روانشناسی

 

 

 

 

به نام خدا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چگونه با دانش آموز خود رفتار کنید؟

 

 

 

نویسنده: عبدالله یزدانی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سر شناسه                     : یزدانی، عبدالله، 1353-

عنوان و نام پدید آور         : چگونه با دانش آموز خود رفتار کنید/ نویسنده، عبدالله یزدانی.

مشخصات نشر               : ورامین: دوقلوها، 1396.

مشخصات ظاهری           : 32 ص.: مصور؛ 5/14 * 5/21 س م.

شابک                         : 40000ریال 5–26–8739-600–978

وضعیت فهرست نویسی    : فیپا

موضوع                      : معلمان – روابط با شاگردان

موضوع                      : Teacher – student relationships

موضوع                      : معلمان – اخلاق حرفه ای

موضوع                       : Teachers – professional ethics

رده بندی کنگره              : 1396 8 چ 4ی/1033 LB

رده بندی دیویی              : 1023/371

شماره کتابشناسی ملی       : 4658156

 

 

 

 

ناشر: دوقلوها

نویسنده: عبدالله یزدانی

چاپ اول: 1396

شمارگان: 1000

شابک:5 – 26 – 8739 – 600 – 978

قیمت : 4000 تومان

همه ی حقوق محفوظ است

تلفن: 7010507 – 0919

 

مقدمه.......................................................................5

الگو بودن معلم.........................................................7

فاکتورها معلم خوب...................................................7

شادابی چهره و غم زدایی ازدانش آموز...........................7

پرهیز از مجادله.......................................................8

احسان و تفضل........................................................8

نیازهای دانش آموز...................................................8

بالا بردن سطح آگاهی و اعتماد به نفس...........................8

تمرین رفتاری.........................................................9

حذف عیب جویی و بی احترامی به دانش آموز.................10

به دانش آموزان بیاموزید که مستقل فکر کنند...................10

بازتاب رفتار و کردار معلم وتأثیر آن در رفتار شاگردان.....11

عوامل اصلی که موجب تنش بین معلم و شاگرد می شوند...........11

مهم این است که معلم بتواند........................................11

تأثیرگذاری کلام......................................................13

لحن و بیان در گفتار.................................................14

تنبیه لفظی و کلامی..................................................15

آشنایی با پنج شیوه ی متفاوت تحقیر کردن......................15

در هنگام عصبانیت تدریس نکنید.................................16

کنترل بر رفتار خود.................................................16

پرورش اعتماد به نفس..............................................16

مهارت همدلی و همسویی با دانش آموز.........................16

به تفاوت های شاگردان احترام بگذارید..........................17

گفتگوی حمایتی را تمرین کنید....................................17

سبک حرف زدن مناسبی داشته باشید............................17

کلاس درس بدون مجادله...........................................18

قدرت بخشش در جریان عملکرد غلط............................18

کارهای خوب دانش آموز را تحسین کنید........................18

برخورد با اشتباهات دانش آموز...................................18

به دانش آموز یاد بدهید مؤدبانه مخالفت کند.............................19

آموزش نگرش منطقی.......................................................19

برقراری ارتباط با دانش آموز خطاکار..................................20

حمایت از دانش آموز........................................................20

اصلاح رفتار غیرمستقیم....................................................20

طرز بیان..............................................................21

نبایدها...................................................................23

لطفا متوجه باشید......................................................23

ضرورت رفتار شناسی..............................................24

در نظر گرفتن رفتار جایگزین.....................................24

مبانی فرضی را در نظر بگیرید...................................25

روش برخورد با دانش آموز........................................25

خودتان را مشتاق پیشرفت آنان نشان دهید.......................26

ابراز همدردی با دانش آموز........................................26

با مقصر دانستن دانش آموز، اشتباه او جبران نخواهد شد.....26

الگو برداری از رفتار معلم..........................................27

تحقیر و ترد شدن دانش آموز از طرف معلم.....................27

تبعیض و بی عدالتی بین دانش آموزان............................27

سخت گیری بیش از حد..............................................28

رعایت اصل تدریج در اصلاح رفتار..............................28

از جنگ قدرت با دانش آموز خود بپرهیزید.....................29

از داد و فریاد و تنبیه استفاده نکنید................................29

حفظ خونسردی........................................................30

پیامدهای طبیعی و منطقی رفتارش را توضیح دهید............30

معلم با تجربه آموخته است..........................................30

درخواست دانش آموز................................................31

چندین نحوه ی بیان تشویق را به معلمان پیشنهاد می کنیم.....31

آموزش فرایند منظم و هماهنگ در تحلیل درس.................32

درخت حافظه..........................................................32

سخن آخر...............................................................32

 

 

مقدمه

 

به نظر می رسد رفتاری دوستانه و هدفمند، راهگشا باشد. همچنان
که دانش آموز رشد می کند، شناخت او نسبت به موضاعت بیشتر
می شود. مهمترین بخش آموزش دانش آموز، نحوه ی فکر کردن و پاسخ دادن به موضوعات اجتماعی است. بدون شک نقش معلم در برخورد مسالمت آمیز خارق العاده است و در صورت برخورد ناشایست، در آینده ای نزدیک، شاهد خسارات های جبران ناپذیری خواهیم بود. چرا که دانش آموز رفتارها و عملکرد بزرگسالان را (مخصوصا مسئولین تربیتی) سرلوحه ی کار خود قرار می دهد. بدون شک برخورد ناشیانه و بدور از عقل و منطق بر خلاف اهداف ساختار آموزش و پرورش خواهد بود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

الگو بودن معلم:

معلم در تربیت دانش آموز، باید خود الگویی مناسب باشد. اینکه معلمی با تحقیر موجب کاهش اعتماد به نفس دانش آموز شود، به ویژه از آن جهت که دانش آموز ظرفیت کافی ندارد، کار عاقلانه ای نیست. این نکته را به آسانی می توان فهمید که تربیت عملی، بر تربیت زبانی مقدم است.

نکته: این کار را به گونه ای انجام دهید تا دانش آموز احساس نکند با کنایه و سرزنش با او رفتار می شود.

فاکتورها معلم خوب:

1- نرم و انعطاف پذیر بودن.

2- صبر و مدارا کردن.

3- بخشنده و با گذشت بودن.

4- اغماض و چشم پوشی کردن.

نکته: این موارد را رعایت کنید تا مقبول دانش آموزان باشید.

شادابی چهره و غم زدایی ازدانش آموز:

همه دوست دارند با افرادی که شاداب هستند و در زدودن غم آنها نقش دارند، دوستی کنند. معلم اگر توانست با رفتار و برخورد خود غمی را از چهره ی دانش آموز بزداید، هنر کرده است.

زدودن غم و ناراحتی، یأس و ناامیدی، یکی از وظایف معلم
است. چنانچه کلاسی با نشاط داشته باشید، راندمان و کیفیت تحصیل دانش آموزان، افزایش می یابد.

پیامبر (ص) فرموده اند:

پس با رویی بشاش و چهره ای گشاده با آنان برخورد کنید و بدین وسیله محبتشان را جلب کنید.

معلمی که چهره ی بشاش داشته باشد، به راحتی می تواند در
دانش آموزان نفوذ کند. اما اگر عبوس و گرفته باشد، در برقراری ارتباط با دانش آموز خیلی موفق نیست. سعی کنید شاداب و گشاده روباشید تا در ارتباط مؤثر با دانش آموز موفق تر باشید.

چهره ی بشاش و شاداب، سبب شادمانی دانش آموز خواهد شد.
خنده رویی و برخودر شاد با دانش آموز، دوستی و محبت می آورد. همچنان که عبوس بودن و با چهره ی درهم کشیده با دانش آموز روبرو شدن، خلق و خوی دانش آموز را تغییر می دهد. یعنی

دانش آموز از معلم خود الگو می گیرد. بنابراین با گشاده رویی و حسن خلق با دانش آموز برخورد کنید.

پرهیز از مجادله:

پرهیز از گفتگوی بی فایده سبب دوری دانش آموز می شود.

خداوند در قرآن می فرماید: (سوره ی نحل، آیه 125)

با گفتگوی منطقی، مطلب خود را بیان کنید.

