و کلمات محبت آمیز و...) چرا که این موضوع منجر به بیزاری برخی از دانش آموزان نسبت به معلم خود می شود، در نتیجه راندمان کلاس پایین می آید.
4- نیاز به تشویق:
هر دانش آموز علاقمند است تنها رفتارهای مسئولانه اش مورد توجه قرار بگیرد و از خطاهایش چشم پوشی شود. این کار موجب اعتماد به نفس، احساس با ارزش بودن، توانایی، موفقیت و شایستگی می شود.
نکته: تا آنجا که می توانید از خطاهای آنها چشم پوشی کنید و در برخی مواقع به آنها تذکر دهید و در مسائل مهم هشدار (با لحن مؤدبان اخطار) دهید و در معدود مسائل خطرناک از تنبیه استفاده کنید.
5- نیاز به امنیت:
هر دانش آموز نیازمند به امنیت و آرامش است و در مواقع اضطراب و هراس همواره در پی یافتن پناهگاه و یاور و پشتیبان است که از او در برابر ناملایمات دفاع کند. در این لحظات می توانید خود را بیشتر به او نزدیک کنید. چرا که دانش آموز متوجه می شود که می خواهید او را از گرفتای نجات دهید.
نکته: معلم به دانش آموزان بگوید، هر وقت نیاز به کمک داشتید روی من حساب کنید.
چگونه به دانش آموز خود کمک کنید:
از مؤثر ترین روش های تربیتی این است که مسائل و مشکلات دانش آموز را بزرگ نشان ندهید و او را به دلیل رفتارهایش دائم بازخواست نکنید. بلکه در برخورد با مسائل و مشکلاتش از خودش کمک بگیرید. او باید این واقعیت را بداند که نخستین مسئول حل مشکل او، خودش است و برای حل آن باید به دنبال راه حل مناسب باشد و معلم وظیفه ی راهنمایی را دارد که از عواقب تصمیم خودش مطلع شود.
همچنین دانش آموز باید متوجه باشد که تحت تأثیر سخنان و رفتار دیگران قرار نگیرد. چرا که به سبب کم تجربگی به سرعت افکار دیگران را پذیرفته، دچار مشکل می شود.
مراقب رفتارتان باشید:
اگر در همان لحظه برای مشکلی که پیش آمده پاسخ و راه حلی به ذهن تان نمی رسد، دست به کاری نزنید و تأمل کنید. بنابراین حواستان را خیلی جمع کنید. اگر واقعا نمی دانید که بگویید و یا چه کاری انجام دهید، بگویید از این وضع راضی نیستم. اما راجع به موضوع حرفی نزنید. این واکنش به خوبی تأثیر خود را می گذارد.
نکته: شاید لازم باشد برای اشتباه دانش آموز، با والدینش مشورت کنید.
دانش آموزان نگرش های معلم را یاد می گیرند:
دانش آموزان فقط چیزهایی را که معلم به آنها می گوید، یاد نمی گیرند. بلکه از رفتارها و صحبت های معلم الگوبرداری می کنند. اگر با آنها با خشونت و توهین رفتار کنید، آنها یاد می گیرند در آینده با افراد جامعه همانگونه رفتار کنند.
استفاده از جملات مثبت:
یک معلم خوب، همچون یک پدر و مادر
خوب، فردی است که
به طور روز افزونی به فرزند خود توجه می کند و خود را وقف او می سازد. این نوع
معلمین رضایت خاطر خود را در روابطی می بینند که سبب می شود دانش آموز دست به
انتخاب بزند و از نیرو و توان خودش استفاده کند. اما می توانید در گفتگوهای خود با
دانش آموز، با آگاهی کامل جملاتی را بکار ببرید که نشان دهنده ی توانایی های
دانش آموز در اتخاذ تصمیمات شایسته باشد. بنابراین هنگام برخورد با دانش آموز می
توانید این مفاهمی را با جملاتی نشان دهید که برای پرورش حس استقلال طلبی دانش
آموز مطرح باشد.
نکته: اگر به دانش آموز با تردید
نگاه کنید، آنها هم به شما با تردید نگاه خواهند کرد. هیچ معلمی قصد ندارد که از
نظر روحی، اخلاقی و یا احساسی، لطمه ای به دانش آموز خود وارد کند. اما با این
حال، درست همین کار ار انجام می دهد. از یک پزشک توقع داریم که صلاحیت حرفه ای
داشته باشد و همچنین مقداری همدردی از خود نشان دهد، اما از او توقع نداریم که
هیجان زده شود و یا تأسف بخورد و زار بزند. معلم هم باید از طریق یک روش حرفه ای
با نابالغی
دانش آموز برخورد کند. بیشتر موقعیت های انضباطی وقتی با احساس بیش از اندازه
همراه باشند محو می شوند و از بین می روند. این موقعیت ها وقتی با هیجان شدید توأم
می شوند، ممکن است به مشکلاتی جدید تبدیل شوند و دانش آموز را برای سال های آتی
آزار دهد.
برای دانش آموز الگوی مناسبی باشید:
اگر می خواهید باعث پیشرفت دانش آموز خود شوید، برنامه داشته باشید. با دست ها مهربانی، با قلب محبت و با زبانتان امید به آینده را در وجود دانش آموز روشن نگه دارید.
خوش خلق و بشاش باشید:
اگر می خواهید در درون دانش آموز
نفوذ کنید، گشاده رو و با آرامش باشید. یادتان باشد وقتی با دانش آموز بد برخورد می کنید،
اول خودتان آزار می بینید. با صبر و دید نو و فعالیت مستمر می توانید سر منشأ خدمت
ارزنده، نوآور و خلاقانه باشید.
با این کار دانش آموز احساس می کند، پشتیبان و تکیه گاهی دارد. دلگرم می شود و این دلگرمی او را امیدوار می کند و دانش آموز امیدوار به سوی ترقی و پیشرفت، رشد می کند.
نکته: سعی کنید افکار مثبت را به دانش آموزان تلقین کنید.
رأفت آموختنی است:
شکی نیست که دانش آموز به هر میزان از رأفت و محبت معلم برخوردار شود، در بزرگسالی به انسان هایی دلسوز و دوست داشتنی تبدیل می شوند. خوش رفتاری و محبت به دانش آموز موجب می شود که آنان در برابر وسوسه ی مسخره کردن و صدمه زدن به دیگران واکسینه شوند.
نکات کلیدی درباره ی دانش آموزان:
1- دانش آموز را باید سرگرم کرد
2- باید با دانش آموز جدید باشید
3- به فکر تلافی نباید بود
4- گاهی اذیت دانش آموز بدذاتی نیست
5- دانش آموزان تمایل به سر به سر گذاشتن یکدیگر دارند
6- برخی دانش آموزان فهم موقعیت ندارند
7- کشکش دانش آموز با همسالان طبیعی است
8- رفتار معلم در مورد ناکامی دانش آموز سخت گیرانه نباشد
9- در لحظات دشوار و بحرانی، صبور باشید و کمکشان کنید
10- درک واکنش های دانش آموز اهمیت دارد
11- دانش آموز می خواهد او را دوست داشته باشید
12- آیا فکر می کنید که سرزنش و تنبیه چاره ساز است
13- او را طوری تربیت کنید که بتواند از افکار معقول طبعیت کند
14- شناخت جنبه های مثبت و منفی مسائل مختلف به دانش آموز
15- درک موقعیت های دشوار
16- رفتار معلم چگونه در سرشت کودک تأثیر می گذارد
17- معلم با رفتارش به رشد خلق و خوی دانش آموز کمک می کند
18- چه چیزهایی را باید از دانش آموز (مقتضیات سن) توقع داشت
19- دانش آموزان به محبت نیاز شدیدی دارند
20- دانش آموز نیاز به یک معلم صمیمی و قابل اعتماد دارد
21- اجتناب از کشمکش در مواقع خاص
22- احساس راحتی و شادابی دانش آموز در کلاس
23- پیش بینی نتایج ناخوشایند
24- عدم دشمنی و کینه توزی در دانش آموز
25- چگونه باید با دانش آموز رفتار شود؟
26- آیا روش سرد و خشن منطقی است
27- اقتدار معلم مبتنی بر محبت و دوستی و ملایمت
چگونه خلق و خوی معلم بر رفتار دانش آموز اثر می گذارد:
خلق و خوی مانند نقشه ی رفتار است. به محض شناخت خلق
و خوی
دانش آموز، می توانید درک کنید این نقشه را آغاز کنید. رفتار دانش آموز، رفته رفته
معنی خود را آشکار می کند. دیگر پرسش این نیست که چرا این کار را می کند؟ پرسش
تازه این است. هنگامی که چنین رفتاری می کند برای هدایت او چکار باید بکنید؟ بر
اساس دانسته هایتان از خلق و خوی
دانش آموز، می توانید رفتار دانش آموز را پیش بینی کنید و روش هایی مؤثر برای
هدایت رفتار او (کار پیشگیرانه) در پیش بگیرید.
بسیاری از معلمان می توانند به طرز دقیق پیش بینی کنند که دانش آموز در شرایط ویژه چه واکنشی نشان می دهد. اما معلمان کم تجربه به عوض هدایت و شکل دادن به رفتار دانش آموز، جنگیدن با آن را انتخاب می کنند. در صورتی که خلق و خوی دانش آموز را یک حقیقت زنده بدانید، درک رفتار و مدیریت آن آسان تر می شود.
نکته: نباید بگذارید رفتار دانش آموز بر رفتار شما تأثیر بگذارد. (احمقانه است!) همچنین اگر روش های شما مبهم و بی اثر باشد، می توانید منتظر مشکلات باشید. یعنی رفتار غیر منطقی دعوتی به مبارزه ی قدرت است.
عاطفه در یادگیری:
اثر احساسات عاطفی بر
توانایی یادگیری اهمیت دارد. عواطف نوع چیزهایی را که دانش آموز می تواند بیاموزد،
چگونگی سرعت آموزش، چگونگی به یاد داشتن آنچه آموخته اند را، مشروط می کند. مثلا
اشعاری که مورد علاقه هستند سریع تر از آنهایی که معمولی هستند یاد گرفته می شوند.
وقتی یادگیرنده تشویق شود و احساس کند که موفق است، یادگیری اش نسبت به وقتی که از
او گله می شود و احساس شکست می کند، سریع تر است. چنین واقعیت هایی طبیعتا منجر به
سئوالاتی می شوند؟ مثلا چه احساساتی در یادگیری و موفقیت در مدرسه دخالت دارند؟ چه
نوع احساساتی یادگیری را سرعت
می بخشد و به آن کمک می کند؟
احترام متقابل:
مشکلات موجود در روابط دانش آموزان نتیجه ی فقدان احترام متقابل است. آنها اینگونه رفتارها را از چه کسی آموخته اند؟ برای برقراری ارتباط متقابل، باید با نشان دادن احترام متقابل شروع کنید. راه مناسب برای شروع، به حداقل رساندن صحبت های منفی است. انتقاد کردن، برخورد از بالا، قضاوت بی ادبانه و توهین آمیز و... رابطه ها را از بین می برد. هر اختلاف در روابط انسانی را می توان از راه مثبت و بدون توهین کردن مطرح کرد.
لازم است هنگام انتقاد کردن، ابزار محبت کلامی را فراموش نکنید. مهمترین عامل شکست در گفتگو، خشم و عصبانیت است. در نتیجه طرف مقابل هم خشمگین می شود و مقابله به مثل می کند و خدای نکرده کار به جاهای باریک می کشد.
با زیباترین و بهترین عبارت ها، دانش آموز را مورد خطاب قرار دهید. متأسفانه ما عادت داریم به هر که نزدیکتر باشیم، بیشتر حرمتش را بشکنیم. پس با دانش آموز با همان احترامی حرف بزنید که با دوستی صمیمی صحبت می کنید. زیرا احترام، احترام می آورد و دل ها را به هم نزدیک می کند.
هنگام صحبت کردن مراقب باشید که غرور جوانان را
جریحه دار نکنید. اینگونه رفتارها تخریب کننده اند و اختلاف های بیشتری را به وجود
می آورد. حتی اگر مشاجره به ظاهر ختم شود.
هنگام گفتگو صادق باشید و جانب منطق و انصاف را نگه دارید. در این شرایط خود را جای دانش آموز بگذارید. او نیاز به کمک دارد.
لحنتان هنگام گفتگو باید مهربانانه باشد. وقتی لحن خصومت آمیز دارید یا سعی می کنید طرف مقابل را محاکمه کنید و سرجایش بنشانید، مطمئن باشید گفتگو را به شکست خواهید کشاند. باید به دانش آموز ثابت کنید، خیرخواه او هستید و به اصلاح امور او علاقه دارید. با این کار او را شرمنده می کنید. چنین رفتاری ما را به هدف اصلی می رساند.
در حین گفتگو باید از زخم زبان، گوشه و کنایه، تحقیر، تمسخر و تخطئه بپرهیزید. تهدید نکنید و خط و نشان نکشید. این رفتارهای منفی گفتگو را مسموم می کند.
از مقایسه کردن داشن آموزان با یکدیگر بپرهیزید و بر کارهای خوب آنها انگشت بگذارید و تأیید کنید که این اشتباهات ناشی از تجربه ی کم و عدم توجه کافی است و به راحتی حل می شود. او را همانطور که هست بپذیرید و با یک اشتباه تمام کارهای مثبت او را زیر سئوال نبرید و هرگز نخواهید در همان لحظه از طرف مقابل زهره چشم یا اعتراف بگیرید. این رفتار هم خطاست و هم عاری از ظرافت. همواره به یاد داشته باشید، برای رسیدن به هدف و اصلاح دانش آموز باید موضوع یا مشکل را حل کنید و راه حل ارائه دهید و بر سر آن به توافق برسید.
نکته: سعی کنید تعادل کلامی را در نظر بگیرید.
وقتی عصبانی هستید، باید چکار کنید:
گاهی اتفاق می افتد که معلم از حرکات و رفتار دانش آموز عصبانی می شود و در همان حال که عصبانی است، می خواهد دانش آموز را ارشاد و راهنمایی کند و علت اشتباه دانش آموز را به وی توضیح دهد. غافل از اینکه عصبانیت معلم دانش آموز را مرعوب می کند و او نمی تواند با انگیزه ی درونی (اختیاری) عمل خود را اصلاح کند. پس هیچ رویه ای بهتر از این نیست که معلم، قبل از هر چیز بر عصبانیت خود غلبه کند و اختیار خود را از دست ندهد. چرا که آشفتگی خود نتیجه ی معکوس دارد. چه بسا الگوی رفتاری معلم، دانش آموزی پرخاشگر و جسور بار آورد. توجه داشته باشید که با رعب و وحشت و سرزنش پایه های شخصیت را متزلزل می کند.
نکته: از دانش آموز می شود
هم دیو ساخت و هم فرشته و این دو گروه آگاهی معلم از اصول و مبانی تربیت و روش های
راستین آن و نحوه ی پیاده کردن آن اصول است. بنابراین معلم می تواند هم نقش سازنده
و خلاق داشته باشد و هم روشی مخرب و تباه کننده. بنابراین معلم تکمیل کننده ی راه
والدین در تربیت و جهت یابی فکر
دانش آموزان هستند که تأثیر بزرگی دارند.
ابراز محبت به دانش آموز:
محبت نیاز طبیعی همه ی انسان هاست. چنان که انسان به آب و غذا نیاز دارد، به محبت نیازمند است. بنابراین برخورداری و محرومیت از آن در تعادل روح تأثیر فراوان دارد. دانش آموزی که در کلاس درس با محبت معلم نسبت به خود رشد کرده باشد،دارای روانی شاد و دلی آرام و با نشاط است و به زندگی و آینده امیدوار و دلگرم است.
به رشد خلق و خوی دانش آموز کمک کنید:
دانش آموز فقط از لحاظ جسمانی و عقلی رشد نمی کند، بلکه خلق و خوی او نیز باید رشد و تکامل پیدا کند. او باید به تدریج عاقل و کامل شود. معلم سرمشق خوبی در این سیر ب طرف کمال هستند، پس معلم می تواند در این راه به دانش آموز کمک کند.
کمک به فهم اشتباهات دانش آموز:
به دانش آموز خود کمک کنید تا مانند یک کارآگاه وضعیت اشتباهش را بررسی کند. اگر چه نخست او بر اساس اینکه اشتباهش تقصیر دیگری است، قضاوت می کند. اما او را تشویق کنید بر اساس واقعیت ها در پی فکر دوم خود برود.
- برای پیشگیری از این وضعیت چه کار می توانستم بکنم؟
- چه مقدار من علت بودم؟
- آیا اگر فرد دیگری به جای من بود همین کار را می کرد؟
نکته: کنار هم گذاشتن عوامل منطقی در کنار یکدیگر،
با فرایند منظم، کمک به رفع اشکال می کند. دانش آموز شما، پس از شناسایی موارد
مشخص،
می تواند وارد مرحله ی تصمیم گیری شود. ( اگر لازم باشد، با او هم فکری کنید)
الگوی حل مسأله:
گام اول: مسأله را شناسایی کنید.
گام دوم: با همفکری راه حل هایی پیدا کنید.
گام سوم: بهترین گزینه را انتخاب و آن را تمرین کنید.
به یاد داشته باشید هدف واقعی این نیست که هر چه زودتر بهترین راه حل را پیدا کنید. هدف شما این است که به دانش آموز کمک کنید تا یاد بگیرد چگونه از موانعی که در زندگی با آنها روبه رو می شود نجات یابد و از خود مراقبت کند. هنگامی دانش آموز به حرف های شما گوش می دهد که فکر کند می خواهید به او کمک کنید.
نکته: راه حل هایی که با ملایمت و بی طرفی ارائه می شود – دانش آموز را در پیدا کردن راه حل مناسب کمک می کند. یعنی به دانش آموز کمک کنید تا ذهنیت خود را از نو تنظیم کند.
توجه دانش آموز را به آثار رفتارش جلب کنید:
یکی از بهترنی راهکارهای پرورش اخلاق این است که به تأثیر رفتار دانش آموز بر افراد دیگر اشاره کنید. (ببین دوستت را ناراحت کردی) و احساسات شخص دیگر را مورد توجه قرار دهید. شما به دانش آموزتان کمک می کنید تا واقعا تجسم کند که اگر جای طرف مقابل بود چه احساسی داشت. برای نمونه می توانید ضمن اجرای نمایش از او بپرسید: چه احساسی پیدا کردی؟ آیا این کار خوبی است؟ چرا؟ اگر دانش آموز بزرگتر است، می توانید بدون نقش بازی کردن از او سئوال کنید و بخواهید وقتی می خواهد پاسخ سئوال را بدهد، خودش را جای طرف مقابل بگذارد.
صبور و حوصله داشته باشید:
صبر و تحمل تکیه گاه وجود انسان
است. سیر تکاملی و رو به رشد دانش آموز با صبر و درایت معلم کامل می شود. پس همیشه
در امر آموزش صبر و حوصله داشته باشید. یک معلم خوب کسی است
که بتواند فکر و اندیشه ی خود را در راستای تعالی جسم و روح
دانش آموز بکار اندازد. اگر می خواهید آنان انسان های ارزنده ای باشند، باید به
آنها روش فکر کردن را بیاموزید تا خوب خوب فکر کنند، خوب حرف بزنند و درست رفتار
کنند. (معلم آینه ی دانش آموز)
بردبار باشید:
در امر تعلیم و تربیت، بردبار باشید. این کار نیازمند صبر و حوصله است و باید مراقب باشید و در برابر اشتباهات دانش آموزان زود از کوره در نروید و عصبانی نشوید و با بردباری در رفع عیوب بکوشید.
با گذشت باشید:
گذشت از خطای دانش آموز، کاری ارزشمند و خوشایند است. از خطاهای دانش آموزان با عفو و بخشش بگذرید. زیرا اعمال و رفتار دانش آموز، هنوز به آن پختگی نرسیده است. بنابراین با این ویژگی خود را آراسته کنید. اگر به دانش آموز تفکر و تعقل را بیاموزید به تدریج اوضاع بهتر می شود.
تکیه گاه دانش آموزان باشید:
تکیه گاه دانش آموزان باشید، زیرا
دانش آموز وقتی احساس کند معلم تکیه گاه و پشتیبانش است، دلگرم می شود و این
دلگرمی او را به تلاش وادار می کند. پس با افکار و ایده های ارزشمند مسیر درست
زندگی را به آنها بیاموزید. یادتان باشد آنها در بهار زندگی به سر
می برند و هنوز چیزهای زیادی است که باید تجربه کنند و بیاموزند و عبرت بگیرند.
قبل از اینکه چیزی بگویید، فکر کنید:
شما می توانید با حفظ خونسردی و آرامش و کمی تفکر قبل از حرف زدن از بحث و جدل بیهوده با دانش آموزتان، و نادیده گرفتن اینکه چقدر او اشتباه می کند، عکس العمل نشان ندهید. به جای اینکه سریع تحریک شوید، بهتر است با او حرف بزنید.
نکته: به جای اینکه به دانش آموز بگویید چرا درس نخوانده اید، از او بپرسید چگونه وقت و زمان خود را تنظیم می کند یا با چه روشی درس می خواند. به او کمک کنید تا تکنیک های تنظیم وقت و درس خواندن را بیاموزد. اگر به دانش آموزان بی توجهی کنید، راندمان تحصیلی کاهش می یابد.
سخن آخر:
معلم متعهد کارش تنها درس دادن نیست، بلکه به طور غیر مستقیم با الگو بودن تدریجا و گام به گام شاگردان را به آداب و آئین پسندیده دعوت می کند و با تمام خضوع و فروتنی که دارد در کار تدریس بسیار جدی و قاطع است. معلم متعهد در غم و شادی شاگردان سهیم و شریک می شود.
معلم نمونه فکر شاگردان را تقویت
کرده، بلکه در درجه ی اول به فکر پرورش نیروها و استعدادهای بالقوه ی آنان است.
هیچ وقت شاگردان را مورد استهزاء و مسخره قرار نمی دهد و همه ی شاگردان را محترم
می شمرد و هیچ گاه در کلاس درس خشونت و تندی
نمی کند. او هیچگاه متوسل به نظم و انضباط خشک و کوبنده
نمی شود. هیچ وقت آمرانه دستور نمی دهد و در همه ی برنامه ها با شاگردان مشورت می
کند و به نظر شاگردان احترام می گذارد. معلم اگر بخواهد تغییرات اخلاقی در شاگرد
به وجود آورد، در درجه ی اول باید مورد قبول و پذیرش شاگردان باشد. فراموش نکنید
که پیامبر(ص) به کودکان سلام می کرد. البته سلامی که توأم با محبت و صمیمت بود.
ایشان از عیب مردم بزرگوارانه می گذشت و مردم را به سوی اخلاق پسندیده دعوت می کردند.
به نام خدا
چگونه با دانش آموز خود رفتار کنید؟
نویسنده: عبدالله یزدانی
سر شناسه : یزدانی، عبدالله، 1353-
عنوان و نام پدید آور : چگونه با دانش آموز خود رفتار کنید/ نویسنده، عبدالله یزدانی.
مشخصات نشر : ورامین: دوقلوها، 1396.
مشخصات ظاهری : 32 ص.: مصور؛ 5/14 * 5/21 س م.
شابک : 40000ریال 5–26–8739-600–978
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
موضوع : معلمان – روابط با شاگردان
موضوع : Teacher – student relationships
موضوع : معلمان – اخلاق حرفه ای
موضوع : Teachers – professional ethics
رده بندی کنگره : 1396 8 چ 4ی/1033 LB
رده بندی دیویی : 1023/371
شماره کتابشناسی ملی : 4658156
ناشر: دوقلوها
نویسنده: عبدالله یزدانی
چاپ اول: 1396
شمارگان: 1000
شابک:5 – 26 – 8739 – 600 – 978
قیمت : 4000 تومان
همه ی حقوق محفوظ است
تلفن: 7010507 – 0919
مقدمه.......................................................................5
الگو بودن معلم.........................................................7
فاکتورها معلم خوب...................................................7
شادابی چهره و غم زدایی ازدانش آموز...........................7
پرهیز از مجادله.......................................................8
احسان و تفضل........................................................8
نیازهای دانش آموز...................................................8
بالا بردن سطح آگاهی و اعتماد به نفس...........................8
تمرین رفتاری.........................................................9
حذف عیب جویی و بی احترامی به دانش آموز.................10
به دانش آموزان بیاموزید که مستقل فکر کنند...................10
بازتاب رفتار و کردار معلم وتأثیر آن در رفتار شاگردان.....11
عوامل اصلی که موجب تنش بین معلم و شاگرد می شوند...........11
مهم این است که معلم بتواند........................................11
تأثیرگذاری کلام......................................................13
لحن و بیان در گفتار.................................................14
تنبیه لفظی و کلامی..................................................15
آشنایی با پنج شیوه ی متفاوت تحقیر کردن......................15
در هنگام عصبانیت تدریس نکنید.................................16
کنترل بر رفتار خود.................................................16
پرورش اعتماد به نفس..............................................16
مهارت همدلی و همسویی با دانش آموز.........................16
به تفاوت های شاگردان احترام بگذارید..........................17
گفتگوی حمایتی را تمرین کنید....................................17
سبک حرف زدن مناسبی داشته باشید............................17
کلاس درس بدون مجادله...........................................18
قدرت بخشش در جریان عملکرد غلط............................18
کارهای خوب دانش آموز را تحسین کنید........................18
برخورد با اشتباهات دانش آموز...................................18
به دانش آموز یاد بدهید مؤدبانه مخالفت کند.............................19
آموزش نگرش منطقی.......................................................19
برقراری ارتباط با دانش آموز خطاکار..................................20
حمایت از دانش آموز........................................................20
اصلاح رفتار غیرمستقیم....................................................20
طرز بیان..............................................................21
نبایدها...................................................................23
لطفا متوجه باشید......................................................23
ضرورت رفتار شناسی..............................................24
در نظر گرفتن رفتار جایگزین.....................................24
مبانی فرضی را در نظر بگیرید...................................25
روش برخورد با دانش آموز........................................25
خودتان را مشتاق پیشرفت آنان نشان دهید.......................26
ابراز همدردی با دانش آموز........................................26
با مقصر دانستن دانش آموز، اشتباه او جبران نخواهد شد.....26
الگو برداری از رفتار معلم..........................................27
تحقیر و ترد شدن دانش آموز از طرف معلم.....................27
تبعیض و بی عدالتی بین دانش آموزان............................27
سخت گیری بیش از حد..............................................28
رعایت اصل تدریج در اصلاح رفتار..............................28
از جنگ قدرت با دانش آموز خود بپرهیزید.....................29
از داد و فریاد و تنبیه استفاده نکنید................................29
حفظ خونسردی........................................................30
پیامدهای طبیعی و منطقی رفتارش را توضیح دهید............30
معلم با تجربه آموخته است..........................................30
درخواست دانش آموز................................................31
چندین نحوه ی بیان تشویق را به معلمان پیشنهاد می کنیم.....31
آموزش فرایند منظم و هماهنگ در تحلیل درس.................32
درخت حافظه..........................................................32
سخن آخر...............................................................32
مقدمه
به نظر می رسد رفتاری دوستانه و
هدفمند، راهگشا باشد. همچنان
که دانش آموز رشد می کند، شناخت او نسبت به موضاعت بیشتر
می شود. مهمترین بخش آموزش دانش آموز، نحوه ی فکر کردن و پاسخ دادن به موضوعات
اجتماعی است. بدون شک نقش معلم در برخورد مسالمت آمیز خارق العاده است و در صورت
برخورد ناشایست، در آینده ای نزدیک، شاهد خسارات های جبران ناپذیری خواهیم بود.
چرا که دانش آموز رفتارها و عملکرد بزرگسالان را (مخصوصا مسئولین تربیتی) سرلوحه ی
کار خود قرار می دهد. بدون شک برخورد ناشیانه و بدور از عقل و منطق بر خلاف اهداف
ساختار آموزش و پرورش خواهد بود.
الگو بودن معلم:
معلم در تربیت دانش آموز، باید خود الگویی مناسب باشد. اینکه معلمی با تحقیر موجب کاهش اعتماد به نفس دانش آموز شود، به ویژه از آن جهت که دانش آموز ظرفیت کافی ندارد، کار عاقلانه ای نیست. این نکته را به آسانی می توان فهمید که تربیت عملی، بر تربیت زبانی مقدم است.
نکته: این کار را به گونه ای انجام دهید تا دانش آموز احساس نکند با کنایه و سرزنش با او رفتار می شود.
فاکتورها معلم خوب:
1- نرم و انعطاف پذیر بودن.
2- صبر و مدارا کردن.
3- بخشنده و با گذشت بودن.
4- اغماض و چشم پوشی کردن.
نکته: این موارد را رعایت کنید تا مقبول دانش آموزان باشید.
شادابی چهره و غم زدایی ازدانش آموز:
همه دوست دارند با افرادی که شاداب هستند و در زدودن غم آنها نقش دارند، دوستی کنند. معلم اگر توانست با رفتار و برخورد خود غمی را از چهره ی دانش آموز بزداید، هنر کرده است.
زدودن غم و ناراحتی، یأس و
ناامیدی، یکی از وظایف معلم
است. چنانچه کلاسی با نشاط داشته باشید، راندمان و کیفیت تحصیل دانش آموزان،
افزایش می یابد.
پیامبر (ص) فرموده اند:
پس با رویی بشاش و چهره ای گشاده با آنان برخورد کنید و بدین وسیله محبتشان را جلب کنید.
معلمی که چهره ی بشاش داشته باشد،
به راحتی می تواند در
دانش آموزان نفوذ کند. اما اگر عبوس و گرفته باشد، در برقراری ارتباط با دانش آموز
خیلی موفق نیست. سعی کنید شاداب و گشاده روباشید تا در ارتباط مؤثر با دانش آموز
موفق تر باشید.
چهره ی بشاش و شاداب، سبب شادمانی
دانش آموز خواهد شد.
خنده رویی و برخودر شاد با دانش آموز، دوستی و محبت می آورد. همچنان که عبوس بودن
و با چهره ی درهم کشیده با دانش آموز روبرو شدن، خلق و خوی دانش آموز را تغییر می
دهد. یعنی
دانش آموز از
معلم خود الگو می گیرد. بنابراین با گشاده رویی و حسن خلق با دانش آموز برخورد
کنید.
پرهیز از مجادله:
پرهیز از گفتگوی بی فایده سبب دوری دانش آموز می شود.
خداوند در قرآن می فرماید: (سوره ی نحل، آیه 125)
با گفتگوی منطقی، مطلب خود را بیان کنید.
بنابراین از مشاجره و جر وبحث بپرهیزید و با استدلال و دلیل، مطلب و نظر خود را بیان کنید.
احسان و تفضل:
اگر دوست دارید در دل دانش آموز جایگاهی داشته باشدی، در حق آنها تفضل و احسان کنید. پزش باید درعلاج بیماری بکوشد نه اینکه مریض خود را سرزنش کند. بنابراین معلم باید به جای مذمت و سرزنش، راهکارهای مناسب ارائه دهد.
نیازهای دانش آموز:
وی دوست دارد کانون توجه و پذیرش اطرافیان باشد. دانش آموز شیفته ی ابراز لیاقت و اظهار وجود و شایستگی است. اثبات شخصیت و احراز هویت برای آنان، یکی از مطبوع ترین لذاید زندگی است. خلاصه اینکه دانش آموز نیاز دارد که هویت خویش و فلسفه ی زندگی را بشناسد و خود را از سرگردانی نجات دهد.
بالا بردن سطح آگاهی و اعتماد به نفس:
یکی از عوامل مهم در پیشرفت تحصیلی دانش آموز، بالا بردن سطح آگاهی اجتماعی و فرهنگی و اعتماد به نفس دانش آموز است. هر چه سطح آگاهی و اطلاعات بیشتر باشد، مشکلات اخلاقی و انضباطی او کاهش می یابد.
نکته: نباید به رفتارهای دانش آموز حساسیت زیادی نشان دهید. بلکه باید مقتضیات سن او را در نظر بگیرید. به آنها آموزش دهید که چگونه تنش های زندگی را کنترل کنند.
تمرین رفتاری:
تمرین رفتاری یا ایفای نقش، به معنای شبیه سازی موقعیت های واقعی به منزله ی روشی برای آموزش شیوه های جدید پاسخ گویی به مسائل گوناگون است.
تمرین رفتار، در آموزش دانش آموز برای پذیرش نقش جدید رفتاری و حل مشکلات بعدی مربوط به آن مؤثر است. این تکنیک را می توان به چهار مرحله تقسیم کرد:
1- آماده کردن دانش آموز
2- انتخاب موقعیت مورد نظر
3- تمرین رفتار
4- اجرای رفتار جدید
برای توضیح بهتر است این تکنیک را در قالب مثالی توضیح دهیم.
دانش آموزی را تصور کنید که با دانش آموز دیگری مشاجره می کند و یا هنگام مواجه با مدیر مدرسه هراس دارد. معلم باید نخست بکوشد با او صحبت کرده، او را متقاعد کند که باید شیوه ی رفتاری جدیدی را بیاموزد. پس از آماده کردن دانش آموز، در مرحله ی دوم معلم باید فهرست سلسله مراتبی از موقعیت هایی را که مفیدتر است ارائه دهد.
در مرحله ی سوم معلم، نقش دانش آموز خطاکار یا مدیر مدرسه را بازی می کند و نقش جدید (رفتار جدید) را آموزش می دهد. نکته ی مهم اینکه هنگام صحبت کردن، آموزش دهد که با لحن صدا، نوع نگاه، طرز ایستادن و... چگونه باشد.
نکته: باید بتوانید شخصیت دانش آموز را بازسازی کنید. یعنی باید بتوانید تصورات نادرست آنها را اصلاح کنید. مراقب باشید هنگام اصلاح رفتار، آنها را سرزنش نکنید. با دانش آموز به گونه ی استدلالی صحبت کنید. شناخت خود را نسبت به دانش آموز خود افزایش دهید.
حذف عیب جویی و بی احترامی به دانش آموز:
عیب جویی و بی احترامی به دانش
آموز را حذف کنید. دانش آموزان آینه ی گفتار و رفتار ما هستند. با هر لحن با ایشان
صحبت کنید
با همان لحن پاسخ دوستانشان را می دهند. اگر با آنها رفتار احترام آمیزی در پیش
بگیرید، به همان رفتار عادت می کنند. اگر
مقصود جلب همکاری ایشان است، از بذل احترام خودداری نکنید. در غیر اینصورت افرادی
را به جامعه تحویل خواهیم داد که در ارتباط با دیگران رفتارهای ناپسند را بکار می
گیرند.
به دانش آموزان بیاموزید که مستقل فکر کنند:
بسیاری از معلمان فکر می کنند که دانش آموز باید تابع محض باشد و هر آنچه که آنها می گویند، بپذیرند و در مورد چگونگی و چرایی مطالب سئوالی نپرسند.
متأسفانه افرادی که با این فلسفه پیش می روند، دانش آموزاین را پرورش می دهند که استقلال فکری ندارند. با تشویق دانش آموزان به پرسیدن سئوالات و یافتن جواب های متناسب با آن، آنها را به موضوعات مختلف علاقه مند کنید تا میزان یادگیری در آنها سریع تر و عمیق تر شود. دانش آموزی که با گفته های معلم خود در تمام موارد موافقت می کند، بدون اینکه تأملی در مورد آنها داشته باشد، استقلال فکری ندارد. پس بهتر است دانش آموزان را تشویق کنید تا سئوال بپرسند و جواب سئوالاتشان را با توجه به کتاب های مورد نظر بدست آورند.
راه دیگر این است که از دوران کودکی تان برای او صحبت کنید. مثلا برایش تعریف کنید برای اینکه با دوستان مدرسه ای تان هماهنگ باشید، چه کارهای غیر منطقی را انجام داده اید. در این داستان تا آنجا می توانید خود را نادان جلوه دهید و با بیان این داستان کمی خود را شرمنده نشان دهید. با این کار دانش آموز ارتباط منطقی بین انجام عمل و معایب آن را کشف می کند.
بازتاب رفتار و کردار معلم وتأثیر آن در رفتار شاگردان:
به طور خلاصه باید گفت: قضیه ی
معلم و شاگرد از لحاظ نقش پذیری شاگرد نسبت به اعمال و رفتار معلم، همانند قضیه ی
مهر و موم
می باشد که موم، تمام نقش ها و تصویرهایی که در مهر وجود دارد، منعکس می کند.
عوامل اصلی که موجب تنش بین معلم و شاگرد می شوند، عبارتند از:
1- حواسپرتی دانش آموز (نداشتن توجه کافی)
2- حالت های احساسی خاص (نگاه بدبینانه نسبت به معلم)
3- باورها و انتظارات غلط (برداشت های غلط نسبت به موضوعات)
4- سبک رفتار بی ادبانه (سوء رفتار)
5- مخفی کاری و پنهان نگه داشتن موضوعات
6- فراموش کردن تکالیف
7- بی نظمی
8- بهداشت فردی
9- انجام ندادن وظایف فردی
10- شیطنت ها و تحریکات سر کلاس (حالت های خاص روحی)
11- زورگویی و قلدری
12- عدم آداب اجتماعی
نکته: آگاهی از عوامل مخرب، بزرگترین قدرت در کنترل رفتارتان است. مراقب باشید در میدان مشاجره گیر نیفتید.
مهم این است که معلم بتواند:
1- با دانش آموز درست ارتباط برقرار کند و روابط فیمابین را ثابت و متعادل نگه دارد
2- یک محیط امن و قابل پیش بینی به لحاظ احساسی و فیزیکی برای دانش آموزان خود ایجاد و آن را حفظ کند.
3- نمایش قدرت و بگو مگو را به حداقل برساند.
4- به دانش آموزان خود نشان دهد که به آنها عشق و تعهد دارد و هموراه حامی و طرفدار آنهاست.
اگر با احترام و علاقه و با
برقراری ارتباط صحیح با دانش آموزان صحبت کنید، آنوقت می توانید به دانش آموز خود
کمک کنید تا بتواند ویژگی های مثبت شخصیتی را کسب کرده و بهتر و قوی تر با مشکلات
و چالش های زندگی مقابله کند. اما اگر با یک اشتباه کوچک از کوره در برودید (از
کاه، کوه بسازید)، به دانش آموز خود
می آموزید با کوچکترین اشتباه دیگران، همین رفتار را بروز دهد. بدین ترتیب دانش
آموز می تواند صفات پسندیده ی گذشت و بخشندگی را کسب کند. دانش آموز نیاز دارد که
به معلم خود تکیه کند و بدین منظور باید معلم خود را باور داشته باشد. چه گنجی از
این بالاتر که دانش آموز معلم خود را قبول داشته باشد.
مهمترین نکته این است که معلم با
چشم پوشی کردن از اشتباهات کوچک، قوت و دلگرمی به دانش آموز خود می دهد که اینگونه
مشکلات ناچیز و کم اهمیت نمی تواند به روابط معلم و دانش آموز آسیب جدی وارد کند.
تنها زمانی خطر جدی روابط شما را تهدید
می کند که دانش آموز به معلم و حرف هایش اعتماد نداشته باشد.
در این شرایط دانش آموز احساس می کند، ارزش دوست داشته شدن ندارد و رابطه ی احساسی خود را با معلم قطع کرده و برای برقراری ارتباط عاطفی هیچگونه تمایلی نشان نمی دهد.
در روابط معلم و شاگرد همیشه جایی برای آزمایش و خطا وجود دارد، مشروط بر اینکه زیاد ریسک نکنید و دانش آموز را به گونه ای دوست بدارید که آنها از عشق و علاقه ی شما نسبت به خود مطمئن شوند. این یک حقیقت امید بخش و دلگرم کننده است.
مطمئن باشید با وارد کردن آسیب روحی و جسمی، شخصیت و عملکرد دانش آموز نه اینکه بهبود نمی یابد، حتی بدتر می شود. بنابراین با احترام گذاشتن به دانش آموز، امنیت لازم را برای او تأمین کنید.
تأثیرگذاری کلام:
باید به خاطر داشته باشید، زمانی
که کلامی از زبان معلم خارج
می شود، فرمان و اعتبار (صاحب کلام) را به دست گرفته و به هر جا بخواهد می برد. در
حقیقت چشمه ی جوشان موفقیت در ارتباط کلامی نهفته است. به همان گونه عدم موفقیت در
پس معنای کلمات می باشد.
در حقیقت معنای واقعی هر تکه ای از
کلامی که معلم برای
دانش آموز بیان می کند، می تواند برداشت ها و معانی متفاوتی داشته باشد. از جمله
حسن نیت، سوء نیت، بی تفاوتی نسبت به دانش آموز، به وجود آوردن تشنجات ذهنی و
درنهایت درگیری لفظی بین گوینده ی کلام و شخص مقابل به عنوان شنونده ی کلام رخ می
دهد. البته بسته به این است که گوینده و شنونده ی کلام در چه وضعیت روحی و روانی و
احساسی قرار دارند.
گاهی نداشتن توجه کافی به ارتباطات
کلامی و رفتاری، مشکلات بسیار جدی روانی را در محیط کلاس به وجود می آورد که به
شدت رابطه ی معلم و شاگرد را تهدید می کند. از طرفی خلق و خوی لحظه ای که متأثر از
کمبود تجربه ی کافی می باشد، تأثیر بسیار زیادی بر ارتباط مؤثر خواهد داشت.
مطالعات دانشمندان علوم ارتباطات نشان داده است که وقتی افراد در وضعیت عمومی خوبی هستند و به عبارتی سرحال و مسرور از عواطف انسانی اند دید مثبت تر نسبت به اطرافیان خود دارند و زمانی که سرحال نیستند حس بدبینی شان به شدت افزایش می یابد.
همینطور باورها و انتظارات ما از دیگران عواملی هستند که به شدت بر روابط فیمابین تأثیر می گذارند. مطالعات اندیشمندان علوم رفتاری نشان می دهد که انتظارات نه تنها بر ادراکات ما تأثیر می گذارند، بلکه بر رفتار اطرافیان نیز اثرگذار می باشد.
تحقیقات دانشمندان رفتار شناس نشان
می دهد، داشتن ارتباط مؤثر و سالم به سان شاه رگ حیاطی رابطه ی مؤثر و سالم است.
آنچه موضوع کلام را به چالش می کشاند، عکس العمل طرف مقابل است. یعنی اینکه شما
باید بتوانید برای کلامی که بر زبان می آورید،
عکس العمل طرف مقابل را پیش بینی کنید. در اینجا متوجه می شوید چه حرفی را باید
بزنید و چگونه کلام را منعقد کنید. مراقب باشید در موقعیت های حساس انفجارات تخریب
کننده ی ذهنی به وجود می آید.
به عقیده ی ورانشناسان هر گونه مشکلی را می توان با آرامش و گفتگوی صلح آمیز برطرف رکدن و محیط امن و آرامش بخشی ساخت.
نکته: یکی از مؤثرترین مهارت های پویا، کنترل احساسات منفی میباشد. سعی کنید گفتگویی عاری از تنش و خشم داشته باشید. اولین نکته این است، قواعد و تکنیک های گفتگوی سالم را یاد گرفته باشید.
لحن و بیان در گفتار:
اولین عبارتی که از زبان معلم خارج می شود، لحن و کلام معلم را تعیین می کند. بنابراین درهنگام سخن گفتن سعی کنید صدایتان آرام، منظم و رسا باشد. بیش از حد سریع حرف نزنید، کلمات را به روانی و پشت سر هم ادا کنید و لحن سرزنش کننده نداشته باشید.
لحن صدا، مهمترین پیک پیام رسان به دانش آموز است. بنابراین صدایی بی احساس، پرغرش و صدای تند و خشن (ناموزن و نامتفارن) تأثیرگذار نیست. باید بتوانید با لحن صدایتان دانش آموز را به انجام تکالیف برانگیزید. سعی کنید هنگام سخن گفتن آرامش خود را حفظ کنید. بنابراین برای خود راه و روشی خلق کنید تا میزان ارتعاشات و تلفظ درست کلمات در کانون مرکزیت توجه قرار بگیرد. برای اینکه سخن موفق و قابل قبول را به دانش آموز ارائه دهید، سعی کنید نیت پاک و خالص خود را در قالب کلمات مناسب بیان کنید و از عبارات تأکیدی مثبت در ارتباطات کلامی خود استفاده کنید.
نکته: لحن و شیوه ی بیان موضوع، نمایانگر صمیمیت و یکرنگی معلم با دانش آموز است. بنابراین لحن مناسب نقش کلیدی دارد. برای تبدیل کردن رشته ی کلام به اهرمی نیرومند با لحن و آهنگ کلام، علاقه و توجه دانش آموز را برای شنیدن برانگیزید.
تنبیه لفظی و کلامی:
داد و فریاد زدن، انتقاد کردن،
غرزدن، سخنرانی کردن و اینکه کاری انجام دهید و فکر کنید با این کارها دانش آموز
احساس گناه می کند
و از کار خود پشیمان می شود، اصلا درست نیست. زیرا به تدریج دانش آموز در مقابل
خشم و عصبانیت معلم بی تفاوت می شود. حتی سرزنش و سخنرانی های معلم هم در یک گوش
دانش آموز می رود و از گوش دیگر خارج می شود. مسلما دانش آموز به خاطر این قبیل
رفتارهای معلم ناراحت و عصبانی می شود و از معلم خود فاصله
می گیرد.
آشنایی با پنج شیوه ی متفاوت تحقیر کردن:
1- عیب جویی و ا نتقاد کردن:
عیب جویی و انتقاد برای دانش آموز
بدین معنی است که از او ناامید و مأیوس هستید و شخصیت و عملکردش را نمی پسندید.
اما اینگونه جملات (توهمیشه...، تومثل....، تو هیچ وقت.... و...) هیچ وقت
نمی تواند دانش آموز را تشویق و ترغیب کند.
2- نسبت دادن ویژگی های خاص به دانش آموز:
مثلا تو (بی عرضه، کودن، احمق، تنبل و بی فکر هستی). آیا این جملات دانش آموز را ترغیب به پیشرفت می کند.
3- مقایسه کردن با دیگر دانش آموزان:
مثلا آرمان از تو باهوش تر است. اولین نکته برای دانش آموز این است که دوست دارند، معلم توانایی و نکات مثبت شخصیتی آنها را باور داشته باشد و بهترین صفات را به آنها نسبت دهد. نه اینکه...
3- رفتار دیکتاتوری و غیر منطقی:
این کار نشان دهنده ی عدم توجه و
بی احترامی به دانش آموز است. اینگونه رفتارها باعث نگرانی و هول و ولا نگه داشتن
دانش آموز
می شود. با این رفتار دانش آموز را مجبور می کنید به جای تمرکز بر مسائل درس بر
خلق و خوی شما تمرکز کرده و سعی کند با توجه به علائم و نشانه های ظاهری، زمان
وقوع خشم و عصبانیت بعدی شما را حدس بزند!!
4- نیش و کنایه زدن و سرزنش و مسخره کردن:
این نوع راه کار کاربردی ندارد و فقط ذهن دانش آموز را از مسیر اصلی که درس خواندن است دور می کند.
5- عصبانیت و فریاد کشیدن:
مفهوم این کار یعنی نوعی روش تحقیر کردن که به عنوان ابزار قدرت استفاده می شود. اما تمام این موارد فقط ذهن و جسم معلم و دانش آموز را فرسوده می کند.
در هنگام عصبانیت تدریس نکنید:
اگر در حالت عصبانیت و خشم هستید، تدریس نکنید. سعی کنید یک لیوان آب بخورید و کاملا آرامشتان را بدست آورید. آنگاه قدری فکر کنید و بر خود مسلط شوید. بنابراین سعی کنید زود رنج نباشید.
نکته: داشتن حلم و صبر بهتر است.
کنترل بر رفتار خود:
قدرت کنترل احساسات و به دنبال آن توانایی هدایت حالات و رفتار، بسیار ارزشمند است. معلم در برابر دانش آموز مسئول است تا در هنگام بروز معایب، عیوب را اصلاح کند. این قابلیت توانایی کنترل رفتار، موانع را برطرف می کند.
پرورش اعتماد به نفس:
اعتماد به نفس سرمایه ی بسیار بزرگی است که معلم می تواند به دانش آموزان اعطا کند. دانش آموز به هر اندازه دارای استعداد و قدرت توانایی باشد، باز هم نیاز به تشویق و اعتماد به نفس دارد.