بنابراین از مشاجره و جر وبحث بپرهیزید و با استدلال و دلیل، مطلب و نظر خود را بیان کنید.

احسان و تفضل:

اگر دوست دارید در دل دانش آموز جایگاهی داشته باشدی، در حق آنها تفضل و احسان کنید. پزش باید درعلاج بیماری بکوشد نه اینکه مریض خود را سرزنش کند. بنابراین معلم باید به جای مذمت و سرزنش، راهکارهای مناسب ارائه دهد.

نیازهای دانش آموز:

وی دوست دارد کانون توجه و پذیرش اطرافیان باشد. دانش آموز شیفته ی ابراز لیاقت و اظهار وجود و شایستگی است. اثبات شخصیت و احراز هویت برای آنان، یکی از مطبوع ترین لذاید زندگی است. خلاصه اینکه دانش آموز نیاز دارد که هویت خویش و فلسفه ی زندگی را بشناسد و خود را از سرگردانی نجات دهد.

بالا بردن سطح آگاهی و اعتماد به نفس:

یکی از عوامل مهم در پیشرفت تحصیلی دانش آموز، بالا بردن سطح آگاهی اجتماعی و فرهنگی و اعتماد به نفس دانش آموز است. هر چه سطح آگاهی و اطلاعات بیشتر باشد، مشکلات اخلاقی و انضباطی او کاهش می یابد.

نکته: نباید به رفتارهای دانش آموز حساسیت زیادی نشان دهید. بلکه باید مقتضیات سن او را در نظر بگیرید. به آنها آموزش دهید که چگونه تنش های زندگی را کنترل کنند.

 

تمرین رفتاری:

تمرین رفتاری یا ایفای نقش، به معنای شبیه سازی موقعیت های واقعی به منزله ی روشی برای آموزش شیوه های جدید پاسخ گویی به مسائل گوناگون است.

تمرین رفتار، در آموزش دانش آموز برای پذیرش نقش جدید رفتاری و حل مشکلات بعدی مربوط به آن مؤثر است. این تکنیک را می توان به چهار مرحله تقسیم کرد:

1- آماده کردن دانش آموز

2- انتخاب موقعیت مورد نظر

3- تمرین رفتار

4- اجرای رفتار جدید

برای توضیح بهتر است این تکنیک را در قالب مثالی توضیح دهیم.

دانش آموزی را تصور کنید که با دانش آموز دیگری مشاجره می کند و یا هنگام مواجه با مدیر مدرسه هراس دارد. معلم باید نخست بکوشد با او صحبت کرده، او را متقاعد کند که باید شیوه ی رفتاری جدیدی را بیاموزد. پس از آماده کردن دانش آموز، در مرحله ی دوم معلم باید فهرست سلسله مراتبی از موقعیت هایی را که مفیدتر است ارائه دهد.

در مرحله ی سوم معلم، نقش دانش آموز خطاکار یا مدیر مدرسه را بازی می کند و نقش جدید (رفتار جدید) را آموزش می دهد. نکته ی مهم اینکه هنگام صحبت کردن، آموزش دهد که با لحن صدا، نوع نگاه، طرز ایستادن و... چگونه باشد.

نکته: باید بتوانید شخصیت دانش آموز را بازسازی کنید. یعنی باید بتوانید تصورات نادرست آنها را اصلاح کنید. مراقب باشید هنگام اصلاح رفتار، آنها را سرزنش نکنید. با دانش آموز به گونه ی استدلالی صحبت کنید. شناخت خود را نسبت به دانش آموز خود افزایش دهید.

 

 

 

 

حذف عیب جویی و بی احترامی به دانش آموز:

عیب جویی و بی احترامی به دانش آموز را حذف کنید. دانش آموزان آینه ی گفتار و رفتار ما هستند. با هر لحن با ایشان صحبت کنید
با همان لحن پاسخ دوستانشان را می دهند. اگر با آنها رفتار احترام آمیزی در پیش بگیرید، به همان رفتار عادت می کنند. اگر
مقصود جلب همکاری ایشان است، از بذل احترام خودداری نکنید. در غیر اینصورت افرادی را به جامعه تحویل خواهیم داد که در ارتباط با دیگران رفتارهای ناپسند را بکار می گیرند.

به دانش آموزان بیاموزید که مستقل فکر کنند:

بسیاری از معلمان فکر می کنند که دانش آموز باید تابع محض باشد و هر آنچه که آنها می گویند، بپذیرند و در مورد چگونگی و چرایی مطالب سئوالی نپرسند.

متأسفانه افرادی که با این فلسفه پیش می روند، دانش آموزاین را پرورش می دهند که استقلال فکری ندارند. با تشویق دانش آموزان به پرسیدن سئوالات و یافتن جواب های متناسب با آن، آنها را به موضوعات مختلف علاقه مند کنید تا میزان یادگیری در آنها سریع تر و عمیق تر شود. دانش آموزی که با گفته های معلم خود در تمام موارد موافقت می کند، بدون اینکه تأملی در مورد آنها داشته باشد، استقلال فکری ندارد. پس بهتر است دانش آموزان را تشویق کنید تا سئوال بپرسند و جواب سئوالاتشان را با توجه به کتاب های مورد نظر بدست آورند.

راه دیگر این است که از دوران کودکی تان برای او صحبت کنید. مثلا برایش تعریف کنید برای اینکه با دوستان مدرسه ای تان هماهنگ باشید، چه کارهای غیر منطقی را انجام داده اید. در این داستان تا آنجا می توانید خود را نادان جلوه دهید و با بیان این داستان کمی خود را شرمنده نشان دهید. با این کار دانش آموز ارتباط منطقی بین انجام عمل و معایب آن را کشف می کند.

 

 

 

بازتاب رفتار و کردار معلم وتأثیر آن در رفتار شاگردان:

به طور خلاصه باید گفت: قضیه ی معلم و شاگرد از لحاظ نقش پذیری شاگرد نسبت به اعمال و رفتار معلم، همانند قضیه ی مهر و موم
می باشد که موم، تمام نقش ها و تصویرهایی که در مهر وجود دارد، منعکس می کند.

عوامل اصلی که موجب تنش بین معلم و شاگرد می شوند، عبارتند از:

1- حواسپرتی دانش آموز (نداشتن توجه کافی)

2- حالت های احساسی خاص (نگاه بدبینانه نسبت به معلم)

3- باورها و انتظارات غلط (برداشت های غلط نسبت به موضوعات)

4- سبک رفتار بی ادبانه (سوء رفتار)

5- مخفی کاری و پنهان نگه داشتن موضوعات

6- فراموش کردن تکالیف

7- بی نظمی

8- بهداشت فردی

9- انجام ندادن وظایف فردی

10- شیطنت ها و تحریکات سر کلاس (حالت های خاص روحی)

11- زورگویی و قلدری

12- عدم آداب اجتماعی

نکته: آگاهی از عوامل مخرب، بزرگترین قدرت در کنترل رفتارتان است. مراقب باشید در میدان مشاجره گیر نیفتید.

مهم این است که معلم بتواند:

1- با دانش آموز درست ارتباط برقرار کند و روابط فیمابین را ثابت و متعادل نگه دارد

2- یک محیط امن و قابل پیش بینی به لحاظ احساسی و فیزیکی برای دانش آموزان خود ایجاد و آن را حفظ کند.

3- نمایش قدرت و بگو مگو را به حداقل برساند.

4- به دانش آموزان خود نشان دهد که به آنها عشق و تعهد دارد و هموراه حامی و طرفدار آنهاست.

اگر با احترام و علاقه و با برقراری ارتباط صحیح با دانش آموزان صحبت کنید، آنوقت می توانید به دانش آموز خود کمک کنید تا بتواند ویژگی های مثبت شخصیتی را کسب کرده و بهتر و قوی تر با مشکلات و چالش های زندگی مقابله کند. اما اگر با یک اشتباه کوچک از کوره در برودید (از کاه، کوه بسازید)، به دانش آموز خود
می آموزید با کوچکترین اشتباه دیگران، همین رفتار را بروز دهد. بدین ترتیب دانش آموز می تواند صفات پسندیده ی گذشت و بخشندگی را کسب کند. دانش آموز نیاز دارد که به معلم خود تکیه کند و بدین منظور باید معلم خود را باور داشته باشد. چه گنجی از این بالاتر که دانش آموز معلم خود را قبول داشته باشد.

مهمترین نکته این است که معلم با چشم پوشی کردن از اشتباهات کوچک، قوت و دلگرمی به دانش آموز خود می دهد که اینگونه مشکلات ناچیز و کم اهمیت نمی تواند به روابط معلم و دانش آموز آسیب جدی وارد کند. تنها زمانی خطر جدی روابط شما را تهدید
می کند که دانش آموز به معلم و حرف هایش اعتماد نداشته باشد.

در این شرایط دانش آموز احساس می کند، ارزش دوست داشته شدن ندارد و رابطه ی احساسی خود را با معلم قطع کرده و برای برقراری ارتباط عاطفی هیچگونه تمایلی نشان نمی دهد.

در روابط معلم و شاگرد همیشه جایی برای آزمایش و خطا وجود دارد، مشروط بر اینکه زیاد ریسک نکنید و دانش آموز را به گونه ای دوست بدارید که آنها از عشق و علاقه ی شما نسبت به خود مطمئن شوند. این یک حقیقت امید بخش و دلگرم کننده است.

مطمئن باشید با وارد کردن آسیب روحی و جسمی، شخصیت و عملکرد دانش آموز نه اینکه بهبود نمی یابد، حتی بدتر می شود. بنابراین با احترام گذاشتن به دانش آموز، امنیت لازم را برای او تأمین کنید.

 

 

 

 

 

 

تأثیرگذاری کلام:

باید به خاطر داشته باشید، زمانی که کلامی از زبان معلم خارج
می شود، فرمان و اعتبار (صاحب کلام) را به دست گرفته و به هر جا بخواهد می برد. در حقیقت چشمه ی جوشان موفقیت در ارتباط کلامی نهفته است. به همان گونه عدم موفقیت در پس معنای کلمات می باشد.

در حقیقت معنای واقعی هر تکه ای از کلامی که معلم برای
دانش آموز بیان می کند، می تواند برداشت ها و معانی متفاوتی داشته باشد. از جمله حسن نیت، سوء نیت، بی تفاوتی نسبت به دانش آموز، به وجود آوردن تشنجات ذهنی و درنهایت درگیری لفظی بین گوینده ی کلام و شخص مقابل به عنوان شنونده ی کلام رخ می دهد. البته بسته به این است که گوینده و شنونده ی کلام در چه وضعیت روحی و روانی و احساسی قرار دارند.

گاهی نداشتن توجه کافی به ارتباطات کلامی و رفتاری، مشکلات بسیار جدی روانی را در محیط کلاس به وجود می آورد که به
شدت رابطه ی معلم و شاگرد را تهدید می کند. از طرفی خلق و خوی لحظه ای که متأثر از کمبود تجربه ی کافی می باشد، تأثیر بسیار زیادی بر ارتباط مؤثر خواهد داشت.

مطالعات دانشمندان علوم ارتباطات نشان داده است که وقتی افراد در وضعیت عمومی خوبی هستند و به عبارتی سرحال و مسرور از عواطف انسانی اند دید مثبت تر نسبت به اطرافیان خود دارند و زمانی که سرحال نیستند حس بدبینی شان به شدت افزایش می یابد.

همینطور باورها و انتظارات ما از دیگران عواملی هستند که به شدت بر روابط فیمابین تأثیر می گذارند. مطالعات اندیشمندان علوم رفتاری نشان می دهد که انتظارات نه تنها بر ادراکات ما تأثیر می گذارند، بلکه بر رفتار اطرافیان نیز اثرگذار می باشد.

تحقیقات دانشمندان رفتار شناس نشان می دهد، داشتن ارتباط مؤثر و سالم به سان شاه رگ حیاطی رابطه ی مؤثر و سالم است. آنچه موضوع کلام را به چالش می کشاند، عکس العمل طرف مقابل است. یعنی اینکه شما باید بتوانید برای کلامی که بر زبان می آورید،
عکس العمل طرف مقابل را پیش بینی کنید. در اینجا متوجه می شوید چه حرفی را باید بزنید و چگونه کلام را منعقد کنید. مراقب باشید در موقعیت های حساس انفجارات تخریب کننده ی ذهنی به وجود می آید.

به عقیده ی ورانشناسان هر گونه مشکلی را می توان با آرامش و گفتگوی صلح آمیز برطرف رکدن و محیط امن و آرامش بخشی ساخت.

نکته: یکی از مؤثرترین مهارت های پویا، کنترل احساسات منفی میباشد. سعی کنید گفتگویی عاری از تنش و خشم داشته باشید. اولین نکته این است، قواعد و تکنیک های گفتگوی سالم را یاد گرفته باشید.

لحن و بیان در گفتار:

اولین عبارتی که از زبان معلم خارج می شود، لحن و کلام معلم را تعیین می کند. بنابراین درهنگام سخن گفتن سعی کنید صدایتان آرام، منظم و رسا باشد. بیش از حد سریع حرف نزنید، کلمات را به روانی و پشت سر هم ادا کنید و لحن سرزنش کننده نداشته باشید.

لحن صدا، مهمترین پیک پیام رسان به دانش آموز است. بنابراین صدایی بی احساس، پرغرش و صدای تند و خشن (ناموزن و نامتفارن) تأثیرگذار نیست. باید بتوانید با لحن صدایتان دانش آموز را به انجام تکالیف برانگیزید. سعی کنید هنگام سخن گفتن آرامش خود را حفظ کنید. بنابراین برای خود راه و روشی خلق کنید تا میزان ارتعاشات و تلفظ درست کلمات در کانون مرکزیت توجه قرار بگیرد. برای اینکه سخن موفق و قابل قبول را به دانش آموز ارائه دهید، سعی کنید نیت پاک و خالص خود را در قالب کلمات مناسب بیان کنید و از عبارات تأکیدی مثبت در ارتباطات کلامی خود استفاده کنید.

نکته: لحن و شیوه ی بیان موضوع، نمایانگر صمیمیت و یکرنگی معلم با دانش آموز است. بنابراین لحن مناسب نقش کلیدی دارد. برای تبدیل کردن رشته ی کلام به اهرمی نیرومند با لحن و آهنگ کلام، علاقه و توجه دانش آموز را برای شنیدن برانگیزید.

 

 

 

 

تنبیه لفظی و کلامی:

داد و فریاد زدن، انتقاد کردن، غرزدن، سخنرانی کردن و اینکه کاری انجام دهید و فکر کنید با این کارها دانش آموز احساس گناه می کند 
و از کار خود پشیمان می شود، اصلا درست نیست. زیرا به تدریج دانش آموز در مقابل خشم و عصبانیت معلم بی تفاوت می شود. حتی سرزنش و سخنرانی های معلم هم در یک گوش دانش آموز می رود و از گوش دیگر خارج می شود. مسلما دانش آموز به خاطر این قبیل رفتارهای معلم ناراحت و عصبانی می شود و از معلم خود فاصله
می گیرد.

آشنایی با پنج شیوه ی متفاوت تحقیر کردن:

1- عیب جویی و ا نتقاد کردن:

عیب جویی و انتقاد برای دانش آموز بدین معنی است که از او ناامید و مأیوس هستید و شخصیت و عملکردش را نمی پسندید. اما اینگونه جملات (توهمیشه...، تومثل....، تو هیچ وقت.... و...) هیچ وقت
نمی تواند دانش آموز را تشویق و ترغیب کند.

2- نسبت دادن ویژگی های خاص به دانش آموز:

مثلا تو (بی عرضه، کودن، احمق، تنبل و بی فکر هستی). آیا این جملات دانش آموز را ترغیب به پیشرفت می کند.

3- مقایسه کردن با دیگر دانش آموزان:

مثلا آرمان از تو باهوش تر است. اولین نکته برای دانش آموز این است که دوست دارند، معلم توانایی و نکات مثبت شخصیتی آنها را باور داشته باشد و بهترین صفات را به آنها نسبت دهد. نه اینکه...