عدم توجه به حس عزت نفس و عدم توجه به تشویق دانش آموز، به تدریج نیروهای مثبت را به انرژی های منفی تبدیل می کند که هم دانش آموز و هم جامعه ضرر خواهند کرد.
مهارت همدلی و همسویی با دانش آموز:
یکی از مهمترین زمینه های سلامتی رواین دانش آموز، مهارت معلم در همدلی با دانش آموز است. چنانچه این مؤلفه ویروسی شود، بی شک آثار ارزشمند علم و تحصیل کمرنگ می شود. زیرا هدف اصلی آموزش و پرورش، کمک به پرورش جسم و روح دانش آموز است. بنابراین سوء رفتار موجب اختلال در ارتباط معلم و شاگرد می شود.
نکته: از ذهن خوانی های بی مورد نسبت به دانش آموز اجتناب کنید.
به تفاوت های شاگردان احترام بگذارید:
تفاوت های دانش آموزان باعث جذب آنان به یکدیگر می شود. با افزایش درک و آگاهی می توان به تفاوت ها احترام گذاشت. گرچه هر کدام از شاگردان منحصر به فرد هستند، ولی در بیشتر جنبه ها به هم شباهت دارند.
گفتگوی حمایتی را تمرین کنید:
یکی از موضوعاتی که دانش آموز را
نگران ناراحت می کند، عدم گفتگوی حمایتی
از سوی معلم است. در حین گفتگو سعی کنید راه کارهای مناسب را ارائه دهید. اگر
کنترل حرف ها از دستتان در رفت، سریعا گفتگویتان را متوقف کنید و به موضوع اصلی
بازگردید. همچنین گفتگو را با داد و فریاد و مشاجره تخریب نکنید. فقط و فقط درباره
ی مشکلات راهکار ارائه دهید و مسائل را درست و منطقی بررسی کنید. سعی کنید این
گفتگو مثبت باشد و به مسائل منفی
اجازه ی ورود ندهید.
توصیه ی دیگر این است که سعی کنید از جملات تشویقی استفاده کنید. هر چه در این کار خلاق تر باشید، سریع تر به هدفتان می رسید.
نکته: در هنگام سخن گفتن، دانش آموز برخی مهارت های گفتگو را ناخواسته می آموزد.
سبک حرف زدن مناسبی داشته باشید:
بدانید که سخن گفتن مهارتی است که معلم و دانش آموز را به آرامش لازم می رساند. اگر باور ندارید امتحان کنید. پیامبر(ص) می فرماید:
اگر به مؤمنی احترام بگذارید، انگار به خداوند احترام گذاشته اید.
نکته: در جستجوی روشی جدید در سخن گفتن (هنر حرف زدن) باشید. در غیراینصورت گرفتار فشار روانیم می شوید که حاصل آن کاهش بازده است. به کمک کلمات مناسب کلاس درس را از حالت کسل کننده رهایی بخشید. با این کار بزرگترین تأثیر را بر دانش آموز خود خواهید گذاشت.
کلاس درس بدون مجادله:
نکته ی اصلی این است که کلاس درس
جای مجادله و بحث های
بی مورد نیست. بلکه محلی برای علم اندوزی و کسب تجربه های جدید است. چرا که آینده
ی مملکت در گروه همین علم اندوزی ها می باشد.
قدرت بخشش در جریان عملکرد غلط:
همه ی انسان ها به اشتباهات سهوی
دچار شده اند. معلمانی که
برای ترمیم اشتباهات دانش آموز، آمادگی لازم را دارند، هرگز
دچار استرس و نگرانی نمی شوند. بلکه با صبر و حوصله افکار و اندیشه های درست را به
دانش آموز خود منتقل می کنند. همانطور که قبلا گفته شد، افکار و اندیشه های شما
تأثیر مستقیمی بر عملکرد
دانش آموز دارد. بنابراین اجازه ندهید افکار و احساسات منفی به عمق رابطه ی تان
خدشه ای وارد کند. بلکه به دنبال اصلاح و پرورش دانش آموز باشید.
نکته: نگرانی خود را نسبت به مسأله ی مورد نظر بیان کنید.
کارهای خوب دانش آموز را تحسین کنید:
اگر معلم به جای انتقاد، بیشتر خوبی ها را بزرگ کند و آنها را بازگو کند، به جای سرزنش و ملامت دانش آموز، بیشتر به ارشاد و تحسین و تشویق بپردازد، در آینده جامعه ی بهتری خواهیم داشت.
برخورد با اشتباهات دانش آموز:
باید جنبه های اخلاقی و رفتاری دانش آموزان بسیار توجه داشته باشید و به جای شدت عمل با منطق و دلیل در رفع آنها کوشش کنید. نباید فراموش کرد که باید به آنها فرصت داده شود تا در اصلاح خود بکوشند.
در برخورد با دانش آموز باید به خوبی مراقب رفتنار و گفتار خود باشید. زیرا ممکن است رفتار نادرست در دنیای ذهنی آنها (الگوبرداری) اثر بدی بگذارد.
واکنش شدید و تنبیه کردن کار درستی نیست و کینه توزی در دانش آموز را رشد خواهد داد و جنبه های منفی مشکل را حل نخواهد کرد. همچنین توهین و تحقیر را هیچ گاه در مورد دانش آموزان به کار نبرید. چرا که آنها نباید خود را در دنیای بی مهری احساس کنند.
اگر معلم مهربان نباشد، اخلاق و هوش و استعدا دانش آموز، هیچگاه رشد طبیعی خود را نخواهد داشت.
هر گاه مشکلی پیش می آید، نباید موضوع را کش دهید و مخصوصا در مواقع خاص باید با صبر و شکیبایی بر رفتارتان مسلط باشید. رفتار معلم باید طوری باشد که دانش آموز قلبا احساس نزدیکی داشته باشد. به هیچ وجه نباید دانش آموز را در حضور دیگران سرزنش کنید. دانش آموزان بازیچه و موضوع تفریح و خنده نیستند. اینگونه رفتارها ممکن است ایجاد نفرت و ترس شود و این دو پدیده با هم باعث عدم رشد شخصیت دانش آموز می شود.
به دانش آموز یاد بدهید مؤدبانه مخالفت کند:
مؤدب بودن به معنی همیشه موافق بودن با عقاید دیگران نیست. لازم است به دانش آموز یاد بدهید که مخالفت کردن منطقی اشکالی ندارد. اما نکته این است که مؤدبانه مخالفت کند و این مهارتی است که باید آموزش داده شود. این مرحله سه بخش دارد. بر رفتارت تمرکز کن، نظرت را قاطع اما با آرامش بگو، مؤدب و محترم باش.
نکته: معلمان باید خودشان سرمشق بردباری باشند.
آموزش نگرش منطقی:
اگر واقعا دوست دارید دانش آموز از اشتباهش درس بگیرد، بپذیرید که هر آدمی مرتکب اشتباه خواهد شد. یادگیری از اشتباهات به بررسی تشخیص علت اشتباه نیاز دارد. معلم باید به دانش آموز کمک کند تا علت اشتباه را درک کند و راه های بهتری را برای دفعات بعد انتخاب کند. اما گفتگو باید در محیطی آرام و بدون نوامیدی انجام پذیرد. این یکی از شیوه های بسیار خوب برای تقویت نگرش منطقی در دانش آموز است.
نکته: پس از آنکه دانش آموز در ذهن نقشه ی رسیدن به
هدف را کشید،
می تواند در ذهن خود آن را تحلیل کند. می توانید این شیوه را تجسم کردن بنامید. از
دانش آموز بخواهید در ذهنش نقشه را اجرا کند و اگر مانعی به نظرش رسید، راه های جایگزین
را انتخاب کند.
برقراری ارتباط با دانش آموز خطاکار:
بیشتر دانش آموزانی که دچار مشکلی شده اند، انتظار دارند معلم با فهمیدن موضوع عصبانی نشود. طبیعی است که در چنین شرایطی اندوهگین، مضطرب و گیج بشود. اما اگر معلم بتواند با همه ی ناراحتی، بدون تنش و در آرامش با دانش آموز صحبت کند، او را با رفتارش غافلگیر کرده اید و به احتمال زیاد می توانید گفتگوی پرمعنایی با او داشته باشید. پس بدون تعصب به سخنان دانش آموز گوش دهید. ماجرا را از نگاه او ببینید و به او کمک کنید بفهمد چه انتخاب هایی کرده که به این وضعیت منجر شده است.
بعضی از معلمان کم تجربه، فقط سیاه و سفید می بینند. یا دانش آموز آرام و منطقی است یا جنجالی و گناه کا. معملی که گمان می کند دانش آموز نباید مرتکب هیچ اشتباهی بشود، واقع بین نیست. هر انسان ممکن است دچار اشتباه و مشکل شود. از سوی دیگر معلمی که دانش آموز را (بد) می انگارد. او را ناخواسته به سوی بد بودن می کشاند. اگر معتقدید دانش آموزتان اغلب مقصر است، نباید آنها را رها کنید. دانش آموز به پشتیبانی معلم نیاز دارد. به خصوص هنگامیکه دچار گرفتاری بزرگی شده باشد. صمیمی بودن و رهنمودهای درست را شکل دهید و ارتباط خود را با دانش آموز تقویت کنید.
حمایت از دانش آموز:
هنگامیکه دانش آموز احساس می کند از نظر عاطفی با
معلم خود پینود دارد و معلم از این پیوند استفاده و به دانش آموز کمک می کند تا
احساس هایش را تنظیم و مشکلاتش را حل کند، رویدادهای خوبی پیش می آید. اگر با دانش
آموزتان دچار سوء تفاهم بشوید، دیگر به حرف هایتان توجهی نمی کند. زیرا دانش آموز
به توجه و احترام معلم خود نیاز دارد. اگر بتوانید درک عاطفی صمیمانه ای را به
دانش آموز خود منتقل کنید، به تجربیات او اعتبار
می بخشید و به او کمک می کنید تا یاد بگیرد برای مشکلاتش به دنبال
راه حل باشد و راه حلی پیدا کند.
اصلاح رفتار غیرمستقیم: (بازی درمانی)
بر این اساس دانش آموز در درون خود توانایی لازم برای حل مسأله ی مربوط به خود را دارد. با جایگزین کردن الگوی رفتاری مطلوب و با استفاده از عامل نمایش و تقلید به کار برده می شود. بسیاری از مشکلات دانش آموزان به صورت لحظه ای است و طبق علائم رفتاری خاص توسط والدین یا معلم امکان بروز می یابد. در واقع بسیاری از مشکلات به دلیل ناتوانی در درک چگونگی ایجاد رابطه با یکدیگر است.
طرح درمانی شامل ملاقات با والدین یا معلم، برای مدت 15 دقیقه تا در مورد رفتارش در منزل یا کلاس در خلال هفته ی گذشته صحبت شود. سپس به مدت 15 دقیقه روش های بازی درمانی (نوعی رفتار مناسب جایگزین رفتار قبلی) عملی شرکت گردد. بدین ترتیب رفتار غلط به تدریج تغییر خواهد کرد. چرا که شیوه ی رفتار بزرگترها تغییر کرده است. در نتیجه کوچکترها الگوی مناسبی خواهند داشت.
نکته: می توانید از دانش آموز بخواهید همان رفتار را جلوی آینه تکرار کنند تا به ارزش خوب یا بد بودن آن پی ببرند.
کاربردهای دیگر بازی درمانی عبارتند از: درک تشخیص، برقراری
رابطه ی کاری، یافتن سازوکارهای دفاعی جدید، تغییر بیان کلامی، کنترل مطالب ناخودآگاه، کم کردن تنش از طریق کنترل ذهن، یافتن راهکارهای برخودر صحیح، توصیف وضعیت موجود، گردآوری اطلاعات و داده های موجود، کشف برخوردهای ناصحیح و...
طرز بیان:
آیا می دانید نوع و عمق نگاه، نوع بلندی یا کوتاهی صدا، رنگ و شکل و شمایل لباس و... هر کدام حامل پیام های خاصی هستند. روانشناسان، عمیقا بر این باورند که نقش و تأثیر مهارت های غیر کلامی، از مهارت های کلامی بیشتر و مؤثرتر است. به همین دلیل می گویند، نوع حالت چشم ها، لبخند، گفتار، حس و حالت بدن و... از جمله موارد با اهمیتی هستند که ضمن مشخص نمودن پندار تو، که برخوردارند، در اینجا به ابزار پنج گانه تأثیر گذار می پردازیم.
1- حالت لب ها: لب های خندان برای هر دردی دوا هستند. هیچ شک و شبهه ای به خود راه ندهید که چهره ی شاداب و خندان، همیشه به دورن راه می یابد. البته هر از گاهی و تحت شرایطی خاص، می توان از طریق اخم، ناراحتی خود را نشان داد. ولی همانگونه که گفتم این کار به ندرت قابل اعمال می باشد. اما تبسمی و شادابی می تواند در بدترین شرایط، جواب مطلوب و مؤثر داشته باشد. بنابراین لبخند زدن و برخورداری از شیوه های موزون و آرام در صدا و نگاه و لبخند از عوامل مؤثر در برقراری ارتباط مؤثر و درست با شاگردان است.
2- چشم ها: هیچ چشمی بدون سخن نیست.
روانشناسان معتقدند، هر نگاهی می تواند آرام بخش و یا تهاجمی باشد. بنابراین چشم
با
اهمیت ترین ابزار غیر کلامی، در ارتباط میان معلم و شاگرد باشد. چشم منبع تأثیر و
جایگاهی برای انعکاس علاقمندی، اعتماد به نفس، صداقت، و یا برعکس آن باشد.
بنابراین با نگاهتان دانش آموز را سرشار از احترام کنید. بنابراین نگاه می تواند
پیام های مختلفی بفرستد.
3- گفتار: توجه به محتوای اینکه چه
می گوییم، در چه زمانی
می گوییم، و برای چه کسی می گوییم و به چه دلیل می گوییم، موضوعات بسیار با اهمیتی
هستند. بر این اساس محتوا و درون مایه ی گفتار تنظیم می شود. بنابراین بسیار ضروری
است که با انتخاب درست کلمات و جمله ها، ارتباطی مؤثر را تدارک ببینید.
4- گفتار: کلام موزون و آرام و مهارت در مکث ها بین کلمات و جمله ها، لطافت و نرمی گفتار، همه و همه از عوامل زمینه ساز یک ارتباط مؤثر است. به همین خاطر است که گفتن و بیان نمودن با دقت، حرارت، آرامش و... نتایج متفاوتی خواهد داشت. اما همه چیز به احساس اشتراک بین گوینده و شنونده و تعلق و پیوند متقابل بستگی دارد.
5- لباس مناسب: هر چند نمی توانید از طریق وضعیت ظاهری و لباس اشخاص به تحلیل همه جانبه و مشخصی از شخصیت فرد پرداخت، ولی هر کسی با توجه به دیدن نوعی نگرش نسبت به دیگران پیدا می کند. بنابراین وضعیت ظاهری می تواند پایه های قدرتمندی برای قضاوت دیگران نسبت به یکدیگر محسوب شود. همین موضوع می تواند در انتخاب کلمه ها و جمله ها اهمیت داشته باشد و باید به کلمه ها و جمله هایی که می گویید، دقت کنید.
نبایدها:
1- نکند خیلی عصبانی باشید.
2- نکند از دانش آموز متنفر باشید.
3- نکند با سخنتان به دانش آموز توهین کنید.
این حالات و احساسات برای دانش آموز، یاری کننده و مفید نیست. این حالات و احساسات به طور واضح به دانش آموز نشان می دهد که معلم دارای چه خلق و خویی است. وقتی تصور منفی نسبت به معلم خود پیدا کرد، فکر می کنید به درس خواندن علاقمند می شو. واضح و آشکار است که باید سخنان و رفتارتان را طور دیگری بیارایید. آنوقت نتیجه ی بهتری بدست خواهید آورد.
لطفا متوجه باشید:
باید توجه داشته باشید که دانش آموزان خیلی حساسند و نسبت به همه چیز دقیقند. حال خوان آن چیز جزئی و با اهمیت باشد، خواه خیلی مهم. آنها خیلی علاقمندند که اطرافیان، به خصوص والدین، معلم و... آنها را دوست داشته باشند. هر بی توجهی را، به حساب بی علاقگی و دوست نداشتن می گذارند و هر حرف ناحق را به حساب بی عدالتی و ظلم می گذارند. همین امر سبب ناراحتی، و بی اعتمادی، بی انگیزگی و عدم توجه کافی به درس می شود. در ضمن یک نوع احساس بیهودگی به وجود می آورد که نابود کننده ی شخصیت آنهاست. در این مرحله بی حوصلگی استعداد دانش آموزان را بر باد می دهد. اخلاقشان را به تباهی می کشاند و آنها را دل آزرده و از خود بیزار می کند. برعکس در جریان توجه است که دانش آموز به نیروی شگرف خود پی می برد، دل و جرأت خود را می آزماید و انسانی علاقه مند به کار و تلاش و شاداب و مؤدب بار می آید. زندگی به معنی اراده و عمل. از طرفی مطالعه، انگیزه و عامل گسترش هوش و توسعه ی فکری است. حتی اراده از عوامل سازنده کشف معلول و علت در یک عملیات منطقی در ذهن است. به عبارت دیگر فعالیت حسی و حرکتی در واقع منشأ و منبع مشترک ادراک علوم مختلف است و ثابت شده است که انسان در جریان فهمیدن علوم مختلف به شعور و تفکر که شاخص انسان است و درک رابطه ی علت و معلول نائل می شود. بنابراین دانش آموزان باید به این امر معتقد باشند که مطالعه و تلاش می تواند استعدادهای آنها را شکوفا کند و تمام موانع را از بین ببرد. نتیجه ی آن رها شدن از خود بیگانگی است. از طرفی آموزش اگر توأم با تکرار نباشد، از بین می رود.
ضرورت رفتار شناسی:
دانش آموزان، علاوه بر آموزش خصوصیات مهارت های فردی، باید بتوانند مهارت های رفتارهای اجتماعی را بیاموزند. معلمان نوعا چنین دانش آموزانی را ناهنجار می شناسند و در کلاس درس غالبا آنها را افرادی بی انضباط، بی دقت و... معرفی می کنند. چنین دانش آموزانی در پردازش اطلاعات مشکل دارند. چنین دانش آموزانی نیاز به کمک و یاری دارند تا در زمینه های مختلف آموزش ببینند. نه اینکه با آنها از سر پند و مؤذه صحبت کنید. زیرا نتیجه ی چندانی نخواهید گرفت، بلکه باید بتوانید به بررسی گسترده ای از ابعاد فردی و خانوادگی و اجتماعی آنها آگاهی یابید تا بتوانید به تدریج رفتارهای غلط را اصلاح کنید. فکر کنید، دانش آموزی که فهم خواندن یک متن درسی را ندارد، چگونه می تواند در چگونگی فهم رفتار اجتماعی خود درک درستی داشته باشد.
نکته: برای چنین دانش آموزانی پند و نصیحت چاره ساز نیست و باید با عمق بیشتری به موضوع نگاه کنید.
یک هشدار درباره ی چنین دانش آموزانی این است که معلمان نباید با چنین دانش آموزانی رفتار خشک و خشن داشته باشند. اینگونه رفتارها الگوی مناسبی برای اصلاح رفتار غلط آنها نیست.
(برخورد چکشی و ضربتی ممنوع، در این صورت ایجاد ارتباط دو سویه ممکن نیست)
در نظر گرفتن رفتار جایگزین:
عامل اصلی کسب موفقیت در دانش آموز این است که به او فرصت دهید تا رفتار خود را تغییر داده و به او کمک کنید تا رفتار بهتری را جایگزین آن کند. بعضی از معلمان کم تجربه به جلوگیری از اقدامات دفاعی (رفتار چکشی) علاقمند هستند. اما این روش خلع عاطفی بزرگی در روح و روان دانش آموز ایجاد می کند. آنها تصور می کنند که با ایجاد محرک های خشن انگیزه ای در دانش آموز ایجاد می شود که رفتار غلطش را تغییر دهد. در حالی که در بیشتر مواقع چنین نیست.
در واقع اینگونه رفتارها موجب دلزدگی دانش آموز از معلم است. این تمرین های غلط به سرعت تأثیر خود را از دست خواهند داد.
هنگامیکه دانش آموز درگیر رفتاری ناسازگار می شود. نباید با او رفتار ناسازگارانه ای داشته باشید. ابتدا با رفتار مورد نظر او متفاوت برخورد کنید. یعنی اگر کار اشتباهی از او سر زد با رفتار درست و منطقی و با راهنمایی های به موقع در صلاح او بکوشید.
مبانی فرضی را در نظر بگیرید:
هنگام بروز مشکلات، ابعاد و موضوعات پیرامون آن را مشخص کنید. در نظر گرفتن تعریف و توصیف ابعاد مختلف موضوع و تحلیل و بررسی آن بسیار مهم است. اطلاعاتی که در جهت خلاف و عکس الگوی ایجاد شده باشد، اغلب نتیجه ی معکوس خواهد داشت و حتی شاید تشدید شود. باید بتوانید با دانش آموز گفتگو کنید تا بتوانید به ابعاد مختلف موضوع به نتیجه ای معقول و منطقی دست یابید. عامل پیچیده و دشوار آن است که چگونه به او کمک کنید تا ادراک و برداشت متفاوتی نسبت به گذشته از موضوع به دست آورد.
نکته: باید بتوانید با تعریف صحیح از عملکرد اشتباه دانش آموز، ادراک جدیدی را پیش رویش قرار دهید. یعنی ارزیابی درست موضوع شناخت بیشتری را در نتیجه گیی بعدی دانش آموز خواهد داشت.
روش برخورد با دانش آموز:
به طور کلی، برخورد پرخاشگرانه سبب تغییرات در هورمن های بدن می شود و این امر باعث اختلالات روانی می گردد. حال اگر نتوانید برخورد صحیحی با دانش آموز داشته باشید، دچار تزلزل شخصیت و سردرگمی می شود و ممکن است رفتارهای نامناسب از او سر بزند.
در این مرحله، نوع برخورد معلم در
تحول شخصیت و رفتارهای او نقش بسزایی خواهد داشت. اگر معلم با اصول تربیتی آشنا
باشد و بکوشد دانش آموز را در برآوردن درست نیازهایش یاری کند،
می تواند از بروز رفتارهای ناسازگارانه و افراطی پیشگیری کند. اگر اشتباهات دانش
آموز را با توهین، سرزنش و تنبیه پاسخ دهید در بزرگسالی به دلیل داشتن الگوی غلط،
همان رفتار را با دیگران انجام خواهد داد و دچار مشکلات جدی خواهد شد.
خودتان را مشتاق پیشرفت آنان نشان دهید:
پژوهش ها نشان می دهد،
معلمی که از انگیزه ی بالایی برخوردار باشد، نقش بسزایی در تحریک حس کنجکاوی دانش
آموز خواهد داشت. بنابراین همیشه الگوی عملی تأثیر عمیقی بر عملکرد
دانش آموز می گذارد. اگر معلم درباره ی
مسائل گوناگون کنجکاو بوده، همواره در کلاس درس، کتاب، روزنامه و... ارائه دهد.
بدین ترتیب، دانش آموزان را به دانستن علاقمند می کند و کتابهای درسی خود را با
اشتیاق می خوانند تا پاسخ برخی از پرسش های خود را در آنها بیابند. در پایان مشخص
می شود که معلم تأثیر بسیاری بر عملکرد دانش آموز خواهد داشت.
ابراز همدردی با دانش آموز:
وقتی دانش آموز احساس کند رابطه ی منطقی چندانی بین معلم و خودش وجود ندارد، هیچ رابطه ی عشق و منطقی شکل نمی گیرد و هیچ تخلفی اصلاح نمی شود. بلکه دانش آموز سعی می کند به طور مخفیانه کارش را پیش ببرد. علاوه بر این اگر برخوردها غیر منصفانه باشد...
مؤلفه ی اصلی یعنی اعتماد و امنیت کاهش می یابد و رابطه ی معلم و دانش آموز تصنعی می شود.
با مقصر دانستن دانش آموز، اشتباه او جبران نخواهد شد:
اگر دانش آموز احساس کند که معلم در پی یافتن اشتباه او و سرزنش کردن اوست. فکر می کند پیش معلم حرمت ندارد، در نتیجه انرژی کمتری برای تکالیف خرج می کند. و به این نتیجه می رسد که معلم او را دوست ندارد و نسبت به مدرسه و کلاس درس بی توجه می شود.
نکته: موفقیت دانش آموز به طرز قابل توجهی به خاطر علاقه و محبت معلم نسبت به دانش آموز به طرز قابل توجهی افزایش خواهد یافت، در نتیجه دانش آموز نسبت به وظایفش تعهد بیشتری خواهد داشت.
الگو برداری از رفتار معلم:
از عوامل بسیار تأثیر گذار در
رفتار دانش آموز، الگو برداری از معلم است. نوع رابطه ی معلم با دانش آموزان و
چگونگی برخورد با مشکلات آنان (تند و خشن یا مسالمت آمیز) بر رفتار آنان تأثیر
می گذارد.
برای مثال، اگر دانش آموز ببیند که
معلم هنگامیکه دانش آموز تکالیفش را انجام نداده است، دست به خشونت و یا پرخاشگری
می زند، او نیز همین رفتار را با دیگران انجام خواهد داد. با
مشاهده ی چنین مواردی می آموزد که چنین رفتارهایی انجام دهد.
به طور کلی، معلم از نخستین و مهمترین الگوهای دانش آموز است که با اصلاح خود و ترک رفتارهای پرخاشگرانه می تواند تا حد بسیاری در کاهش رفتارهای نامطلوب دانش آموز تأثیر بگذارد.
تحقیر و ترد شدن دانش آموز از طرف معلم:
متأسفانه برخی از معلمان کم تجربه،
احترام دانش آموز خود را حفظ نکرده، و دانش آموز خود را تحقیر می کنند و آنان را
بی کفایت نشان می دهند. همین کار تأثیر نامطلوبی بر تربیت دانش آموز می گذارد. طرد
دانش آموز و تحقیر پیاپی او از سوی معلم به تضعیف روحیه
و کاهش اعتماد به نفس او می انجامد و پایین بودن اعتماد به نفس،
زمینه ساز مشکلات گوناگون می باشد. در مقابل، برخورد با احترام و بدون تحقیر با
دانش آموز، نقش مهمی در افزایش اعتماد به نفس و در نتیجه، پیشگیری از برخی جرایم
دارد.
نکته: لازم است دانش آموز را امیدوار کنید و به ایشان دلگرمی دهید تا بر مشکلات خویش چیزه شود.
تبعیض و بی عدالتی بین دانش آموزان:
از جمله رفتارهایی که به طور غیر
مستقیم، زمینه ی بروز رفتارهای پرخاشگرانه را در دانش آموزان فراهم می کند، تبعیض
بین
دانش آموزان است. وقتی دانش آموزی ببیند معلم در کلاس به یک یا چند نفر توجه و
محبت می کند و به او اهمیت نمی دهد، نوعی حسادت در وی به وجود می آید. این حسادت
ممکن است به صورت رفتار خشن بروز کند. به تدریج اینگونه رفتارها به صورت عادت در
وی در می آید.
سخت گیری بیش از حد:
برخی معلمان انتظار دارند، دانش
آموز بدون چون و چرا،
مانند سربازی از دستورهای آنان پیروی کند. آنان به خیال خود فکر می کنند با سخت
گیری می توانند دانش آموز را به انجام کارها ترغیب کنند.
اما باید گفت سخت گیری بیجا، پیامدهای منفی در تربیت دانش آموز خواهد داشت. شاید در چنین مواقعی معلم موفق شود دانش آموز خود را تا حدی فرمان پذیر کند، اما از جنبه های گوناگون دیگر او آسیب خواهد دید.
معلم باید توجه داشته باشد که دانش آموز به استقلال و اظهار نظر تمایل دارد و تحمل رفتارهای مستبدانه او را رنج می دهد. بنابراین مناسب است معلم به جای رابطه ی مستبدانه از رابطه ی عادلانه استفاده کند. یعنی از بیشتر خطاهای دانش آموز بگذرد و در مورد برخی خطاها محرومیت از برخی امتیازها، نمره، جریمه و... استفاده کند.
نکته: از کنجکاوی های افراطی نسبت به دانش آموزان بپرهیزید.
رعایت اصل تدریج در اصلاح رفتار:
اصل مهم، تدریج در اصلاح رفتار است. دست یافتن به عادت های درست، امری زمان بَر است و یکباره امکان پذیر نیست. از این رو، باید با مراقبت و صبوری، شالوده ی شخصیت دانش آموز را بر پایه ی نظم و انضباط استوار سازید. برای دستیابی به این هدف بلند مدت، باید او را رفته رفته و گام به گام به سوی هدف رهنمون ساخت و در این راه، ظرفیت و موقعیت سنی و جسمی و روحی او را در نظر گرفت. اما معلمانی که در برخورد با رفتار نادرست دانش آموز، او را تنبیه می کنند به گونه ی چشمگیری رفتار اشتباه دانش آموز را افزایش می دهند.
از جنگ قدرت با دانش آموز خود بپرهیزید:
معلمین تا آنجا که ممکن است باید از کشمکش و جنگ قدرت با دانش آموز خود بپرهیزند. اگر معلم بر دانش آموز خود نظارت کافی داشته باشد، بسیاری از خطاهای رفتاری آنان اصلاح خواهد شد.
نکته: رفتارهای نامناسب را فراموش کنید. این کار تنها به ایجاد رنجش و تنفر در دانش آموز می انجامد و احتمال تکرار دوباره ی آن را بیشتر می کند.
امام علی (ع) می فرماید: (تحف العقول ص 84)
زیاده روی در سرزنش کردن، آتش لجاجت را شعله ور می کند.
از داد و فریاد و تنبیه استفاده نکنید:
برخی معلمان کم تجربه، وقتی از نافرمانی دانش آموز خود خسته می شوند، به داد و فریاد یا تنبیه بدنی روی می آورند. اگر داد و فریاد و تنبیه بدنی را پاسخ هایی منفی به بدرفتاری دانش آموز بدانید، می توان نتیجه گرفت که اشتباه دانش آموز را با رفتار غلط پاسخ داده اید. نتیجه اینکه در تربیت دانش آموز ضعیف و ناتوانید.
تنبیه، اغلب بیش از آنکه مشکلی را حل کند، سبب مشکلات روحی و روانی می شود. با تنبیه و مجازات، دانش آموز اغلب از رفتار بد خود دست نمی کشد، بلکه آنان را پنهان می کند. از این رو، تنها به گریز از مجازات علاقه مند می شود و به انجام کار خوب یا درست تمایلی نشان نمی دهد. چنین دانش آموزان (بزرگسالان کوچک) در آینده از چراغ قرمز عبور می کنند و کارهای ضد اخلاقی و ضد اجتماعی زیادی از آنان سر خواهد زد. به نظر شما مقصر اصلی کیست!؟
از سوی دیگر تنبیه بدنی نخستین تجربه ی آشنایی دانش آموز با خشونت است. دانش آموز با الگویی که معلم ارائه می کند (تنبه، خشونت، پرخاشگری، اخم و تَخم و...) رفتار خشونت آمیز را (زبانی، فیزیکی) می آموزد. وقتی معلم، دانش آموز خود را به سبب رفتاری نادرست تنبیه بدنی می کند، دیگر نمی توانید از آنها انتظار داشته باشید با دیگران چنین رفتاری نداشته باشند. زیرا دانش آموز دنیا را به طور واقعی و مشخص می بیند. زمانی که مشاهده می کند، کتک زدن برای اشتباه امری مجاز است، می پندارد کتک زدن دیگران برای او مجاز است. به معنای دیگر خشونت، خشونت می آورد و محب، محبت در پی خواهد داشت.
( از محبت خارها گل می شود)
پژوهش ها نشان می دهد افرادی که در دوران کودکی و نوجوانی بیشتر به دست والدینشان تنبیه شده اند، در مقایسه با افرادی که تنبیه را تجربه نکرده اند، چهار برابر بیشتر برای کتک زدن آمادگی دارند. (تامس گورن، خود انضباطی کودک و نوجوان)
حفظ خونسردی:
گاهی معلمان کم تجربه وقتی خسته می شوند، بدخلقی می کنند. و گاه با این کار، انرژی اضافی خود را از دست می دهند. در این مواقع خونسردی خود را حفظ کنید و مراقب باشید بدخلق نشوید.
پیامدهای طبیعی و منطقی رفتارش را توضیح دهید:
اگر دانش آموز کار خلافی انجام می دهد، برایش پیامدهای رفتارش را توضیح دهید. به تدریج متوجه می شود با توجه به هر رفتاری چه نتایجی به وجود می آید. به او گوش زد کنید اگر غذای ناسالم بخورد، نتیجه ی آن مسمومیت و بیمارستان و... است. حتی شاید لازم باشد خودتان را ناراحت نشان دهید نه اینکه دانش آموز را ناراحت کنید.
نکته: می توانید دلیل بیاورید که با توجه به رفتار غلط چه پیامدهایی در راه است.
معلم با تجربه آموخته است:
- من آموخته ام که توهین کردن به
دانش آموز چیزی را تغییر
نمی دهد. فقط وضعیت را بدتر می تکند.
- من آموخته ام که باید همیشه با کلمات محبت آمیز با دانش آموز صحبت کنم.
- من آموخته ام که اگر دانش آموزی زیاد اشتباه می کند، نیاز به کمک دارد.
- من آموخته ام که اگر بهترین راه را انتخاب نکنم، بهترین نتیجه را نخواهم گرفت.
- من آموخته ام یا من باید رفتارم را کنترل کنم و یا رفتارم من را کنترل می کند.
- من آموخته ام که با عیب جویی و غرغر کردن، هیچ گاه وضع تغییر نمی کند.
- من آموخته ام که دانش آموزان همانگونه رفتار می کنند که ما به آنها آموخته ایم. (معلم آینه ی رفتار دانش آموز است)
درخواست دانش آموز:
دانش آموز دوست دارد معلم نسبت به او علاقمند باشد تا از همنشینی و هم صحبتی با او لذت ببرد. نسبتبه همدلی با او راغب باشد. اگر معلم در کلاس توانست با اخلاق پسندیده و صفات شایسته بر قلوب دانش آموزان جایگاهی را برای خودش باز کند، کلاس درس برای او لذت بخش می شود. در غیراینصورت دانش آموز به بیماری های روحی دچار می شود.
اما چگونگی نفوذ در دانش آموز و محبوب او واقع شدن، به رفتار و منش معلم بستگی دارد، نوع رفتار، حرکات، گفتار، همیاری و کمک معلم سرنوشت ساز است. این خود معلم است که می تواند با استفاده از اخلاق پسندیده و رفتار معقول و منطقی دانش آموزان را با خود همراه کند و با عملکردش کمالات و فضائل اخلاقی را به آنان بیاموزد. الگوی دانش آموز، صداقت، پاکی، عفت،اخلاق حسنه، تواضع و مهربانی معلم است.
چندین نحوه ی بیان تشویق را به معلمان پیشنهاد می کنیم:
1- الان متوجه شدی........چکار باید انجام دهی
2- تو از روز قبل........ بهتر عمل کردی
3- فکر می کنم ........راه درست را شناخته ای
4- اکنون........ علت اشتباهت را فهمیدی
5- تو داری........ واقعا تلاش می کنی
6- فکر می کنم ........خودت می توانی مواظب رفتارت باشی
تشخیص سعی و کوشش هر دانش آموز از جانب معلم، به وی کمک می کند تا فعالیت ها و کوشش های خود را افزایش دهد.
آموزش فرایند منظم و هماهنگ در تحلیل درس:
1- روی موضوع مورد نظر تفکر کنید. (موضوع کلی)
2- هنگام مطالعه اطلاعات را به بهترین روش دسته بندی کنید. (اجزاء)
3- مرتب کردن اطلاعات (اولویت بندی یا طبقه بندی اطلاعات)
4- مطالب را در یک قالب و چهارچوب خاص قرار دهید
5- ارتباط کلمات کلیدی را با سایر قسمت ها شناسایی کنید
6- مسائل اصلی و فرعی را تفکیک کنید. (شناسایی جاده های اصلی و فرعی)
7- ترتیب و آرایش نکات چه معنایی دارند
8- شناخت الگوی خاصی از مطلب
9- مؤثرترین روش جهت خلق الگوی منطقی (ریاضی) با استفاده از اطلاعات درس
10- سیستم بکارگیری الگوی خاص با توجه به اطلاعات موجود
11- شناخت یک نظام رمزی در قالب یک الگوی سازماندهی
12- یافتن راه حل علمی در طبقه بندی کردن اطلاعات
درخت حافظه:
یکی از مهمترین کارهایی که باید در
سیستم مطالعه کاربردی انجام دهید، ثبت اطلاعات و استفاده ی صحیح و به جا از
آنهاست.
دانش آموز برای یادگیری، یاد سپاری و تداعی بهتر آموخته ها، نیاز به الگویی دارد.
الگوی یادآوری که ما به شما معرفی می کنیم
درخت حافظه است. همواره به یاد داشته باشید در طول مراحل مطالعه کاربردی
باید از درخت حافظه استفاده کنید و اطلاعات اصلی و فرعی را ثبت کنید.
سخن آخر:
امروزه در جامعه ی معلمان نقش ویژه ای در آموزش دانش آموزان بر عهده دارند. به هر حال اغلب والدین در برابر این مسئولیت از اطلاعات و دانش کافی برخوردار نیستند و مشتاق اند که بدانند چه باید بکنند.
به نام خدا
فرهنگ تربیت دانش آموز
نویسنده: عبدالله یزدانی
من آموخته ام که اگر کودکی در خانه و مدرسه مورد محبت و توجه قرار نگیرد، سراغ آن را در جای دیگری می گیرد.
سر شناسه : یزدانی، عبدالله، 1353-
عنوان و نام پدید آور : فرهنگ تربیت دانش آموز/ نویسنده عبدالله یزدانی.
مشخصات نشر : ورامین: دوقلوها، 1396.
مشخصات ظاهری : 68 ص.: مصور؛ 5/14 * 5/21 س م.
شابک : 60000ریال 3–20–8739-600–978
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
موضوع : معلمان – روابط با شاگردان
موضوع : Teacher – student relationships
موضوع : معلمان – اثربخشی
موضوع : Teacher – effectivenships
موضوع : روانشناسی تربیتی
موضوع : Educational psychology
رده بندی کنگره : 1396 4 ف 4ی/1033 LB
رده بندی دیویی : 1023/371
شماره کتابشناسی ملی : 4658166
ناشر: دوقلوها
نویسنده: عبدالله یزدانی
چاپ اول: 1396
شمارگان: 1000
شابک:3 – 20 – 8739 – 600 – 978
قیمت : 6000 تومان
همه ی حقوق محفوظ است
مقدمه.......................................................................9
نکات کلیدی..............................................................10
ویژگی معلم مهربان……............................................11
شادابی چهره و غم زدایی ازدانش آموز............................11
خوش گمانی و مثبت اندیشی..........................................12
نرم خویی.................................................................12
گشاده رویی...............................................................12
آراستی.....................................................................13
نیکی به دانش آموز و پرهیز از کینه.................................13
بازگو کردن عیوب دانش آموز از روی خیرخواهی...............13
سپاسگذاری................................................................13
دانش آموز تشنه ی محبت است.......................................14
از کلمات محبت آمیز استفاده کنید.....................................14
پرهیز از مجادله..........................................................14
پرهیز از سخت گیری...................................................14
احسان و تفضل...........................................................15
احترام به شخصیت دانش آموز.......................................15
اصلاح باورهای غلط...................................................15
امید.........................................................................16
با دانش آموز مطابق سنشان رفتار کنید.............................16
توجه به نکات مثبت دانش آموز......................................16
بازگو کردن خوبی های دانش آموز.................................17
نادیده گرفتن عیوب دانش آموز.......................................17
گذشته ها را فراموش کنید..............................................18
شناخت درست دانش آموز.............................................19
تکنیک های مفید کمک به دانش آموز...............................19
جلسه ی گفتگو...........................................................19
ماهرانه پاسخ دهید......................................................20
وظایف خود را به بهترین نحو ممکن انجام دهید.................20
انواع مختلف حمایت...................................................20
انواع حمایت ها.........................................................20
حمایت کردن از طریق رفتار........................................21
گفتگوی حمایتی را تمرین کنید......................................21
اگر خواسته ها و انتظاراتتان برآورده نشد........................21
آموزش مهارت های عاطفی.........................................22
شناسایی نیازهای دانش آموز........................................22
تکنیک تغافل............................................................22
محبت.....................................................................22
کنترل زبان..............................................................23
رشد اجتماعی............................................................23
رشد جنسی...............................................................24
رشد اخلاقی..............................................................24
عدم خویشتن داری......................................................24
تربیت دانش آموز.......................................................25
چگونه دانش آموز را تشویق کنید؟..................................25
قدرت بخشش در جریان عملکرد غلط..............................26
چرا باید برخی از رفتارهای منفی دانش آموز را نادیده بگیرید؟….26
چگونه به دانش آموز پاداش دهید؟...................................27
نکات مهم.................................................................27
چگونه دانش آموز را تنبیه کنید؟.....................................28
روش تصحیح رفتار غلط..............................................28
نکات مهم.................................................................28
ایجاد محدودیت برای دانش آموز....................................28
گوش کردن به حرف های دانش آموز و صحبت با آنها….....29
سرزنش دانش آموز ممنوع...........................................29
دانش آموز آزار دیده به توجه معلم نیاز دارد......................31
موفقیت تحصیلی........................................................31
رابطه ی مشکلات تحصیلی و مشکلات رفتاری.................31
دیوار تنش و جدایی عاطفی را بشکنید..............................32
چگونه فکر می کنید....................................................32
عادات ناپسند.............................................................32
جملات تحسین کننده بگویید...........................................33
واضح و صریح سخن بگویید.........................................33
عادل و منطقی باشید....................................................34
جدی و ثابت قدم باشید..................................................34
به تفاوت های فردی دانش آموزان توجه داشته باشید............34
در روش های تربیتی خودتان باید تغییراتی ایجاد کنید...........34
ارتباط خودتان را اصلاح کنید........................................35
مثبت باشید................................................................35
سعی کنید با دانش آموزان کنار بیایید...............................35
توجه مثبت به دانش آموز..............................................36
برای دانش آموز وقت بگذارید........................................36
در لحظات سخت به کمک دانش آموز بیایید.......................36
بدانید چه رفتارهایی در آنان طبیعی است..........................36
رفتار دانش آموزان را بررسی و تحلیل کنید......................37
دقیق باشید و به جزئیات توجه کنید..................................37
ارتباط غیر کلامی......................................................38
شیطنت و لجبازی.......................................................39
تخلیه احساسات منفی سر دیگران....................................39
بیش از حد بر خطاها و اشتباهات دانش آموز تمرکز نکنید….40
اهمیت تنبیه بدون تحقیر در چیست؟.................................40
آیا همه ی تنبیه ها مضر هستند؟.....................................40
تنبیه بدنی آری یا نه؟...................................................41
کتک زدن شرایط را بدتر می کند...................................41
تنبیه لفظی و کلامی....................................................42
تنبیه بدنی................................................................42
دانش آموزان از شما الگو می گیرند...............................43
به دانش آموزان هشدار دهید.........................................43
آرام و خونسرد باشید..................................................43
توجه نکردن به برخی اشتباهات دانش آموز......................44
سعی کنید مثبت نگر باشید............................................44
قبل از اینکه چیزی بگویید، فکر کنید................................45
به دانش آموزان توجه کنید.............................................46
احساس مسئولیت در دانش آموز......................................46
ویژگی های زیر بیانگر معلم نمونه است............................47
نکته ی مهم................................................................47
معلمان کم تجربه چه زمانی دست به تنبیه می زنند................48
استفاده از الگوهای غلط ممنوع........................................48
حقیقت تلخ..................................................................49
آموزش ادب با بی ادبی امکان ندارد..................................49
آموزش ارزش ها و مسئولیت ها......................................50
از جنگ تا صلح..........................................................50
بیان احساسات بدون حمله ور شدن به دانش آموز.................51
مسئولیت حق بیان و حق انتخاب......................................52
ایجاد فضای سالم.........................................................52
استفاده از جملات مثبت.................................................52
آسان گیری و آسان گیری بیش از حد................................53
انضباط در گذشته و در حال...........................................53
فرونشاندن خشم...........................................................54
عدالت.......................................................................55
توجه کردن به خوبی ها.................................................55
کنترل و اصلاح زبان....................................................55
راستگویی..................................................................55
کارهای خوب دانش آموز را تحسین کنید............................56
دانش آموزان را همانگونه که هستند بپذیرید........................56
در هنگام عصبانیت تدریس نکنید......................................56
کنترل بر رفتار خود.....................................................56
راه ایجاد نشاط و شادمنی...............................................56
حذف عیب جویی و بی احترامی به دانش آموز....................56
خوش خلق و بشاش باشید...............................................57
برای دانش آموز الگوی مناسبی باشید................................57
اطمینان و اعتماد به دانش آموز.......................................57
صبور و حوصله داشته باشید..........................................57
تکیه گاه دانش آموزان باشید............................................58
بردبار باشید...............................................................58
با گذشت باشید............................................................58
خویشتن دار باشید........................................................58
خصلت های زیبا را به دانش آموزان بیاموزید.....................58
راز موفقیت...............................................................58
خصلت های زیبا.........................................................59
نیکی کنید..................................................................59
رفتارهای محبت آمیز...................................................59
به دنبال راه حل ها بگردید.............................................59
رابطه ی صادقانه.......................................................60
روش تربیتی برده وار.................................................60
از بگو و مگو بپرهیزید................................................60
با دانش آموزان مدارا کنید.............................................61
قانون جذب................................................................61
آموزش روش فکر کردن صحیح به دانش آموز...................61
درس های زندگی با استفاده از الگوهای موفق....................62
آینده ی دانش آموز.......................................................63
پاکسازی افکار منفی....................................................63
تجارب با ارزش.........................................................63
با دانش آموزان زیبا و مثبت صحبت کنید..........................64
سلامت روح..............................................................65
درخواست دانش آموز...................................................65
معلم با تجربه آموخته است.............................................66
مقدمه
این کتاب، مجموعه ای است کاربردی که به مسائل و مشکلات آموزش دانش آموزان می پردازد. در این کتاب راهنمایی های ارزنده ای از جنبه های رشد علمی، رشد شناختی، رشد عاطفی، رشد جنسی و رشد اخلاقی، برای عموم معلمان قابل استفاده خواهد بود.
نکات کلیدی:
1- معلم انسان ساز است، همچنان که قرآن انسان ساز است.
2- دانش آموز رفتار با دیگران را از معلم خود می آموزد.
3- مدال افتخار معلم، مدارا با دانش آموز است.
4- کامل ترین مرتبه ی معلم نمره ی بیست در اخلاق و رفتار است.
5- دانش آموز باید لذت گفتاری، لذت رفتاری، لذت کلامی و لذت حرکتی را از معلم خود مشاهده کند.
6- نباید شخصیت و عواطف دانش آموز خدشه دار شود.
معلمان باید موقعیت های رفتاری مناسب را اختیار کنند.
7- معلم کارخانه ی انسان سازی است.
8- معلم باید طوری رفتار کند تا دانش آموزان انرژی مضاعف بگیرند
ویژگی معلم مهربان:
اگر معلم دوستدار نفوذ در دل دانش آموزان باشد و می خواهد با شور و شوق آنها روبرو شود. آنوقت باید سعی کند مسائل را از دیدگاه آنان بنگرد. و هرگز توقع نداشته باشد که دانش آموز همانند انسان بالغ فکر کند. اگر معلمین توانستند به افکار و اندیشه های دانش آموز جهت دهند، موفقیت بزرگی را کسب کرده اند. بنابراین هوشمندانه رفتار کنید.
شادابی چهره و غم زدایی ازدانش آموز:
همه دوست دارند با افرادی که شاداب هستند و در زدودن غم آنها نقش دارند، دوستی کنند. معلم اگر توانست با رفتار و برخورد خود غمی را از چهره ی دانش آموز بزداید، هنر کرده است.
زدودن غم و ناراحتی، یأس و
ناامیدی، یکی از وظایف معلم
است. چنانچه کلاسی با نشاط داشته باشید، راندمان و کیفیت تحصیل دانش آموزان،
افزایش می یابد.