3- رفتار دیکتاتوری و غیر منطقی:

این کار نشان دهنده ی عدم توجه و بی احترامی به دانش آموز است. اینگونه رفتارها باعث نگرانی و هول و ولا نگه داشتن دانش آموز
می شود. با این رفتار دانش آموز را مجبور می کنید به جای تمرکز بر مسائل درس بر خلق و خوی شما تمرکز کرده و سعی کند با توجه به علائم و نشانه های ظاهری، زمان وقوع خشم و عصبانیت بعدی شما را حدس بزند!!

 

4- نیش و کنایه زدن و سرزنش و مسخره کردن:

این نوع راه کار کاربردی ندارد و فقط ذهن دانش آموز را از مسیر اصلی که درس خواندن است دور می کند.

5- عصبانیت و فریاد کشیدن:

مفهوم این کار یعنی نوعی روش تحقیر کردن که به عنوان ابزار قدرت استفاده می شود. اما تمام این موارد فقط ذهن و جسم معلم و دانش آموز را فرسوده می کند.

در هنگام عصبانیت تدریس نکنید:

اگر در حالت عصبانیت و خشم هستید، تدریس نکنید. سعی کنید یک لیوان آب بخورید و کاملا آرامشتان را بدست آورید. آنگاه قدری فکر کنید و بر خود مسلط شوید. بنابراین سعی کنید زود رنج نباشید.

نکته: داشتن حلم و صبر بهتر است.

کنترل بر رفتار خود:

قدرت کنترل احساسات و به دنبال آن توانایی هدایت حالات و رفتار، بسیار ارزشمند است. معلم در برابر دانش آموز مسئول است تا در هنگام بروز معایب، عیوب را اصلاح کند. این قابلیت توانایی کنترل رفتار، موانع را برطرف می کند.

پرورش اعتماد به نفس:

اعتماد به نفس سرمایه ی بسیار بزرگی است که معلم می تواند به دانش آموزان اعطا کند. دانش آموز به هر اندازه دارای استعداد و قدرت توانایی باشد، باز هم نیاز به تشویق و اعتماد به نفس دارد.

عدم توجه به حس عزت نفس و عدم توجه به تشویق دانش آموز، به تدریج نیروهای مثبت را به انرژی های منفی تبدیل می کند که هم دانش آموز و هم جامعه ضرر خواهند کرد.

مهارت همدلی و همسویی با دانش آموز:

یکی از مهمترین زمینه های سلامتی رواین دانش آموز، مهارت معلم در همدلی با دانش آموز است. چنانچه این مؤلفه ویروسی شود، بی شک آثار ارزشمند علم و تحصیل کمرنگ می شود. زیرا هدف اصلی آموزش و پرورش، کمک به پرورش جسم و روح دانش آموز است. بنابراین سوء رفتار موجب اختلال در ارتباط معلم و شاگرد می شود.

نکته: از ذهن خوانی های بی مورد نسبت به دانش آموز اجتناب کنید.

به تفاوت های شاگردان احترام بگذارید:

تفاوت های دانش آموزان باعث جذب آنان به یکدیگر می شود. با افزایش درک و آگاهی می توان به تفاوت ها احترام گذاشت. گرچه هر کدام از شاگردان منحصر به فرد هستند، ولی در بیشتر جنبه ها به هم شباهت دارند.

گفتگوی حمایتی را تمرین کنید:

یکی از موضوعاتی که دانش آموز را نگران  ناراحت می کند، عدم گفتگوی حمایتی از سوی معلم است. در حین گفتگو سعی کنید راه کارهای مناسب را ارائه دهید. اگر کنترل حرف ها از دستتان در رفت، سریعا گفتگویتان را متوقف کنید و به موضوع اصلی بازگردید. همچنین گفتگو را با داد و فریاد و مشاجره تخریب نکنید. فقط و فقط درباره ی مشکلات راهکار ارائه دهید و مسائل را درست و منطقی بررسی کنید. سعی کنید این گفتگو مثبت باشد و به مسائل منفی
اجازه ی ورود ندهید.

توصیه ی دیگر این است که سعی کنید از جملات تشویقی استفاده کنید. هر چه در این کار خلاق تر باشید، سریع تر به هدفتان می رسید.

نکته: در هنگام سخن گفتن، دانش آموز برخی مهارت های گفتگو را ناخواسته می آموزد.

سبک حرف زدن مناسبی داشته باشید:

بدانید که سخن گفتن مهارتی است که معلم و دانش آموز را به آرامش لازم می رساند. اگر باور ندارید امتحان کنید. پیامبر(ص) می فرماید:

اگر به مؤمنی احترام بگذارید، انگار به خداوند احترام گذاشته اید.

نکته: در جستجوی روشی جدید در سخن گفتن (هنر حرف زدن) باشید. در غیراینصورت گرفتار فشار روانیم می شوید که حاصل آن کاهش بازده است. به کمک کلمات مناسب کلاس درس را از حالت کسل کننده رهایی بخشید. با این کار بزرگترین تأثیر را بر دانش آموز خود خواهید گذاشت.

 

 

کلاس درس بدون مجادله:

نکته ی اصلی این است که کلاس درس جای مجادله و بحث های
بی مورد نیست. بلکه محلی برای علم اندوزی و کسب تجربه های جدید است. چرا که آینده ی مملکت در گروه همین علم اندوزی ها می باشد.

قدرت بخشش در جریان عملکرد غلط:

همه ی انسان ها به اشتباهات سهوی دچار شده اند. معلمانی که
برای ترمیم اشتباهات دانش آموز، آمادگی لازم را دارند، هرگز
دچار استرس و نگرانی نمی شوند. بلکه با صبر و حوصله افکار و اندیشه های درست را به دانش آموز خود منتقل می کنند. همانطور که قبلا گفته شد، افکار و اندیشه های شما تأثیر مستقیمی بر عملکرد
دانش آموز دارد. بنابراین اجازه ندهید افکار و احساسات منفی به عمق رابطه ی تان خدشه ای وارد کند. بلکه به دنبال اصلاح و پرورش دانش آموز باشید.

نکته: نگرانی خود را نسبت به مسأله ی مورد نظر بیان کنید.

کارهای خوب دانش آموز را تحسین کنید:

اگر معلم به جای انتقاد، بیشتر خوبی ها را بزرگ کند و آنها را بازگو کند، به جای سرزنش و ملامت دانش آموز، بیشتر به ارشاد و تحسین و تشویق بپردازد، در آینده جامعه ی بهتری خواهیم داشت.

برخورد با اشتباهات دانش آموز:

باید جنبه های اخلاقی و رفتاری دانش آموزان بسیار توجه داشته باشید و به جای شدت عمل با منطق و دلیل در رفع آنها کوشش کنید. نباید فراموش کرد که باید به آنها فرصت داده شود تا در اصلاح خود بکوشند.

در برخورد با دانش آموز باید به خوبی مراقب رفتنار و گفتار خود باشید. زیرا ممکن است رفتار نادرست در دنیای ذهنی آنها (الگوبرداری) اثر بدی بگذارد.

واکنش شدید و تنبیه کردن کار درستی نیست و کینه توزی در دانش آموز را رشد خواهد داد و جنبه های منفی مشکل را حل نخواهد کرد. همچنین توهین و تحقیر را هیچ گاه در مورد دانش آموزان به کار نبرید. چرا که آنها نباید خود را در دنیای بی مهری احساس کنند.

اگر معلم مهربان نباشد، اخلاق و هوش و استعدا دانش آموز، هیچگاه رشد طبیعی خود را نخواهد داشت.

هر گاه مشکلی پیش می آید، نباید موضوع را کش دهید و مخصوصا در مواقع خاص باید با صبر و شکیبایی بر رفتارتان مسلط باشید. رفتار معلم باید طوری باشد که دانش آموز قلبا احساس نزدیکی داشته باشد. به هیچ وجه نباید دانش آموز را در حضور دیگران سرزنش کنید. دانش آموزان بازیچه و موضوع تفریح و خنده نیستند. اینگونه رفتارها ممکن است ایجاد نفرت و ترس شود و این دو پدیده با هم باعث عدم رشد شخصیت دانش آموز می شود.

به دانش آموز یاد بدهید مؤدبانه مخالفت کند:

مؤدب بودن به معنی همیشه موافق بودن با عقاید دیگران نیست. لازم است به دانش آموز یاد بدهید که مخالفت کردن منطقی اشکالی ندارد. اما نکته این است که مؤدبانه مخالفت کند و این مهارتی است که باید آموزش داده شود. این مرحله سه بخش دارد. بر رفتارت تمرکز کن، نظرت را قاطع اما با آرامش بگو، مؤدب و محترم باش.

نکته: معلمان باید خودشان سرمشق بردباری باشند.

آموزش نگرش منطقی:

اگر واقعا دوست دارید دانش آموز از اشتباهش درس بگیرد، بپذیرید که هر آدمی مرتکب اشتباه خواهد شد. یادگیری از اشتباهات به بررسی تشخیص علت اشتباه نیاز دارد. معلم باید به دانش آموز کمک کند تا علت اشتباه را درک کند و راه های بهتری را برای دفعات بعد انتخاب کند. اما گفتگو باید در محیطی آرام و بدون نوامیدی انجام پذیرد. این یکی از شیوه های بسیار خوب برای تقویت نگرش منطقی در دانش آموز است.

نکته: پس از آنکه دانش آموز در ذهن نقشه ی رسیدن به هدف را کشید،
می تواند در ذهن خود آن را تحلیل کند. می توانید این شیوه را تجسم کردن بنامید. از دانش آموز بخواهید در ذهنش نقشه را اجرا کند و اگر مانعی به نظرش رسید، راه های جایگزین را انتخاب کند.

 

 

 

برقراری ارتباط با دانش آموز خطاکار:

بیشتر دانش آموزانی که دچار مشکلی شده اند،  انتظار دارند معلم با فهمیدن موضوع عصبانی نشود. طبیعی است که در چنین شرایطی اندوهگین، مضطرب و گیج  بشود. اما اگر معلم بتواند با همه ی ناراحتی، بدون تنش و در آرامش با دانش آموز صحبت کند، او را با رفتارش غافلگیر کرده اید و به احتمال زیاد می توانید گفتگوی پرمعنایی با او داشته باشید. پس بدون تعصب به سخنان دانش آموز گوش دهید. ماجرا را از نگاه او ببینید و به او کمک کنید بفهمد چه انتخاب هایی کرده که به این وضعیت منجر شده است.

بعضی از معلمان کم تجربه، فقط سیاه و سفید می بینند. یا دانش آموز آرام و منطقی است یا جنجالی و گناه کا. معملی که گمان می کند دانش آموز نباید مرتکب هیچ اشتباهی بشود، واقع بین نیست. هر انسان ممکن است دچار اشتباه و مشکل شود. از سوی دیگر معلمی که دانش آموز را (بد) می انگارد. او را ناخواسته به سوی بد بودن می کشاند. اگر معتقدید دانش آموزتان اغلب مقصر است، نباید آنها را رها کنید. دانش آموز به پشتیبانی معلم نیاز دارد. به خصوص هنگامیکه دچار گرفتاری بزرگی شده باشد. صمیمی بودن و رهنمودهای درست را شکل دهید و ارتباط خود را با دانش آموز تقویت کنید.

حمایت از دانش آموز:

هنگامیکه دانش آموز احساس می کند از نظر عاطفی با معلم خود پینود دارد و معلم از این پیوند استفاده و به دانش آموز کمک می کند تا احساس هایش را تنظیم و مشکلاتش را حل کند، رویدادهای خوبی پیش می آید. اگر با دانش آموزتان دچار سوء تفاهم بشوید، دیگر به حرف هایتان توجهی نمی کند. زیرا دانش آموز به توجه و احترام معلم خود نیاز دارد. اگر بتوانید درک عاطفی صمیمانه ای را به دانش آموز خود منتقل کنید، به تجربیات او اعتبار
می بخشید و به او کمک می کنید تا یاد بگیرد برای مشکلاتش به دنبال
راه حل باشد و راه حلی پیدا کند.

اصلاح رفتار غیرمستقیم: (بازی درمانی)

بر این اساس دانش آموز در درون خود توانایی لازم برای حل مسأله ی مربوط به خود را دارد. با جایگزین کردن الگوی رفتاری مطلوب و با استفاده از عامل نمایش و تقلید به کار برده می شود. بسیاری از مشکلات دانش آموزان به صورت لحظه ای است و طبق علائم رفتاری خاص توسط والدین یا معلم امکان بروز می یابد. در واقع بسیاری از مشکلات به دلیل ناتوانی در درک چگونگی ایجاد رابطه با یکدیگر است.

طرح درمانی شامل ملاقات با والدین یا معلم، برای مدت 15 دقیقه تا در مورد رفتارش در منزل یا کلاس در خلال هفته ی گذشته صحبت شود. سپس به مدت 15 دقیقه روش های بازی درمانی (نوعی رفتار مناسب جایگزین رفتار قبلی) عملی شرکت گردد. بدین ترتیب رفتار غلط به تدریج تغییر خواهد کرد. چرا که شیوه ی رفتار بزرگترها تغییر کرده است. در نتیجه کوچکترها الگوی مناسبی خواهند داشت.

نکته: می توانید از دانش آموز بخواهید همان رفتار را جلوی آینه تکرار کنند تا به ارزش خوب یا بد بودن آن پی ببرند.

کاربردهای دیگر بازی درمانی عبارتند از: درک تشخیص، برقراری

رابطه ی کاری، یافتن سازوکارهای دفاعی جدید، تغییر بیان کلامی، کنترل مطالب ناخودآگاه، کم کردن تنش از طریق کنترل ذهن، یافتن راهکارهای برخودر صحیح، توصیف وضعیت موجود، گردآوری اطلاعات و داده های موجود، کشف برخوردهای ناصحیح و...

طرز بیان:

آیا می دانید نوع و عمق نگاه، نوع بلندی یا کوتاهی صدا، رنگ و شکل و شمایل لباس و... هر کدام حامل پیام های خاصی هستند. روانشناسان، عمیقا بر این باورند که نقش و تأثیر مهارت های غیر کلامی، از مهارت های کلامی بیشتر و مؤثرتر است. به همین دلیل می گویند، نوع حالت چشم ها، لبخند، گفتار، حس و حالت بدن و... از جمله موارد با اهمیتی هستند که ضمن مشخص نمودن پندار تو، که برخوردارند، در اینجا به ابزار پنج گانه تأثیر گذار می پردازیم.

1- حالت لب ها: لب های خندان برای هر دردی دوا هستند. هیچ شک و شبهه ای به خود راه ندهید که چهره ی شاداب و خندان، همیشه به دورن راه می یابد. البته هر از گاهی و تحت شرایطی خاص، می توان از طریق اخم، ناراحتی خود را نشان داد. ولی همانگونه که گفتم این کار به ندرت قابل اعمال می باشد. اما تبسمی و شادابی می تواند در بدترین شرایط، جواب مطلوب و مؤثر داشته باشد. بنابراین لبخند زدن و برخورداری از شیوه های موزون و آرام در صدا و نگاه و لبخند از عوامل مؤثر در برقراری ارتباط مؤثر و درست با شاگردان است.

 

 

2- چشم ها: هیچ چشمی بدون سخن نیست. روانشناسان معتقدند، هر نگاهی می تواند آرام بخش و یا تهاجمی باشد. بنابراین چشم با
اهمیت ترین ابزار غیر کلامی، در ارتباط میان معلم و شاگرد باشد. چشم منبع تأثیر و جایگاهی برای انعکاس علاقمندی، اعتماد به نفس، صداقت، و یا برعکس آن باشد. بنابراین با نگاهتان دانش آموز را سرشار از احترام کنید. بنابراین نگاه می تواند پیام های مختلفی بفرستد.