پیامبر (ص) فرموده اند:
پس با رویی بشاش و چهره ای گشاده با آنان برخورد کنید و بدین وسیله محبتشان را جلب کنید.
معلمی که چهره ی بشاش داشته باشد،
به راحتی می تواند در
دانش آموزان نفوذ کند. اما اگر عبوس و گرفته باشد، در برقراری ارتباط با دانش آموز
خیلی موفق نیست. سعی کنید شاداب و گشاده روباشید تا در ارتباط مؤثر با دانش آموز
موفق تر باشید.
چهره ی بشاش و شاداب، سبب شادمانی
دانش آموز خواهد شد.
خنده رویی و برخودر شاد با دانش آموز، دوستی و محبت می آورد. همچنان که عبوس بودن
و با چهره ی درهم کشیده با دانش آموز روبرو شدن، خلق و خوی دانش آموز را تغییر می
دهد. یعنی
دانش آموز از
معلم خود الگو می گیرد. بنابراین با گشاده رویی و حسن خلق با دانش آموز برخورد
کنید.
خوش گمانی و مثبت اندیشی:
هنگامیکه معلم نسبت به دانش آموزتفکر مثبت داشته باشد، در دل آنها نفوذ می کند و آنها هم او را دوست خواهند داشت. وقتی دانش آموز نسبت به معلم خود خوش گمان باشد، آنها این حس زیبا را درک خواهند کرد و احساس امنیت و آرامش خواهند داشت. این کار سبب خواهد شد تا در آینده در اجتماع نسبت به دیگران خوش اخلاق و خوش گمان باشد، و نسبت به مسئولیت های اجتماعی احساس مسئولیت کند.
نرم خویی:
معلمی که خوش رفتار و ملایم باشد، در جلب دانش آمو موفق تر است.
خداوند متعال در قرآن می فرماید: (سوره ی آل عمران، آیه 159)
ای پیامبر! تو در پرتو رحمت خداوند، با مردم برخورد نرم و ملایم داری، اگر تندخو و سخت دل بودی مردم از اطرافت پراکنده می شدند.
حضرت علی (ع) در وصایایش به فرزندش امام حسن (ع) می فرماید:
هر کس با تو به غفلت و تندخویی مواجه می شود، با او به نرمی و ملایمت برخورد کن. چه نرمی با وی می تواند به سرعت، موضع را تغییر دهد و او را با تو نرم و ملایم سازد.
بیشتر معلمین موفق مورد اقبال و
توجه دانش آموزان بوده اند. بنابراین نرم خویی در ایجاد محبت، نقش بسیار فراوانی
دارد. غالبان افراد
نرم خو و ملایم را همه دوست دارند.
امام سجاد (ع) می فرماید: (صحیفه ی سجادیه، دعای مکارم الاخلاق)
بارالها! به لطف و رحمتت، جامعه را به اخلاق نرم متخلق کن و آنان را به این صفت پسندیده، متصف نما.
گشاده رویی:
امام علی (ع) می فرماید: (نهج البلاغه، حکمت 6)
گشاده رویی وسیله ی جلب محبت است.
معلم با گشاده رویی در دل دانش آموز جای می گیرد. اما ترش رویی و تند خویی، ارتباط معلم و دانش آموز را خدشه دار می کند.
خداوند متعال در قرآن به پیامبر (ص) می فرماید: (سوره ی حجر، آیه 88)
بال عطوفتو مهربانی ات را بر مردم بگستران.
آراستی:
لباس تمیز، استعمال عطر، شانه و
مسواک زدن، آرایش کردن
موی سر از اخلاق پیامبران الهی است. باید توجه داشت پوشیدن لباس نامناسب باعث عدم
تمرکز دانش آموز می شود. بنابراین نظافت سبب جلب محبت دانش آموز خواهد شد.
نیکی به دانش آموز و پرهیز از کینه:
امام رضا (ع) می فرماید:
دل های مردم، به این تمایل فطری آفریده شده است که نیکی کنندگان به خود را دوست دارند و بدی کنندگان به خویش را دشمن دارند.
پس برای نفوذ در دلهای دانش آموزان باید خوب وخیر رسانی به آنها را سرلوحه خود قرار دهید.
نکته: برای رواج خوبی ها و نجات جامعه از کینه ها و دشمنی ها وظیفه ی معلم است که دانش آموزان را با مکارم اخلاق پسندیده آشنا کند و این حاصل نمی شود، مگر اینکه معلم خود الگوی مناسبی برای دانش آموزان باشد. در غیراینصورت در آینده جامعه ای پرتنش و پراضطراب خواهیم داشت و بداخلاقی، طلاق، بزهکاری ها و جرم و جنایت و مخصوصا بیمای های رواین افزایش خواهد یافت.
بازگو کردن عیوب دانش آموز از روی خیرخواهی:
اگر روحیه ی تان به گونه ای است که نمی توانید با مشاهده ی اشتباهات دانش آموز، بی تفاوت باشید و برخود لازم می دانید که راه درست را به آنها نشان دهید، در نحوه ی مطرح ساختن موضوع دقت کنید. البته سعی کنید تذکرتان را با خیرخواهی و ظرافت و بدون ردپایی از ملامت و سرزنش انجام دهید. در این صورت دانش آموز به حسن نیت معلم پی برده و محبتشان به شما جلب خواهد شد.
سپاسگذاری:
سپاسگذاری علاوه بر ایجاد مهر و محبت و نفوذ در دل دانش آموز سبب خواهد شد کارهای خوب تداوم داشته باشند. بدین وسیله خوبی ها و زیبایی ها رواج پیدا می کند. برای مثال بعد از پایان کلاس درس معلم از دانش آموزان تشکر کند که یک روز از زندگی شان را برای کسب علم و دانش صرف کرده اند و برای آنها آرزو کند که روز آینده با امید و تلاش بیشتر به کسب علم و دانش بپردازند.
دانش آموز تشنه ی محبت است:
دانش آموز تشنه ی محبت است و روح ناآرام او را چیزی همانند محبت سیراب نمی کن. اگر می خواهید دانش آموز، شما را دوست داشته باشد، از محبت به او دریغ نکنید.
از کلمات محبت آمیز استفاده کنید:
برای اینکه دانش آموز، معلم خود را
دوست داشته باشد، همواره سعی کنید از کلمات و الفاظ محبت آمیز استفاده کنید. زیرا
دانش آموزان از این کلمات زیبا لذت می برند و هنگامیکه علاقه و محبت معلم را نسبت
به خود احساس می کنند، نسبت به معلم خود علاقمند می شوند.
بدین ترتیب به راحتی فرامین و دستورات معلم را با جان و دل قبول می کنند.
پرهیز از مجادله:
پرهیز از گفتگوی بی فایده سبب دوری دانش آموز می شود.
خداوند در قرآن می فرماید: (سوره ی نحل، آیه 125)
با گفتگوی منطقی، مطلب خود را بیان کنید.
بنابراین از مشاجره و جر وبحث بپرهیزید و با استدلال و دلیل، مطلب و نظر خود را بیان کنید.
پرهیز از سخت گیری:
آسان گیری به دانش آموز و دوری از سخت گیری، سبب دوستی و رفاقت می گردد. ملاطفت صفت پسندیده ای است.
امام باقر (ع) می فرماید: (اصول کافی، جلد 2، ص 355)
نزدیک ترین عمل به کفر، زمانی است
که دیگری را به سبب
لغزش هایش مورد سرزنش و ملامت قرار دهید.
پیامبر (ص) فرموده اند:
اگر خدمتگذار یکی از شما مرتکب عمل زشتی شد، باید حد شرعی بر وی جاری شود، نه اینکه مورد ملامت و سرزنش قرار گیرد.
امام سجاد (ع) در دعای مکارم الاخلاق می فرماید: (ترک تحقیر)
بارالها! مسلمانان را موفق بدار که سرزنش یکدیگر را ترک گویند و زبان به ملامت این و آن نگشایند.
احسان و تفضل:
اگر دوست دارید در دل دانش آموز جایگاهی داشته باشدی، در حق آنها تفضل و احسان کنید. پزش باید درعلاج بیماری بکوشد نه اینکه مریض خود را سرزنش کند. بنابراین معلم باید به جای مذمت و سرزنش، راهکارهای مناسب ارائه دهد.
احترام به شخصیت دانش آموز:
اگر معلم توانست برای شخصیت دانش آموز احترام قائل شود، قلوب آنها را تسخیر نموده و در دلهایشان جای خواهد گرفت. نمونه هایی از اکرام به شخصیت دانش آموز عبارتند از: سلام کردن، احوالپرسی نمودن، به نظرات آنها توجه نمودن، برای هویت و شخصیت آنها ارزش قائل شدن، از تحقیر آنها اجتناب کردن، نیکی کردن و...
اگر معلم توانست موقعیت دانش آموز
را درک کند و احترام بگذارد و از کوچک شمردن آنها دوری کند، سبب جلب مهر و محبت
آنا
می شود و به چنین معلمی علاقمند می شود.
اصلاح باورهای غلط:
در روابط بین شاگردان، نگرش های
اشتباهی وجود دارد. اما اگر با تفکر منفی درباره ی دانش آموز خود و روحیه ی بد به
اقدامی دست بزنید، سودی بدست نمی آورید. برای ایجاد تحول در امر آموزش و پرورش، به
روحیه یی خوب و تفکر مثبت نیاز دارید. ذهنیت های ویرانگر و پیش داوری های نادرست
درباره ی دانش آموز می تواند مانند گردابی، روابط بین معلم و دانش آموز را از هم
بپاشد. در اینجا نوع نگرش معلم نسبت به موضوع، رفتار و قضاوت هایی که
می کندی اهمیت دارند. اگر نگرش شما مثبت باشد، رفتار منفی
دانش آموز را اصلاح می کنید.
نخستین و مهمترین گام برای بهبود
عملکرد دانش آموز، اصلاح نگرش و باورهای خودتان است که در زیر به برخی از آنها
اشاره
می شود:
امید:
در گام نخست باید باور کنید که هنوز دیر نشده است. ممکن است باور کنید که همه ی راه حل ها را امتحان کرده اید. شاید احساس خستگی و سردرگمی کنید، ممکن است احساس شکست خورده ها را داشته باشید. اما برای موفقیت در مسیر ترمیم اشتباهات دانش آموز، باید از این ذهنیت ها فاصله بگیرید. فقط کافی است به خودتان بگویید: دوست دارم یک راه حل جدید برای ترمیم اشتباهات دانش آموز پیدا کنم و به او ارائه دهم. اگر برای تلاش دوباره همت نکنید به گونه ای از اصلاح و نجات دانش آموز خود شانه خالی کرده اید.
اگر چه بارها تحمل کرده اید و
بارها ناامید شده اید و بارها فکر
کرده اید وضعیت می توانست بهتر باشد، باید یک بار دیگر امتحان کنید.
با دانش آموز مطابق سنشان رفتار کنید:
به جای اینکه مثل افراد بالغ و با تجربه با دانش آموزان صحبت کنید. سعی کنید با کودکان کودکانه رفتار کنید. یعنی...
شما می توانید از راه حرف زدن، به شیوه ای مناسب که کنترل شما را بر اوضاع افزایش دهد، خودتان را برای برقراری رابطه ای درست آماده کنید. تهیه ی فهرستی از جمله های مثبت می تواند به شما کمک کند. برای نمونه از جمله های زیر استفاده کنید:
1- نگرانی و داد و فریاد هیچ کمکی نمی کند.
2- مشکلات چیزی نیست که راه حلی نداشته باشد.
3- سر انجام با درایت دانش آموز را اصلاح می کنم و...
توجه به نکات مثبت دانش آموز:
اندیشه های ما بر احساسات و
رفتارهای ما تأثیر مستقیم دارند.
اندیشه ی
منفی نسبت به دانش آموز، همیشه به رفتارها و احساسات منفی می انجامد. انسان ها به
واسطه ی شیوه ی اندیشیدنشان شناخته می شوند. آنهایی که دید منفی دارند، دنیا را یک
جور دیگر می بینند. به یاد داشته باشید در موقعیت های سخت و بخرانی افراد سنگ محک
می خورند. لحظه ای با خود تصور کنید که اگر دانش آموز خطا کار را آوردهند، چه
احساسی به او پیدا می کنم!؟ در چنین وضعیتی که همه ی احساسات و اندیشه ها و
هیجانات شما منفی است، با او چه رفتاری می کنید؟ آیا می توان انتظار داشت با چنین
رفتاری او را اصلاح کنید. اگر از در مهربانی و سازش وارد شوید، رفتار شما در ذهن
او، قضاوت های منفی مخابره نمی کند. پس تا زمانی که نتوانید تفکر ها و احساسات
مثبت به خود پیدا کنید، نمی تواندی به بهتر شدن اوضاع امید داشته باشید.
بنابراین به جای اینکه اشتباهات دانش آموز را بزرگ نمایی کنید، برای چند لحظه به نقاط مثبت او توجه کنید. زمانیکه اندیشه های منفی درباره ی او به سراغتان آمد، می توانید کمی دلخور باشید و با حالت بدن و تن صدا ناراحتی خود را ابراز کنید، اما این کار نباید تند و زننده باشد و باید چند لحظه بعد محو شود. این روش با وجود سادگی بیش از حد تصور، نتایج بسیار خوبی خواهد داشت.
به تدریج قالب ذهنی دانش آموز با رفتارهای جدی انطباق می یابد. در چنین فضایی، رفتارهای مثبت جایگزین رفتارهای منفی می شود. در چنین فضایی، احساسات مثبت پدیدار می شوند. بنابراین تنها در صورت وجود جو مثبت می توانید جنبه های منفی را از بین ببرید.
بازگو کردن خوبی های دانش آموز:
اگر می خواهید قلوب دانش آموزان را تسخیر کنید از محبت به آنها دریغ نکنید تا شما را دوست داشته باشند. سعی کنید همیشه به خوبی های دانش آموز توجه کنید و از بازگو کردن خوبی های آنها دریغ نکنید. گاهی اوقات معلمان کم تجربه فقط به دنبال عیوب دانش آموز خود می گردند و اگر عیب و نقص کوچکی مشاهده کنند، آن را بزرگ می کنند و به آن دامن می زنند. هنر آن است که خوبی های آنان را ببینید و بازگو کنید.
امام صادق (ع) می فرماید:
ای خداوندی که زیبایی ها را آشکار می نمایی و زشتی ها را می پوشانی.
بنابراین نشر خوبی ها و پنهان کردن بدی های دیگران از سجایای انسانی و اخلاق کریمه است.
گفتن خوبی ها، علاوه بر اینکه سبب
نشر و گسترش خوبی ها
در جامعه می گردد. موجب می شود فردی که خوبی هایش بازگو
می شود، نسبت به بازگو کننده ی آن خوبی ها علاقمند شود.
امام سجاد در فرازی از دعای مکارم الاخلاق در صحیفه ی سجادیه می فرماید:
پروردگارا! موفقم بدار تا خوبی های اهل معروف را افشا نمایم و عیب کسانی را که به آن مبتلا هستند، مستور دارم.
نادیده گرفتن عیوب دانش آموز:
اگر دوست داری دانش آموز شما را دوست داشته باشد، همواره سعی کنید عیوب آنا را بپوشانید. آنوقت محبوب دانش آموز خواهید شد و به شما علاقمند می شود. البته این بدان معنا نیست که امر به معروف نکنید و تخلف های عمدی را نادیده بگیرید. اما در بیشتر مواقع با تذکر دوستانه آن اشتباهات قابل جبران است.
امام سجاد (ع) در دعای مکارم الاخلاق می فرماید:
خداوندا! به من توفیق ده تا اعمال زشت خلق را مستور سازم. آنهارا پیش دیگران بازگو نکنم. و گناهانشان را همچون خودت بپوشانم.
حضرت علی (ع) در عهد نامه ی خود به مالک اشتر زمانی که او به فرمانداری مصر برگزیده شد، چنین فرمودند:
(... البته باید دورترین مردم حوزه ی مأموریت، از تو و مبغوض ترین آنان نزد تو، کسانی باشند که بیشتر در جستجوی معایب دیگران هستند. چرا که در مردم عیوبی وجود دارد که والی، شایسته ترین فرد در پنهان داشتن آنهاست. پس در مقام کشف عیوبی که از تو پوشیده است مباش.
گذشته ها را فراموش کنید:
هیچ کس برای اشتباه کردن، ارزش قائل نیست. حتی فردی که اشتباهی را مرتکب شده است. فکر کردن به رفتار گذشته ی دانش آموز، شما را از آمادگی برای برطرف کردن نقاط ضعف ایشان مأیوس می کند!؟
به یاد داشته باشید شما در شکل گیری رفتار درست نقش مهمی دارید.
شناخت درست دانش آموز:
دنیای دانش آموز، خام و ناپخته است. آگاهی آنها برای رفتارهایشان تعریف درستی ندارند. به یاد داشته باشید، شما می توانید در درک و فهم دنیای واقعی نقش بنیادی داشته باشید.
راز موفقیت آن است که آنان را درک کنید و پذیرش اشتباهات آنان، روشی برای احترام به اوست. در واقع باید مشکل گشا باشید، نه مشکل آفرین. شاید آنها بنا به دنیای خود راه حل های ناجوری ارائه می دهند. اما شما می توانید تجربه های جدید و مفیدی داشته باشید که بتواند آنها را از برداشت های غلط نجات دهد.
تکنیک های مفید کمک به دانش آموز:
بدون شک یکی از افراد مهم و سرنوشت ساز دانش آموز، معلم است. تأکید می کنم از هم اکنون – با مهر و عطوفت و بزرگ منشی با او برخورد کنید و رفتارهایش را با رفتارهای پسندیده پاسخ دهید. به او نشان دهید که می توانست بهتر از این عمل کند. کلید طلایی باز کردن قفل بسته ی ذهن دانش آموز، معلم است که با ایجاد رابطه ی عاطفی در این راه موفق می شود.
نکته: بدون شک برقراری ارتباط معنوی و صبر و حوصله شما عامل موفقیت است. یعنی ارتباط درست می تواند بسیاری از مشکلات اخلاقی را برطرف کند.
جلسه ی گفتگو:
هم صحبتی معلم و دانش آموز، در ایجاد ارتباط مؤثر نقش قطعی دارد. متأسفانه مشاهده می شود، در چنین مواقعی معلمین کم تجربه از مهارت لازم برای گفتگو با دانش آموز برخوردار نیستند. بنابراین بدون توجه، گرفتار بحران های جبران ناپذیری می شوند.
نکته: شرط لازم صحبت ثمر بخش، روش
سخن گفتن است. باید بتوانید ارتباط معناداری بین سخنان خودتان با عملکرد دانش آموز
داشته باشید و درگیر موضوع و حل آن شوید، نه اینکه خودتان را با دانش آموز درگیر
کنید. شاید لازم باشد عواقب رفتار یا عملکردش را به او
گوش زد کنید.
ماهرانه پاسخ دهید:
پاسخ می تواند، ارائه ی راه حل جدید باشد. برخی به طور طبیعی بر سر هر موضوعی پرخاشگری می کنند. اما شما اینگونه رفتار نکنید. موضوعات را تحلیل کنید و درباره ی آن به بحث و گفتگو بپردازید. بکوشید هنگام گفتگو به گونه ای عمل کنید که او را نرنجاند و ماهرانه به سئوالات پاسخ دهید.
وظایف خود را به بهترین نحو ممکن انجام دهید:
یکی از علائم وجود مشکل در رابطه ی
معلم و شاگرد می باشد.
این بدان معناست که شما متعهد می شوید که با آنها جر و بحث
نکنید. متعهد می شوید در یک سال تحصیل، شادی و دوستی را در رابطه ی تان زنده نگه
دارید. و پناه آنها در سختی ها باشید.
انواع مختلف حمایت:
حمایت، کار بسیار شگفتی است. راه های بسیار زیادی برای حمایت کردن از دانش آموز وجود دارد. معلم می تواند حمایت خودش را با رفتاری دوستانه نشان دهد. اگر دانش آموز این حمایت را احساس نکند، دچار استرس، سردرگمی و آشفتگی می شود. زیرا فکر می کند اوضاع بدتر می شود و آینده ی روشنی پیش رویش ندارد. با روش درست در مسیر صحیح گام بردارید.
انواع حمایت ها:
1- حمایت عاطفی
2- حمایت تحصیلی
3- حمایت تجربی
4- حمایت برنامه ریزی
5- حمایت رفع مشکلات
6- حمایت تغذیه ای
7- حمایت فکری
8- حمایت دوری از تنش ها و بحران ها
9- حمایت فکری و...
10- حمایت های تشویقی
11- حمایت در حوادث ناگوار
نکته: برای دانش آموزان وقت بگذارید و تجربه هایتان را در اختیارشان قرار دهید.
حمایت کردن از طریق رفتار:
بدانید که حمایت کردن دانش آموز، تنها از طریق کلام، ناقص خواهد بود. برای تکمیل امر تربیت، باید از رفتار و اعمال زیبا نیز سود جست. زیرا باید با رفتارتان انگیزه ی مناسب را ایجاد کنید.
گفتگوی حمایتی را تمرین کنید:
یکی از موضوعاتی که دانش آموز را
نگران ناراحت می کند، عدم گفتگوی حمایتی
از سوی معلم است. در حین گفتگو سعی کنید راه کارهای مناسب را ارائه دهید. اگر
کنترل حرف ها از دستتان در رفت، سریعا گفتگویتان را متوقف کنید و به موضوع اصلی
بازگردید. همچنین گفتگو را با داد و فریاد و مشاجره تخریب نکنید. فقط و فقط درباره
ی مشکلات راهکار ارائه دهید و مسائل را درست و منطقی بررسی کنید. سعی کنید این
گفتگو مثبت باشد و به مسائل منفی
اجازه ی ورود ندهید.
توصیه ی دیگر این است که سعی کنید از جملات تشویقی استفاده کنید. هر چه در این کار خلاق تر باشید، سریع تر به هدفتان می رسید.
نکته: در هنگام سخن گفتن، دانش آموز برخی مهارت های گفتگو را ناخواسته می آموزد.
اگر خواسته ها و انتظاراتتان برآورده نشد:
به اعتقاد روانشناسان، مهم است که معلم انتظاراتش را ارزیابی کند و از منطقی بودن آن اطمینان داشته باشد. برای مثال اگر ببینید که دانش آموزان با یکدیگر مشاجره می کنند، ناخودآگاه این انتظار در شما شکل می گیرد که باید در هر شرایطی به دنبال صلح و آشتی باشند. اما اگر دانش آموز را همیشه در حال جر و بحث کردن دیدید، این انتظار به وجود می آید که شما با دانش آموز گفتگوی دوستانه ای را آغاز کنید و راهکارهای مناسب را ارائه دهید و تجربیات خود را در اختیار او بگذارید و عواقب رفتار و اشتباه را گوش زد کنید. نه اینکه خودتان مثل او رفتار کنید.
نکته: عوامل فرهنگی متعددی بر انتظارات ما نسبت به دانش آموز خطاکار تأثیرگذار است. اما نباید انتظارات شما را مأیوس کند. بلکه باید تلاش کنید، حتی در کمترین حالت تغییراتی بدست آورید. به تدریج و به مرور زمان وضعیت بهتر خواهد شد. اما توقع نداشته باشید انتظارات شما یک شبه برآورده شود. بلکه تغییرات امری تدریجی و زمان بر است.
آموزش مهارت های عاطفی:
1- به دانش آموز آموزش دهید به جای بروز رفتار منفی، از طریق حرف زدن احساساتش را بیان کند.
2- زمانی که او از موضوعی ناراحت است، می توانید با نمایش با او تمرین کنید که چه باید انجام دهد و چه باید بگوید.
شناسایی نیازهای دانش آموز:
اغلب دانش آموزان نمی توانند
نیازهایشان را مشخص کنند. می دانند که نیازهایی دارند و می دانند وقتی این نیازها
برآورده شود، چه احساس خوبی می یابند و از برآورده شدن آنها چه احساسی پیدا
می کنند. بدون شک شناسایی این نیازها بر دوش خانواده و معلم است.
تکنیک تغافل:
برخی از رفتارهای دانش آموز قابل چشم پوشی است. در چنین وضعیتی نباید واکنش نشان دهید. زیرا نه تنها مشکلی حل نمی شود، بلکه می تواند مشکلات بعدی را به وجود آورد. برای رهایی از این حالت، لازم است بسیاری از رفتارهای دانش آموز را به سبب سن و تجربه ی کم نادیده بگیرید. البته در این مرحله باید مراقب باشید ک به خودش یا دیگران صدمه ای نزند.
محبت:
آشکار ساختن دوستی و محبت، نقش فوق
العاده ای در تحکیم روابط بین معلم و شاگرد دارد. به همین دلیل آموزه های اخلاقی
این نکته را تأکید دارد که فرد حتی هنگام نارضامندی و یا ظلم، از دیگری رعایت ادب
را داشته باشد. به یاد داشته باشید که اگر دانش آموز با تمسخر یا سرزنش شما روبرو
شود، مشکل تربیتی اش نه اینکه حل نخواهد
شد، احتمالا بیشتر هم می شود. بنابراین به جای جمله های ویرانگر، جمله های سازنده
بگویید.
کنترل زبان:
همه ی ما افکار و احساساتی داریم که بیشتر آن را به زبان می آوریم. اما برخی از افکار به دلایلی نباید بیان شوند. صادقانه باید گفت: شاید در آن لحظه فکر کنید احساس خوبی دارید. ولی این کار چه سود تربیتی دارد؟ هیچ!!! جز اینکه خشم و پرخاشگری ضربه ای هولناک به امر تعلیم و تربیت می زند. پیش از آنکه کلام ناخوشایندی بگویید، باید به خود فرصت فکر کردن بدهید و زبانتان را نگه داردی و آنچه را می خواهید بگویید، چگونه و به بهترین نحو بیان کنید.
البته از نقش رفتارهای خود هنگام خشم قافل نشوید. فریاد زدن، چشم غره رفتن و... همه حامل پیام های به شدت ویرانگر هستند. پس بهتر است افزون بر کنترل زبان، مراقب رفتارهای غیرکلامی خود باشید.
رشد اجتماعی:
اکثر دانش آموزان، زندگی اجتماعی و بازی کردن با همسالان را تجربه کرده اند. از طرفی برخی دانش آموزان تجربه ی کمی (نحوه ی ارتباط) با همسالان خود دارند.
- وظیفه ی معلم است که در زمینه ی درک نکات ظریف روابط اجتماعی در جهت تسلط بر شرایط، راه حل هایی خاص به آنها ارائه دهد تا اینکه مهارت های اجتماعی در آنها رشد کند.
- به دانش آموزان آموزش دهید به چه نحوی با دیگران صحبت کنند. سرانجام او درک می کند که در زمینه ی مشارکت های اجتماعی چه دوستانی انتخاب کند و از چه افرادی دوری کند.
- به دانش آموزان آموزش دهید که مشکلاتشان را از طریق گفتگو و مشورت کردن حل کنند. به نظر می رسد آنها باید تلفیقی از مشورت کردن و فکر کردن را بیاموزند. آنها باید بتوانند با اقتدار و عزت نفس با روابط پیچیده ای کنار آیند.
- دانش آموزان باید بتوانند هنگامی که تحریک شدند یا مورد توهین قرار گرفتند، چگونه با تلفیقی از کلمات و شیوه هایی را که والدین و بزرگترها (افراد بالغ) برای حل مشکلات خود از آن استفاده می کنند، بکار بگیرند.
رشد جنسی:
معلمین باید با این موضوع به درستی برخورد کنند و سعی کنند پاسخ سئوالات آنها را بیابند.
رشد اخلاقی:
- سعی کنید در دانش آموز خود، تصورات مثبت القاء کنید. او همچنان که رشد می کند در بزرگسالی روابط بهتری با دیگران خواهد داشت.
- سعی کنید با الگو قرار دادن ارزش هایی که به آن اعتقاد دارید و به آن عمل می کنید، حد و مرزهای زندگی را به دانش آموز خود نشان دهید.
- اگر می خواهید دانش آموزتان به دیگران احترام بگذارد، با او با احترام برخورد کنید. اگر می خواهید او راستگو باشد، هرگز به او دروغ نگویید. اگر می خواهید او با گذشت باشد، در بیشتر موارد از اشتباهات او چشم پوشی کنید و با تذکر موضوع را خاتمه دهید.
- یادآوری قوانین با صدای بلند و خشن و با چهره ای خشمگین برای دانش آموز نوعی تمرین است تا با دیگران همین برخورد را داشته باشد. به عبارت دیگر شخصیت در او در مراحل شکل گیری است.
عدم خویشتن داری:
دانش آموزی که خویشتن دار نیست، حتما اعتماد به نفس پایین دارد و احساس مسئولیت و کنترل درونی روی رفتارش ندارد. اینگونه افراد معمولا سریع از کوره در می روند و احساس مسئولیت ندارند. آنها افرادی خودخواه هستند و دوست دارند همیشه لذت ببرند و خوش باشند و کمتر احساس مسئولیت کنند. معمولا به خاطر عدم احساس مسئولیت پذیری درس هایشان خوب نیست. اهداف بلند وبالایی برای خودشان در نظر نمی گیرند و به دلیل نداشتن دانش کافی موفق نمی شوند. در این قبیل دانش آموزان، نشانه هایی از ناراحتی، نگرانی و یأس مشاهده می شود و تصویر درست و مثبتی از خودشان ندارند و متوجه می شوند دیگران از آنها برترند. چنین دانش آموزانی به تدریج اعتماد به نفس خود را در انجام کارها ازدست می دهند. اینگونه افراد مشکلات عاطفی فراوانی دارند. گاهی اوقات پیش بینی رفتار آنها امکان پذیر نیست.
نکته: پیشنهاد می کنم شخصا به دنبال فردی باشید که در زمینه ی روانشناسی تجربه و مهارت کافی داشته باشد. بنابراین خودتان دست به اقدامی نزنید.
تربیت دانش آموز:
تربیت دانش آموز وظیفه ای یک روزه نیست و انضباط، با یک بار آموزش دادن به دست نمی آید.
- معلم باید بعد از کسب آرامش، مروری بر عملکرد خود داشته باشد.
- نکته ی قابل توجه این است که او باید خودش الگوی مناسبی باشد. زیرا دانش آموز از رفتار ولدین و معلم همانند سازی می کند.
- همه ی ما می دانیم که دانش آموز
بیشتر از طریق مشاهده یاد
می گیرد تا حرف زدن و این نوع یادگیری بسیار مؤثر و قوی است.
- نکته ی دیگر اینکه با او همکاری کنید. این واکنش مثبت، دانش آموز را برای پیروی از سخنان معلم آماده می کند.
- تنبیه نباید بدنی باشد، بلکه باید جنبه ی خبری و آگاه ساز داشته باشد.
- دانش آموز باید یاد بگیرد که بعد از هر کار خطایی، عذرخواهی کند.
چطور می توانید اعتماد دانش آموز را جلب کنید؟
گاهی اوقات دانش آموز خطایی مرتکب می شود که باعث می شود معلم از او دلگیر و ناراحت شود. در چنین مواردی با اجرای رفتار غلط اعتماد دانش آموز کاهش می یابد. اما ما به شما سه راهکار کلیدی معرفی می کنیم که در احیای اعتماد به شما کمک می کند:
1- نسبت به عملکرد دانش آموز رفتار خشونت آمیز نشان ندهید.
2- به دانش آموزتان نشان دهید که نگران عواقب اشتباهش هستید.
3- سعی کنید با سخنان مناسب، مسیر درست را نشان دهید.
چگونه دانش آموز را تشویق کنید؟
- آنچه قابل توجه است، این است که نباید فقط به رفتارهای نامطلوب دانش آموز توجه شود. بلکه باید رفتارهای مثبت او نیز مورد توجه قرار بگیرد. نباید رفتارهای مثبت دانش آموز را امری عادی و بدیهی قلمداد کنید و اگر قرار به ا نتقاد از دانش آموز است، بهتر است این انتقاد همراه با ستایش او باشد. دانش آموز با اشاره کردن معلم به نکات مثبت عملکرد او، سعی بیشتری در تغییر نکات منفی خود خواهد داشت.
- تعریف و تمجید اثر قوی دارد.
- سعی کنید رفتار دانش آموز را تحسین کنید نه شخصیت او را. یعنی به طور کلی نگویید چه دانش آموز خوبی یا چه دانش آموز بدی، بلکه مثلا بگویید. آفرین به تو که با دوستت سر این موضوع دعوا نکردی یا آفرین به تو که این کار خوب را انجام دادی و...
- از تحسین های ویژه استفاده نمایید. هر چه تحسین تخصصی تر باشد، دانش آموز سعی در بهبود عملکردش خواهد داشت و احتمال تکرار خطاهایش کمتر خواهد شد. به عنوان مثال، دانش آموز در درس املاء ضعیف عمل کرده، اما بسیار زیبا و خوش خط نوشته است. اگر هدف معلم سرزنش نمره ی ضعیف باشد. فقط می گوید، (بد) بلکه باید بگویدف آفرین به تو که بسیار زیبا و خوش خط نوشتی. پس سعی کن با مطالعه و تلاش بیشتر نمره ی بهتری کسب کنی.
- اگر تحسین کردن، بلافاصله و بدون
معطلی باشد، اثر بیشتری
بر جای می گذارد.
قدرت بخشش در جریان عملکرد غلط:
همه ی انسان ها به اشتباهات سهوی دچار
شده اند. معلمانی که
برای ترمیم اشتباهات دانش آموز، آمادگی لازم را دارند، هرگز
دچار استرس و نگرانی نمی شوند. بلکه با صبر و حوصله افکار و اندیشه های درست را به
دانش آموز خود منتقل می کنند. همانطور که قبلا گفته شد، افکار و اندیشه های شما
تأثیر مستقیمی بر عملکرد
دانش آموز دارد. بنابراین اجازه ندهید افکار و احساسات منفی به عمق رابطه ی تان
خدشه ای وارد کند. بلکه به دنبال اصلاح و پرورش دانش آموز باشید.
نکته: نگرانی خود را نسبت به مسأله ی مورد نظر بیان کنید.
چرا باید برخی از رفتارهای منفی دانش آموز را نادیده بگیرید؟
- با نادیده گرفتن برخی از رفتارهای منفی دانش آموز، به طور حساب شده به نتایج بهتری خواهید رسید.
برخی دانش آموزان برای جلب توجه دیگران مرتکب رفتارهای ناشایست می شوند. (شاید هم الگوی غلطی داشته اند) اگر معلم اینگونه رفتارها را تحمل کند و با آنها درست و منطقی (سنجیده) برخورد کند، در اغلب موارد نتیجه ی بهتری کسب خواهد کرد.
- نباید رفتارهای غلط دانش آموز را که گذشته انجام داده است را به او یادآوری کنید.
- سعی کنید به رفتارهای منفی دانش آموز جهت دهید. (حتی با حرکات صورت وانمود کنید که کاملا بی اعتنا هستید.)
- انتظار داشته باشید که رفتار ها به تدریج بهتر شوند نه ناگهانی. بدانید که رفتارهای غلط به تدریج کاسته خواهد شد.
- رفتارهای مطلوب را تقویت کنید (پس از کاهش رفتار منفی، بدون وقفه رفتار مثبت دانش آموز را مورد تحسین قرار دهید و خود را علاقه مند و مجذوب نشان دهید.)
- می توانید در حضور دانش آموزان دیگر، رفتار مثبت دانش آموزی را ستایش کنید. این کار ممکن است به تقلید دانش آموزان دیگر از این رفتار کمک کند.
چگونه به دانش آموز پاداش دهید؟
می دانید که پاداش برای رفتار
مطلوب، یک تقویت کننده محسوب
می شود. دانش آموز نسبت به کاری که انجام داده است، احساس خوبی پیدا می کند. در
نتیجه میل در او به وجود می آید که آن را تکرار کند.
- به پاداش ها تنوع ببخشید.
- پاداش ها باید با رفتارهایی که قصد تقویت آنها را دارید، متناسب باشند.
- بدانید که تغییر یک رفتار وقت گیر است.
نکات مهم:
- آنچه را که می خواهید دانش آموز انجام دهد، به دقت تشریح کنید.
- پیشرفت های آغازین را بدون معطلی گوش زد کنید.
- هر چه دانش آموز پیشرفت می کند با مقداری تعریف و تمجید، پیامدهای طبیعی آن را بازگو کنید.
- بعد از آنکه رفتار جدید ثبت شد، پاداش در نظر بگیرد.
چگونه دانش آموز را تنبیه کنید؟
تنبیه به تنهایی نمی تواند نتایج دلخواه را فراهم کند. زیرا با این روش دانش آموز یاد می گیرد همین روش را برای دیگران پیاده کند. این روش به دانش آموز نمی آموزد چگونه باید رفتارش را اصلاح کند. یعنی نمی داند رفتار ناپسندش را با چه رفتاری جایگزین کند.
( پیامدهای رفتارش را توضیح دهید.)
- برای اصلاح رفتار به دانش آموز فرصت دهید و با دیدن اولین اشتباه او را تنبیه نکنید.
- به جای یک واکنش احساسی و هیجانی به یک اقدام سنجیده دست بزنید.
روش تصحیح رفتار غلط:
در این روش، آگاهی از پیامدهای
رفتار غلط اهمیت دارد. به
دانش آموز فرصت دهید تا رفتار غلطش را اصلاح کند.
نکات مهم:
- دانش آموز را وادار نکنید تا اشتباه خود را بپذیرد.
- دانش آموز را تشویق کنید تا روی رفتار مثبت تمرین کند.
- در صورت لزوم چند جلسه به او مشاوره بدهید.
- رفتار صحیح دانش آموز را مورد تشویق و توجه قرار دهید.
ایجاد محدودیت برای دانش آموز:
- درباره ی قوانین به روش مثبت با آنها گفتگو کنید. به او فرصت آگاهی بدهید تا بداند از او چه می خواهید تا اشتباه خود را جبران کند.
- سعی کنید محدودیت ها را توضیح دهید و برایش دلیل بیاورید.
- سعی کنید رفتار او را مورد نگوهش قرار دهید نه شخصیت او را.
- نباید از کلماتی مانند: تنبل، کودن، دروغگو، احمق، بد، شلخته و... استفاده کنید. زیرا با این کار به عزت نفس او لطمه وارد و او را عصبانی می کند. لازم ا ست بدانید، با این کار دانش آمور را از خودتان دور کرده اید.
- سعی کنید به حرف های دانش آموز گوش کنید و آنها را درک کنید. به حرفهایشان با دقت گوش دهید و با منطق برایشان دلیل بیاورید.
- موقعیت های اجتماعی و خانوادگی دانش آموز را در نظر بگیرید.
- نه تهدید کنید و نه رشوه دهید، بلکه عواقب رفتارش را توضیح دهید و اگر چند بار تکرار کرد، جریمه در نظر بگیرید.
- گاهی لازم است در مقابل رفتار غلط دانش آموز، برایش زمان محرومیت در نظر بگیرید.
- دانش آموز را تنبیه نکنید. با این کار به او نشان داده اید که از حل مشکل او عاجز هستید و راه حل دیگری جز تنبیه نیافته اید.
گوش کردن به حرف های دانش آموز و صحبت با آنها:
- معلمان باید روش ارتباطی خود را با سن و میزان بلوغ دانش آموز متناسب کنند.
- برخی از دانش آموزان مشکلات بیشتری دارند و از یافتن راه حل عاجزند.
- به دانش آموز آموزش دهید تا راه حل مناسبی برای مشکلاتش پیدا کند.
- برای گوش دادن به حرف های دانش آموز وقت بگذارید.
- زمانی که دانش آموز شروع به صحبت می کند، به او اجازه صحبت کردن بدهید.
- شنوای فعال باشید و آنچه را که بیان کرده است، تفسیر و تکمیل کنید.
- آرامش و اطمینانی به او بدهید که احساس کند، زندگی و سرنوشت او برای شما اهمیت دارد.
- آرام و منطقی صحبت کنید، بدون اینکه به طور مستقیم از دانش آموزتان انتقاد کنید.
- احساس خود را نسبت به اعمالش بگویید.
نکته: هر دانش آموز برای خود جایگاه ویژه ای دارد و نباید آنها را با هم مقایسه کرد.
سرزنش دانش آموز ممنوع:
- سعی کنید جلوی بحث دانش آموزان را بگیرید. به آنها کمک کنید تا مهارت های گفتگوی مثبت را فرا بگیرند.
- با سخنان مثبت در دانش آموز انگیزه ایجاد کنید. با این کار میل و رغبت دانش آموز برای آموختن بیشتر می شود.
- در ابتدا آنها را نفی نکنید. پس از شنیدن صحبت ها، واقعیت را برایشان شرح دهید.
- سعی کنید بین دانش آموزان تبعیض قائل نشوید. هر کی از آنها را در کارهای کلاس و مدرسه سهیم کنید. بدینگونه آنها می آموزند که در کارهای مدرسه مشکرت دارند.
- هر از چند گاهی جلسه ای بگذارید تا آنها بتوانند در مورد مشکلاتشان صحبت کنند.
- مرتب به ویژگی های فردی هر دانش آموز و تفاوت ها و توانایی ها و موفقیت های هر یک از آنها تأکید کنید.
- تمام پیشرفت های هر کدام را که انجام داده اند، مورد توجه قرار دهید تا آنها به خودشان افتخار کنن.
- برای دانش آموزان بزرگتر قوانی و مسئولیت هایی تعیین کنید. البته نباید از آنها انتظار کامل بودن داشته باشید.
- به دانش آموزان آموزش دهید که خود، به حل و رفع اختلافات بپردازند.
- زمانی را برای دانش آموزانیکه مشکل دارند، قرار دهید و به دوستی و همکاری آنها جایزه دهید (جشن دوستی)
- اگر دانش آموزان از جنگیدن دست بر نمی دارند، از روش محرومیت موقت استفاده کنید. از هر دو بخواهید از یکدیگر عذرخواهی کنند.
- روحیه ی شخصی دانش آموز را در نظر بگیرید.
- مطالب را به شیوه ای نو به دانش آموزان ارائه دهید.
- رفتار آرام را به آنها آموزش دهید و به آنها بگویید هنگام تنش نفس عمیق بکشند.
- رفتار مثبت دانش آموزان را تشویق کنید.
- فهرستی از راه حل های مثبت را برای حل اختلافاتشان در جدولی ثبت کنید.
- در صورت لزوم، پیامدهای منفی
اعمال دانش آموز را به او
گوش زد کنید.
دانش آموز آزار دیده به توجه معلم نیاز دارد:
اگر دانش آموزی را ناراحت کرده
اید، سعی در جبران خسارت باشید. قسمت عمده ای از مسئولیت پذیری دانش آموز، نسبت به
نگرشی است که دانش آموز نسبت به معلم خود دارد. بدانید که گاهی اتفاقات بد
می تواند رابطه ی معلم و شاگرد را تیره و ترا کند. اما با رفتار صحیح معلمی که نقش
حمایتی و ارشادی دارد، دانش آموز متوجه می شود که معلم برای تخریب و ویران کردن
هویت و شخصیت او تلاش نکرده است. بلکه سعی در تصحیح و بهبود بحران بوده است. به
همین دلیل به معلم خود علاقه مند می شود و در امر تحصیل و تزکیه نفس تلاش می کند.
موفقیت تحصیلی:
البته موفقیت تحصیلی به عوامل مختلفی بستگی دارد. عوامل درونی مانند هوش، استعداد، انگیزه، اراده و عوامل بیرونی یا محیطی مانند برخوردار بودن از بستری مناسب برای رشد و موفقیت هستند.
رابطه ی مشکلات تحصیلی و مشکلات رفتاری:
مشکلات تحصیلی و مشکلات رفتاری اثر متقابل بر یکدیگر دارند. به طور مثال دانش آموزی که به دلیل رفتار غلط مورد تنبیه و سرزنش والدین خود قرار می گیرد. (والدین راه حل ارائه نمی دهند) افت تحصیلی بیشتری خواهد داشت. به نظر می رسد بهره ی هوشی با متعلق بودن به طبقه ی فرهنگی بالاتر ارتباط داشته باشد. تحقیقات نشان می دهد، دانش آموزانی که با مشکلات رفتاری نظیر افسردگی، پرخاشگری، پرجنبشی، دچار مشکلات تحصیلی می شوند. اما تشخیص اینکه کدام عامل اولویت دارد، کاری دشوار است.
دیوار تنش و جدایی عاطفی را بشکنید:
هرگز تصور نکنید با ایجاد بحران و
تنش نسبت به اشتباه غلط
دانش آموز، موفق خواهید شد. بنابراین سعی کنید عجولانه رفتار و عملکرد دانش آموز
را زیر سئوال نبرید. بلکه سعی کنید مشکلات
را شناسایی کنید و راه حل های مناسب و منطقی ارائه دهید. همینطور می توانید از خود
دانش آموز برای رفع مشکل هم فکری بگیرید.
آیا به نظر شما بهترین کار فرو ریختن دیوار اعتماد است؟ باید این دیوار را آجر به آجر خراب کنید. اگر می خواهید که رابطه ی تان به بهترین و ایده آل ترین حالت ممکن تداوم داشته باشد، عاقلانه وعادلانه فکر کنید و تصمیم بگیرید. اکنون به جای اینکه خودتان بخشی از مشکل شوید، بخشی از راه حل خواهید بود.
چگونه فکر می کنید:
برخی معلمان کم تجربه مسئویت رفتار و جملات تحقیر آمیز را بر دوش دانش آموز می گذارند. یعنی وقتی یک جمله ی زشت و ناپسند به زبان می آورند، حتما دانش آموز کاری زشت و ناپسند انجام داده است. سهل ترین کار این است که دانش آموز را مسئول کار اشتباه خود بدانید. اما مجبور نیستید اینقدر از جملات تحقیر کننده استفاده کنید.
در واقع، واکنش ما در این شرایط تحت تأثیر رفتاری است که در گذشته نسبت به خود ما انجام شده است. افرادی که از این روش (روش تحقیر) در زندگی خود استفاده می کنند، فکر می کنند.
1- قوی تر و برتر از طرق مقابل هستند.
2- مجوز حکم صادر کردن برای دیگران را دارند.
3- وقتی عملکردشان باعث می شود که طرف مقابل احساس بدی داشته باشد، فکر می کنند بهتر از دیگران هستند.
4- نسبت به تخریب عواطف و احساسات طرف مقابل توجه ندارند.
5- مسئویت و عملکرد اشتباه دانش
آموز را اصلاح نمی کنند و
نمی خواهند مسئولیت رفتار خود را در ارتباط با دانش آموز بپذیرند.
نکته: سعی کنید مسئولیت رفتارخود را در مقابل دانش آموزان بپذیرید شاید عادت تحقیر کردن در وجودتان شکل گرفته باشد.
عادات ناپسند:
متوجه باشید که در چه شرایطی جملات
تحقیر آمیز را به زبان
می آورید. تا وقتی که به این امر آگاهی نداشته باشید، هیچ تغییری در رفتار شما
حاصل نخواهد شد.
وقتی جملات تحقیر کنده را به زبان می آورید، به حرف های خود گوش کنید. فکر کنید که یک نفر آنها را فیلم برداری کرده است و برای شما به نمایش گذاشته است. چه احساسی از رفتار خود دارید. حالا فکر می کنید در عوض این جملات چه کاری می توانستید انجام دهید. به منظور عادت کردن به جملات جایگزین، آنها را با خود تمرین کنید.
سعی کنید جملات جایگزین را با خود تمرین کنید. ممکن است استفاده از این جملات برای شما ناآشنا باشند. اما پس از مدت کوتاهی به آن عادت می کنید و جملات جایگزین ملکه ی ذهن شما می شوند.
تبریک می گویم! حالا احساس بهتری نسبت به خود خواهید داشت.
یادتان باشد زبان فارسی گنجینه ی لغات بهتری دارد. اما اگر بتوانید استفاده از این کلمات را به شیوه ای ماهرانه بکار بگیرید. در این میان برای تقویت حس عزت نفس دانش آموز خود از هر فرصت مناسب بهره بگیرید. در نهایت با بهبود روابط بین معلم و دانش آموز گام مؤثری برداشته اید.
جملات تحسین کننده بگویید:
جملات تحسین کننده دقیقا نقطه ی مقابل جملات تحقیر آمیز هستند و به جای لطمه زدن به شخصیت دانش آموز، نظر او را نسبت به خود تقویت کرده و باعث می شود که نسبت به خود و توانایی هایش احساس خوبی داشته باشد.