3- گفتار: توجه به محتوای اینکه چه می گوییم، در چه زمانی
می گوییم، و برای چه کسی می گوییم و به چه دلیل می گوییم، موضوعات بسیار با اهمیتی هستند. بر این اساس محتوا و درون مایه ی گفتار تنظیم می شود. بنابراین بسیار ضروری است که با انتخاب درست کلمات و جمله ها، ارتباطی مؤثر را تدارک ببینید.

4- گفتار: کلام موزون و آرام و مهارت در مکث ها بین کلمات و جمله ها، لطافت و نرمی گفتار، همه و همه از عوامل زمینه ساز یک ارتباط مؤثر است. به همین خاطر است که گفتن و بیان نمودن با دقت، حرارت، آرامش و... نتایج متفاوتی خواهد داشت. اما همه چیز به احساس اشتراک بین گوینده و شنونده و تعلق و پیوند متقابل بستگی دارد.

5- لباس مناسب: هر چند نمی توانید از طریق وضعیت ظاهری و لباس اشخاص به تحلیل همه جانبه و مشخصی از شخصیت فرد پرداخت، ولی هر کسی با توجه به دیدن نوعی نگرش نسبت به دیگران پیدا می کند. بنابراین وضعیت ظاهری می تواند پایه های قدرتمندی برای قضاوت دیگران نسبت به یکدیگر محسوب شود. همین موضوع می تواند در انتخاب کلمه ها و جمله ها اهمیت داشته باشد و باید به کلمه ها و جمله هایی که می گویید، دقت کنید.

 

 

 

 

 

نبایدها:

1- نکند خیلی عصبانی باشید.

2- نکند از دانش آموز متنفر باشید.

3- نکند با سخنتان به دانش آموز توهین کنید.

این حالات و احساسات برای دانش آموز، یاری کننده و مفید نیست. این حالات و احساسات به طور واضح به دانش آموز نشان می دهد که معلم دارای چه خلق و خویی است. وقتی تصور منفی نسبت به معلم خود پیدا کرد، فکر می کنید به درس خواندن علاقمند می شو. واضح و آشکار است که باید سخنان و رفتارتان را طور دیگری بیارایید. آنوقت نتیجه ی بهتری بدست خواهید آورد.

لطفا متوجه باشید:

باید توجه داشته باشید که دانش آموزان خیلی حساسند و نسبت به همه چیز دقیقند. حال خوان آن چیز جزئی و با اهمیت باشد، خواه خیلی مهم. آنها خیلی علاقمندند که اطرافیان، به خصوص والدین، معلم و... آنها را دوست داشته باشند. هر بی توجهی را، به حساب بی علاقگی و دوست نداشتن می گذارند و هر حرف ناحق را به حساب بی عدالتی و ظلم می گذارند. همین امر سبب ناراحتی، و بی اعتمادی، بی انگیزگی و عدم توجه کافی به درس می شود. در ضمن یک نوع احساس بیهودگی به وجود می آورد که نابود کننده ی شخصیت آنهاست. در این مرحله بی حوصلگی استعداد دانش آموزان را بر باد می دهد. اخلاقشان را به تباهی می کشاند و آنها را دل آزرده و از خود بیزار می کند. برعکس در جریان توجه است که دانش آموز به نیروی شگرف خود پی می برد، دل و جرأت خود را می آزماید و انسانی علاقه مند به کار و تلاش و شاداب و مؤدب بار می آید. زندگی به معنی اراده و عمل. از طرفی مطالعه، انگیزه و عامل گسترش هوش و توسعه ی فکری است. حتی اراده از عوامل سازنده کشف معلول و علت در یک عملیات منطقی در ذهن است. به عبارت دیگر فعالیت حسی و حرکتی در واقع منشأ و منبع مشترک ادراک علوم مختلف است و ثابت شده است که انسان در جریان فهمیدن علوم مختلف به شعور و تفکر که شاخص انسان است و درک رابطه ی علت و معلول نائل می شود. بنابراین دانش آموزان باید به این امر معتقد باشند که مطالعه و تلاش می تواند استعدادهای آنها را شکوفا کند و تمام موانع را از بین ببرد. نتیجه ی آن رها شدن از خود بیگانگی است. از طرفی آموزش اگر توأم با تکرار نباشد، از بین می رود.

ضرورت رفتار شناسی:

دانش آموزان، علاوه بر آموزش خصوصیات مهارت های فردی، باید بتوانند مهارت های رفتارهای اجتماعی را بیاموزند. معلمان نوعا چنین دانش آموزانی را ناهنجار می شناسند و در کلاس درس غالبا آنها را افرادی بی انضباط، بی دقت و... معرفی می کنند. چنین دانش آموزانی در پردازش اطلاعات مشکل دارند. چنین دانش آموزانی نیاز به کمک و یاری دارند تا در زمینه های مختلف آموزش ببینند. نه اینکه با آنها از سر پند و مؤذه صحبت کنید. زیرا نتیجه ی چندانی نخواهید گرفت، بلکه باید بتوانید به بررسی گسترده ای از ابعاد فردی و خانوادگی و اجتماعی آنها آگاهی یابید تا بتوانید به تدریج رفتارهای غلط را اصلاح کنید. فکر کنید، دانش آموزی که فهم خواندن یک متن درسی را ندارد، چگونه می تواند در چگونگی فهم رفتار اجتماعی خود درک درستی داشته باشد.

نکته: برای چنین دانش آموزانی پند و نصیحت چاره ساز نیست و باید با عمق بیشتری به موضوع نگاه کنید.

یک هشدار درباره ی چنین دانش آموزانی این است که معلمان نباید با چنین دانش آموزانی رفتار خشک و خشن داشته باشند. اینگونه رفتارها الگوی مناسبی برای اصلاح رفتار غلط آنها نیست.

(برخورد چکشی و ضربتی ممنوع، در این صورت ایجاد ارتباط دو سویه ممکن نیست)

 

در نظر گرفتن رفتار جایگزین:

عامل اصلی کسب موفقیت در دانش آموز این است که به او فرصت دهید تا رفتار خود را تغییر داده و به او کمک کنید تا رفتار بهتری را جایگزین آن کند. بعضی از معلمان کم تجربه به جلوگیری از اقدامات دفاعی (رفتار چکشی) علاقمند هستند. اما این روش خلع عاطفی بزرگی در روح و روان دانش آموز ایجاد می کند. آنها تصور می کنند که با ایجاد محرک های خشن انگیزه ای در دانش آموز ایجاد می شود که رفتار غلطش را تغییر دهد. در حالی که در بیشتر مواقع چنین نیست.

در واقع اینگونه رفتارها موجب دلزدگی دانش آموز از معلم است. این تمرین های غلط به سرعت تأثیر خود را از دست خواهند داد.

هنگامیکه دانش آموز درگیر رفتاری ناسازگار می شود. نباید با او رفتار ناسازگارانه ای داشته باشید. ابتدا با رفتار مورد نظر او متفاوت برخورد کنید. یعنی اگر کار اشتباهی از او سر زد با رفتار درست و منطقی و با راهنمایی های به موقع در صلاح او بکوشید.

مبانی فرضی را در نظر بگیرید:

هنگام بروز مشکلات، ابعاد و موضوعات پیرامون آن را مشخص کنید. در نظر گرفتن تعریف و توصیف ابعاد مختلف موضوع و تحلیل و بررسی آن بسیار مهم است. اطلاعاتی که در جهت خلاف و عکس الگوی ایجاد شده باشد، اغلب نتیجه ی معکوس خواهد داشت و حتی شاید تشدید شود. باید بتوانید با دانش آموز گفتگو کنید تا بتوانید به ابعاد مختلف موضوع به نتیجه ای معقول و منطقی دست یابید. عامل پیچیده و دشوار آن است که چگونه به او کمک کنید تا ادراک و برداشت متفاوتی نسبت به گذشته از موضوع به دست آورد.

نکته: باید بتوانید با تعریف صحیح از عملکرد اشتباه دانش آموز، ادراک جدیدی را پیش رویش قرار دهید. یعنی ارزیابی درست موضوع شناخت بیشتری را در نتیجه گیی بعدی دانش آموز خواهد داشت.

روش برخورد با دانش آموز:

به طور کلی، برخورد پرخاشگرانه سبب تغییرات در هورمن های بدن می شود و این امر باعث اختلالات روانی می گردد. حال اگر نتوانید برخورد صحیحی با دانش آموز داشته باشید، دچار تزلزل شخصیت و سردرگمی می شود و ممکن است رفتارهای نامناسب از او سر بزند.

در این مرحله، نوع برخورد معلم در تحول شخصیت و رفتارهای او نقش بسزایی خواهد داشت. اگر معلم با اصول تربیتی آشنا باشد و بکوشد دانش آموز را در برآوردن درست نیازهایش یاری کند،
می تواند از بروز رفتارهای ناسازگارانه و افراطی پیشگیری کند. اگر اشتباهات دانش آموز را با توهین، سرزنش و تنبیه پاسخ دهید در بزرگسالی به دلیل داشتن الگوی غلط، همان رفتار را با دیگران انجام خواهد داد و دچار مشکلات جدی خواهد شد.

خودتان را مشتاق پیشرفت آنان نشان دهید:

پژوهش ها نشان می دهد، معلمی که از انگیزه ی بالایی برخوردار باشد، نقش بسزایی در تحریک حس کنجکاوی دانش آموز خواهد داشت. بنابراین همیشه الگوی عملی تأثیر عمیقی بر عملکرد
دانش آموز می گذارد.  اگر معلم درباره ی مسائل گوناگون کنجکاو بوده، همواره در کلاس درس، کتاب، روزنامه و... ارائه دهد. بدین ترتیب، دانش آموزان را به دانستن علاقمند می کند و کتابهای درسی خود را با اشتیاق می خوانند تا پاسخ برخی از پرسش های خود را در آنها بیابند. در پایان مشخص می شود که معلم تأثیر بسیاری بر عملکرد دانش آموز خواهد داشت.

ابراز همدردی با دانش آموز:

وقتی دانش آموز احساس کند رابطه ی منطقی چندانی بین معلم و خودش وجود ندارد، هیچ رابطه ی عشق و منطقی شکل نمی گیرد و هیچ تخلفی اصلاح نمی شود. بلکه دانش آموز سعی می کند به طور مخفیانه کارش را پیش ببرد. علاوه بر این اگر برخوردها غیر منصفانه باشد...

مؤلفه ی اصلی یعنی اعتماد و امنیت کاهش می یابد و رابطه ی معلم و دانش آموز تصنعی می شود.

با مقصر دانستن دانش آموز، اشتباه او جبران نخواهد شد:

اگر دانش آموز احساس کند که معلم در پی یافتن اشتباه او و سرزنش کردن اوست. فکر می کند پیش معلم حرمت ندارد، در نتیجه انرژی کمتری برای تکالیف خرج می کند. و به این نتیجه می رسد که معلم او را دوست ندارد و نسبت به مدرسه و کلاس درس بی توجه می شود.

نکته: موفقیت دانش آموز به طرز قابل توجهی به خاطر علاقه و محبت معلم نسبت به دانش آموز به طرز قابل توجهی افزایش خواهد یافت، در نتیجه دانش آموز نسبت به وظایفش تعهد بیشتری خواهد داشت.

الگو برداری از رفتار معلم:

از عوامل بسیار تأثیر گذار در رفتار دانش آموز، الگو برداری از معلم است. نوع رابطه ی معلم با دانش آموزان و چگونگی برخورد با مشکلات آنان (تند و خشن یا مسالمت آمیز) بر رفتار آنان تأثیر
می گذارد.

برای مثال، اگر دانش آموز ببیند که معلم هنگامیکه دانش آموز تکالیفش را انجام نداده است، دست به خشونت و یا پرخاشگری
می زند، او نیز همین رفتار را با دیگران انجام خواهد داد. با
مشاهده ی چنین مواردی می آموزد که چنین رفتارهایی انجام دهد.

به طور کلی، معلم از نخستین و مهمترین الگوهای دانش آموز است که با اصلاح خود و ترک رفتارهای پرخاشگرانه می تواند تا حد بسیاری در کاهش رفتارهای نامطلوب دانش آموز تأثیر بگذارد.

تحقیر و ترد شدن دانش آموز از طرف معلم:

متأسفانه برخی از معلمان کم تجربه، احترام دانش آموز خود را حفظ نکرده، و دانش آموز خود را تحقیر می کنند و آنان را بی کفایت نشان می دهند. همین کار تأثیر نامطلوبی بر تربیت دانش آموز می گذارد. طرد دانش آموز و تحقیر پیاپی او از سوی معلم به تضعیف روحیه
و کاهش اعتماد به نفس او می انجامد و پایین بودن اعتماد به نفس،
زمینه ساز مشکلات گوناگون می باشد. در مقابل، برخورد با احترام و بدون تحقیر با دانش آموز، نقش مهمی در افزایش اعتماد به نفس و در نتیجه، پیشگیری از برخی جرایم دارد.

نکته: لازم است دانش آموز را امیدوار کنید و به ایشان دلگرمی دهید تا بر مشکلات خویش چیزه شود.

تبعیض و بی عدالتی بین دانش آموزان:

از جمله رفتارهایی که به طور غیر مستقیم، زمینه ی بروز رفتارهای پرخاشگرانه را در دانش آموزان فراهم می کند، تبعیض بین
دانش آموزان است. وقتی دانش آموزی ببیند معلم در کلاس به یک یا چند نفر توجه و محبت می کند و به او اهمیت نمی دهد، نوعی حسادت در وی به وجود می آید. این حسادت ممکن است به صورت رفتار خشن بروز کند. به تدریج اینگونه رفتارها به صورت عادت در وی در می آید.

سخت گیری بیش از حد:

برخی معلمان انتظار دارند، دانش آموز بدون چون و چرا،
مانند سربازی از دستورهای آنان پیروی کند. آنان به خیال خود فکر می کنند با سخت گیری می توانند دانش آموز را به انجام کارها ترغیب کنند.

اما باید گفت سخت گیری بیجا، پیامدهای منفی در تربیت دانش آموز خواهد داشت. شاید در چنین مواقعی معلم موفق شود دانش آموز خود را تا حدی فرمان پذیر کند، اما از جنبه های گوناگون دیگر او آسیب خواهد دید.

معلم باید توجه داشته باشد که دانش آموز به استقلال و اظهار نظر تمایل دارد و تحمل رفتارهای مستبدانه او را رنج می دهد. بنابراین مناسب است معلم به جای رابطه ی مستبدانه از رابطه ی عادلانه استفاده کند. یعنی از بیشتر خطاهای دانش آموز بگذرد و در مورد برخی خطاها محرومیت از برخی امتیازها، نمره، جریمه و... استفاده کند.

نکته: از کنجکاوی های افراطی نسبت به دانش آموزان بپرهیزید.

رعایت اصل تدریج در اصلاح رفتار:

اصل مهم، تدریج در اصلاح رفتار است. دست یافتن به عادت های درست، امری زمان بَر است و یکباره امکان پذیر نیست. از این رو، باید با مراقبت و صبوری، شالوده ی شخصیت دانش آموز را بر پایه ی نظم و انضباط استوار سازید. برای دستیابی به این هدف بلند مدت، باید او را رفته رفته و گام به گام به سوی هدف رهنمون ساخت و در این راه، ظرفیت و موقعیت سنی و جسمی و روحی او را در نظر گرفت. اما معلمانی که در برخورد با رفتار نادرست دانش آموز، او را تنبیه می کنند به گونه ی چشمگیری رفتار اشتباه دانش آموز را افزایش می دهند.

 

 

از جنگ قدرت با دانش آموز خود بپرهیزید:

معلمین تا آنجا که ممکن است باید از کشمکش و جنگ قدرت با دانش آموز خود بپرهیزند. اگر معلم بر دانش آموز خود نظارت کافی داشته باشد، بسیاری از خطاهای رفتاری آنان اصلاح خواهد شد.

نکته: رفتارهای نامناسب را فراموش کنید. این کار تنها به ایجاد رنجش و تنفر در دانش آموز می انجامد و احتمال تکرار دوباره ی آن را بیشتر می کند.