برخی از معلمین کم تجربه تقویت کردن شخصیت دانش آموز را قبول ندارند. آنها فکر می کنند با این کار دانش آموز خود را پر مدعا بار می آورند. بنابراین برای هویت و شخصیت دانش آموز ارزش قائل شوید و از عملکرد آنها تعریف کنید.
در این چارچوب، دانش آموز باید انگیزه و محرک قوی داشته باشد و الزاما برای دانش آموز شادی و امنیت اهمیت دارد. فقدان این عوامل می تواند بر حس عزت نفس دانش آموز اثر نامطلوب داشته باشد.
واضح و صریح سخن بگویید:
قوانین و نتایج احتمالی نقض کردن قوانی انضباط شخصی را به آنها گوش زد کنید. آنها باید بتوانند وظایف خود را به درستی انجام دهند و توانایی مقید کردن خود را داشته باشند. همچنین باید مسئولیت اعمال خودر ا برعهده بگیرند و به آنها توانایی مقابله با ناامیدی و سرخوردگی را آموزش دهید. همچنین دانستن تفاوت بین خوب و بد نیز کافی نیست، بلکه بهره مند بودن از عادت های مثبت رفتاری و شخصیتی نیز می تواند کمک کننده باشد.
عادل و منطقی باشید:
عادل و منطی بودن بهترین راه
اجتناب از رنجش و ناراحتی
دانش آموزان است. داشن آموزان نیاز به توجه و احترام دارند. نباید با رفتار
نامناسب، اسباب رنجش و ناراحتی دانش آموز را فراهم کنید. دقت کنید که در مورد
مسائل جانب احتیاط و تعادل را رعایت کنید.
جدی و ثابت قدم باشید:
هر قانونی را که وضع می کنید، بر اساس تجربه و سن دانش آموز باشد. و از قوانین سخت گیرانه اجتناب کنید. گاهی اوقات بهتر است که کمی انعطاف پذیر باشید.
نکته: دقت کنید مجازات ها نباید تحقیر کننده باشد.
به تفاوت های فردی دانش آموزان توجه داشته باشید:
دانش آموزان شخصیت های گوناگونی دارند و همه مثل هم نیستند. ممکن است دانش آموزی حساس باشد و دانش آموز دیگر پرحرف، خجالتی و غیره. برای اینکه بفهمید دانش آموزتان چه شخصیتی دارد. علاوه بر توجه به رفتارهای او، به عنوان برخورد او با دیگر همکلاسی هایش دقت کنید. مثلا یک دانش آموز لجباز در مقایسه با دیگر همکلاسی هایش ساکت و آرام نیست.
در روش های تربیتی خودتان باید تغییراتی ایجاد کنید:
معلمین با تجربه تغییراتی د روش های تربیتی ایجاد می کنند تا بتوانند با دانش آموزان بهتر رفتار کردن و با آنها ارتباط بهتری برقرار کنند. به طور کلی معلمین باید از روش هایی در تربیت دانش آموز استفاده کنند که باعث برانگیخته شدن خشم، مخالفت و سرپیچی آنها نشود. چون این قبیل رفتارها جزء ویژگی های رفتاری کودک و نوجوان است و معلمین نباید این رفتارها را در آنها تشدید کنند. باید رفتارهایی شبیه سایر بزرگترها با دانش آموزان داشته باشید.
بهتر است به جای اینکه در فکر این
باشید که با غرغر کردن مجبور به انجام کاری کنید. او را از عواقب انجام ندادن
مسئولیتی که به
عهده اش است با خبر کنید. اگر شما چند بار از این روش استفاده کنید، حتما نتیجه اش
را خواهید دید. بنابراین با پرچم صلح با آنان سخن بگویید.
به عبارت دیگر ما باید همان طور که با دوستان و سایر افراد بزرگسال رفتار می کنیم با دانش آموزان نیز رفتار کنیم.
ارتباط خودتان را اصلاح کنید:
متأسفانه بیشتر ارتباطات کلامی با دانش آموزان در حد انتقال مفاهیم درسی، آموزش دادن به آنها، اصلاح رفتارهایشان یا حرف زدن درباره ی کارهای بدشان است. در نتیجه بسیاری از حرف های معلم تأثیر منفی بر دانش آموز می گذارد و یا او احساس می کند برایش سخنرانی و موعظه می کنید.
باید سعی کنید با صحبت درباره ی موضوعات مورد علاقه ی آنها و رفتارها و عملکرهای خوبشان دانش آموزان را به حرف زدن تشویق کنید و اوقاتی از کلاس را با هدف حرف زدن اختصاص دهید تا بتوانید ارتباط خوب و مثبتی با آنها داشته باشید.
بهتر است به نیازها، خواسته ها،
علایق و چیزهایی که از آنها متنفرند، بیشتر توجه کنید. با برقراری ارتباط خوب و
مؤثر با دانش آموزان
می توانید به اهداف آموزشی دست یابید.
مثبت باشید:
تحسین کردن و پاداش دادن به مراتب اثرگذارتر از تنبیه کردن است. وقتی هر دانش آموزی تلاش می کند. علاقه و توجه خود را نسبت به تلاش او نشان دهید.
سعی کنید با دانش آموزان کنار بیایید:
این روش شامل اجتناب از جنگ قدرت و اصلاح ارتباط است. اگر دانش آموز بتواند به راحتی درباره ی احساسات، علایق و چیزهایی که از آنها بیزار است، حرف بزند. شما راحت تر می توانید با او کنار بیایید و از بحث و جدل اجتناب کنید.
نکته: سعی کنید اسباب خشم و عصبانیت دانش آموزان را فراهم نکنید.
توجه مثبت به دانش آموز:
هیچگاه با نگاه منفی به دانش آموزان نگاه نکنید. آنها نیازمند یاری و کمک رسانی شما هستند. اگر غیر از این بود، پس در کنار شما چکار می کردند. اینکه تشخیص دهید چه کار تربیتی برای رشد و بالندگی آنها مناسب است، اهمیت دارد. شاید لازم باشد به جای تمرکز روی کار بد دانش آموز بر روی عملکرد خوب دانش آموز توجه کنید.
برای دانش آموز وقت بگذارید:
اجازه ندهید که رفتارهای ناشایست بدون تحلیل و بررسی قرار بگیرند. فراموش نکنید اشتباهاتی که به طور تصادفی یا به خاطر بی دقتی صورت می پذیرد، جرم محسوب نمی شوند و نیاز به تذکر شفاهی دارند.
در لحظات سخت به کمک دانش آموز بیایید:
برای اینکه آرامش، شادی و اعتماد به نفس دانش آموز حفظ شود، باید حرمت و شأن و شخصیت دانش آموز حفظ شود. پس در لحظات سخت و دشوار او را یاری کنید. به راستی که کلید تربیت کمک رسانی است نه ویرانگری. بنابراین گفتگوی بدون تنش را آغاز کنید. تلاش کنید که موانع را کنار بزنید و مراحلی را پیشنهاد دهید که به بهبود اوضاع کمک کند. نه اینکه با رفتارتان بحران را بیشتر کنید.
نکته: بخشی از مسئولیت خطای دانش آموز مربوط به مسئولین تربیتی است. چرا که با آگاهی و آموزش صحیح بسیاری از مشکلات مرتفع خواهند شد. اگر بتوانید به خوبی از عهده ی این کار برآیید، نتایج مثبتی بدست خواهید آورید. کافی است درست فکر کنید و درست تصمیم بگیرید.
بدانید چه رفتارهایی در آنان طبیعی است:
هنگامیکه دانش آموز سنین کودکی و
نوجوانی را پشت سر می گذارد، رفتار، کردار و نگرش هایش به تدریج تغییر می کنند و
کم کم به یک انسان بالغ تبدیل می شود. باید بدانید برخی رفتارها و شیطنت ها در
دانش آموزان طبیعی است و اقتضای سن آنهاست. اگر فکر کنید این رفتارها غیر عادی و
مشکل ساز است و سعی کنید به زور او را مجبور کنید تا رفتارش را تغییر دهد، فاصله ی
شما با او بیشتر
می شود و مشکلات بیشتری برای شما به وجود می آورد.
باید شما معلمین با رفتارهای طبیعی دانش آموز کنار بیایید و تا حد امکان از مشاجره ی لفظی اجتناب کنید. در این صورت فاصله میان شما و دانش آموز کمتر خواهد شد و ارتباط بهتری میان معلم و شاگرد به وجود می آید.
رفتار دانش آموزان را بررسی و تحلیل کنید:
وقتی سخن از رفتار کودک و نوجوان به میان می آید، معلمین بسیاری می گویند. دانش آموزان تمرکز و انگیزه ی کافی برای ادامه ی تحصیل ندارند و مدام دیگران را اذیت می کنند و یا اینکه رفتارهای بچه گانه دارند. اکنون از معلمین می خواهیم نگاه دقیق تری به دوران کودکی و نوجوانی خود بیندازند. آیا یک دانش آموز کم سن و سال و کم تجربه باید مثل بزرگترها رفتار کند. مسلما دوران کودکی و نوجوانی، مرحله ی پرفراز و نشیبی است که باید به سلامت طی شود و این کار نیازمند مراقبت دقیق هدفمند و هوشمندانه است.
دقیق باشید و به جزئیات توجه کنید:
قبل از اینکه به فکر اصلاح رفتار دانش آموز خود باشید و سعی در تغییر آن رفتار کنید، باید به جزئیات با دقت توجه کنید. وقتی درباره ی رفتار خاصی که برایتان آزار دهنده است و دوست دارید دانش آموزتان آن رفتار را اصلاح کند، حرف می زنید به جای کلی گویی سعی کنید، دقیق و جزئی نگر باشید. شاید هم لازم است اول خودتان رفتارتان را تعدیل کنید.
هنگامیکه به جزئیات رفتار نامناسب
دانش آموزتان توجه کردید،
می توانید به ترتیب بیان کنید که در هر مرحله چه اتفاقی می افتد. شاید گام های
رسیدن به هدف از رسیدن به خود هدف مهمتر است.
اکنون باید برای مقابله با چنین رفتارهایی راهکار ارائه دهید. اما یادتان باشد اگر رفتار اشتباهی در نظر بگیرید، دانش آموز از شما سرمشق می گیرد و همان رفتار را الگوی خود قرار می دهد.
وقتی رفتارهای ناپسند را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهید، باید عامل مهم دیگری که در تغییر رفتار مؤثراست توجه کنید. آن عامل باعث می شود تا رفتار غلط اصلاح شود. دلیل اینکه بیشتر ما انسان ها کاری را انجام نمی دهیم، این است که نتیجه ی کارمان را از قبل به خوبی می دانیم.
بیشتر رفتارهای اشتباه نتیجه ی عکس العمل های اشتباهی است که دانش آموز از دیگران دریالفت کرده است. بنابراین بدون تغییر در شرایط و محیط و اطرافیان، تغییر رفتار کاری سخت و دشوار است. مسلما اگر رفتار دیگران با دانش آموز تغییر کند، آنوقت شاید بتوانید به تدریج رفتارش را تغییر دهد. اگر چه تغییر رفتار دادن کار ساده ای نیست. اما اگر والدین و معلم بتواند عکس العمل های خودشان را کنترل کنند، آنوقت دانش آموز راحت تر می تواند رفتار خودش را تغییر دهد.
نکته: عامل مخرب بی ثباتی و تضاد در رفتار معلم است. چرا که دانش آموز به حرف افرادی که حرف و عملشان با هم متفاوت است گوش نمی دهد. نکته ی قابل توجه این است که پاسخ های منفی، هیچگاه به پاسخ های مثبت ختم نمی شود.
ارتباط غیر کلامی:
کتاب های زیادی درباره ی ارتباطات
غیر کلامی و زبان نوشته شده است. به عبارت دیگر ما می توانیم بدون گفتن چیزی با
دانش آموز ارتباط برقرار کنیم. وقتی با دانش آموز سر و کار دارید، بهتر است سعی
کنید به دنبال نشانه های غیر عادی باشید که حاکی از مشکلات درونی اوست. مثلا سوء
تغذیه (کمبود آهن در تمرکز حواس دخالت دارد) استرس (کیفیت و راندمان تحصیل را
پایین می آورد). عدم اعتماد به نفس ( به دلیل نداشتن مهارت کافی در فهم درس و
تکنیک های صحیح درس خواندن) نوع چیدمان غلط کلمات ( به دلیل دوستان ناباب و عدم
مهارت های اجتماعی) و...
معلم می تواند با فهم کمبودهای دانش آموز در راستانی اصلاح آن به او کمک کند. شما باید فراسوی گفتار دانش آموز، رفته رفته احساسات درونی او را درک کنید. به قول یک ضرب المثل قدیمی آمریکایی که می گوید: نباید به حرف های بچه ها گوش کرد، بلکه باید رفتار آنها را دید.
شما همچنین باید به واکنش های فیزیکی
خودتان در ارتباطاتی که با دانش آموز دارید توجه کنید. گاهی چیزهایی که می گویید
مفید است، اما حالت چهره و لحن و کلام مناسب نیستند. بنابراین سعی کنید بیشتر ارتباط مثبت و خوب با دانش آموز داشته باشید تا
منفی و بد. همچنین سعی نکنید با دانش آموز وارد بحث، مشاجره و زور آزمایی شوید.
سعی کنید به جای وارد شدن به بحث و جدل با دانش آموز و جبهه گیری در مقابل او به
نحوی با او ارتباط برقرار کنید و با هم به توافق برسید. در صورت امکان سعی کنید در
بحث، دانش آموز را مشارکت دهید تا او خودش تصمیم بگیرد چه کاری بهتر است. سعی
نکنید
با رفتار غلط احساسات دانش آموز را سرکوب کنید. معمولا
دانش آموزان رنج ها، ناراحتی ها و مخالفت هایشان را بر سر افراد ضعیف تر از خودشان
خالی می کنند.
شیطنت و لجبازی:
شیطنت و لجبازی روش مستقیم در ابراز خشم و عصبانیت است که شامل خشونت فیزیکیو لفظی می باشد. دانش آموزی که خشمگین و عصبانی است، ممکن است با دیگران درگیر شود و خشونت معلم نسبت به خودش را تلافی کند. اینگونه دانش آموزان در رفتار و گفتارشان خشم و عصبانیت خودشان را ابراز می کنند. این روش ابراز خشم و عصبانیت، هم در ارتباطات دانش اموز با دوستانش و هم در رابطه ی او با والدینش بسیار مشکل ساز خواهد بود.
تخلیه احساسات منفی سر دیگران:
هنگامیکه دانش آموز خشمگین و عصبانی است، گاهی مستقیما با شخصی که باعث خشم و عصبانیت او شده مقابله نمی کند، بلکه خشم خودش را سر شخصی ویا شی ء دیگری که قدرت کمتی دارد و ضعیف تر است، تخلیله می کند. مثلا همسر شما در منزل برای شما مشکلی به وجود آورده و شما از دست او عصبانی هستید، ولی چون نمی توانید خشم وعصبانیت خود را به او نشان دهید، وقتی به مدرسه می روید، سر دانش آموزان داد و فریاد به راه می اندازید!!!
همانطور که دیدید این احساسات منفی سر دیگران تخلیه می شوند. مثال های دیگری در این رابطه وجود دارد. مادری با فرزندش بحث و مشاجره می کند و پسر نوجوان به شدت از دست مادرش خشمگین و عصبانی می شود. با این وجود چیزی به او نمی گوید. ولی چند دقیقه بعد به اتاق برادرش می رود و با او دعوا می کند و یا از خانه بیرون می رود و در را به هم می کوبد. ما می توانیم این شرایط را به بادکنکی از خشم تشبیه کنیم.
بیش از حد بر خطاها و اشتباهات دانش آموز تمرکز نکنید:
درست نیست که بیش از حد بر خطاها و اشتباهات، کارها و رفتارهای نادرست دانش آموزتمرکز کنید. دانش آموزی که در مدرسه فقط به چشم یک انسان خطاکار به او نگاه می شود، هیچگاه اصلاح نمی شود. او هر روز که به مدرسه می آید با نگاه تحقیر آمیز معلم و ناظم و مدیر مدرسه مواجه می شود. اینگونه رفتارهای غلط به عنوان اصلی ترین روش تربیتی بکار نمی آید.
نکته: با دانش آموزان قدرت نمایی نکنید.
اهمیت تنبیه بدون تحقیر در چیست؟
تنبیه ها نباید عامل تحقیر کردن
دانش آموز باشند. وقتی تنبیه ها باعث تحقیر شدن دانش آموز شوند. مثل این است که از
قدرت خود استفاده ی نابجا کرده باشید.
تحقیر کردن باعث تضعیف شخصیت، و حس عزت نفس او می شود و الزاما اگر بی وقفه ادامه
یابد به تخریب روابط
می انجامد. دانش آموزی که احساس می کند به او تحقیر شده است، دیگر میل و رغبت
چندانی برای ادامه ی مسئولیت از خود نشان
نمی دهد. این کارها در تقویت حس خویشتنداری و تعادل روحی و روانی نخواهد بود.
آیا همه ی تنبیه ها مضر هستند؟
البته تنبیه های غیر بدنی می توانند تحقیر کننده نباشند و احساس گناه را به دانش آموز القاء کنند. برای تنبیه کردن دانش آموز نیازی نیست که آنها را تحقیر کنید یا از لحاظ جسمی به آنها آسیب برسانید. هدف از تنبیه این است که مطلبی را به دانش آموز خود بیاموزید. در واقع اگر تنبیه توأم با تحقیر نباشد، اثر و کارایی آن به مراتب بیشتر خواهد بود. تنبیه های سخت و خشونت آمیز (به خصوص تنبیه های بدنی) احساس تحقیر و توهین را در دانش آموز به وجود می آورند.
می توانید راهکارهای مناسب تری را جایگزین تنبیه بدنی کنید. اگر در انتخاب روش های آموزشی خود به دانش آموز دقت و توجه کامل داشته باشید، تجربه ی پند گرفتن از تنبیه ها برای آنها چندان راهگشا نخواهد بود. مهم این است که فکر کنید دانش آموز از هر اشتباه چه درسی می گیرد. همچنین به این نکته توجه داشته باشید که بعضی از رفتارهای دانش آموز که مقتضای سن او می باشد، نباید باعث ناراحتی و عصبانیت شما شوند.
تنبیه بدنی آری یا نه؟
شاید دانش آموز باید مسئولیت کارهای خود را بپذیرد. اما مطمئن باشید که با کتک زدن و توهین کردن، برای تربیت او به جایی نمی رسید و مجبور می شوید مکرر این کار را تکرار کنید. کتک زدن به شدت روحیه و احساسات دانش آموز را تحت تأثیر قرار داده و آن را تخریب می کند. باید بتوانید وظایف خود را به درستی انجام دهید و ه قوه ی تشخیص دانش آموز توجه کنید.
اخیرا تحقیقات نشان داده است که هر گونه تنبیه بدنی نتایج زیان بار و ناخوشایندی داشته است. به عنوان مثال، افزایش رفتارهای پرخاشگرانه در دانش آموز، نتیجه ی این عمل است. تنبیه بدنی علاوه بر اینکه سلامتی جسمی دانش آموز را به خطر می اندازد، سلامت روانی دانش آموز را خدشه دار می کند. در این صورت دانش آموز نمی تواند بر روی رفتار و توانایی های خود به درستی تمرکز کند و ارزیابی درستی بدست آورد. چنین احساس می شود که تنبیه کردن نقطه ی آغاز اختلالات روانی است.
کتک زدن شرایط را بدتر می کند:
بهتر است از کتک زدن دانش آموز صرف نظر کنید، چرا که این کار بی فایده است. حتی گاهی اوقات تنبیه بدنی دانش آموزان را جری تر می کند و آنها را تشویق می کند تا مخفیانه قانون شکنی کنندو مرتبا دچار اشتباه شوند.
معلمین کم تجربه ای که حوصله و صبر کمتری دارند به سختی
می توانند رفتار خود را کنترل کنند. در بیشتر مواقع رفتاری که
دانش آموز انجام می دهد، متناسب با عملکرد نادرست آنها نیست.
وقتی تنبیه ها متناسب با نوع خطای دانش آموز نباشد، آنها به شدت احساس عصبانیت و رنجش می کنند. در این شرایط اولین کاری که دوست دارند انجام دهند، این است که دیگر به حرف های معلم گوش ندهند و بی تفاوت باشند یا از معلم خود دوری و کناره گیری کنند.
ابتدا باید سعی کنید روحیه و احساسات خود را تحت کنترل داشته باشید. به این مسأله توجه داشته باشید که حتی یک تنبیه بدنی ملایم واکنش مناسبی به همراه نخواهد داشت.
تنبیه لفظی و کلامی:
داد و فریاد زدن، انتقاد کردن،
غرزدن، سخنرانی کردن و اینکه کاری انجام دهید و فکر کنید با این کارها دانش آموز
احساس گناه می کند
و از کار خود پشیمان می شود، اصلا درست نیست. زیرا به تدریج دانش آموز در مقابل
خشم و عصبانیت معلم بی تفاوت می شود. حتی سرزنش و سخنرانی های معلم هم در یک گوش
دانش آموز می رود و از گوش دیگر خارج می شود. مسلما دانش آموز به خاطر این قبیل رفتارهای
معلم ناراحت و عصبانی می شود و از معلم خود فاصله
می گیرد.
تنبیه بدنی:
کتک زدن، سیلی زدن و هر نوع ضربه ی فیزیکی صحیح نیست. به عبارت دیگر با این قبیل کارها به دانش آموز می گوییم اگر از کار دیگران ناراحت شدی، می توانی با با دیگران همین رفتار را داشته باشی. مطمئن هستم معلمین می توانند از روش های تربیتی دیگری که وجود دارد (تحریم کردن، جریمه کردن و...) استفاده کنند و از تنبیه فیزیکی به شدت پرهیز کنند.
نکته: با تنبیه کردن مشکلات زیادی
به وجود می آید و رفتارهای طبیعی دانش آموز ممکن است خشونت آمیز و حادتر به نظر
آیند. بنابراین معلمین هرگز نباید با ترساندن، تهدید کردن، تنبیه کردن
دانش آموزشان را کنترل کنند.
دانش آموزان از شما الگو می گیرند:
هنگامیکه دانش آموز از سوی معلم با
رفتارهای ناشایست مواجه
می شود، همان رفتار را با دیگران انجام می دهد. این روش به نام یادگیری از طریق
الگوسازی شهرت دارد. به عبارت دیگر بزرگترها (معلم، والدین و...) به عنوان الگویی
برای کوچکترها هستند.
بچه هایی که در معرض رفتارهای خاص قراردارند آن رفتارها را از بزرگترها تقلید می کنند
و ممکن است با همان رفتارها سعی در حل مشکلاتشان داشته باشند. اگر معلم دائم با
دانش آموز جر و بحث و داد و بیداد کند،دانش آموز یاد می گیرد با دیگران همینگونه
رفتار کند. اگر شما سعی کنید دانش آموز را با ترس و تهدید وتنبیه بدنی کنترل کنید
او نیز ممکن است با دیگران همین گونه رفتار کند. پژوهش ها نشان داده است، بیشتر
کودکانی که رفتارهای خشونت آمیز از خودشان نشان
می دهند از بزرگترها (والدین و...) الگو گرفته اند.
به دانش آموزان هشدار دهید:
بیشتر معلمین کم تجربه به دانش آموز هشدار می دهند که کار نادرستی انجام ندهند. اما اغلب هشدارهای آنها همراه واکنش منفی چون، عصبانی شدن، فریاد زدن و غر زدن می باشد. اگر معلمین از علائم هشداری مناسبی استفاده کنند، همه چیز بهتر پیش خواهد رفت و از بحث و کشمکش های بسیاری پرهیز خواهد شد.
شما می توانید به جای هشدارهای کلامی از علائم طبیعی استفاده کنید. مثلا با چهره ای متعجب و لبخند تلخ به او بفهمانید اشتباه کرده است.
آرام و خونسرد باشید:
هنگامیکه با دانش آموز خود صحبت می کنید، آرام و خونسرد باشید. گفتن این مسأله آسان تر از عمل کردن به آن است. وقتی معلمین با دانش آموز صحبت می کنند باید سعی کنند خونسردی خودشان را حفظ کنند وخیلی عاقلانه درباره ی اشتباهات دانش آموز واکنش نشان دهند. وقتی دانش آموز نمره ی خوبی نگرفته، بدین معنی نیست او انسان احمقی است، بلکه حتما برای امتحانش به اندازه ی کافی درس نخوانده است.
اگر دانش آموزی، همکلاسی اش را کتک زده است، ضرورتا بدین معنی نیست که او بدجنس است، فقط رفتار او غیر قابل قبول است. به جای اینکه او را تنبه کنید، باید به علایق، ارزش ها و کارهایی که دوست دارد، توجه کنید. مثلا اگر علاقمند به ورزش است یک جلسه از زنگ ورزش محروم شود. اگر علاقمند است زنگ تفریح در حیاط مدرسه باشد یک جلسه زنگ تفریح پشت دفتر مدرسه بایستد. اگر به دلیل بی انضباطی دیر به مدرسه آمده، می توانید زنگ آخر حدود بیست دقیقه دیرتر از دیگران از مدرسه خارج شود. اگر در درس خاصی ضعیف است می توانید به او کمک کنید تا روش صحیح درس خواندن را یاد بگیرد. این قبیل کارها نتیجه ی عکس ندارد. مراقب عکس العمل های صورت و چهره ی وتُن صدایتان باشید. تأثیر برخورد معلم بسیار مهم است.
توجه نکردن به برخی اشتباهات دانش آموز:
دلیل برخی از بدرفتاری های دانش آموز به خاطر واکنش نادرست معلم نسبت به آنهاست. برخی از دانش آموزان به خاطر واکنش نادرست معلم، هیچگاه اصلاح نمی شوند.
دانش آموزان برای رفتارهای نادرست
دیگران نسبت به خودشان دلیل دارند. آنها این موضوع را اینگونه درک کرده اند که
اینگونه رفتارها طبیعی است. زیرا دیگران (والدین، معلم و...) همین نوع رفتار را با
خودشان انجام داده اند. بنابراین فکر می کنند رفتارشان درست است. یعنی فکر می کنند
که توهین و خشونت به خرج دادن یک واکنش طبیعی است. معلمین گاهی باید نسبت به
بدرفتاری های دانش آموز
بی توجهی کنند. بی توجهی روش مناسبی برای تربیت کردن
دانش آموز است. اما متأسفانه گاهی از این روش استفاده نمی کنند. بنابراین از روش
صحیح برای بدرفتاری های خاص دانش آموز استفاده کنید.
سعی کنید مثبت نگر باشید:
همانطور که قبلا گفته شد، بیشتر ارتباط معلم با دانش آموز برای اصلاح اشتباهات آنهاست. باید سعی کنید چیزهایی به آنها یاد دهید و نگرششان را تغییر دهید و یا مطالبی را به آنها بفهمانید. غیر از این ارتباطات منفی است. معلمین کم تجربه بیشتر بر معایب، اشتباهات، بدرفتاری ها و نمره ی دانش آموز تمرکز دارند تا بر موفقیت ها و پیشرفت های آنها. اگر دانش آموز کار و مسئولیت خود را در طول هفته به موقع انجام داد، اما یک روز فراموش کرد کتاب یا دفتری را به مدرسه بیاورد و یا یک جلسه تکلیفی را (عمدا یا سهوا) به هر دلیلی انجام نداد، هیچ وقت درباره ی آن کارهایی که به خوبی انجام داده حرف نمی زنند و فقط آن یک جلسه ای که مثلا دفترش را فراموش کرده به رُخش می کشند. یا اگر از او سئوال کند و از ده سئوال فقط سه سئوال را به خوبی پاسخ نداده است، تشویق نمی شود. بلکه همان سئوالات جواب نداده، را به رُخش می کشد. یعنی کارهای خوب او نادیده گرفته می شود و فقط معایب او گفته می شود. این ظلمی است که به دانش آموز می شود. سعی کنید درباره ی موفقیت ها و دستاوردهایش و رفتارهای خوبش بیشتر حرف بزنید تا درباره ی معایب، اشتباهات، رفتارهای بد و شکست هایش. به طور کلی سعی کنید بر رفتارها و نگرش ها و کارهای مثبت دانش آموز تمرکز و توجه کنید. نه اینکه بر رفتارها وکارهای منفی و بد او توجه کنید. دانش آموزانی که معلم بیشتر درباره ی نقاط قوت و مثبت آنها توجه دارد، ارتباط بهتری با معلم برقرار می کنند و انگیزه ی بیشتری برای تحصیل خواهند داشت. در این شرایط ارتباط مؤثر با دانش آموز است که می تواند درباره ی احساسات، عقاید و برخی عملکردهای ضعیف دانش آموز به گفتگو بنشینید.
نکته: هیچ کس دوست ندارد بر روی نقاط ضعفش انگشت بگذارند.
قبل از اینکه چیزی بگویید، فکر کنید:
شما می توانید با حفظ خونسردی و آرامش و کمی تفکر قبل از حرف زدن از بحث و جدل بیهوده با دانش آموزتان، و نادیده گرفتن اینکه چقدر او اشتباه می کند، عکس العمل نشان ندهید. به جای اینکه سریع تحریک شوید، بهتر است با او حرف بزنید.
نکته: به جای اینکه به دانش آموز بگویید چرا درس نخوانده اید، از او بپرسید چگونه وقت و زمان خود را تنظیم می کند یا با چه روشی درس می خواند. به او کمک کنید تا تکنیک های تنظیم وقت و درس خواندن را بیاموزد. اگر به دانش آموزان بی توجهی کنید، راندمان تحصیلی کاهش می یابد.
به دانش آموزان توجه کنید:
سعی کنید احساسات و تمایلات کودک و نوجوان را درک کنید. بسیاری اوقات، دانش آموزان نمی دانند چکاری باید انجام دهند. سعی کنید به آنها اهمیت بدهید و راه حل هایی برای مشکلاتشان ارائه دهید. سعی نکنید به او بفهمانید که فکر و عقیده اش درست نیست، بلکه راهکارهای جدید ارائه دهید و به تدریج با عقاید جدید آشنا می شود. و عملکردش تغییر خواهد کرد.
نکته: در برخی موارد دانش آموز نسبت به موضوعی گیج و منگ است. بهتر است احساسات واقعی و نهفته ی دانش آموز را درک کنید.
احساس مسئولیت در دانش آموز:
کتک زدن و دیگر تنبیه های تحقیر
کننده، قدرت تفکر و تعمق را تضعیف می کند و حس مسئولیت پذیری را از بین می برد.
اگر
دانش آموزی را تنبیه کنید، دیگر مسئولیت آن عملکرد منفی یا درک پیامدهای منفی
اعمال و رفتارش را برعهده نمی گیرد و به تدریج یاقی و سرکش می شود. سعی کنید تا او
مسئولیت عملکرد اشتباهش را بپذیرد. اما این امر مستلزم آن است که او درک درستی
نسبت به موضوع پیدا کند. اگر روحیه و
احساسات او را لگدمال کنید، در آینده حساسیت های اخلاقی در او ضعیف می شود.
تنبیه، نتیجه ای جز ناراحتی و درد و رنج و ناامیدی و سرخوردگی به همراه نخواهد داشت. هنگام تنبیه کردن با دیدن درد و رنج دانش آموز چه نتیجه ای می گیرید. اگر دانش اموزی در سن کم یأس و سرخوردگی را تجربه کند، در آینده فردی روانی و با اعتماد به نفس لازم نخواهد بود و دیگر قدرت تحلیل اعمال خود را نخواهد داشت. حداقل به این موضوع فکر کنید که رفتارتان مقعول و منطقی است.
بنابراین لازم است هر از گاهی معقول و موجه بودن رفتار خود را چک کنید. باید سعی کنید به آنها یاد دهید که چگونه زندگی خود را تحت کنترل داشته باشند. یادتان باشد که خشن و جدید بودن با هم متفاوت است. این کار برای دانش آموز هیچ منفعتی به همراه نخواهد داشت و نتایج زیان باری به بار خواهد آورد. آنها باید درک کنند باید مسئولیت اعمال و رفتار خود را بر عهده بگیرند و تلاش کنند تا اشتباهات خود را جبران کنند.
ویژگی های زیر بیانگر معلم نمونه است:
1- مهربان و با محبت بودن
2- علاقه مند بودن به شاگردان
3- گرامی داشتن و حرمت گذاشتن
4- آماده ی کمک و فداکار بودن
5- دلسوزی کردن و به فکر دانش آموز بودن
6- نقش حمایتی داشتن
7- تصحیح رفتار و عملکرد غلط دانش آموز به شیوه ای درست و منطقی
نکته ی مهم:
هنگامیکه نسبت به دانش آموزان خود
تعهد دارید، آنها احساس می کنند که مهم و با ارزش هستند و از همنشین و هم صحبتی با
شما لذت
می برند. اما تنبیه کردن و تحقیر کردن به آنها می فهماند که مورد
بی توجهی و بی اعتنایی قرار گرفته اند و تنها و مردد هستند.
بی اعتنایی و بی توجهی به دانش آموز، می تواند حامل تضعیف شخصیت و کم رنگ شدن حس
عزت نفس آنان شود.
در نتیجه در تقویت اصلاح رفتار خود ناتوان خواهند بود و احساس ضعف و بی پناهی می کنند. در نتیجه حس اعتماد به نفس او آنقدر تضعیف می شود که دیگر نمی تواند به کسی اعتماد داشته باشد و متعاقبا نمی تواند نسبت به اعمال و رفتارش تعهدی داشته باشد. چرا که ویژگی هایی چون صبر و شکیبایی، انعطاف پذیری و بخشندگی و سخاوت و حس اعتماد به نفس و عزت نفس را نیاموخته است. متوجه باشید که آنها به راهنمایی شما نیاز دارند، نه تنبیه و تحقیر.
نکته: معلمین باید حس عزت نفس را در دانش آموز تقویت کنند. مهم این است که در مورد رفتار غلط او اظهار نظر کنید نه اینکه او را تنبیه کنید. در این صورت دانش آموز برای راضی کردن معلم خود بیشتر تلاش می کند. اما توقع نداشته باشید با یک بار گفتن همه ی مشکلات حل شود.
معلمان کم تجربه چه زمانی دست به تنبیه می زنند:
1- هنگامیکه کسل و بی حوصله هستند.
2- هنگامیکه نسبت به موضوعی (شخصی، اجتماعی و...) احساس نگرانی و آشفتگی دارند.
3- هنگامیکه عمل و تجربه ی کافی
برای بر طرف کردن معایت
دانش آموز خود ندارند.
4- هنگامیکه خودش تجربه ی تنبیه شدن را در دوران کودکی داشته است و سعی می کند این تجربیات را به دانش آموز خود انتقال دهد.
نکته: افرادی که خودشان در یک محیط دیکتاتوری زندگی کردن اند، سعی می کنند بر روی دیگران اعمال قدرت کنند و یا آنها را تحقیر کنند.
استفاده از الگوهای غلط ممنوع:
الگوهای غلط در تربیت دانش آموز شامل موارد زیر است:
1- تهدید ها:
هنگامیکه دانش آموز را تهدید می
کنید، نه تنها دردی دوا نمی شود، بلکه کار را مشکل تر می کند. با این قبیل هشدارها
نمی توان به
دانش آموز فهماند که کارش غلط بوده است. بلکه با این رفتار
دانش آموز را به مبارزه دعوت کرده اید. اگر دانش آموز نسبت به خودش احترام قائل
باشد، بایستی دوباره نافرمانی کند تا به خودش و دیگران نشان دهد که آدم بزدل و
ترسویی نیست.
نکته: این طرز برخوردها کاملا اشتباه است.
2- توقعات غیر واقعی:
نباید از دانش آموز به دلیل درس
نخواندن وعده گرفت که در آینده رفتار بدش را اصلاح کند. وقتی دانش آموز وعده ای
ناخواسته
می دهد، در واقع چکی بانکی می کشد که شاید در آن بانک اصلا پولی ندرد. معلم نباید
مشوق و محرک این قبیل اعمال فریب آمیز باشد.
3- سخنان نیش دار وطعنه آمیز:
معلمان کم تجربه که در استفاده از
سخنان نیش دار و طعنه آمیز استعداد ذاتی دارند، خطر و تهدیدی جدی برای سلامت روانی
دانش آموز به حساب می آیند. اینگونه معلم ها با بیان این واژه ها مانعی در برابر
ایجاد ارتباط مؤثر بین خودشان و دانش آموز
می شوند.
نکته: سخنان نیش دار و طعنه آمیز
باعث مسدود شدن راه ارتباطی بین معلم و دانش آموز است. بهترین کار این است که از
سخنان نیش دار پرهیز کنید و این حرف ها را به دانش آموز نزنید. آگاهانه یا
ناآگاهانه نباید دانش آموز را از خودتان برنجانید. با این کار او از معلم خود دور
می شود. سخنان طعنه آمیز جملاتی هستند که اعتماد به نفس
دانش آموز را ضعیف می کند.
حقیقت تلخ:
وقتی دانش آموزی به خاطر گفتن
حقیقت تنبیه می شود، برای فرار از تنبیه دروغ می گوید. اگر می خواهید صداقت و
راستگویی را به
دانش آموز خود آموزش دهید، باید برای گوش دادن به حقایق تلخ به همان اندازه ی
حقایق دلپسند آمادگی داشته باشید.
نکته: وقتی دانش آموز کار اشتباهی انجام داده است. نباید واکنش معلم غیر اخلاقی و دارای هیجان شدید باشد. بلکه باید واقعی و با استدلال با موضوع برخورد کند. ما می خواهیم به دانش آموز یاد بدهیم تا اشتباهاتش را اصلاح کند. هر چند لازم باشد این کار را چند بار تکرار کنید. نه اینکه توقع داشته باشید که با یک بار گفتن به نتیجه خواهید رسید.
آموزش ادب با بی ادبی امکان ندارد:
ادب هم یک صفت شخصیتی است و هم یک
مهارت اجتماعی به حساب می آید. ادب از این طریق کسب می شود که دانش آموز با معلم
خود همانند سازی می کند و نیز از راه تقلید از معلم فرا می گیرد. بنابراین تحت هر
شرایطی، ادب باید به دانش آموز آموخته شو. هنگامیکه به وسیله ی پرخاشگری بخواهید
به دانش آموزی آموزش دهید، نتیجه ای حاصل نمی شود، بلکه در بیشتر موارد نتیجه ی
معکوس دارد. جز اینکه دانش موزی پرخاشگر به جامعه تحویل
داده اید.
اکنون می توانید بسیاری از مسائل را با بی ادبی کمتر به دانش آموز، آموزش دهید. یادتان باشد این نوع برخوردهای غلط دانش آموز را به سوی بی ادب بودن سوق می دهد. خطر اینجاست که دانش آموز با مشاهده ی این رفتار از معلم خود الگوبرداری می کند.
نکته: اگر دانش آموز اشتباهی مرتکب شده است با رفتار غلط جو را متشنج نکنید. در این صورت امکان بیشتری وجود دارد تا دانش آموز از فرامین شما اطاعت کند.
آموزش ارزش ها و مسئولیت ها:
معلمین در همه جا به دنبال راه
هایی برای آموختن مسئولیت به دانش آموز هستند. ولی این کار نباید با پافشاری و
تحمیل کردن انجام شو. زیرا تأثیر نامطلوبی در شکل گیری شخصیت دانش آموز برجای
می گذارد. واقعیت آشکار این است که نمی توان مسئولیت را به فردی تحمیل کرد.
مسئولیت فقط درون فرد ریشه دارد، و از آنجاست که رشد می کند و ارزش هایی که از
طریق خانواده و معلم به دانش آموز تفهیم می شود، آن را رشد و جهت می هد. احساس
مسئولیتی که بر پایه ی ارزش های مثبت استوار نشده است، می تواند ضد اجتماعی و
ویرانگر باشد.
نکته: احساس مسئولیت در دانش آموز
از رفتار و مهارت های معلم سرچشمه می گیرد. آموزش رفتار ها و مهارت ها یعنی اینکه
دانش آموز بتواند بفهمد برای رسیدن به موفقیت باید کارهایش را بر اساس تعهد و
وظیفه ای که نسبت به خودش دارد، انجام دهد. باید با دانش آموزان با احترام برخورد
شود و در جهت دهی به آنها باید مهارت به خرج داد.
نکته اینجاست که دانش آموزان آنچه
را که در زندگی می بینند یاد
(الگوی شفاهی نه دیکته ای)می گیرند. اگر زندگی شان با انتقاد و سرزنش باشد، احساس
مسئولیت را یاد نخواهند گرفت. او یاد
می گیرد، فقط از دیگران انتقاد کند. علاوه بر اینها او یاد می گیرد که در زندگی
خود محکوم به شکست است.
از جنگ تا صلح:
معلمین کم تجربه که درگیر یک جنگ خواسته یا ناخواسته با دانش آموز هستند، باید این واقعیت را قبول کنند که در این جنگ نمی توانند برنده باشند. هر چقدر وقت و توان برای زورگفتن به آنان داشته باشید، آنها هم وقت و انرژی خود را صرف مقاومت در برابر شما می کنند. حتی اگر در جنگ هم ببرید و به ظاهر موفق شوید که اراده تان را بر آنان تحمیل کرده اید، آنان شاید با بی روح شدن، عصبی شدن و یا نافرمانی و قصور در کارها، انتقام بگیرند.
تنها یک راه است که ما را به پیروزی می رساند. اگر بتوانید دانش آموز را با حرف هایتان متقاعد کنید، شاید موفق شوید. نباید فکر کنید این کار ناممکن به نظر می رسد، اما کمی دشوار است.
معلمین با استفاده از روش های زیر می توانند تغییرات مطلوبی در دانش آموز به وجود آورند:
1- گوش دادن با حساسیت:
هنگامیکه معلم به احساسات و افکار
دانش آموز خود بی توجهی
می کند، دانش آموز احساس می کند که معلم او را دوست ندارد و نسبه به خودش احساس
بیچارگی می کند.
2- جلوگیری از (خوشه های خشم) :
معلم بایستی از واژه ها و
گفتارهایی که مایه ی نفرت و رنجش
دانش آموز می شود، پرهیز کند.
توهین هایی مثل: تو مایه ی شرمساری مدرس هستی.
3- نام های گوناگون نهادن به دانش آموز:
احمق، نادان، بی تربیت و...
پیشگویی کردن نسبت به دانش آموز: تو در آینده هیچ چی نمی شی.
اتهامات همیشگی: دوباره چکار کردی
ارباب منشی کردن با دانش آموز: (اصلا حرف نزن) !!!
بیان احساسات بدون حمله ور شدن به دانش آموز:
در موقعیت هایی که مشکلی پیش آمده است، معلم اگر احساسات و افکارش را بدون حمله ور شدن به شأن و شخصیت دانش آموز بیان کند، بیشتر مؤثر خواهد بود.
نکته: باید بتوانید خواسته هایتان
را بدون اهانت بیان کنید. آنگاه توقع داشته باشید به تدریج تغییراتی در دانش آموز
حاصل شود. جوی که
هم دردی و هم فکری در آن حاکم باشد، دانش
آموز را به معلم خود نزدیکتر می کند. رفتارهای درست با ملاحظه معلم مورد توجه دانش
آموز قرار می گیرد. اما نباید توقع داشته باشید تغییرات یک شبه صورت بگیرد و زمان
لازم دارد. اما تلاش ها سرانجام نتیجه
می دهند. آنقدر
پای این گل آب بریزید تا رشد کند.
محبت چاره ی هر کار باشد دل عاشق دلی بیدار باشد
شاعر: مصطفی یزدانی
مسئولیت حق بیان و حق انتخاب:
هر فردی با احساس مسئولیت ذاتی به
دنیا نمی آید، بلکه در یک
دوره ی سنی معین آن را از دیگران کسب می کند. احساس مسئولیت همچون نواختن پیانو،
به تدریج و پس از سال های طولانی بدست
می آید و این مستلزم اجرای روزانه ی تمرین قضاوت، انتخاب، در موقعیت های مناسب و
با توجه به سن و قدرت درک دانش آموز است.
نکته: با ایجاد فضای رعب و وحشت نتیجه ای حاصل نمی شود.
ایجاد فضای سالم:
هدف معلم فهماندن این نکته به دانش آموز است که وی شخصیتی مستقل از دیگران دارد. با حقوق خاص خودش – و در قبال موفقیت ها و شکست هایش خود او مسئول است. وقتی به دانش آموز اجازه داده شود که خودش را به صورت فردی با اهداف و نیازهای واقعی خودش مشاهده کند، وی خود، مسئولیت زندگی و نیازهایش را بر عهده خواهد گرفت.
استفاده از جملات مثبت:
یک معلم خوب، همچون یک پدر و مادر
خوب، فردی است که
به طور روز افزونی به فرزند خود توجه می کند و خود را وقف او می سازد. این نوع
معلمین رضایت خاطر خود را در روابطی می بینند که سبب می شود دانش آموز دست به
انتخاب بزند و از نیرو و توان خودش استفاده کند. اما می توانید در گفتگوهای خود با
دانش آموز، با آگاهی کامل جملاتی را بکار ببرید که نشان دهنده ی توانایی های
دانش آموز در اتخاذ تصمیمات شایسته باشد. بنابراین هنگام برخورد با دانش آموز می
توانید این مفاهمی را با جملاتی نشان دهید که برای پرورش حس استقلال طلبی دانش
آموز مطرح باشد.
نکته: اگر به دانش آموز با تردید
نگاه کنید، آنها هم به شما با تردید نگاه خواهند کرد. هیچ معلمی قصد ندارد که از
نظر روحی، اخلاقی و یا احساسی، لطمه ای به دانش آموز خود وارد کند. اما با این
حال، درست همین کار ار انجام می دهد. از یک پزشک توقع داریم که صلاحیت حرفه ای
داشته باشد و همچنین مقداری همدردی از خود نشان دهد، اما از او توقع نداریم که
هیجان زده شود و یا تأسف بخورد و زار بزند. معلم هم باید از طریق یک روش حرفه ای
با نابالغی
دانش آموز برخورد کند. بیشتر موقعیت های انضباطی وقتی با احساس بیش از اندازه
همراه باشند محو می شوند و از بین می روند. این موقعیت ها وقتی با هیجان شدید توأم
می شوند، ممکن است به مشکلاتی جدید تبدیل شوند و دانش آموز را برای سال های آتی
آزار دهد.
آسان گیری و آسان گیری بیش از حد:
آسان گیری یعنی اینکه حالات و رفتار دانش آموز خود را با توجه به سن و موقعیت اجتماعی اش در نظر بگیرید. ماهیت آسان گیری این است که ما از دانش آموز خود متناسب با سن او توقع داشته باشیم. آسان گیری بیش از حد یعنی دانش آموز رها شده و به خود واگذاشته که صحیح نیست.
نکته: بیشتر مشکلات انضباطی به دلیل مداخله ی احساسات آمیخته با خشم، روش مناسبی نیستند.
انضباط در گذشته و در حال:
اختلاف زیادی بین روش جدید و روش قدیمی برخورد با انضباط وجود دارد. در یاد دادن به دانش آموز، معلم عادت داشت از اعمال نامطلوب ماننده چوب زدن و... استفاده کند. اما متوجه ی عواقب این اعمال نبود. استفاده از این اعمال غالبا بی ربط و با توهین و بگو مگو و خشم همراه بود و به دفعات دانش آموز این احساس مخرب را پیدا می کرد که نه تنها عمل بخصوص او مورد سرزنش و انتقاد قرار گرفته، بلکه خود او هم آدم خوب به حساب نیامده است.
در روش جدید دانش آموز هم در
احساسات و هم در رفتار خود یاری می شود. معلم به دانش آموز اجازه می دهد که در
مورد احساسات و رفتار خود تفکر کند. در این روش محدود کردن دانش آموز به
گونه ای است که حس احترام بین معلم و دانش آموز تخریب نشود و محفوظ بماند. در این
روش محدودیت ها بدون بی حرمتی و خشم بیش از اندازه بکار گرفته می شوند.
نکته: مراقب باشید احترامتان را نسبت به دانش آموز از دست ندهید. هنگامیکه دانش آموز نسبت به معلم خود دید منفی پیدا کند، علاقه اش به درس خواندن کاهش می یابد.
اکنون می توانید از روش های مناسب تری استفاده کنید:
1- گاهی پیامی بدون کلام به او ارسال کنید. (حالت چهره)
2- یادتان باشد ارتباط نزدیکی بین منش معلم و رفتار دانش آموز وجود دارد.
3- دانش آموز پرخاشگر نیاز به روان درمانی دارد.
4- دانش آموز نیاز به کمک دارد نه توهین و سرزنش و تنبیه.
5- یادتان باشد رفتارهای غلط آثار مخربی بر روح و روان دانش آموز دارد.
6- دانش آموزان از توانایی معلم در خونسرد بودن نیرو می گیرند.
فرونشاندن خشم:
اگر دوست دارید در دل دانش آموزان نفوذ کنید و آنها شما را دوست داشته باشند، خشم خود را مهار کنید. اگر این کار را کردید،استحکام روابط با دانش آموزان و همکاری تان صد چندان خواهد شد.
امام سجاد (ع) در دعای خود به درگاه خداوند می فرماید:
(... خدایا! کمکم کن تا خشم خود را فرونشانم. چرا که فرونشاندن خشم، از عقل انسان و والایی روح او حکایت می کند.)
امام علی (ع) در نهج البلاغه می فرماید:
تندخویی، نوعی دیوانگی است. زیرا تندخو پشیمان می شود و اگر پشیمان نشد، پس دیوانگی او پایدار است. بنابراین هنگام برخورد با دانش آموز گشاده رو باشید و از خشم بپرهیزید.
عدالت:
اگر می خواهید محبوب قبول دیگران باشید، باید رفتارتان عادلانه باشد. اگر توانستید عدالت را در اعمال و گفتار و حرکاتتان جاری کنید، محبوب دانش آموز خواهید شد.
توجه کردن به خوبی ها:
هر دانش آموزی، در کنار اندک عیوبش
هزاران خوبی دارد. اگر
می خواهید در دل دانش آموز نفوذ کنید، عیوب دیگران را نبینید و به آنها توجه
نکنید. بلکه خوبی دیگران را ببینید و آنها را مطرح کنید.
نکته: نیکوکاری را سرلوحه ی کار خود قرار دهید، آنوقت نتیجه ی عملکرد دانش آموز را مشاهده کنید. بنابراین هنگام سخن گفتن به محتوا و انگیزه و نتیجه ی آن کمی بیندیشید. تفکر و اندیشه قبل از سخن گفتن سبب مسون ماندن از خطا و اشتباه می گردد.
کنترل و اصلاح زبان:
از دیگر راه های نفوذ در دانش آموز، کنترل و اصلاح زبان است. اگر دانش آموزان به این نتیجه رسیدند که از زبان معلم در امان هستند، او را دوست خواهند داشت. از این جهت علمای اخلاق اهمیت خاصی برای اصلاح زبان قائل هستند و اصلاح آن را گام مهمی در تقویت فضایل اخلاقی و تکامل روح می دانند.
و آنگاه که زبان اصلاح شود به تدریج همه ی امور اصلاح می شوند. چرا که زبان کلید دانش و فرهنگ و عقیده و اخلاق است و اصلاح آن به منزله ی اصلاح جامعه است.
راستگویی:
مؤثرترین وسیله ی جلب اعتماد دانش آموز صداقت و راستگویی است. چنانچه خطرناک ترین دشمن انسان، دروغ گویی و ریا کاری است که انسان را خوار و ذلیل می گرداند و سبب سلب اعتماد دیگران می شود.
امام علی (ع) می فرماید:
راستگویی، زیبایی و جمال انسان و ستون ایمان است.
کارهای خوب دانش آموز را تحسین کنید:
اگر معلم به جای انتقاد، بیشتر خوبی ها را بزرگ کند و آنها را بازگو کند، به جای سرزنش و ملامت دانش آموز، بیشتر به ارشاد و تحسین و تشویق بپردازد، در آینده جامعه ی بهتری خواهیم داشت.
دانش آموزان را همانگونه که هستند بپذیرید:
سعی نکنید برای دانش آموزان قوانین سفت و سخت بگذارید. بلکه با دانش آموزان همراهی و مدارا کنید و آنها را همانگونه که هستند بپذیرید. همینطور انتظار نداشته باشید که دانش آموزان شبیه افراد بزرگسال رفتار کنند و با آنها همانگونه که انتظار دارید در آینده با دیگران برخورد کنند، رفتار کنید.
در هنگام عصبانیت تدریس نکنید:
اگر در حالت عصبانیت و خشم هستید، تدریس نکنید. سعی کنید یک لیوان آب بخورید و کاملا آرامشتان را بدست آورید. آنگاه قدری فکر کنید و بر خود مسلط شوید. بنابراین سعی کنید زود رنج نباشید.
نکته: داشتن حلم و صبر بهتر است.
کنترل بر رفتار خود:
قدرت کنترل احساسات و به دنبال آن توانایی هدایت حالات و رفتار، بسیار ارزشمند است. معلم در برابر دانش آموز مسئول است تا در هنگام بروز معایب، عیوب را اصلاح کند. این قابلیت توانایی کنترل رفتار، موانع را برطرف می کند.
راه ایجاد نشاط و شادمنی:
ارتباط مناسب انسانی با دانش آموز، عامل و منشاء
شادی و امید
می باشد. باید به این نتیجه برسید، دانش آموز، انسانی محترم و با ارزش است. اینگونه
طرز تفکر باعث بالا رفتن کیفیت آموزش
می شود.
حذف عیب جویی و بی احترامی به دانش آموز:
عیب جویی و بی احترامی به دانش
آموز را حذف کنید. دانش آموزان آینه ی گفتار و رفتار ما هستند. با هر لحن با ایشان
صحبت کنید
با همان لحن پاسخ دوستانشان را می دهند. اگر با آنها رفتار احترام آمیزی در پیش
بگیرید، به همان رفتار عادت می کنند. اگر
مقصود جلب همکاری ایشان است، از بذل احترام خودداری نکنید. در غیر اینصورت افرادی
را به جامعه تحویل خواهیم داد که در ارتباط با دیگران رفتارهای ناپسند را بکار می
گیرند.
خوش خلق و بشاش باشید:
اگر می خواهید در درون دانش آموز
نفوذ کنید، گشاده رو و با آرامش باشید. یادتان باشد وقتی با دانش آموز بد برخورد می کنید،
اول خودتان آزار می بینید. با صبر و دید نو و فعالیت مستمر می توانید سر منشأ خدمت
ارزنده، نوآور و خلاقانه باشید.
با این کار دانش آموز احساس می کند، پشتیبان و تکیه گاهی دارد. دلگرم می شود و این دلگرمی او را امیدوار می کند و دانش آموز امیدوار به سوی ترقی و پیشرفت، رشد می کند.
نکته: سعی کنید افکار مثبت را به دانش آموزان تلقین کنید.
برای دانش آموز الگوی مناسبی باشید:
اگر می خواهید باعث پیشرفت دانش آموز خود شوید، برنامه داشته باشید. با دست ها مهربانی، با قلب محبت و با زبانتان امید به آینده را در وجود دانش آموز روشن نگه دارید.
اطمینان و اعتماد به دانش آموز:
تنها به توانایی تان اتکا نکنید، بلکه نگاهی ژرف به دانش آموز خود داشته باشید.
صبور و حوصله داشته باشید:
صبر و تحمل تکیه گاه وجود انسان
است. سیر تکاملی و رو به رشد دانش آموز با صبر و درایت معلم کامل می شود. پس همیشه
در امر آموزش صبر و حوصله داشته باشید. یک معلم خوب کسی است
که بتواند فکر و اندیشه ی خود را در راستای تعالی جسم و روح
دانش آموز بکار اندازد. اگر می خواهید آنان انسان های ارزنده ای باشند، باید به
آنها روش فکر کردن را بیاموزید تا خوب خوب فکر کنند، خوب حرف بزنند و درست رفتار
کنند. (معلم آینه ی دانش آموز)
تکیه گاه دانش آموزان باشید:
تکیه گاه دانش آموزان باشید، زیرا
دانش آموز وقتی احساس کند معلم تکیه گاه و پشتیبانش است، دلگرم می شود و این
دلگرمی او را به تلاش وادار می کند. پس با افکار و ایده های ارزشمند مسیر درست
زندگی را به آنها بیاموزید. یادتان باشد آنها در بهار زندگی به سر
می برند و هنوز چیزهای زیادی است که باید تجربه کنند و بیاموزند و عبرت بگیرند.
بردبار باشید:
در امر تعلیم و تربیت، بردبار باشید. این کار نیازمند صبر و حوصله است و باید مراقب باشید و در برابر اشتباهات دانش آموزان زود از کوره در نروید و عصبانی نشوید و با بردباری در رفع عیوب بکوشید.
با گذشت باشید:
گذشت از خطای دانش آموز، کاری ارزشمند و خوشایند است. از خطاهای دانش آموزان با عفو و بخشش بگذرید. زیرا اعمال و رفتار دانش آموز، هنوز به آن پختگی نرسیده است. بنابراین با این ویژگی خود را آراسته کنید. اگر به دانش آموز تفکر و تعقل را بیاموزید به تدریج اوضاع بهتر می شود.
خویشتن دار باشید:
در مقابل اعمال و رفتار دانش آموز خویشتن دار باشید و روحیه ی گذشت داشته باشید و این صفت پسندیده را با رفتارتان به آنها آموزش دهید و همیشه مشوق دانش آموزان باشید، نه اینکه آنها را سرزنش کنید.
خصلت های زیبا را به دانش آموزان بیاموزید:
اگر می خواهید دانش آموزان را به
قله های انسانیت برسانید،
از فاکتورهای بخشش و گذشت، زیاد استفاده کنید. در غیراینصورت دانش آموزانی با جسم
و روح فرسوده خواهید داشت.
راز موفقیت:
باید در امر آموزش به وسعت و گنجایش شخصیت دانش آموز فکر کنید. روحیه ی ایثار و گذشت و مهربانی و... دستاوردهای بزرگی هستند که معلم می تواند ره توشه ی آنان سازد. پس هدف نهایی، ساختن انسان کامل است. سعی کنید مسیر درست زندگی را به آنها بیاموزید.
خصلت های زیبا:
هر چند وقت یک بار، افکار و اندیه ها و نگرش های خود را در مرکز تصمیم گیری های مغزتان، پالایش کنید و ضعف و کاستی ها را جبران کنید.
نکته: باید بتوانید هوشمندانه رفتار کنید و رفتارتان را کنترل کنید.
نیکی کنید:
هیچ چیزی مثل خوش خلقی و خوش رفتاری محتوای درس را شیرین نمی کند. مهمترین و جدی ترین مباحث علمی را بهتر می توان با روحیه ی شاد و پر انرژی آموزش داد.
نکته: دانش آموزان را باور کنید و از کسالت و بی حوصلگی دوری کنید. در این صورت موج آرامش فضای کلاس را پر خواهد کرد.
رفتارهای محبت آمیز:
رفتارهای محبت آمیز نیاز به سرمایه
ندارد. اما بهترین کاری است که می توانید انجام دهید. رفتار محبت آمیز مثل عطر گلی
است که فضای اتاق را پر کرده است. با روحیه ای عبوس و درهم نمی توان وارد بحث های
علمی شد. هر اندازه مهربان باشید به همان اندازه موفق تر هستید. تنها یک راه وجود
دارد، کلاس درس را برای خود و
دانش آموزان سخت نگیرید. یادتان باشد، اگر شما هم سراغ مشکلات نروید، خواسته و یا
ناخواسته مشکلات با سراغ ما می آیند. بنابراین هر دانش آموز مشکلاتی دارد که باید
از طریق تفکر واندیشه و
راه کار دادن حل شوند، نه از طریق راه های منسوخ شده.
نکته: مهربان و نجیب باشید و مطمئن
باشید دانش آموزان شبیه شما
می شوند.
به دنبال راه حل ها بگردید:
هنگامی که دانش آموز خطایی می کند به جای سرزنش، دنبال راه حلی برای رفع عیوب باشید و دچار این تصور تخریب کننده نباشید که با سرزنش و تنبیه اوضاع بهتر می شود. سعی کنید دانش آموز را متوجه کنید که مسئولیت اشتباهش متوجه خود اوست. هرگز با دانش آموز با لحن امری صحبت نکنید. چرا که تأثیر مثبت نخواهد داشت. اجازه دهید خودشان مسئول انتخاب راهشان باشند.
نکته: به دنبال بازنده کردن دانش
آموز نباشید، بلکه سعی کنید،
راه حلی پیدا کنید.
رابطه ی صادقانه:
با دانش آموزان رابطه ای روشن و صادقانه داشته باشید تا به شما اعتماد کنند. بدون اعتماد و صمیمیت، کلاس درس خشک و بی روح است و راندمان بالایی نخواهد داشت.
روش تربیتی برده وار:
شرافتمندانه رفتار کنید و هر قدر
هم از دست دانش آموز ناراحت هستید با احترام رفتار کنید. هرگز نخواهید برده وار
تسلیم آرا،
خواسته ها و دستوراتتان شود. بلکه به او اجازه ی تجزیه و تحلیل، بررسی و نتیجه
گیری منطقی داشته باشد. سعی کنید مروج شرافت و مهربانی باشید و با جملات کوتاه و
ساده منظورتان را بیان کنید.
نکته: برخی معلمین کم تجربه فکر می کنند دانش آموز خطاکار مانند مجرمی که در جامعه جرمی مرتکب شده و مستحق زندان و شلاق و ... است، باید مجازات شود. در صورتی که دانش – آموز تجربه ی کافی برای خیلی مسائل زندگی را بدست نیاورده است و خیلی مسائل را سطحی و نامفهوم دریافت می کند و نیازمند ارشاد و راهنمایی هدفمند می باشد. بنابراین هرگز نباید مانند یک مجرم با او رفتار کرد.
از بگو و مگو بپرهیزید:
از جدل و بگو مگوها بپرهیزید. بگو
مگو کردن مایه ی شر است.
بگو مگوهای بیهوده، وقت را تلف می کند و سلامتی را به خطر
می اندازد و کینه و کدورت را بیشتر می کند.
امام علی (ع) می فرماید:
از دشمین کردن و جدال و بحث بیهوده پرهیز کنید که دل ها را بیمار می کند و میان برادران جدایی می اندازد.
با دانش آموزان مدارا کنید:
مدارا با دانش آموز، فضیلت است و سازگاری با آنان از نشانه های عقل است. بنابراین مدارا شأن و منزلت معلم را بالاتر می برد.
(یک لحظه تأمل کنید و در رفتار خود با دانش آموز، تجدید نظر کنید)
شما به عوان معلم دانش آموز، باید پیام های مثبت و سرنوشت ساز انسانی را به آنها منتقل کنید تا بر این باور باشند که ریشه ی تمام موفقیت ها و خوشبختی ها در درون آنها شکل می گیرد و آنها در آرامش ذهنی و صلح مورد احترام معلم هستند. هر روز بعد از مدرسه این جمله را بر زبان آورند. امروز یکی از بهترین روزهای زندگی من است.
قانون جذب:
روانشناسان معتقدند که رفتار
تدافعی به جای رفتار تهاجمی، در موفقیت و عدم موفقیت تدریس معلم نقش بسزایی دارد. مفهوم
واقعی آن این است که تا با رفتاری شایسته دانش آموز را به سوی خود جذب نکنید،
راندمان آموزش بالا نمی رود. در حقیقت رشد و شکوفایی
دانش آموز با آرامش ذهنی و صلح در کنار معلم بودن شکل می گیرد.
فراهم آوردن آرامش و صلح درونی، باعث بهبود کیفیت ذهنی دانش آموز می شود و تازه آنوقت می توانند مفهوم اندیشیدن خوب را درک کنند و آنوقت می توانند ذهن خود را کنترل و هدفگذاری کنند. آنگاه در مسیر زندگی به موفقیت های بزرگ دست یابند. بنابراین برای آنان حق و شأن و منزلت قائل شوید.
نکته: صمیمیت خیلی دور نیست.
آموزش روش فکر کردن صحیح به دانش آموز:
به دانش آموزان باید اندیشدن را
بیاموزید، نه اندیشه ها را. به آنها بیاموزید روش حل مسأله گام به گام تحقق می
یابد. به آنان بیاموزید این امر محقق نخواهد شد، مگر با همت والای خود آنها در
چرخه ی عمل و دانش آموز و تفکر و عمل را همراه با ادب و معرفت
می آموزد.
به دانش آموزان تجربه های زندگی را
یادآور شوید تا یاد بگیرند خودشان بازیگران ماهری باشند تا مشکلاتشان را با اندیشه
و صبر و حوصله حل کنند. به آنها بگویید آن چیزی که می تواند زندگی و
آینده ی آنها را درخشان کند، بهره مندی از علم و دانش و معرف است. در این مسیر با
کامل شدن ذهن، راه پیشرفت سریع تر خواهد بود. در این شرایط احساس می کنید دست یابی
به آرزوهایتان آنقدر هم مشکل نیست و رسیدن به آن را کاری غیر ممکن نمی دانید.
موفقیت در درس این است که خودتان را دست کم نگیرید. باور کنید که قابلیت های بی نظیری در وجودتان وجود دارد.
نکته: اگر معلم در توانمندی های دانش آموز شک کند، به همین ترتیب دانش آموز هم باور می کند که قابلیت های کمی در وجود خود دارد. باید به دانش آموز تلقین کنید با تلاش و انرژی و خودباوری و خلاقیت و امید، آینده ای روشن در انتظار اوست. بنابراین در هر شرایطی نظر مثبت به دانش آموزان داشته باشید.
درس های زندگی با استفاده از الگوهای موفق:
به دانش آموزان نشان دهید چه ویژگی هایی در انسان های موفق وجود دارد که این افراد را نسبت به سایر افراد جامعه متمایز می کند؟
با مطالعه و بررسی زندگی دانشمندان، مخترعان، هنرمندان، کارآفرینان، سیاست مداران و... می توانید روحیه ی تلاش و پشتکار را در دانش آموزان زنده کنید.
نکته: در این مرحله دانش آموز یاد می گیرد، رشد و تعای زندگی هر شخص با تلاش و کوشش و پشتکار شکل می گیرد. نه اینکه با خیال پردازی زندگی آینده ی خود را ترسیم کند.
از هم اکنون با برنامه ریزی درست، به ترسیم اهداف مهم زندگی بپردازید. یادتان باشد آرزوها در کنار تلاش محقق می شود. به آنها بگویید اگر دارای یک ذهن هدفمند باشند، آنوقت می توانند طعم شیرین موفقیت را بچشند. یادتان باشد موفقیت حاصل قانون علت و معلول است.
آینده ی دانش آموز:
آینده ی دانش آموز، آینه ای است که
نیک و بد گذشته ی او را نشان می دهد. یک دانش آموز موفق، آینده ی روشنی پیش روی
خود دارد. چرا که با سعی و تلاش آنچه را که در ذهن خود مجسم کرده،
(برنامه ریزی و آینده نگری) با سعی و تلاش تقویت می کند.
اغلب افرادی که به سنین میان سالی و پیری رسیده ا ند و موفقیت های چندانی کسب نکرده اند، به دلیل عدم برنامه ریزی و هدفگذاری در سنین کودکی و نوجوانی بوده است. چرا که با کم کاری و سستی، تلاشی برای تفکر، یادگیری، یادآوری، تصمیم گیری و حل مسأله نداشته اند. اما دانش آموزان موفق که در سنین بالا و موفقیت های ارزنده ای دست یافته اند، دارای مغز متفکر و دوراندیشی بوده اند.
چنین به نظر می رسد، افراد موفق با مطالعه و علم اندوزی در هر کار و حرفه ای قرار بگیرند، موفقیت بیشتری بدست خواهند آورد.
پاکسازی افکار منفی:
برای دانش آموزان رؤیاهای شور انگیز آینده را تجسم کنید. با تصویرسازی ذهنی آینده، شور و شوق و تلاش در دانش آموزان بیشتر می شود. زیرا تصورا مثبت، نیروی شگفت انگیزی برای پیشرفت و موفقیت فراهم می کند. به آنها بفهمانید بدون کوشش و تلاش نتیجه ای کامل بدست نمی آید. تنها به صرف آرزو، چیزی بدست نخواهید آورد، بلکه هر چه آرزوهایتان بزرگتر باشد، باید تلاش بیشتری کنید.
(کوه بلند، کوه نورد حرفه ای می خواهد)
تجارب با ارزش:
به دانش آموزان بگویید: اگر می خواهید به موفقیت های بزرگ دست یابید از تجارب با ارزش دیگران (والدین، معلم، افراد با تجربه و...) استفاده کنید. اگر از تجربه ی دیگران استفاده کنید، راحت تر می توانید موانع و مشکلات و سختی ها را پشت سر بگذارید و افراد جاهل و فریبکار، نمی توانند شما را از مسیر اصلی (رسیدن به هدف) دور کنند.
نکته: رسیدن به موفقیت نیاز به تلاش و تجارب با ارزش بزرگترها دارد. مسلما برای انجام هر کاری باید با افراده خبره مشورت کنید.
با دانش آموزان زیبا و مثبت صحبت کنید:
باور به اینکه چگونه گفته ها و سخنان معلم می تواند بر سرنوشت و ساختار زندگی جامعه تأثیر بگذارد، بسیار باور نکردنی است! تحقیقات نشان داده است که گفتار معلم بر روی دانش آموز بر شکل باورها، رفتار و سرنوشت او تأثیرگذار می باشد. چنانچه جناب مهدی انصاری قمی می گوید: نباید فراموش کرد که سخن و کلام در رفتار و شخصیت آدمیان و ساختار روحی و اخلاقی و اجتماعی و دینی به همان اندازه اثرمند است که آب و هوای و غذا مؤثر است. (مقدمه ی کتاب غرالحکم، ص 7)
به واقع بخش اعظم شکل ذهنی دانش آموز متأثر از کلمات و گفته های والدین و معلم است که در شرایط و اتفاقات گوناگون بیان می شود. البته طرز بیان، (نحوه ی استفاده از کلمات) اهمیت دارد.
(کلام معلم سرمایه ای گرانقدر و سرنوشت ساز است)
بنابراین به هر صورتی که با دانش آموز سخن می گویید، دانش آموز هم همان صورت در آینده (بزرگسالی) در جامعه با دیگران سخن خواهد گفت. اگر با نیش و کنایه و تمسخر و نگاهی خشم آلود سخن بگویید.....
نکته: با تکرار سخنان امید بخش، روحیه ی نشاط و شادابی را در محیط کلاس مانند عطر گل های بهاری تزریق کنید.
احساس خوشبختی زمانی در دانش آموز شکل می گیرد که محتوای سخنان معلم، روحیه و نشاط، امید و آینده ی دلچسبی را ترسیم کن. بنابراین کلمات انگیزه بخش را تمرین کنید. رفته رفته شاهد تغییراتی در روحیه ی دانش آموز خواهید شد. بنابراین با استفاده از تلقینات مثبت تصویر جدیدی را پدید آورید. استفاده از تلقینات مثبت، شیوه ی مؤثری برای ایجاد رفتارهای جدید است.
(کلام معلم، معمار آینده ی دانش آموز است)
نکته ی دیگر اینکه اگر از نفوذ کلامتان با خبر باشید، به هنگام سخن گفتن دقت بیشتری خواهید کرد. بکارگیری کلمات منفی را متوقف کنید. در غیراینصورت باید منتظر عواقب و پیامدهای منفی، رفتارها و عملکرد غلط دانش آموزانی که در ینده به بزرگسالی می رسند، در جامعه باشید.
جک کنفیلد می گوید:
بدانی که شما پیوسته با کلمات خود چیزی مثبت یا منفی خلق می کنید.
سلامت روح:
یک معلم برتر می داند که عشق بالاترین نیرویی است که می تواند همه چیز را متحول کند. بنابراین با بکارگیری جملات مثبت، روحیه نشاط، مدارا کردن، صبر و حوصله، بخشش، ایثار و گذشت و... انرژی عاطفی مثبتی را به دانش آموز هدیه می دهد.
(وظیفه ی معلم حفاظت از جسم و روح دانش آموز است)
درخواست دانش آموز:
دانش آموز دوست دارد معلم نسبت به او علاقمند باشد تا از همنشینی و هم صحبتی با او لذت ببرد. نسبتبه همدلی با او راغب باشد. اگر معلم در کلاس توانست با اخلاق پسندیده و صفات شایسته بر قلوب دانش آموزان جایگاهی را برای خودش باز کند، کلاس درس برای او لذت بخش می شود. در غیراینصورت دانش آموز به بیماری های روحی دچار می شود.
اما چگونگی نفوذ در دانش آموز و محبوب او واقع شدن، به رفتار و منش معلم بستگی دارد، نوع رفتار، حرکات، گفتار، همیاری و کمک معلم سرنوشت ساز است. این خود معلم است که می تواند با استفاده از اخلاق پسندیده و رفتار معقول و منطقی دانش آموزان را با خود همراه کند و با عملکردش کمالات و فضائل اخلاقی را به آنان بیاموزد. الگوی دانش آموز، صداقت، پاکی، عفت،اخلاق حسنه، تواضع و مهربانی معلم است.
معلم با تجربه آموخته است:
- من آموخته ام که توهین کردن به
دانش آموز چیزی را تغییر
نمی دهد. فقط وضعیت را بدتر می تکند.
- من آموخته ام که باید همیشه با کلمات محبت آمیز با دانش آموز صحبت کنم.
- من آموخته ام که اگر دانش آموزی زیاد اشتباه می کند، نیاز به کمک دارد.
- من آموخته ام که اگر بهترین راه را انتخاب نکنم، بهترین نتیجه را نخواهم گرفت.
- من آموخته ام یا من باید رفتارم را کنترل کنم و یا رفتارم من را کنترل می کند.
- من آموخته ام که با عیب جویی و غرغر کردن، هیچ گاه وضع تغییر نمی کند.
- من آموخته ام که دانش آموزان همانگونه رفتار می کنند که ما به آنها آموخته ایم. (معلم آینه ی رفتار دانش آموز است)
برای پرورش استعدادهای دانش آموز:
1- کمک کنید تا عملکردش را بهبود بخشد، موفقیت را هر چند کوچک تجربه کند.
2- او را تشویق و حمایت کنید تا برای حل یک موضوع، راه های گوناگونی را تجربه کند.
3- با واگذاری تدریجی فعالیت ها، مسئولیت و تعهد را دردانش آموز پرورش دهید.
4- او را بدون قید و شرط بپذیرید تا دانش آموز برای خود ارزش قائل شود.
5- بین رفتار دانش آموز و شخصیت او تفاوت قائل شوید. برای مثال اگر کار بدی انجام داد، رفتارش را نقد کنید نه خودش را.
6- افزون بر توانایی های او، محدودیت هایش را بپذیرید.
7- به دانش آموز کمک کنید تا مهارت های جدید را بیاموزد.
8- احساس مسئولیت را در دانش آموز تقویت کنید.
9- روحیه ی مهربانی و بخشندگی را دردانش آموز تقویت کنید.
10- توانمندی ها و استعداد دانش آموز را شناسایی کنید.
11- برای دانش آموز زمینه ی خوشایند موفقیت را فراهم کنید.
12- با تمام عایبشان به آنها نگرش مثبت داشته باشید.
13- رفتارهای مثبت را دردانش آموز تقویت کنید.
14- با انجام عملی رفتار های مثبت،
اینگونه رفتارها را در
دانش آموزان نهادینه کنید.
15- آموزش مهارت حل مسأله را به دانش آموز بیاموزید.
16- به دانش آموز، آموزش دهید با خودش سخن بگوید و خویش را ارزیابی کند. (خودنظارتی)
نکته: این نظارت،رفتارهای مثبت و منفی را در بر می گیرد.
17- همیشه به جای نتیجه به فراید عمل توجه کنید.
18- قانون مهم این است که خود شما سرمشق دانش آموز باشید.
19- یافتن راه حل مناسب را به آنان آموزش دهید.
20- راه حل برگزیده را شناسایی کنید.
21- دانش آموز را در انجام کارهای منطبق با توانایی هایش تشویق کنید.
22- یادتان باشد یادگیری دانش آموز از طریق مشاهده و تقلید رفتار و عملکرد معلم است. (آموزش غیرکلامی)
23- با رفتار درست به دانش آموز اجازه دهید احساس استقلال را با مسئولیت پذیری تقویت کند.
نکته: معلمان دلسوز، باید توجه داشته باشند که با انجام این اقدام ها، زمینه ی مساعدی را برای رشد و بالندگی دانش آموز فراهم می کنند.
24- شیطنت و بازیگوشی دانش آموزان
را درسنین پایین نباید نشان
بی ادبی آنان دانست. بلکه تنها باید کوشید این رفتارها به آنان صدمه نزند و آن را
هدایت کنید.
25- اگر دانش آموزی برخلاف نظر مشا، به کاری که نباید بکند همچنان ادامه داد، پیامدهای منفی رفتارش را برایش توضیح دهید.
26- بازی های نمایشی به رشد
خودمهارگری دانش آموز کمک
می کند.
27- دانش آموزان رفتار معلم را همانند سازی می کنند.
28- آنچه درتوان دانش آموزاست را از او بپذیرید و آنچه در توانش نیست از او نخواهید. زیرا تکلیف سنگین زمینه ی شکست و ناکامی را در دانش آموز به وجود می آورد.
29- تشویق دانش آموزدرافزایش اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی از خود تأثیری بسزا دارد.
30- یادتان باشد رفتار معلم، آیینه ی رفتار دانش آموز است.
در پایان باید گفت: اگر دانش آموزانی می خواهید که خویشتن داری و خود مهارگری بالایی داشته باشند، نخست باید این ویژگی را در خود ایجاد کنید. پس با فراهم ساختن موقعیت های مناسب، زمینه ی رشداین ویژگی های پسندیده را دردانش آموز تقویت کنید.
به نام خدا
نقش معلم در شخصیت دانش آموز
نویسنده: عبدالله یزدانی
سر شناسه : یزدانی، عبدالله، 1353-
عنوان و نام پدید آور : نقش معلم در شخصیت دانش آموز/ نویسنده عبدالله یزدانی.
مشخصات نشر : ورامین: دوقلوها، 1396.
مشخصات ظاهری : 40 ص.: مصور؛ 5/14 * 5/21 س م.
شابک : 40000ریال 4–23–8739-600–978
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
موضوع : معلمان – روابط با شاگردان – جنبه های روانشناسی
موضوع : Teacher – student relationships – psychological aspects
موضوع : روانشناسی تربیتی
موضوع : Educational psychology
رده بندی کنگره : 1396 67 ن 4ی/1033 LB
رده بندی دیویی : 1023/371
شماره کتابشناسی ملی : 4657278
ناشر: دوقلوها
نویسنده: عبدالله یزدانی
چاپ اول: 1396
شمارگان: 1000
شابک:4 – 23 – 8739 – 600 – 978
قیمت : 4000 تومان
همه ی حقوق محفوظ است
تلفن: 7010507 - 0919
مقدمه........................................................................5
دانش آموز معلم خود را چگونه می بیند؟............................7
فاکتورها معلم خوب......................................................7
اصول اساسی ارتباط با دانش آموز...................................7
خصوصیات اصلی معلم.................................................9
بازتاب رفتار و کردار معلم وتأثیر آن در رفتار شاگردان........11
ارتباط غیر کلامی.......................................................11
تنبیه لفظی و کلامی......................................................12
دانش آموزان از شما الگو می گیرند.................................13
آرام و خونسرد باشید....................................................13
قبل از اینکه چیزی بگویید، فکر کنید................................14
معلمان کم تجربه چه زمانی دست به تنبیه می زنند................14
آموزش ارزش ها و مسئولیت ها......................................14
ایجاد فضای سالم.........................................................15
استفاده از جملات مثبت.................................................15
کنترل و اصلاح زبان....................................................16
کارهای خوب دانش آموز را تحسین کنید............................16
در هنگام عصبانیت تدریس نکنید......................................17
کنترل بر رفتار خود......................................................17
حذف عیب جویی و بی احترامی به دانش آموز.....................17
خوش خلق و بشاش باشید................................................17
تکیه گاه دانش آموزان باشید.............................................17
رفتارهای محبت آمیز.....................................................18
آینه ای باشید برای شخصیت دانش آموز..............................18
با دانش آموز خود صمیمانه رفتار کنید................................18
مخالفت خود را با دانش آموز به شیوه ای مناسب ابراز کنید......19
سرزنش و انتقاد ممنوع...................................................19
آموزش رفتار جرئتمندانه به دانش آموز..............................20
آموزش شیوه های مدیریت خشم به دانش آموزان...................20
به دانش آموز خود احترام بگذاید.......................................21
به دانش آموز حق سخن گفتن بدهید....................................21
به دانش آموز بیاموزید که چگونه مسائل خود را حل کند.........21
پیامدهای طبیعی و منطقی رفتارش را توضیح دهید................22
رسالت معلم و اهمیت شخصیت او در الگوپذیری..................22
سلطه ی معلم و الگوبرداری شاگرد...................................22
سفارش افلاطون به معلمین.............................................23
وظایف معلم از نظر عقل...............................................24
در صورت راهنمایی شاگرد به صورت غیر مستقیم....................24
فروتنی و نرمش معلم نسبت به شاگردان............................25
رعایت امتیاز استعداد و تفاوت های هوشی شاگردان.............30
افلاطون گفته است.......................................................31
کمک به دانش آموز............................................................31
زمینه سازی خودباوری.......................................................32
بهداشت روانی...................................................................33
اصلاح رفتار غیرمستقیم: (بازی درمانی).................................34
حرف زدن با دانش آموزان...................................................35
نیازهای روانی دانش آموزان.................................................37
درخواست دانش آموز...................................................39
گفته های دانش آموز به معلم...........................................39
نکات کلیدی معلم به دانش آموزان....................................40
مقدمه
در دانش آموز احساسات و حالات هیجانی گوناگونی وجود دارد که هر یک به گونه ای بروز می یابد. برای اینکه دانش آموز بتواند زندگی سالم و ایمنی داشته باشد، وجود معلم دلسوز ضروری است. برای مثال دانش آموزی که تجربه ی کافی ندارد، به فردی نیاز دارد که با آرامش و برخورد منطقی مشکلاتش را برطرف کند. دراین کتاب در پی بررسی رفتاری متعادل و منطقی در زمینه ی دانش آموز است.
دانش آموز معلم خود را چگونه می بیند؟
آیا در این رابطه احساس امنیت و آرامش می کند؟ آیا او احساس مقبولیت و دوست داشتن می کند؟ آیا او احساس می کند که معلم حامی و پشتیبان اوست.
چنانچه او احساس مثبتی در مورد
معلم خود داشته باشد، زمینه ی خوبی برای سلامتی روانی دانش آموز فراهم شده است.
بعدها او
می تواند دیگران را قبول داشته باشد و به آنها احترام بگذارد. او دیگر تمایلی
نخواهد داشت تا به دیگران حمله کند، به آنها توهین کند، یا ظنین شود و تصور کندکه
آنها تهدیدی برای او هستند. احساس ارزش شخصی و احساس امنیت، به او آن اثبات هیجانی
مثبت را می دهد. این نگرش های دانش آموز درسنین بسیار کم و از طریق تجربیات روزانه و تکرار شده ی دانش
آموز فرم می گیرد. نگرش ها و احساسات اطراف او به نظر می رسد که در آیینه منعکس
شده است. به طور مثال احساس نفرت به نظر می رسد که موضوع برخوردو ناملایماتی باشد
که دانش آموز در دفاع از خود در مقابل سرزنش دیگران بارها تجربه کرده است. احتمالا
به خار اینکه او آن احساسات را بهتر می شناسد، چرا که تنبیه، فشار، ترس، سرکوب
کردن در او بنیان گذاشته شده و او به سلامت روانی خوبی دست نیافته است.
فاکتورها معلم خوب:
1- نرم و انعطاف پذیر بودن.
2- صبر و مدارا کردن.
3- بخشنده و با گذشت بودن.
4- اغماض و چشم پوشی کردن.
اصول اساسی ارتباط با دانش آموز:
1- به دانش آموز فرصت دهید تا خودش را بشناسد.
2- محیطی را برای او فراهم کنید که احساس شادی و امنیت کند.
3- تجربیات خود را در اختیار دانش آموز بگذارید.
4- صادقانه و صمیمانه با آنها رفتار کنید.
5- به او در خصوص برخی از محدودیت هایی که به نفع خودش و دیگران است، گوش زد کنید.
6- برای او سئوالاتی طرح کنید تا به وسیله ی آنها ذهن خود را پرورش دهد.
7- از کارهای جسمی (ورزش) غافل
نشوید. چرا که نیاز اصلی
دانش آموز انجام حرکات جسمانی است که باعث تخلیه ی انرژی و هیجانات می شود.
8- به دانش آموز فرصت دهید که جستجو و کنجکاوی کند. او زمانی که به اندازه ی کافی احساس امنیت کند، افکار و احساسات خود را بروز خواهد داد.
9- به دانش آموزان احترام بگذارید تا او مقبولیت را در حالی که خود پذیرفته شده است، تجربه کند. به عنوان یک شخص با ارزش مورد ملاحظه قرار بگیرد و آنچنان احساس شایستگی نماید که خود عهده دار برخی از مسئولیت ها شود.
10- به او اجاز دهید تا دنیای اطراف خود را کشف کند و با تمام وجود در پی کشف موضوعات باشد.
11- برای رسیدن به اهداف عجله نکنید و پله پله جلو بروید.
12- مثل یک دانش آموز صحبت کنید، تا افکار و احساسات خود را با شما در میان بگذارد.
13- به او ارزیابی ها و قضاوت های بزرگسالان را تحمیل نکنید.
14- به او ااجازه دهید تا زندگی خود را سرشار از شادی و خودانگیزگی کند.
15- به او فرصت دهید که وسیع و خلاق بیندیشد.
16- دانش آموزان تلاش می کنند تا مقبول بزرگسالان باشند.
17- اگر آنها را تشویق کنید، بیشتر تلاش خواهند کرد.
18- تا زمانیکه با آنها به روش دوستانه ای رفتار نکنید، راه به جایی نخواهید برد.
19- به یاد داشته باشید که دانش
آموزان گرایش های احترام، مقبولیت و مسئولیت را از طریق تجربه کردن از رفتار و
عملکرد معلم
می آموزند. بنابراین نگرش ها اخذ شدنی هستند.
20- چنانچه علاقمند به پرورش دانش آموزی با نگرش های هماهنگ و سازگار با جامعه هستید، نباید به شیوه ای مستبدانه بر او مسلط شوید.
21- به جای او فکر نکنید و او را به جلو هُل ندهید، بلکه فرصت مستقل شدن و قبول مسئولیت را تعلیم دهید.
22- به یاد داشته باشید که نگرش ها و احساساتی که سرکوب شده اند، حالت باز و آزاد خود را از دست نمی دهند، بلکه به جای از بین رفتن، مخفی شده و روزی بروز خواهند کرد.
چنانچه دانش آموز فرصت یابد تا احساساتش را بیان نماید به او کمک کنید تا آنها را روشن و عینی نماید. آنوقت او بهتر قادر خواهد بود که آن احساسات را کنترل کند و از عواطف خود به صورت سازنده تری استفاده کند.
خصوصیات اصلی معلم:
معلم در حین انجام وظیفه ی عملی، معمولا با کودک و نوجوان سروکار دارد. همانطور که معلم، جهات جسمانی و عقلانی شاگردان را پرورش می دهد، او سازنده ی اخلاق آنهاست. یعنی مربی روح آنها نیز می باشد. او باید رفتارش الگوی اخلاقی شاگردان باشد. چون اخلاق از راه تعلیم و تلقین چندان ثمر بخش نیست و تربیت اخلاقی ثمربخش بیشتر از راه عینی (مشاهده) انجام می گیرد.
بنابراین معلم باید به دو علت دارای خصوصیات اخلاقی باشد:
یکی آنکه در نفوس شاگردان اثر بگذارد، چون شاگردان تحت تأثیر اخلاق و رفتار او بار می آیند.
دیگر آنکه به منظور موفق بودن در ادای وظیفه ی تعلیم و تربیت از طریق رفتار دلنشین خود به پیشرفت علمی و روحی شاگردانش تلاش کند. این خصوصیات عبارتند از:
1- محبت و نرمش:
یکی از بهترین صفات و خصلت هایی که باید یک معلم شایسته برخوردار باشد، مهر و محبت به شاگردان است تا بدین وسیله شاگردان اخلاق حسنه را از اعمال و رفتار معلم بیاموزند. معلمی که خویشتن دار و با گذشت نیت و در محبت با شاگردان عاجز است، شاگردانی عبوس، منفی نگر، پرخاشگر و... تحویل جامعه خواهد داد و خودتان حدس بزنید عاقبت چنین جامعه ای چه خواهد بود. در چنین جوامعی که معلم کار خود را به نحو شایسته انجام نداده است، فحشا، طلاق، بزهکاری، جُرم و جنایت بیشتر خواهد بود.
2- خویشتن داری:
معلم و مربی در محیط کار خود با عملکردهای ناشیانه ی شاگردان خود مواجه می شود که از دیدگاه او به هیچ وجه خوشایند نیست. در چنین شرایطی معلمی که دچار خشم می گردد، ناخواسته چنین رفتاری را به شاگردانش آموزش می دهد. یعنی خواسته یا ناخواسته شاگردان نیز در موقعیت های مشابه (هنگامیکه با دیگران مشکل دارند) چنین رفتاری را بروز می دهند.
اصولا معلم باید سخت مراقب رفتار و عملکرد روانی خود باشد. زیرا چنین حالاتی (پریشانی و خشم) در خور شئونات او نیست.
3- حزم و احتیاط:
یکی از خصوصیات بارز معلم شایسته، حزم و احتیاط و حسن تدبیر است تا با داشتن چنین خصیصه ای بتواند بر مشکلات شاگردان فائق گردد. به هر حال معلم باید بداند که در مراحل مختلف تعلیم و تربیت حزم و احتیاط و حسن تدبیر داشته باشد. اگر معلم احتیاط را از دست بدهد و به شاگردان جسارت و تندخویی کند، این اصطحکاک موجب دوری و نفرت شاگردان می شود. بنابراین محیط کسب علم و دانش با تحقیر و استهزاء و داد و فریاد و سرزنش و... منافات دارد. بدیهی است که با چنین وضعی، شاگردان از کسب علم روی گردان می شوند.
معلم با نیروی حزم و احتیاط – بدون اینکه به استبداد نیازمند باشد یا بدون آنکه ضعف و زبونی از خود نشان دهد، می تواند بر مشکلات روزمره ی محیط کلاس فائق آید. در غیراینصورت کوشش های او عقیم و یا ناچیز خواهد بود.
نکته: شاید سلطه و اقتدار معلم همان نمره است. (ماننده جریمه، برای پلیس راهنمایی و رانندگی)، در بیشتر مواقع بهترین عامل بازدارنده ی شاگرد برای انجام وظایف نمره می باشد. بنابراین نیاز به زور و اجبار و تهدید نیست.
4- سعی و کوشش در انجام وظیفه:
چنانچه قبلا گفته شد، معلم با رویی گشاده، کوشا و در عین حال داشتن حسن خلق و به دوراز استبداد به امر تدریس بپردازد.
5- عدم تکلف: معلم باید با دانش آموزان به زبان ساده و به دور از جلسات رسمی و خشک تعلیم دهد.
6- احترام به شخصیت دانش آموز:
معلم باید با ادب و اخلاق خود، به پرورش علمی و اخلاقی دانش آموز اقدام نماید. در چنین شرایطی است که رسالت و وظیفه ی معلمی ادا شده است. لذا شایسته نیست که دانش آموز را تحقیر کند. چرا که دانش آموزی که تحقیر می شود، در آینده ای نزدیک در هر شغلی که قرار بگیرد، دست به تقلب و ... می زند. چرا که احساس کرامت وشأن برای خودش نمی کند و با این کار احساس پیروزی و لذت می کند. یعنی در دوران کودکی و نوجوانی به دلیل تحقیرهایی که از طرف دیگران شده است (الگوی غلط)، همان رفتارها را با دیگران داشته است و در بزرگسالی از تخلف و کلاه برداری لذت می برد. حال این سئوال مطرح می شود، مقصر اصلی کیست!؟
بازتاب رفتار و کردار معلم وتأثیر آن در رفتار شاگردان:
به طور خلاصه باید گفت: قضیه ی
معلم و شاگرد از لحاظ نقش پذیری شاگرد نسبت به اعمال و رفتار معلم، همانند قضیه ی
مهر و موم
می باشد که موم، تمام نقش ها و تصویرهایی که در مهر وجود دارد، منعکس می کند.
ارتباط غیر کلامی:
کتاب های زیادی درباره ی ارتباطات
غیر کلامی و زبان نوشته شده است. به عبارت دیگر ما می توانیم بدون گفتن چیزی با
دانش آموز ارتباط برقرار کنیم. وقتی با دانش آموز سر و کار دارید، بهتر است سعی
کنید به دنبال نشانه های غیر عادی باشید که حاکی از مشکلات درونی اوست. مثلا سوء
تغذیه (کمبود آهن در تمرکز حواس دخالت دارد) استرس (کیفیت و راندمان تحصیل را
پایین می آورد). عدم اعتماد به نفس ( به دلیل نداشتن مهارت کافی در فهم درس و
تکنیک های صحیح درس خواندن) نوع چیدمان غلط کلمات ( به دلیل دوستان ناباب و عدم
مهارت های اجتماعی) و...
معلم می تواند با فهم کمبودهای دانش آموز در راستانی اصلاح آن به او کمک کند. شما باید فراسوی گفتار دانش آموز، رفته رفته احساسات درونی او را درک کنید. به قول یک ضرب المثل قدیمی آمریکایی که می گوید: نباید به حرف های بچه ها گوش کرد، بلکه باید رفتار آنها را دید.
شما همچنین باید به واکنش های
فیزیکی خودتان در ارتباطاتی که با دانش آموز دارید توجه کنید. گاهی چیزهایی که می
گویید مفید است، اما حالت چهره و لحن و کلام مناسب نیستند. بنابراین سعی کنید
بیشتر ارتباط مثبت و خوب با دانش آموز
داشته باشید تا منفی و بد. همچنین سعی نکنید با دانش آموز وارد بحث، مشاجره و زور
آزمایی شوید. سعی کنید به جای وارد شدن به بحث و جدل با دانش آموز و جبهه گیری در
مقابل او به نحوی با او ارتباط برقرار کنید و با هم به توافق برسید. در صورت امکان
سعی کنید در بحث، دانش آموز را مشارکت دهید تا او خودش تصمیم بگیرد چه کاری بهتر
است. سعی نکنید
با رفتار غلط احساسات دانش آموز را سرکوب کنید. معمولا
دانش آموزان رنج ها، ناراحتی ها و مخالفت هایشان را بر سر افراد ضعیف تر از خودشان
خالی می کنند.
تنبیه لفظی و کلامی:
داد و فریاد زدن، انتقاد کردن،
غرزدن، سخنرانی کردن و اینکه کاری انجام دهید و فکر کنید با این کارها دانش آموز
احساس گناه می کند
و از کار خود پشیمان می شود، اصلا درست نیست. زیرا به تدریج دانش آموز در مقابل
خشم و عصبانیت معلم بی تفاوت می شود. حتی سرزنش و سخنرانی های معلم هم در یک گوش
دانش آموز می رود و از گوش دیگر خارج می شود. مسلما دانش آموز به خاطر این قبیل
رفتارهای معلم ناراحت و عصبانی می شود و از معلم خود فاصله
می گیرد.
دانش آموزان از شما الگو می گیرند:
هنگامیکه دانش آموز از سوی معلم با
رفتارهای ناشایست مواجه
می شود، همان رفتار را با دیگران انجام می دهد. این روش به نام یادگیری از طریق
الگوسازی شهرت دارد. به عبارت دیگر بزرگترها (معلم، والدین و...) به عنوان الگویی
برای کوچکترها هستند.
بچه هایی که در معرض رفتارهای خاص قراردارند آن رفتارها را از بزرگترها تقلید می
کنند و ممکن است با همان رفتارها سعی در حل مشکلاتشان داشته باشند. اگر معلم دائم
با دانش آموز جر و بحث و داد و بیداد کند،دانش آموز یاد می گیرد با دیگران
همینگونه رفتار کند. اگر شما سعی کنید دانش آموز را با ترس و تهدید وتنبیه بدنی
کنترل کنید او نیز ممکن است با دیگران همین گونه رفتار کند. پژوهش ها نشان داده
است، بیشتر کودکانی که رفتارهای خشونت آمیز از خودشان نشان
می دهند از بزرگترها (والدین و...) الگو گرفته اند.
آرام و خونسرد باشید:
هنگامیکه با دانش آموز خود صحبت می کنید، آرام و خونسرد باشید. گفتن این مسأله آسان تر از عمل کردن به آن است. وقتی معلمین با دانش آموز صحبت می کنند باید سعی کنند خونسردی خودشان را حفظ کنند وخیلی عاقلانه درباره ی اشتباهات دانش آموز واکنش نشان دهند. وقتی دانش آموز نمره ی خوبی نگرفته، بدین معنی نیست او انسان احمقی است، بلکه حتما برای امتحانش به اندازه ی کافی درس نخوانده است.
اگر دانش آموزی، همکلاسی اش را کتک زده است، ضرورتا بدین معنی نیست که او بدجنس است، فقط رفتار او غیر قابل قبول است. به جای اینکه او را تنبه کنید، باید به علایق، ارزش ها و کارهایی که دوست دارد، توجه کنید. مثلا اگر علاقمند به ورزش است یک جلسه از زنگ ورزش محروم شود. اگر علاقمند است زنگ تفریح در حیاط مدرسه باشد یک جلسه زنگ تفریح پشت دفتر مدرسه بایستد. اگر به دلیل بی انضباطی دیر به مدرسه آمده، می توانید زنگ آخر حدود بیست دقیقه دیرتر از دیگران از مدرسه خارج شود. اگر در درس خاصی ضعیف است می توانید به او کمک کنید تا روش صحیح درس خواندن را یاد بگیرد. این قبیل کارها نتیجه ی عکس ندارد. مراقب عکس العمل های صورت و چهره ی وتُن صدایتان باشید. تأثیر برخورد معلم بسیار مهم است.
قبل از اینکه چیزی بگویید، فکر کنید:
شما می توانید با حفظ خونسردی و آرامش و کمی تفکر قبل از حرف زدن از بحث و جدل بیهوده با دانش آموزتان، و نادیده گرفتن اینکه چقدر او اشتباه می کند، عکس العمل نشان ندهید. به جای اینکه سریع تحریک شوید، بهتر است با او حرف بزنید.
نکته: به جای اینکه به دانش آموز بگویید چرا درس نخوانده اید، از او بپرسید چگونه وقت و زمان خود را تنظیم می کند یا با چه روشی درس می خواند. به او کمک کنید تا تکنیک های تنظیم وقت و درس خواندن را بیاموزد. اگر به دانش آموزان بی توجهی کنید، راندمان تحصیلی کاهش می یابد.
معلمان کم تجربه چه زمانی دست به تنبیه می زنند:
1- هنگامیکه کسل و بی حوصله هستند.
2- هنگامیکه نسبت به موضوعی (شخصی، اجتماعی و...) احساس نگرانی و آشفتگی دارند.
3- هنگامیکه عمل و تجربه ی کافی
برای بر طرف کردن معایت
دانش آموز خود ندارند.
4- هنگامیکه خودش تجربه ی تنبیه شدن را در دوران کودکی داشته است و سعی می کند این تجربیات را به دانش آموز خود انتقال دهد.
نکته: افرادی که خودشان در یک محیط دیکتاتوری زندگی کردن اند، سعی می کنند بر روی دیگران اعمال قدرت کنند و یا آنها را تحقیر کنند.
آموزش ارزش ها و مسئولیت ها:
معلمین در همه جا به دنبال راه
هایی برای آموختن مسئولیت به
دانش آموز هستند. ولی این کار نباید با پافشاری و تحمیل کردن انجام شو. زیرا تأثیر
نامطلوبی در شکل گیری شخصیت دانش آموز برجای
می گذارد. واقعیت آشکار این است که نمی توان مسئولیت را به فردی تحمیل کرد.
مسئولیت فقط درون فرد ریشه دارد، و از آنجاست که رشد می کند و ارزش هایی که از
طریق خانواده و معلم به دانش آموز تفهیم می شود، آن را رشد و جهت می هد. احساس
مسئولیتی که بر پایه ی ارزش های مثبت استوار نشده است، می تواند ضد اجتماعی و
ویرانگر باشد.
نکته: احساس مسئولیت در دانش آموز
از رفتار و مهارت های معلم سرچشمه می گیرد. آموزش رفتار ها و مهارت ها یعنی اینکه
دانش آموز بتواند بفهمد برای رسیدن به موفقیت باید کارهایش را بر اساس تعهد و
وظیفه ای که نسبت به خودش دارد، انجام دهد. باید با دانش آموزان با احترام برخورد
شود و در جهت دهی به آنها باید مهارت به خرج داد.
نکته اینجاست که دانش آموزان آنچه
را که در زندگی می بینند یاد
(الگوی شفاهی نه دیکته ای)می گیرند. اگر زندگی شان با انتقاد و سرزنش باشد، احساس
مسئولیت را یاد نخواهند گرفت. او یاد
می گیرد، فقط از دیگران انتقاد کند. علاوه بر اینها او یاد می گیرد که در زندگی
خود محکوم به شکست است.
ایجاد فضای سالم:
هدف معلم فهماندن این نکته به دانش آموز است که وی شخصیتی مستقل از دیگران دارد. با حقوق خاص خودش – و در قبال موفقیت ها و شکست هایش خود او مسئول است. وقتی به دانش آموز اجازه داده شود که خودش را به صورت فردی با اهداف و نیازهای واقعی خودش مشاهده کند، وی خود، مسئولیت زندگی و نیازهایش را بر عهده خواهد گرفت.
استفاده از جملات مثبت:
یک معلم خوب، همچون یک پدر و مادر
خوب، فردی است که
به طور روز افزونی به فرزند خود توجه می کند و خود را وقف او می سازد. این نوع
معلمین رضایت خاطر خود را در روابطی می بینند که سبب می شود دانش آموز دست به
انتخاب بزند و از نیرو و توان خودش استفاده کند. اما می توانید در گفتگوهای خود با
دانش آموز، با آگاهی کامل جملاتی را بکار ببرید که نشان دهنده ی توانایی های
دانش آموز در اتخاذ تصمیمات شایسته باشد. بنابراین هنگام برخورد با دانش آموز می
توانید این مفاهمی را با جملاتی نشان دهید که برای پرورش حس استقلال طلبی دانش
آموز مطرح باشد.
نکته: اگر به دانش آموز با تردید
نگاه کنید، آنها هم به شما با تردید نگاه خواهند کرد. هیچ معلمی قصد ندارد که از
نظر روحی، اخلاقی و یا احساسی، لطمه ای به دانش آموز خود وارد کند. اما با این
حال، درست همین کار ار انجام می دهد. از یک پزشک توقع داریم که صلاحیت حرفه ای
داشته باشد و همچنین مقداری همدردی از خود نشان دهد، اما از او توقع نداریم که
هیجان زده شود و یا تأسف بخورد و زار بزند. معلم هم باید از طریق یک روش حرفه ای
با نابالغی
دانش آموز برخورد کند. بیشتر موقعیت های انضباطی وقتی با احساس بیش از اندازه
همراه باشند محو می شوند و از بین می روند. این موقعیت ها وقتی با هیجان شدید توأم
می شوند، ممکن است به مشکلاتی جدید تبدیل شوند و دانش آموز را برای سال های آتی
آزار دهد.
کنترل و اصلاح زبان:
از دیگر راه های نفوذ در دانش آموز، کنترل و اصلاح زبان است. اگر دانش آموزان به این نتیجه رسیدند که از زبان معلم در امان هستند، او را دوست خواهند داشت. از این جهت علمای اخلاق اهمیت خاصی برای اصلاح زبان قائل هستند و اصلاح آن را گام مهمی در تقویت فضایل اخلاقی و تکامل روح می دانند.
و آنگاه که زبان اصلاح شود به تدریج همه ی امور اصلاح می شوند. چرا که زبان کلید دانش و فرهنگ و عقیده و اخلاق است و اصلاح آن به منزله ی اصلاح جامعه است.
کارهای خوب دانش آموز را تحسین کنید:
اگر معلم به جای انتقاد، بیشتر خوبی ها را بزرگ کند و آنها را بازگو کند، به جای سرزنش و ملامت دانش آموز، بیشتر به ارشاد و تحسین و تشویق بپردازد، در آینده جامعه ی بهتری خواهیم داشت.
در هنگام عصبانیت تدریس نکنید:
اگر در حالت عصبانیت و خشم هستید، تدریس نکنید. سعی کنید یک لیوان آب بخورید و کاملا آرامشتان را بدست آورید. آنگاه قدری فکر کنید و بر خود مسلط شوید. بنابراین سعی کنید زود رنج نباشید.
نکته: داشتن حلم و صبر بهتر است.
کنترل بر رفتار خود:
قدرت کنترل احساسات و به دنبال آن توانایی هدایت حالات و رفتار، بسیار ارزشمند است. معلم در برابر دانش آموز مسئول است تا در هنگام بروز معایب، عیوب را اصلاح کند. این قابلیت توانایی کنترل رفتار، موانع را برطرف می کند.
حذف عیب جویی و بی احترامی به دانش آموز:
عیب جویی و بی احترامی به دانش
آموز را حذف کنید. دانش آموزان آینه ی گفتار و رفتار ما هستند. با هر لحن با ایشان
صحبت کنید
با همان لحن پاسخ دوستانشان را می دهند. اگر با آنها رفتار احترام آمیزی در پیش
بگیرید، به همان رفتار عادت می کنند. اگر
مقصود جلب همکاری ایشان است، از بذل احترام خودداری نکنید. در غیر اینصورت افرادی
را به جامعه تحویل خواهیم داد که در ارتباط با دیگران رفتارهای ناپسند را بکار می
گیرند.
خوش خلق و بشاش باشید:
اگر می خواهید در درون دانش آموز
نفوذ کنید، گشاده رو و با آرامش باشید. یادتان باشد وقتی با دانش آموز بد برخورد می کنید،
اول خودتان آزار می بینید. با صبر و دید نو و فعالیت مستمر می توانید سر منشأ خدمت
ارزنده، نوآور و خلاقانه باشید.
تکیه گاه دانش آموزان باشید:
تکیه گاه دانش آموزان باشید، زیرا
دانش آموز وقتی احساس کند معلم تکیه گاه و پشتیبانش است، دلگرم می شود و این
دلگرمی او را به تلاش وادار می کند. پس با افکار و ایده های ارزشمند مسیر درست
زندگی را به آنها بیاموزید. یادتان باشد آنها در بهار زندگی به سر
می برند و هنوز چیزهای زیادی است که باید تجربه کنند و بیاموزند و عبرت بگیرند.
رفتارهای محبت آمیز:
رفتارهای محبت آمیز نیاز به سرمایه
ندارد. اما بهترین کاری است که می توانید انجام دهید. رفتار محبت آمیز مثل عطر گلی
است که فضای اتاق را پر کرده است. با روحیه ای عبوس و درهم نمی توان وارد بحث های
علمی شد. هر اندازه مهربان باشید به همان اندازه موفق تر هستید. تنها یک راه وجود
دارد، کلاس درس را برای خود و
دانش آموزان سخت نگیرید. یادتان باشد، اگر شما هم سراغ مشکلات نروید، خواسته و یا
ناخواسته مشکلات با سراغ ما می آیند. بنابراین هر دانش آموز مشکلاتی دارد که باید
از طریق تفکر واندیشه و
راه کار دادن حل شوند، نه از طریق راه های منسوخ شده.
نکته: مهربان و نجیب باشید و مطمئن
باشید دانش آموزان شبیه شما
می شوند.
آینه ای باشید برای شخصیت دانش آموز:
چه کاری می توانید بکنید تا دانش آموز را در شناختن احساسات و آرزوهایش یاری دهید؟ برای جامه ی عمل پوشاندن به این خواسته، شما می توانید آینه ای برای احساسات او باشید. دانش آموز با نگاه کردن به آینه از احساسات خودش آگاه می شود. عمل آینه این است که دانش آموز با نگاه کردن به معلم خود چه تصوری پیدا می کند.
وظیفه ی معلم این است که با احساساتش چه چیزی را انتقال می دهد. بدون اینکه از حالت احساسی خارج نشود.
با دانش آموز خود صمیمانه رفتار کنید:
صمیمیت و دوستی برای دانش
آموز خوشایند و اعمال غیر دوستانه، بیزار آور است. اگر بتوانید با نگاه و لبخند
مناسب در دانش آموز خود نفوذ عاطفی و معنوی داشته باشید، هر چند شناخت مناسبی از
ویژگی های مثبت و منفی از او داشته باشید. او نیز شما را از خود خواهد دانست و با
معلم خود احساس بیگانگی نخواهد کرد.
آیا شما میل دارید با فردی که با او بیگانه اید، ارتباط برقرار کنید و مشکلات شخصی خود را با اودر میان بگذارید؟ اگر فردی با نگاهی همراه با انزجار، کسالت یا عصبانیت به شما بنگرد، آیا تمایل دارید به حرف هایش گوش دهید؟ آیا تمایل ندارید ساعتی کمتر با او باشید؟ اگر معلم خونسرد، گشاده رو و صمیمی باشد، دانش آموز جذب افکار و صحبت های شما خواهد شد و سعی می کند به گونه ای عمل کند تا معلم از او راضی باشد.
مخالفت خود را با دانش آموز به شیوه ای مناسب ابراز کنید:
بیاموزید که بدون بحث و جدل ویرانگر، مخالفت خود را نشان دهید. صحبت اینکه اغلب با بلند کردن صدا، داد و فریاد زدن و خشم گرفتن، تعامل مثبت ایجاد نمی شود.
امام صادق (ع) می فرماید:
از تواضع و فروتنی آنکه، جدل وستیزه را با مردم ترک کنی، گر چه حق با تو و گفتارت مطابق با واقع باشد.
سرزنش و انتقاد ممنوع:
همه ی معلمین خواهان پیشرفت و موفقیت دانش آموزان خود هستند. اما گاهی حساسیت های بیش از اندازه در برابر عملکرد دانش آموز، موجب بروز برخی واکنش های غیر منطقی می شود. این کار پیشرفت دانش آموز را خدشه دار می کند. آیا تا به حال فکر کرده اید که همه ی دانش آموزان توان و استعداد یکسانی ندارند. باید انتظارات خود را نسبت به هر دانش آموز در نظر بگیرید. نه اینکه همه ی دانش آموزان را به یک چشم نگاه کنید.
نکته: دانش آموزانی که بسیار کانون انتقاد و سرزنش قرار می گیرند، عملکردشان ضعیف می شود. همینطور حرمتی بین دوستان و همکلاسی های خود ندراند. یادتان باشد، انتقاد و سرزنش، دانش آموز را دلسرد می کند. چنین دانش آموزانی شورو اشتیاقی برای پیشرفت در خود احساس نمی کنند. اگر تا کنون از انتقاد و سرزنش استفاده کرده اید. برای بهبود انگیزه و روحیه ی دانش آموز، برجسته کردن نقاط مثبت ضروری است. تنها زمانی که دانش آموز احساس کند در انجام تکلیف مهارت و استعداد لازم را دارد، رغبت و اشتیاق نشان می دهد.
آموزش رفتار جرئتمندانه به دانش آموز:
به دانش آموزان، آموزش دهید وقتی
از دست دیگری عصبانی هستند، بروز سه گونه رفتار از وی احتمال دارد. رفتار منفعل
(مظلومانه)، چرخاشگرانه یا جرئتمندانه. از میان این واکنش ها، مناسب است
دانش آموز رفتار جرئتمندانه را بیاموزد و جایگزین رفتارهای پرخاشگرانه کند.
رفتار قاطعانه و جرئتمندانه به معنای ابراز و توصیف احساسات، اندیشه ها و نظر خویش است. در این حالت، دانش آموز افزون بر احترام به حقوق دیگران و پای مال نکردن آن حقوق، با ابراز درست احساسات، اندیشه ها و نظرهای خویش، اجازه نمی دهد حقش پایمال شود.
از مهمترین مزایای جرئتمندانه، احساس مثبتی است که فرد درباره ی خود دارد. اما باید بتوانید از قبل موقعیت هایی که موجب خشم می شود را شناسایی کنید. این کار نیازمند تصویرسای ذهنی است. این شیوه دارای مراحل زیر است:
1- شناسایی موقعیتی که موجب خشم می شود. (فریاد، لحن بد، فحاشی، مسخره کردن و...)
2- تهیه ی فهرستی از مسائل و موارد مثبتی که باید انجام دهید.
3- تمرین و تکرار الگوهای آموخته.
اکنون متوجه می شوید، اگر فردی حتی از روی عمد فریاد زد، ناسزا گفت و... عصبانی نشوید و همان رفتار را الگوی خود قرار ندهید. شاید لازم باشد کمی تأتر بیاموزید.
آموزش شیوه های مدیریت خشم به دانش آموزان:
از آنجا که بروز خشم آغازگر پرخاشگری است، با کنترل آن می توان رفتارهای پرخاشگرانه را کاهش داد. از این رو مناسب است معلم با آموزش شیوه های مدیریت خشم به دانش آموز او را به کنترل رفتار ناشی از خشم یای کند.
نکته: به دانش آموز خود گوش زد کنید که صورت دیگری را در حال خشم و پرخاشگری به یاد آورد و به زشتی این رفتار بیندیشد. بگویید درباره ی شبیه شدن او به فرد خشمگین فکر کند. به او یاد دهید به جای این کار می تواند قاطع، شجاع و صبور باشد.
اگر امکان دارد از دو نفری که در حال پرخاشگری هستند فیلم برداری کنید و پس از آرام گرفتنشان به آنان نشان دهید تا متوجه شوند که هنگام خشم و پرخاشگری چقدر زشت و وحشتناک می شوند.
نکته: دانش آموز اگر از زشتی رفتار پرخاشگرانه آگاه شود، آنوقت شاید بتواند رفتارهایش را کنترل کند.
به دانش آموز خود احترام بگذاید:
هنگامیکه به دانش آموز احترام می گذارید، او نیز در برابر این رفتار می آموز به شما و مقرراتتان احترام بگذارد و فرامین شما را انجام دهد. همچنین دانش آموزی که از همان ابتدا، ارزش خود را درک کند، خودش را حقیر نمی بیند. احترام به دانش آموز در وی استقلال و عزت نفس به وجود می آورد، یادتان باشد، احترام به دانش آموز احترام به فردای جامعه است.
به دانش آموز حق سخن گفتن بدهید:
دانش آموز باید در تعیین مقررات و محدودیت ها حق اظهار نظر داشته باشد. این شیوه، افزون بر اینکه بیشتر کارایی دارد، دانش آموز را مستقل بار می آورد و فکر نمی کند مقررات بر او تحمیل شده است. با این کار در واقع به شخصیت دانش آموز احترام گذاشته اید.
نکته: اگر دانش آموز دلیل مقررات را بداند، بهتر وظایف خود را انجام می دهد.
به دانش آموز بیاموزید که چگونه مسائل خود را حل کند:
دانش آموزان می توانند مراحل
گوناگون حل مسأله را به شکلی منظم بیاموزند. وقتی دانش آموزان بیاموزند هر مشکلی
راه حل های مختلفی دارد و باید یکی از آن راه حل ها را برگزیند و آن را بکار گیرد
و درباره ی مؤثرترین راه حل نظر دهد، درباره ی خود احساس بهتری خواهد داشت. با این
اقدام در واقع معلم مهارت حل مسأله را به
دانش آموز یاد داده است. به او آموخته است که چگونه در آینده با مسائل و مشکلات
زندگی روبرو شود و آنها را حل کند. افرادی که در آینده برای گریز از مشکلات و مسائلشان به سوی روش های نادرست (اعتیاد،
فرار از منزل، خودکشی و...) روی می آورند، در کودکی مهارت حل مسأله را نیاموخته
اند.
پیامدهای طبیعی و منطقی رفتارش را توضیح دهید:
اگر دانش آموز کار خلافی انجام می دهد، برایش پیامدهای رفتارش را توضیح دهید. به تدریج متوجه می شود با توجه به هر رفتاری چه نتایجی به وجود می آید. به او گوش زد کنید اگر غذای ناسالم بخورد، نتیجه ی آن مسمومیت و بیمارستان و... است. حتی شاید لازم باشد خودتان را ناراحت نشان دهید نه اینکه دانش آموز را ناراحت کنید.
نکته: می توانید دلیل بیاورید که با توجه به رفتار غلط چه پیامدهایی در راه است.
رسالت معلم و اهمیت شخصیت او در الگوپذیری:
درباره ی آداب ووظایف معلم چنین گفته اند. گرایش دانش آموز به تقلید از معلم در انجام اعمال نیک و یا ارتکاب خشونت، اهمیت نقش معلم واضح و روشن است. یعنی معلم و اعمال و رفتاری که در کلاس بروز می دهد، آینه ی تمام نمای رفتار شاگرد با دیگران است.
پس دقت کنید که معلم در معرض دید چشمان شاگردان است و برخورد معلم در طبع شاگرد مؤثر است. بنابراین توصیه شده است با شاگردان از سر رفق و مدارا برخورد کنید. زیرا اعمال منفی (توهین، سرزنش و...) چون یک بیماری مسری واگیردار است. در این صورت شاگرد طبق همان راه و روش پرورش می یابد. نتیجه اینکه امر تعلیم و تربیت با خشونت و سرزنش و... ناهماهنگ است.
سلطه ی معلم و الگوبرداری شاگرد:
برای آنکه به اهمیت معلمان در
ساختن و پرداختن الگوها و
سرمشق ها به شاگردان پی ببرید، کافی است که نقل بیانی از
گوستاو لوبون، مطلب را آغاز کنیم.
وی می نویسد: رفتار و رهنمودهای عملی و نظری معلم (اصولا مسئولان تعلیم و تربیت)، به رفتار و افکار شاگردان چنان تأثیرگذار است که به صورت الگو و سرمشق آنها در می آید.
برخی معلمان تصور می کنند که وظیفه ی منحصر آنها، القاء درس و انتقال مفاهیم درسی به شاگردان است و هیچگونه وظیفه و نقشی در سازمان دادن، جهات انسانی و اخلاقی آنها ندارند، لذا ایده ها و الگوهای اخلاقی از راه دیداری و شنیداری الگوبرداری شده و ریشه ی همه ی عادات دانش آموزان (جامعه ی فردا) می شود و به زندگی و حیات اجتماعی خود ادامه می دهد.
بنابراین رفتار معلم، الگوی بی زبان و توانایی است که می تواند در هر حال در شاگردان سخت مؤثر واقع شود. کمترین لغزش معلم در رفتار و گفتار از تیررس چشمان تیز شاگردان دور و در امان نیست. وای بر آن روزی که رفتار معلم اشتباه باشد.
نکته: معلم الگویی است که تمام اعمال و رفتار او از راه تقلید به شاگردان
منتقل می شود. قطعا شاگردان خواسته یا ناخواسته سعی
می کنند خود را شبیه وهمانند او سازند. زیرا شاگردان سخت مراقب او هستند تا از او
اخذ اقتباس نمایند.
خواجه عبدالله انصاری – بهمان قسم که دود را دلیل بر وجود آتش و خاک را اثر ورزش باد می داند – شاگرد و همه ی کیفیات روحی و رفتاری و اخلاقی او را اثر مستقیم شخصیت معلم می داند و می گوید:
(( دود از آتش نشان ندهد، و خاک از باد، که ظاهر از باطن، و شاگرد از استاد))
نکته: معلم باید بداند که امانت بزرگی را به گردن گرفته، و باید کوشش خود را در تعلیم، مبذول دارد تا کامیاب و موفق باشد.
سفارش افلاطون به معلمین:
اولا لازم است به خودم تذکر دهم، خویشتن را ملامت کنم، بدون آنکه نیازی به تأدیب و تربیت دیگران داشته باشم.
ای گروه معلمین! روش شما با شاگردان، روش مستقیم و معتدل باشد. افراط و تفریط را بکار ندارید و به خدایی که ادب و آئیین و دانش را آفرید، شما را سوگند می دهم که از حد خود تجاوز نکنید، و برای شاگردان آئینه ای روشن باشید، تا آنها را مانند خود بار بیاوری!!! و باعث عادت ها و خوبی های بد در شاگردان نباشید. و سخنی که آنانرا منزجر سازد به زبان نیاورید. از شاگردان حیا کنید و آنها را تأدیب نکنید. تا مبادا تصور نمایند که به آنها ستم کرده اید. و هرگز به خاطر خشم، در صدد تنبیه و تأدیب شاگردان بر نیایید و نسبت به آنها مدارا نمایید. بایدشاگردان را به اندازه ی توانائی شان دروس را القاء نمایید و دلهای آنان را با اصرار و تکلیف های فوق الطاقه، سست و بیجان نسازید.
وظایف معلم از نظر عقل:
1- دوستدار کمال باشد.
2- خویشتن دار باشد.
3- در تمایلات خوی معتدل و به دوراز افراط و تفریط باشد.
4- از گفتار ابلهانه (یعنی بکار بردن الفاظ زشت) خودداری کند و سرکوفت نزند.
5- خوش برخورد و میانه رو باشد، اگر چنین باشد، سزاوار لقب معلمی است. ونزد شاگرد مقبول و نزد خدا و بزرگان گرامی است.
نکته: مؤثرترین عامل تعلیم و تربیت مهربانی است.
در صورت راهنمایی شاگرد به صورت غیر مستقیم همراه با پرسش و پاسخ باشد:
صراحت لهجه و بی پرده گویی معلمان در راهنمای شاگرد، پرده دری شخصیت و مخالفت متخلف را می افزاید. اگر معلم بخواهد نقش تعلیمی خویش را در کلاس و جلسه ی درس اجرا کند، باید در نگاه شاگردان دارای عزت و احترام باشد.
یکی از نمونه های استفادهاز کنایه،
این است که معلم به صورت پرسش و پاسخ و استفهام و سئوال و جواب، شلاگرد متخلف را
به وظیفه ی خویش آشنا سازد. باین معنی که درباره ی کارهای ناپسند، سئوالاتی برای
شاگردان خود مطرح کند و سپس پاسخ لازم را بازگو نماید و از خود آنها نیز بپرسد که
چنین عملی صحیح است یا نه.
در حقیقت شاگرد متخلف، حقیقت را از ادب و رفتار مثبت معلم
می آموزد.
ابن خلدون می گوید: اگر یک معلم در مسیر تعلیم شاگردان خویش، شدت عمل و سختگیری نشان دهد و با قهر و غلبه، با آنان رفتار کند، شادابی و نشاط شاگردان را از میان می برد. [و محیط خفقان آمیز توأم با دلسردی و دلمردگی را در میان شاگردان به وجود می آورد] و علاوه بر این، شاگردان به خاطر اینکه در معرض خطرات و رنج های ناشی از قهر و غلبه و سختگیری های او واقع نشوند، به کسالت و دروغ گویی و رفتار پلید و خدعه و نیرنگ روی می آورند.
پس معلم – در صورت سختگیری به
شاگردان – قهرا و به طور غیرمستقیم خدعه و فریبکاری و فرومایگی شخصیت را به آنان
می آموزد. و این به صورت عادت و اخلاق در آنان رسوخ و پایدار می ماند.
بنابراین باید معلم نسبت به شاگرد در امر تعلیم و تربیت آنها، مستبد و سختگیر نباشد (مقدمة العبر، ص 540)
ابن قتیبه می گوید: شایسته است
معلم، به هنگام تعلیم، خشن و
سخت گیر نباشد و با شدت عمل سروکار نداشته باشد و شاگردان خود را زیر فشار قرار
ندهد. (عیون الاخبار، 122)
بنابراین تعلیم و تربیت در عین مراقبت جزئیات اخلاق، به رعایت محبت و مدارا با آنها، نه سختگیری بیجائی که شاگرد و جامعه را به نیرنگ سوق دهد
فروتنی و نرمش معلم نسبت به شاگردان:
نباید معلم با شاگردان خویش، رفتاری بزرگ مآبانه داشته باشد، بلکه باید فروتنی و نرمش را – در برخورد با شاگردانش بکار بگیرد.
خداوند متعال در قرآن می فرماید: (سوره ی شعراء، آیه 215)
پر و بال خویش را برای پیروان خود فرو هشته ساز و نسبت به آنان متواضع و فروتن باش.
در واقع تواضع و فروتنی معلم در شخصیت و آینده ی شاگرد مؤثر است. با توجه به این حقیقت که میان معلم و شاگرد، ملازمت و همبستگی جالبی برقرار گردد و شاگردان در معیت او با علاقه علوم و دانش ها را فرا بگیرند.
در حدیثی از پیامبر (ص) آمده است که فرموده اند:
نسبت به کسی به وی علم را می
آموزید و یا از او علم را فرا
می گیرید، نرم و ملایم باشید.
بنابراین لازم است که معلم، خلق و خوی خود را – نسبت به شاگردانش بهبود بخشیده و به هنگام برخورد با آنها رفتار خویش را بر اساس حسن سلوک و لطف و محبت تنظیم نماید. و با شاگردان خود درعین شادابی و گشاده روئی و اظهار شادمانی و محبت خویش موجبات آموزش آنها را فراهم سازد و صمیمانه و با ابراز دلسوزی و احسان به آنها از طریق بذل توجه و علم و مقام و گرامی داشت آنها – متعادل رفتار کند.
شایسته و بجاست که معلم نام شاگردان را با لحنی مورد خطاب قرار دهد و به گونه ای از آنان و نام آنها یاد کند که حرمت شخصیت و وقار و ارزش مقام و منزلت آنان، از گزند تحقیر و توهین، مصون بماند.
بدیهی است که رعایت احترام و
بزرگداشت شخصیت آنها، در مورد افرادی که انسان به موفقیت و رستگاری آنها چشم امید دوخته
و
می خواهد آنها را شکوفا سازد، لازم تر و ضروری تر است. لذا معلم در این مرحله نسبت
به شاگردان، وظیفه خطیری دارد.
شهید ثانی در این مورد نرمش و رعایت لطف و محبت را به عنوان عامل اساسی پیشبرد هدف های تعلیم و تربیت معرفی کرده و رفق و مدارا را توصیه می کند و آنچه در تعلیم و تربیت مطرح است، باید تربیت دانش آموز، با محبت آغاز گردد و در صورت عدم کارایی، ایجاد ترس در دانش آموز و تنبیه بدنی توصیه نمی شود. واقع امر این است که در بیشتر مواقع توهین و سرزنش و تنبیه نتیجه ی منفی دارد.
پس عف و گذشت و مدارا و ملاطفت، وسیله ی میل به هدف مهم و اساسی است که عبارت است از جلب قلوب و ایجاد انس و مودت و توسعه ی شعاع کاربرد بهره های تربیتی است.
پیامبر (ص) برای تربیت و اصلاح
جامعه، خویشتن را موظف به عفو و گذشت می دانست و احساس می کرد – که به منظور تربیت صحیح باید رفق و مدارا را پیشه
ی خود ساخته و بدی را به نیکی پاسخ دهد تا افراد جامعه دراین راستا گام بردارند.
چون خشونت و سنگ دلی نمی تواند نتیجه ی مطلوبی بدست آورد. چنانکه خداوند در قرآن
می فرماید: (سوره ی شوری، آیه 29)
اگر درشت خوی سنگ دل می بودی، مردم از پیرامون تو می پراکندند
شهید ثانی بر اساس همین اصل، مربی و معلم را موظف به رفق و مدارا با شاگرد و کودک و نوجوان می داند. چون اگر عفو و گذشت از تخلف و گناه بزرگسالان، محبوب خداوند می باشد، بدون تردید اغماض و مدارای با کودک و نوجوان – به خاطر خردسالی و نارسائی مشاعر آنها – نزد خداوند محبوب تر است. چنانچه شاگرد رفتاری بر خلاف فضیلت را در معلم مشاهده کند، همان رفتار را سرلوحه ی کار خود قرار می دهد.
در اینباره پیامبر (ص) فرموده اند:
نسبت به کسی که او را تعلیم می
دهید و [ و همچنین] نسبت به کسی که از اوعلم و ادب می آموزید، نرم و ملایم و
مهربان باشید. زیرا کودک و نوجوان فاقد شرایط مسئولیت می باشد، چنانچه از بیمار –
نسبت به برخی از اعمال – و از مجنون، تکلیف برداشته شده است. اگر معلم احساس کرد
شاگرد از راه صحیح منحرف گشته، باید راه درست را به او نشان دهد. نخستین گام، اگاه
کردن اوست. چون
دانش آموز علیرغم نقص در درک موضوع (نقص درشعور و آگاهی) فردی عاقل می باشد.
اینگونه تدبیر برای تربیت دانش آموز – گام به گام انجام می گیرد. باید به گونه و کیفیتی اعمال گردد که کودک و نوجوان را مانند یک فرد بالغ و بزرگسال متوجه ی مسئولیت عواقب کارها و رفتارهایش بنماید.
منظور از رفق و مدارا با کودک و
نوجوان،رعایت اعتدال و استفاده ی صحیح از کلمات و جملات می باشد. اگر معلم اهداف درونی
شاگرد
را بیدار کند به تدریج آثار اخلاقی و رفتاری مثبت در شاگرد بیدار
می شود.
اما اگر برخورد قهری و تنبیه بدنی بکار گرفته شود، همگام غریزه ی غضب و خشم و نفرت در دانش آموز بیدار می شود و با مشاهده ی هر موضوعی که بر خلاف میل و اراده ی اوست، دست به خشونت خواهد زد. لذا دست به رفتاری ناهنجار و پریشان می زند و گفتار او نیز عای از تدبیر و اندیشه می باشد.
به هر حال تعالیم مفید، غرایز فطری
را در دانش آموز متعادل
می کند، و او نیز در هنگام مواجه شدن با انگیزه های فرائز و تمایلات، ضبط نفس
نموده و دربرابر آنها روش متعادل و برخوردی منطقی خواهد داشت. در اینجا رفتار خود
را در سایه ی تدبیر و عقل و تعالیم اخلاق، محدود و منظم می کند.
اما معلمی که در شئون گوناگون زندگی فاقد حکمت و بصیرت است و اکثرا به دفاع عامیانه و سطحی و عاری از تدبیر می پردازد و به ویژه هنگام غضب رفتاری نامعقول و فاقد ارزش اخلاقی (حساب نشده) ارائه می دهد. دانش آموز هم از رفتار معلم الگوبرداری می کند.
این حقیقت در قرآن اشاره شده است. (سوره ی آل عمران، آیه 134)
مردمی که خشم خویش را فرو می نشانند و از مردم و دیگران در می گذارند.
یعنی اخلاقا معلم باید خشم خود را فرو نشانده و از برخی اعمال و رفتار شاگردان، چشم پوشی کند. زیرا اعمال غضب، ریشه ی بسیاری از گناهان خطرناک می باشد. و این نکته در طی احادیث بسیاری بازگو شده است.
پیامبر (ص) فرموده اند: (منیةالمرید، ص 151، ط بمبئی)
هیچ کس خشم نگرفت مگر آنکه بر لبه ی دوزخ قرار گرفته است.
وقتی که کظم غیظ و عفو، نسبت به بزرگسالان به عنوان یک ایده و مثل اعلای اخلاقی محسوب می شود. به این نتیجه می رسیم که اعمال و بکار بردن این خصیصه ی اخلاقی در مورد کودک و نوجوان بسیار کارساز خواهد بود.
مربی و معلمان حرفه ای باید بسیار عاقلانه و با تدبیری سنجیده، تربیت شاگرد را بر عهده بگیرند. نخست باید بر خود مسلط باشند و اعمال و رفتار اشتباه شاگرد را با داد و فریاد و خشونت ویا برخوردای قهری (تنبیه بدنی) مجازات نکنند.
علوم تربیتی و روانشناسی تعلیم و
تربیت، راجع به مسئولیت معلم و مربی رفق و مدارا را پیشنهاد می کند. یعنی باید
معلم نرمی و ملاطفت را پیش گرفته و با خوش رویی وابراز مهر و محبت و زبانی خوش و
گیرا با شاگردان برخورد کند و باید از شدت لحن و تند خویی و
چهره ای عبوس و درهم، سخت بپرهیزد. (منیة المرید، ص 67، 66، ط نجف)
بنابراین نباید هر اشتباهی را با
تندی و خشونت پاسخ دهید واز تنبیه برای تلافی و انتقام جویی استفاده کنید. زیرا
اگر خوراک تربیت
دانش آموز هیجان، خشم وا نتقام باشد، دانش آموز از تعلیم احساس لذت نمی نماید و با
اشتباهات دیگران (الگو پذیری از معلم) جز انتقام راه دیگری را بر نمی گزیند. اما
آثار بعدی چنین رفتاری چیست؟ هنگامیکه دانش آموز به فرد بزرگسالی تبدیل شد، دیگر
از انجام کار خوب لذت نمی برد، بلکه از انجام کارهای اشتباه و خلاف عرف کامیاب می
شود. و اصولا با تمسخر وغیبت و توهین دیگران غرایز خود را سیراب می کند. چنین فردی
در هر شغل و کاری که قرار بگیرد، جز بی بند و باری، قالتاق بازی، ترفند و کلک،
برخورد و رفتار ناشایست با دیگری و... استفاده نمی کند. چرا که از انجام چنین
رفتاری لذت می برد. زیرا در دوران کودکی و نوجوانی با سیاست خشن و توهین آمیزی با
او رفتار شده است و این عادت در بزرگسالی با او همراه است. این امر موجب تنزل ارزش
های انسانی در او شده است. سرانجام به یک آدم بی خاصیت و بی ارزش و به عنصری خودکامه
بدل شده است و در سراسر زندگی همیشه در پی آن است که به نحوی از انحا از رنج های
دوران کودکی و نوجوانی اش انتقام بگیرد. (ماکارنکو، ص 61) پیداست که سیاست خشن و
توهین آمیز معلم و مربی، عقده ی روانی در کودک و نوجوان ایجاد می کند و او خویشتن
را حقیر و ناچیز می بیند و به اصطلاح عقده ی حقارت در او پدید می آید. و ارزش ها
تبدیل به ضد ارزش و ضد ارزش ها ارزش می شوند. به عبارت دیگر اگر کودک و نوجوان
آماج اهانت و سرزنش و خشونت وتنبیه و مجازات قرار بگیرند، سرانجام به انسانی
خودکامه (فقط نفع خودم) در می آید. در نتیجه نفاق و تظاهر و ریا و تملق در رفتار و
گفتار جامعه زیاد می شود. اکنون آموخته است که باید محبوبیت نزد معلم، باید اعمال
و رفتارش را علنا انجام ندهد و بالاخره دروغگو بار بیاید.
اگر دانش آموز احساس کند که نزد
معلم و مربی محبوبیت ندارد، بغض و کینه در او رشد و پرور می یابد. در نتیجه رفتارش
نامرغوب می شود و به تدریج به دیگران سنگ دل می شود. زیرا چنین
دانش آموزی فاقد ارزش های انسانی است. ممکن است این حالت منجر به گوشه گیری و نزوا
شود و یا منجر به طغیان و انتقام و تخریب نسبت به دیگران شود. لذا شهید ثانی،
معلمان را توصیه
می کند که با شاگردان محبت و ملاطفت نشان دهند. شاید فکر کنید که معلم باید شاگرد
خود را مانند فرزند خود بداند. اما فکر می کنید معلمی که با دانش آموز خود برخورد
قهری دارد با فرزند خود برخورد مسالمت آمیز خواهد داشت. باید از گفتار، رفتار و
هرگونه اعمال مثبتت دانش آموز تقدیر و تشکر به عمل آورد تا دانش آموز احساس کرامت
و بزرگی کند. اینها اسباب علل مؤثر برای رشد اخلاقی و تربیتی دانش آموز است.
خلاصه آنکه شاگرد در مدرسه، از رفتار و اعمال معلم الگوبرداری می کند و به معلم خود می نگرد. اکنون فکر می کنید آیا شاگرد احساس امنیت فکری دارد؟ یا اینکه منتظر است دفعه ی بعد کی و چه موقع دوباره نوبت تحقیر شدم است. آیا فکر می کند محبوب است؟ آیا احساس امنیت می کند؟ آیا اجازه ی اظهار نظر دارد؟ آیا از رفتارها و اعمال او به هر دلیلی تقدیر شده است؟ آیا به خوبی ها و عملکرد مثبتش توجه شده است یا اینکه فقظ اشتباهاتش را به رُخش کشیده اند؟ آیا دانش آموز از معلم بیم و وحشت دارد یا احساس امنیت می کند؟
رعایت امتیاز استعداد و تفاوت های هوشی شاگردان:
وقتی معلم متوجه شد که هر
شاگرد چه استعداد و هوشی دارد؟ آیا باید با شاگردان به یک شیوه سئوال و پرسش انجام
دهد؟ یا اینکه باید توان و استعداد هر دانش آموز را در نظر بگیرد. باید معلم قدرت
درک و استدلال وتیزهوشی دانش آموز را در نظر بگیرد. سپس سئوالات درسی را با توجه
به هوش و استعداد مطرح کند. اما نه اینکه راه مسامحه وغفلت را پیش گیرد. معلم با
این کار شاگرد را تشویق می کند تا به مباحث مشکل تر درس راغب شود. باید یادآوری
کند که سئوالات امتحان نهایی برای همه ی دانش آموزان یکسان است و سئوالات و
امتحانات کلاسی به منظور آمادگی برای امتحان نهایی است و اگر سئوالات مشکل و
پیچیده را از برخی شاگردان فعال و زرنگ تر
می پرسند به دلیل آمادگی ذهنی آنهاست و دانش آموزان دیگر باید سراپا متوجه کلاس
وروش حل مسأله باشند تا آنها هم از تجربیات
و مهارت های چنین شاگردانی الگوبرداری کنند. معلمی که برای
مچ گیری و به هر دلیل غیر منطقی سئوالات مشکل را از دانش آموز نیمه فعال می پرسد
چه قصد وهدفی را دنبال می کند. جز اینکه در پی تحقیر دانش آموز نزد همسالان است.
دربیشتر مواقع شاگرد باید احساس کامیابی و پیروزی کند تا علاقمند به ادامه ی تلاش
برای فهمیدن و درس خواندن باشد. درغیراینصورت شاگرد دچار ملال خاطر و حزن و دلتنگی
و استرس می شود و اعتماد به نفس او کاهش می یابد. بنابراین از مطرح کردن سئوالاتی
که در خور فهم و استعداد و توانایی اوست خودداری کنید.
نکته: لامز است که پیک های بهاری، با توجه به هوش و استعداد (معدل کارنامه) دانش آموزان ارائه شود. یعنی دانش آموزی که معدل پایینی دارد، پیک بهاری در خور خودش داشته باشد. در اینجا لازم است که پیک بهاری در سه سطح ساده، متوسط، و مشکل ارائه شود. آیا فکر می کنید، مربی وزنه بردای برای همه ی ورزشکارانش یک وزنه پیشنهاد می کند و یا اینکه وزنه ی مناسب هر شاگرد را با توجه به توان و استعداد و سابقه ی ورزشی اش در نظر می گیرد.
افلاطون گفته است:
ممکن نیست دو نفر از لحاظ طبیعت و سرشت، بمانند یکدیگر باشند. چون استعدادهای افراد، مختلف است. و هر فرد، شایسته ی عملی است که فرد دیگر شایستگی آن را ندارد.
به همین جهت شهید ثانی گفته است:
باید معلم، هماهنگ با تمایلات و استعداد شاگردان، گام بردارد. شاگر باهوش را باید به درسی واداشت که متناسب با هوش و مقدار توانایی و استعدادش باشد و به شاگرد کم هوش، درسی را تکلیف کرد که بیش از توانای او نباشد. همان طور که قبلا متذکر شدیم، شاگرد کم هوش را به علت ضعف و تقصیر او در موارد درسی – نباید مورد توبیخ و ملامت قرار داد و احیانا تنبیه کرد. بلکه باید او را ستود و به هر گونه جد و جهدی که نشان می دهد، تشویق کرد.
کمک به دانش آموز:
معلمان در صورت مشاهده ی ناهنجاری های دانش آموز، سعی کنند با گفتگو، مسأله را تحلیل کرده و برطرف کند. نه معلم پلیس است و نه پلیس
می تواند در همه جا و همه حال همراه نوجوان باشد.
معلم باید دانش آموز را به گونه ای تربیت کند که بتواند بد و خوب خویشتن را تشخیص دهد و دوستار سلامت و شخصیت و نیک فرجامی خود و دیگران باشد. به عبارتی دیگر، معیارهایی را به او بیاموزد که او را در ارزیابی ها توانمند و آگاه کند.
گفتنی است که ارتباط عاطفی معلم، باید تکریم و شخصیت دانش آموز را به همراه داشته باشد. دلسوزی های زودگذر که غالبا با تحقیر و ملامت کردن دانش آموز همراه بوده است – نمی تواند ارتباطی سودمند و کارساز میان معلم و دانش آموز برقرار کند. به هر گونه که ممکن است باید احساس و نگاه و زبان دانش آموزان را شناخته و از این ابزار به گونه ای شایسته استفاده کرد و آن را بکار گرفت.
نکته: معلمان باید از دخالت های بیجا خودداری کرده و تا آنجا که می توانند با دانش آموزان رفتاری دوستانه داشته باشند. البته باید نقش هدایتی – حمایتی فراموش نشود.
زمینه سازی خودباوری:
دانش آموز در شرایط مناسب تربیتی رشد می کند.
همانگونه که محبت و احترام، به روند شخصیت دانش آموز کمک می کند، اعتماد آفرینی در
روان آنان، نقش تعیین کننده ای دارد. یک دانش آموز موفق، باید خود و توانمندی هایش
را باور داشته باشد و از آن بهره ببرد. دانش آموز موفق و غیر موفق، بر اساس
خودباوری یا اعتماد به نفس، شناخته و دسته بندی
می شوند.
از این رو، پرورش روحیه ی خودباوری از هدف های تربیتی آموزش و پرورش می باشد. دانش آموزی را مشاهده کنید که استعدادهایی دارد ولی چون اعتماد به خویشتن را از دست داده از آن موهبت بی خبر و محروم است. باید میدانی در برابر آنان گشوده شود و احساس و ایمان داشته باشد که می تواند به موفقیت برسد.
این مسئولیت معلم است که با فراخواندن وی به کار و وظیفه ای در خور توان او، اعتماد به نفس را در وی ایجاد کند. لازم است که میدان عمل را فراهم آورید و دانش آموز را به همکاری دعوت کنید. در این حرکت هاست که دانش آموز خود را فردی ارزشمند و توانا احساس می کند.
در دوران تحصیل، کودکان و نوجوانانی را سراغ داریم که به سبب برخوردهای نامناسب والدین و معلم، کاری کرده اند که اعتماد به نفس از روان کودک و نوجوان رخت بربسته است و او را به خویشتن و درس و زیستن بی رغبت کرده است.
معلم شایسته از همان آغاز پیدایش آثار افت تحصیلی در جهت چاره اندیشی و ریشه یابی برآمده و دانش آموز را کم کمک به خودباوری و کوشش ترغیب می کند. روشن است که هر دانش آموزی از امتیازهایی در شخصیت و تحصیل برخوردار است و کمبودهایی نیز دارد. باید هنرها و توامندی های دانش آموز را به او شناساند و زمینه را برای پیشرفت وی مهیا کنید.
بدیهی است که معلم با مشاهده ی کارنامه ی تحصیلی
متفاوت از دیگر همکلاسی ها به دنبال علت ها بوده و او را از اعتماد به نفس و جدیت
بهره مند می سازد.
معلم مسئولیت شناس، بهتر از هر فرد دیگری به جهان
درونی دانش آموز راه می یابد و او را درک می کند. او با متانت و نرم خویی،
راهکارهای مناسبی برای پیشرفت تحصیلی وی دارد. بدیهی است بی اعتنایی معلم سبب می
شود که دانش آموز، به ورطه ی خودباختگی و خودکم بینی فرو افتد و از رشد بایسته باز
ماند. در اینگونه موارد که دانش آموز را شکست خورده و
بی اعتماد به خویشتن می نگریم، چه کسی مقصر است؟
بهداشت روانی:
بهداشت روانی دانش آموز را نباید از نظر دور داشت.
معلمان باید در جهت بهداشت روانی دانش آموز همت ورزند و رنج آن را تحمل کند.
گفتارها و رفتارهای معلم، می بایست به گونه ای باشد که سبب پیش گیری از آسیب روانی
دانش آموز گردد. معلمانی که جانب حرکت و ادب را در رفتارهای خود نگاه نمی دارند،
دانش آموز را دچار افسردگی و اضطراب و ناکامی شخصی و اجتماعی می کنند. کشمکش های
لفظی و تکراری معلم،
دانش آموز را از آسایش خاطر دور کرده و همواره در یک وضع بی ثبات و نگران کننده
نگاه می دارد. پرهیز از ناسزاگویی هاف درشت گویی ها،
بهتان و بدبینی ها، به میزان چشم گیری از دشواری های روانی دانش آموز می کاهد. افت
تحصیلی دانش آموز و نیز ناکامی های آنان در انتخاب ها و گرایش ها و فعالیت های
اجتماعی، بی ارتباط با نادیده انگاشتن اصول بهداشت روانی دانش آموز نیست. بی تردید
مشکلات پدید آمده بر سر راه دانش آموز، ثبات شخصیت آنان را تهدید می کند. آیا می
دانید علت محصول نهایی رفتار دانش آموز چیست؟
اگر شخصیت و رفتار هر کس را چنان که هست – محترم بشمارید، از بسیاری تنش های اجتماعی کاسته خواهد شد. البته این سخن مفهومش این نیست که ا نتقادهای خیرخواهانه در جهت رشد دانش آموز، گریزان باشید. به شرطی که از تحمیل سلیقه ها و ایده های خود دست بردارید و ادب به ورزید و با خلوص نیت و بدون سرزنش آنها را راهنمایی کنید.
مناسبت ترین روش و راه برخورد این است که استقلال فردی دانش آموز را حرمت نهید و با برخوردی حکیمانه و مشفقانه و بدون برخورد جابرانه و جاهالانه مثل یک فرمانروای عادل (نه با زبان زور و تهدید) با زبان نرم و خدایی با آنان صحبت کنید.
پیامبر اسلام فرموده اند:
اگر فردی مرتکب گناهی حتی زنا شد، حق ندارید او را توهین کنید، بلکه با زبان منطق او را محاکمه و دادگاهی کنید و بدون کینه و خشونت رأی مناسب را برای او در نظر بگیرید.
بالاخره نشست های دوستانه جواب خواهد داد و دانش آموز با عیب های خود آشنا می شود در اصلاح خوش می کوشد. بی آنکه کار به موضع گیری و نزاع کشیده شود. در این راستا تأثیر معلم را نباید نادیده گرفت.
اصلاح رفتار غیرمستقیم: (بازی درمانی)
بر این اساس دانش آموز در درون خود توانایی لازم برای حل مسأله ی مربوط به خود را دارد. با جایگزین کردن الگوی رفتاری مطلوب و با استفاده از عامل نمایش و تقلید به کار برده می شود. بسیاری از مشکلات دانش آموزان به صورت لحظه ای است و طبق علائم رفتاری خاص توسط والدین یا معلم امکان بروز می یابد. در واقع بسیاری از مشکلات به دلیل ناتوانی در درک چگونگی ایجاد رابطه با یکدیگر است.
طرح درمانی شامل ملاقات با والدین یا معلم، برای مدت 15 دقیقه تا در مورد رفتارش در منزل یا کلاس در خلال هفته ی گذشته صحبت شود. سپس به مدت 15 دقیقه روش های بازی درمانی (نوعی رفتار مناسب جایگزین رفتار قبلی) عملی شرکت گردد. بدین ترتیب رفتار غلط به تدریج تغییر خواهد کرد. چرا که شیوه ی رفتار بزرگترها تغییر کرده است. در نتیجه کوچکترها الگوی مناسبی خواهند داشت.
نکته: می توانید از دانش آموز بخواهید همان رفتار را جلوی آینه تکرار کنند تا به ارزش خوب یا بد بودن آن پی ببرند.
کاربردهای دیگر بازی درمانی عبارتند از: درک تشخیص، برقراری
رابطه ی کاری، یافتن سازوکارهای دفاعی جدید، تغییر بیان کلامی، کنترل مطالب ناخودآگاه، کم کردن تنش از طریق کنترل ذهن، یافتن راهکارهای برخودر صحیح، توصیف وضعیت موجود، گردآوری اطلاعات و داده های موجود، کشف برخوردهای ناصحیح و...
حرف زدن با دانش آموزان:
به این باور برسید که اکثر رفتارهای دانش آموزان کاملا نرمال و طبیعی است. نباید مرتب به دانش آموزان یادآوری کنید که اخلاق و رفتارتان را تغییر دهید. با پی بردن به این مطلب، نمی توان انتظار داشت که دانش آموز دبستانی طوری رفتا کند که بیست ساله یا مثل بزرگسال فکر و رفتار کند. دانش آموز در هر زمان و به هر طریقی به محبت، عشق و مراقبت نیاز دارد. توقع خود را بر اساس گروه سنی دانش آموز تنظیم کنید. تربیت دانش آموز و پرورش صحیح به توجه و دقت زیادی نیاز دارد.
معلم به طور معمول دلایل زیادی برای نصیحت کردن و
راهنمایی
دانش آموز نیاز داد. اما دانش آموز معمولا از توجه کردن به نکته های عبرت آموزی که
معلم به او تذکر می دهد خودداری می کند. طرز بیان کردن (حالت جر و بحث یا سرزنش
کردن) نصایح، باعث می شود، بچه ها
عکس العمل بدی از خود نشان دهند. از نظر دانش آموز، هر گفت و گویی که جنبه ی
سخنرانی داشته باشد، قابل شنیدن نیست. مثلا تو باید این کا را کنار بگذاری، من
خوبی تو را می خواهم و... این راه حل های کلی نتیجه ای ندارد. معمولا دانش آموزان
اینگونه حرف ها را نخواهند پذیرفت و در برابر آنها خشمگین و آشفته می شوند. مسلما
این رفتارهای بد سبب ناراحتی دانش آموز می شود و انگیزه اش را برای تلاش از دست می
دهد.
معلم می خواهد فکر خود را به دانش آموز منتقل کند، اما نمی داند چگونه باید این کار را بکند. معلم های کم تجربه در چنین مواقعی عصبانی، خشن و پر توقع می شوند. زیرا می ترسند که آنها نتوانند افکار خود را کنترل کنند. برای همین سخت گیرانه تر عمل می کنند معمولا معلم و دانش آموز در اینگونه مواقع ناراحت هستند و گاهی نصیحت شبیه میدان جنگ می شود. آیا نمی شود با لطف و صفا رهنمودهای خود را بیان کنید؟
معلم باید دوستانه با دانش آموزان صحبت کند و به حرف های آنها با حوصله گوش دهد و با روش احترام متقابل با یکدیگر برخورد کنند. در قدم اول اجازه دهید دانش آموز نظرات و افکار خود را مطرح کند، حتی اگر این افکار با عقاید شما متفاوت باشد. اگر دانش آموز حرفی می زند که عاقلانه نیست، فورا به او نگویید: ساکت شو! تو نمی فهمی! دیگه حرف نزن و... بلکه صبر کنید صحبت هایش تمام شود و عقیده ی خود را بیان کند.
در این هنگام، می توانید با خواسته ی او موافقت کنید یا آن را نپذیرید. این حقیقت که شما به حرف های او با دقت گوش داده اید، باعث می شود او
آسان تر به افکار و نظرات شما اعتماد کند. وقتی با دانش آموز خود صحبت می کنید به تن صدا و کلمه هایی که به کار می برید دقت کنید. وقتی از کلمات خشن و تحقیر آمیز استفاده کنید، سبب می شود دانش آموز حالت دفاعی به خود بگیرد و اگر فرصت حرف زدن با او را پیدا کنید، فقط از خودش دفاع می کند.
ولی اگر دوستانه و آرام با او صحبت کنید و با ملایمت و دلسوزی با او رفتار کنید، ممکن است در این مورد دانش آموز به حرف های شما گوش دهد و سعی کند به حرف های شما عمل کند. همینطور یک نمونه از صحبت های توأم با احترام را تجربه می کند تا از الگو برداری کند.
برای اینکه نتیجه ی بهتری از گفتگو با دانش آموز بگیرید، باید قبل از اینکه نظرات خود را بگویید، از او چند سئوال بپرسید. مثلا دلیل این کاری که انجام دادی چه بود؟ و یا...
در حالی که با دانش آموز صحبت می کنید، به خودتان توجه کنید، مخصوصا به حالت چهره و نوع بیان (مهربان، عصانی، اخمو و...) چند لحظه صبر کنید و درباره ی صبحت هایی که می خواهید به دانش آموز بگویید، فکر کنید. چون این کار شما را آرام تر می کند و دانش آموز هم این فرصت را پیدا می کند که درباره ی کارهایش کمی فکر کند. اگر می خواهید یک موضوع ناخوشایند را بیان کنید با لحنی زیبا و با اقتدار صبحت کنید. مثلا وقتی این کار را انجام می دهدی (شلوغ کردن در کلاس)، می دانی روی بقیه ی افراد داخل کلاس چه تأثیری می گذارد.
به این صورت، او آمادگی بهتری برای گوش دادن به عقاید و افکار ارائه شده ی شما دارد. تا اینکه بدون مقدمه و ناگهانی و با لحنی تند به او بگویید (ساکت شو، اینقدر شلوغ نکن، بی تربیت، نفهم و از این قبیل حرف ها) مسلما اینگونه حرف ها نتیجه ی معکوس خواهد داشت. اگر دانش آموز حس نکند که به او توهین شده است و کرامت انسانی او در نظر گرفته شده است، به تدریج پاسخ مناسب می دهد.
معمولا معلمین نگران این هستند که اگر اجازه دهند، دانش آموز افکارش را بیان کند، کنترل خود را به عنوان معلم از دست خواهد داد. اما اجازه ی صحبت دادن به دانش آموز خللی در توانایی معلم ایجاد نمی کند. در مقابل این کار، محیطی آرام و توأم با احترام متقابل ایجاد می کند و دانش آموز تحت تأثیر رفتار و افکار شما قرار می گیرد.
دانش آموز در طور زندگی با افرادی روبرو خواهد شد که افکار و نظرات مختلفی دارند و معلم برای دانش آموز می تواند نمونه و الگویی از رفتار مثبت باشد. الگو بودن معلم به دانش آموز کمک می کند در آینده با همسر و فرزندان خود و دیگر افراد جامعه درست برخورد کند.
نیازهای روانی دانش آموزان:
بی توجهی به نیازهای روانی دانش آموزان موجب اختلالات
شخصیتی و بیماری های روانی می شود. بسیاری از مردم آزاری ها، نافرمانی ها،
بزه کاری ها، پرخاشگری ها و بدبینی ها، نتیجه ی عدم ارضای کافی و به موقع این نوع
از نیازها در دانش آموز است. نتیجه عدم به موقع این نوع نیازها است.
1- نیاز به محبت:
بر پایه ی همین نیاز است که از معلم خود انتظار دارد با او دوستانه رفتار کند و این حس دوست داشته شدن برای او احساس امنیت می آورد. به همین خاطر وی در جستجوی محبت به هر سویی می رود. زیرا هر کودک و نوجوانی دوست دارد که به دیگران محبت کند و از دیگران محبت ببیند. عدم ارضای این حس سبب می شود که وی به کانون های منحرف در خارج از خانه و مدرسه جذب شود و در دام آنها گرفتار شود.
پس بر معلم لازم است که دانش آموز را در کانون پر مهر و محبت بدون افراط قرار دهد. تا دانش آموز دچار گره های روحی خطرناک نشود. باید با دانش آموز محبت کلامی و عملی داشته باشید تا در او حالت اعتدال روحی و روانی ایجاد کنید.
دانش آموز برخوردار از محبت کلامی و عملی معلم، سلامتی روانی ندارد. دانش آموزی که با کمبود محبت روبرو می شود، نوعی احساس هیجان منفی پیدا می کند. دانش آموزی که با کمبود محبت روبرو است، به ناراحتی هایی مانند: از دست دادن شادابی، رنگ پریدگی، افسردگی، گوشه گیری و ... دچار می شود.
با محبت به دانش آموز، اعتماد به نفس او افزایش می یابد. زیرا محبت به دانش آموز، احساس ارزشمند بودن را در وی ایجاد می کند.
نکته: با محبت به دانش آموز، می توان از بسیاری از انحراف ها که او را تهدید می کند، جلوگیر کرد. زیرا کمبود محبت در بیشتر موارد یکی از عوامل بسیار قوی گرایش دانش آموز (کودک و نوجوان) به خشونت است.
2- نیاز به توجه:
از جمله نیازهای اساسی دانش آموز نیاز به احترام و توجه به آنهاست. همانطور که عدم توجه معلم باعث تضعیف روحیه و شخصیت دانش آموز می شود و در مواردی موجب عدم توجه به درس و انجام تکالیف می شود. در مقابل، توجه و احترام به ایشان، موجب تقویت روحیه و حضور مؤثر و فعال در جامعه و مدرسه است. دانش آموز اگر مورد توجه معلم قرار نگیرد، انرژی هایش را در مسیر سازنده بکار نمی اندازد.
هر دانش آموز تلاش می کند که به معلم بفهماند فردی باهوش، آگاه و قابل اعتماد است. از این رو از هر نوع بی توجهی آزرده خاطر می شود.
نکته: اگر دانش آموز سهوا اشتباهی انجام داد، فورا به رویش نیاورید.
3- نیاز به عدالت:
نیاز اصلی دانش آموز برقراری عدالت در میان دانش آموزان است. بنابراین معلم نباید برخی از دانش آموزان را بر برخی دیگر ترجیح و امتیاز دهد (حتی در لبخند زدن، نگاه کردن، توجه کردن و کلمات محبت آمیز و...) چرا که این موضوع منجر به بیزاری برخی از دانش آموزان نسبت به معلم خود می شود، در نتیجه راندمان کلاس پایین می آید.
4- نیاز به تشویق:
هر دانش آموز علاقمند است تنها رفتارهای مسئولانه اش مورد توجه قرار بگیرد و از خطاهایش چشم پوشی شود. این کار موجب اعتماد به نفس، احساس با ارزش بودن، توانایی، موفقیت و شایستگی می شود.
نکته: تا آنجا که می توانید از خطاهای آنها چشم پوشی کنید و در برخی مواقع به آنها تذکر دهید و در مسائل مهم هشدار (با لحن مؤدبان اخطار) دهید و در معدود مسائل خطرناک از تنبیه استفاده کنید.
5- نیاز به امنیت:
هر دانش آموز نیازمند به امنیت و آرامش است و در مواقع اضطراب و هراس همواره در پی یافتن پناهگاه و یاور و پشتیبان است که از او در برابر ناملایمات دفاع کند. در این لحظات می توانید خود را بیشتر به او نزدیک کنید. چرا که دانش آموز متوجه می شود که می خواهید او را از گرفتای نجات دهید.
نکته: معلم به دانش آموزان بگوید، هر وقت نیاز به کمک داشتید روی من حساب کنید.
درخواست دانش آموز:
دانش آموز دوست دارد معلم نسبت به او علاقمند باشد تا از همنشینی و هم صحبتی با او لذت ببرد. نسبتبه همدلی با او راغب باشد. اگر معلم در کلاس توانست با اخلاق پسندیده و صفات شایسته بر قلوب دانش آموزان جایگاهی را برای خودش باز کند، کلاس درس برای او لذت بخش می شود. در غیراینصورت دانش آموز به بیماری های روحی دچار می شود.
اما چگونگی نفوذ در دانش آموز و محبوب او واقع شدن، به رفتار و منش معلم بستگی دارد، نوع رتفار، حرکات، گفتار، همیاری و کمک معلم سرنوشت ساز است. این خود معلم است که می تواند با استفاده از اخلاق پسندیده و رفتار معقول و منطقی دانش آموزان را با خود همراه کند و با عملکردش کمالات و فضائل اخلاقی را به آنان بیاموزد. الگوی دانش آموز، صداقت، پاکی، عفت،اخلاق حسنه، تواضع و مهربانی معلم است.
گفته های دانش آموز به معلم:
1- به من زورنگویید و مرا مجبور به انجام کاری نکنید.
2- دوست دارم مثل یک بزرگسال با من رفتار کنید.
3- با من بحث و جدل نکنید.
4- نسبت به بعضی چیزهایی که می گویم به شدت عکس العمل نشان ندهید.
5- من به توجه و تشویق و درک شما نیاز دارم.
6- با من به گونه ای رفتار کنید که با دوستانتان رفتار می کنید.
7- بدانید که من بیشتر از شما الگو می گیرم تا از انتظارهایتان
8- به نظر می رسد شما فراموش کرده اید که سن و سال مرا درک کنید.
9- به احساسات و خواسته های من توجه کنید.
10- بعضی از رفتارهای شما مرا آزار می دهد.
11- اگر شما رفتار بهتری با من داشته باشید؟!
12- من در حال تغییر هستم به من فرصت دهید!!!
نکات کلیدی معلم به دانش آموزان:
1- وقتی منطقی رفتار نمی کنید، دلیل و برهان نیاورید.
2- وقتی با شما منطفی حرف می زنم، به عبارت دیگر دلیل منطقی می آورم. به حرف هایم خوب گوش دهید.
3- گاهی اوقات دیگران با شما عادلانه رفتار نمی کنند، اما شما نباید عصبانی شوید وبحث و جدل کنید.
4- وقتی درباره ی موضوعی نظر می دهید بی ادب و گستاخ نباشید و صدایتان را بلند نکنید.
5- شرایطی را به وجود نیاورید که مورد بازخواست قرار بگیرید.
6- هر روز حداقل یک بار از خودتان بپرسید، آیا مسئولیت پذیر هستم و کارهایم را به موقع انجام داده ام.
7- بدانید که معلمان برای شما زحمت می کشند. بنابراین توقع دارند که به حرف هایشان توجه کنید.
9- با انجام رفتارهای ناشایست معلم را دلخور و ناراحت نکنید.
10- آیا رفتار بد شما باعث نمی شود معلم ناراحت شود. آیا خودتان دوست دارید معلم شما را ناراحت کند؟
11- من همیشه برای کمک کردن به شما آماده ام؟
12- مشکلاتتان را به طور خصوصی با من در میان بگذارید.
13- روی کمک من حساب کنید.
14- من دانش آموزانم را دوست دارم.
15- من برای اینکه آینده ی بهتری داشته باشید، تلاش می کنم.
16- دوست دارم در آینده افرادی قابل احترام و موفقی باشید.
17- شما کودکان و نوجوانان امروز و بزرگسالان آینده هستید.
به نام خدا
صمیمیت خیلی دور نیست
نویسنده: عبدالله یزدانی
به دوران کودکی و نوجوانی به دیده
ی احترام بنگرید و عملکرد
دانش آموزان را عجولانه قضاوت نکنید. به تدیج رفتار آنها منطقی تر می شود تا اینکه
منطبق با کردار رفتار بزرگترها می شود.
سر شناسه : یزدانی، عبدالله، 1353-
عنوان و نام پدید آور : صمیمیت خیلی دور نیست/ نویسنده، عبدالله یزدانی.
مشخصات نشر : ورامین: دوقلوها، 1396.
مشخصات ظاهری : 40 ص.: مصور؛ 5/14 * 5/21 س م.
شابک : 40000ریال 0–21–8739-600–978
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
موضوع : معلمان – روابط با شاگردان – جنبه های روانشناسی
موضوع : Teacher – student relationships – psychological aspects
موضوع : روانشناسی تربیتی
موضوع : Educational psychology
رده بندی کنگره : 1396 8 ص 4ی/1033 LB
رده بندی دیویی : 1023/371
شماره کتابشناسی ملی : 4657272
ناشر: دوقلوها
نویسنده: عبدالله یزدانی
چاپ اول: 1396
شمارگان: 1000
شابک:0 – 21 – 8739 – 600 – 978
قیمت : 4000 تومان
همه ی حقوق محفوظ است
تلفن: 7010507 – 0919
مقدمه.....................................................................................5
معانی پنهان دانش آموزان............................................................7
چگونه با دانش آموز رفتار کنید؟....................................................9
گوش کردن به دانش آموز و صحبت با آنها.......................................9
دانش آموزان را با هم مقایسه نکنید.................................................9
خواص رفتار مثبت معلم..............................................................9
احساس همدلی..........................................................................11
انضباط ، تشویق و تنبیه...............................................................11
هدف تعلیم و تربیت....................................................................12
لحن ادای مطالب در کلاس درس...................................................13
نقش روحیه ی معلم در کلاس.......................................................13
پرهیز از بحث و جدل................................................................13
نحوه ی نفوذ و متقاعد کردن شاگرد................................................14
چگونه از شاگرد انتقاد کنید..........................................................14
رفتار معلم در کلاس..................................................................14
در برخورد با دانش آموز چه کار کنید............................................15
حفظ حیثیت دانش آموز...............................................................15
دستورات هشت گانه ی اصلاح دانش آموز.......................................16
نحوه ی برخورد معلم با دانش آموز................................................17
دانش آموز مشکل دار.................................................................17
گفتگوهای بی حاصل..................................................................17
روش جدید برقراری ارتباط با دانش آموز........................................18
گفتگوهای دوستانه.....................................................................18
آینه ای باشید برای شخصیت دانش آموز..........................................18
نبایدها....................................................................................18
پیش بینی موضوعات هیجانی.......................................................21
مدیریت هیجانات.......................................................................19
چگونگی ارزیابی عملکرد دانش آموز.............................................20
شناخت ویژگی های مثبت و منفی دانش آموز....................................20
با دانش آموز خود صمیمانه رفتار کنید............................................21
توجه به اصول اساسی مدیریت رابطه ی معلم و شاگرد........................22
برخورد سازنده با دانش آموز........................................................24
مهارت گوش دادن مؤثر...............................................................24
با دانش آموز رابطه ای بر پایه ی همدلی بنا کنید................................25
برای تقویت عزت نفس دانش آموز بکوشید.......................................25
به احساس دانش آموز احترام بگذارید..............................................25
در روابطتان با دانش آموز از افراط و تفریط دوری کنید......................25
در شوخی کردن وقت شناس و موقعیت شناس باشید............................26
مخالفت خود را با دانش آموز به شیوه ای مناسب ابراز کنید............................26
سعی کنید گفتار و رفتارتان یکی باشد..............................................26
رابطه ی مناسب با دانش آموز خود داشته باشید.................................26
معنای احترام را درک کنید..........................................................27
به رفتارهای دانش آموز توجه نکنید...............................................27
به دانش آموزان مسئولیت بیشتری بدهید.........................................28
راهکارهای عملی افزایش انگیزه در دانش آموز...............................28
نیازهایی که با تشویق برآورده می شوند، چنین اند؟...........................28
اصول تشویق درست.................................................................29
احساس شایستگی و کارآمدی.......................................................29
اقدامات عملی برای افزایش احساس شایستگی و خودباوری.................30
موفقیت دانش آموز را به او یادآوری کنید........................................33
به دانش آموزان کمک کنید تا به اشتباه ها و عوامل شکست خود پی ببرند.....................33
قدرت تحمل دانش آموز را در رویارویی با ناکامی ها افزایش دهید..................33
تقویت حس کنجکاوی در دانش آموز..............................................33
با مشکلات دانش آموز با حوصله و منطقی برخورد کنید.....................34
خودتان را مشتاق پیشرفت آنان نشان دهید........................................34
داشتن انتظارات منطقی از دانش آموز.............................................34
به دانش آموزان فرصت دهید تا موضوع را کاملا درک کنند.................34
نظر دانش آموز را درباره ی تکالیف مورد نظر خود جویا شوید......................35
سرزنش و انتقاد ممنوع...............................................................35
تنش های محیط کلاس.................................................................36
تنبیه.......................................................................................36
تجربه ی ابراز وجود..................................................................37
هنگام گفتگو، چگونه یک عبارت یا جمله.........................................37
انواع رفتارهای تحقیر آمیز و راه حل های هر کدام............................38
کنترل فشار روانی.....................................................................39
مقدمه
یکی از اهداف کتاب حاضر این است که با دانش آموز دوستانه برخورد کنید. این امربه عنوان مهمترین اولویت امر تربیت بشناسید. بدانید که برخورد دوستانه و محبت آمیز با دانش آموز بخشی از طبیعت انسان است که نیاز به شکوفایی و محافظت دارد. از این به بعد سعی کنید شنونده ی فعالی باشید و با نشان دادن عکس العمل های مثبت و هیجانی، ساعت خوشی را برای آنها رقم بزنید.
معمولا معلمان با تجربه از اشتباهات غیر عمدی دانش آموزان به سادگی می گذرند. زیرا معلم با تجربه به افکار و احساسات دانش آموز توجه دارد. این کار برای حفظ رابطه ای سالم، از هر چیزی مهمتر است.
معانی پنهان دانش آموزان:
گفتگو با دانش آموز هنری خاص است که اصول و مفاهیم ویژه ی خود را دارد. دانش آموز وقتی با معلم ارتباط برقرار می کند، عمدتا مفاهیم را مستقیم، بیان نمی کند. پیام های دانش آموزان غالبا جنبه ی رمزی دارد که برای درک این پیام ها بایستی این جنبه ی رمز را درک کرد و کشف رمز انجام داد.
وقتی دانش آموز احساس کند که او را درک می کنید، به احساساتش لطمه نمی خورد. از طرفی علاقه ی دانش آموز نسبت به معلمش زیادتر خواهد شد. زیرا معلم او را درک می کند. برای روح و روان ظریف دانش آموز، همراهی و همدردی معلم در حکم یک نوع مرهم عاطفی است.
چگونه با دانش آموز رفتار کنید؟
همه ی ما می دانیم برای
آموختن الگوهای رفتاری شایسته، هم
روش های مثبت و هم منفی وجود دارد. آیا زمانی که تنبیه به عنوان یک روش تربیتی
استفاده می شود، اثر مثبتی می گذارد.
مسلما تنبیه نمی تواند نتایج دلخواه را فراهم کند. زیرا به طور کلی روشی است منفی. این روش به دانش آموز می آموزد که با دیگران همین رفتار را داشته باشد. وقتی اشتباه دانش آموزی را با رفتاری ناپسند جایگزین می کنید. دانش آموز نمی آموزد که باید چگونه رفتار کند.
اکنون چه راهکارهایی وجود دارد:
1- برای اصلاح رفتار به دانش آموز فرصت دهید (پس باید به او فرصت دهید تا رفتار خود را اصلاح کند.)
2- در هنگام گفتگو بهتر است به جای یک واکنش هیجانی به یک اقدام سنجیده دست بزنید. عمل معلم باید هدفمند، مختصر و کنترل شده باشد.
3- دانش آموز باید رفتار ناپسندش را درک کن. (واکنش مناسب)
4- اجازه دهید دانش آموز رفتار ناپسند خود را جبران کند.
5- حرف شنوی دانش آموز را مورد تشویق قرار دهید.
6- گاهی دانش آموز برای دفاع از اشتباه خود پرخاشگری می کند. باید صبور باشید و به شکل صحیح او را راهنمایی کنید.
7- به او بگویید می توانی بهتر عمل کنی، نه اینکه بگویید (تو مجبوری این کار را انجام دهی.) با برخورد صحیح او را به همکاری دعوت کرده اید.
8- به او فرصت آگاهی از قوانین جدید را بدهید تا بداند شما از او چه می خواهید و اشتباه خود را جبران کند.
9- سعی کنید محدودیت هایتان را توضیح دهید. (با کلامی مؤدبانه)
10- برایش امر و نهی نکنید، بلکه دلایل منطقی ارائه دهید.
11- سعی کنید رفتار او را مورد نکوهش قرار ندهید، اما باید به او نشان دهید که چگونه رفتارش را اصلاح کند.
12- سعی کنید به او نشان دهید که فردی با ارزش و قابل احترام است.
13- بین احساس و رفتارتان هماهنگی ایجاد کنید.
14- نه تهدید کنید و نه
تنبیه. این رفتارها باعث می شود تا دانش آموز نسبت به سخنان شما بی تفاوت باشد و
نسبت به آنها کم توجهی یا
بی توجهی کند و به تقاضای شما توجهی نداشته باشد.
15- در مقابل رفتارهای منفی دانش آموز از روش مثبت استفاده کنید.
16- دانش آموز را تنبیه نکنید. چرا که با این کار نزد او بی اعتبار شده اید.
17- جهت حل مشکل، سایر راه های دیگرغیر از تنبیه کردن را مدنظر قرار دهید.
18- دلایل اشتباهات دانش آموز را برای دانش آموز بیان کنید. این کار به دانش آموز کمک می کند تا اشتباهاتش را درک کند.
19- سخنان خود را با موقعیت سنی دانش آموز تطبیق دهید.
20- در تمامی مراحل صبوری و حوصله داشته باشید.
گوش کردن به دانش آموز و صحبت با آنها:
گوش دادن به حرف های دانش
آموز پلی است ارتباطی بین
دانش آموز و معلم. البته نه هر صحبتی. صحبتی که با ملایمت همراه باشد، اثرگذار
است.
توجه به نکات زیر ضروری است:
1- معلم باید روش ارتباطی
خود را با سن و میزان بلوغ فکری
دانش آموز متناسب کند.
2- به دانش آموز کمک کنید تا راه دیگری برای اصلاح رفتار خود بیابد.
3- برای دانش آموزان ضروری است که ساعاتی را برای حرف زدن با معلم داشته باشند.
4- زمانی که دانش آموز شروع به صحبت کردن می کند، به او اجازه صحبت کردن بدهید. هر چند که فکر می کنید، صحبت های او ناپخته است.
5- با سخنانتان آرامش را به او برگردانید. نه اینکه او را مضطرب و پریشان کنید.
6- آرام ولی محکم و با جملات صاده با او صحبت کنید و احساس خود را نسبت به او بگویید.
دانش آموزان را با هم
مقایسه نکنید. هر کدام استعداد و جایگاه
ویژه ای دارند:
می دانیم که محبت معلم نسبت به دانش آموز، می تواند خشم و بدخلقی در آنها را خاموش کند.
خواص رفتار مثبت معلم:
1- آنها از رفتار معلم یاد می گیرند که چگونه رفتار کنند.
2- اجازه دهید دانش آموزان احساساتشان را بیان کنند. آنها به مرور می آموزند که چگونه مشکلاتشان را حل کنند.
3- در ابتدا آنها را نفی نکنید. پس از شنیدن صحبت ها، واقعیت را برایشان شرح دهید.
4- سعی کنید بین دانش آموزان تبعیض قائل نشوید.
5- بدون شک باید با آگاهی و برقراری عدالت بین دانش آموزان داوری کنید.
6- در صورت امکان دانش آموز را در انجام کارهای مدرسه مشارکت دهید.
7- هر دانش آموز دوست دارد جایگاهش در کلاش حفظ شود.
8- مرتب بر فردیت هر دانش
آموز و تفاوت ها، توانایی ها و
موفقیت های هر یک از آنها تأکید کنید.
9- تمام پیشرفت ها و هر
کاری که هر یک از دانش آموزان انجام
می دهند، مورد توجه قرار دهید تا آنها نسبت به خودشان احساس افتخار کنند.
10- حتی دانش آموزان را به خاطر درست نشستن تشویق کنید.
11- دانش آموزانی که اظهار نظری درست و بجا می کنند، تحسین کنید.
12- علایق هر دانش آموز را به طور جداگانه تشویق کنید.
13- از دانش آموزان انتظار کامل بودن نداشته باشید.
14- به دانش آموزان آموزش دهید که چگونه به حل و رفع مشکلات خود بپردازند.
15- هنگام اشتباه دانش آموز دنبال مقصر نگردید، بلکه به رفع اشتباهات کمک کنید.
16- با رفتار صحیح خود، رفتار آرام را به آنها آموزش دهید.
17- رفتار مثبت دانش آموز را تشویق کنید.
18- فهرستی از راه حل های مثبت برای رفع اشتباهات دانش آموز در جدولی ثبت کنید.
19- اگر دانش اموزی خشمگین و عصبانی است و یا لجبازی می کند به او بگویید، نفس عمیق بکشد.
20- برای رفع مشکل، انتخاب راه حل های بیشتری را برای او فراهم کنید.
21- در مورد دلیل اخذ تصمیمات خود توضیح دهید.
22- متوجه باشید که خلق و
خوی مثبت سبب جذب دانش آموز
می شود.
23- می توانید با روش های منطقی، قدرت تحمل را در دانش آموز افزایش دهید.
احساس همدلی:
وقتی دانش آموز، در انجام
تکلیفی ناامید می شود، به او کمک کنید. او همچنان که بزرگتر می شود، احساس همدلی
را به دیگران نشان
می دهد.
نکات ضروری کدام است:
1- اگر دانش آموز بیش از حد عصبانی است، به او پیشنهاد دهید تا نفس عمیق بکشد.
2- به دانش آموز آموزش دهید که به جای بروز رفتارهای منفی، از طریق حرف زدن (رفتار مثبت) مشکلاتش را حل کند.
3- به دانش آموز آموزش دهید تا مشکلاتش را از طریق گفتگو حل کند. به او بگویید باید تحمل دیگران را داشته باشد.
4- در دانش آموز خود تصورات مثبت القاء کنید.
5- سعی کنید با الگو قرار دادن رفتار خود، معیار مناسبی برای الگوی رفتاری او باشید. به عبارتی با مشاهده ی رفتار شما آگاهی در او در حال شکل گیری است.
6- به دانش آموز بی احترامی نکنید. فقط سعی کنید مشکلاتش را مرتفع کنید.
7- سعی کنید رفتارهای بالقوه ی دانش آموز را به رفتارهای بالفعل تبدیل کنید.
8- مفاهیم و ساختار ذهنی دانش آموز را مرتب کنید.
انضباط ، تشویق و تنبیه:
1- مشکل اکثر دانش آموزان نبود نظم و انضباط در آنهاست.
2- نکته ی دیگر اینکه مقررات و قوانین مدرسه را به آنها بگویید.
3- با او همکاری کنید. این
کار، دانش آموز را برای پیروی از
نظم و انضباط تشویق می کند و به او می آموزد که به عنوان یک دانش آموز، موظف به
پیروی از قانون است.
4- آنچه قابل توجه است، این است که نباید فقط به رفتارهای نامطلوب دانش آموز توجه شود، بلکه باید رفتارهای مثبت او نیز مورد توجه قرار بگیرد.
5- نباید اعمال مثبت دانش آموز را بدیهی و عادی قلمداد کنید و اگر قرار به انتقاد از دانش آموز است، بهتر است این انتقاد همراه با ستایش او باشد.
6- دانش آموز با توجه معلم به نکات مثبت او، سعی در برطرف کردن نکات منفی می کند.
7- سعی کنید رفتار مثبت را تحسین کنید، نه خود او را.
8- به دانش آموز کمک کنید تا مهارت های اجتماعی و برخورد های درست را بیاموزد.
9- برای برطرف کردن مشکلات
دانش آموز، روش های واقع
بینانه ای را انتخاب کنید.
10- انتظار داشته باشید که به تدریج رفتار بد او اصلاح شود.
11- بدانید که تغییر یک رفتار ناگهانی نیست. بلکه وقت گیر است.
12- در اعمال و رفتار خود ثابت قدم باشید تا نتیجه بگیرید.
هدف تعلیم و تربیت:
هدف و رسالت تعلیم و تربیت، انسان سازی است. در این میان مدرسه، بیشترین سهم را برعهده دارد. این مسئولیت به عهده ی معلمان است و آنها هستند که باید دانش آموزان را به درستی تربیت کنند.
در میان مجموعه فعالیت هایی که برای تعلیم و تربیت دانش آموزان انجام می شود، بیشترین سهم به تدریس معلم در کلاس اختصاص دارد. تدریس را می توان فعالیت چند جانبه ی فکری، علمی، اخلاقی، اعتقادی و... دانست. چنانچه فعالیت های چند جانبه ی رفتاری، گفتاری، حرکات چهره، حرکات بدن، الفاظ بکار گرفته شده و... سرمشق دانش آموز می شود.
بنا به تعریف، فعالیت علمی
جنبه های دیگر آموزش (رفتاری، گفتاری و...) را به همراه دارد که کلاس درس را تحت
الشعاع خود قرار
می دهد و دانش آموز از مجموعه رفتارها و گفتارهای معلم درس
می گیرد. برای اینکه تأثیر معلم به هنگام تدریس چند جانبه است که به صورت غیر
مستقیم می باشد. بنابراین معلم باید به دو عامل مسلط باشد. یکی نحوه ی صحیح ارائه
ی درس و دیگری به نحوه ی ارائه ی موضوعی که می خواهد تدریس کند.
از آنجا که معلم با روح و روان و احساسات شاگرد سروکار دارد، چنانچه از لحاظ اخلای به درستی عمل نکند، زیان های جبران ناپذیری بر جای می گذارد. تأثیر نابجا بر روح کودک و نوجوان اثری دارد که احتمالا تا پایان عمر ادامه می یابد. بنابراین یک معلم باید اهداف انسان سازی را بر اهداف تحصیلی ترجیح دهد و در اولویت تدریس خود قرار دهد.
لحن ادای مطالب در کلاس درس:
معلم نباید یکنواخت صحبت کند و باید رد ضمن صحبت با تغییر لحن صدا یا کوتاهی صدا، ایجاد مکث و سکوت، از یکنواختی صدا پرهیز نماید.
نقش روحیه ی معلم در کلاس:
روانشناسان می گویند: اگر می خواهید محبوب باشید، همواره تبسم بر لب داشته باشید. دانش آموزان معمولا معتقدند تحمل کلاس با معلم عبوس بسیار خسته کننده و زجر آور است. نشاط توأم با لبخند معلم باعث جذابیت کلاس می شود. باید بتوانید چگونه درباره ی اتفاق جاری در کلاس فکر کنید و با چه روحیه و شیوه ای با آن برخورد کنید.
پرهیز از بحث و جدل:
همواره از بحث و جدل اجتناب کنید و به خاطر داشته باشید در بحث و جدل هیچ طرف برنده نیست. معلمان با تجربه می دانند که راه متقاعد کردن، بحث کردن نیست. باید توجه داشت که هرگز با مشاجره و مباحثه نمی توان برنده شوید. فقط می توانید به اصطلاح طرف مقابل را سرکوب کنید. بلکه باید تدبیر و خوی صلح جویانه و با قوه ی منطق سوء تفاهم ها را برطرف کنید. باید این قدرت را داشته باشید که خود را جای طرف مقابل فرض کنید.
اما معلمان بی تجربه به
عنوان بهترین وسیله، به منظور اصلاح شاگرد در همان ابتدا حرفش را با توهین و تحقیر
می گویند. و
دانش آموز را دچار خشم و ناراحتی و ناامیدی می کنند. بروز حالت خشم و تنفر، سبب
الگوبرداری شاگرد می شود. پس سعی کنید در حالی که به عقاید او احترام می گذارید،
تلاش کنید با سخنان سنجیده ی خود، شاگرد بتواند به اشتباه خویش پی ببرد و آن را
اصلاح کند.
نحوه ی نفوذ و متقاعد کردن شاگرد:
اگر نسبت به شاگردان ابراز محبت و یکدلی داشته باشید، ناخودآگاه با همکاری بیشتر دانش آموزان مواجه خواهید شد. به جای جملاتی نظیر ( این مشکل خودتان است و... ) و از این قبیل جملات، سعی کنید دانش آموزان را با خود همراه کنید.
چگونه از شاگرد انتقاد کنید:
اگر ضرورت دارد که از دانش آموز انتقاد کنید، باید از کجا شروع کنید؟
اگر مستقیما عیب را بگویید
او به شدت ناراحت می شود. قبل از شروع انتقاد حتما از ویژگی های مثبت او صحبت کنید
و از
تحسین مضایقه نکنید. برای برطرف کردن خطاها بهتر است که به طور غیر مستقیم به آنها
خاطر نشان کنید.
رفتار معلم در کلاس:
1- برای شروع تدریس، طرح کلی مطلب را بازگو کنید.
2- بین شاگردان تبعیض قائل نشوید و نشان دهید که همه ی آنان برای شما یکسان اند.
3- نشان دهید که به سرنوشت آنها علاقمند هستید.
4- در حین تدریس اعتماد به نفس دانش آموزانر ا افزایش دهید.
5- توانایی های فردی هر دانش آموز را در نظر بگیرید و کارهایی که از عهده ی دانش آموز نیست به او محول نکنید.
6- از جدی بودن بیش از حد دوری کنید.
7- به وضع روحی و روانی دانش آموز توجه کنید.
8- توجه بیش از اندازه به
یک دانش آموز، باعث می شود دیگر
دانش آموزان احساس کنند معلم نسبت به آنها بی مهر و علاقه است.
9- دانش آموزان را به کم نمره دادن و مردود کردن تهدید نکنید.
10- برخی از رفتارهای ناپسند دانش آموز را نادیده بگیرید. مانند بلند شدن از جا و ایستادن، جا به جا شدن، راه رفتن در کلاس، حرکت دادن میز و صندلی و یا نیمکت.
نکته: رفتار معلم می تواند الگوی مناسبی برای دانش آموز باشد.
در برخورد با دانش آموز چه کار کنید:
1- هیچ فردی تحکم و بداخلاقی را دوست ندارد.
2- سعی کنید از حرف های توهی آمیز اجتناب کنید.
3- هرگز نباید فشار و تسلط معلم بر شاگرد محسوس باشد.
4- بهتر است به شاگردان مجالی برای اظهار نظر بدهید.
5- راهنمایی های خود را به صورت پرسش ادا کنید تا دستورات معلم به صورت تصور فکری و حکم غیر مستقیم باشد.
6- باید به او فرصت دهید تا درباره ی وضعیت جدید فکر کند، ان را تجزیه و تحلیل کند.
7- معلم باید فشار بر روی دانش آموز مشکل دار را کم کند تا اعتماد به نفس دانش آموز زیاد شود.
8- پیامدهای منفی رفتارش را به دانش آموز گوش زد کنید.
9- معلم باید با مداخله و علت یابی موضوع، مشکلات را حل کند.
10- معلم باید رفتارهای خوشایندی برای برخورد با دانش آموز داشته باشد.
حفظ حیثیت دانش آموز:
هرگز دانش آموز را در حضور
همکلاسی هایش سرزنش و ملامت نکنید. با این کار شخصیت او را نادیده گرفته اید و
تأثیر ناخوشایندی روی وی گذاشته اید. در صورتی که اگر کمی اندیشه کنید این کار
هیچ ضرورتی ندارد و هیچ تأثیر مثبتی به جا نمی گذارد. با کمی فکر
می توانید کلمات شایسته بیابید و صمیمانه بکوید، عیب شاگرد را تشخیص دهید. لذا
باید به شخصیت شاگرد احترام بگذارید و آنان را به حفظ حیثیت خویش یاری دهید.
نکته: با راهنمایی مؤثر، حمایت و ایجاد احساس امنیت در دانش آموز، به او تفهیم کنید که چه انتظاراتی از او دارید. به او کمک کنید تا احساس خوبی نسبت به درست انجام دادن وظایفش داشته باشد.
پس باید جدا از ملامت و ستیزه پرهیز کنید و آنان را در بهبود احوال و اصلاح معایب یاری دهید. لذا برای تغییر احوال دانش آموز از محاسن آنها قدردانی کنید و کوچکترین پیشرفت آنها را تمجید کنید.
اگر شاگرد به معلم خود اطمینان کند، آنوقت سعی می کند خود را به خیر و صلاح هدایت کند. باید دانش آموز احساس کند که او اطمینان دارید. با او ماند انسانی محترم و شرافتمند رفتار کنید تا وی کوشش کند و شوق پیشرفت و عشق و کمال در وی پرورش یابد.
اما اگر طور دیگری عمل کنید و مرتبا بگویید ( بی استعداد، بی لیاقت و...) همین کلمات کافی است که شاگرد از معلم خود منزجر شود و شوقی برای تلاش و فعالیت نداشته باشد.
معلمی که بتواند روح اطمینان و خودباری را در شاگرد تقویت کند و به وی اعتماد به نفس دهد، می تواند شاگرد را از نو بسازد.
لذا اگر می خواهید احوال شاگردی را تغییر دهید، باید به او قدرت و شهامت حرت و اصلاح خطا را در نظرش آسان کنید تا خود را لایق موفقیت ببیند.
دستورات هشت گانه ی اصلاح دانش آموز:
1- ابتدا از روی صدق و صفا نکات مثبت آنها را بستایید.
2- خطاها و عیب ها را به طور غیر مستقیم خاطرنشان کنید.
3- پیش از انقتاد وعیب جویی به بعضی از محاسن وی بپردازید.
4- تحکم نکنید و حکم مستقیم ندهید، بلکه مطلب را به صورت پرسشی بازگو کنید.
5- حیثیت و آبروی دانش آموز را حفظ کنید.
6- از کوشش های او عادلانه قدردانی کنید و کوچکترین پیشرفت را تحسین و تقدیر کنید.
7- سعی کنید به او بقبولانید که شایسته ی پیشرفت و موفقیت است.
8- هیچ کاری را به دانش آموز تحمیل نکنید.
به خاطر داشته باشید، با دوری کردن از انقتاد و ملامت و نکته گیری می توان موفق تر باشید. سعی کنید هنگام بروز مشکلات چند راه حل مناسب ارائه دهید.
نحوه ی برخورد معلم با دانش آموز:
معمولا ملایمت و خوش
زبانیف بیشتر از غضب و درشتی نافذ است. اگر می خواهید دانش آموز را با خود هم
عقیده کنید به ملایمت
سخن آغاز کنید و بکوشید طوری صحبت کنید تا طرف مقابل صداقت و دلسوزی شما را درک
کند. نباید به صورت نصیحت، افکار خود
را در طرف مقابل القاء کنید. بگذارید به میل خود به نتایجی که
می خواهد برسد. یعنی به او اجازه ی تفکر کردن بدهید تا او بر حسب تصور خویش تصمیم
بگیرد. صمیمانه باید بکوشید نظر او را جلب کنید.
نکته: باید بکوشید مشکل را کشف کنید نه اینکه دانش آموز را سرزنش کنید.
دانش آموز مشکل دار:
بارها مشاهده شده که دانش آموزان مشکل دار بیش از آنکه به تنبیه، جواب مثبت بدهند، به تشویق سازگارترند. البته لازم به ذکر است مشکلات رفتاری دانش آموز ناسازگار بیشتر است.
گفتگوهای بی حاصل:
برخی گفتگوهایی که معلم با دانش آموز دارد، باعث یأس و نومیدی اش می شود. زیرا نتیجه ای از گفتگوی بی حاصل بدست نمی آید.
دانش آموزان از اینکه معلم بیاید و دائمات نصیحتشان کند و از آنها ایراد بگیرد و مرتب تذکر بدهد، نفرت دارند. آنها احساس می کنند که معلم به دنبال مچ گیری و ایراد گرفتن است.
برای آنکه ارتباط معلم با
شاگرد نامفهوم نباشد باید مراقب طرز تکلم خود با دانش آموز باشید و به روش جدیدی
در برقراری ارتباط با دانش آموز نیاز دارید که شامل راه های جدیدی برای گفتگو با
دانش آموز است.
روش جدید برقراری ارتباط با دانش آموز:
اساس روش جدید برقراری ارتباط با دانش آموز، نیاز به احترام متقابل است. یعنی پیام ها نباید به حس احترام دانش آموز لطمه ای وارد کند. نباید به گونه ای رفتار کنید که به احساس دانش آموز لطمه بخورد. بنابراین فقط احترام متقابل است که پند و اندرز، راهنمایی و آموزش مطرح می شود.
فکر کنید ه چیز خاصی در این برخودر با دانش آموز دخالت دهید. حقیقت این است که اگر احساسات و عواطف را در امر آموزش دخالت دهید، آنوقت می توانید به آنها کمک کنید تا بدانند از خودشان چه می خواهند. برای دانش آموزان بیشتر مهم است که بدانند چه احساسی نسبت به آنها دارید.
گفتگوهای دوستانه:
ایده ای که د امر تربیت نهفته است، داشتن روحیه ای آرام و بدون هرگونه تنش است که معلم بتواند با دانش آموز گفتگویی مسالمت آمیز داشته باشد.
آینه ای باشید برای شخصیت دانش آموز:
چه کاری می توانید بکنید تا دانش آموز را در شناختن احساسات و آرزوهایش یاری دهید؟ برای جامه ی عمل پوشاندن به این خواسته، شما می توانید آینه ای برای احساسات او باشید. دانش آموز با نگاه کردن به آینه از احساسات خودش آگاه می شود. عمل آینه این است که دانش آموز با نگاه کردن به معلم خود چه تصوری پیدا می کند.
وظیفه ی معلم این است که با احساساتش چه چیزی را انتقال می دهد. بدون اینکه از حالت احساسی خارج نشود.
نبایدها:
1- نکند خیلی عصبانی باشید.
2- نکند از دانش آموز متنفر باشید.
3- نکند با سخنتان به دانش آموز توهین کنید.
این حالات و احساسات برای دانش آموز، یاری کننده و مفید نیست. این حالات و احساسات به طور واضح به دانش آموز نشان می دهد که معلم دارای چه خلق و خویی است. وقتی تصور منفی نسبت به معلم خود پیدا کرد، فکر می کنید به درس خواندن علاقمند می شو. واضح و آشکار است که باید سخنان و رفتارتان را طور دیگری بیارایید. آنوقت نتیجه ی بهتری بدست خواهید آورد.
پیش بینی موضوعات هیجانی:
تا زمانی که فرد احساسات
خود را به خوبی نشناسد، نمی تواند آنها
را کنترل کند و خشونت و پرخاشگری و ناتوانی در مهار احساسات نامطلوب است. شخصی که
احساسات خود را به راحتی شناسایی
می کند، واکنش مناسب تری دربرخورد با مسائل دارد. اینکه فرد متوجه باشد نسبت به چه
مسأله ای ناراحت می شود، امکان اداره و کنترل احساسات در او تقویت می شود.
چنین فردی ارتباط غیر کلامی را به خوبی درک می کند و احساسات خود را روشن و درست تحلیل می کند. چنین فردی معمولا با بروز مشکل از کوره در نمی رود و در برخورد با مسائل نه افراط می کند و نه تفریط، بلکه مسائل را واقع بینانه تحلیل ودنبال می کند. در نتیجه کمتر به تنش های روحی و روانی دچار می شود.
اگر نتوانید بیاموزید چگونه هیجانات خود را کنترل کنید، نمی توانید در لحظه های هیجانی هوشمندانه عمل کنید.
نکته: احساس کنترل هیجان زندگی را شیرین تر و امیدوارانه تر سپری می کند. چنین افرادی به درک درستی با نشان دادن واکنش های منطقی در وضعیت های گوناگون دست یافته اند.
مدیریت هیجانات:
چنین افرادی در وضعیت های
متفاوت به گونه ای مثبت و مؤثر واکنش نشان می دهند. آنها به جای اینکه بگویند: او
باعث عصبانیت من شد. می گویند: چرا من عصبانی شدم!؟ چنین افرادی توانایی خاصی از
آگاهی هیجانات خود و آگاهی از هیجانات دیگران دارند
و در مدیریت سازنده در بحران ها درک بهتری از موقعیت و وضعیت مطلوب دارند. آنها با
اعتمادا به نفس بالا مسائل و مشکلات را
پشت سر می گذارند.
نکته: در بخش پیشگیری بالا بردن خودآگاهی هیجانی، توجه به احساسات درونی نقش کلیدی دارد. باید بتوانید کمیت و کیفیت حالات درونی خود را کنترل کنید. اکنون می توانید از هیجانات و تجارب گذشته ی خود عبرت بگیرید. فکر کنید در پاسخ به مسائل بحرانی چه احساسی داشته اید و چقدر خوب واکنش نشان داده اید. این کار تمرینی است تا بهتر با وضعیت های بحرانی زندگی برخورد کنید. حالا زمان آن رسیده است تا احساسات درونی و عملکرد بیرونی خود را کنترل کنید. آیا زمان آن نرسیده است تا احساسات خود را کنترل کنید.
پیشنهاد ما این است که حالات هیجانی خود را پیوسته ثبت کنید. بهتر است برای این کار دفترچه ی حالات هیجانی داشته باشید. در این دفترچه بنویسید که طی روز چه احساساتی داشته اید. چه محرکی (حرکت بدن، حرکت صورت، لحن کلام و...) آن احساس را به وجود می آورد و چگونه واکنش نشان داده اید. اکنون راه حل دوم چه بود که بهتر بود آن را انجام می دادید. شاید لازم باشد فرد دیگری بر شما نظارت داشته باشد و پیشنهادها و انتقادهایی را به شما ارائه دهد. در اولین گام شاید لازم باشد از ارتباط چشمی محترمانه استفاده کنید. به احتمال بیشتر هنگام روبرو شدن با حالات هیجانی بهتر عکس العمل نشان خواهید داد.
چگونگی ارزیابی عملکرد دانش آموز:
باید به این نکته توجه کرد که شناسایی عملکرد دانش آموز، نقش مهمی در کنترل هوش هیجانی خواهد داشت.
شناخت ویژگی های مثبت و منفی دانش آموز:
1- تفکر خوب یا بد: عملکرد هر دانش آموز نسبی است. یعنی هیچ دانش آموزی مطلقا کامل نیست.
2- تعمیم مبالغه آمیز: هر اشتباه دانش آموز به منزله ی شکست و پایان راه نیست.
3- فیلتر ذهنی: یعنی تحت
تأثیر یک اشتباه از طرف دانش آموز،
بقیه ی محاسن او را فراموش نکنید. یقینا چنین طرز فکری منصفانه نیست.
4- بی توجهی به مسائل
مثبت: با بی توجهی بر عملکرد مثبت
دانش آموز، بر مهم نبودن آن تأکید دارید!؟
5- پیشگویی: اینکه با دیدن یک یا چند خطا از دانش آموز، آینده ی او را تباه بدانید. مسلما چنین طرز فکری حقیقت ندارد.
6- درشت نمایی: از سوی دیگر بزرگ نشان دادن اشتباه دانش آموز موجب احساس بی کفایتی در دانش آموز می شود.
7- استدلال احساسی: در مواقع بحرانی و تنش زا، قضاوت هایی که بر پایه ی احساسات انجام می گیرد، صحیح نیست.
8- بایدها و نبایدها: نباید انتظار داشته باشید که (بایدها) و (نبایدها) به خودی خود بتواند در دانش آموز انگیزه ایجاد کند.
9- برچسب زدن: به جای
اصلاح دانش آموز به او برچسب (تنبل،
بی عرضه و...) نزنید. این برچسب ها تجربه های بی فایده ای
هستند که بر خشم و اضطراب، دلسردی و افت عزت نفس دانش آموز می انجامد.
10- سرزنش کردن: معلمان کم تجربه فکر می کنند با سرزنش کردن دانش آموز، انگیزه اش افزایش خواهد یافت. سرزنش کردن به احساس گناه، دل سردی دانش آموز از معلم و مدرسه و پایین آمدن راندمان تحصیل می انجامد. معلمان کم تجربه توجه نمی کنند که این کار موجب دلسردی دانش آموز از ادامه ی راه خواهد شد.
حالا زمان آن رسیده است تا گام های مهمتری برای بهبود عملکرد دانش آموز خود بردارید.
نکته: باید شناخت کافی از نیازهای روحی و روانی دانش آموز داشته باشید و هیجانات موجود در تعاملات خود با دانش آموز را کشف کنید. اکنون نوبت آن رسیده است تا دریابید هیجان ها چه هنگام اوضاع را خراب تر و دشوار تر می کند.
با دانش آموز خود صمیمانه رفتار کنید:
صمیمیت و دوستی برای دانش
آموز خوشایند و اعمال غیر دوستانه، بیزار آور است. اگر بتوانید با نگاه و لبخند
مناسب در دانش آموز خود نفوذ عاطفی و معنوی داشته باشید، هر چند شناخت مناسبی از
ویژگی های مثبت و منفی از او داشته باشید. او نیز شما را از خود خواهد دانست و با
معلم خود احساس بیگانگی نخواهد کرد.
آیا شما میل دارید با فردی که با او بیگانه اید، ارتباط برقرار کنید و مشکلات شخصی خود را با اودر میان بگذارید؟ اگر فردی با نگاهی همراه با انزجار، کسالت یا عصبانیت به شما بنگرد، آیا تمایل دارید به حرف هایش گوش دهید؟ آیا تمایل ندارید ساعتی کمتر با او باشید؟ اگر معلم خونسرد، گشاده رو و صمیمی باشد، دانش آموز جذب افکار و صحبت های شما خواهد شد و سعی می کند به گونه ای عمل کند تا معلم از او راضی باشد.
توجه به اصول اساسی مدیریت رابطه ی معلم و شاگرد:
توجه به برخی اصول اساسی
در جهت ارتقاء سطح ارتباط مؤثر،
می تواند راهنمای مناسبی در تنظیم و مدیریت رابطه ی معلم و شاگرد باشد. برخی از
این اصول عبارتند از:
1- دانش آموز را بپذیرید: هر دانش آموز ویژگی های شخصیتی مثبت و منفی ای دارد. اگر بخواهید با دانش آموزت خود ارتباط مؤثر برقرار کنید، باید وی را همانگونه که هست بپذیرید.
شما زمانی می توانید با دانش آموز خود ارتباط مؤثری داشته باشید که آنها را به سبب این ویژگی ها فردی توبیخ یا سرزنش نکنید. اطیمنان داشته باشید طعنه، تنمسخر و سرزنش، در وی تأثیر مثبتی خواهد داشت. برعکس، این رفتارتان می تواند زمینه ی سردی روابط را فراهم آورد و از شما الگو بگیرد. در نهایت، اگر دانش آموز مورد نظرتان را با همه ی ویژگی های مثبت و منفی اش بپذیرید، می توانید ویژگی های منفی او را تغییر دهید.
2- با دانش آموز خود دوستانه برخورد کنید:
صمیمیت و دوستی برای همه ی انسان ها خوشایند و اعمال غیر دوستانه، انزجار آوراست. اگر بتوانید با نگاه و لبخند رضایت بخش در دانش آموزان نفوذ عاطفی و معنوی داشته باشید. آنها نیز شما را از خود خواهند دانست. آیا تمایل دارید دیگران با خستگی و عصبانیت و کسالت به شما بنگرند!!! به همین پرسش درباره ی شخص گشاده رو، خون سرد و صمیمی پاسخ دهید.
بنابراین صمیمیت و دوستی، فواصل را می زداید و ارتباط شما را دانش آموز را، آسان می سازد. آنان نیز اگر نیاز داشته باشند، مشکلات شخصی شان را با شما در میان می گذارند.
3- اعتماد به دانش آموز را به دست آورید:
اگر تمایل دارید، نزد داشن آموز نفوذ شخصیتی و معنوی داشته باشید، با لحنی تند و خشن با آنها سخن نگویید. معلمی که با نگاهی همراه با خستگی، کسالت یا عصبانیت به دانش آموز خود می نگرد، اعتماد وی از او سلب می شود.
4- شنونده ی خوبی برای سخنان دانش آموز باشید:
با آرامش و خونسردی به
سخنان دانش آموز خود گوش دهید، هر چند که فکر می کنید او اشتباه می کند. این کار
شما به وی آرامش
می بخشد و هنگامیکه سخنش پایان یافت، می تواند حرف شما را به خوبی گوش دهد. اما
اگر زود سخنش را قطع کنید او به کلام ناتمامش فکر می کند و سخنان شما را با دقت
نخواهد شنید.
5- دانش آموز را محکوم نکنید:
اگر معلمی بخواهد ارتباط خوبی با دانش آموزان داشته باشد و با همدلی بالا، سنگ صبور آنان باشد و نسبت به اشتباه آنان کمتر قضاوت کند. در نظر داشته باشید که معلم قاضی دادگاه نیست که باید همیشه حکم دهد. پس اگر کمتر درباره ی اعمال دانش آموزقضاوت کنید، ارتباط مفیدتری برقرار خواهد شد.
6- حق بیان را از دانش آموز سلب نکنید.
اگر به تغییر رفتار دانش آموز اهمیت می دهید، ضروری است به او اجازه ی اظهار نظر بدهید و حق بیان را برایش محفوظ بدارید. اطمینان داشته باشید با قطع کلام دانش آموز، او با شما هم عقیده نخواهد شد. بدین ترتیب نفوذ معنوی و شخصیتی شما در دانش آموز افزایش می یابد.
نکته: در فضایی محترمانه و
سیاست مدارانه توضیح دهید که
دانش آموز برای بهبود عملکرد خود چه می تواند بکند. البته مراقب باشید. اگر احساس
می کندی که می خواهید عصبانی شوید یا به
گونه ای نامناسب هیجان خود را بروز دهید، به یاد بیاورید که دلتان
می خواهد چه تصویری از خود به دانش آموز ارائه دهید. اینکه هدفتان ایجاد ارتباط
سودمند است. نه اینکه بخواهید تنها هیجانتان را تخلیه کنید.
برخورد سازنده با دانش آموز:
بی شک حل مشکلات دانش آموز می تواند در فضایی دوستانه و همدلانه اتفاق بیفتد. این کار نیازمند بردباری، تبادل نظر صادقانه، گفتگو، مدیریت هیجان و راه حل های خلاقانه نیاز دارد. در این بخش چند نکته ی راهبردی برای حل مشکلات ارائه می شود.
1- برای رفع مشکل، خواست خود را نه به صورت پرخاشگرانه، بررسی کنید.
2- اگر بیشتر از یک مشکل وجود دارد به طور جداگانه به آنها رسیدگی کنید.
3- نکته هایی را که هر دو درباره ی آن توافق دارید، شناسایی کنید و تأکید کنید که برای یک راه حل دوجانبه، به همکاری دو طرفه نیاز است.
4- این را در ذهنتان داشته
باشید که هدفتان محکوم کردن یا بردن نیست. بلکه هدف داشتن رابطه ای سالم و سودمند
است که برای
دانش آموز مفید باشد.
5- در طول فرایند حل مشکل به حالات هیجانی خودتان و دان آموز دقت کنید.
6- سعی کنید هنگام گفتگو ارتباطی سالم و آرامش بخش برقرار شود.
نکته: اگر هنگام گفتگو نتوانید بر هیجانات و استرش ها غلبه کنید، در نتیجه در ارتباط دو سویه اختلال ایجاد می شود.
مهارت گوش دادن مؤثر:
گوش دادن مؤثر، مهارتی کاربردی در ایجاد ارتباط سالم و سازنده با دانش آموز است. جالب است بدانید که دلیل بروز بسیاری از تضادها گوش ندادن است. همچنین باید به اشاره های غیر کلامی طرف مقابل هنگام صحبت کردن توجه کنید و توجه نکردن به هیجان های گوینده از موارد دیگری است که باید از آن پرهیز کنید.
نکته: تفسیر کلام گوینده در غیر موارد ضروری، به گوش دادن مؤثر به طور جدی آسیب می رساند.
با دانش آموز رابطه ای بر پایه ی همدلی بنا کنید:
بکوشید با دانش آموز رابطه ای بر پایه ی تفاهم بهتر، بین خودتان و او برقرار کنید.
پیامبر (ص) فرموده اند:
وصف مؤمن در دوستی و
مهربانی و پیوستن به همدیگر، مانند وصف یک بدن است، که اگر عضوی از آن به درد آید،
در شب بیداری و تب، دگیر اعضای بدن نیز با آن همدردی می کنند. این سخن زیبا
می تواند معلم را از جایگاه همدلی در ارتباط با دانش آموز آگاه کند.
برای تقویت عزت نفس دانش آموز بکوشید:
برای تقویت عزت نفس دانش
آموز، بکوشید به کاستی های آنها
پی ببرید و در رفع آنها تلاش کنید و به فکر اصلاحشان باشید. بدانید که با کمک حرمت
نفس و ارزشی که برای آنان قائلید، احساس با ارزش بودن خواهند کرد. آنوقت تلاششان
چندین برابر خواهد شد. در نتیجه در عملکردشان به تردید و دودلی دچار نخواهند شد.
به احساس دانش آموز احترام بگذارید:
همواره با ایشان رفتار محترمانه داشته باشید و احساس دانش آموز را محترم بشمارید. نادیده گرفتن حرمت دانش آموز به ویژه نزد دیگران ویرانگر روابط است. رفتار همراه با ظرافت و ملایمت، نه تنها شامل رفتار مؤدبانه می شود، بلکه صفا و صداقت واقعی و اعتماد کامل را نیز در بر دارد.
پیامبر (ص) فرموده اند:
با کوچک کردن و تحقیر دیگران خود را بزرگ مشمار
در روابطتان با دانش آموز از افراط و تفریط دوری کنید:
زیاده روی در بسیاری از کارها نامطلوب است. اگر منظورتان را در قالب نصیحتی خشک بیان کنید، نمی توانید به نتیجه بخش بودن آن چندان امید داشته باشید. همچنین اگر موعظه، جنبه ی افراطی داشته باشد، به ادامه ی روابط سالم بسیار آسیب می زند. شما باید بکوشید حد اعتدال را رعایت کنید. تلاش کنید حتی الامکان بیشتر هنگامی اظهار نظر کنید که از شما نظر بخواهند.
در شوخی کردن وقت شناس و موقعیت شناس باشید:
بیاموزید چه هنگام شوخی
کنید و چه زمان جدی باشید. هیچگاه
دانش آموز را دست نیندازید. از گفتن جمله ها و واژه هایی که بار اخلاقی و فرهنگی
مناسبی ندارند، خودداری کنید. در غیراینصورت دیگر نمی توانید روابط مناسبی با
اطرافیانتان برقرار کنید.
مخالفت خود را با دانش آموز به شیوه ای مناسب ابراز کنید:
بیاموزید که بدون بحث و جدل ویرانگر، مخالفت خود را نشان دهید. صحبت اینکه اغلب با بلند کردن صدا، داد و فریاد زدن و خشم گرفتن، تعامل مثبت ایجاد نمی شود.
امام صادق (ع) می فرماید:
از تواضع و فروتنی آنکه، جدل وستیزه را با مردم ترک کنی، گر چه حق با تو و گفتارت مطابق با واقع باشد.
سعی کنید گفتار و رفتارتان یکی باشد:
بکوشید گفتار و رفتارتان یکی باشد. همانطور که دیدن دوگانگی بین گفتار و رفتارتان در دانش آموز هیجان منفی تولید می کند. همین رویکرد و نگاه منفی در ارزیابی دانش آموز تأثیر می گذارد.
رابطه ی مناسب با دانش آموز خود داشته باشید:
برقراری ارتباط مناسب
نیازمند برخوردها و فعالیت های گوناگون است. توانایی انتقال احساسات، افکار و
هیجان ها به صورت کلامی و غیر کلامی، یکی از مهارت های ارتباط مناسب است. معلمانی
که
می توانند با دانش آموز خود، ارتباط مناسبی داشته باشند، الگوی مناسبی برای دانش
آموز خود هستند. توانایی گوش کردن و درک و پذیرش دیگران، توان بالقوه، رابطه ی
دوسویه ای است که باید به صورت عملی و عینی آموزش داده شود.
فهم ارتباط با دیگران به دلیل خواسته هایی است که جنبه ی تفریط آن سلطه پذیری، جنبه ی افراط آن پرخاشگر است و بخش منطقی آن توانایی درک احساسات دیگران است.
نکته: افرادی که به دیگران احترامی می گذارند، به طبیعت هم احترام می گذارند. حتی به اشیاء هم احترام می گذارند. برای مثال، در را محکم نمی بندند، بلکه آن را به آرامی می بندند. هنگام رانندگی ملاحظه ی دیگران (حق تقدم) را می کنند و در کسب و کار به دنبال روزی حلال هستند. چرا که از انجام کارهای خوب لذت می برند. اما افرادی که در دوران کودکی و نوجوانی مورد بازخواست و سرزنش اطرافیان بوده اند، به سبب الگوی غلط همین رفتارها را با دیگران انجام می دهند و در کسب و کار به دنبال کلک و حقه بازی هستند و از کار خود نه اینکه پشیمان نیستند، بلکه با افتخار از کارهای ناشایست خود صحبت می کنند. علت چنین رفتار و عملکردی این است که اینان در سنین کودکی و نوجوانی مورد تشویق قرار نگرفته اند و به همین دلیل از انجام کارهای خوب لذت نمی برند، بلکه از انجام کارهای ناشایست لذت می برند و با افتخار از عملکرد خود یاد می کنند.
معنای احترام را درک کنید:
زمانیکه دانش آموز به این نتیجه برسد که نزد معلم قابل احترام نیست، معلم خود را همانگونه می بیند.
نکته: دانش آموز از رفتار معلم سرمشق می گیرد، به دیگر سخن اینکه دانش آموز با مشاهده ی رفتار معلم یاد می گیرد. یعنی دانش آموز از رفتارها ، برخوردها، تحلیل ها و برداشت های معلم الگوبرداری می کند.
به رفتارهای دانش آموز توجه نکنید:
اگر معلم به رفتارهای ناپخته ی دانش آموز توجه کند به سرعت بر رفتا او تأثیر می گذارد ودیگر بر رفتار و کلام خود تسلط نخواهد داشت. با این کار ارتباط معلم و شاگرد به خطر می افتد.
نکته: دانش آموزان را با توجه به خصلت های فردی شناسایی کنید. با این کار می توانید مسائل و مشکلات هر دانش آموز را پیش بینی کنید.
به دانش آموزان مسئولیت بیشتری بدهید:
برخی کارها را به دانش
اموزان واگذار کنید. انجام کارها به
دانش آموز روحیه ی نشاط و شادابی می بخشد. به این ترتیب
دانش آموز با روحیه و نشاط بیشتری ادامه می دهد.
راهکارهای عملی افزایش انگیزه در دانش آموز:
انگیزه ماننده هر پدیده ی دیگر، پیرو اصول و قواعدی است. شناخت این اصول به دانش آموز کمک می کند تا بتواند بر پایه ی آنها، سطح انگیزه را در خود افزایش دهد.
نیازهایی که با تشویق برآورده می شوند، چنین اند؟
1- نیاز به احترام: هر دانش آموزی از بی احترامی دیگران به خویش بسیار ناراحت می شود. یکی از راه های عملی افزایش انگیزه، تشویق و ترغیب است.
2- نیاز به محبت به داشتن
دلسوز: زمانی که دانش آموز را تشویق
می کنید، در حقیقت او را در کنار مهر، محبت خویش قرار داده اید. بدین ترتیب زمینه
را برای پیشرفت وی آماده تر می سازید.
3- نیاز به راهنما: هر انسانی نیاز دارد که فردی مسیر درست زندگی را به او نشان دهد و وی را راهنمایی کند. زمانیکه دانش آموز خود را تشویق می کنید، به او نشان می دهید که راه درست همین است و باید آن را ادامه دهد.
4- نیاز به شادمانی و
رضایت: زمانی که شما رفتار دانش آموز
خود را تشویق می کنید، می توانید احساس شادمانی و رضایت را در چهره ی او ببینید.
این احساس انرژی تازه ای در او پدید می آورد و حرکتش را به سوی موفقیت سرعت می
بخشد.
5- نیاز به احساس افتخار:
زمانی که دانش آموز به سبب
موفقیت هایش تشویق شود، احساس افتخار در ایشان پدید می آید.
6- نیاز به توجه: زمانی که دانش آموز در کاری موفق می شود و معلم با تشویق و تحسین نشان می دهد که موفقیت او اهمیت دارد و به آن علاقه مند است. اما متأسفانه به برخی از دانش آموزان تنها هنگام انجام کارهای منفی توجه می شود. یعنی زمانی که خطایی از آنان توجه دیگران به کارهای منفی دست می زنند. چون به کارهای مثبتشان توجه نشده و به خاطر آنها تشویق نشده اند.
اصول تشویق درست:
1- کردار و شخصیت دانش آموز را تشویق کنید، نه عملکرد او را:
معلمین باید همیشه شخصیت دانش آموز را تأیید کنند. اگر دانش آموز زمانی تأیید و پذیرفته شود که استعداد و شایستگی نشان داد، عزت نفسش خدشه دار می شود. در این صورت اگر دانش آموز شکست بخورد، خود را هیچ می پندارد. چون شخصیت او به این کار بستگی داشت.
2- سعی و تلاش دانش آموز را تشویق کنید، نه محصول و نتیجه ی کارهایش را:
گاه ممکن است دانش آموز در آغاز خوب نتیجه نگیرد. اما تلاش او ارزش دارد، هر چند نتیجه خوب نباشد.
3- عملکرد شخص را تمجید کنید، نه فعالیت های او را:
با شمردن جزئیات، مشخص کنید که کدام قسمت از کار انجام شده خوب و ستودنی است تا دانش آموز بداند کجای کار درست انجام شده است.
نکته: به جای اینکه از دانش آموز انتقاد کنید، او را نقد کنید.
احساس شایستگی و کارآمدی بر میزان انگیزه ی دانش آموز تأثیر چشمگیری دارد:
احساس شایستگی و کارآمدی به این معناست که دانش آموز استعدادهای خود را باور داشته و برای خود ارزش و احترام قایل باشد. برای بیان این واقعیت، واژه هایی چون احساس توانمندی، احساس کارآیی، احساس خودکارآمدی، احساس خودباوری، احساس استقلال، احساس عزت نفس، حرمت خود و اعتماد به نفس در وی پرورش می یابد.
نکته: احساس شایستگی،
خودباوری و حرمت خود، زمانی در
دانش آموز شکل می گیرد که معلم به او احترام بگذارد و به
توانایی هایش اعتقاد داشته باشد. دانش آموزی که احساس کند مانند افراد بی عرضه و
بی لیاقت با او رفتار شده، میل و رغبتی برای تلاش نخواهد داشت. این مسأله احساس
منفی در دانش آموز ایجاد
می کند و علاقه و رغبت را در آنان کاهش می دهد. به همین دلیل است که حضرت علی (ع)
می فرماید: (غررالحکم
و دررالکلام، ص 263)
فردی که خود را حقیر شمارد، از او انتظار کار نیک نداشته باشید.
اقدامات عملی برای افزایش احساس شایستگی و خودباوری در دانش آموز:
1- او را یاری دهید که خودش را بشناسد و درباره ی خود احساس خوبی داشته باشد:
گاهی دانش آموزان به این
دلیل احساس شایستگی ندارند که از
توانایی های خویش غافلند. به عبارت دیگر خودشناسی ضعیفی دارند. اگر معلم با دانش
آموز خود حرف بزند و توانایی او را شناسایی کند، دانش آموز احساس خوبی درباره ی
خود پیدا می کند.
2- درباره ی اشتباه دانش آموز، زیاد سخت گیری نکنید:
معمولا دانش آموز، در حال
یادگیری است و برای دست یافتن به تجربه های جدید گاهی اشتباه می کند. برخورد معلم
در این موارد
می تواند بسیار مؤثر باشد. اگر اشتباه دانش آموز را دلیل بی عرضگی و ناتوانی آنان
بدانید، آنان درباره ی خویش و توانایی شان احساس منفی پیدا می کنند. اما اگر معلم
به جای سرزنش دانش آموز، راه پرهیز از اشتباه در آینده را به او بیاموزد و اشتباه
را لازمه ی یادگیری و دست یافتن به تجربه های جدید بداند، خودباوری
دانش آموز تضعیف نمی شود.
3- چیزی را بیابید که دانش آموز در آن ماهر باشد و مهارتش را تحسین کنید:
همه ی دانش آموزان از نظر
توانایی و مهارت در سطح یکسانی نیستند. ممکن است دانش آموز به دلیل تمرکز بر ضعف
ها و
جنبه های منفی اش احساس بدی درباره ی خود داشته باشد. ببینید دانش آموز در کدام
زمینه مهارت دارد. آن را بیابید و تحسین کنید. این کار، خودباوری و احساس شایستگی
دانش آموز را تقویت می کند.
4- به او کمک کنید تا
درباره ی آینده ی خود احساس امنیت و
خوش بینی کند:
برخی دانش آموزان به دلیل عدم تجربه ی کافی نمی توانند آینده را به صورت انتزاعی تصور کنند. در نتیجه ممکن است تصور مبهمی از آن داشته باشند. اما معلم با روشن ساختن چشم اندازها و زمینه هایی که دانش آموز می تواند در آنها رشد و پیشرفت کند، او را به آینده خوش بین و امیدار می سازند.
5- با احترام و محبت با او برخورد کنید و از توهین و سرزنش بپرهیزید:
همان گونه که گفتیم، دانش آموز زمانی برای خود احترام قایل خواهد شد که دیگران به او احترام بگذارند. به بیان دیگر، نگاه دیگران به هر فردی بر نگاه فرد به خودش تأثیر می گذارد. اگر معلم به دانش آموز احترام نگذارد، او نیز خویش را در خور احترام نمی یابد و به خود و شایستگی هایش دید منفی پیدا می کند. چنین فردی در آینده فردی بدبین به جامعه خواهد بود و....
6- به اندیشه ها، باورها و علایق او به طور جدی توجه کنید:
برخی معلمان احساس می کنند که اندیشه های دانش آموز کودکانه است و اهمیتی ندارند. از این رو برای توجه و پرداختن به آنان وقت صرف نمی کنند.
7- مراقب سلامتی روحی و روانی دانش آموزان باشید:
همانطور که نیازهای جسمی دانش آموز، نیاز به مراقبت دارند، در واقع نباید نیازهای روحی و روانی دانش آموز نادیده گرفته شود. هنگامیکه معلم مراقب سلامت روحی و روانی دانش آموز است، او احساس می کند وجودش برای شما عزیز و محترم است و شما به او توجه کافی دارید. ببدین ترتیب احساس شایستگی و احترام وی حفظ می شود.
8- به خود دانش آموز، کارها و روش های او اعتماد داشته باشید:
بخش بزرگی از شخصیت انسان
از اعتماد دیگران به او ناشی
می شود. وقتی معلم به دانش آموز خود احترام می گذارد، در واقع به او یاد می دهد که
به دیگران احترام بگذارد. این احساس خوب، به او کمک می کند تا انگیزه اش برای
موفقیت افزایش یابد.
9- اغلب ریشه ی مشکلات بی توجهی به دانش آموز است:
این مسأله موجب می شود تا دانش آموز، احساس کند، انسان ارزشمندی نیست. در نتیجه با دیگران دچار مشکل می شود. همینطور نمره هایش پایین می آید و در ارتباط با معلم و همکلاسی هایش مشکل پیدا می کند.
(با بی احترامی معلم به دانش آموز، همکلاسی های دیگر هم با چشم دیگری به او نگاه می کنند و نسبت به معلم دید منفی پیدا می کنند)
ریشه ی مشکلات این دانش آموزان به بی توجهی معلم بر می گردد. بنابراین کلاس درس باید با احترام، شادی و نشاط برگزار شود.
برخی از معلمین کم تجربه
هنگامیکه می خواهند با دانش آموز خود به دلیل اشتباهش برخورد کنند، جلسه ی بازجویی
و امر ونهی تشکیل
می دهند. اینگونه عملکردها نه تنها مفید نیست، بلکه اثر منفی نیز دارد.
نکته: هنگامیکه دانش آموز تصویر روشنی از آیندن ی خویش نداشته باشد، انگیزه های فردی برای تحصیل کاهش می یابد. بنابراین یکی از علت های بی انگیزگی دانش آموز، عدم توجه کافی به او می باشد. چنین دانش آموزی نمی داند چرا باید درس بخواند و اصولا درس خواندن چه فایده ای دارد. از این رو، دانش آموز زمانی بیشتر برانگیخته می شود که خود را شایسته و قابل احترام ببیند.
هر چه دانش آموز موفقیت
بیشتری را تجربه کرده باشد، انگیزه اش برای تحصیل بیشتر می شود. اگر دانش آموز به
اندازه ی کافی
تجربه های موفق در مدرسه نداشته باشد، احساس می کند توانایی لازم برای موفقیت
ندارد. در نتیجه انگیزه ی کافی برای ادامه پیدا نمی کند. به همین دلیل است که می
گویند: هیچ چیز مانند خود موفقیت به او کمک نمی کند.
نکته ی دیگر اینکه سعی کنید دانش آموز خود را در یک کار و فعالیت موفق نشان دهید. مثلا مسابقه ی نقاشی، پرتاب دارت، پرتاب موشک کاغذی، مسابقات ورزش، علمی، هنری، چیستان، ضرب المثل و...) برای همین معلم باید اقدامات عملی برای افزایش تجربه های موفق پیش روی تک تک دانش آموزان قرار دهد.
موفقیت دانش آموز را به او یادآوری کنید:
گاهی دانش آموز هنگامی رویارویی با یک یا چند مشکل احساس درماندگی و شکست می کند. در این موارد، می توانید به موفقیت های او در گذشته استناد کنید و به دانش آموز خود روحیه بدهید. هر چند ممکن است دانش آموز در زمینه ای خاص نتواند شایستگی نشان دهد. یادآوری مهارت های او در زمینه ی دیگر، از درماندگی و تضعیف روحیه ی او جلوگیری می کند و انگیزه اش را قوی نگاه می دارد.
به دانش آموزان کمک کنید تا به اشتباه ها و عوامل شکست خود پی ببرند:
ریشه ی بسیاری از موفقیت ها از شکست های بسیار بدست آمده اند. یعنی افرادی که موفقیت های چشمگیری بدست آورده اند، پس از هر بار شکست به دقت عوامل آن را بررسی کرده اند، و در اقدامی جدید، محل مشخصی از مسیر را تغییر داده اند تا به نتیجه ی مورد نظر دست یافته اند. اگر دانش آموز خود را یاری دهید که پس از هر شکست، موارد مشکل دار را شناسایی کرده و از مسیر درست ادامه دهد، به احتمال زیاد، انگیزه ی خود را برای حرکت های بعدی حفظ می کند. چون راه های جدید را تجربه می کند و این نوآوری انگیزه ی او را فعال نگه می دارد.
قدرت تحمل دانش آموز را در رویارویی با ناکامی ها افزایش دهید:
برخی دانش آموزان، شکست را فاجعه می پندارند و همه چیز را پایان یافته به شمار می آورند. شما می توانید هنگام شکست به دانش آموز خود روحیه بدهید و این مطلب را به او تفهیم کنید که زندگی مشکلات بسیار دارد. انسان بزرگ و موفق کسی است که در زندگی اهدافی دارد و در برابر مشکلات مقاومت می کند و سختی ها و مشکلات زندگی او را مأیوس نمی کند.
تقویت حس کنجکاوی در دانش آموز:
حس کنجکاوی به طور طبیعی در دانش آموز وجود دارد. اما گاهی آموزش غلط موجب ضعف این ویژگی می شود. یعنی دانش آموز به جای اینکه کنجکاو باشد و درس ها را برای یاد گرفتن بخواند، با هدف نمره، رقابت، جلب توجه معلم و پدر و مارد این کار را انجام می دهد.
با مشکلات دانش آموز با حوصله و منطقی برخورد کنید:
برخی معلمین کم تجربه در برابر مشکلات دانش آموز غیر منطقی و با بی حوصلگی برخورد می کنند. اینگونه برخوردها موجب می شود تا دانش آموز به دلیل برخورد، ناشیانه و ناشایست معلم رنجیده خاطر شود و در آینده برای پرهیز از چنین برخوردهایی مخفیانه عمل کند. در نتیجه رفته رفته اعتماد وی نسبت به معلم کاهش می یابد و دیگر دلیلی برای اینکه مشکلاتش را با معلم در میان بگذارد نخواهد داشت.
خودتان را مشتاق پیشرفت آنان نشان دهید:
پژوهش ها نشان می دهد،
معلمی که از انگیزه ی بالایی برخوردار باشد، نقش بسزایی در تحریک حس کنجکاوی دانش
آموز خواهد داشت. بنابراین همیشه الگوی عملی تأثیر عمیقی بر عملکرد
دانش آموز می گذارد. اگر معلم درباره ی
مسائل گوناگون کنجکاو بوده، همواره در کلاس درس، کتاب، روزنامه و... ارائه دهد. بدین
ترتیب، دانش آموزان را به دانستن علاقمند می کند و کتابهای درسی خود را با اشتیاق
می خوانند تا پاسخ برخی از پرسش های خود را در آنها بیابند. در پایان مشخص می شود
که معلم تأثیر بسیاری بر عملکرد دانش آموز خواهد داشت.
داشتن انتظارات منطقی از دانش آموز، موجب افزایش انگیزه ی آنان خواهد شد:
از آنجا که داشتن انتظارات باید واقع بینانه باشد، نباید انتظار داشت که بعد از هر جلسه درس همه ی دانش آموزان درس را کاملا یادگرفته باشند. این انتظارات بالا خودباوری دانش آموز را کاهش می دهد و احساس ناکارآمدی را تقویت می کند. با این روش فقط به سمت حفظ کردن (نه درک موضوع) می روند.
به دانش آموزان فرصت دهید تا موضوع را کاملا درک کنند:
شاید لازم باشد نسبت به
درس های گذشته کمی سخت گیرتر باشید. نه اینکه درسی که دیروز داده اید. همینطور
انتظارات خود را نسبت به استعداد، توانایی، تجربه، هوش و... در نظر بگیرید. یعنی
همه ی دانش آموزان را در یک سطح نگاه نکنید. با این کار دانش آموز در سطح متوسط را
هم تشویق کنید و اگر دانش آموزی توان و استعداد بالایی دارد را در همان سطح
ببینید. همینطور دانش آموزانی که توان و بهره ی هوشی پایین دارند را با سئوالات
چالش برانگیز به استرس و نگرانی نیندازید و سئوالات را از آسان به مشکل (مرحله
بندی) کنید. شاید بهتر باشد سئوالات مشکل را از دانش آموز باهوش تر بپرسید و به
دیگران تذکر دهید که سئوالات و جواب ها را با دقت گوش دهند. شاید از این نمونه
سئوالات در امتحانات نهایی انتخاب شود. به این ترتیب دانش آموزی که در کلاس به این
پرسش ها و
پاسخ ها بارها مواجه شده است و به دقت گوش داده است، نمره ی بهتری می گیرد.
نظر دانش آموز را درباره ی تکالیف مورد نظر خود جویا شوید:
گاهی دانش آموز احساس می کند که این تکالیف بیش از اندازه ی توان و مهارت اوست. از این رو به خود اجازه نمی دهد گامی در آن جهت بردارد. بنابراین نباید به همه ی دانش آموزان یک تکلیف داد. بلکه باید نسبت به توان و انگیزه و تجربه ی هر دانش آموز تکلیفی معین کنید.
سرزنش و انتقاد ممنوع:
همه ی معلمین خواهان پیشرفت و موفقیت دانش آموزان خود هستند. اما گاهی حساسیت های بیش از اندازه در برابر عملکرد دانش آموز، موجب بروز برخی واکنش های غیر منطقی می شود. این کار پیشرفت دانش آموز را خدشه دار می کند. آیا تا به حال فکر کرده اید که همه ی دانش آموزان توان و استعداد یکسانی ندارند. باید انتظارات خود را نسبت به هر دانش آموز در نظر بگیرید. نه اینکه همه ی دانش آموزان را به یک چشم نگاه کنید.
نکته: دانش آموزانی که بسیار کانون انتقاد و سرزنش قرار می گیرند، عملکردشان ضعیف می شود. همینطور حرمتی بین دوستان و همکلاسی های خود ندراند. یادتان باشد، انتقاد و سرزنش، دانش آموز را دلسرد می کند. چنین دانش آموزانی شورو اشتیاقی برای پیشرفت در خود احساس نمی کنند. اگر تا کنون از انتقاد و سرزنش استفاده کرده اید. برای بهبود انگیزه و روحیه ی دانش آموز، برجسته کردن نقاط مثبت ضروری است. تنها زمانی که دانش آموز احساس کند در انجام تکلیف مهارت و استعداد لازم را دارد، رغبت و اشتیاق نشان می دهد.
تنش های محیط کلاس:
دانش آموز زمانی برای
تحصیل انگیزه ی خوبی دارد که ذهنش
با مسائل دیگر درگیر نشود. یکی از مسائل و کشلاتی که ذهن
دانش آموز را درگیر می کند، ترس از معلم و تنش ها و مشاجره های محیط کلاس است. اینگونه
تنش ها از دو جهت برانگیزه ی تحصیلی دانش آموز اثر می گذارند:
نخست ایجاد نگرانی که عملکرد مغز را کاهش می دهد. در نتیجه دچار اضطراب می شود. بنابراین نگرانی یکی از عوامل ویرانگر تمرکز است.
دوم اینکه در محیط پرتنش، بخش بزرگی از انرژی معلم صرف جر و بحث و مشاجره می شود. در نتیجه زمان و توان کافی برای ادامه ی درس نمی ماند تا راهکارهای درس ارائه شود. با این کار نمی توانید اقدامات مربوط به حس کنجکاوی را اجرا کنید. وقتی نتوانستید این کارها را به خوبی انجام دهید، راندمان درس کاهش می یابد.
تنبیه:
این روش تربیتی بی شک بر انگیزه ی تحصیلی دانش آموز اثر منفی بر جای می گذارد:
1- احساس حقارت و کاهش عدم اعتماد به نفس و خودباوری.
2- کاهش حس کنجکاوی.
3- گوشه گیری و انزوا.
4- اضطراب و افسردگی.
5- بی توجهی به درس.
نکته: معلمان کمال گرا، از دانش آموزان خود انتظارات بالایی دارند و همیشه از عملکرد دانش آموز خود ناراضی هستند. این حالت موجب کاهش انگیزه ی تحصیلی دانش آموزان می شود. بر اساس اصل تشویق، اگر دانش آموز یک گام در حال پیشرفت برداشت، باید او را تشویق کرد.
تجربه ی ابراز وجود:
هر دانش آموز نیامند ابراز وجود است و ناگزیر واکنش هایی نشان می دهد که از نگرانی و مخاطره خالی نیست. برای مثال دانش آموزی که نمی تواند به گونه ای مثبت ابراز وجود کند به کارهای منفی روی می آورد. زیرا فرصت های مناسب را برای ابراز وجود به طور مثبت و سازنده از دست داده و در کمال ناباوری به شیوه های منفی روی آورده است. رفته رفته اینگونه رفتارها موجب رنجیدگی خاطر اطرافیان می شود و حتی ممکن است مقدمه ای برای مشکلات روحی و روانی شود.
هنگام گفتگو، چگونه یک
عبارت یا جمله به واسطه ی پیام های
غیر کلامی به ابراز وجود در می آید:
اکنون می خواهیم زبان بدن را بررسی کنیم. زبان بدن اینگونه توصیف می شود.
برخی از ویژگی های زبان بدن که اهمیت دارند عبارتند از:
1- تماس چشمی:
نگاه معلم، معانی گوناگونی را منتقل می کند. هنگام گفتگو به طور مستقیم نه خیره به دانش آموز نگاه کنید. تماس چشمی مناسب برای انتقال این واقعیت که قصد تهدید یا توهین ندارید، بسیار مهم است.
2- حالت بدن و چهره:
نوع ایستادن و یا نشستن معلم معانی خاصی را منتقل می کند. به عبارتی دیگر سر، پاها، دست ها و... مفاهیم مختلفی دارند. همینطور قرار دادن بدن در حالت قائم و رو در روی دانش آموز قرار گرفتن، این حس را به دانش آموز منتقل می کند.
3- صدا: (تن صدا)
تُن صدا، بلندی و لحن صدای معلم، آثار مختلفی در روان دانش آموز دارد. مراقب باشید صدایتان تند و خشن یا ضعیف و التماس آمیز نباشد.
4- تنفس:
تنفس مناسب، اغلب پیش از آنچه فکر کنید، در یک ابزار وجود مؤثر نقش دارد.
5- سکوت:
پس از رائه ی یک پیام
کوتاه از سوی معلم، که با زبان بدن مناسب همراه است. صبر کنید و خاموش باشید. سکوت
شما به دانش آموز اجازه می دهد تا درباره ی گفته هایتان بیندیشد یا از آنچه در ذهن
دارد، صحبت کند. پس در یک تعامل ابراز وجودی، سبب می شود
تا به راه حلی دست یابید. در این روش حل مشکل به صورت مشارکت آمیز استفاده می شود.
6- تکرار فرایند:
هنگامیکه پیام را ارسال
کردید، سکوتی را فراهم ساخته اید که
دانش آموز در آن تفکر کند یا واکنش نشان دهد تا شما مسیر موضوع را بهتر درک کنید.
7- تمرکز بر راه حل:
یکی از دلایل مفید سکوت تمرکز بر روی راه حل است. او تنها مجبور نیست به راه حل های پیشنهادی معلم بیندیشد، بلکه ممکن است راه حلی رضایت آمیز کشف کند. این فرایند توافق، رابطه ها را بهتر می کند.
انواع رفتارهای تحقیر آمیز و راه حل های هر کدام:
زمانیکه دانش آموز از
سخنان معلم و حالات چهره و بدن و لحن بیان جملات، احساس بی ارزش بودن کند، گیج و
سردرگم و آشفته
می شود. کم کم روحیه ی خود را می بازد و احساس حقارت می کند. باید گفت: توهین و
تحقیر کردن، در دانش آموز سردرگمی ایجاد
می کند و چه بسا تا پایان عمر در او باقی بماند.
در ادامه ی مطلب، به انواع رفتارهای تحقیر آمیز اشاره می کنیم.
1- توهین و تحقیر کلامی مستقیم:
توهین و تحقیر کلامی مستقیم، رفتاری کاملا مشخص است که شخص بی درنگ با روشی خصمانه طرف مقابل را به باد انتقاد می گیرد.
خداوند متعال در سوره ی فرقان، آیه ی 63 می فرماید:
چون جاهلان آنان را مخاطب سازند، به ملایمت سخن گویند.
این آیه ما را به مدارا با
دیگران، به ویژه طبقه ی نادان و مغرور دعوت می کند. زیرا رفتار خشونت آمیز،
لجالجتشان را تحریک
می کند و در آن راسخ تر می شوند. افزون بر آن، با رفتار
غیر منطقی، مقام خود را پایین آورده و خویش را در سطح جاهلان قرار داده اید.
2- توهین و تحقیر کلامی غیر مستقیم:
توهین و تحقیر کلامی غیر مستقیم، در واقع پرخاش های (داد و فریاد، اعتراض) غیر مستقیم اند.
نکته: مطمئن باشید تکه ژست های غیرکلامی شما، آینه ی پیام های کلامی تان هستند.
3- توهین و تحقیر غیر کلامی:
آیا با فردی که به شما بد نگاه می کند یا ژست ناجوری می گیرد، چگونه فکر می کنید؟
وقتی طرف مقابل بدون اینکه واژه ای در تحقیرتان بگوید با رفتارش تحقیرتان می کند، درباره ی او چه فکری می کنید، به او چه پاسخی می دهید.
آگاهی از توهین غیرکلامی بسیار دشوار است. زیرا این احتمال وجود دارد که دانش آموز هر گز متوجه نشود چه اشتباهی انجام داده است و از آن مهمتر راه حل پیشنهادی برای رفع اشکال کدام است.
نکته: خلاصه اینکه هیچ کس از توهین شنیدن و سرزنش کردن خوشش نمی آید. اگر از دانش آموز توضیح بیشتری بخواهید و سپس راه حل مناسب را ارائه دهید، اغلب مشکل برطرف می شود. به هر حال برقراری ارتباط صادقانه تلاشی است که فایده ی آن از زحمتش بیشتر است.
کنترل فشار روانی:
هنگامیکه دانش آموز دچار اشتباهی می شود و از طرف معلم، مدیر، ناظم بازخواست می شود، دچار تنیدگی و فشار روانی می شود و نشانه هایی چون عدم تمرکز، داشتن افکار معیوب، دودلی و تردید، سخنان تند و شتاب زده و غیر منطقی، احساس تحت ستم بودن و...
این فشار روانی مانع بزرگی برای فهم موضوع قابل بحث است. این کار باعث ناتوانی در کنترل خویش و پراکندگی افکار می شود. حال چگونه می توانید بار فشار روانی را کاهش دهید. یک روانشناس مشهور (جرالداس) می گوید: (اگر از من بخواهند بهترین راه کنترل فشار روانی را انتخاب کنم، احتمالا داشتن رابطه ی مناسب با دیگران و کسب حمایت اجتماعی را برمی گزینم.)
نکته: سعی کنید همه ی اطلاعات و نتایج اشتباهات را به دانش آموز بگویید. منطق این فن، خودداری از بحث و جدل های بی ثمر است. بنابراین هنگام گفتگو سلامت روابط را در نظر بگیرید.