امام علی (ع) می فرماید: (تحف العقول ص 84)

زیاده روی در سرزنش کردن، آتش لجاجت را شعله ور می کند.

از داد و فریاد و تنبیه استفاده نکنید:

برخی معلمان کم تجربه، وقتی از نافرمانی دانش آموز خود خسته می شوند، به داد و فریاد یا تنبیه بدنی روی می آورند. اگر داد و فریاد و تنبیه بدنی را پاسخ هایی منفی به بدرفتاری دانش آموز بدانید، می توان نتیجه گرفت که اشتباه دانش آموز را با رفتار غلط پاسخ داده اید. نتیجه اینکه در تربیت دانش آموز ضعیف و ناتوانید.

تنبیه، اغلب بیش از آنکه مشکلی را حل کند، سبب مشکلات روحی و روانی می شود. با تنبیه و مجازات، دانش آموز اغلب از رفتار بد خود دست نمی کشد، بلکه آنان را پنهان می کند. از این رو، تنها به گریز از مجازات علاقه مند می شود و به انجام کار خوب یا درست تمایلی نشان نمی دهد. چنین دانش آموزان (بزرگسالان کوچک) در آینده از چراغ قرمز عبور می کنند و کارهای ضد اخلاقی و ضد اجتماعی زیادی از آنان سر خواهد زد. به نظر شما مقصر اصلی کیست!؟

از سوی دیگر تنبیه بدنی نخستین تجربه ی آشنایی دانش آموز با خشونت است. دانش آموز با الگویی که معلم ارائه می کند (تنبه، خشونت، پرخاشگری، اخم و تَخم و...) رفتار خشونت آمیز را (زبانی، فیزیکی) می آموزد. وقتی معلم، دانش آموز خود را به سبب رفتاری نادرست تنبیه بدنی می کند، دیگر نمی توانید از آنها انتظار داشته باشید با دیگران چنین رفتاری نداشته باشند. زیرا دانش آموز دنیا را به طور واقعی و مشخص می بیند. زمانی که مشاهده می کند، کتک زدن برای اشتباه امری مجاز است، می پندارد کتک زدن دیگران برای او مجاز است. به معنای دیگر خشونت، خشونت می آورد و محب، محبت در پی خواهد داشت.

( از محبت خارها گل می شود)

پژوهش ها نشان می دهد افرادی که در دوران کودکی و نوجوانی بیشتر به دست والدینشان تنبیه شده اند، در مقایسه با افرادی که تنبیه را تجربه نکرده اند، چهار برابر بیشتر برای کتک زدن آمادگی دارند. (تامس گورن، خود انضباطی  کودک و نوجوان)

حفظ خونسردی:

گاهی معلمان کم تجربه وقتی خسته می شوند، بدخلقی می کنند. و گاه با این کار، انرژی اضافی خود را از دست می دهند. در این مواقع خونسردی خود را حفظ کنید و مراقب باشید بدخلق نشوید.

پیامدهای طبیعی و منطقی رفتارش را توضیح دهید:

اگر دانش آموز کار خلافی انجام می دهد، برایش پیامدهای رفتارش را توضیح دهید. به تدریج متوجه می شود با توجه به هر رفتاری چه نتایجی به وجود می آید. به او گوش زد کنید اگر غذای ناسالم بخورد، نتیجه ی آن مسمومیت و بیمارستان و... است. حتی شاید لازم باشد خودتان را ناراحت نشان دهید نه اینکه دانش آموز را ناراحت کنید.

نکته: می توانید دلیل بیاورید که با توجه به رفتار غلط چه پیامدهایی در راه است.

معلم با تجربه آموخته است:

- من آموخته ام که توهین کردن به دانش آموز چیزی را تغییر
نمی دهد. فقط وضعیت را بدتر می تکند.

- من آموخته ام که باید همیشه با کلمات محبت آمیز با دانش آموز صحبت کنم.

- من آموخته ام که اگر دانش آموزی زیاد اشتباه می کند، نیاز به کمک دارد.

- من آموخته ام که اگر بهترین راه را انتخاب نکنم، بهترین نتیجه را نخواهم گرفت.

- من آموخته ام یا من باید رفتارم را کنترل کنم و یا رفتارم من را کنترل می کند.

- من آموخته ام که با عیب جویی و غرغر کردن، هیچ گاه وضع تغییر نمی کند.

- من آموخته ام که دانش آموزان همانگونه رفتار می کنند که ما به آنها آموخته ایم. (معلم آینه ی رفتار دانش آموز است)

درخواست دانش آموز:

دانش آموز دوست دارد معلم نسبت به او علاقمند باشد تا از همنشینی و هم صحبتی با او لذت ببرد. نسبتبه همدلی با او راغب باشد. اگر معلم در کلاس توانست با اخلاق پسندیده و صفات شایسته بر قلوب دانش آموزان جایگاهی را برای خودش باز کند، کلاس درس برای او لذت بخش می شود. در غیراینصورت دانش آموز به بیماری های روحی دچار می شود.

اما چگونگی نفوذ در دانش آموز و محبوب او واقع شدن، به رفتار و منش معلم بستگی دارد، نوع رفتار، حرکات، گفتار، همیاری و کمک معلم سرنوشت ساز است. این خود معلم است که می تواند با استفاده از اخلاق پسندیده و رفتار معقول و منطقی دانش آموزان را با خود همراه کند و با عملکردش کمالات و فضائل اخلاقی را به آنان بیاموزد. الگوی دانش آموز، صداقت، پاکی، عفت،اخلاق حسنه، تواضع و مهربانی معلم است.

چندین نحوه ی بیان تشویق را به معلمان پیشنهاد می کنیم:

1- الان متوجه شدی........چکار باید انجام دهی

2- تو از روز قبل........ بهتر عمل کردی

3- فکر می کنم ........راه درست را شناخته ای

4- اکنون........ علت اشتباهت را فهمیدی

5- تو داری........ واقعا تلاش می کنی

6- فکر می کنم ........خودت می توانی مواظب رفتارت باشی

تشخیص سعی و کوشش هر دانش آموز از جانب معلم، به وی کمک می کند تا فعالیت ها و کوشش های خود را افزایش دهد.

 

 

 

آموزش فرایند منظم و هماهنگ در تحلیل درس:

1- روی موضوع مورد نظر تفکر کنید. (موضوع کلی)

2- هنگام مطالعه اطلاعات را به بهترین روش دسته بندی کنید. (اجزاء)

3- مرتب کردن اطلاعات (اولویت بندی یا طبقه بندی اطلاعات)

4- مطالب را در یک قالب و چهارچوب خاص قرار دهید

5- ارتباط کلمات کلیدی را با سایر قسمت ها شناسایی کنید

6- مسائل اصلی و فرعی را تفکیک کنید. (شناسایی جاده های اصلی و فرعی)

7- ترتیب و آرایش نکات چه معنایی دارند

8- شناخت الگوی خاصی از مطلب

9- مؤثرترین روش جهت خلق الگوی منطقی (ریاضی) با استفاده از اطلاعات درس

10- سیستم بکارگیری الگوی خاص با توجه به اطلاعات موجود

11- شناخت یک نظام رمزی در قالب یک الگوی سازماندهی

12- یافتن راه حل علمی در طبقه بندی کردن اطلاعات

درخت حافظه:

یکی از مهمترین کارهایی که باید در سیستم مطالعه کاربردی انجام دهید، ثبت اطلاعات و استفاده ی صحیح و به جا از آنهاست.
دانش آموز برای یادگیری، یاد سپاری و تداعی بهتر آموخته ها، نیاز به الگویی دارد. الگوی یادآوری که ما به شما معرفی می کنیم  درخت حافظه است. همواره به یاد داشته باشید در طول مراحل مطالعه کاربردی باید از درخت حافظه استفاده کنید و اطلاعات اصلی و فرعی را ثبت کنید.

سخن آخر:

امروزه در جامعه ی معلمان نقش ویژه ای در آموزش دانش آموزان بر عهده دارند. به هر حال اغلب  والدین در برابر این مسئولیت از اطلاعات و دانش کافی برخوردار نیستند و مشتاق اند که بدانند چه باید بکنند.

 

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد