به نام خدا
مدیریت علم حرکت
نویسنده: عبدالله یزدانی
سر شناسه : یزدانی، عبدالله، 1353-
عنوان و نام پدید آور : مدیریت علم حرکت/ نویسنده، عبدالله یزدانی.
مشخصات نشر : ورامین: انتشارات دوقلوها، 1394.
مشخصات ظاهری : 46 ص.؛ 5/14 × 5/21 س م.
شابک : 40000ریال0–54–6432-600–978
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
موضوع : حرکت آموزی
موضوع : مهارت های حرکتی
رده بندی کنگره : 1394 4 م4ی/ 295 BF
رده بندی دیویی : 334/152
شماره کتابشناسی ملی : 4034037
ناشر: دوقلوها
نویسنده: عبدالله یزدانی
چاپ اول: 1395
شمارگان: 1000
شابک: 0- 54- 6432- 600 - 978
قیمت : 4000 تومان
همه ی حقوق محفوظ است
مقدمه................................................................................5
فصل 1 .............................................................................7
مفهوم مدیریت حرکت............................................................7
مدیریت علم حرکت...............................................................7
گرایشات حرکت...................................................................8
ویژگی های مدیریت..............................................................9
انتخاب و ساختار.................................................................10
مدیریت حرکت و نامگذاری....................................................11
مفهوم رایج حرکت................................................................12
فصل 2 .............................................................................13
هدف گذاری چیست؟..............................................................13
چگونه در حرکت مشارکت کنید؟..............................................13
کارشناسی بنای مشارکت........................................................13
ساماندهی حرکت مبنایی برای مشارکت......................................14
هدف گذاری از طریق مجموعه های حرکتی................................14
فصل 3 .............................................................................17
نقشه و تجربه.......................................................................17
نقشه ی اساسی.....................................................................17
دامنه ی حرت......................................................................17
نقشه های سازمانی حرکت......................................................17
ایجاد زمنیه ی مشارکت در کل حرکت.......................................18
حرکت چگونه بنا می شود؟.....................................................18
ماهیت اصلی حرکت..............................................................18
ابعاد فرایند حرکت................................................................19
فصل 4 .............................................................................21
اجرای حرکت چگونه است؟....................................................21
هدف از فرایند مدیریت...........................................................21
هدف های سوای عملکردها.....................................................23
مقصود به مثابه ابزاری برای کشف حرکت.................................24
هدف مدیریت حرکت.............................................................26
هدف و فرایند مدیریت حرکت..................................................27
اقدام در تحلیل چیست؟...........................................................27
فصل 5 ..............................................................................29
بر حرکت چه می گذرد؟..........................................................29
اجرا به مثابه حل مسأله...........................................................29
همراه با الگوی حرکتی...........................................................30
به چالش کشیدن حرکت...........................................................30
مرتبط ساختن الگو با عمل.......................................................30
چارچوب حرکت...................................................................31
اجرا و چارچوب...................................................................31
ارزشیابی در فرایند حرکت......................................................32
ارزشیابی بازتابی..................................................................32
تحلیل بخشی از حرکت...........................................................33
در فرایند حرکت تنشی ساختاری وجود دارد................................33
فصل 6 .............................................................................35
مسائل دیگر.........................................................................35
مدیریت حرکت به معنای خط مشی............................................35
خط مشی مدیریت حرکت........................................................35
خط مشی راه کارهای دیگر.....................................................36
خط مشی سازمان حرکت........................................................37
مدیریت حرکت....................................................................38
فصل 7 .............................................................................41
اجرای متفاوت.....................................................................41
عناصر فعال در حرکت..........................................................42
انواع فعالیت های حرکتی........................................................43
نقش های مدیریت حرکت........................................................43
فعالیت حرکت و سیاست گذاری................................................44
فصل 8 ..............................................................................45
معنای حرکت.......................................................................45
شور و شوق........................................................................45
نظریه و عمل در حرکت.........................................................46
ابزارهای تحلیلی...................................................................46
سازه های حرکت..................................................................47
مقدمه
در این کتاب، مفهوم مدیریت حرکت وارزش
های خاصی حاکم بر آن تعریف می شود. مدیریت حرکت نمایش اقدام به صورت پیکربندی
شده ی جمعی با هدف های شناخته شده و مشخص است به طوری که به صورت پایدار و قابل
پیش بینی در آیند و به این هدف ها قدرت قانونی و مشروع بدهد.
بدین سان، مفهوم مدیریت حرکت، هم
عمل را توضیح می دهد و هم به آن اعتبار می دهد. آنچه را ورزشکاران انجام می دهند
توضیح
می دهند و آنچه برایتان مناسب تر است را ارائه می دهد. بنابراین مدیریت حرکت به
منزله ی درک شیوه ای است که ورزشکار برای شکل دادن فعالیت بکار می گیرد. اما برای
تحلیل گران (مشاهده گران) نیز مفهومی رایج است. آنان به عنوان شیوه ای برای
بازبینی فعالیت سازمان یافته این مفهوم را بکار می گیرند. مفهوم مدیریت حرکت به ما
این امکان را می دهد که بدانیم در چه مرحله ای، چگونه به اقدام عملی شکل دهیم و در
این فرایند، اندیشه ی معتبر چه هدفی را دنبال می کند. یعنی، مدیریت حرکت به مثابه
یک فرایند پرسش و پاسخ در نظر گرفته می شود.
امروز، مطلب خاصی به عنوان مدیریت
حرکت وجود ندارد. طبیعی است که خواننده بپرسد چه نیازی به این مطالب است. این کتاب
درباره ی محتوای مدیریت حرکت سخن می گوید. به این منظور که مدیریت حرکت چیست؟
مدیریت حرکت مفهومی است که گستره ی وسیعی از فعالیت های حرکت را تحت پوشش قرار
می دهد. مدیریت حرکت صرفا شیوه ای خنثی در اجرا نیست، بلکه شیوه ی توجه به حرکت های معینی است.
این کتاب برای ورزشکاران و همچنین
مشاهده گران (مربیان) نگاشته شده است و دامنه ی گسترده ای از حرکت ورزشکاران را
خطاب قرار می دهد. ورزشکارانی که به رشته ای خاصی (مثل کشتی) علاقمندند و می
خواهند بدانند که مدیریت حرکت به چه معنا است و چگونه ارائه
می شود.
بنابراین بهتر است این اثر را مقدمه ای بر نوع خاص از مدیریت حرکت در نظر بگیرید. واژه ی مدیریت حرکت در گستره ی وسیعی از زمینه های مختلف فعالیت بکار می رود. نظام های حرکتی مختلف با روش های متفاوت و پوشش دادن به انواع سبک های حرکت است.
فصل 1
مفهوم مدیریت حرکت
حرکتی مختلف با روش های متفاوت و پوشش دادن به انواع سبک های حرکت است.
مفهوم مدیریت حرکت:
این مفهومی است که بر فهم ورزشکار از شیوه های اجراهای غالب است. به نظر می رسد هر ورزشکاری قصد دارد در قریب الوقوع کار خاصی انجام دهد. در عملکرد مدیریت حرکت این واژه به معنای اقدامات و تعهدات هر ورزشکار در حوزه ی فعالیت ورزشی است.
به نظر می رسد که مدیریت حرکت بیشتر به شیوه ای آینده نگر عمل می کند تا حال نگر. نسبت به آنچه ورزشکار باید در لحظه ی بعد انجام دهد علاقه نشان می دهد تا اینکه آنچه اکنون در حال اجرا است. مفهوم فرایند حرکت به چه میزان مفروض پنداشته شده است. باید حرکت را به مثابه شیوه ای برای بکارگیری قدرت اجرا درباره ی مسائل حرکت دانست. اقدام ورزشکار نسبت به عرصه ی تعریف شده ای از عمل.
اما مدیریت حرکت به چیزی فراتر از تصمیمات اتخاذ شده توسط ورزشکار اشاره دارد. توصیف چیزی به عنوان مدیریت حرکت بدان معنا می دهد که بر آن اهمیت خاص قایلیم.
این بحث مختصر حالی از آن است که مدیریت حرکت همیشه و همه جا در زمینه های مختلف به معنای واحدی بکار می رود و به بررسی معنادار حرکت می پردازد. آنگاه می کوشد درک بهتری در مفهوم گسترش حرکت داشته باشد.
مدیریت علم حرکت:
می توان بحث حرکت را بر پایه ی سه مشخصه مفروض قرار داد:
1- انسجام
2- سلسله مراتب
3- هدفداری
انسجام حاکی از این فرض است که همه ی اجزای حرکت یک اقدام با هم تناسب دارد و اجزایی از کل سازمان یافته و نظام واحدی را تشکیل می دهند. برای همین مدیریت علم حرکت باید به چگونگی هدایت این نظام (یا به نحوه ی هدایت آن) بپردازد. انواع حرکت ها یا دغدغه ها و توانمندی های مختلف در فرایندی (کشمکشی) که طی آن حرکت های مختلف می کوشند هر یک از فعالیت هایی را به شیوه ای شکل بدهند که چشم انداز خاص آنان را می نمایاند.
فرض دوم سلسله مراتب است: اینکه
فرایند حرکت به بخش هایی تمرکز دارد که در رأس حرکت قرار دارند و دستور اصلی را
صادر می کنند. اما هر کدام ساز خود را می زنند و هر جزء مانند نوعی دستگاه اعصاب
مرکزی نحوه ی اقدام را تصویب و آن را به اجرا
می گذارند.
فرض سوم هدفداری است: اینکه باید حرکت را به مثابه پیکری در نظر گرفت که هر کدام بخش های دیگر را پیگیری می کنند و هدف های خاص را می فهمند. می توان این مسائل را بر حسب زمان، تغییر داد و مسائل و راه حل آنها را فهمید.
ورزشکار مدیریت حرکت را در نظر می گیرد و حرکت چیزی است که ورزشکار تصمیم می گیرد انجام دهد. از این رو حرکت باید همگانی باشد. اصلاح حرکت عمومی بر پایه ی نظام سلسله مراتبی است که باید این کار با اقتدار انجام شود. این کار با شیوه ای زیرکانه و با جانشینی زیر مجموعه های فرعی انجام می گیرد.
گرایشات حرکت:
چنانچه گرایش بر این باشد که حریف چه اموری را انجام می دهد. تنها مسأله این است که به چه شیوه ای این مهم را به سرانجام برسانید. در اجرای حرکت به نظر می رسد که مدیریت حرکت بیشتر در جایی استفاده می شود که می خواهید عملکرد حرکتی حریف را به چالش بکشید. در اینجا نه تنها عملکرد حرکتی حریف را توصیف می کنید، بلکه آنچه را توجیح می کنید، آن را استقرار می دهید.
در این مرحله می توان مشاهده کرد که مدیریت حرکت می تواند به معنای مجموعه ای از هدف های فعالیت یا اصول راهنما نباشد، بلکه صرفا استاندارد کردن و تصریح عملکرد باشد. به بیان دیگر باید دانست که حرکت های ذی نفع کدام قسمت ها هستند و چه می کنند؟ همچنین نگاهی به جلو خواهد انداخت (کجا می خواهید بروید؟)
ویژگی های مدیریت:
مدیریت واژه ای است که به روشنی به شیوه های متنوع و در سطوح گوناگون به کار می رود. در شیوه های بکارگیری این واژه سه عنصر اصلی را می توان مشاهده کرد:
1- قدرت اجرایی
2- کارشناسی حرکت
3- ساماندهی حرکت
پیش از همه اصل حرکت بر اساس نظام سلسله مراتبی در حوزه ی خاص اعمال می شود. این امر حاکی از آن است که مدیریت حرکت مستلزم دانش درباره ی مسأله و راه حل آن است. از این منظر مدیریت حرکت در حل ماهرانه ی مسأله پیش می آید که آیا این حرکت مؤثر است یا خیر؟ و این سؤال عرصه ی تخصصی دیگری از ارزشیابی سیاست را ایجاب می کند.
سرانجام مدیریت حرکت بستگی به نظام انسجام دارد. تصمیم گیری امری دلبخواهی و هوا و هوسی نیست. تابع کاربرد کلی قاعده ای شناخته شده است. به این ترتیب مدیریت بر حرکت، رفتار ورزشکار را محدود می سازد. در همین حال، آنان را از الزام انتخاب رها می سازد و چارچوب مشترکی برای دامنه ای از فعالیت فراهم می کند.
در این بستر، سر چشمه ی عمده ی دشواری مسأله انسجام عرصه های مختلف مدیریت بر حرکت است. هر گونه نابسامانی از مسائل عمده ی حرکت و بخش زیادی از فعالیت حرکت متوجه ی راه کارهای مختلف است. این گفته که قدرت اجرایی، کارشناسی و سازماندهی از ویژگی های مدیریت حرکت است. به این معنا نیست که این هر سه یکسان و در همه ی جهات این فرایند وجود دارند. در واقع، ممکن است این خصوصیات با هم در ستیز باشند.
انتخاب و ساختار:
تا اینجا از مدیریت بر حرکت به مثابه انتخابی آگاهانه صحبت شد. یقینا تصمیم گیری کار ورزشکار است و حریف هم وظایفی دارد که به آنچه باید انجام دهد فکر می کند و زمانیکه تصمیمی اتخاذ کرد، آن را انجام می دهد. اما تنها این نمی تواند تحلیل مناسبی از فرایند حرکت باشد.
پیش از هر چیز، گاهی تقسیم اقدامی مشخص از یکسو و اقدام با شیوه و روشی خاص می باشد. شرح جزئیات بماند برای بعد. به نظر می رسد باید بتوانید از هم در ریختگی فعالیت های حرکتی در یک جریان (بالا و پایین) ناهماهنگ اجتناب کنید. بلکه اجرای نسبی استوار که جزئی از جریان پیوسته است که برای قسمت هایی وظیفه است و برای سایر قسمت ها، عاملی ساختاری.
آنچه مدیدریت می نامند می تواند به روشنی بر اساس تصمیم مجری فن باشد. اما منشأ آن ممکن است در عمل حریف باشد. آنچه به راحتی و به شیوه ای نظام مند قابل اجرا است، آنچه مؤثر است، آنچه با انتظارات حریف سازگار است، ممکن است الگویی از طرف حریف باشد. اما توصیف آن به عنوان تصمیم مستلزم بسط معنای این ویژگی ها است.
به هر حال، برخی استدلال می کنند که اتخاذ هر تصمیمی سرآغاز هر نوع فعالیتی است. در صورتی که فهم پیامدهای چنین تصمیمی است. هنگامیکه مجری حرکتی هستید باید بتوانید از آن مراقبت کنید، به این دلیل، برخی استدالال می کنند که مدیریت حرکت را نباید در قالب قصد و نیت فهمید، بلکه بر حسب تعهدات قابل فهم است.
من الگوی حرکت را به معنی الگوی
تخصیص حرکت ها در پاسخ آنچه انتظار می رود با توجه به چالش های به وجود آمده می
دانم. ادعا
می کنم که
همه با چنین معنایی موفق اند. اما من هدف ها، نیت ها، اصول، تصمیمات، هدف های ویژه
یا همه ی آنها را به مثابه شاکله ی ساختار کم حرکت می دانم که به دنبال کاربرد
مناسبی برای اصلاح حرکت است.
از این منظر، نمی توان مدیریت بر
حرکت را صرفا به صورت هدف های کاملا تعیین شده در نظر گرفت، بلکه باید آن را احساس
شیوه ی الگو بندی فعالیت در میان دامنه ی گسترده ای از فعالیت دید. به
گونه ای که ورزشکار بداند در لحظه ی بعد چه روی می دهد. بیان هدف شاید هم مهم
باشد، اما احتمالا گویای همه ی ماجرا نیست و این بدان معنی نیست که مدیریت حرکت
وجود ندارد. ورزشکاران
می آموزند که چگونه حرکت را اجرا کنند. یاد می گیرند چه قسمت از حرکت را مسأله ی
مهم بدانند و چه کاری می توان درباره ی آن انجام دهند. از این جهت، هر حرکت منبع
مهمی برای الگوهاست و رفتارهای مختلف تعبیرهای متفاوتی از یک اقدام معین دارد. از
این منظر، عنصر اساسی حرکت آرزوها نیست، بلکه تأثیر آنها بر عمل است. همینطور
تخصیص ساختارمند حرکت، یعنی مدیریت.
البته، بیان هدف مدیریت یکی از شیوه های مهم اختصاص منابع حرکت است. اما ممکن است کافی نباشد و یقینا تنها راه نیست.
در اینجا نوعی الهام در مفهوم مدیریت حرکت می توان دید: تنشی بین انتخاب و ساختار. توصیف مدیریت حرکت به عنوان تعیین فرصت هایی برای انتخاب فراهم می آورد و عرصه ی اقدامات متفاوتی را اقتضاء می کند.
بنابراین تقاصا برای تصمیم گیری از نظام موجود، تعهداتی بر اساس انتخاب های حریف بنا شده است. این نکته در اینجا مطرح نیست که ساختار مانع انتخاب می شود. دو بعد حرکتی هر دو ورزشکار ارتباط ناگسستنی با یکدیگر دارند. اتخاذ مدیریتی که به هدف شکل بدهد، لازم است. اگر بتوانید اقدام جدیدی بر ضد هر عمل اعمال کنید، انتخاب نو ساختار موجود را به چالش می کشد و اجرای همین ساختار، فرصت ها را محدود می کند. پس در هر فرایند حرکت، تنشی ساختاری بین این دو به وجود می آید و در نتیجه ابهامی قابل توجه حاصل می شود.
مدیریت حرکت و نامگذاری:
مدیریت حرکت واژه ای است که صرفا عمل را توصیف نمی کند بلکه به آن شکل می دهد. آنچه را می بینیم نامگذاری می کند تا بتوانیم، آن را به شیوه ای خاص به عمل در آوریم. اظهار این نکته که بعضی از قسمت های حرکت را پیش از قسمت های دیگر برجسته تر می سازد و این تفکر را به وجود می آورد که فعالیت های مختلف باید با همدیگر هماهنگ شوند و به سوی یک مقصد مشخص هدایت شوند.
در همین حال، توجه به سایر قسمت
های حرکت الزامی است. هنگامیکه شیوه ی خاصی برای شکل دادن به ذهن بکار می رود،
شیوه های دیگری مربوط به سیاست شخصی و مدیریت یا راهکار (استراتژی) نظام می یابد.
تمایز بین حرکت ها و مبارزه و بین بعضی نقاط و اجزاء با یکدیگر رواج می یابد.
بسیاری از این برآیندهای حرکت به شیوه ای مؤثر و کارآمد پیکره ی حرکت را تقویت می
کنند. یعنی بعضی از قسمت های حرکت دارای
قدرت قانونی تعیین سرنوشت هستند که می توان آن را شیوه ی عمل دانست. ورزشکاران
حرکت ها را به شیوه ای انجام می دهند که برای آنان معنی دار و هیچ گونه تجویز رسمی
درباره ی اینکه بهتر است چگونه عمل بکنند وجود ندارد. آنها نوعی استدلال و
خودگردانی عملیاتی دارند. گاهی حرکتی را اجرا می کنند و گاهی ترجیح می دهند حرکت
خود را متوقف کنند.
مفهوم رایج حرکت:
مفهوم رایج حرکت به این معناست که اجرای حرکت به مقصود خاص می باشد. اهمیت چنین کاری بدان معناست که شیوه ی عمل را به چه روشی شکل می دهد و مفهوم مدیریت در این مهم چه نقشی دارد.
فصل 2
هدف گذاری چیست؟
ورزشکارانی که اجرای حرکتی را هدف گذاری می کنند، سرخود تصمیم نمی گیرند، بلکه هدف گذاری خود را با توجه به علایق حریف می سنجند. اما با چشم اندازی نسبتا متمایز. در این مرحله بهتر است بخشی از قسمت های حرکت را به تعلیق بیندازید.
چگونه در حرکت مشارکت کنید؟
مناسب ترین نقطه ی آغاز برای اجراهای مختلف است. همچنین شایان توجه است که این جریان می تواند دوسویه باشد. ورزشکار مقتدر ممکن است بکوشد حرکت خود را تحمیل کند. اما حریف مقابل سعی می کند در حرکت خلل ایجاد کند. به این منظور، باید بتواند به ساختار اقتدار اشراف داشته باشد.
کارشناسی بنای مشارکت:
نخستین پرسشی که در اینجا پیش می آید به نوع کارشناسی ونوع رابطه بین حرکت ها مربوط است. تخصص امری کلی و رها نیست، بلکه مقدم و مؤخر مشخص دارد. بنابراین ورزشکار به دنبال ارتباط مؤثر و نیرومند در حرکت است و این ارتباط دو سویه است. پاسخ به حرکت حریف و محافظت از آن به صورت دایره ای خواهد بود. در این حالت ورزشکار سعی می کند انتظارات حرکت را بهتر درک کند و به این امید در فرایند حرکت پیروز شود.
در نتیجه تخصص به شیوه ی مهمی برای سازماندهی فعالیت های حرکت تبدیل می شود. ورزشکارانی که به عرصه ی مشخصی از حرکت علاقمندند، دانش ویژه در اینباره کسب می کنند و به تدریج با این دانش آشنا می شوند. اما نمی توان فرض کرد که درباره ی هر مسأله ی حرکت عرصه ی روشنی از کارشناسی مربوط به آن وجود دارد. عرصه های مختلف کارشناسی ممکن است شیوه های متفاوتی برای پرداختن به مسأله ی واحد داشته باشد. بنابراین نحوه ی شکل دادن و تعریف مسأله ی حرکت با عکس العمل حریف ارتباط نزدیک دارد.
ساماندهی حرکت مبنایی برای مشارکت:
دغدغه ی حرکت اجرای فعالیت سازمان یافته و قابلیت پیش بینی آن است. معمولا این مسأله را نظارت درون حرکتی می پندارند. چگونه اطمینان حاصل کنیم. مشارکت در رأس سازمان اجرا قرار دارد. شاید اجرا آنقدر کفایت نکند که قابل پیش بینی باشد و شاید مجبور شوید خود نیز نوعی سامان به وجود آورید. از همین رو چگونگی کارکرد و حرکت تعیین خواهد کرد که هر ورزشکار چه نوع هدفگذاری را دنبال خواهد کرد.
هنگامیکه به فرایند حرکت در میان سازمان می نگریم، این نیاز به ایجاد نظم بازهم آشکارتر می شود. همینطور، با محاسبه تقسیمات حرکت توان پیش بینی باز هم افزایش می یابد، اما پیشگویی حرکت، بستگی به انضباط حرکت و تعداد دخالت های چالشی خواهد داشت.
پس تعجبی ندارد که بخش قابل توجهی
از فعالیت های حرکتی به ایجاد حفظ نظم در فرایند حرکت معطوف شود، این مسأله بیشتر
نوعی
چانه زنی به نظر می رسد تا تصمیم گیری و این به زمینه های مشترک توجه دارد که می
تواند ورزشکار را به هدف نزدیک تر کند. همچنین
انتخاب های متفاوتی پیش روی هر کدام از آنها وجود دارد، اینکه مجموعه ای از مسائل
و راه حل های مختلف پیش روی آنهاست و برای رسیدن به مسائل جدید مهارت های جمعی حل
مسأله را بسیج
می کنند.
هدف گذاری از طریق مجموعه های حرکتی:
در بسیاری مواقع، ارتباط میان
اجزای حرکت بر پایه ی نقش هایشان سازماندهی می شوند. یک راه حل، ایجاد ارتباط
هماهنگ بین این عوامل است. این گروه های حرکتی مختلف در می یابند تا که چه اندازه
می توانند از یکدیگر حمایت کنند. همچنین به تشکیل کارگروهی کمک می کنند که دلیل
وجود آنهاست. در واقع ورزشکار به شناسایی و تحلیل نقاط شکننده اقدام می کند. اما
زمانیکه سرخود عمل کند، جنبه های مختلف این فرایند را ضعیف می کند. یعنی گره حرکت
تضعیف
می شود.
لازمه ی هر اقدام جمعی نوعی فهم متقابل است و شیوه ی اجرای حرکت با یکدیگر این فهم را تقویت می کنند. اجرای خوب را ورزشکاری انجام می دهد که حرکت های دو طرف را می شناسد و آنها را به اعتدال می رساند. در اینجا نمی توان نشانه های جهل و بدفهمی و ستیز یافت. در این صورت به نسبتی که ارتباط متقابل وجود دارد، حرکت پایه شکل می گیرد.
این تصور توجه ما را به دانش مشترک جماعت ورزشکار معطوف می دارد. آگاهی مشترک آنان درباره ی عرصه خاصی از حرکت است که آنها را به جلو می برد. این آگاهی مشترک می تواند شیوه ی نوینی از فهم حرکت باشد. این نکته بدان معنا نیست که همگی بر سر آنچه در این باره باید کرد اتفاق نظر دارند و مجبور نیستند همدیگر را به حرکتی متقاعد کنند. اما این عناصر با یکدیگر ناهمساز نبوده و هیچ دلیلی وجود ندارد که همدیگر را نفی کنند، یعنی هر دو ورزشکار در مبارزه بر سر قدرت بسیج می شوند.
یادآوری این نکته مهم است که این اصطلاحات اساسا استعاری است و برای کمک به فهم پیچیدگی فرایند حرکت ارائه می شود. این واژه ها توجه ما را به شیوه های خاص متمرکز و به سوی ابعاد گسترده و متعادل فرایند حرکت به شیوه های خاص معطوف می سازد که متمایز با منظر خطی و پلکانی است که اساس بسیاری از مفاهیم است. اما اینها (اجزای حرکت) سازهایی هستند که در یک ارکستر بزرگ یکدیگر را حذف می کنند. اما اینکه تصور طرف در مسأله ی حرکت نفعی دارد و لزوما در تصمیم گیری ها هر کدام گاهی نقش بالا و گاهی نقش پایین را ایفا می کنند. بلکه هر دو طرف در حل مسأله ی حرکت مشارکت دارند و به شکل دادن حرکت کمک می کنند. همچنان که هر کدام چشم اندازهای متفاوتی درباره ی حل مسأله دارند، به این اعتبار هر دو طرف (مشارکت کنندگان) متقابلا نقشی سازنده دارند.
هر کدام از جایی از حرکت را تقویت می کند و یا برعکس اما اینکه تصمیم گیرنده کیست؟ یا مسأله ای که به آن می پردازد چیست؟ اینها در فرایند حرکت شکل می گیرند.
فصل 3
نقشه و تجربه
اصل روشنی است که مدیریت در حرکت، رأس تعیین می شود و گسترش می یابد. اما زنجیره ی اقتدار واحدی وجود دارد و تصمیمی شفاف که فعالیت از آنجا جاری می شود.
تجربه ی فرایند حرکت کمی پیچیده تر است. اینجا یکی از معضلات حرکت پیش می آید. این واژه را می توان به معنی گسترده اش برای تمامی فرایندهای حرکت بکار برد که به آنچه سازماندهی می کند، شکل می دهد. اما برای فهم تمام اینها بهتر است فرایندی را بشناسیم که آنها را پدید می آورد و به آن معنا می دهد.
نقشه ی اساسی:
راه حلی آسان در میان نیست. باید دریابید که برای فهم حرکت لازم است به بیش از یک سو توجه داشت. باید دانست که اجزای حرکت چه ویژگی هایی دارند و به چه میزان می توانند در شکل دادن به فعالیت حرکتی نقشی فعال داشته باشند؟ کدام اجزاء جزئی از ساختار تصمیم گیری اند؟ چه ویژگی در حرکت در اجرای تصمیمات نقش اساسی دارد؟ این امر بیشتر به ما می گوید که در پی چه هستیم تا اینکه چه خواهیم یافت.
دامنه ی حرکت:
چون دامنه ی حرکت بسیار گسترده است، آسان تر است که با اجزای تصمیم گیرنده آغاز کنیم و سپس دامنه را گسترده تر سازیم. ممکن است تعیین هدف های حرکت به شما کمک کند و سپس از خود بپرسید چه قسمت های دیگر را در حرکت دخالت دهیم.
نقشه های سازمانی حرکت:
هر فن به بخش های تخصصی تقسیم می شود. در سطوح مختلف حرکت لازم است توجه شود. باید فهمید قدرت در کدام قسمت ها تمرکز یافته است. معمولا نوعی پراکندگی قدرت در سطوح مختلف حرکت پراکنده شده است که به تدریج در یک نقطه تمرکز می شود. اما مجموعه ی حرکت از خودگردانی عملیاتی قابل توجهی برخوردار است.
ایجاد زمنیه ی مشارکت در کل حرکت:
چون فرایند حرکت بسیار پراکنده است. می توان جماعت حرکت را شناسایی کرد که چگونه با هم دیگر همکاری می کنند.
رأی این امر، پوشش نهادینه شده و متنوعی است و از منطق خاص برخوردار نیست. آنچه ثابت است اینکه مجریان فن در مناسبات پایدار در سراسر قلمرو حرکت سازمانی ایجاد می کنند و می کوشند این مناسبات از ساختار رسمی برخوردار شود تا بتوان از آنها برای ایجاد تنوع و خلاقیت استفاده کرد.
حرکت چگونه بنا می شود؟
به نظر می رسد مدیریت حرکت معنای چندی دارد. بستگی دارد قدرت، تخصص و نظم و اینکه اجزای حرکت می توانند به چیزهایی نسبتا متفاوت رجوع کنند.
به طور کلی هر فن زیر پوشش برخی
مزایای نظام یافته تغییر جهت و یا تغییر هویت می دهد. این امر بدان معنا است که
لازم است به
شیوه ای مدرن
تر به عملکرد حرکت بنگریم.
ماهیت اصلی حرکت:
هنگامیکه به دنبال مدیریت حرکت می گردید، بستگی دارد تا چه اندازه به مسائل حرکت توجه داشته باشید. اما خوب است به سه سطح حرکت توجه شود:
1- سطح درونی: این سطح موضوعات حرکت را به روش عملیاتی درک می کند. بلکه آنچه می کند، چگونگی سازماندهی آن و موضوعاتی که بدان مربوط است.
2- سطح کارشناسی: این امر ایجاد رابطه میان حرکت ها را بررسی می کند. این رابطه ها می تواند از ثبات نسبی برخوردار باشد و به میزانی که این رابطه ها ثبات داشته باشند، تحلیل آنها به عنوان الگویی شبکه ای لازم است.
3- سطح چالش: باید توجه داشته باشید هیچ مرزبندی ثابتی بین سطوح مختلف حرکت وجود ندارد.
ابعاد فرایند حرکت:
تا اینجا دامنه ی نسبتا گسترده ای از کاربردهای حرکت را در معناهای مختلف با تمامی مجموعه ی ترتیبات، ادراکات، تمهیدات، مراقبت ها و رابطه ی بین آنها بررسی کردیم. اما این همه تنوع برای چیست؟ دلیلش این است که حرکت دو بعد دارد، عمودی و افقی و کاربردهای مختلف به ابعاد مختلف مربوط می شود.
در بعد عمودی مدیریت حرکت به صورت انتقال تصمیمات به سمت بالاست. چرا که مسیرهای مجاز برای اقدام به منزله ی درختی است که شاخه های فرعی زیادی دارد که هر کدام ارزش های حرکت را به حداکثر می رساند. این بعد بر اقدام اجرایی تأکید دارد. بر انتخاب عقلی و نیروی قدرت مشروع به توانایی در اتخاذ تصمیات مربوط می شود.
بُعد اُفقی به مناسبات بین حرکت ها در سازمان های حرکتی مختلف توجه دارد. این بعد توجه خود را به مرزهای سازمانی درون حرکت معطوف دارد. به ماهیت ارتباط بین حرکت ها و چگونگی تشکیل و حفظ آنها، به تفسیر ورزشکار در فهم مسائل حرکت می پردازد.
این دو بُعد دو شق متفاوت نیست. برعکس هر یک می خواهد دیگری را پشتیبانی کند. اجرای تصمیمات مستلزم همکاری و تفاهم در بُعد عمودی اعمال می شود. اما این دو بعد پاسخ های متفاوتی به این سؤال می دهند که هر حرکت چگونه دوام می یابد؟
این هر دو بعد اجزای فرایند مدیریت حرکت می باشند. بنابراین نمی توان هیچ یک را کنار گذاشت. سیاست گذاری درباره ی مراحل اقدام برای پیش بینی و رویارویی با کثیر رُخدادها و اتفاقات در حرکت است.
این امر بدان معناست که حرکت یک هدف متحرک می باشد و از فرمول خاصی تبعیت می کند.
فصل 4
اجرای حرکت چگونه است؟
حرکت را با دنبال کردن هدف ها می
فهمیم. مدیریت حرکت همان چیزی است که می خواهیم بدست بیاوریم. مطمئنا فن رشته ای
از حرکت های هدفدار است. اساس تعریف مدیریت حرکت را تشکیل
می دهد. درک حرکت به مثابه تعقیب مقاصد متعارف که جذابیت دارد. اساس تحلیل عمده ی
حرکت، یافتن محاسبه ی بهتر و دستیابی به هدف مطلوب است. از این منظر می توان
فرایند حرکت را شامل مراحل زیر بررسی کرد:
1- تعیین هدف: نخستین پرسش همان است که هدف چیست. از این منظر هر تصمیمی هدف را تعیین می کند. اما به شرط اینکه هدف هایی را که می خواهید بدان ها نایل شوید به صورتی شفاف ارائه دهید.
2- انتخاب مسیر اقدام: پس از آنکه مسیر حرکت شفاف سازی شد به انتخاب مسیر اقدام برای تحقق این اهداف مبادرت کنید.
3- اجرای مسیرهای اقدام: هنگام اجرای اقدام، فرایند حرکت را توصیف کنید.
4- ارزشیابی نتایج: اکنون می توان برایند اجرای حرکت را با توجه به تأثیر مورد انتظار ارزیابی کرد.
5- تعدیل حرکت: در صورت ضرورت، اجرای حرکت اصلاح شود.
هدف از فرایند مدیریت:
فرایند فن روش نمایش خطی و منحنی با روش معین و منظم با چنان منطق خاص و تقریبا با عقل متعارف اجرا می شود. در اینجا با عدم ارتباط بین شیوه ی اجرای ورزشکار و شیوه ی حرکتی حریف توافق می شوند.
اهداف اجرا عبارتند از: دستیابی و حفظ تعادل در حرکت، فرایندی مدام و جستجو درباره ی دستیابی به هدف های شناخته شده مطرح است.
ورزشکاران درمی یابند که واحدهای
حرکت با چه اهدافی دنبال
می شوند و
همه ی قسمت های اجرا چه ارتباطی با دیگر قسمت های حرکت دارند. یا ممکن است به
دنبال قسمت هایی باشند که با همدیگر ناسازگار است.
گاهی لازم است برای حفظ یکپارچگی در حرکت، ارتباط بخشی از حرکت را تقویت کنید. اما احتمال دارد که پیگیری یک هدف به زیان هدف دیگری باشد. در واقع ارائه ی فعالیت سازمان یافته ی حرکت به مثابه تعیین هدف های تعریف شده، ماهیتی نسبتا روشن به آن می دهد.
مسأله این نیست که اهداف را نمی
توان به راحتی تشخیص داد. فقط
می توان روند
عملیات پذیرفته شده ای را دنبال کرد و به دنبال روابطی باشید که روابطی پایدار را
سازماندهی کند که اهمیت آن روشن است. اما فهم فعالیت های آن به صورت تلاش برای نیل
به اهداف گمراه کننده خواهد بود.
این فرض هم بی مورد است که تصور
شود، فعالیت های سازمان
یافته ی حرکت را بر حسب هدف های تعریف شده مورد ارزیابی قرار دهید.
گاهی ممکن است نوعی ارزشیابی صوری بر حسب اهداف در میان باشد. اما فعالیت را به صورت عملکرد عادی مورد ارزشیابی قرار دهید. ممکن است حرکت ورزشکار بر حسب موفقیت حریف در نیل به هدف های تعریف شده مورد ارزشیابی قرار بگیرد. اما احتمال دارد شیوه ی واقعی تری هم برای ارزشیابی آن وجود داشته باشد.
این شیوه ارزشیابی فعالیت سازمان
حرکت که یک سونگری فرایند
می تواند
همراستای عملکردهای حریف مورد ارزشیابی قرار بگیرد. بازسازی حرکت در حین اجرا،
احتمالا از شیوه های ارزشیابی متفاوتی بهره می گیرد. با بسط همین نکته، می توان
گفت که این اهداف مورد نظر قرار می گیرند. اما این امر مستلزم آن است که مناظره ی
دو حرکت را درباره ی فرایند به صورت هدف هایی شفاف تعیین کنید.
اما به هر حال، مسأله ی هدف را
معمولا نمی توان به یک سازمان حرکتی محدود کرد. همچنان که ممکن است اهداف حرکت
متمایز از یکدیگر دنبال شوند که می توانند ناقض یکدیگر باشند و دیدگاه های متفاوتی
نسبت به یکدیگر داشته باشند. مسأله صرفا این نیست که
اندیشه های مختلفی در اینباره داشته باشند که چه اقدامی باید کرد: ممکن است دیدگاه
نسبتا متمایزی در این باره داشته باشید؟ همچنان که تفسیرهای متفاوتی درباره ی نقش
های مختلف مسأله داشته باشید و درباره ی مدیریت مناسب در پاسخ به آن تصورات
متفاوتی ارائه دهید. بنابراین تعیین هدف های حرکت مستقل از وضعیت تعیین می شود.
یعنی هدف با توجه به تمام اجزای شرکت کننده در اجرا تعیین کننده هستند. دامنه ای
از اهداف حرکت وجود دارند که تحلیل خاص خود را
درباره ی
مسأله ی حرکت در پی حمایت گسترده تر و با منظر مناسب ترین مسیر اقدام کنند.
این بدان معنا است که رابطه ی بین
اقدام و اهداف به صورت معضلی پیش رو می باشد. نمی توان مفروضات را در نظر نگرفت.
ممکن است اجرای هدف های حرکتی در جریان باشد. حتی هنگامیکه فعالیت در پاسخ به هدف
هایی در نظر گرفته می شود، می تواند با هدفی دیگر در تقابل باشد. اقدامی که در پی
هدف های حرکت صورت می گیرد،
می تواند بر
ضد هدف های حمایت شده در تقابل با یکدیگر قرار بگیرند. هدف های تعیین شده موضوعات
مورد مناقشه با تمایلات دیگر حرکت هر اقدامی را به عنوان اجرای هدفی تفسیر می
کنند. لازم است از خود بپرسید ارتباط بین هدف و فعالیت چیست؟
هدف های سوای عملکردها:
هدف صرفا یکی از شیوه های ممکن
برای فهم فرایند حرکت است. در حالیکه می توان برای مقابله با هر وضعیتی، سازمان
روندهای
غیر معمول را
ارائه داد. اینها شیوه های متفاوتی برای پردازش و ارزشیابی اطلاعات حرکت می باشند
و به فهم نسبتا متمایزی درباره ی آنچه روی می دهد، دست می یابند.
چنانچه به شیوه ی دیگر به موضوع
نگاه کنید، مشاهده می کنید
درباره ی یک
ساختار، هدف ها شکل های دیگری به خود می گیرند و گاهی ماهیت سازمانی میانجی رویداد
حرکت به این فعالیت شکل
می دهد.
اینکه چه کاری انجام می دهید؟ حریف چه کاری انجام می دهد؟ چه روندی با حفظ ترتیبات انجام می شود؟ مسئولیت حرکت چیست؟ چه روندی را برای انجام دادن چنین حرکتی در نظر گرفته می شود؟
همچنان که تفسیر فعالیت و اوضاع حرکت روند رو به جلو دارد، پرسشی مطرح می شود که به کجا می خواهید برسید؟ این سؤال زمانی مطرح می شود که بدانید اکنون کجائید و چه می کنید؟ بنابراین دو قسمت فهم فعالیت را مقایسه کنید و رابطه ی بین این دو را کشف کنید. این منظر با آنچه درباره ی روند همیشگی و ساختار حرکت پیوند دارد: هر دوی اینها در معنای حرکت نقش مهمی ایفا می کنند.
پس در این منظر، مدیریت حرکت به فهم فعالیت توجه دارد، امری که به ورزشکار کمک می کند به این واقعیت بپردازید که احتمال دارد و نخست فعالیت شروع شده را بررسی کنید یا اهدای را برایش تعریف کنید. این امر مستلزم اقدامی هماهنگ در شکل گیری چشم انداز حرکت تحت شیوه ی خاصی صورت می گیرد.
مقصود به مثابه ابزاری برای کشف حرکت:
در حالی که این الگوی هدفمندی مدیریت حرکت شاید کاملا منطبق بر فرایند حرکت نباشد. به نظر می رسد که در این فرایند اهمیت دارد، ورزشکاران از این الگو به منظور فهم فعالیتی بهره می گیرند که درگیر آنند. این الگو فعالیت را به صورتی خاص شکل می دهد که هم قابل فهم باشد و هم چارچوبی فراهم آورد تا شناسایی ارزش های حرکت را امکان پذیر کند.
ابتدا با تعیین هدف ها مجاز آغاز
کنید و بقیه ی فرایند سازمانی حرکت را به صورت دنبال کردن این هدف ها توضیح دهید و
با سنجش میزان دستیابی به آن اهداف به اوج رسید. جای اهداف را در فعالیت به صورت
رابطه شان با حرکت حریف شناسایی کنید. ورزشکاران از آن رو می توانند اصولی عمل
کنند که رهبری اقتدار حرکت جمعی را تعیین کنند. اهدافی که هر ورزشکار برای رسیدن
به آنها تلاش می کند. یعنی ابتدا هدف انتخاب و وسیله ی دستیابی به هدف را مشخص
می کند. سایر اجزای حرکت به مثابه توصیف کننده ی بخش اصلی حرکت (مشاوره یا حامی)
در جریان حرکت قرار می گیرند که نقششان تقویت اجرای حرکت اصلی است که با توجه به
میزان دستیابی به اهداف دخالت دارند.
اکنون توجه را به شیوه ی انتخاب این مقاصد معطوف می سازیم و نوعی (روش شناسی انتخاب) رُل بررسی می کنیم. این نه تنها شامل روند جاری حرکت است، بلکه متضمن اندیشه هایی است که زمینه ی اجرای اصیل را فراهم می کند. ادراک حرکت و همت برای یافتن راهکاری صحیح از طریق چگونگی بهینگی حرکت.
پیدایش این نوع انتخاب توجه ما را به شیوه ی تشکیل دهی فرایند حرکت به صورت ماهرانه با رویکرد و هدف گیری جهت دار هدایت می کند. چنانچه مدیریت حرکت معطوف به دستیابی به اهداف است. مسائل اصلی به این صورت است که هدف ها چه باید باشند و با چه شیوه هایی باید آنها را دنبال کرد. اینجا همان جایی است که دانش تخصصی مطرح می شود. آیا لازم است سیاستی مکانیکی داشته باشیم؟ اهداف ما درباره ی رشد حرکت چیست؟ بهترین راه برای نیل به اهداف کدام است؟
این امر بلافاصله مسأله ی ارتباط بین حرکت ها را در فرایند مدیریت پیش می کشد. رهبری با کیست؟ حریف یا شما؟ اگر آموزش صحیح درباره ی مدیریت حرکت نداشته باشید، چگونه می توانید در این عرصه مشارکت کنید؟ این مناسبات ذاتا مبهم به طور بالقوه تناقص آمیز است. علاوه بر این، همچنان که مشاهده کردیم، بعید است که یک سری حرکت های شفاف و بدون نقش درباره ی هر مسأله ی حرکت وجود داشته باشد. احتمالا انواع مختلفی از تخصص داریم که می توان به کار گرفت و اینها هر کدام مسأله را به شیوه های متفاوتی تعریف می کنند. اما باید دانست هدف شما چیست؟ مسأله به این صورت نیست که هدفی شفاف اساس مشترک حرکت را تشکیل بدهد، بلکه هر دو ورزشکار (مشارکت کنندگان) مصلحت می بینند که چنین هدف مشترکی باید یافت. این امر بدان معنی است که ممکن است با واقعیت وجود منظرهای مختلفی درباره ی طبیعت فعالیت روبرو باشیم و درباره آنچه در این حرکت است که اهداف ما کدام است؟ ارزش و بهاء حرکت چیست؟
طرح و مسأله به ورزشکاران کمک می کند تا هر کدام دیدگاهشان را به شیوه ای سازگار را به دنبال کنند. چنین دعوتی می تواند مجموعه ی نسبتا ناهمگونی از هدف ها را ارائه دهد.
اما تعیین دیدگاه های متفاوت به صورت یک هدف و پرداختن به واقعیت گوناگونی، فهم آنها را آسان تر می سازد و ارزش هر دیدگاه بررسی می شود و توجه به چگونگی چارچوب اقدام به شیوه ای که در هر دیدگاه متفاوت است، شناخته می شود. این کار اغلب با پیش بینی مجموعه هدف هایی که هر کدام از ورزشکاران برای مشارکت در آن اتفاق نظر دارند، دنبال می شود.
چنین شناختی معمولا بیش از اندازه کلی است و گاه به عنوان اظهاراتی گنگ کنار گذاشته می شود. چون هیچ راهنمایی شفافی وجود ندارد که بگوید چه پیش خواهد آمد. اما معنای این واقعیت ها در روند حرکت نهفته است. ورزشکاران با دیدگاه های مشارکتی متنوع (به شیوه های مختلف) برای رسیدن به اهدافشان از آنها کمک می گیرند. بدین سان، چارچوب هدفمند برای ایجاد سازماندهی فرایند حرکت، بسیج می شوند.
هدف مدیریت حرکت:
این مفهوم که مدیریت حرکت بر مبنای اهداف مشترک شکل می گیرد یا نه، نقش مهمی در مهار حرکت حریف خواهد داشت. سازمان حرکت به تمایز گرایش دارد. یعنی به عناصر مختلفی تجزیه می شود. اغلب یک حرکت زیر مجموعه ی حرکت دیگری است و ورزشکاران نگران انسجام و یکپارچگی آن هستند.
برنامه ی سازمان یافته ی حرکت می تواند در این فرایند نقش مهمی ایفا کند. در این گفتمان حرکتی، تمایز، تناقض های فراگیر، صحنه ای فراهم می آورد که می تواند محل برخورد بازیگری های مختلفی شود.
همچنین می تواند به ورزشکار یاری
دهد که نظارت خود را بر تقسیمات عملیاتی سازمان حرکت اعمال کند. برای ورزشکار
موقعیتی فراهم می آورد که عناصر عملیاتی حرکت را به چالش بکشد. در نظر گرفتن سیاست
مثابه قصد و هدف ورزشکار از یک فعالیت واحد
می باشد. اما
آیا فعالیت بهترین نیل به هدفی تعریف شده است؟ آیا بهتر است راه دیگری انتخاب شود؟
یا اینکه بخشی از حرکت را در جهت صورت های مناسب تری از حرکت هدایت کنید؟
این رابطه بین قصد و نظارت در
سازمان حرکت از هر دو
طرف جریان می یابد. به جایی می رسید که هر دو ورزشکار صرفا
رهبری و نظارت و اداره ی دو حرکت را در نظر می گیرند. لیکن در گستره ای از وضعیت
های مختلف، رهبری حرکت را با تعابیر متفاوت نمایش می دهند. این بخش از ساختار
حرکتی، رهبری در حرکت است. یعنی آنچه انتظار می رود که هر کدام انجام دهند.
همچنین مشاهده می شود که جهت گیری
به سوی هدف ها در
شکل های مختلف مورد نظر قرار می گیرد، آن هم به شکلی که مخالفت کمتری داشته باشد.
درست به همان نسبت که هدف می تواند در درون خود زمینه های مشترک داشته باشد با هم
جوشانی دو حرکت واقع می شود.
هدف و فرایند مدیریت حرکت:
در این بحث استدلال کردیم که حرکت به مثابه هدف در تحلیل شکل حرکت مهم است و هدف های حرکتی که در برابر ما قرار می گیرند، مستقل از فرایند کل حرکت نیستند. بلکه بیشتر باید آنها را به مثابه جزئی از کل فرایند حرکت درک کرد. مدیریت حرکت با هدف آغاز نمی شود تا آن را به سوی اقدام ببرد. ابتدا باید در پی فهم اقدام و تدوین و تصحیح اهداف مشترک مبادرت ورزید. این فرایند پیوسته از تعامل بین تفسیر و اقدام کردن در ارتباط با آن تفسیر است. ملاحظه کردید که مدیریت حرکت شیوه ای برای فهم اقدام و دستیابی به صورت های جداگانه فعالیت در چارچوب مشترکی است. سؤال این است که چگونه این کار انجام می شود و چه پیامدهایی گریبانگیر هر اقدامی است و به طور مشخص تر، اهمیت هدف در اقدام و در تحلیل چیست؟
اقدام در تحلیل چیست؟
این فرض که مدیریت حرکت با تعریف و تحقق اهداف سر و کار دارد، چنان با الگوی غالب اقدام و فعالیت عجین است و عقلانیتی هدفمند آن را مورد بررسی قرار می دهد مفروضی است که اقدام حرکتی معطوف به اهداف است که سیاست پیگیری هدف های پراکنده است و اینکه مدیریت حرکت به این اهداف سر و سامان می دهد. اما گاهی مشاهده ی فرایند حرکت چنان گسترده تعریف می شود و متضمن چنان تنش ها و تناقض های درونی است که دشوار بتوان اقدام و فعالیتی را متوجه مفهوم درست پیگیری هدف هایی کرد که به طور شفاف درک شده اند.
ابتدا باید اطلاعات را تحلیل کرد. سپس بر اقدامات تأثیر گذاشت به نظر می رسد ورزشکاران بالقوه همانقدر به مشارکت در حرکت اهمیت می دهند که فرایند را آسان تر و زنده تر کنند. این امر حاکی از آن است که هر چند بیان اهداف در فرایند حرکت اهمیت قابل توجهی دارد، نمی توان همه ی حرکت ها را به مثابه رسیدن به هدف پنداشت. توضیح مدیریت حرکت به عنوان پیشرفت دقیق به سوی هدفی شناخته شده با توجه به اعتبار و عیار حرکت است. اما ارائه ی حرکت به صورت هدفمند بر مبنای الگوی رایج عقلانیت قرار دارد که منجر به بسیج و پشتیبانی لازم به کل حرکت بکار گرفته شده است.
این نکته تذکری است که به یاد
داشته باشید، مدیریت حرکت هم
درباره ی
فرایند حرکت است و هم درباره ی برایند و حاصل آن فرایند و هم درباره ی تعهد است و
هم درباره ی اهداف.
ورزشکاران در فرایند حرکت می کوشند برای فعالیت خود حمایت لازم را به وجود آورند. اما هر چه این اهداف کلی تر و کمتر مشخص باشد. شانس کمتری برای موفقیت خواهند داشت. از این رو بیانیه ی اهداف معمولا خیلی واضح نیست و تفسیر فرایند به مثابه کوششی برای شناخت بیشتر روند اهداف است. یعنی اهداف باید بر اساس جایگاه حرکت در وضعیت کنونی درک شود. تا به جایگاهی برسیم که حرکت در آینده (لحظه ی بعد) به آن نائل می شود.
فصل 5
بر حرکت چه می گذرد؟
از دیدگاه عقل، مدیریت باید گزینشی
به اجرای اهداف بپردازد. مدیریت بر حرکت به ورزشکار امکان می دهد تا فعالیت را به
شیوه های خاصی شکل بدهد. نخست، تصمیم گیری، سپس اجرای آن و به لحاظ آینده نگری،
ارزشیای برای تعیین اینکه چرخه ی حرکت مدل های متفاوتی ایجاد می کند. در این منظر
مدیریت را خود فرایند حرکت
می دانیم.
اجرا به مثابه حل مسأله:
در این منظر مدیریت درباره ی
انتخاب هدف ها، اقدام (الف) را انجام می دهد. در نتیجه (ب) حاصل می شود. مدیریت بر
حرکت تجسم علت و معلول است. هنگامیکه مقاصد اجرا به دنبال اهداف متنوعی است که می
تواند نوع مقاصد اصلی و فرعی حرکت را در چشم انداز حرکت
پیش بینی کند. در همه ی عرصه های حرکت معضل اجرا وجود دارد که حاصل و برایند آن
متفاوت است. پس مسأله تنها تعیین هدف های حرکت نیست. بلکه باید این اهداف تحقق
یابند. بنابراین در یک فرایند حرکتی شمار گوناگونی اهداف وجود دارند. در اینجا
ورزشکار با
چشم انداز متمایز خودش و سطوح متفاوت تعهد نسبت به هدف ها برنامه ریزی می کند. در
بیشتر موارد تصمیم اصلی دارای ابهام است. گاهی حرکت ها با یکدیگر تناقض دارند.
اکنون اولویت با کدام است؟ برای اجرای حرکت موانع و منابع حرکتی کافی وجود دارد؟
با اجرای این حرکت برای قسمت های دیگر چه اتفاقی می افتد؟ آیا اقدامات انجام شده
تأثیر مورد انتظار را به همراه می آورد؟ توجه به مسائل دیگر چگونه است؟ در واقع
این سئوالات تا اندازه ای دلسرد کننده است، زیرا غالبا درباره ی عدم تحقق است.
همراه با الگوی حرکتی:
ورزشکاران نسبت به تشخیص به موقع حرکت به شیوه های گوناگون پاسخ می دهند. نخستین پاسخ در اینباره همراهی است. ورزشکار می خواهد راهی بیابد تا تجربه ی اجرای حرکت را با انتظارات عقل سلیم شبیه تر بسازد. زمانیکه اجرای حرکت به بن بست برخورد به جای اینکه از خود بپرسید: چرا اجرا سرانجام نرسید؟ بپرسید تحت چه شرایطی این حرکت اجرا می شد؟
به چالش کشیدن حرکت:
مدیریت حرکت به مسائل ناهنجار می پردازد. اگر چه روشن نباشد که راه راه حل مسأله چیست؟ ورزشکاران ممکن است به دلایل متفاوتی به یافتن راه حل توجه می کند تا به تدوین آن همه ی این عوامل متغییرند و باید تشخیص دهید کدام متغییر مؤثر است. بنابراین به صورت پرسش پاسخ فکر کنید و آن را فرایندی پیوسته ببینید.
مرتبط ساختن الگو با عمل:
مسأله اینجاست که به نظر می رسد در خود فرایند حرکت عناصر (بالا و پایین) و (پایین و بالا) وجود دارد. در واقع بسیج حرکت وجود دارد و فرایند حرکت بین اجزایی که مسئولیت حرکت را بر عهده دارند. با هم تلفیق می شوند. به عبارت دیگر با چگونگی چارچوب بندی وضعیت سروکار داریم. هر ورزشکار چه برداشتی از آن دارد؟ در اینجا سه چیز مهم را درباره ی حرکت یادآوری می کنیم:
1- بعد افقی و عمودی:
همچنانکه حرکت، در فرایند دو بعد
افقی و عمودی جریان دارد.
پیکره ی حرکت، هدف ها را در نظر می گیرد، سازمان را منسجم
می کند و هدف را دنبال می کند. تحقق حرکت برای اجرای اهداف به ترتیب الویت رتبه
بندی می شود. این منظره، کار اصلی حرکت تعیین هدف ها از طریق تحلیل مسأله است و
سنجش اثرات حرکت در
بخش های
چندگانه ی حرکت اتفاق می افتد. توجه اصلی به کارایی در انتقال یک وضعیت به وضعیت
دیگر است. اکنون باید بپرسید حرکت با چه مقدار اثربخشی انجام می شود؟
بعد عمودی اقتدار توجه دارد و بعد افقی به شیوه ی جریان فرایند درون سلسله مراتب سازمانی توجه دارد. دراین وضعیت ابهام قابل توجهی درباره اهداف حرکت وجود دارد. آیا می توان این ابهامات را شناسایی می کرد؟ نوع حرکت ها چه انسجامی با یکدیگر دارند؟ تا کجا فهم ما به اقدام کمک می کند؟ ورزشکار درگیر ایجاد مراقبت شبکه ی حرکت است تا بتواند دغدغه های مشترک را با یکدیگر مرتبط سازد. مدیریت حرکت به معنای اجرای صریح اندیشه ی واحد نیست . بلکه واکنشی بین شماری از اجزای مختلف حرکت است. تشخیص مسأله خود به خود به حل مسأله نائل نمی شود. اجزای حرکت هر یک فهم متمایزی از اقدام دارند و هدف حرکت مواجه فهم های متفاوت با یکدیگر است.
نکته ی مهم وجود ابعاد مختلف
فرایند حرکت است. اما هر جزء
می تواند نقش های متفاوتی ایفا کنند. این طور است که کنش و واکنش هر دو عناصر
ضروری فرایند واحد محسوب می شوند.
چارچوب حرکت:
این شرح نشان می دهد که چگونه زمان حرکت بخش از فعالیت است. الگوی هدفمند حرکت در مقام توصیف تجربی حرکت خواهد بود.
عملکرد این الگو فراهم آوردن چارچوبی برای اجرا است. این امر موجب می شود جوانب ذی نفع به طور جمعی ارائه شود.
به همین سان، سخن گفتن از هدف های
کلی حرکت به لحاظ تجربی
می تواند غیر
واقع بینانه به نظر برسد. لیکن دانستن مفهوم هدف های کلی، ورزشکار را قادر می سازد
که در یک کشمکش نمادین درباره ی اهداف قرار بگیرد. اهداف گسترده اند، اما تفاوت
بین آنها معنادار است و مشارکت بین آنها با پشتیبانی بخش هایی همراه است.
اجرا و چارچوب:
واقعیت این است، شکلی که در برابر اجرای حرکت قرار می گیرد، چنین است: چه چیزی می خواهد اتفاق بیفتد؟ بدین سان توجه حرکت به فرایند همکنشی معطوف می شود.
بُعد زمان نیز در این فرایند نقش
دارد. یعنی این فرایند جزئی از بازی پیوسته است که در جریان آن مدیریت حرکت به
دنبال راه حلی
می گردد.
همینطور که پیوستگی و تغییر در حرکت وجود دارد، شیوه ای برای شکل دادن اقدام به
گونه ای خاص تعریف می شود.
مدیریت حرکت باید با همه ی این ابهامات دست به عمل بزند. همچنین ورزشکار باید هم با بُعد افقی مواجه شود و هم بُعد عمودی و نسبت به نحوه ی بکارگیری چشم انداز حرکت مکمل یکدیگر عمل کند.
ارزشیابی در فرایند حرکت:
در الگوی عقل متعارف، ارزشیابی چرخه را کامل می کند. ارزشیابی ورزشکاران را قادر می سازد که بدانند تا چه اندازه به هدف هایشان نزدیک شده اند و متناسب با آن اقدام کنند. عقل متعارف برای ارزشیابی روشن است: چنانچه مدیریت حرکت متوجه دستیابی به اهداف است.
هدف های مدیریت حرکت، با فرضیه هایی درباره ی تغییر و راه های اندازه گیری پیامد در نبرد هستند و آنها را در هم می آمیزد. در حالی که ممکن است ارزشیابی چندین عمل را احتمال می دهد. احتمال دارد هیچ تفاوت معناداری وجود نداشته باشد. در چنین اوضاعی نمی توان تصور کرد که هر کوششی با مخالفتی جدی روبرو شود.
ارزشیابی بازتابی:
صورتی که ارزشیابی به خود می گیرد حاکی از شیوه ی فهم ورزشکار از فرایند حرکت است. آیا مدیریت حرکت کوششی است برای هدف های توافقی با یکدیگر است؟ به همان اندازه که مدیریت هدفمند لازم است، اندازه گیری پیشرفت نسبی حرکت با توجه راه های متفاوت معنی خواهد داشت. اکنون چه اقدامی مؤثر است.
چه کاری ورزشکار را سریع تر به هدف نزدیک تر می کند؟ چگونه و با چه بهایی به سرانجام می رسید؟
گاهی برسر اهداف اختلاف وجود دارد، آنوقت مجبور می شوید به شیوه های سطحی تر نوعی توافق بدست آورید، توافق برسر اینکه چه کار بکنید، چرا باید چنین کنید؟ در اینجا وجود ارزش های متنوع الزامی است.(که ضرورتا مشترک هم نیست، اما ذاتا متناقض یکدیگر هم نیست) این بدان معنا است که ورزشکار چه معنایی را با چه معیار و ضابطه ای انتخاب می کنند، اما بازهم همه ی دلایل، برای همه ی ورزشکاران یکسان نیست.
تحلیل بخشی از حرکت:
در فرایند حرکت، درباره ی ارتباط بین تحلیل و مشارکت پیش می آید، آیا ارزشیابی باید جدا شود یا باید به فرایندی که ارزشیابی می شود درگیر شود؟ و اگر قرار است درگیر شود، در خدمت کدام منافع باید قرار گیرد؟ تدوین روش شناسی ارزشیابی به مشاهده و اقدام می پردازد، دقت می شود که سنجش اطلاعات جداگانه با توجه به فعالیت اصلی ارزشیابی شود.
منتقدان استدلال می کنند که ارزشیابی پیش از هر چیز صورتی از انتظارات است که ورزشکار اعمال می کند و نمی توان این مناسبات را نادیده گرفت یا به عنوان نوعی مزاحمت در برابرش مقاومت کرد. ستیز و درگیرشدن بین اجزای حرکت، کاری غیر عقلانی است. مسأله این است که چقدر ماندگاری یا چقدر درگیری در میزان ارزشیابی دخالت دارد. برای مشارکت کنندگان چه میدانی برای شکل دادن به فعالیت وجود دارد و مشارکت کنندگان چه استفاده ای از آن می برند.
در فرایند حرکت تنشی ساختاری وجود دارد:
مدیریت در بُعد عمومی با شفافیت هدف تعریف می شود و هدف ارزشیابی و تأمین اهداف معلوم است. در بُعد خاص می توان دید که هر جزء حرکت با بازیگری مخصوص به خود در این بازی دست دارد و از این رو گسترده ای از همگرایی و واگرایی و تنوع درباره ی آنچه این فعالیت را ارزشمند می سازد و از این رو چگونگی این ارزشیابی در هاله ای از ابهام قرار دارد. از آنجا که هر دوی اینها (همگرایی و واگرایی) در فرایند حرکت حضور دارند، همیشه تنشی در میان آنها خواهد بود و همه ی اینها رویکرد یکسانی ندارند، اما اهمیت تشخیص دامنه ی مشارکت کنندگان در این بازی و آثار آن برای ارزشیابی مفید است.
فصل 6
موارد دیگر
مدیریت حرکت حاکی از مفهوم فعالیت دانسته و هدفمند است. نه بر خطا و تصادفی. تدوین حرکت یا دگرگونی حرکت بیان توانمندی و عقلانیت است. این اموری نیست که به خودی خود روی دهد، بلکه فراهم آوردن روندهایی است که بیشترین نفع را برای ورزشکار داشته باشد. این کار مستلزم ساماندهی آگاهانه ی فعالیت است. مدیریت حرکت به این اعتبار در مقابل تصادفی و یا خنثی بودن قرار می گیرد. این مراحل را اعمال دانسته ی دستور و فرمان می گویند. اما مدیریت حرکت چگونه شیوه ای متمایز برای شکل دادن به اقدام عملی است؟
مدیریت حرکت به معنای خط مشی:
در حالیکه می توان بین مضامین
مرتبط با خط مشی تمایز تأمل شد. جدا نگه داشتن آنها در عمل دشوار است. نه تنها
حرکت های مختلف دیدگاه های متمایز خود را درباره ی فرایند دارند، بلکه در رقابتی
مستمر با یکدیگرند. این امر بدان معنا است که آیا حریف هم مثل شما فکر
می کند یا
خیر؟ آیا حمایت حریف از بخش های مختلف حرکت یکسان است؟ چنین پرسش هایی همیشه وجود
دارد. بنابراین همیشه عناصری از حرکت می توانند فناوری کل حرکت مختل کنند.
خط مشی مدیریت حرکت:
سیاست اعتباری خط مشی مدیریت حرکت متعادل است. آن چیزی که به خط مشی می انجامد و مدیریت چیزی است که به دنبال آن می آید. در این دیدگاه فرایند خط مشی سیاست دو مرحله ای دارد: نخست، درباره ی هدف هایی که باید دنبال کرد، تصمیم گیری کنید و سپس این تصمیمات خط مشی مدیریت حرکت می شود، این تمایز تحلیلی بین انواع فعالیت با تقسیم کار در کل حرکت برابری می کند.
جذابیت این تحلیل آسان فهم بودن آن است و شماری از مسائل حرکت را توضیح می دهد. نه تنها اینکه حرکت چگونه شکل می گیرد، بلکه چگونه اجزای حرکت در این بازی شرکت می کنند و چه می کنند. اما در مقام اظهاری تجربی، این توضیح اندکی اجباری می نماید. به نظر می رسد که مدیریت حرکت چیزی فراتر از دستیابی اقتدار باشد. این تصور نیز نباید پیش بیاید که همه ی فعالیت های حرکتی منتهی به هدفی معین شود. به سخن دیگر، مدیریت در عمل می تواند جدا از عرصه ی اقدام عملی و توابع آن اقدام کند.
چرا بین یک الگو و آنچه اتفاق می افتد تفاوت وجود دارد؟ چرا که بین مدیریت حرکت و خط مشی آن تمایزی شفاف وجود دارد. ممکن است به دنبال الگویی آرمانی باشید که از لحاظ اجرا دست یافتن به آن متشکل باشد. در حالی که در واقع نه این و آن.
خط مشی راه کارهای دیگر:
فهم دیگر اینکه انتخابی خاص در برابر خط مشی حرکت حریف داشته باشید. اصطلاحی که بعضی آن را مخصوص می نامند، مربیان آن را بازتاب دگرگونی اساسی در عمل می دانند.
وظایف مدیر حرکت تعیین استراتژی و تدبیر برنامه ی هدف برای دستیابی به آن. مدیریت حرکت به دنبال مؤلفه های درونی یعنی کنش ها و واکنش ها و مدیریت بیرونی به دنبال استدلال است. در واقع این وظایف هستند که در بستر زمان زائیده می شوند. این به معنای تحلیل خط مشی زمانی و مکانی در لحظه ی مشخص است. این کار به طور عمده متوجه بکارگیری روش های ریاضی در بخش های مختلف حرکت است.
اگر چه همیشه روشن نیست که الگوی
ارائه شده چیزی را توصیف
می کند که
وجود دارد یا به دست آمده است یا از چیزی هواداری
می کند که می
تواند باشد یا باید باشد. لیکن به میزانی که تحلیل مدیریت نوین دارد به همان
اندازه به دنبال دستور العمل های تعیین شده است. همچنین به روابطی که باید برقرار
کرد نیز توجه دارد.
این رویکرد بیشتر چشم اندازی متمایز در همان زمینه ی خاص به نظر می رسد. اما در تعیین اعتبار فعالیت، عنصر مهم خط مشی حرکت حریف است.
خط مشی سازمان حرکت:
باز هم به این نکته باز می گردیم که خط مشی حرکت به کل سازمان حرکت مربوط است. به طور کلی خط مشی حرکت را چگونه می توان هدایت کرد. اساس بررسی خط مشی حرکت در شناخت شیوه ی عملکرد حرکت است. همچنین یافتن شکافی بین شیوه ی عملکرد واقعی و آنگونه هست.
این نکته را می توان در تصمیم گیری عقلانی حرکت گام به گام مشاهده کرد. این روش چنان عقلانی و نظام مند است که هدف هایی شفاف و مشخص را دنبال می کند.
این امر اساس رویارویی جزء با کل و کل با جزء حرکت است. در اینجا تصمیم گیری عقلانی در برابر تصمیم گیری گام به گام به عنوان الگویی برای اینکه حرکت را بهتر توصیف کنید.
رویکرد انتخاب عقلانی یک تصمیم
گیرنده ی واحد را مفروض دارد. اما هر یک با چشم اندازهایی متفاوت و علایقی مختلف و
توانایی محدود برای وادار ساختن حریف به پذیرش وضع خود، به طوری که برآمد حاصل
بیشتر فرایندی از پذیرش متقابل - سازگاری متقابل جانبدارانه اتفاق می افتد. برای
فهم اقدام حرکت از سه منظر متمایز
می توان بهره
گرفت.
سه شیوه متفاوت برای ترسیم فرایند خط مشی مدیریت حرکت:
1- عامل عقلانی: اقدام بین عامل های قابل شناسایی است.
2- فرایند سازی: خط مشی حرکت تعیین می کند،
واکنش
مجموعه های
حرکت چگونه صورت می گیرد.
3- مدیریت سازمانی: فرایند حرکت به تناسب نسبت های اجزای حرکت مربوط می باشد.
همه ی این عناصر اجزای کلی هستند. اما عامل عقلانی شاید آشناترین آنهاست. همیشه به نظر می رسد فرضی وجود دارد که اقدام حرکتی باید بر اساس انتخابی عقلانی مربوط باشد که با توجه به عوامل حرکت توجیهات عقلانی تری بکار بگیریم. این فعالیت بیشتر برای تعقیب روند حرکت و رسیدن و نیل به اهداف صورت می گیرد. نه صرفا برای خنثی کردن حرکت حریف. گاهی حرکتی که انجام می دهید به منظور دستیابی یک حرکت معلوم نیست، بلکه می خواهید چیزی را انجام دهید که در آن وضعیت را مناسب می بینید. حتی اگر هم خوشتان نیاید، منافع ایجاب می کند که راهبردی بیندیشید. در غیر اینصورت مصرف کننده ی راهکارهای حرکتی حریف خواهید بود.
در هر وضعیت حرکتی عناصر انتخاب و امور جاری و کشمکش هایی وجود دارد که در عرصه ی حرکت برای هر کدام از ورزشکاران یکسان نخواهد بود. با نگاه کردن سه زاویه ی متفاوت به حرکت، فعالیت های متنوعی ارائه خواهید داد. خواه در جریان ساخت حرکت باشد، خواه تغییر آن یا تثبیت آن.
مدیریت حرکت:
هر ورزشکاری چه می خواهد، کی و چگونه. به لحاظ هر انتخابی، حوزه ی متفاوتی از اجرا خواهید داشت.
این چشم انداز در واقع به دنبال شیوه های مکمل آن است. با تشخیص اینکه مشارکت حرکتتان چه دستاوردهایی خواهد داشت. برای بازیگران حرکت در بازی ماندن اهمیت دارد. می توان از طریق جابجایی اجزاء در چارچوب، اجزاء را به گونه ای خاص با یکدیگر مرتبط ساخت. در اینجا عناصر مختلف از طریق چندین راه حل در فرایند حرکت توسعه می یابند.
این نشان می دهد که همه چیز بستگی دارد به اینکه ورزشکاران مشاهده گران خوبی از نقشه ی حرکت باشند. به میزانی که ورزشکاران بر روند حرکت متمرکز هستند قابل فهم است.
بنابراین فرایند مدیریت حرکت، متضمن ستیز بر سر جایگاه در این بازی است و بر سر تفسیر آن فعالیت که به این معنا است که شاید انطباق به سختی به دست می آید. مبهم باشد و موضوع ستیز بیشتری واقع شود.
در آن صورت، وظیفه ی ورزشکار یافتن شیوه هایی است برای کشاندن حرکت به مسیری مشترک، هنگامیکه امکان مجبور ساختن حریف به انجام کاری اجبار شود. این کار را می توان از طریق سیاست گذاری روابط بین حرکت ها دنبال کرد.
سر انجام، چنانچه فرایند حرکت را
به مثابه دنبال کردن منافع مشترک در نظر بگیریم، در آن صورت کار مدیریت حرکت به
چگونگی
ارائه ی
ادعا، کشمکش بر سر آن و حل ستیز مربوط خواهد شد. ممکن است در آغاز، مسیرهای حرکت
نسبتا نارسا باشند، لیکن با رشد حرکت پیچیده تر می شود.
نتیجه:
از این بحث روشن است که رابطه ای بین مدیریت حرکت و دیگر اجزای مداخله گر در حرکت به صورت کاملا متفاوتی ارائه می شود. بلکه شیوه ی متمایزی است برای توضیح فرایند سازمانی و شکل دادن به آن. البته این بدان معنا است که فرم حرکت بخشی از فعالیت است. بخشی از شیوه ی درک مشارکت در آن چیزی است که در تصمیم گیری دخالت دارد.
در اینجا می توان تنش پیوسته ای را که بین ابعاد عمودی و افقی حرکت وجود دارد و مضامین آن هدف هایی در نظر گرفت. باید فکر کنید چگونه بهتر به موفقیت نائل می شوید؟ در بُعد افقی، دامنه ی حرکت اهمیت دارد و در بُعد عمودی نوع فعالیتی که می توانید پشتیبانی کنید همه یا اکثر آن را جلب کند.
فصل 7
اجرای متفاوت
کاربرد عقل سلیم مدیریت حرکت را به
مثابه موضوعی می بیند: سیاست برنامه ریزی، سیاست انضباطی، به معنای حرکت
سازی هاست. این امر حاکی از آن است که مدیریت حرکت را به فعالیت های هر دو طرف
حرکت معطوف می سازد. اینکه حرکت به چه میزان انجام شده و به چه میزان به هدف هایش
دست یافته است.
لیکن بسیاری خواهند گفت که صرف مدیریت حرکت کافی نیست. باید بر آنچه حریف انجام می دهد تأثیر بگذارید. برای دستیابی به این مهم، باید به الگوی فعالیت توجه کنید. اکنون استدلال کنید که سیر فرایند حرکت از آغاز تا زمان حاضر چه روندی داشته است.
روش های گوناگونی وجود دارد با رنگ و بوی متنوع که بسیاری از آنها نزدیک به یکدیگرند. نوعا مدت زمان اجرا و واکنش های متفاوت می باشد. از این منظر اجرای حرکت با تنوعی از مشارکت برجسته می شود.
البته حرکت طرفین صرفا متناقض یکدیگر نیستند، بلکه در بیشتر مواقعی مکمل یکدیگرند. نمایش دیگری است از تمایز بین بُعد عمودی و اُفقی مدیریت حرکت. تأکید بُعد عمودی بر مجری فن است و فعالیت حرکت را به صورت حمایت از تصمیم می بیند. (مثلا شناسایی و مقایسه ی گزینه ها) و بررسی اینکه تصمیمات چه تأثیری در روند حرکت خواهند داشت. در بُعد افقی، تأکید بر دامنه ی مشارکت کنندگان است. تنوع دستور کار آنان و ظرفیت محدودی که برای تحمیل راه حلی از طریق بکارگیری تصمیمات وجود دارد. مدیریت حرکت به صورت یک روند دو طرفه و یافتن توافقی به روندهای مورد توافق است.
مجریان فن، تنش بین منظرهای اُفقی و عمودی را درباره ی حرکت می فهمند، حتی اگر همیشه هم آن را بازتاب ندهند. تصمیم گیرندگان صاحب اقتدار عموما تشخیص می دهند که صرفا نمی توانند فرمان دهند، بلکه باید با کسانی که نمی توانند به حرکت فرمان دهند، می دانند که فعالیتشان باید به نوعی با الگوی تصمیم گیرنده مرتبط باشد. البته با توصیف درست حرکت. آنها دریافته اند که مدیریت بر حرکت درگیر رشته فعالیتی است که با سرعت در حال تغییر و تحول است و گرایش به تغییر ساختار دارد. آن هم بدون آشفتگی. مدیریت حرکت را نباید چیزی پنداشت که به زور تحمیل شده باشد، بلکه بخش جدایی ناپذیر از فرایند حرکت است. به نظر وی، به اقتضای شرایط در زمان های مختلف می توان مرکز نظارت، اداره کننده ی آشفتگی را جابجا کرد. از همین رو با پیگیری و کوشش از طریق جستجو از ساختار سازمان حرکت آگاه شوید. یعنی با این فرض که هر حرکتی کاری نظام مند و مشخص را دنبال می کند که باید انجام شود و باید فهمید چگونه به انجام می رسد. حال آنکه فهمیدید چگونه انجام می گیرد، سیاست حرکت خود را ارائه دهید و آن سیاست را به مثابه الگویی در نظر بگیرید.
عناصر فعال در حرکت:
به هر دلیل، ورزشکاری که می کوشد شیوه ی فعالیت را ترسیم کند. چشم انداز اُفقی و عمودی را به حساب می آورد. این بدان معناست که حرکت باید به سرچشمه ی اقتدار مرتبط گردد. در راستای این فعالیت کارشناسی انتخاب حرکت مهم است. باید بتوانید مزایای حرکتی هر یک از طرف های درگیر را شناسایی کنید و یا برآوردهایی از قابلیت های اجرایی حرکت را ارزشیابی کنید.
سرانجام، مدیریت درگیر شدن با حرکت حریف است. یعنی فهمی مشترک درباره ی چگونگی عملکرد در وضعیتی مشخص. بنابراین باید تفاوت های مشترک را درک کنید. هر فهمی بیانگر ارزش ها و منافعی است.
سازمان های حرکتی مختلف دیدگاه های
ویژه ای برای خود در
عرصه ی
مدیریت حرکت دارند و سازماندهی حرکت می تواند مفروضات و عملکردهای درگیر را به
چالش بکشد و کنش متقابل ایجاد کند و حتی ممکن است به دگرگونی حرکتی بینجامد.
انواع فعالیت های حرکتی:
عملکرد هر حرکت احتمالا متضمن بیش از یک نوع رفتار حرکتی است. بنابراین نمی توان درجات مختلف فعالیت های حرکتی را بدون تأثیر دانست.
نقش های مدیریت حرکت:
1- اقتدار:
بعضی از حرکت ها به اقتضای جایگاه شان در فرایند حرکت نقش کلیدی دارند. این امر نوعی تحمیل مسیر فعالیتی است که از طریق انتخاب اعمال می شود. این بدان معنا است که نوعی تنش بین برنامه و فرایند سازمانی شکل خواهد گرفت. بعضی ممکن است به برنامه ی اصلی نزدیک باشد و برخی ممکن است در انتخاب بعدی کمک کند. هیچ حرکتی نمی تواند از هیچ عیبی تهی باشد. لیکن رهبریت حرکت به این تنش ها به شیوه ی متفاوتی پاسخ می دهد و خط مشی آنان را سر و سامان می دهد.
2- حمایت کننده ها:
از جمله تغییرات در عملکرد حرکت که نقش بسیار مهمی دارند، حمایت کننده های حرکتی می باشند. این کار به منظور حمایت از حرکت اصلی انجام می شد و با تغییر در جزئیات حرکت می توان انتظار داشت به طور صحیح بکار گرفته شوند. احتمالا حمایت کننده ها دغدغه ی خاصی برای سامان دادن به حرکت دارند.
3- مکمل های حرکتی:
چنانچه مکمل های حرکت به اندازه ی کافی در حرکت نقش داشته باشند، آنوقت می توان گفت حرکت از یک تعادل نسبی برخوردار است. اینگونه مکمل ها اجزای حرکت را به شیوه ای جمعی در کنار یکدیگر قرار می دهند.
4- سلطه:
ورزشکاران مجری فن هستند و نقش هایی که به حرکت خود می دهند به همان اندازه سلطه پذیری را مجریان تعیین می کنند. از این رو مجریان حرکت صرف نظر از ترجیحات شخصی تفکرات حرکت را مهار می کنند.
این بیشتر الگوی ساختار شکن برای فرایند حرکت است و بیشتر بیانگر مناسبات ریاضی بین توصیف روابط واقعی است. حال چگونه استدلال می شود که الگوی نوینی از مدیریت حرکت به شیوه ای مؤثر جانشین الگوی دو طرف دیگر شده است. این کار با توجه به تعیین هدف ها و اولویت بندی ها و ارائه ی برنامه برای دست یابی به موفقیت های عالی تر تعیین شده است.
فعالیت حرکت و سیاست گذاری:
علم مهندسی حرکت هم اکنون سرشار از تمایزات اطلاعاتی است. آشکارترین این امر فعالیت گسترده ای است که وجود دارد و روشن است که آن را به عنوان سیاست گذاری تعریف می کند. لیکن به نظر نمی رسد که هر ورزشکاری را سیاست گذار توصیف کرد.
فصل 8
معنای حرکت
در اینجا مدیریت حرکت از تصمیم گیری ها تشکیل می شود. اما این لفظ حاکی از چه نوع شیوه ی عمل است.
هنگامیکه حرکتی انجام می شود چه روی می دهد؟ دو منظر کاملا متفاوت درباره ی مدیریت حرکت وجود دارد: یکی درباره ی انتخاب مجاز و دیگری درباره ی همکنشی ساختارمند.
از منظر انتخاب مجاز درباره ی تصمیم گیری وجود دارد. اگر پندهایی که ارائه می شود به چگونگی عمل آوردن انتخاب می پردازد. آیا حرکتی که انتخاب شده است مسأله ی مورد نظر را حل می کند؟
از منظر همکنشی ساختارمند، تصمیم گیرنده ملاک نیست؟ در این منظر دامنه ی حرکت در این بازی مورد توجه است. درک های متنوعی از وضعیت و مسأله دارند، شیوه های کنش و واکنش آنها با یکدیگر و برایند این همکنشی. این الگوی فعالیت کوششی جمعی برای دستیابی به هدف های معلوم و مشترک است.
این دو منظر به شیوه های متفاوت به
فعالیت شکل می دهند و هم جریان حرکت را با توجه به همگرا و واگرا بودن بین آنها
انطباق
می دهد.
ورزشکار هر واگرایی را به شیوه های متفاوتی پاسخ می دهد.
شور و شوق:
این احساس اساس شور و شوق است که برای مدیریت حرکت اعمال می شود. چنانچه بتوانید از تحلیل نظام مند برای حل مسأله بهره بگیرید، کار آمدترین مسیر اقدام آشکار می گردد.
در این وضعیت کانون توجه حرکت به فرایند
و انتخاب گزینه های صحیح به منظور دستیابی به اولویت ها بدست می آید. تعهد برای
برنامه های حرکتی وجود ندارد، بلکه ابزاری
برای دستیابی به هدف های حرکتی دریافت می شود. استفاده از برنامه ی حرکتی برای
انسجام فعالیت های حرکتی با مؤلفه هایی که ارتباط نزدیکی با هم دارند و
همه ی آنها بر اساس اولویت بندی اداره می شوند. ارزشیابی مرحله ی جاری از پیگیری
جریان چند سویه ی کشمکش مدیریت هدفمند حرکت است.
نظریه و عمل در حرکت:
در جریان حرکت، توصیف عناصر مقتدر و توصیف همکنشی ساختارمند به مثابه عمل است. در عالم واقعیت مدیریت حرکت از کشمکش های میان منافع نیرومند برمی خیزد که هر جزء دستور کارهای متفاوتی را دنبال می کند و مشخصه اش ستیز و عدم تعادل است.
در اینجا واژه ی حرکت به معنای توصیفی انتزاعی از شیوه ی عملکرد بکار گرفته شده است. ضرورتا انتطار نمی رود که همه چیز درست دنبال شود.
از این منظر رقیب از انواع متفاوتی معرفت برخوردار است. آنها چیزهای متفاوتی می دانند. بدین سان معرفت حریف درباره ی فرایند حرکت - درباره ی تعیین جایگاه و مذاکره و سازش و تعهد است. به همین دلیل نوع حس برای شناختن درباره ی حل مسأله ی و چرخه ی حرکت متفاوت است. این بررسی نظام مند نیازها، ترتیب انتخاب ها، محاسبه ی قراردادها و مزایا، نوعی واقع نگری در جهان حرکت است.
ابزارهای تحلیلی:
سازه های حرکتی، تقاوت میان الگو و عمل را نشان می دهند. حتی اگر این فرایند شباهتی به الگوی اصلی نداشته باشد. این کار همچون چرخ ای است برای حل مسأله به صورت کاربردی است:
1- تعیین دستور حرکت
2- تدوین حرکت
3- اجرای مدیریت حرکت
4- ارزشیابی حرکت
اینبار تصمیم گیرنده، به شیوه ی
نظام مند عمل نمی کند. مراحل
می توانند
ترتیب متفاوتی اختیار کنند و یا به جای چرخه ی بزرگ چرخه ای کوچک باشد.
حتی اگر این الگو، پیشرفت خطی خاصی را دنبال نکند، می گویند که این الگو را توسعه داده اند و آن را استادانه تر ساخته اند. اکنون با تدوین طبقه بندی سبک های عملکرد - چنین الگویی به علم حرکت کمک خواهد کرد و فهم بسیار بهتری برای دلیل انتخاب شیوه ی عمل مشخص فراهم می کند. اگر چه روشن نیست که چگونه الگویی با این شیوه ی عملکرد می تواند فهم بهتری از شیوه ی عمل فراهم کند.
سازه های حرکت:
در این فصل چنین استدلال شده است که حرکت فرایند است که به لحاظ سازمانی پیچیده به نظر می رسد که طی آن الگوی حرکتی نقش مهمی ایفا می کند. به شیوه ای مشخص تر، چنین استدلال می شود که:
1- حرکت ابعاد اُفقی و عمودی دارد:
حرکت جریان هدفمند اقدام است. به
بیان دیگر رامشی در حل کاربرد بیان حرکت است. دست یافتن به حلقه ای منطقی است که
در اینصورت بازخوردش دور تازه ای است که توجه را به سوی هدف ها هدایت
می کند تا به
آنها وزن دهد. چگونه مرتبط ساختن دو حرکت با دستیابی به هدف های تعریف شده است.
نمایشی منطقی و شسته رفته از
فرایند مدیریت حرکت است که جزء جزء مناسبات حرکت توجه دارد. این امر حاکی از این
فرض است که مهندسی حرکت در اینجا اجرا می شود. لیکن مجری حرکت درمی یابد که بخش
قابل توجهی از انرژی حرکت پرداختن به مسائلی است که بیرون از واحد سازمان حرکت
قرار دارند. در هر عرصه ای
از حرکت، دامنه ی گسترده ای از اجزای ذینفع وجود دارد - که به
دلایلی متفاوت درگیر می شوند و مسأله را به شیوه های متفاوتی
می سنجند.
هر مسأله حرکت احتمال دارد شماری از سازه های حرکت را درگیر کند. سازه هایی که درک متفاوتی از مسأله دارند و درجات متنوعی از حرکت را به همکاری دعوت می کنند.
در این مرحله واکنش ها تصادفی نیستند. چرا که هر فرایندی برای ترکیب ستیز و مشارکت به فعالیت های جاری و عادی عکس العمل نشان می دهد. اما احتمالا این همپوشانی و ستیزه وجود خواهد داشت و فرایند مدیریت حرکت بیشتر متوجه ی مذاکره و ابهام است. اینکه هر ورزشکاری از چه منظری علاقمند به موضوع است و با چه اطمینانی مسأله ی حرکت را بیشتر قابل فهم می داند.
2- حرکت همانقدر که متوجه ی حل مسأله است، متوجه ی ارتباط نیز است:
فرایند حرکت معطوف به هم پیوند دادن و مشارکت امور حرکتی است.
- زمان: در بُعد زمان ابعاد حرکت به احتمال بیشتری به یکدیگر خو می گیرند و همکاری با یکدیگر را آسان تر می کنند.
- درجه ی فهم مشترک: منافع مختلف در فهم حرکت، صرفا آشنایی اشکال با یکدیگر نیست. بلکه همکاری به وسیله ی توسعه ی دانش با حرکت است.
- وضعیت نا مشخص حرکت: برای نزدیک کردن منافع مختلف در عرصه ی حرکت، به طور مشخص دنبال اهداف باشید.
- نقش های حرکتی می توانند به تخیل کمک کنند: برای تدوین حرکت باید ایمنی و امنیت در نظر گرفته شود.
3- استفاده از الگویی عقلانی:
تدوین فرایند حرکت به مثابه حل مسأله از طریق انتخاب خردمندانه است. شناسایی اهداف و بحث درباره ی آن هدف ها دشوار است. سعی کنید به لحاظ ظاهر حرکت هم دگرگونی و معنای خاصی داشته باشد.
4- شکل مناسب الگوی حرکت:
نقش ورزشکاران درباره ی تعیین اهداف نیاز به توصیف خوبی خواهد داشت. در این بستر مفهوم حرکت جزئی از نشان او علائم قراردادی هستند.
بسیج مفهوم حرکت نوعی بیان نظارت متمرکز است. تمرکز بر هدف حافظ قدرت مجری آن است. در بخش شناسایی و مقایسه ی هدف های مختلف که چگونه می توان به هدف ها دست یافت.
5- چارچوب غالب:
باید مفهوم حرکت را آنقدر گسترده کرد تا دیدگاه های متفاوتی درباره ی اجرا یا چگونگی رویکرد به موضوع داشته باشید. در تدوین مفهوم حرکت، تصمیم گیری درباره ی میزان دخالت اجزاء و اقتدار آنها بستگی دارد.
نتیجه گیری:
مدیریت حرکت مفهوم کش داری است که باید بتواند تنش بین الگو و شیوه ی کاربرد آن را در نظر بگیرد. چیزی است که به وسیله ی ورزشکار آفریده می شود. این کار با انعطاف بیشتر و با عوامل گسترده تری پیوندهای سازمان یافته تری را بنا می کند.
لیکن چنانچه صرفا به مدیریت حرکت مثابه اقدامات نگاه کنیم و آن را به عنوان فرایندی در نظر بگیریم، باید بپرسید که آیا ساختاری بدون یافتن منابع ارزشمند وجود دارد. اینکه چگونه می توان فعالیتی همساز به وجود آوریم.
این بدان معناست که در عرصه ی حرکت همیشه ابهام و تنش ساختاری وجود دارد. باید بتوانید یک همزیستی در ساختار حرکت ایجاد کنید. آنچه می خواهیم بدانیم این است که چگونگی اجرای حرکت را چه چیزی تعیین می کند؟ و این بدان معناست که پاسخ های متفاوتی به آن بدهید. اگر حرکتی اجرا شده، چگونه اجرا شده است؟ از چند بخش تشکیل شده است و چه بخش هایی اهمیت بیشتری دارد؟ آیا با الگوی حرکتی حریف ارتباطی دارد؟ چه عواملی دیگری در کارند؟ در آن صورت اجرای حرکت از چه لحاظ مهم است؟ توجه به اینکه آیا مدیریت وجود دارد و چه تأثیری دارد؟ این واژه ی مدیریت حرکت متغییری است که با توجه به ضوابط تغییر می کند. مدیریت حرکت مفهومی است که با آن حرکت را برای خود مفهوم بسازیم ـ اما باید با آن کلنجار برویم.
به نام خدا
چگونه در ورزش موفق شوید؟
نویسنده: عبدالله یزدانی
سر شناسه : یزدانی، عبدالله، 1353-
عنوان و نام پدید آور : چگونه در ورزش موفق شوید/ نویسنده، عبدالله یزدانی.
مشخصات نشر : ورامین: انتشارات دوقلوها، 1394.
مشخصات ظاهری : 41 ص
شابک : 40000ریال9–48–6432-600–978
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
موضوع : ورزش – جنبه های روان شناسی
رده بندی کنگره : 1394 8چ 43ی/ 4/ 706 GV
رده بندی دیویی : 01/796
شماره کتابشناسی ملی : 4033643
ناشر: دوقلوها
نویسنده: عبدالله یزدانی
چاپ اول: 1395
شمارگان: 1000
شابک: 9- 48- 6432- 600 - 978
قیمت : 4000 تومان
همه ی حقوق محفوظ است
مقدمه..........................................................................5
نقشه ی حرکت به چه دردی می خورد.................................7
دلایل بسیار مهمی برای استفاده از نقشه ی حرکت..................7
کاربردهای نقشه ی ذهنی حرکت........................................7
اجزای تشکیل دهنده ی حرکت...........................................7
دو نقش متفاوت حرکت....................................................8
نقشه های ذهنی حرکت....................................................9
مزایای استفاده از نقشه ی ذهنی حرکت................................9
خصوصیات نقشه ی ذهنی حرکت......................................10
ذهن خطی....................................................................10
روش طراحی نقشه ذهنی حرکت........................................10
موارد استفاده ی نقشه ی ذهنی حرکت.................................11
مراحل اجرای فن...........................................................12
تقویت مغز...................................................................13
ذهن ورزشکار..............................................................14
تداعی حرکت................................................................15
همین امر دلیل اصلی است تا بدانید.....................................17
مرور اطلاعات حرکت....................................................18
آهنگ حرکت................................................................18
عدد گذاری در حرکت.....................................................18
یادآوری حرکت ها.........................................................19
تحولات حرکت..............................................................21
نکات آموزشی...............................................................21
چگونگی ساختن فن........................................................22
فن دو جنسی.................................................................23
پر کردن جاهای خالی فن.................................................23
روش تعیین موقعیت های حرکت........................................24
مکان یابی مناسب برای حرکت..........................................24
چگونگی اجرای حرکت...................................................24
استفاده از حقه ی حرکتی..................................................25
نگرش.........................................................................26
تبادل...........................................................................26
پرسش از مربی.............................................................27
انتخاب گر باشید............................................................27
وسعت دادن به تفکر.......................................................27
چگونگی ساختن تصاویر حرکتی در ذهن.............................27
روابط بین اجزای حرکت.................................................28
یادگیری یک فرایند تدریجی..............................................30
سبک های مختلف مبارزه.................................................30
حفظ فهرستی از حرکت ها................................................32
مغز آماده برای اجرای فن.................................................32
حفاظت از حرکت...........................................................32
روش هایی برای درک حرکت...........................................33
بازخورد واقعی حرکت ها بر یکدیگر..................................34
شناخت مفاهیم بنیادی حرکت.............................................33
خطر پذیری..................................................................35
ترس از عدم موفقیت.......................................................36
برنامه ریزی برای اجرا...................................................36
سازماندهی ترتیب حرکت ها.............................................37
اجرای حرکت با عدد گذاری.............................................37
مزایای حفظ فن.............................................................37
نگاه کردن به حریف.......................................................38
اجرای روان و بی وقفه ی حرکت......................................38
اعتماد به نفس...............................................................38
برای هر اجرا چه مقدار زمان نیاز دارید..............................39
چقدر وقت دارید............................................................39
احساس تازگی...............................................................40
مرتب سازی اطلاعات حرکت...........................................40
موضوعات حرکتی را مرور کنید.......................................40
به تمرینات خود متعهد باشید..............................................41
مقدمه
کامیابی و موفقیت در عرصه های ورزشی، یکی از بزرگ ترین آرزوهای هر ورزشکاری هست و خواهد بود. برای ورزشکار موفقیت کسب شهرت یا کسب ثروت و یا افتخار و سربلند کشور اهمیت دارد. اما زمانی دستاوردهای شما ارزش دارند که همواره به یاد خداوند باشید، به دوستان و اطرافیان توجه بیشتری کنید و به ارزش های قرآن پایبند بمانید.
آری، موفقیت در عرصه ی ورزش، بی شک
آرزوی هر جوان ایرانی
می باشد. این حس آشنا در ذهن ورزشکار طنین انداز می گردد که او توانسته و من می
توانم، در حالی که این تفکر و ذهنیت از اساس غلط و نادرست است.
موفقیت در عرصه ی ورزش، فقط به استعداد و هوش ورزشکار بستگی ندارد. برای رسیدن به موفقیت در عرصه ی ورزش، ده ها عامل دست به دست هم می دهند که یکی از آنها استعداد ذاتی هر فرد است. اما عوامل دیگری هم هستند که گاهی تا حد زیادی می تواند ضعف و استعداد را جبران کند. بنابراین روش یادگیری مهمتر از خود یادگیری است.
در این کتاب می آموزید که چگونه با روش های تمرینی در همه ی عرصه های تئوری و عملی از یک آرزوی دست نیافتنی به یک موفقیت بزرگ دست یابید. بر خلاف تصور، هر حرکت یا فن دارای روش و راه کاری خاص است. باید بدانید که چگونه می توان با تمرینات حساب شده، آن را به یک عادت تبدیل کنید. در اینجا روش هایی را خواهید آموخت که با بکارگیری آن رؤیای موفقیت را به واقعیت تبدیل کنید.
می آموزید که چگونه با تمرین اصولی
به نقشه ی ذهنی کاربردی دست
یابید و با یادآوری و تداعی حرکت، تصویر سازی، روش بکارگیری و
بهره برداری اصولی را انجام دهید.
می آموزید که چگونه محاسبات ریاضی حرکت را در مقیاس های کوچک و بزرگ به راحتی در ذهنتان انجام دهید و اجرا کنید. می آموزید که چگونه همه ی دستورات لازم را برای اجرای موفق به ذهن بسپارید و بدون اضطراب آن را اجرا کنید و نیز خواهید آموخت ده ها روش، ترفند و راه حل های دیگری که شما را از یک ورزشکار معمولی به یک قهرمان ورزشی تبدیل خواهد کرد.
آنچه که می تواند برای همه ی ورزشکاران قابل توجه باشد این است که موفقیت خارق العاده، حاصل تمرینات منظم و برخورداری از مربی با تجربه بدست می آید.
نقشه ی حرکت به چه دردی می خورد؟
دلایل بسیار مهمی برای استفاده از نقشه ی حرکت وجود دارد:
1- نقشه های حرکت به عنوان راهنما عمل می کنند: زیرا به تمرکز و اولویت دادن به نکات مهم کمک می کنند و در عین حال مطالب نامربوط را از کانون توجه خارج می کنند.
2- نقشه های حرکت را می توان به عنوان منبع آسان برای بررسی بکار گرفت.
3- نقشه های حرکت، درک شما را از کل اجزاء حرکت بیشتر می کند. بنابراین می توان آنها را به راحتی حفظ کرد.
4- نقشه های حرکت درک فن را تسهیل می کند.
5- نقشه ها نمایی کلی از موضوع
مورد اجرا را نمایش می دهند و
قوه ی تخیل همراه با منطق ورزشکار را به فعالیت وا می دارد.
6- زمانی ورزشکار دچار استرس می شود که نمی داند چه کاری باید انجام دهد. استرس یکی از دلایل ضعف و ناکارایی حافظه است و اگر ریشه ی استرس مهار نشود، می تواند به صورت یک عامل دائمی نگرانی در شما باقی می ماند.
کاربردهای نقشه ی ذهنی حرکت:
نقشه برداری از حرکت می تواند اختلال در تمرکز حواس به هر دلیلی را بر طرف سازد. باید به خاطر داشت که بدون رعایت اصول اولیه، نکات اصلی حرکت محو و نابود می شود. در این میان ممکن است ارتباطات منطقی بین اجزاء حرکت و یا اطلاعات با اهمیت دچار اختلال شود.
اجزای تشکیل دهنده ی حرکت:
توانایی شگفت انگیز حرکت پردازش اطلاعات است. در فرایند اجرای حرکت، مغز نقش اساسی را بر عهده دارد. می توان یک فن را به بخش های مختلف تقسیم کرد و با مقایسه ی اجزاء با یکدیگر و با تغییر فعل و انفعالات حرکت شکل، ریتم و هارمونی منحصر به فردی را به وجود آورد. هر جزء حرکت، یک قسمت از کل حرکت را تشکیل می دهد و می توان با کم و زیاد کردن محتوای انرژی و یا محتوای سایز و اندازه ی آن، فرم های جدیدی را به وجود آورد. با تغییرات فواصل و اجزای حرکت، فعل و انفعالاتی رخ می دهد که اساس تفکر حرکت را شکل می دهد.
توانایی با اقوه ی هر یک از اجزای حرکت غیر قابل محاسبه است زیرا:
هر جزء حرکت می تواند ده ها رابطه ی حرکتی داشته باشد. با تغییر هر کدام از اجزاء (چه اندازه و چه نیرو) شکل و محتوای حرکت تغییر می کند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که توانایی حرکت در ورزشکار نامحدود است.
دو نقش متفاوت حرکت:
قسمت اصلی حرکت، شکل و اندازه ی آن است که فرایند پیچیده ی حرکت را شامل می شود. اما قسمت دیگر نیروهای اعمال شده و وارده بر اجزای مختلف حرکت است که کنترل حرکت را تحت اختیار خود قرار می دهد. با پیوند این دو قسمت با یکدیگر تعادل و توازن حرکت تحت کنترل قرار می گیرد. رابطه ی بین این دو قسمت وظایف خاصی را بر عهده دارند.
هنگامی که تعادل و توازن، نیروهای اعمال شده و وارده بر اجزای مختلف حرکت اهمیت پیدا می کند و تداخل و هماهنگی بین اجزای مختلف حرکت رابطه ی بین الگو های حرکتی به کمک می آیند.
حالا می توانید تصویر کلی را از وظایف دو بخش حرکت در پردازش اطلاعات به صورت زیر ارائه گردد.
با نگاهی به خصوصیات دو بخش حرکت، دیگر نمی توان برداشتی سطحی و ساده انگارانه را از موضوع حرکت مطرح کرد. حتما نباید اینگونه پنداشت که دو بخش حرکت به صورتی کاملا جدا از هم فعالیت می کنند. هنگامی که هر دو قسمت حرکت با هماهنگی کامل به فعالیت می پردازد، می توان نتایج زیر را انتظار داشت:
1- منطق اندازه
2- منطق حجم
3- منطق برایند نیروها
اکنون وقت آن رسیده است که روشی را بررسی کنیم که مهارت های بیشتری از حرکت را به عهده می گیرد.
نقشه های ذهنی حرکت:
شاید نقشه برداری ذهنی از حرکت یک روش یادگیری همراه با مزایای فراوان است. نقشه برداری ذهنی را می توان به صورت زیر تعریف کرد:
1- اجزاء مختلف حرکت حریف به صورت شاخه هایی از منشاء اصلی حرکت در نظر گرفته می شود.
2- موضوعات اصلی و فرعی حرکت مورد بررسی قرار می گیرد.
3- موضوع انتخاب شده، شیوه ی برخورد مخصوص به خود را خواهد داشت.
4- ممکن است در مسیر حرکت، راه دیگری در نظر بگیرید.
5- ممکن است دو حرکت به یکدیگر گره خورده، مسدود یا ارتباط بین آنها گسسته شود.
نقشه ی حرکت می تواند تمام توضیحات را درباره ی (شاخه)، (انشعابات) و با (گره خوردن) را به صورت یکجا بیان کند.
هنگامیکه نقشه ی ذهنی حرکت را در دست دارید، بهتر است پنج ویژگی مختلف آن را بررسی کنید:
1- موضوع اصلی حرکت را درک کنید و در برابر آن مواردی را اعمال کنید.
2- موضوعات فرعی منشعب از حرکت اصلی را بررسی کنید.
3- هر شاخه ی فرعی شکل و فرم خاص خودش را دارد.
4- هر شاخه ی اصلی و فرعی را می توان به یکدیگر ربط داد.
5- شاخه ی اصلی و فرعی را می توان به یکدیگر ربط داد.
مزایای استفاده از نقشه ی ذهنی حرکت:
1- هسته ی اصلی موضوع حرکت و جوانب آن شناسایی شود.
2- به علت نسبی بودن هر کدام از اجزای حرکت، عملکردهای متفاوتی وجود دارد.
3- برای تسلط بیشتر بر موضوعی خاص، آن را سریعا ارزیابی کنید.
4- موضوعات غیر ضروری در نقشه ی حرکت وجود ندارد.
5- نقشه ی ذهنی منحصر به فر دو متعلق به ورزشکار است.
خصوصیات نقشه ی ذهنی حرکت:
مزایای نقشه ی ذهنی آن است که خلاقیت ورزشکار را بالا می برد. چرا که می دانیم اجرای حرکت چند بعدی است. نقشه ی حرکت به ورزشکار اجازه می دهد که رها از قالب تک بعدی و خطی به ابعاد دیگر حرکت بپردازد. نقشه حرکت باعث جریان یافتن آزاد و ایده پردازی های خلاقانه می شود. این ایده های خلاقانه توسط مغز شکل گرفته و نقشی را بر عهده می گیرند. در حقیقت نقشه ی ذهنی سازمان دهنده ی افکار ورزشکار است.
ذهن خطی: ( یک سویه)
اگر به یک فیلم نگاه کنید، نمی توانید درباره ی آنچه می بینید، حدس بزنید. بنابراین مجبورید از اول تا آخر فیلم را ببینید. حتی در این صورت تضمینی برای درک مفاهیم اصلی و روابط مهم بین شخصیت های فیلم وجود ندارد. چرا که ممکن است این موضوعات زیر چهره ی افرادی پنهان شده باشند.
روش طراحی نقشه ذهنی حرکت:
با استفاده از دستورالعمل های زیر می توانید نقشه های ذهنی بسازید و از طریق، رابطه ای بین آنها را به طور کامل درک کنید:
1- همیشه نقشه ی ذهنی را با موضوعاتی که از این نقطه ی هدف منشعب می شوند، دنبال کنید.
2- در هر لحظه فقط به سراغ موضوع مورد نظر بروید.
3- تا حد امکان از حرکت های ساده استفاده کنید و موضوع حرکت را پیچیده نکنید.
4- برای موضوعات مختلف از روش های متفاوت استفاده کنید.
5- اجرای حرکت را به صورت یکنواخت و کسالت آور دنبال نکنید.
6- از تداعی تخیل به صورت خلاقانه استفاده کنید.
اهمیت نقشه ی ذهنی حرکت در این است که می توانید با قوه ی تخیل خود، آزادی عمل بیشتری داشته باشید تا نتیجه ی کار مطلوب تر باشد. باید ایده هایتان را در همان زمان شکل گیری به وجود آورید. کافی است در نقشه ی ذهنی خود، ایده ای که به موضوع مربوط است را دنبال کنید و در صورت لزوم به نقشه ی ذهنی حرکتی خود انشعابات دیگری اضافه کنید.
سعی کنید ایده ها در ذهن شما از مسیر مشخص عبور کنند. زیرا با این کار خلاقیت خود را از بین می برید. بنابراین توانایی های ذهنی خود را محدود نکنید و به صورت کاملا اتوماتیک افکار خود را در قالب نقشه ی ذهنی خود، دسته بندی کنید.
موارد استفاده ی نقشه ی ذهنی حرکت:
کاربرد نقشه ی ذهنی حرکت بسیار
فراوان است. همیشه می توان با شناخت نقشه ی ذهنی حریف، جنبه هایی از علایق حریف
برملا
می شود. همچنین از نقشه ی ذهنی به عنوان ابزاری برای شناسایی اطلاعات و سازماندهی
موضوعات حرکت استفاده کرد. از طریق
نقشه ی ذهنی به نکاتی برجسته و نیز رابطه ی بین آن نکات دست یافت. نتیجه کار می
تواند هم روشن تر و هم شگفت انگیز باشد.
اما قبل از درگیر کردن قوه ی تخیل خود، می توانید با بکار بردن توصیه های زیر انرژی با ارزش خود را کمتر تلف کنید:
1- حرکت خود را برنامه ریزی کنید. سپس قسمت هایی از حرکت حریف که مربوط به حرکت شما است را کنترل کنید. تصور نکنید که وظیفه ی اجباری شما، بررسی تمام اجزای حرکت حریف است. توجه به جزئیات غیر ضروری در هنگام درگیری باعث ایجاد نگرانی از عدم درک کامل حرکت حریف خواهد شد. اما نگرانی واقعی این است که درگیری ذهنی شما با این جزئیات، می تواند ذهن را از آن چیزی که به دنبال آن هستید، یعنی موضوع اصلی منحرف کند.
2- پیام اصلی حرکت حریف را جستجو کنید و هنگامیکه آن را پیدا کردید، می توانید به طراحی نقشه ی ذهنی بپردازید. با ذهن باز و تحلیل گر تلاش کنید با استفاده از قدرت تخیل به صورت خلاقانه به حرکت جان ببخشید.
3- سعی کنید در هنگام مسابقه منفعل نباشید، در مورد حرکت های حریف فکر کنید و در منطق نهفته در ورای حرکت حریف بیندیشید. اگر هنگام مسابقه ذهن فعالی داشته باشید، درک و یادآوری شما از حرکت حریف بسیار افزایش می یابد. زیرا به ذهن اجازه ی می دهید بین موضوعات رابطه برقرار کنید. همچنین روابط بین حرکت ها، اصلی ترین ابزاری است که حافظه از آن بهره می گیرد.
4- هنگام کشف حرکت حریف، با اجرای
حرکت کلیدی، نقشه ذهنی خود را کامل کنید. یادتان باشد که اطلاعات مهمی در نقشه
ذهنی شما جای دارد. اطمینان حاصل کنید که تمام این اطلاعات به سرعت قابل تشخیص
هستند. باید توانایی آن را داشته باشید که در اجرای حرکت ها، نظم و اولویت بندی را
فراموش نکنید. بعد از اتمام حرکت ممکن است، نقشه ی ذهنی در شاخه های فرعی پیش رفته
باشد و یا برعکس. در این صورت لازم است نقشه ذهنی خود را مرور کنید. ولی این بار
مسیر اصلی را به طور صحیح انتخاب کنید. برای اینکه هنگام مسابقه
در حال پیش بینی کردن بودید تا به نتیجه رسیدید، اما اکنون همه ی پیش بینی ها را
پشت سر گذاشته اید و واقعیت دست یافته اید.
مراحل اجرای فن:
به طور معمول مراحل اجرای فن دارای سه قسمت است:
1- اجرای حرکت های اولیه (مقدمه چینی)
2- اجرای حرکت اصلی (فن)
3- نتیجه گیری (اجرای حرکت نهایی)
به نظر می رسد هنگام اجرا نیز باید همین ترتیب رعایت شود. اما چگونه باید اجرای حرکت های اولیه انجام شود؟
تنها راه درست، برنامه ریزی طرح حرکت با توجه به تصمیم های حریف است که برای رسیدن به هدف خودش انجام می دهد. برای نزدیک شدن به حرکت حریف، نظرات شما ممکن است تغییر کند. حتی شاید تصمیم هایی بگیرید که حریف تصور کند به نفع اوست.
ترسیم ساختار حرکیت حریف به شما اجازه می دهد که موضوعات را به صورتی متوازن انجام دهید و حرکت شما از نقطه ای به نقطه ی دیگر نرم و روان اجرا شود.
اجرای اولین حرکتی که به ذهن شما می رسد و سپس اجرای حرکت کورکورانه به سوی نکات دیگر، نتیجه ای جز عدم توازن و از گسیختگی فن در بر نخواهد داشت. این روش با انجام تغییرات و ترتیب درست حرکت ها، کم کم روابط بین حرکت ها آشکار می شود.
انواع اشتباهات احتمالی را در همان مرحله برنامه ریزی پیش بینی کنید. نگذارید تا حرکت به اتمام برسد و آنگاه متوجه ی اشتباهات شوید. برنامه ریزی برای اجرای حرکت به دلایل زیر دشوار است:
1- شاید به اندازه ی کافی از موضوع
شناخت ندارید که بتوانید
درباره ی آن تصمیم بگیرید.
2- احتمالات بسیار زیادی که درباره موضوع مورد نظر دارید، باعث می شود که ندانید از کجا آغاز کنید.
در اینجا یک نقشه ی ذهنی می تواند این مشکل را برطرف کند. سپس موضوعات مختلف را با توجه به حرکت حریف بررسی کنید. در این مرحله مانند عملکرد خط مونتاژ در یک کارخانه با سر هم کردن و وصل کردن حرکت ها با یکدیگر، حقیقت حرکت را اجرا کنید. باید اطمینان حاصل کنید که حرکت شما ارزش اجرا کردن را دارد. در این حالت بسته به موقعیت که دارید، خودتان را جای حریف بگذارید. شاید لازم باشد دو نقشه ی ذهنی ترسیم کنید.
زمانیکه نقشه ذهنی در حال اجرا می باشد، باید با ابزار انعطاف پذیری و اعتماد به نفس در جهت موفقیت تلاش کنید. نه اینکه با موضوعات فراوان و غیر کاربردی حرکت و انرژی خود را حدر بدهید.
تقویت مغز:
علی رغم اینکه مغز یکی از دستگاه های بدن است، چرا باید مغز خود را، همچون بدنتان پرورش دهید. هرچه بیشتر مغز را تمرین بدهید، قوی تر می شود.
یقینا تمام ورزش ها بر پایه ی حل مسأله هستند و تفکر خلاق و یا استراتژی خاص تفکر را تقویت می کند. بنابراین ورزش می تواند، مهارت های مغز را تقویت کند.
هدف ورزش بکارگیری بیشتر مغز است. مانند قوه ی منطق در برنامه ریزی حرکت، توالی، قوه ی تخیل، چند بعدی و کلی نگری باشد.
ذهن ورزشکار:
اکنون رقابت بین ورزشکاران فشرده تر شده است. همچنین با افزایش جوایز مسابقات، رقابت شدیدتر می شود. این در حالی است که ورزشکاران در رقابت ها شرکت می کنند تا نامی برای خود دست و پا کنند و هم برنده ی جوایز ارزشمندی شوند.
ورزشکاران با ارائه ی نقشه های ذهنی خود، توانایی های خود را خود را به نمایش می گذارند. بنابراین حافظه به عنوان عامل مهم در موفقیت ورزشکار نقش بسزایی دارد. اگر مرتبا به تقویت حافظه بپردازید، آنگاه روش اجرا را خواهید آموخت. این امر در نهایت به موفقیت در مسابقه منتهی می شود.
5- ابزار تخیل در ورزشکار:
این قوه ی تخیل است که با رمزگشایی از پیام های حرکتی حریف، آنها را درک می کند. سپس وارد عرصه ی فعالیت می شود. بنابراین تنها قدرت تخیل است که می تواند به پردازش اطلاعات بپردازد. به عبارت دیگر به منظور درک معنای مدل های مختلف حرکت، مرتبا مغز ما در حال محاسبه است.
بیشتر ورزشکاران از همان اوایل شروع ورزش، تصاویر ذهنی حرکت ها را می آموزند و بعد از مدت کوتاهی به مهارت می رسند. ورزشکار می تواند با استفاده از رفتار حرکتی حریف، خلق و خوی آن را شناسایی کند. تنها کاری که باید انجام دهد این است که توالی حرکت های درهم ریخته را دنبال کنید و به طور هم زمان با تصویر خوانی حرکت ها، آنها را شناسایی کنید.
نزاع بر سر اینکه کدام حرکت پیروز می شود یا نه جدال بیهوده ای است.
اگر ورزشکار بخواهد تفکر خلاق را در خود شکوفا کند، ابتدا باید بتواند موانعی که در خود ایجاد کرده را از بین ببرد تا افکارش بتواند آزادانه و بدون وقفه جریان یابند. هنگامیکه افکار آزاد شدند، آنگاه می توان آنها را در هر جهتی که بخواهید هدایت کنید. البته زیباترین جهت را انتخاب کنید.
رمز موفقیت آن است که به قوه ی تخیل خود اجازه دهید طغیان کند. نباید وقت خود را صرف یک ایده ی صرفا عمل گرا کنید. کدام یک را انتخاب می کنید. منطق یا خلاقیت. چشم و مغز خود را راهنما قرار دهید و آنچه را که می بینید، احساس کنید.
هنگامیکه موفق شدید ترکیب یک دسته حرکت را جمع و جور کنید، انبوهی از ایده های سرکش تداعی می شود.
برای شکوفا کردن تخیل باید آینده ی حرکت را پیش بینی کنید. باید به صورت مدام و اتوماتیک در حال تولید ایده های مختلف باشید. مشکل این است که در هر لحظه یک ایده قابل اجرا می باشد.
تداعی حرکت:
تعریف ما از حرکت، تنها به ماهیت
خطی (تک بعدی) آن محدود
نمی شود. بلکه آنچه در ذهن شما تداعی می شود را نیز شامل می شود. در حقیقت چیزی که
به ذهنتان می رسد، نحوه ی اجرا و نتیجه آن است. با توجه به تجربیات گذشته، هر چقدر
حرکتی را بیشتر بشناسید،
پاسخ های متنوع تری را می توانید ارائه دهید.
6- چگونگی ارتباط سازی:
این کار به وسیله ی ساختن رابطه ای ساختگی بین اجزاء حرکت با استفاده از نیروی تخیل است که ارتباط سازی می گویند. این روش در تمرین انفرادی (سایه زدن) بسیار مفید است. روش ارتباط سازی تمرین سودمندی برای تقویت حافظه است. چرا که این روش تخیل و قدرت تداعی را به کار می گیرد. لازم نیست نگران این باشید که بعضی از حرکت های نامربوط را چطور به هم ارتباط دهید. پیشنهاد می کنم بعد از نگاه کردن به یک فن چشمان خود را ببندید و تلاش کنید، تصویر ذهنی مربوط به آن فن را بسازید.
اکنون وضعیت خود را با نتیجه ی قبلی مقایسه کنید. حتما حاصل تلاش شما بهتر از قبل بوده است. اگر قسمتی از فن را فراموش کرده اید، احتمالا به یکی از دلایل زیر بوده است:
1- تصویر ایجاد شده در ذهن شما گنگ و مبهم است.
2- فکر می کردید بدون کمک گرفتن از تخیل می توانید فن را حفظ کنید.
3- نمی توانید فن را در رابطه با حرکت حریف ایجاد کنید.
مزیت روش ارتباط سازی این است که
حریف مقابل می خواهد روش حرکتی خودش را تحمیل کند. شاید در ذهن شما تصویر مبهمی از
حرکت حریف به وجود آید. هنگامیکه توجه شما به طور کامل معطوف به حرکت های حریف شد،
از جزئیات غافل نشوید. حالا چگونه
می توانید از تداخل حرکت حریف با حرکت خودتان آگاه شوید. وضعیت حرکت را در ذهن
پایدار کنید. بنابراین اولین مفاهیم و تداعی ها به مغز با سر هم کردن حرکت ها با
یکدیگر شکل می گیرند. اهمیت دارد که این تداعی های اولیه چگونه شناسایی و شناخته
شوند.
دقت کنید ترتیب رخدادهای حرکتی با ترتیب حرکت های شما ارتباط برقرار کنند. باید بتوانید این حرکت ها را سریعا از اول تا آخر و برعکس به خاط آورید. با این روش می توانید، حافظه ی فراموشکار خود را به طرز حیرت انگیزی تقویت کنید.
7- مرور جزئیات:
در اینجا یک سؤال پیش می آید، چرا
ورزشکار جزئیات و
ریزه کاری های یک فن را به یاد می آورد. به دلیل اینکه در آن موقعیت ها حضور داشته
و به اندازه ی کافی درباره ی آنها فکر کرده است. تمرینات شما مملو از تجربه هایی
بوده که به علت شبکه ای به هم پیچیده از تداعی های مختلف، به راحتی قابل یادآوری
هستند. مثلا به یاد می آورید در لحظه ای که زیر حریف را گرفته ای، حریف چگونه
توانست پایش را عقب بکشد و آن را از دستان شما آزاد کند.
یاد آوردن ترتیب وقایع کار ساده ای
است. فقط لازم است به آن فکر کنید. به لحظه ای که در آن قرار داشتید و کاری که
باید انجام می دادید تا بتواند پایتان را آزاد کند. این سؤال ها پیش نمی آید، مگر
اینکه از آن دسته افراد باشید که وقتی به مشکلی برخورد می کنند، از خودشان
می پرسند که چگونه می شود این وضعیت را بهبود بخشید. در واقع صرف نظر از رخدادهای
حرکتی، چیزی که درون شما وجود دارد که نمی توان جلوی آن را گرفت و آن چیزی نیست
جزء قوه ی تخیل.
آنچه که در این مرحله باید بتوانید
انجام دهید، عمق دادن به باور خود تا بتوانید به طور ساختگی احساس های مختلف را در
خود تقویت کنید. نکته ای که باید به آن توجه کنید، ساختن تصاویر دقیق همراه با
جزئیات آن است. این تصاویر دقیق نیستند که بر ذهن شما تأثیر
می گذارند، بلکه ترکیبی از احساس های مختلف است که تأثیر در ذهن شما خواهد داشت.
همین امر دلیل اصلی است تا بدانید:
هر فن یا حرکت شخصیت ویژه ای دارد. زیرا چند بعدی است و در موقعیت های مختلف به روش های متفاوت عمل می کند. ورزشکار می تواند با یک فن به روش های گوناگون برخورد کند.
راز حفظ کردن فن (به هر روش که باشد) در مرتبط کردن اطلاعات با روش های مختلف است. بنابراین اطلاعات یک فن می تواند به روش های گوناگون چیده شوند. اما فرقی نمی کند هر فنی را که می خواهید اجرا کنید، باید از قبل با وضعیت حریف متقابل مرتبط کنید.
8- روش اجرای فن:
روشی که فن در مسیرهای آشنا به ذهن تحقق می یابد. اجرایی که در پی می آید بیشتر، وجه منحصر به فرد بودن آن است. نه صرف اجرای خود آن. باید بتوانید همه ی موانع و معایب را به خاطر بیاورید. در این کار شما مانند یک مسافر در جاده ی پرپیچ و خم پیش می روید.اما ابتدا:
1- باید در ذهن خود مسیر حرکت را بررسی کنید.
2- در طول مسیر حرکت، نقاط مهم را انتخاب کنید.
3- اطمینان حاصل کنید که حرکت شما
از یک نظام منطقی پیروی
می کند.
4- در آخر مسیر، حرکت خود را تکمیل کنید.
در این روش همه ی موانعی که باعث توقف در هر حرکتتان می شود، تحت کنترل خود در آورید. در هر مرحله تلاش کنید حال و هوای (احساس) آن مرحله را به حرکت خود اضافه کنید. همچنین به واکنش های خود، درهنگام مواجهه با حرکت ها توجه کنید.
نکته: تلاش نکنید فن ها را به صورت مکانیکی اجرا کنید. سعی کنید به حرکت ها جان ببخشید. از نظر زمان هم محدودیت ها را در نظر بگیرید اما زیاد عجله نکنید.
مرور اطلاعات حرکت:
برای به یاد آوردن کلیه ی مراحل حرکت، شکل و فرم و نحوه ی برنامه ریزی حرکت را مرور کنید. اگر قسمتی از حرکت تأثیر زیادی بر حرکت حریف گذاشته است، بهتر است آن را مجددا مرور کنید و برعکس.
زیبایی این حرکت در تناسب و توازن بین اجزاء آن است. البته به شرطی که حرکت شما هم منسجم باشد. روش حرکت یک سیستم ذهنی مؤثر است که به ورزشکار اجازه ی اجرای سریع و آسان را می دهد.
اگر به نظر شما، قبل از اجرای فن، باید مسیرهای شناسایی شده را بازبینی کنید. این کار با طولانی تر کردن حرکت یا اضافه کردن یک مرحله به آن انجام می شود.
آهنگ حرکت:
استفاده از حرکت های هماهنگ که با
ریتم و روشی متداول اجرا
می شوند. این کار شبیه به آهنگ سازی، نوازندگی، شاعری و... است.
تجربه نشان دهده است که برای
تأثیرگذار بودن بیشتر ورزشکار با این روش حرکت های هماهنگ با یکدیگر را انتخاب
کرده و بکار
می گیرد. به هر حال دنیای حرکت شخصی است و بهتر است هر ورزشکاری ایده های خودش را
بکار بگیرد. گاهی در اجرای حرکت های خود اغراق کنید. هر چقدر بیشتر تمرین کنید،
اجرا ساده تر خواهد شد. اگر از حرکت ها برای تقویت یکدیگر بکار بگیرید، اجرا قوی
تر می شود.
عدد گذاری در حرکت:
اگر شما هم مانند من فکر می کنید بر روی هر قسمت از یک عدد بگذارید. آنگاه به کاربرد این روش پی می برید.
در حقیقت استفاده از اعداد، روش مناسب برای هماهنگی بیشتر بین اجزای فن است. با این تفاوت که ورزشکار اجرای حرکت خود را به ترتیب اعداد انجام می دهد. در صورت جابجا شدن اعداد، نقش های حرکت عوض می شوند.
روش عدد گذاری حرکت می تواند به جای اجرای هماهنگ، دقیق تر باشد. همچنین می توان ترکیب های مختلف عددی را برای ارزیابی روش های مختلف بکار برید. با اجرای این روش می توانید اجراهای مختلفی را تجربه کنید. با این کار تصاویر ایجاد شده در ذهن آنقدر شفاف هستند که برای مدت طولانی درحافظه می مانند.
حالا از شکل ها و فرمول های ابداعی
خود استفاده کنید. اگر اجرای حرکت شما استحکام کافی داشته باشد، آنوقت عکس العمل
های شما روان تر و سریع تر می شوند. اما برای آن دسته از فن هایی که
نمی توانید تصویر مناسبی را ایجاد کنید،
باید مرحله به مرحله شکل فن را در ذهن خود بسازید. زیرا مغز در هنگام یادگیری یک
مهارت مرحله به مرحله کار می کند. شما باید مراحل اجرای فن را طوری طراحی کنید که
معنا دار بوده و در حافظه ثبت شود.
یادآوری حرکت ها:
در اینجا ورزشکار روشی ساده برای به خاطر سپردن حرکت های کلیدی یک فن فرا می گیرد. در این روش ورزشکار می تواند زمان بیشتری را به تفسیر حرکت اختصاص دهد.
فرایند حفظ کردن فن باید مفرح باشد، نه عذاب آور؟ با تکرار فراوان یک فن یا تکنیک به منظور حفظ کردن آن نه تنها لذت تمرین را از بین می برد. بلکه اهمیت نکات کلیدی نیز زائل می شود. با استفاده از این روش فنون به صورت آهنگین در آمده و جذابیت آنها بیشتر می شود.
اگر فن را به صورت آهنگین به خاطر
سپارید، آنگاه لذت بیشتری از اجرای آن خواهید برد و برای مدت طولانی تر در ذهن شما
باقی
می ماند. همچنین درک بهتری از معنای حرکت ها به دست خواهید آورد.
هنگام اجرای تمرینات، در مراحل اولیه معمولا فن را با همان ترتیب موجود در آن حفظ کنید. بنابراین سفر ذهنی شما باید دارای مراحل معینی باشد تا نظم فن به هم نخورد. در این مرحله عوامل متفرقه ی زیادی ممکن است باعث تداخل و مخدوش شدن اجرای فن شما شود.
در این مرحله بهتر است هر گونه تأثیر را بر روی فن خود از بین ببرید تا تأثیر فن شما از بین نرود. برای مثال استاد نقاش را در نظر بگیرید که تصویر شما را مانند چهره ی واقعی شما ترسیم می کند. اما هنگامیکه به تسلط کافی دست یافت می تواند تصویر شما را به هر شکلی که بخواهد ترسیم کند.
سرانجام شما می توانید ترتیب های متنوعی را از فن ارائه دهید. حتی می توانید برخی از خطوط حرکت را حذف کنید و یا در اجرای آن مبالغه کنید. در هر وضعیتی که قرار دارید با توجه به سر نخ هایی که از حرکت حریف دریافت می کنید، نوع اجرای حرکت خود را تعیین کنید.
چنانکه می دانید، فن از مجموعه ی حرکت هایی که پشت سر هم قرار گرفته اند، تشکیل شده است. اما در مسابقه ی واقعی ترتیب آنها مرتبا تغییر می کند. برای اجرای یک حرکت به یک تصویر کلیدی احتیاج دارید.
هنگامیکه حرکت ها را به تصویر تبدیل کردید با استفاده از روش ارتباط سازی آنها را به هم وصل کنید. بدین ترتیب به وسیله ی تصویر، ورزشکار به مفهوم حرکت پی برده و با استفاده از مکان آنها به ترتیب حرکت ها را اجرا می کند. با این کار در مدت کوتاهی آنقدر به فن تسلط پیدا می کنید که دیگر به تصاویر جزء به جزء آن نیاز نخواهید داشت. در این حالت مفهوم کل حرکت پدیدار می شود. اما اگر در جای نتوانستید کاری انجام دهید، مفهوم حرکت حریف به شما کمک خواهد کرد. ورزشکار با توجه به مفهوم حرکت حریف، مفهوم حرحت خود را تعیین می کند. در اینجا حرکت حریف شما را یاری خواهد کرد.
این موضوع به ورزشکار اجازه می دهد تا بدون عجله حرکت خود را آماده کند و از نظر زمانی خود را با حرکت حریف منطبق کند.
همچنین می توان با یک محاسبه ی
ساده، محل دقیق مراحل اجرای فن را مشخص کرد. برای این کار، باید مراحل اجرای فن را
در ذهن خود مرور کنید. وقتی در سراشیبی حرکت قرار گرفتید، اکنون می توانید یک
مرحله جلوتر بروید و برای اتمام حرکت، فوری اقدام کنید. یا اینکه کمی به عقب
برگردید و با یک محاسبه ی ساده به شکستن حرکت حریف اقدام کنید و باعث پیشروی حرکت
وی نشوید. این همان روشی است که با استفاده از آن می توانید ترتیب حرکت حریف را
بر هم بزنید. با این کار باعث حیرت دیگران می شوید. اکنون راز این کار را می
دانید.
تحولات حرکت:
به دلیل تحولات حرکت معنای آنها نیز تغییر پیدا کرده است. مثلا برخی از حرکت ها مانند زره یا شمشیر عمل می کنند. برای درک بهتر حرکت ها باید معنای آنها را بیاموزید. در این باره برخی از حرکت ها راهنمای خوبی برای حرکت های دیگر هستند.
برای تحول در فن می توانید یک یک عناصر جدید را به فن اضافه کنید. در این وضعیت، عنصر جدید می تواند به شما کمک کند.
نکات آموزشی:
درک و فهم ورزشکار از حرکت و نظر جدید شما در این باره، همان چیزی است که ورزشکار به آن نیاز دارد. بنابراین اگر در مطالعه ی حرکت حریف نقش فعالی را بر عهده بگیرید به نفع خودتان است.
خودتان را به جای حریف بگذارید. تصور کنید اگر به جای حریف مقابل بودید چه می کردید؟ چه واکنشی نشان می دادید؟ تلاش کنید علت شکست حریف را در این شرایط درک کنید و برعکس.
چند فن را مرور کنید و ماجراهای مختلف حرکت را از دیدگاه حریف بررسی کنید. این کار به شما کمک می کند که برای انواع تهاجم ها و تهدیدات آماده شوید. هنگامیکه به درک کاملی از فن رسیدید، می توان گفت از یک ذهن تصویر پرداز برخوردار هستید. می توانید حرکت ها را در ذهن خود تجسم کنید. می فهمید چه روشی را برای اجرای نقش حرکت خود لازم دارید. به نظر شما چه حرکتی می تواند خصوصیات حرکت حریف را خنثی کند.
همیشه به اجرای حرکت حریف فکر کنید. او در هر کدام از مراحل حرکت به دنبال چه چیزی می گردد؟ چرا او حرکت خاصی را اجرا می کند؟ آیا تصویری که از حرکت حریف در ذهن شما ایجاد شده است، منظور حریف را شناسایی کرده اید؟ این شناسایی از توصیف و شخصیت حرکت حریف با توصیف یک موقعیت چه کمکی به شما خواهد کرد؟
11- روش آسان برای یادگیری فن:
هنگامیکه ورزشکار بودم از مربی ام می پرسیدم که چگونه باید فن ها را یاد بگیرم. جواب می داد بهترین راه تکرار فن ها تا حدی که در ذهن جا بیفتد. به این ترتیب آموزش فن کاری طاقت فرسا و طولانی به نظر می آمد.
تکرار پر زحمت و مدام، بدون شناخت از رابطه ی اجزای حرکت، جز اضطراب و ناراحتی و خستگی نداشت. آن زمان می دانستم که هدفم یادگرفتن فن است. اما روش دستیابی به این هدف را نمی دانستم.
کاش آن زمان روشی که حالا می خواهم بازگو کنم را می دانستم و با استفاده از آن می توانستم بالاترین اجرای فن را بکار بگیرم و به تدریج به یک ورزشکار ماهر تبدیل شوم.
با این روش زمان آموزش فن بسیار کاهش خواهد یافت و این موضوع کمک می کند که وقت خود را بیشتر برای بررسی ساختار فن و یا بهبود حرکت متمرکز کنید.
اگر تنها یک فن را در قالب روشی که
بازگو کردم یاد بگیرید، آنگاه
می توانید به طور کامل از سه مؤلفه تقویت حافظه استفاده کنید. یعنی تداعی، تخیل و
مکان یابی.
اصولا برای اجرای جریان اندیشه مدار دو روش وجود دارد:
1- چگونه می توان رابطه ی آشکار و رابطه ی معنایی ایجاد شده در فن را به هم مرتبط کنید؟
2- چگونه می توان جنس حرکت ها را تشخیص داد. در این حالت بدون داشتن یک سیستم منظم، حرکت ها را با هم تداخل دهید و سبک جدید از اجرا بیافرینید؟
چگونگی ساختن فن:
ساختن فن کار ساده ای نیست. اما ورزشکار می تواند با قرار دادن زنجیره ای از حرکت های آشنا در ذهن، فن جدیدی بیافریند. اما باید اجرای آن در زمان هایی قرار داد که عملکرد آن آسان باشد. اگر این کار را به درستی انجام ندهید، مثل این است که اداره ی پست، نامه های ارسالی را به گیرندگان نفرستد. یعنی بعد از اتمام فن جدید، باید از خود بپرسید، چرا آن را انجام دادم؟
برای هر فنی که می خواهید اجرا
کنید، باید تصاویر ذهنی در نظر بگیرید و آن تصاویر ساخته شده را اجرا کنید. به
انواع حرکت هایی که می خواهید اجرا کنید، فکر کنید. فنی را که به خوبی می شناسید
انتخاب کنید. سپس فن ذهنی خود را به چند
بخش تقسیم کنید. هر قسمت از فن
می تواند یک صفت خاص را در خود جای دهد. کند، تند، سریع، سنگین و.....
همچنین شما می توانید با شناخت نقش حرکت حریف، برای دسته بندی افعال حرکتی خود استفاده کنید. اما زیبایی این روش آن است که به ورزشکار اجازه می دهد تا حرکت ها را به طور منظم بر اساس جنس فن در نواحی مربوط به خود، جای دهد.
فن دو جنسی:
گاهی فن مورد نظر شما، مانند یک
خیابان اصلی به دو مسیر مجزا تقسیم می شود که هر کدام کارکردهای خاص خودش را خواهد
داشت. زیرا باعث می شود دو جنس متفاوت، هیچ گاه با یکدیگر تلاقی نداشته باشند.
زیرا موقعیت حرکت ها به طور خودکار جنسیت آنها را نمایش
می دهد. در واقع این شما نیستید که جنس حرکت
را می سازید، بلکه این خود حرکت است که حرکت این کار را بر عهده دارد.
اگر برای ورزشکار راحت تر است، می توانید فن را به دو یا چند بخش جداسازی کنید و جنس های مختلف را در مکان های ایده آل بکار بگیرید. با فرض بر اینکه شما این دو جنس حرکت را می شناسسید، شاید جنس سوم حرکت (خنثی) کاربرد دارد.
پر کردن جاهای خالی فن: (مدل ارتباط بین حرکت ها)
برای اجرای حرکت ها به نقشه ی ذهنی حرکت فکر کنید و فن را به بخش های مختلف تقسیم کنید. وقتی در حال اجرا هستید، از تخیل و تداعی استفاده کنید تا تصاویر کلیدی در هنگام شکل گیری در جای مناسب قرار داده شوند. در این حالت:
1- اجرای حرکت ها شبیه رودخانه ای جاری هستند با پیچ و خم ها و شکل های حرکتی خاص خودش.
2- نقطه های کلیدی حرکت را کشف کنید.
3- پر کردن جاهای خالی با حس های مختلف، می تواند حرکت ها را به هم ربط دهد. این موضوعات باعث تثبیت بیشتر آنها در کل حرکت می شود.
4- ایجاد حرکت رابط بین دو حرکت.
5- استفاده از حرکت سمبلیک که گاهی ارتباطی با فن اصلی ندارد.
روش تعیین موقعیت های حرکت:
ورزشکار می تواند قسمت های مختلف حرکت را در جاهای مناسب قرار دهد. اگر اجزاء حرکت در جاهای مشخص قرار بگیرند، دیگر لازم نخواهد بود، انرژی زیادی صرف کنید. در اینجا باید عناصر یک حرکت به یکدیگر ربط دهید.
مکان یابی مناسب برای حرکت:
جای مناسب حرکت در حقیقت می تواند بازده ی مناسب حرکت را تضمین کند. اگر تمام قسمت های حرکت در جای مناسب خود قرار بگیرند، دیگر تداخلی بین آنها به وجود نمی آید. در اینجا حرکت مناسب برای ایجاد رابطه مثبت بین دو حرکت روبروی هم صف آرایی می کنند.
هر نتیجه ای غیر از برنده شدن بدان معنا است که رابطه ی ذهنی لازم را ایجاد نکرده اید. هر کدام از اجرای حرکت ها باید شما را به نقطه ای از حرکت حریف پیوند دهد و با آن مرتبط کند. اگر در ابتدا نتوانید ارتباط ضروری را در ذهن ایجاد کنید، چگونه می توان انتظار داشت موفق شوید؟
چگونگی اجرای حرکت:
هیچ محدودیتی برای حجم و یا اندازه ی حرکت وجود ندارد. اگر در مقابله کردن با حرکت حریف دچار مشکل هستید، می توانید از روش تعقیب و گریز استفاده کنید. سپس جایگاه مناسب برای اجرای حرکت پیدا کنید. هنگام فکر کردن به جزئیات حرکت، تا جایی که ممکن است از خلاقیت خود استفاده کنید. نگران اجرای حرکت ها نباشید. فقط نقش حرکت ها را شناسایی کنید. شاید بهتر باشد ذهن را به وسیله طبقه بندی اطلاعات شفاف تر کنید. شاید هم بهتر است از یک حرکت ابداعی استفاده کنید.
12- میان برهای حرکت:
در این مرحله فن دستخوش تغییراتی
می شود و تأکید بیشتر بر مهارت حل مسأله از کوتاه ترین راه و تجزیه و تحلیل عملی
روش های محاسبه است. هدف از این کار تلاش برای ایجاد حرکتی خلاقانه و جذاب کردن و
لذت بخش نمودن آن است. می توان همان حرکت را به روش های
ساده تر اجرا کرد و به وسیله ی آن معنای حرکت را دستخوش تغییر کرد. حتی می توان در
بخش هایی از حرکت برش ایجاد کرد و یا قسمتی از این بخش ها را حذف کرد تا اجرای آن
کوتاه تر شود. اما این کار باید با یک سلیقه و ظرافت خاصی انجام شود. ورزشکار می
تواند با اجرای ده ها شکل مختلف از یک فن، چگونگی درک حرکت را برای حریف گنک و
نامفهوم کند.
استفاده از حقه ی حرکتی:
اجرای حرکت های کلیدی برای حریف کاملا آشنا می باشد. در حالی که تلاش می کنید تصویرهای ذهنی خود را اجرا کنید. در این حالت حریف هم بیکار نمی نشیند. او سعی می کند با بررسی سریع تمام زوایای حرکت شما آنها را در ذهن خود مورد ارزیابی قرار دهد. در اینجا هم شما و هم حریف در حال هنر نمایی اعمال حرکتی خودش است، تلاش کنید با روان تر کردن حرکت خود، مسیرتان را برای پیروزی هموار کنید.
13- دنیای انتزاعی حرکت:
فکر می کنید چقدر از فنونی که تا به حال آموخته اید را به خاطر سپرده اید؟ مربی درباره ی میزان فهم فن از سوی شما چقدر سهیم بوده است؟
شواهد نشان می دهد که متأسفانه مقدار کمی از نکات (اطلاعات) فنون آموزش داده شده به ورزشکار بیان شده است. به این اساس عملکرد به ظاهر قابل قبول ورزشکاران در هر رشته ی ورزشی، باعث شده که فهم ناقص و نیز سردرگمی در اجرای حرکتی آنها آشکار شود. چرا که نتیجه ی کار چندان دلچسب و رضایت آور نیست. این امر تا حدی به دلیل باورهای غلطی که در ذهن ورزشکاران شکل گرفته به وجود آمده است. به نظر شما آیا می توان تنها به استفاده از اجرای مکانیکی یک فن (اجرای خطی) به موفقیت دست یافت. آیا می توانید بدون طراحی یک مدار الکتریکی رقص نور درست کنید و شکل های زیبا و مختلف ایجاد کنید. حالا معلوم می شود که چرا ورزشکاران در طول تمرینات خود خوب ظاهر نمی شوند. اما هنگام مسابقه اجرای آنها دچار سردرگمی شده و کیفیت اجرای آنها کاهش می یابد. چرا چنین می شود؟
او سعی می کند فن را درک کند و به طور فطری خود را در جهت تفسیر شخصی حرکت حریف قرار دهد. نکته دراینجاست که عقل، ورزشکار را اغلب گمراه می کند. چرا که در مسابقه ی واقعی بر خلاف تمرین، همه چیز کاملا مهیا نیست تا شما هر کاری که خواستید با حریف مقابل انجام دهید.
راه حل بر طرف کردن این مشکل:
چگونه می توانید تصورات غلط خود را کنترل نموده و بر پایه ی حقایق عملی فکر کنید؟
نگرش:
هنگام مسابقه پیوسته در حال استفاده از عقل خود هستید. اما در عین حال باید قبول کنید که همیشه مسائل آن طور که انتظار دارید، پیش نمی رود. بنابراین باید تلاش کنید تا با نگرشی ژرف به درک اصول حرکت دست یابید که با پیشروی حرکت می تواند هر لحظه ماهیت آن دگرگون شود.
تبادل:
به جای اینکه با حرکت حریف بیهوده دست و پنجه نرم کنید (کلنجار بروید) سعی کنید درباره ی یک مسأله خاص، درست فکر کنید. اگر در اینجا این کار را انجام دهم چه اتفاقی می افتد.؟ آیا شکل حرکت من بهتر می شود یا اینکه همه چیز به نفع حریف تمام می شود؟
بنابراین با تفکر و تحلیل و به اشتراک گذاشتن حرکت ها با یکدیگر (به صورت اتوماتیک) و فرایند حل مسأله ی حرکت می شوید. در این فرایند عقاید نادرست، محو و نابود می شوند. اما درست در همان لحظه که نتیجه نمی گیرید، حقیقت عیب حرکت شما آشکار می شود. در اینجا باید گفت: از اجرای ناقص درس بگیر.
پرسش از مربی:
اگر در یک مسابقه به نتیجه نرسیدید، از خودتان یا مربی بپرسید: منطق حل این مسأله در کجا بود؟ لطفا برایم توضیح دهید. من نمی دانم. حتما مربی از پرسش شما خوشحال خواهد شد. زیرا آنها برای اصلاح روش های حرکتی شما به کارنامه ی مسابقه ی شما به دقت نگاه کرده اند و معایب کار شما بهره می گیرند.
انتخاب گر باشید:
همیشه حجم موارد قابل استفاده بیشتر از آن انتخابی است که شما اجرا کرده اید و همین مسأله باعث می شود که در هنگام مرور مجدد حرکت خود، عمیق تر فکر کنید. بنابراین تلاش کنید، تفکر بهتر را اجرا کنید. بالاخره یک راه پیدا می شود که اثربخش باشد و نتیجه ی بهتری را در پی داشته باشد. با مهارت در موضوع خاص، اعتماد به نفس شما افزایش می یابد.
وسعت دادن به تفکر:
تلاش کنید تا افق های گسترده تری
در دنیای حرکت بدست آورید. در هر صورت ترکیب موضوعات با یکدیگر و تفکر بر روی شکست
ها و پیروزی ها پلی به سوی آینده ی بهتر است. اگر خوب فکر کنید،
می توانید ارتباطی را در جایی کشف کنید.
چگونگی ساختن تصاویر حرکتی در ذهن:
ساختن تصاویر حرکتی در ذهن برای هر موضوع حرکتی که با آن برخورد می کنید، کار ساده ای است. زمان کمی را صرف کنید تا شکل حرکت حریف را درک کنید.
اگر چه اجرای فن ها اصولا ساده هستند. اما تلاش برای چند و چون آن در قالب های مختلف، بدون درک واقعی آن دشوار است. دلیل موفقیت می تواند این باشد که شما، جزء به جزء حرکت را به خاطر دارید و هر لحظه چگونگی حرکت خود را به حرکت حریف ربط می دهید. در این حالت تصویر شفاف تری از هر دو وضعیت خواهید داشت.
روابط بین اجزای حرکت:
برای شناختن اجزای یک فن، باید روابط بین اجزای حرکت را کشف کنید. با شناختن مکان های خاص هر حرکت، می توان از داخل بین آنها جلوگیری کرد. بدین ترتیب دانش شما درباره ی فن به مقدار چشم گیری افزایش می یابد. زیرا با این روش فن را به صورت سه بعدی و پویا درآورده و به آن حیات می بخشید.
برای یادگیری یک فن باید شخصیت های
اجزای مختلف یک سیستم حرکتی را با یکدیگر درگیر کنید. لازم است ارتباط اجزای حرکت به
کل حرکت مرتبط کنید. در ذهن خود تصور کنید با جابجایی یک قسمت از کل حرکت چه
تغییرات جالبی رخ خواهد داد. این کار باعث تثبیت
صحنه های خیالی در ذهن می شود. پویانمایی حرکت ها باعث دوام بیشتر آنها در حافظه
می شود.
در مرحله بعد متوجه می شوید کدام قسمت از حرکت در جهت عقربه های ساعت حرکت می کنند و برعکس. کدام اجزای حرکتی در جهت کاهش سرعت هستند و کدام قسمت ها برای کنترل و تعادل حرکت بکار می روند. پس از تمام ساخت تصاویر حرکتی، می توانید اطلاعات خود را با اجرای خیالی مرور کنید. حالا با یک مرور صحنه های حرکتی در ذهن می توان آنها را در حافظه تثبیت کرد.
به خاطر داشته باشید که شما باید از شخصیت های حرکتی خود برای اجرایی زیبا استفاده کنید و همچنین فعالیتی را خلق کنید که بتواند رابطه ای به یاد ماندنی بین اجزای حرکت برقرار کند.
هنگام ساخت تصاویر خیالی درباره ی حرکت، سعی کنید از خواص و کاربردهای آنها نیز استفاده کنید. بدین کار ادامه دهید و حرکت های خارق العاده خلق کنید. توجه کنید بین حرکت ها ارتباطی هر چند ضعیف وجود داشته باشد.
می بینید که تمام بخش های حرکت مانند قطعات یک پازل به هم متصل می شوند. البته هیچ چیز نمی تواند شما را از کسب اطلاعات بیشتر درباره ی هر کدام از بخش های حرکت منع کند. تنها لازم است که تصاویر ذهنی خود را با اضافه کردن جزئیات بیشتر گسترش دهید.
هنگامیکه تمام تصاویر را به صورتی ماهرانه در حافظه ی خود جا دادید، آنگاه نگرش شما نسبت به بخش های مختلف حرکت بهتر خواهد شد و همچنین روابط بین اجزای حرکت را بهتر درک خواهید کرد. بدون شک این کار باعث می شود که در هنگام اجرای فن، جزئیات ساختارهای حرکتی و واکنش های متقابل آن را به راحتی درک کنید. فقط کافی است به تخیل خود اجازه دهید آزادانه پرواز کند.
14- روش یادگیری مناسب فن:
استفاده از روش صحیح اجرای فن، نه تنها با تلاش کمتر، بلکه در زمان کمتر و با انرژی کمتری اجرا خواهد کرد. موفقیت در کار مستلزم رعایت سه اصل زیر است:
1- مطالعه ی گسترده
2- تحلیل حرکت ها
3- تخیل
در مسابقه ورزشکاران، درباره ی تحلیل وقایع حرکت، علل آنها و نتایج این رخدادهای مورد ارزیابی قرار می گیرند. علاوه بر دانش کافی درباره ی اجرا ی فن، فهم این رویدادها و تحلیل ورزشکار از آنها نیز ارزیابی می شود. برای این کار لازم است که با شخصیت حرکت، ارتباط عاطفی برقرار کنید به درون افکار حریف راه یابید و باورها، نظرات و عملکرد حرکتی آنها را درک کنید. این کار نیازمند تخیل فعالی است که توسط ذهنی کنجکاو و جستجو گر و نگاهی درپی بیرون کشیدن حقیقت از منابع موجود به حرکت در می آید. اجرای فن مانند جور کردن تکه های یک پازل بزرگ است. با قرار دادن یکی دو نکته در سر جای خود، ممکن است به شکل کلی حرکت پی برده و قسمت هایی از حرکت را حدس بزنید. اما نگذارید حریف تمام قطعات حرکت را سرهم کند تا تصویر کلی حرکت را بدست آورد. این کار در حریف باعث ایجاد انگیزه می نماید. در بهترین حالت خود، فن متشکل از رابطه ای متعادل بین اجزای حرکت و کاربرد تجزیه و تحلیل آنها است. استفاده از توانایی های فردی در زمینه ی تجربه و تحلیل حرکت باعث می شود تا عملکرد بهتری داشته باشید.
روش ایده آل برای فهم یک واقعه ی حرکتی این است که بتوانید نگرش های حرکتی حریف را تجزیه نمایید و روش جایگزینی اجزای حرکت را به نفع خود درآورید. برای اینکه راحت تر روابط بین اجزای حرکت را درک کنید. باید عکس العمل منطقی در بخشی از حرکت حریف بکار بگیرید.
یادگیری یک فرایند تدریجی:
با استفاده از اجراهای مختلف، در نقش پل ارتباطی با حرکت حریف می توان رخدادهای حرکتی حریف را ارزیابی کرد. با این روش شما اطلاعات مهمی را به ترتیب و به صورت دقیق کشف خواهید کرد و می توانید از آن برای پاسخ دادن به حرکت حریف استفاده کنید.
تمام وقایع فن را می توان با استفاده از تخیل در ذهن خود بازسازی کرد. برای یادگیری بهتر، می توانید اتفاق اصلی را در ذهن خود با اجراهای بهتر ترکیب کنید و نتایج دیگری را بررسی کنید.
این روش کمک بزرگی برای تقویت حافظه است. زیرا با تبدیل اطلاعات خشک و بی روح به فعالیتی سه بعدی زنده و پویا تبدیل می شود که حفظ و تفسیر آنها بسیار راحت تر است. تا جایی که می توانید جزئیات بیشتری را بررسی کنید. در اینجا هدف، فقط اجرای اصولی نیست، بلکه روش رسیدن به هدف مهم است. بنابراین تلاش کنید. این کار زمانی اتفاق می افتد که به معنی یک حرکت پی ببرید.
سبک های مختلف مبارزه:
1- در این روش ورزشکار می تواند به کمک حرکت ها کنترل حریف را در دست بگیرید تا موقعیت مناسب بدست آید.
2- در این روش بهترین نوع مواجه با حریف آن است که شبیه حریف عمل کنید.
3- در این روش با هر گونه حرکت حریف به مخالفت برخیزید تا حریف خسته شود و همه چیز تحت سیتره و کنترل شما درآید.
4- در این روش ورزشکار آنقدر پویا و فعال عمل می کند که تمام حرکت های حریف توسط او اداره می شود.
5- در این روش هر مجموعه ی حرکتی که حریف انجام داد، شما موظف هستید مطابق قوانین حرکتی حریف، حرکت خود را انتخاب کنید تا به تدریج قوانین حرکتی حریف را در اختیار خود بگیرید.
6- در این روش با قضاوتی عادلانه، تشکیلات حرکتی حریف را در دست بگیرید.
7- در این روش ورزشکار تمایل دارد با قدرت زور،حرکت های حریف را تحت تأثیر خود قرار داده تا نشان دهد تکنیک را می توان با زور بازو تحت کنترل درآورد.
استفاده از حرکت در هر کدام از سبک
های تخصصی مبارزه اهمیت زیادی دارد و انتخاب روش مناسب در برابر حریف تحت تأثیر
ویژگی های فردی هر ورزشکار، نشان دهنده ی درک بالای شما از موضوع است.
بنابراین اجرای بی ربط هر حرکتی تبدیل به کاری بیهوده و خسته کننده خواهد بود. اما با شناخت حرکت ها و فعالیت ها و سپس ارتباط آنها به وقایع حرکتی، می توان به نتیجه ی مورد نظر دست یافت.
15- نکته های حرکتی:
اجرای هر فن روش بسیار خوبی است که مهارت های مغزی زیادی مانند قدرت تجزیه و تحلیل را به کار می گیرد. این مهارت در تفسیر و اجرای نقشه ها و نمودارهای حرکتی به کار می روند. در اینجا حافظه نقش مهمی را برعهده دارد. در هنگام اجرای فن لازم است تا از شبکه های مختلف اجرای فن درک درستی داشته باشید. بدین ترتیب روش اجرای آسان و کارآمد بدست می آید.
بهترین موقعیت برای اجرای فن یا
حرکتی خاص، مکان یا شکلی آشنا از حرکت حریف است که روش خاصی را در آن لحظه می
شناسید که حرکت خاصی را اجرا کنید. بنابراین هر گونه اطلاعاتی را که مغز شما
دریافت می کند، حرکت خاصی را انتخاب می کند و به اجرا
می گذارد.
حفظ فهرستی از حرکت ها:
برای اجرای فن، ترکیب اطلاعات حرکتی مهم است، نه فقط اجرای آنها. شما می توانید از روش، ارتباط سازی با حرکت حریف استفاده کنید.
سپس اجرای کل حرکت را به تصویر
کلیدی تبدیل کنید. بنابراین شما می توانید اطلاعات مهمی را در رابطه با هر موضوع
حرکتی بدست آورید. اما نباید از متغییرهای حرکتی غافل شوید، زیرا باعث اتلاف
بی مورد انرژی می شود.
مغز آماده برای اجرای فن:
اگر بتوانید یکی از جنبه های حرکت را مورد بررسی قرار دهید، راهی جز یادگیری جریان حرکت (تغییرها) وجود ندارد.
مشکل در اینجاست که روند حرکت همیشه در حال تغییر است. زیرا فن برای توصیف جهت گیری های جدید، به شیوه های تازه ای نیاز دارد.
ورزشکار، باید بتواند از حرکت های مختلف به نحوی خاص و مربوط به فعالیت مورد نظر استفاده کند و اینکه همگی اجزای حرکت برای هدف معینی بکار روند.
حفاظت از حرکت:
واضح است که حفظ حرکت، بدون فهم معانی آنها بی فایده است. بنابراین مرز موفقیت در مسابقه استفاده ی به جا، همراه با درک کامل از معانی آنها است.
البته رابطه ی منطقی بین حرکت حریف و حرکت خودتان برقرار کنید. باید بتوانید هزینه ی مشارکت بین دو حرکت و هزینه ی متغییرهای آنها را محاسبه کنید. اینکه تمام هزینه ها و سایر عوامل مشارکت را بررسی کنید. رفتارهای جانبی می تواند، جنبه های مؤثر حرکت را تحت تأثیر قرار دهد. هنگام رفتار شناسی حرکت مفاهیم حرکتی را تداعی کنید. البته در این حالت تصاویری به ذهن می رسد تا بتواند رفتارحرکتی مناسبی را انجام دهد.
روش هایی برای درک حرکت:
1- باید بتوانید موقعیت حرکت را تجزیه و تحلیل کنید و بر اساس سهم و رشد هر قسمت از حرکت اثر گذاری و اثرپذیری آن را ارزیابی کنید. این روش یک سیستم تحلیلی است که در واقع روش شناخت اثرگذاری حرکت ها بر یکدیگر است. برای یادگیری تفاوت سیستم های حرکتی هر دو ورزشکار به یاد داشته باشید که تأثیر هر حرکت بر رشد یا تغییر حرکت دیگری ارزیابی شود. در این سیستم چهار نوع ورزشکار به صورت زیر در نظر گرفته می شود:
1- ورزشکار ضعیف
2- ورزشکار قوی
3- ورزشکار تکنیکی
4- ورزشکار استقامتی
برای شناختن هر نوع از این ورزشکاران باید حرکت های هر کدام از آنها بررسی کنید.
حالا سعی کنید با روش منطقی و با استفاده از تداعی و تخیل نوع ارزش گذاری حریف را به خاطر بسپارید:
1- ارزش گذاری توان جسمی و تکنیکی حریف.
2- استفاده از روش هایی که حریف انتظارش را ندارد.
3- عقب و جلو بردن اختیاری حرکت به منظور سردرگم کردن حریف.
4- استفاده از حرکت های مشابه به منظور شناسایی نشدن حرکت توسط حریف.
17- ذهن و حرکت:
هنگام مسابقه دو ورزشکار حرکت های
مختلف و متنوعی را انجام
می دهند. اگر هر ورزشکار بخواهد یک طرفه عمل کند، در این وضعیت به درستی از
توانایی های ذهنی خود استفاده نکرده است. البته این حالت برای پرورش ظرفیت های
ذهنی وضعیت جالبی نیست.
در حقیقت تبادل حرکت ها بین هر دو ورزشکار، موضوع حرکت را جالب تر می کند. هنگام مبارزه باید یاد بگیرید که استقلال فکری خود را حفظ کنید. به عبارت دیگر باید درباره ی مسائل مختلف حرکت درست بیندیشید.
برای انجام این کار لازم است که مفاهیم مهمی را یاد بگیرید مانند حرکت های کلیدی، حرکت های جانبی، رفتارهای حرکتی حریف، ترفندهای حرکتی و... بدون شناخت این مفاهیم نمی توانید موفق شوید. ابزاری که برای ارزیابی اطلاعات حرکت و استفاده ی به جا از آنها در اختیار دارید، حافظه ی شما است.
بازخورد واقعی حرکت ها بر یکدیگر:
اولین چیزی که درباره ی حرکت باید یاد بگیرید این است که هر حرکت، حقایق را آنگونه که هست منعکس نمی کند. آنچه اجرا می شود بر اساس واقعیت های حرکتی حریف است. بنابراین علاوه بر شناسایی قالب های حرکتی حریف، باید جنبه های مختلف آن را شناسایی کنید.
شناخت مفاهیم بنیادی حرکت:
معمولا در رابطه با موضوع حرکتی، نیازمند استنباط ذهنی هستید. این نوع معنی آشکار و مظاهری نیست و لازم است نکته ی کلیدی را در رابطه با آن بشناسید. اگر بتوانید ترتیب مفاهیم را درک کنید، آنگاه باید این ترتیب را در ساختن نوع وظیفه ی آنها رعایت کنید. در غیر این صورت، مفاهیم حرکت را آنقدر جابه جا کنید تا به یک عبارت معنی دار برسید. به یاد داشته باشید که هر چه حرکت بدست آمده شخصی تر باشد، مفهوم آن برای حریف سخت تر است. اگر از آهنگ حرکت و ریتم استفاده کنید، نتیجه بهتر خواهد بود. سعی کنید حرکت مختصر و مفید باشد.
باور کنید تعیین مفاهیم کلیدی، انتخاب موضوع و روش تدوین آن، عوامل ایجاد حرکت فعال می باشد.
حرکت های واقعی دارای نقش های زیادی هستند. به خاطر داشته باشید که خطر اشتباه یا جعل حرکت و جنجال آفرینی در اجرای حرکت، تأثیر مثبت بر اجرا نمی گذارد. حال می توانید به راحتی حرکت های فعال را بسازید و بدین وسیله تمام مفاهیم مرتبط با حرکت را به یاد آورید. البته داشتن روش اجرای هوشمندانه و نقادانه مزیت با ارزشی در حیطه ی حرکت به حساب می آید.
18- درک اطلاعات حرکت و تخیل:
اجرای صحیح حرکت مستلزم، شناخت تکنیک فن های مختلف است. یعنی شناخت فن ها که متکی بر تداعی و تخیل هستند.
شکل حرکت ها، تناسب سیستم های
حرکتی و همچنین روند سازی درباره ی این فن ها، شکل حرکت ها را برای ترکیب دو یا
چند حرکت و آمیختن آنها با یکدیگر بکار می گیرند. با ترکیب شکل های مختلف هزاران
ترکیب سه بعدی را می توان به خاطر بسپارید. حتی می توان برای نمایش آنها با کشیدن
صداهای آوایی ارتباط اجزاء را بهتر درک کرد. برای مثال کودکی که هواپیمای کوچکش را
در دست گرفته و در هوا می چرخاند و با بالا و پایین بردن هواپیما با دهانش صداهای
مخلتفی ایجاد می کند. بنابراین می توان تصاویر به یاد ماندنی ایجاد کرد. البته شما
می توانید از یک آهنگساز کمک بگیرید و بعد از
فیلم برداری کردن روش اجرای شما در هر فنی، برای آن اجرای آوایی را با صداهای
موسیقی بر روی فیلم تدوین کند. آهنگساز بر روی
اندازه ی کشش های حرکتی شما، سکوت ها، مکث ها، فاصله ها، بالا و پایین ها، توقف
ها، بریده بریده، اجرای های خشن و نرم، قسمت های سریع و آهسته و... آهنگی تنظیم
کند و به اجرای شما معنا و مفهوم خاصی بدهد.
در اینجا با استفاده از ترکیبی از روش های توضیح داده شده، حرکت به راحتی بر ذهن جای می گیرد و با این کار معایب حرکت شما به صورتی تصویری و موسیقایی شناخته می شود.
19 مسابقه دادن:
برای بسیاری از ورزشکاران مسابقه دادن دلهره آمیز است. ترس از این کار معمولا درباره ی این مسائل است:
خطر پذیری:
بسیاری از ورزشکاران فکر می کنند که با ارتکاب اولین اشتباه خود را در معرفی خطر قرار داده اند.
ترس از عدم موفقیت:
اگر هنگام آماده شدن برای اجرای حرکت از عدم موفقیت خود ترس داشته باشید، این موضوع باعث استرس، ترس و نگرانی می شود. همه ی اینها نیز اعتماد به نفس را از بین می برد. اگر بدانید بهترین ورزشکار نیز گاهی دچار استرس و نگرانی می شود، شاید تا حدی احساس آرامش کنید.
چیزی به عنوان ورزشکار بالفطره وجود ندارد. ورزشکار حرفه ای به این دلیل فنون را روان و طبیعی اجرا می کند که آنها را برای مدت طولانی تمرین کرده است و از اشتباهات خود درس گرفته است. اگر شما برای اجرای فنون بی تجربه هستید، فکر نکنید که حریف با شما دشمن است او نیز نگرانی های خودش را دارد و از نحوه ی مقابله ی شما رنج می برد. شما باید از یک چیز بترسید و آن هم خودتان هستید. هر چه قدر ناشناخته ها را از خود دور کنید به یک تجربه ی موفقیت آمیز خواهید رسید.
برنامه ریزی برای اجرا:
یکی از بهترین روش های آمادگی برای اجرای فن این است که نظرات خود را به صورت یک نقشه ی ذهنی در آورید. تمام افکار خود را متمرکز کنید. موضوع اصلی حرکت حریف را شناسایی کنید و آن را به صورت یک تصویر نمادین در ذهن خود مجسم کنید. در این مرحله بدون نگرانی درباره ی اولویت، ترتیب و یا ساختار حرکت، هر آنچه درباره ی حرکت حریف به ذهنتان می رسد، تصور کنید.
با آماده سازی حرکت بدین روش، به
یک نمای کلی از اجرای مورد توافق دست خواهید یافت که به شما در شناسایی نکات مهم
کمک
می کند.
هر چقدر دانش شما درباره ی موضوع مورد نظر دقیق تر باشد به نقشه ی ذهنی خود نزدیک تر می شوید. بنابراین هر چه می توانید به جمع آوری اطلاعات حرکت حریف بپردازد. اگر از همان ابتدا ترتیب حرکت خود را معلوم کنید و این کار برنامه ریزی حرکت شما را طولانی خواهد کرد و ممکن است محتوای حرکت شما به صورتی ناهماهنگ درآید.
بعد از کامل کردن نقشه ی ذهنی خود آن را با حرکت حریف مقایسه کنید. حالا با ارائه ی چشم انداز موضوع دو حرکت به راحتی به جزئیات حرکت دست یابید.
سازماندهی ترتیب حرکت ها:
هنگامیکه کار جمع آوری اطلاعات
حرکتی به اتمام رسید و شما حجم و اندازه ی آن را درک کردید، به نوعی ترتیب آنها را
نیز بدست
آورده اید. تنها لازم است به اجرای حرکت کلیدی اقدام کنید. شاید لازم باشد ترتیب
اجزاء را عوض کنید یا اطلاعات جدیدی را به نقشه ی ذهنی خود اضافه کنید. به یاد
داشته باشید یک استراتژی خوب دارای مقدمه، قسمت اصلی و مسیرهای فرعی و نتیجه گیری
است. نقشه ی ذهنی قسمت اصلی حرکت را تعیین می کند. اما بهتر است برای اجرای آن یک
مقدمه و در انتها یک نتیجه یک نتیجه گیری جذاب گنجانده شود. قبل از اجرای حرکت آن
را به طور خیالی مرور کنید. بدین ترتیب می توانید خود درباره ی کیفیت حرکت قضاوت
کنید. هر چقدر با حرکت حریف بیشتر خو بگیرید در اجرای اصلی کار راحت تری خواهید
داشت.
سعی نکنید اجرای خود را جزء به جزء انجام دهید چرا که با این کار موجب لو رفتن حرکتتان می شوید. در این اجرا حرکتی روان و سریع، شما را در رسیدن به هدف کمک می کند.
اجرای حرکت با عدد گذاری:
اگر اجرای فن خود را در تمرین عدد گذاری کرده باشید، برای رسیدن به موفقیت تنها یک گام فاصله دارید. در اینجا باید سریال حرکت های خود را به یک تصویر کامل تبدیل کنید و سپس آنها را به اجرا در آورید. در روش حفظ کردن نقاط اصلی، اصلا لازم نیست که تمام فن را به صورت لحظه لحظه حفظ کنید. فقط لازم است که بدانید از اجرای خود چه خواسته های دارید.
مزایای حفظ فن:
با این کار فن آنچنان در ذهن ورزشکار تثبیت می شود که می تواند بدون اینکه نگاه خود را از حریف بردارد، فن خود را اجرا کند. با استفاده از این روش اجرای فن به دلایل زیر، بهتر خواهد شد.
نگاه کردن به حریف:
هنگام مسابقه اینگونه به نظر می رسد که مستقیما در حال نگاه کردن به چشمان حریف هستید. اما در واقع ذهن شما در حال مرور تصاویر خیالی است.
موضوع نگاه به حریف مهم است، زیرا با این کار:
1- حریف را سردرگم می کنید.
2- حریف را در فرایند حرکت خود درگیر می کنید.
3- کنترل کامل اوضاع حرکت را بدست می گیرید، زیرا می توانید همه چیز را ببینید.
4- آنچه اجرا می کنید، قابل قبول تر است.
5- باعث می شود که حریف فکر کند شما به اجرای خود کاملا تسلط دارید.
6- با نگاه کردن به شما، نمی تواند تشخیص دهد چه کاری می خواهید انجام دهید.
اجرای روان و بی وقفه ی حرکت:
اجرای ذهنی به شما کمک می کند تا
حرکت را روان تر اجرا کنید. زیرا اجرا را به صورت تصویر ذهنی می بینید و این کار
باعث
می شود تا زمان کمتری صرف کنید. بدین ترتیب در هر مرحله به جزئیات بیشتری پی
خواهید برد و نتیجه این خواهد شد که همیشه یک قدم جلوتر از حریف هستید. این موضوع
باعث می شود که بر حرکت تسلط بیشتری داشته باشید.
گاهی لازم است قسمتی از نقشه ی ذهنی را فراموش کنید و یک نسخه ی جدید را از نقشه ی ذهنی ارائه دهید تا نیازهای شما را برآورده کند.
اعتماد به نفس:
هنگامیکه توانستید به خوبی با توانایی های حریف مقابله کنید، نسبت به حریف اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت. اگر سفر ذهنی حریف را به خوبی بشناسید، اجرای دقیق تری خواهید داشت. حتی از به هم ریختن ترتیب اجزاء هراسی نخواهید داشت.
یکی از مزایای مهم این روش هنگامی
است که حریف نظم حرکتی خود را از دست می دهد و دیگر نمی داند نقشه ی ذهنی خود را
باید از کجا شروع کند. در این لحظه اغلب ورزشکار اجرای خود را قطع
می کند و سعی می کند تا دوباره مسیر حرکت خود را تعیین کند. در این وضعیت کافی است
بدانید در نقطه ی توقف حریف چه کاری باید انجام دهید. درست مانند یک راننده ی ماهر
که در مسیر جاده حرکت می کند و در طول راه به ارضای حس کنجکاوی خود ادامه
می دهد و مناظر کنار جاده را تماشا می کند. ورزشکار هم مانند یک راننده، نقطه هایی
در مسیر حرکت را جذاب تر می بیند و سعی می کند آنها را کشف کند و همین ویژگی باعث
می شود که در مسیر راه، گاهی به پیچ و خم جاده توجه نکند و حرکتش دچار تلاطم و
نابسامانی شود. این کار باعث می شود که ویژگی ها و کیفیت حرکت تنزل کند و دچار ضعف
شود.
20- برنامه ریزی در زمان:
اولین کاری که قبل از هر اجرا باید انجام دهید برنامه ریزی در زمان است. بدین منظور ایجاد یک جدول زمانی از اهمیت بسیاری برخوردار است. زیرا باید اطمینان حاصل کنید که حرکت شما در یک فرایند زمانی مشخص انجام می شود.
برای هر اجرا چه مقدار زمان نیاز دارید؟
زمان مورد نیاز هر اجرا را محاسبه کنید. قبل از تقسیم بندی زمان اجرا، حتما از محتوای حرکت اطلاع پیدا کنید و بدانید بعضی از قسمت ها زمان بیشتری نسبت به قسمت های دیگر نیاز دارد. یعنی تندی و کندی حرکت در بخش های مختلف فن متفاوت است و نمی تواند یکنواخت باشد. مهمتر از همه اینکه اگر هیچ کس نتواند شما را راهنمایی کند، حرکت حریف راهنمای خوبی است.
چقدر وقت دارید؟
زمان مورد نیاز برای اجرای فن با محاسبه ی حرکت حریف اندازه گیری می شود. یعنی زمان حرکت نسبی است و با اجرای حرکت حریف ارتباط مستقیم دارد. هر چقدر با حرکت ها حریف هماهنگ تر باشید، زمان محاسبه آسان تر می شود.
حالا وقت آن است که یک جدول زمانی را ترسیم کنید. در این جدول حرکت هر دو ورزشکار گنجانده می شود و به نسبت هر دو حرکت زمان بندی انجام می شود. تنظیم زمان با این روش باعث افزایش عملکرد حرکت خواهد شد.
احساس تازگی:
اگر به طور مستمر و پی در پی به اجرای حرکت بپردازید، تدریجا مغز شما به دلیل خستگی و فشار و مصرف انرژی زیاد دچار اختلال می شود. این حالت مانند خواندن یک داستان است که در آن هیچ نقطه یا ویرگولی وجود ندارد. مغز ورزشکار نیاز به تجدید قوا دارد تا بتواند برای ادامه کار تمرکز خود را حفظ کند.
مرتب سازی اطلاعات حرکت:
هنگام فعالیت حرکتی، مغز هم زمان به مرتب کردن عناصر حرکت می پردازد. اگر چه این عمل به صورت ناآگاهانه انجام می شود. اما در واقع مغز، به پردازش، تنظیم و مرتب کردن اطلاعات می پردازد و این همه در حالی رخ می دهدا که در حال اجرای فن هستید. بنابراین بعد از هر اجرایی، چند ثانیه به مغز استراحت بدهید تا طراوت و شادابی خود را از دست ندهد. اما نباید هنگام استراحت، احساس گناه کنید. اما مواظب باشید که این وقت استراحت زیاد طولانی نشود.
موضوعات حرکتی را مرور کنید:
اگر تازه فن جدیدی را یاد گرفته اید، باید هر جلسه آن را مرور کنید. اما بعد از سه تا پنج جلسه، روش مرور فن را کمی تغییر دهید. این تغییر می تواند در فاکتور سرعت، ساختار، شیوه ی اجرا و ... انجام شود. باید بتوانید یک فن را به چند روش اجرا کنید. حتی روش استراحت شما در هر جلسه متفاوت باشد. در جلسات اول، فن را به طور آهسته و شمرده شمرده و با عدد گذاری بر روی اجزای حرکت، اجرا کنید و به خاطر اینکه در جلسات اول ذهن شما بیشتر فعالیت می کند، زمان استراحت کافی بین تمرین بگنجانید. بعد از اینکه فن را در ده جلسه مرور کردید، حالا وقت آن است که فن را در دفعات کم و با سرعت بیشتر اجرا کنید. در این مرحله روش عددگذاری بر روی اجزای حرکت را کنار بگذارید و تصویر ذهنی کل حرکت اکتفا کنید.
بهتر است موضوع حرکت را در یک مدت طولانی انجام ندهید و بعد از چند جلسه تمرین فن جدیدی را در تمرین بگنجانید.
به تمرینات خود متعهد باشید:
هنگامیکه جدول زمانی تمرینات خود را تهیه کردید از آن پیروی کنید. بدین ترتیب عادت های خوب را در خود پرورش دهید. در این راه از روش های بی حاصل صرف نظر کنید. کلید یادگیری یعنی تخیل را آزاد کنید تا قدرت مغز شما بکار گرفته شود.
به نام خدا
عوامل موفقیت در ورزش
نویسنده: عبدالله یزدانی
سر شناسه : یزدانی، عبدالله، 1353-
عنوان و نام پدید آور : عوامل موفقیت در ورزش / نویسنده، عبدالله یزدانی.
مشخصات نشر : ورامین: انتشارات دوقلوها، 1394.
مشخصات ظاهری : 54 ص 5/14 * 5/21س م.
شابک : 40000ریال9–22–6432-600–978
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
موضوع : حرکت (روانشناسی)
موضوع : یادگیری حرکتی
موضوع : ورزش علمی
رده بندی کنگره : 1394 9ع4ی/ 295BF
رده بندی دیویی : 3/152
شماره کتابشناسی ملی : 4035503
ناشر: دوقلوها
نویسنده: عبدالله یزدانی
چاپ اول: 1395
شمارگان: 1000
شابک: 9- 22- 6432- 600 - 978
قیمت : 4000 تومان
همه ی حقوق محفوظ است
مقدمه..........................................................................9
رمز افزایش عملکرد حرکت.............................................11
الگو گرفتن از روش قهرمانان ورزشی................................11
چالش های حرکت در تقسیم انرژی حرکت...........................11
چرا تمرینات ورزشکاران به اندازه ی کافی لذت بخش نیست؟..........12
روش تمرین مناسب........................................................13
فعالیت در حوزه ی ذهن...................................................13
رازهای افزایش عملکرد حرکت.........................................14
تصمیم آگاهانه...............................................................14
قانون نسبیت.................................................................14
مدیریت بر زمان............................................................15
مدیریت انرژی..............................................................15
مدیریت انرژی بر عملکرد حرکت......................................16
عملکرد خارق العاده.......................................................16
رمز موفقیت ورزشکار....................................................16
بهانه گیری ممنوع..........................................................17
عملکرد تناوبی حرکت.....................................................17
ظرفیت انرژی بدن.........................................................17
زمان های طلایی...........................................................18
میزان استراحت.............................................................18
چقدر استراحت لازم است.................................................19
چهار نوع استراحت........................................................19
استراحت فردی...........................................................20
استراحت قبل از تمرین..................................................20
استراحت حین تمرین....................................................20
استراحت بعد از تمرین..................................................21
شارژ انرژی درونی........................................................21
نفس بکشید...................................................................21
تمرین تنفس عمیق..........................................................22
مصرف مایعات.............................................................22
صبحانه ی مختصر و مفید................................................23
ضرر مصرف قهوه و چای (نوشیدنی های کافئین دار).............23
هنگام بیدار شدن از خواب................................................24
فعالیت ورزشی..............................................................24
در روز 5 تا 6 وعده غذا بخورید.......................................24
خطر گرسنگی و سیری شدید............................................25
جبران خستگی..............................................................25
شارژ انرژی روانی........................................................25
کلیات حر کت...............................................................26
تحلیل نیروهای حرکت.....................................................26
هدف از تحلیل حرکت......................................................27
تحلیل حرکت شامل.........................................................27
تکیه گاه.......................................................................27
تکیه گاه مفصلی ثابت یا لولایی..........................................27
تکیه گاه مفصلی متحرک یا غلتکی......................................28
تکیه گاه گیردار.............................................................28
تکیه گاه ارتجاعی یا فنری................................................28
تکیه گاه رابطه ای..........................................................28
پایداری حرکت..............................................................28
تعریف نقاط تأثیر...........................................................28
تغییر شکل حرکت..........................................................29
روش سازگاری تغییر شکل حرکت.....................................29
رشد الگوی حرکتی.........................................................30
برنامه ی حرکتی............................................................31
مقابله با ادراک حرکتی....................................................31
ساخت زمانی................................................................31
کارآمدی حرکت.............................................................31
خصائل ورزشکار حرکت آفرین........................................32
هدف های کلی در یک برنامه ی حرکت آفرین.......................32
ادراک کل و جزء...........................................................33
روابط فضایی مکانی......................................................33
ثبات ادراکی.................................................................33
هماهنگی حرکتی...........................................................33
ادراک نقش..................................................................33
ادراک وضع.................................................................33
ادراک حس به حس.........................................................33
ادراک شکل و جهت........................................................33
توسعه ی مفهوم حرکت....................................................34
تحلیل سه بعدی حرکت.....................................................34
ناهمطرازیهای رشد حرکت...............................................34
حرکت به منزله ی فراشناخت............................................34
مدل های فهم حرکت (هوش حرکتی)...................................34
تغییر و اصلاح رفتار حرکتی............................................35
سلسله مراتب سطوح حرکت..............................................35
آگاهی از نقش اندام های حرکتی.........................................35
تفاوت میان رفتار حرکتی و عمل حرکتی..............................35
مراحل روش آزمایشی حرکت...........................................35
موانع اجرای حرکت دقیق.................................................36
انواع تغییر...................................................................36
مقیاس اندازه گیری حرکت................................................36
همبستگی.....................................................................36
اصول حاکم بر رشد حرکت..............................................36
احساس و ادراک............................................................36
انواع تقویت کننده های حرکت...........................................37
روش تحلیل حرکت.........................................................37
مراحل مسأله ی حرکت....................................................37
تصمیم گیری.................................................................37
قضاوت.......................................................................37
استدلال........................................................................37
انگیزش و هیجان............................................................38
شخصیت حرکت.............................................................38
پنج ویژگی شخصیت حرکت..............................................38
مراحل کلی حرکت..........................................................38
اختلالات حرکتی............................................................39
همرنگی.......................................................................39
میان برهای حرکتی.........................................................39
متقاعد سازی.................................................................39
جذابیت و پیوند بین حرکت ها............................................39
سبک های رهبری حرکت................................................39
روش های علمی در علوم حرکتی......................................39
مراحل روش علمی.........................................................40
مفروضات زیربنای روش علمی........................................40
طبقه بندی حرکت..........................................................41
کشف رابطه ها.............................................................41
نزدیک شدن به مفهوم.....................................................41
نظریه.........................................................................41
مفاهیم اساسی شناسایی....................................................41
ویژگی های شناسایی......................................................42
مراحل شناسایی.............................................................42
مراحل روش شناسایی حرکت............................................42
انواع متغییرهای حرکت...................................................43
متغییر تعدیل کننده..........................................................43
متغییر کنترل گرا...........................................................43
متغییرهای مزاحم...........................................................43
عملیاتی کردن حرکت......................................................43
انتخاب مسأله ی حرکت....................................................43
تعیین و تدوین مسأله ی حرکت...........................................43
چهار نوع اشتباه در انتخاب مسأله ی حرکت..........................43
تدوین محدوده ی حرکت...................................................44
توصیف و بیان مسأله ی حرکت.........................................44
محدود کردن مسأله.........................................................45
توصیف و بیان مسأله ی حرکت.........................................45
ارزشیابی مسأله ی حرکت................................................45
ملاک های ارزشیابی مسأله ی حرکت.................................45
فرضیه........................................................................45
ملاک های تدوین فرضیه ی حرکت....................................46
انواع فرضیه ها.............................................................46
آزمودن فرضیه ها..........................................................46
منابع حرکت.................................................................46
انتخاب موضوع حرکت...................................................46
تعیین و تدوین مسأله ی حرکت..........................................47
تنظیم منابع مربوط به موضوع حرکت.................................47
فرصت یابی.................................................................47
هدف از حرکت.............................................................47
انتخاب اعضاء حرکت.....................................................47
ساختن سؤال.................................................................48
هر سؤال از دو قسمت تشکیل شده است................................48 برقراری ارتباط.............................................................48
ملاک مرجع حرکت........................................................49
تنظیم پاسخ های حرکت....................................................49
اجرای حرکت های دو بخشی.............................................49
گزینه ها و انتخاب های چندگانه..........................................49
محاسن و معایب حرکت...................................................50
شرایط اجرای حرکت......................................................51
روش اجرای حرکت به طور کلی.......................................51
عدم اجرای درست..........................................................51
مفهوم علت ها...............................................................52
دستکاری متغییرها.........................................................52
ویژگی های حرکت........................................................52
فوت و فن حرکت...........................................................53
مواردی که در اجرای حرکت بکار گرفته می شود..................53
وظیفه ی طرح های حرکتی..............................................53
ماهیت طرح های حرکتی.................................................53
منظور از توانایی ورزشکار عبارت است از قدرت او.............54
تجزیه و تحلیل...............................................................54
روش های مختلف تجزیه و تحلیل.......................................54
مفهوم ارزیابی حرکت.....................................................54
مقدمه
هر روز که ورزش پیشرفت می کند و ارتباطات حرکتی بهتر می شود، دستاوردها و عملکردهای حرکت افزایش می یابد. امروزه ورزشکاران به سختی می توانند بر اجرای یک حرکت درست متمرکز شوند. این موضوع دلایل مختلفی دارد و به مسائل فراوانی بستگی دارد. اما نکته ی مهم که درباره ی آن صحبت می کنیم آن است که اغلب ورزشکاران به بدن خود به عنوان فیزیک حرکت نگاه نمی کنند و با عملکرد اعضای بدن آشنا نیستند. همچنین در حفظ شادابی حرکت نمی کوشند.
افزایش عملکرد حرکت به سه عامل کاملا مرتبط با یکدیگر بستگی دارد:
1- ریتم حرکت
2- هارمونی حرکت
3- زمان بندی حرکت
زمانیکه توانستید با عملکرد صحیح سه عامل یاد شده و ایجاد تغییرات در شرایط مختلف آشنا شوید، عملکرد بالایی از خود نشان خواهید داد.
بنابراین تا دیر نشده با این اصول آشنا شوید و با ایجاد تغییرات جدید، روند حرکت خود را بهبود بخشید.
این فصل، فقط درباره ی عملکرد لحظه ای حرکت صحبت نمی کند. هر ورزشکار ممکن است در طول اجرای فن، نکات پر معنا و قابل توجهی ارائه دهد. اگر به دنبال شناختن این نکات هستید، این کتاب را دقیقا بخوانید.
در این کتاب صرف نظر از حرکت های
اتفاقی، حرکت های از قبل طراحی شده را بررسی می کنیم. شاید شما ورزشکار محترم با
خود
می اندیشید که چگونه یک عملکرد خالق العاده بدست می آید؟ باید در شرایطی قرار
بگیرید تا عملکرد حرکتی شما به نفع حریف تمام نشود. حالا از شما سؤالی می پرسیم.
آیا دوست دارید از حرکتتان واقعا لذت ببرید؟ احساس شادی و رضایت شما تا حد زیادی
به عملکردتان بستگی دارد.
خستگی نتیجه ی آن است که در تمرین ها کار مفید و قابل توجهی انجام نداده اید. بسیاری از خستگی ها نتیجه ی اجرای یک حرکت معمولی هستند که بدون هیچ اتفاق ارزشمندی به پایان رسیده اند و هیچ دستاوردی حاصل نشده است.
رمز افزایش عملکرد حرکت:
بسیاری از ورزشکاران حرکت های بسیار معمولی انجام می دهند و به همین عملکرد معمولی خود قانع هستند. اما چرا نباید نوع جدیدی از عملکرد حرکت را پدید آورید، که سرشار از مفهوم و چالاکی باشد.
اگر ایده های این کتاب را جدی بگیرید، هر روز بهتر از روز قبل خواهید شد و با انگیزه و انرژی بیشتری ورزش می کنید. به این ترتیب وضعیت عملکرد حرکتی شما بهتر می شود.
الگو گرفتن از روش قهرمانان ورزشی:
قهرمانان ورزشی در فعالیت های حرفه
ای خود، حرکت ها را طوری انجام می دهند که از دید ورزشکاران آماتور پنهان است و یا
غیر ممکن می
باشد. شما به زودی می فهمید که اگر معمولی باشید و یا حتی اگر خوب باشید، نمی
توانید قهرمان شوید. برای قهرمان شدن باید بتوانید مرزهای عملکرد حرکت را درک کنید
و حتی آن را ارتقاء بخشید. در این صورت می توانید عملکرد خارق العاده ای داشته
باشید. در غیر این صورت عملکرد پایینی خواهید داشت و مانند ورزشکاران معمولی هستید
که هیچ گاه مدالی کسب نخواهند کرد.
موضوع این کتاب آن است که چگونه می توانید مهارت عملکرد حرکتتان را به شدت افزایش دهید. گاهی ورزشکار آنقدر درگیر حرکت می شود که فراموش می کند، چگونه از بدن خود استفاده کند. باید گفت: بسیاری از ورزشکاران درباره ی هنر یا موسیقی اطلاعات بیشتری نسبت به عملکرد حرکتشان دارند.
علم افزایش عملکرد حرکت با توجه به مربی ماهر به وجود می آید و مربیانی هستند که ورزشکاران را طوری آموزش می دهند تا آنها تبدیل به قهرمان شوند. بنابراین نباید فراموش کنید که نکته ی اصلی در رسیدن به هدف، افزایش مهارت ورزشکاران است.
چالش های حرکت در تقسیم انرژی حرکت:
معمولا نتیجه ی اجرای فن با میزان
انرژی که باید در بخش های مختلف مصرف شود، همخوانی ندارد. هنگامیکه با مشکلی روبرو
می شوید،
باید با توجه به انرژی حرکتی حریف اقدام کنید. یعنی انرژی خود را طوری تقسیم کنید
که نیازهای هر قسمت از حرکت را برآورده کند و بخشی از انرژی حرکتی خود را از انرژی
حرکتی حریف دریافت کنید. اگر تمام انرژی خود را مصرف کنید، دچار یأس و خستگی خواهید
شد.
بنابراین راز برنده شدن در مسابقه آن است که چالش ها را در حد انرژی لازم مهار کنید. این کار باعث به حدر نرفتن انرژی و افزایش عملکردتان می شود.
فرض کنید که یک ورزشکار انرژی فراوانی دارد، ولی با ساده ترین حرکت حریف تمام انرژی خود را صرف اجرای حرکت خود می کند. او با این کار به تدریج عملکرد خود را کم می کند. ورزشکار باید بداند که حدر دادن انرژی در داشتن عملکرد مناسب نقش حیاتی دارد.
بهترین حالت آن است که با توجه به انرژی حرکتی حریف، نیروی حرکتی خود را کم و زیاد کنید. با این کار ظرفیت حرکتی خود را افزایش می دهید. یک ورزشکار حرفه ای نیروی خود را با توجه به زمان مسابقه و انرژی حرکتی حریف مصرف می کند.
چرا تمرینات ورزشکاران به اندازه ی کافی لذت بخش نیست؟
هر فعالیتی که به عنوان نقشه ی حرکتی و هدفمند بکار گرفته می شود، باید بتواند توقعات زیادی را برآورده کند.
اگر دقیق توجه کنید، گاهی انرژی کافی ندارید و همین موضوع باعث می شود تا از انجام حرکت لذت نبرید. شاید هم زیبایی حرکت کم شده است و یا اینکه به ارزیابی آن اهمیت نداده اید. این بی توجهی ها باعث می شود که احساس بدی پیدا کنید.
همچنین امکان دارد از لحاظ ذهنی خسته باشید و از روش های مناسبی برای شارژ ذهنی استفاده نکرده اید.
بسیاری از ورزشکاران درباره ی
روانشناسی ورزش چیزی نمی دانند. شاید نیاز به تقویت روحیه دارید. روحیه ی خوب، خود
به خود کیفیت حرکت را بالا می برد. تمامی این موارد در کیفیت حرکت تأثیر
می گذارند.
بنابراین لذت بخش شدن حرکت، اغلب
به حالت روحی روانی شما بستگی دارد. اگر با روش های افزایش عملکرد آشنا شوید،
آنوقت
می توانید در
بدترین شرایط، عملکرد بسیار بالایی از خود به نمایش بگذارید.
روش تمرین مناسب:
ورزشکاران افراد بسیار سخت کوشی هستند. آنها هر
روز در جلسات تمرین حاضر می شود، حداقل در هر جلسه بین یک تا دو ساعت به طور
پیوسته تمرین می کنند. آنها معتقدند که با کار و تلاش فراوان،
می توان به
موفقیت دست یافت. اما همیشه اینگونه نیست.
برای افزایش عملکردتان باید دیدگاه خود را نسبت به تمرین ها عوض کنید. با ورزش و تمرینات مناسب و همچنین تغذیه ی صحیح، مهارت کافی بدست می آید. آنوقت می توانید در مدت کوتاهی عملکرد بسیار بالایی بدست آورید.
مشکل بسیاری از ورزشکاران آن است که در طول تمرین، فعالیت های طولانی و بی وقفه دارند. این تمرینات معمولا بازده ی بسیار پایینی دارند. نتیجه ی این کار خستگی و یأس است. ورزشکاران باید در یکی دو سال اول به جای اینکه فقط به تمرینات جسمی بپردازند، باید حداقل نصف وقت خود را به تمرینات ذهنی اختصاص دهند.
بنابراین ورزشکاران باید این دیدگاه را کنار بگذارند که اگر نتیجه ی مطلوب حاصل نمی شود، راه حل آن است که بیشتر تمرین جسمی انجام دهند و فکر می کنند با افزایش ساعات تمرینات جسمی به موفقیت می رسند. با این روش نمی توان عملکرد خارق العاده ای بدست آورد.
فعالیت در حوزه ی ذهن:
ورزشکاران، تمام قوا و انرژی خود
را درگیر فعالیت های جسمی
می کنند.
آنها باید تمرین خود خود را نه کاملا درگیر فعالیت جسمی، نه کاملا درگیر فعالیت
ذهنی کنند.
فرض کنید شما در یک مسابقه شرکت کرده اید. هنگام مواجه با حرکت حریف، درمی یابید که برای پاسخگویی به فعالیت حرکتی حریف نیاز به اطلاعات خاص دارید. در این شرایط در حوزه ی ذهن هستید. در این مرحله نه به صورت کامل مفهوم حرکت را درک کرده اید و نه به نسبت حرکت حریف توان جسمی خود را افزایش داده اید. در این حالت عملکردتان به کمترین مقدار ممکن می رسد و اتلاف وقت و انرژی زیادی خواهید داشت.
خودتان را با ساعت ها تمرین مستمر با عملکرد پایین فریب ندهید. معمولا بین 90 تا 120 دقیقه فعالیت شدید و بدون وقفه تمرین نکنید. شما دونده ی دوی ماراتون نیستید. بسیاری از فعالیت های ورزشی نیاز به تمرین و تمرکز دارند. باید بتوانید هر روز هم زمان توان و مهارت حرکتی و ذهنی خود را بالاتر ببرید.
رازهای افزایش عملکرد حرکت:
در اینجا به رازهای افزایش عملکرد حرکت می پردازم تا دیدگاه های بیشتری از عملکرد حرکتی بدست آید.
تصمیم آگاهانه:
اولین قدم برای افزایش عملکرد، تصمیم آگاهانه است. فرض کنید یک کشتی گیر در حال گرفتن زیر حریف است. ناگهان حریف مقابل تصمیم می گیرد پایش را عقب بکشد. او برای این کار سرعت خود را افزایش داده و سریع تر اقدام می کتند. این تصمیم باعت می شود که شما، طبق شرایط جدید، تصمیم دیگری اتخاذ کنید.
در بسیاری از اجراهای حرکت، حتما لازم نیست کار را به سرعت انجام دهید. بلکه یکی از اصول حرکت آن است که تصمیم بگیرید و درست انجام دهید.
قانون نسبیت:
قانون نسبیت می گوید، مدت زمان انجام یک فعالیت به نسبت حرکت حریف بستگی دارد. یعنی در هر شرایط تصمیم می گیرید منبسط یا منقبض شوید.
گاهی مجبور می شوید حرکت خود را با سرعت های گوناگونی انجام دهید. چرا هر بار این تفکر اجرا تصمیم نمی گیرید که اجرای حرکت متناسب با شرایط انجام پذیرد.
اگر فعالیت خود را در زمان محدود نکنید. معمولا باعث کاهش عملکرد حرکت می شوید.
یکی از روش های استفاده از قانون نسبیت آن است که اجرای هر فعالیت، متناسب با حرکت حرکت حریف انتخاب شود.
مدیریت بر زمان:
بسیاری از ورزشکاران افزایش عملکرد حرکت را با مدیریت زمان یکسان می دانند. یعنی زمانیکه در مورد اجرای یک حرکت صحبت می کنند. تنها راه موفقیت را مهارت در اجرای سریع می دانند.
در بسیاری از مواقع مدیریت زمان با آنکه بسیار مهم است، کافی نیست. برای ورزشکارانی که می خواهند عملکرد بسیار بالایی داشته باشند، مدیریت انرژی بسیار مهمتر از مدیریت زمان می باشد.
ورزشکارانی که در مدیریت زمان قوی هستند، معمولا برنامه ریزان ماهری در اجرا هستند و برای هر حرکتشان دلیل قانع کننده ای دارند.
مدیریت انرژی:
برای افزایش عملکرد ورزشکار، علاوه
بر مدیریت زمان، باید بتوانید بر مدیریت انرژی تمرکز کنید. اکنون به چهار منبع
اصلی انرژی
می پردازیم:
1- انرژی فیزیکی:
اولین منبع انرژی فیزیکی یا قدرت جسمانی است. بدون انرژی فیزیکی کافی، انجام هر فعالیت بزرگی امکان پذیر نیست. بدون داشتن انرژی جسمانی کافی، هیچگاه نمی توانید عملکرد حرکتی بالایی داشته باشید. ورزشکار هر چقدر هم که مهارت کافی داشته باشد، در صورت خستگی زیاد نمی تواند در مسابقه درخششی داشته باشد.
2- انرژی روانی:
دومین نبع انرژی ورزشکار، انرژی روانی است. وقتی روح و روان شما در شرایط مناسب باشد، بهتر می توانید فکر کنید و بر مشکلات غلبه کنید. در شرایط روانی نامناسب، معمولا نمی توانید درست فکر کنید و عملکرد شما به سرعت پایین می آید. اغلب ورزشکاران به انرژی روانی خود چندان اهمیت نمی دهند و آن را شارژ نمی کنند.
3- انرژی ذهنی:
سومین منبع انرژی ورزشکار، انرژی ذهنی است. آشنایی بهتر با عملکرد حرکت و استفاده ی بهتر از حرکت ها باعث اجرای حرکت های خارق العاده می شود. هر چقدر از مغز خود بهتر و صحیح تر استفاده کنید، عملکرد آن افزایش می یابد. ورزشکاری که ذهنش را برای اجرای بهتر حرکت بکار نگیرید، کیفیت عملکرد حرکتی اش کاهش می یابد.
4- انرژی مثبت:
چهارمین منبع انرژی ورزشکار، انرژی مثبت است. ورزشکارانی که دارای روحیه بالایی هستند، حرکت های دقیق تر و عاقلانه تر و ابداعی تر انجام می دهند.
مدیریت انرژی بر عملکرد حرکت:
قبل از تمرین یا مسابقه، خود را در بهترین شرایط ممکن قرار دهید. همین موضوع باعث بالا رفتن کیفیت عملکردتان می شود.
اگر بتوانید این چهار انرژی را به
اندازه ی کافی شارژ کنید، حالا
می توان گفت
که در بهترین شرایط فیزیکی، روانی، ذهنی و روحیه ای قرار دارید. در این شرایط
کارهایی انجام می دهید که دیگران نمی توانند انجام دهند.
عملکرد خارق العاده:
عملکرد خارق العاده همان گذشتن از معیارهای رایج و اجرای حرکت هایی پایه دارتر و فراتر از ورزشکاران دیگر است.
بعضی از ورزشکاران فن را مانند قفسی می دانند که توسط مربی فرا گرفته اند. آنها خودشان را در همان چهارچوب محدود می کنند. این ورزشکاران فنون بسیار تکراری و محدود کننده ای دارند و از آزمودن روش های جدید هراس دارند.
ورزشکاران با عملکرد خارق العاده،
معیارهای جدیدی را تعریف
می کنند. در
واقع آنها آنقدر عملکرد خود را تغییر می دهند تا به جایی برسند که هیچ ورزشکاری
نتواند حرکت آنها را پیش بینی کند.
رمز موفقیت ورزشکار:
یکی از مهمترین مهارت ها برای افزایش عملکرد، توانایی تمرکز بهتر است. تمرکز را می توان، درک لحظه ای و اداره ی مؤثر حرکت تعریف کرد. ورزشکار در آن لحظه تمام انرژی خود را فقط بر یک موضوعات متمرکز می کند. حتی به ذهن اجازه نمی دهد درباره ی حرکت بعدی فکر کند.
تمرکز باعث افزایش عملکرد می شود. تصمیم بگیرید در همین لحظه چه کاری باید انجام دهید و تمام انرژی خود را بر کاری که انجام می دهید، متمرکز کنید.
بهانه گیری ممنوع:
یکی از موانع افزایش عملکرد، دلیل تراشی است تا عملکرد خودتان را توجیه کنید. اما ورزشکاران مقتدر، سعی می کنند که بهترین عملکرد را در شرایط کنونی ارائه دهند. اگر فکر می کنید که شکست می خورید، نقاط ضعف خود را اصلاح کنید.
عملکرد تناوبی حرکت:
یکی از موانع مهم در حوزه ی افزایش عملکرد حرکت، تناوبی بودن عملکرد حرکت است. هر فن در بازده ی زمانی منظمی انرژی مصرف می کند و در نقاطی به بازیابی انرژی می پردازد. به همین منظور برای افزایش بهتر عملکرد بدن، باید بازده های متناوبی از فعالیت های سنگین و سبک داشته باشید. به بیان ساده، بدن ورزشکارن تا زمانی بالاترین عملکرد حرکتی را خود بروز می دهد که به صورت متناوب انرژی مصرف کند و سپس به بازیابی انرژی بپردازد.
هر چقدر در بازده های زمانی مشخص، انرژی بدن خود را درست تقسیم کنید، ظرفیت اجرای حرکت افزایش می یابد.
هنگامیکه ورزشکاران فنی را تمرین می کنند، معمولا نمی توانند ظرفیت انرژی حرکت خود را تنظیم کنند. فنی که در جلسات اول دشوار اجرا می شود، بعد از چند جلسه به راحتی اجرا می شود.
ظرفیت انرژی بدن:
معمولا ورزشکاران با تمرینات
روزانه وهفتگی، ظرفیت انرژی بدن خود را آهسته آهسته افزایش می دهند. ورزشکاران می
توانند ظرفیت خود را به صورت مدام افزایش دهند. در ابتدا ظرفیت توانایی مصرف انرژی
به حدر می رود. اما به تدریج، عادت می کنند که در یک
بازده ی
زمانی مشخص انرژی خود را بهینه مصرف کنند. البته بعد از آن بلافاصله باید به
بازیابی انرژی خود بپردازند. مهمترین مشکلی که در ورزشکاران دیده می شود، عدم تعادل
در مصرف درست انرژی و سپس بازیابی آن است.
زمان های طلایی:
ورزشکار برای داشتن بالاترین عملکرد، باید به صورت تناوبی انرژی مصرف کند و سپس با آهسته کردن حرکت و یا مکث خفیف به بازیابی انرژی بپردازد. بدن انسان طوری است که در بازده ی زمانی کوتان، می تواند نیروی خود را بازسازی کند و دوباره به حالت فعالیت شدید برگردد.
بنابراین حرکت فرایندی تناوبی است که باید به بازده های زمانی مشخصی تقسیم شود. این آغاز یک تحول بزرگ در کشف راز کارایی و عملکرد حرکت است.
هنگامیکه کارایی حرکت شدید است، ترشح هورمونی، ضربان قلب، فعالیت های مغزی و تمامی موارد ذکر شده در بیشترین حالت فعالیت خودشان هستند و لحظه ی دیگر عملکرد شروع به کاهش می کند. اما زمانی می رسد که بدن نیاز به بازیابی انرژی و استراحت دارد. اگر ما در این شرایط، یعنی زمانیکه بدن تشخیص می دهد نیاز به بازسازی و کم کاری (کم تحرکی) دارد. کار را به همان شدت قبل ادامه دهید، معمولا نتیجه ای جز خستگی، عدم تمرکز و اضطراب شدید نخواهید داشت. در این حالت عملکردتان کاهش خواهد یافت.
نکته ی مهم آن است که این بازده های زمانی در چه زمان و در چه موقعیت هایی قرار دارند؟ یعنی ورزشکار در چه لحظه ای در حداکثر کارایی خود می باشد؟ آغاز این بازده ی زمانی دقیقا نقطه ی مقابل بازده ی استراحت حریف می باشد. حداکثر عملکرد بدن طوری است که در حدود 5 تا 12 ثانیه در اوج فعالیت است و بعد از آن به تدریج افت پیدا می کند و اگر ورزشکار فعالیت خود را به درستی تقسیم نکند از حداکثر کارایی خود استفاده نکرده است. اما اکثر ورزشکاران ترجیح می دهند تا اجراهای خیلی طولانی و سخت و خسته کننده ای را انجام دهند. کارایی اینگونه ورزشکاران، معمولا بسیار پایین است.
میزان استراحت:
بدن انسان طوری طراحی شده است که
اگر برای مدت طولانی فعالیت کند، کارایی بدن کاهش می یابد. ورزشکارانی که بیش از
حد لازم تمرین می کنند. خستگی شدید، بیماری، اضطراب و حتی عصبانی
می شوند. اگر
ورزشکار بیش از حد تمرین کند، معمولا عدم تعادل، انقباض عضلانی، کوفتگی و درد شدید
در ماهیچه ها و عضلات و عدم بازیابی انرژی دچار می شود.
عکس این موضوع هم صادق است. اگر
بدن برای مدت طولانی در آرامش و استراحت باشد. یعنی از لحاظ فیزیکی و فکر حداقل
انرژی
را مصرف کند،
عملکرد آن به شدت کاهش می یابد. ورزشکارانی
که کمتر از
حد لازم تمرین می کنند، معمولا بعد از مدت کوتاهی عملکردشان افت می کند.
بنابراین راز عملکر بسیار بالا و خارق العاده آن است که یاد بگیرید به طور تناوبی تمرین کنید. مثلا در طبیعت فصل ها، روز و شب و .... معمولا به صورت تناوبی هستند.
یاد بگیرید که چگونه هر روز این
باتری را شارژ کنید و سپس با فعالیت و
تمرین جدی، انرژی شارژ شده را مصرف کنید و دوباره مجددا آن را شارژ کنید. اگر
باتری شما به شدت تخلیه شود، باعث
می شود تا
عملکردتان کاهش یابد و دچار اختلال شوید.
کار درستی که ورزشکاران حرفه ای به درستی انجام نمی دهند آن است که بعد از یک دوره تمرین طولانی (تمرین دوره ای) آن را کاملا کنار نمی گذارند تا به استراحت بپردازند. بنابراین تمرین طولانی مدت برای بدن مضر است و کاهش عملکرد را به همراه دارد.
چقدر استراحت لازم است:
یکی از رازهای بزرگ داشتن عملکرد خارق العاده، استراحت کافی و مناسب است. با استراحت مناسب عضلات و سلول های مغز را مجددا آماده کنید. عملکرد بسیاری از ورزشکاران پایین است. زیرا به درستی استراحت و تمرین نمی کنند و در نتیجه انرژی آنها به اندازه ی کافی بازیابی نمی شود.
بسیاری از ورزشکاران فکر می کنند که استراحت بیش از اندازه مفید است. در حالی که چنین نیست.
چهار نوع استراحت:
زمان هایی را که برای استراحت خود انتخاب می کنید به چهار دسته تقسیم می شوند:
استراحت فردی:
بدن هر ورزشکار به روزی 8 ساعت خواب نیاز دارد. می توانید در بعد از ظهر حد اکثر 30 تا 60 دقیقه استراحت کنید. همینطور هنگام فعالیت و تلاش هر 90 دقیقه، نیاز به استراحت 10 تا 15 دقیقه دارید تا انرژی از دست رفته بازیابی شود. در افراد مختلف این زمان بندی به همین نسبت اما کمی کوتاه تر است.
اگر ورزشکاری برای مسابقه تمرین می کند، نباید 3 ساعت متوالی تمرین کند و توقع داشته باشد که بازده ی مناسبی داشته باشد.
می توانید بعد از هر چند دقیقه ی تمرین 3 تا 5 دقیقه استراحت کنید و بازیابی انرژی بپردازید. جدا شدن از تمرین صرفا جدا شدن فیزیکی نیست. بسیاری از ورزشکاران بعد از تمرین ساعت ها به تفکر درباره ی حرکتشان می پردازند. آنها چون از کارشان کاملا جدا نشده اند، در حال استراحت نیستند و انرژی آنها شارژ نمی شود.
استراحت قبل از تمرین:
برای داشتن عملکرد مناسب باید قبل از تمرین به تفریح و استراحت بپردازید. شاید فکر کنید، رفتن به استخر، کوه پیمایی یا حتی استراحت در خانه و خواندن کتاب مفید تر باشد. در حالی که این قبیل کارها یا انرژی شما را از بین می برند و یا اینکه کاهش عملکرد به همراه دارند.
در استراحت قبل از تمرین به تفریحات وقت گیر و... نپردازید. شاید بهتر باشد به شنید موسیقی لذت بخش، نگهداری از یک گیاه، خواندن 3 تا 5 صفحه از این کتاب و ... بپردازید.
استراحت حین تمرین:
برای پیشبرد اهداف ورزش ، نیاز به برنامه ریزی و هماهنگ کردن ارکان تمرینات دارید. بعد از تمرین هر بخش حداقل 2 تا 3 دقیقه به بدن خود فرصت بدهید تا انرژی خود را بازیابی کند. یعنی قبل از اینکه بخش بعدی تمرین را انجام دهید، نیاز به استراحت دارد. بدن هر ورزشکار برای هر 90 تا 120 دقیقه تمرین، حداقل به 10 تا 20 دقیقه استراحت نیاز دارد.
استراحت بعد از تمرین:
پیشنهاد می کنم، دفترچه ای تهیه کنید و یادگیری های جالبی که در حین تمرین به ذهنتان می رسد در آن دفترچه یاد داشت کنید. باید بیندیشید که چه کارهایی را انجام داده اید و چه نتیجه ای از عملکردتان گرفته اید. با یادگیری و افزایش مهارت در این زمینه، لذت شما از فعالیت ورزشی بیشتر خواهد شد.
در اینجا مغز در حال دریافت اطلاعات جدید از طریق حواس پنج گانه است و این موضوعات باعث می شود، بتوایند تصمیمات درست و خلاقانه تری بگیرید. حالا می توانید کار بسیار ارزشمندتری انجام دهید و آن گرفتن تصمیمات کلان و برنامه ریزی برای آینده و حل مشکلات است.
البته فراموش نکنید که بعد از تمرین وقت استراحت و بازیابی انرژی است. بنابراین تا حد امکان به بازیابی انرژی بپردازید و در تمرینات بعدی به جای تکرار خطی تمرینات قبلی به اصلاح و بازسازی آنها (حرکت ها) بپردازید.
شارژ انرژی درونی:
بیایید کمی دقیق تر درباره ی شارژ
کردن قدرت جسمانی یا همان انرژی فیزیکی فکر کنید. بدون داشتن انرژی فیزیکی کافی
نمی توان عملکرد بالایی داشت. شما باید بتوانید انرژی خود را به درستی مصرف و سپس
بازیابی کنید. بسیاری از ورزشکاران به این موضوع توجه کافی ندارند. آنها از انرژی
درونی خود به درستی استفاده
نمی کنند.
بدن انسان نیاز به توجه فراوان دارد و هر ورزشکار باید بهترین نگهداری ممکن را از آن انجام دهد. اگر از بدنتان به خوبی نگهداری کنید، آنوقت عملکردتان افزایش می یابد. حالا می توانید کارهای خارق العاده ای انجام دهید. اکنون به چند مورد عملی می پردازیم که با انجام آنها انرژی درونی تان در شرایط بهتری قرار خواهد گرفت.
نفس بکشید:
انرژی درونی به تنفس درست و مناسب بستگی دارد. ورزشکاران به ندرت به تنفس خود توجه می کنند. اما ورزشکاران رشته ی وزنه برداری به تنفس نگاه ویژه ای دارند و در هر قسمت از حرکتشان به شیوه ای خاص نفس می کشند.
حتما توجه کرده اید، هنگامیکه در
شرایط سخت (اضطراب شدید) قرار می گیرید، تنفس به صورت خودکار کوتاه تر و بریده
بریده تر
می شود. همین
تنفس کوتاه و بریده بریده، بدن را در حالت انفعال قرار می دهد و باعث می شود که
انرژی زیادی از دست بدهید و دچار خستگی شدید شوید.
در چین شرایطی اکسیژن کافی به بدن نمی رسد و همین موضوع باعث کاهش عملکرد جسمانی و ذهنی می شود. اصل کلی آن است که تنفس را عمیق تر، آرام تر، کند تر و منظم تر انجام دهید. البته تنفس به صورت غیر اردادی انجام می شود. اما می تواند آن را به صورت ارادی به کار گرفت. این نوع تنفس باعث ورود اکسیژن بیشتر به بدن می شود و این اکسیژن اضافی باعث کاهش ضربان قلب و فشار خودن شده، جریان خون را بهبود می بخشد و انرژی تان را افزایش می دهد.
تمرین تنفس عمیق:
بهترین روش تمرین تنفس عمیق آن است که با بینی خود به اندازه کافی اکسیژن را وارد ریه ها کنید، سپس هوا را از طریق دهان به آرامی خارج کنید. البته ریتم تنفسی باید با شکل ریتم حرکتی تناسب و همخوانی داشته باشد. این کار می تواند انرژی شما را تا حد قابل ملاحظه ای افزایش دهد و باعث کاهش خستگی و اضطراب شود.
بنابراین در طول تمرین یا مسابقه، بهتر است با بهبود عملکرد تنفسی خود، بگذارید اکسیژن کافی به ریه ها و عضلات برسد . همین کار ساده باعث افزایش انرژی و کاهش خستگی می شود.
مصرف مایعات:
آب برای ورزشکاران یک عامل حیاتی است. آنها اگر احساس تشنگی هم نکنند، باید سعی کنند در طول روز آب کافی به بدن برسانند.
هنگامیکه فعالیت جسمانی سنگین
انجام می دهید، بدنتان به آب بیشتری نیاز دارد. نوشیدن آب در حین فعالیت ورزشی کاملا
ضروری
می باشد.
وقتی در حال فعالیت ورزش هستید، نیاز بدن به آب افزایش می یابد و بدن دچار کم آبی
می شود. بهتر است که آب بسیار سرد ننوشید.
برای این کار بهتر است یک بطری آب همراه داشته باشید و به طور مرتب از آن مصرف کنید. نه اینکه به محض تشنه شدن یک لیوان بزرگ آب بنوشید. این کار علاوه بر اینکه برای بدن ضرر دارد، باعث می شود معده و شکم شما بزرگ شود. بنابراین مصرف صحیح آب بر تناسب اندام تأثیر می گذارد.
سه دشمن بزرگ عملکرد، خستگی،
گرسنگی و تشنگی می باشد. با مصرف آب کافی تعجب خواهید کرد که انرژی جسمانی شما چقدر افزایش خواهد یافت. البته مصرف انواع
آب میوه های طبیعی هم
می تواند
مفید باشد. اما هیچگاه آنها را جایگزین آب نکنید. همچنین در هنگام گرسنگی شدید آب
ننوشید. بلکه باید بین گرسنگی و تشنگی تفاوت بگذارید.
صبحانه ی مختصر و مفید:
تقریبا غیر ممکن است بدون مصرف صبحانه ی مفید و مناسب، روزی با نشاط با عملکرد عالی داشته باشید. بنابراین برای مصرف صبحانه وقت کافی بگذارید. اما اگر پرخوری کنید، عملکردتان کاهش می یابد.
باید بدانید چه خورادکی هایی برای بدن مفید هستند تا عملکرد بالایی داشته باشید. هر خوراکی در یک بازده ی زمانی مشخص، قند خونتان را افزایش می دهد و احساس می کنید بسیار پر انرژی هستید. بهتر است در صبحانه از خوراکی هایی استفاده کنید که انرژی موجود در آنها به سرعت وارد خون نمی شوند و به صورت تدریجی جذب خون می شوند. این موضوع باعث می شود تا مدت طولانی تری حتی چند ساعت انرژی کافی داشته باشید.
ضرر مصرف قهوه و چای: (نوشیدنی های کافئین دار)
بسیاری از افراد عادت به مصرف بیش از حد قهوه و یا چای دارند. قهوه و نوشیدنی های کافئین دار باعث کم شدن آب بدن می شود. بهتر است روزی دو یا سه فنجان قهوه یا چای بنوشید.
هنگام بیدار شدن از خواب:
بعد از بیدار شدن از خواب توصیه می شود که بلافاصله صبحانه نخورید. بهتر است روزتان را با شارژ انرژی شروع کنید. نه با مصرف انرژی. شاید زمان لازم برای این کار 15 تا 30 دقیقه باشد.
در این فرصت کوتاه می توانید انرژی خود را افزایش دهید. مثلا چند دقیقه نرمش کنید، به یک موسیقی لذت بخش گوش دهید و.... بعد از آن صبحانه بخورید. با این روش، ابتدا به بازیابی انرژی می پردازید و نه مصرف انرژی. مطمئن باشید عملکرد بسیارب بهتری خواهید داشت.
فعالیت ورزشی:
همانطور که گفته شد، شارژ انرژی فیزیکی صرفا با خوراکی ها تأمین نمی شود. بلکه ورزش و فعالیت بدنی برای بازیابی انرژی فیزیکی ضروری است. قبل از شروع تمرینات اصلی چند دقیقه پیاده روی کنید. سپس با انجام حرکت های کششی آماده ی حرکت های اصلی شوید. بعد از تمام شدن فعالیت ورزشی می توانید با چند تنفس عمیق، اکسیژن بیشتری وارد بدن کنید و عملکرد خودتان را افزایش دهید.
در روز 5 تا 6 وعده غذا بخورید:
بهتر است در طول روز بیش از سه وعده غذا بخورید و البته حجم هر وعده را کاهش دهید. بهترین حالت آن است که هر روز تقریبا 5 تا 6 وعده غذا بخورید و میزان انرژِ هر وعده را کمتر کنید و تا حد امکان بین وعده ها چیزی نخورید. زیرا با وارد شدن غذای جدید در معده هضم غذای قبلی سخت تر می شود.
اگر ساعت ها غذا نخورید مثلا 8 ساعت چیزی نخورید و گرسنگی خود را با خوردن حجم غذای بیشتر – جبران کنید. نه تنها به سلامتی خود آسیب می رسانید، بلکه احساس خستگی و سنگینی می کنید. با این کار عملکرد بدن کاهش می یابد.
بنابراین عادت های اشتباه غذایی باعث می شود که احساس سنگینی کنید و نتوانید کارهایتان را به خوبی انجام دهید.
نکته ی دیگر آنکه بدن انسان طوری طراحی شده است که در ساعات اولیه روز به غذاهای مغزی تر نیاز دارد و در عصر یا شب از خوراکی های سبک تر استفاده کنید.
خطر گرسنگی و سیری شدید:
اگر ساعت های طولانی غذا نخورید،
بدن دچار آشفتگی و خستگی
می شود. وقتی
دوباره شروع به خوردن کنید، بدن شما گمان می کند باید کالری مصرفی را به چربی
تبدیل کند. زیرا نمی داند چند ساعت طول می کشد تا دوباره غذا بخورید. بنابراین غذا
به صورت چربی در بدن ذخیره می شود و باعث افزایش وزن می شود.
اگر بعد از صرف غذا بلافاصله بخوابید، عمل هضم غذا به درست انجام نمی شود. حداقل دو تا سه ساعت قبل از خواب، غذاهای سنگین و پر چرب نخورید. این کار علاوه بر مشکلات گوارشی، باعث افزایش وزن نیز می شود. با این کار به تدریج عتملکرد بدن کاهش می یابد. در نتیجه در طی روز کم انرژی تر خواهید بود.
البته غذای کافی برای بازیابی انرژی ضروری است. اما مقدار کالری افراد میانسال، بالغ، نوجوان و کودک متفاوت است. سعی کنید غذای مناسب را به یکی از مهمترین اولویت های زندگی در نظر بگیرید.
جبران خستگی:
اگر فکر می کنید خستگی زیادی دارید. بهتر است یک یا چند روز به خودتان استراحت بدهید و بعد از آن فعالیت ورزشی خود را شروع کنید.
اگر به اندازه ی کافی استراحت کنید. حالا می توانید با انرژی به فعالیت های حرکتی خود ادامه دهید. با این روش طی تمرینات پر انرژی تر و عملکرد حرکتی بهتری خواهید داشت. باید قبول کرد که گاهی کاهش ساعت تمرین برای انجام بهره وری حرکت ها مفید است. فعالیت زیاد و خستگی شدید، قضاوت و تصمیم گیری را تحت تأثیر قرار می دهد و اشتباهات حرکتی را افزایش می دهد.
شارژ انرژی روانی:
گاهی در یک جلسه ی تمرین، با آرامش
فعالیت های ورزش را انجام می دهید. گاهی
دقیقا همان فعالیت های ورزش را انجام می دهید، اما بسیار مضطرب هستید. احساس عجله
دارید و نمی دانید چه کاری باید انجام دهید. نمی توانید کاملا ریتم حرکتتان را
بشناسید. شاید احساس
می کنید،
انرژی حرکتتان تنظیم نیست و فکر می کنید که نیروی حرکتتان نسبت به شرایط نیاز به
تغییر دارد.
انرژی فیزیکی مانند سوخت ماشین،
باعث حرکت عضلات بدن
می شود. به
همین منظور برای رسیدن به عملکرد منطقی، تنها حداکثر انرژی فیزیکی کافی نیست.
ورزشکار باید احساس حرکت را با توجه به شرایط مثبت یا منفی حرکت تخمین بزند و با
وضعیت حرکت خویشاوندی داشته باشد. باید حرکتی اجرا کنید که حس ماجراجویی، حس
رضایتمندی و .... داشته باشد.
یک حرکت خوب و متعادل باید احساس خوبی نسبت به حرکت حریف نشان دهد. یعنی وضعیت حرکت نسبت به وضعیت حرکت حریف تعیین شود.
زمانیکه انرژی حرکتی تغییر می کند، ایجاد تغییرات در حرکت شکل می گیرد. شاید به دلیل خاصی فوریت های پیش بینی نشده ای شکل بگیرد.
کلیات حرکت:
عبارت است از مجموعه ای از اعضاء که به منظور تحمل انتقال نیرو بکار گرفته می شوند. حرکت ها معمولا به سه دسته تقسیم می شوند. گروه اول اعضاء نیرو می باشند که پایه ی مقاومت آنها بستگی به نیروهای وارد از طرف حریف دارد.
گروه دوم: اعضائی که قالب بندی حرکت را به وجود می آورند. این اعضاء با توجه به ترکیب هندسی اجزای آنها در مقایسه با یکدیگر به وسیله ی اتصالات حرکت به یکدیگر متصل می شوند.
تحلیل نیروهای حرکت:
علمی است که عمل نیروها را بر روی یکدیگر بررسی می کند. به عبارت دیگر تأثیر و نحوه ی انتقال نیروهای مؤثر بر حرکت که توسط اجزای آن از نقاط تأثیر بر یکدیگر هدایت می شوند.
تحلیل حرکت به طور کلی شامل بررسی پایداری، تعیین واکنش ها، تعیین نیروهای داخلی و محاسبه ی تغییر شکل های حرکت می باشد.
کار اصلی هر حرکت، انتقال نیروهای مؤثر بر آن به نحوی که امن و مطمئن باشد. مسأله ی مهم در طراحی حرکت، تشخیص فرم، انتخاب نوع و سیستم حرکت با توجه به محدودیت های مختلف در شرایط متفاوت است.
هدف از تحلیل حرکت:
تحلیل حرکت شامل مراحل زیر است:
1- بررسی پایداری حرکت
2- تعیین واکنش های متفاوت
3- تعیین نیروهای داخلی
4- محاسبه و تغییر شکل حرکت
به ندرت یک حرکت واقعی دو بعدی است. در واقع تمام حرکت ها سه بعدی هستند. لیکن بخش عظیمی از حرکت های سه بعدی را می توان با تبدیل به حرکت های دو بعدی تحلیل نمود. تحلیل حرکت دو بعدی یا صفحه ای با حفظ کلیه ی اصول تحلیل از پیچیدگی کمتری برخوردار است و عملیات مربوط به تحلیل آن را می توان به سادگی بیشتری انجام داد.
تکیه گاه:
برای اینکه یک حرکت تحت تأثیر نیروهای حریف قرار نگیرد، باید توسط کف پا ها یا نیروهای خود حریف خنثی شوند.
تکیه گاه ها بر حسب شرایط در مقابل حرکت به وجود می آیند و به انواع زیر تقسیم بندی می شوند:
1- تکیه گاه مفصلی ثابت یا لولایی
2- تکیه گاه مفصلی متحرک یا غلتکی
3- تکیه گاه گیردار
4- تکیه گاه ارتجاعی یا فنری
5- تکیه گاه رابطه ای
تکیه گاه مفصلی ثابت یا لولایی:
این نوع تکیه اه از تغییر مکان نقطه ی تکیه گاهی در فضا جلوگیری به عمل می آورد، لیکن هیچ گونه مقاومتی در برابر انواع فشارها و نیروها نشان نمی دهد.
تکیه گاه مفصلی متحرک یا غلتکی:
این نوع تکیه گاه کاملا شبیه تکیه گاه لولایی می باشد با این تفاوت که نسبت به آن دارای درجه آزادی بیشتری است.
تکیه گاه گیردار:
این نوع تکیه گاه از حرکت بین دو نقطه حول حرکت دورانی تشکیل می شود.
تکیه گاه ارتجاعی یا فنری:
در این نوع تکیه گاه، واکنش های تکیه گاهی مؤثر به حرکت متناسب با سختی قابلیت تغییر مکان و دوران می دهد.
تکیه گاه رابطه ای:
این نوع تکیه گاه از رابطه بین دو حرکت مفصل به وجود می آید.
پایداری حرکت:
ساده ترین نحوه ی پایداری حرکت، توسط نیروهای مؤثر خواهد بود. نتیجه اینکه بیشتر حرکت ها به دلیل موازی بودن نیروهای مختلف و یا همگرا بودن آنها، ناپایدار می باشند.
این نوع ناپایداری هندسی می نامند. زیرا چنانچه تغییرات هندسی از حالت موازی و متقارب خارج شوند، حرکت حالت پایدار خواهد داشت.
مهندسی حرکت همیشه با موقعیت های ثابت سرو کار ندارد و اکثر حرکت ها تحت تأثیر نیروهای متحرک هستند.
اصولا قسمتی از حرکت باید برای حالت بحرانی نیروهای داخلی که امکان دارد در آن ایجاد گردد، طراحی می شوند. لذا مهندسی محاسبات حرکت باید نیروهای متحرک را در موقعیت های نامساعد در نظر بگیرد. بدیهی است که موقعیت های نامساعد برای موقعیت های دیگر اجزای حرکت بحران ایجاد خواهند کرد. نقاط تأثیر برای این منظور مؤثرترین وسیله برای تشخیص بحران می باشند.
تعریف نقاط تأثیر:
در نهایت تعیین تنش ها و تغییر شکل ها برای حفظ ساختار کل حرکت لازم است. این مقدار در یک حرکت مشخص، بستگی به موارد زیر دارد:
1- نقطه ی مورد نظر برای تأثیر
2- موقعیت نیروی مؤثر
3- مقدار نیروی مؤثر
اگر محل مورد نظر برای بررسی یک نقطه ی مشخص در نظر گرفته شود، تنها عامل متغییر، موقعیت نیروی مؤثر خواهد بود.
حال اگر نیروی مؤثر را در موقعیت های مختلف تعیین نمایید و مقدار بدست آمده را در نقطه ی محل تأثیر حرکت قرار دهید از وصل کردن نقاط بدست آمده در مقابل تأثیر حرکت بدست می آید. بنابراین می توان گفت که خط تأثیر نموداری است که نشان دهنده ی تغییرات یک حرکت مشخص است.
تغییر شکل حرکت:
اصولا در طراحی حرکت، سه معیار
مقاومت، سختی و پایداری ارتجاعی در نظر گرفته می شود. معیار حرکت این اصل را بیان
می کند که تنش های ایجاد شده در حرکت در نتیجه ی تأثیر نیروهای خارجی، نباید از
تنش مجاز تجاوز کند.
برای تعیین ابعاد و مشخصات هندسی حرکت، با توجه به تغییر شکل حرکت، موجب آسیب هایی در نتیجه ی مقاومت و لرزش های اجباری فراهم خواهد شد. در این صورت حرکت به علت تغییر مکان اجزای حرکت، غیر قابل استفاده می شود.
رایج ترین روش های معمول تحلیل حرکت عبارتند از: روش نیرو یا نرمی، روش تغییر مکان و بالاخره ترکیب روش نیرو و تغییر مکان مورد بررسی قرار می گیرد. شرایط واقعی هندسی حرکت برای تغییر شکل نقاط تأثیرشان را اقناع نمایید. پس از تعیین مجهولات اضافی، سیستم به صورت معین در می آید. در ارتباط با روش نیرو، روش سازگاری تغییر شکل ها رائه می گردد.
روش سازگاری تغییر شکل حرکت:
برای تشریح علمی روش سازگاری تغییر شکل ها و درک اساس آن قبل از اینکه حالت کلی در نظر گرفته شود.
روش گام به گام تحلیل حرکت با استفاده از روش سازگاری تغییر شکل مراحل مختلف تحلیل:
1- تشخیص پایداری و تعیین درجه ی نا امنی حرکت
2- شناخت نیروهای مجهول
3- انتخاب نیروهای مناسب نیروهای مناسب
4- دقت در مونتاژ حرکت
5- شرایط تغییر شکل حرکت حقیقی متناسب با حرکت اولیه
6- کاربرد جمع آوری اطلاعات از کل حرکت
7- شناخت تحلیل روابط حرکت به طور جداگانه، تحت تأثیر نیروهای متقابل
8- دقت در اجرای تک تک نیروها
9- تغییر مکان نقاط تأثیرگذار با توجه به عوامل مشخص شده
10- محاسبه و شرایط هندسی حرکت با توجه به اصل حرکت کلی به صورت رابطه ی ریاضی
11- حل معادلات چند مجهولی حرکت و محاسبه ی نیروهای مجهول
12- محاسبه ی واکنش های به وجود آمده با استفاده از روابط در حال گذری و رسم نمودار تغییرات داخلی
رشد الگوی حرکتی:
مهارت حرکتی ، یک کنش حرکتی است از دقت بسیار زیادی نیز برخوردار است. لیکن منظور از اجرای آن یک عمل بخصوص با تکمیل و اتمام یک کار معین است. الگوی حرکتی از انعطاف، دقت و تغییرپذیری قابل توجهی برخوردار است. هدف از الگوی حرکتی، بررسی بازخورد اطلاعات حرکتی می باشد و توانایی بکارگیری این مهارت فراتر از عملکرد حرکت است.
گستردگی و ترکیبات الگوی حرکتی،
برای ایجاد نظم و تعادل است. آموزش حرکت برای رشد عضله نیست، بلکه برای آگاهی حس
حرکت صورت می گیرد. اجرای حرکت و تلفیق الگوهای حرکتی در
محدوده ی وظایف و اعمال حرکتی امکان می دهد قلمرو و رشد فکری و ذهنی از محدوده ی
سطح رشدی خود ارتقاء یابد و چنین مهارتی، بخش یکپارچه ای از رشد منظم متوالی خواهد
بود. برخی ورزشکاران حرکات دست ها و پاها را طوری انجام می دهند که حرکتشان با
ریتم موزون و با دیگر بخش ها همخوان است.
برنامه ی حرکتی:
ورزشکار در جهت بهبود خواندن حرکت حریف چه استنباطی دارد؟ این برنامه ها برای شش زمینه: هماهنگی عمومی بدن، حفظ تعادل، هماهنگی دست ها و پاها، حرکات چشم ها، بازشناسی فرم و شکل ارائه می گردد.
برای بهبود الگوی حرکت موارد زیر را با یادگیری توضیح می دهیم:
1- توازن و نگهداری وضع تن
2- گرفتن و رها کردن اعضای حرکت حریف (تماس)
3- حرکت و جابجایی
4- گیرش و رانش (کشیدن - هُل دادن - فشار دادن - پرتاب کردن)
مقابله با ادراک حرکتی:
به موازات حرکت، توجه خود را به
اطلاعات ادراکی معطوف نمایید. از آنجا که نمی توانید تمامی امور شکل حرکتی را
دریابید، بازخورد حرکت را از راه ادراک فرا بگیرید. داده های ادراکی زمانی مفهوم
می یابند که با اطلاعات پیش آموخته، پیوند برقرار کنید.
ساخت زمانی:
ساخت زمانی با پاسخ های حرکتی شروع شده و با اطلاعات ادراکی استمرار می یابد و سپس به صورت اطلاعات مفهومی در می آید. سه جنبه ی اهمیت زمان عبارتند از:
1- همزمانی یا مفهوم توأمانی
(پدیده هایی که در یک زمان اتفاق
می افتد)
2- ریتم یا فاصله ی زمانی مساوی
3- توالی یا ترتیب امور
مورد دیگر همزمانی، به فعالیت هایی مربوط می شود که در آنها لازم است دو عضو بدن، حرکتی را در یک زمان با هم انجام دهند.
کارآمدی حرکت:
1- هدف حرکت بقاء است: بقاء به توانایی ورزشکار در کارآمدی حرکتی بستگی دارد.
2- حرکت در یک محدوده ی زمانی صورت می گیرد.
3- ورزشکار اطلاعات لازم را از طریق نظام ادراکی - شناختی بدست می آورد.
4- ورزشکار نحوه ی سازش را می آفریند.
5- تحرک بالنده ی حرکت را به سوی بلوغ رشد می دهد.
6- حرکت در جوی از فشار به وجود می آید.
7- بازخورد یا کنترل حرکت ضروری است.
8- رشد حرکت در طی مراحل متوالی شکوفا می شود.
9- کارآمدی حرکت موجب کارآمدی بدن می شود.
خصائل ورزشکار حرکت آفرین:
1- اعتقاد راسخ به یادگیری
2- توان تعدیل و ایجاد تغییرات مناسب در امر حرکت
3- آگاهی از رشد حرکت
4- درک اهمیت وضعیت بدن
5- نخستین هدف، کارائی حرکت
6- پذیرش یک چهارچوب مناسب
ورزشکار باید بداند حرکات بدن
نباید صرفا به عنوان یک سری اعمال نامربوط در نظر گرفته شود. در این رابطه هر
فعالیتی باید برای کشف علت یا مفهومی خاص، یعنی مقاصد وظایف موردی بررسی شود.
بعلاوه هر یک از فعالیت هار حرکتی پایه ی فعالیت حرکت بعدی باشد. از این رو غفلت
از حرکت حریف، ممکن است مشکلاتی در
فعالیت های حرکتی ایجاد کند.
هدف های کلی در یک برنامه ی حرکت آفرین:
تدوین برنامه ی حرکتی نکات متعددی را به عنوان هدف های متعالی در نظر گرفته می شود که عبارتند از:
1- توسعه ی سطح برانگیختگی در ارتباط با انگیزه های محیطی: فنونی که به توسعه ی حرکت کمک می کنند عبارتند از: تماس و دستکاری حرکت حریف، تن آگاهی و حرکت دادن به موقع اعضای مختلف بدن.
2- توسعه ی نظام پذیری درحرکت و تنوع شیوه های عملکرد: برای دستیابی به انعطاف حرکتی، تنوع شیوه های عملکرد لازم است.
3- اتخاذ حالت های مختلف در رابطه با ثقل بدن.
4- اجرای هم زمان حرکت با حریف
5- توسعه ی توازن و تغییر وضع
6- نمونه سازی حرکت
ادراک کل و جزء:
بدین معنا که بعضی از ورزشکاران ظاهرا کلیت یک حرکت را درک می کنند، در حالیکه تمرکز دقت روی جزئیات را ندارند.
روابط فضایی مکانی:
بدین معنا که بعضی از ورزشکاران توانایی ادراک وضع حرکت در فضا و مکان را ندارند.
ثبات ادراکی:
بدین معنا که بعضی از ورزشکاران توانایی ادراک حرکت در شرایط مختلف را ندارند.
هماهنگی حرکتی:
بدین معنا که بعضی از ورزشکاران توانایی تطابق یا هماهنگ سازی حرکات را با یکدیگر ندارند.
ادراک نقش:
بدین معنا که بعضی از ورزشکاران توانایی توجه به یک جنبه از کل رابطه با یک جزء از حرکت را ندارند.
ادراک وضع:
بدین معنا که بعضی از ورزشکاران توانایی ارتباط با تغییر وضعیت حرکت از یک موقعیت به موقعیت دیگر را ندارند.
ادراک حس به حس:
شواهد زیادی در دست است که نشان می دهد ناتوانی در امر تلفیق یک مسیر حسی به مسیر حسی دیگر از مشکلات عمده ی ورزشکاران است.
ادراک شکل و جهت:
بر اساس این اصل ورزشکار نتیجه گیری می کند که حرکت ذات و ماهیت خود را علیرغم وضعیتی که در آن قرار دارد یا تغییرات افزودنی و کاستنی های جزئی که در آن به وجود می آید، نمودار حرکتی را در ذهن تجسم می کند.
توسعه ی مفهوم حرکت:
در این مسیر، توسعه ی مفهوم حرکت، همواره در زمینه ی دستیابی به روش های جدید اجرا می شود. اگر ورزشکاری خود را در فهمیدن حرکت ناتوان یابد. ممکن است حرکت را تغییر دهد. برای اصلاح اینگونه اختلالات ورزشکاران نیازمند تجاربی هستند که آنها را به تشکیل فهم مناسب تجهیز کند.
تحلیل سه بعدی حرکت:
یکی از تلاش های ورزشکاران فهمیدن طبیعت چند بعدی است. این توانایی ها با همدیگر فصول مشترکی دارند که عبارتند از:
1- حرکت همگرا
2- حرکت واگرا
3- مضمون حرکت و نحوه ی پیوند دادن عناصر حرکتی
4- فرآورده نهایی (نتیجه)
ناهمطرازیهای رشد حرکت:
در رشد حرکت، الگوهای نسبتا یکدستی وجود دارد. بدین معنا که بین بهترین و بدترین نوع عملکرد، توانایی های مختلفی نهفته است.
برای تعیین توانایی ها یا نقاط قوت و ضعف ورزشکار، لازم است که عملکرد کلی حرکت با عوامل گوناگون آن تفکیک شود و نقش هر کدام جداگانه مورد سنجش قرار بگیرد.
حرکت به منزله ی فراشناخت:
به دلیل حضور تفکر در کل حرکت در حیطه ی مربوط به آن، بهبود مهارت های حرکت در یک روند، احتمالا موجب اصلاح و توسعه ی آن در حیطه های دیگر می شود.
مدل های فهم حرکت: (هوش حرکتی)
حرکت غالبا به منزله ی یک روش تفکر تعریف می شود. به دلیل ارتباط نزدیک بین اجزای آن و فهم آنها از یکدیگر، هوش حرکتی یک کلیت به حساب می آید. بطوریکه هر کدام از این مهارت ها، کارکردهای مختلفی از تفکر را شامل می شود.
بسیاری از کارشناسان حرکت را یکی از پیچیده ترین فعالیت های شناختی می دانند که با ویژگی های هوش بسیار درگیر می باشد.
تغییر و اصلاح رفتار حرکتی:
در این روش نخست رفتارهای حرکتی را که در یک موضوع حرکتی مداخله دارند، مشخص می کند و پس از آن فعالیت هایی را که لازم است برای تغییر شرایط و تشکیل رفتار مطلوب در ورزشکار انجام گرد طراحی می کند.
سلسله مراتب سطوح حرکت:
سلسله مراتب حرکت از هفت سطح تشکیل شده است که هر سطح نمایانگر میزان معینی از نیاز است. هر ورزشکار باید به سطحی از استقلال کامل و خودانگیختگی در اجرا دست یابد.
1- سطح آغازین
2- سطح فهمیدن
3- سطح نظم دادن
4- سطح اکتشاف
5- سطح رابطه ی دو طرفه
6- سطح مهارت
7- سطح قابلیت ارتقاء حرکت
آگاهی از نقش اندام های حرکتی:
رفتار سطحی از حرکت را می توان مشاهده و ثبت نمود. اجرای برنامه ریزی شده ی حرکت به کمک هر یک از اعضای بدن صورت می گیرد.
تفاوت میان رفتار حرکتی و عمل حرکتی:
عمل حرکتی رفتاری قابل مشاهده است. اما همه ی رفتارهای حرکتی قابل مشاهده نیستند. روانشناسی حرکت با اجرای آزمایشی، مشاهده ی دقیق و... پدیده های حرکتی را ارزیابی می کند.
مراحل روش آزمایشی حرکت:
1- مشاهده ی دقیق
2- سؤال از خود
3- ساختن فرضیه
4- آزمایش
5- سازماندهی نتایج آزمایش
6- دستیابی به یک فرضیه
7- پیش بینی و کنترل پدیده های حرکتی
موانع اجرای حرکت دقیق:
هیجانات، انگیزه ها، پیش داوری ها، حالات ذهنی، تعبیر ارزشی، شرایط جسمانی و خطاهای استنباطی می باشند.
انواع تغییر:
1- تغییر مستقل
2- تغییر وابسته
مقیاس اندازه گیری حرکت:
1- مقیاس ترتیبی
2- مقیاس فاصله
3- مقیاس نسبی
همبستگی:
رابطه ی بین دو متغییر حرکت که شامل موارد زیر است:
1- همبستگی مثبت یعنی با کاهش متغییر مثبت حریف، باعث افزایش متغییرهای دیگری می شود.
2- همبستگی منفی یعنی با کاهش متغییر مثبت شما، باعث افزایش متغییرهای دیگر حریف می شود.
اصول حاکم بر رشد حرکت:
1- جهت رشد حرکت از طرفین بدن
2- جهت رشد حرکت از بالا به پایین و برعکس
3- جهت رشد حرکت از مرکز بدن
4- جهت رشد متضاد
5- وجود تفاوت های فردی در رشد
احساس و ادراک:
بخش اعظم حواس با تعبیر و تفسیر و معنا و مفهوم دادن به حرکت ادراک می شود.
انواع تقویت کننده های حرکت:
1- تقویت مثبت
2- تقویت منفی
3- تقویت اولیه
4- تقویت ثانویه
5- تقویت هدفمند
6- تقویت ثابت
7- تقویت متغییر
روش تحلیل حرکت:
این روش در پی طراحی سلسله مراتب حرکت گام به گام (خرده اهداف) به حل مسأله کمک می کند.
مراحل مسأله ی حرکت:
1- مسأله و چهارچوب بندی آن
2- یافتن راهبردهای خوب حل مسأله
3- ارزیابی راه حل ها
تصمیم گیری:
تصمیم گیری یعنی ارزیابی راه های مختلف و انتخاب یکی از آنها.
قضاوت:
یکی از موضوع های بسیار مهم در شکل های مختلف حرکت، قضاوت است. قضاوت ارتباط تنگاتنگی با تصمیم گیری و حل مسأله دارد. قضاوت و تصمیم گیری با همدیگر همپوشی زیادی دارند. هر چند موارد اختلافی هم بین آنها وجود دارد.
در این مرحله ورزشکار از سرنخ ها و
نشانه های ناقص، قضاوت
می کند که چه کاری را انجام دهد.
استدلال:
در استدلال تبدیل اطلاعات به نتایج است. یعنی زنجیره ی اندیشه های ما شکل می گیرد.
انگیزش و هیجان:
انگیزش فرایندهایی را در بر می گیرد که به رفتار انرژی و جهت می دهد که با فعال سازی رفتار مناسب، حالت تعادل در حرکت به وجود می آید.
هیجان، مفهوم متمایز از انگیزش است، ولی با آن پیوند نزدیکی دارد. هیجان ممکن است پاسخ به یک موقعیت باشد.
هیجان های اصلی عبارتند از:
1- خوشحالی
2- خشم
3- غمگینی
4- تنفر
شخصیت حرکت:
شخصیت حالت پویا و نسبتا پایداری است که ورزشکار را از دیگران متمایز می کند و امکان پیش بینی نسبی رفتار فرد را در موقعیت های مختلف فراهم می کند.
پنج ویژگی شخصیت حرکت:
1- شخصیت حرکت: شخصیت حرکت یک کل متشکل از اجزای تشکیل دهنده ای است که با مجموع اجزای آن متفاوت است.
2- یکپارچگی حرکت: شخصیت حرکت یک سازمان واحد و یکپارچه است.
3- تبادل: شخصیت حرکت بر یکدیگر نیرو اعمال می کند.
4- پایداری: الگوی رفتاری حرکتی در طول
زمان نسبتا پایداری
می ماند. بنابراین می توان رفتار حرکتی را پیش بینی کرد.
مراحل کلی حرکت:
ارگانیسم حرکت از طریق فعال کردن دستگاه عصبی در مقابل عوامل فشارزا واکنش نشان می دهد.
1- مرحله ی اجرا
2- مرحله ی سازگاری
3- مرحله ی مقاومت
4- مرحله ی فرسودگی
5- مرحله ی توافق و تعارض
6- مرحله ی تعادل
7- مرحله ی سازماندهی
8- مرحله ی محدودیت ها
9- مرحله ی حمایتی
10- مرحله ی بسط و گسترش
اختلالات حرکتی:
ورزشکار تشخیص نمی دهد که نشانه ها مشکلات حرکت با توجه به تشکیل مفاهیم آن، چگونه معنا و مفهوم می یابد.
همرنگی:
ورزشکار تحت شرایط خاص به شیوه های
معینی عمل می کند. این کار با توجه به اعمال فشارهای وارده از طرف حریف تعریف
می شود.
میان برهای حرکتی:
فرایند حرکت با اعمال شناخت و ادراک آن با توجه به مراحل درونی حرکت رمزگشایی می شود.
متقاعد سازی:
عبارت است از تلاش در جهت تغییر نگرش حرکتی حریف.
جذابیت و پیوند بین حرکت ها:
عبارت است از فرایندی که به وسیله ی آن اجزای تأثیرگذار در جهت دستیابی به اهداف ویژه بکار گرفته می شود.
سبک های رهبری حرکت:
همه ی ورزشکاران مانند هم نیستند. آنها بر حسب ویژگی های فردی یا دیدگاه های فردی نسبت به حرکت با یکدیگر تفاوت دارند.
روش های علمی در علوم حرکتی:
اطلاعات سازمان یافته ی حرکت علمی است که می تواند با ارزش ترین امکانات را درباره ی تصمیم گیری، فراهم سازد. یک ورزشکار می تواند برای کسب اطلاعات معتبر و ارائه ی پیشنهادات مفید به منظور اتخاذ تصمیمات منانسب از پیچ و تاب و فراز و نشیب حرکت آگاه شود.
حرکت از آن نقطه آغاز می شود که ورزشکار به فکر حل مسائل مختلف حرکت باشد. منابعی که ورزشکار با استفاده از آنها مشکلات خود را حل می کند عبارتند از:
1- تجربه: اساسی ترین راه حل مسائل
حرکت در تجربیات شخص نهفته است. قسمت اعظم مهارتی که از نسلی به نسل دیگر منتقل
می شود حاصل تجربه است توانایی یادگیری از
طریق مربیان، کاری هوشمندانه است.
2- مربیان: ورزشکار درباره ی یک حرکت خاص دارای تجربه مشخصی نیست. در چنین شرایطی تجربه ی مربیان مفید است. به این معنی که ورزشکار پاسخ مشکلاتش را از مربی می پرسد که قبلا با آن مشکل مواجه و بر آن فایق آمده است.
3- استدلال قیاسی: به این معنا که ورزشکار با عنایت به کلیات به جزئیات پی می برد.
4- استدلال استقراری: برای درک عمیق تر واقعیات از طریق مشاهده ی مستقیم به دست می آید. این کار با جمع آوری جزئیات و دست یافتن به نتیجه کلی است.
5- روش علمی: در این مرحله ورزشکار قادر
است با کمک
فرضیه های تدوین شده، رابطه ی بین متغییرها را پیش بینی کند.
مراحل روش علمی:
روش علمی یک روش منظم است که از مراحل مختلفی تشکیل شده است. این مراحل به شرح زیر می باشند:
1- احساس مشکل یا مسأله
2- تعیین و تعریف مشکل یا مسأله
3- پیشنهاد راه حل یا راه هایی برای حل مشکل
4- استدلال درباره ی نتایج و راه حل های پیشنهاد شده
5- آزمون فرضیه
مفروضات زیربنای روش علمی:
مفروضات به صورت مستقیم بر کلیه ی
فعالیت های حرکتی تأثیر
می گذارد و ورزشکار بر اساس آن روش اجرا و سایر فعالیت های خود را تنظیم می کند.
طبقه بندی حرکت:
اساسی ترین روش برای فهم اطلاعات
حرکتی و تبدیل آنها به مجموعه ی قابل استفاده طبقه بندی کردن آنهاست. طبقه بندی
برای درک
توده های عظیم حرکتی بکار برده می شود. برای اینکه طبقه بندی دارای معنی و مفهوم
مشخصی باشد، باید بر اساس یک ملاک معینی صورت بگیرد.
کشف رابطه ها:
قابل شمارش کردن پدیده های حرکت موجب کشف برخی از ویژگی ها یا روابط بین اعمال حرکتی می شود.
نزدیک شدن به مفهوم:
یکی از جنبه های مهم حرکت، تجزیه و تحلیل پدیده های حرکتی، به خاطر دستیابی به روابط است. اهمیت عمده ی تجزیه و تحلیل فرایندی است که از طریق آن ورزشکاران به حقیقت نزدیک می شوند. هدف اصلی شناخت بیشتر است.
نظریه:
نظریه عبارت است از مجموعه ای از روابط درون گروهی و قضایایی که دیدگاه منظمی از پدیده ها را از طریق تعیین روابط بین متغییرها به منظور پیش بینی پدیده ها مشخص می کند. این کوشش ها بایستی شامل موارد زیر باشد:
1- تعیین هدف
2- پیش بینی
3- کنترل
مفاهیم اساسی شناسایی:
مفاهیم اساسی شناسایی عبارت است از کاربرد روش های علمی در حل یک مسأله، با بررسی حرکت در یک کوشش منظم به منظور پاسخ گویی به اطلاعات حرکت است. با کنترل یک موقعیت غیر ثابت یا نامعین به موقعیتی که از لحاظ ویژگی ها و روابط کاملا معین و ثابت است، دست می یابیم. در این مرحله وضعیتی به وجود می آید که عناصر موقعیت اصلی به صورت یک کل متحد تغییر یافته است.
بنابراین شناسایی عبارت است از بررسی و مطالعه ی منظم، کنترل شده، درباره ی روابط احتمالی بین پدیده های حرکت با دید انتقادی است. شناسایی به عنوان یک فرایند حرکت یک فعالیت منظم است که در درست ترین شکل خود، مانع تأثیر عوامل نامربوط است.
ویژگی های شناسایی:
1- شناسایی فعالیتی منظم است. یعنی از اصول و قواعد مشخصی تبعیت می کند.
2- شناسایی منطقی
3- شناسایی نیاز به تجربه دارد
4- شناسایی نیاز به تجزیه و تحلیل دارد
5- شناسایی درصدد یافتن قوانین حرکت است
6- شناسایی به دنبال جمع آوری اطلاعات و آزمودن فرضیه ها است
7- شناسایی به دنبال رسیدن به هدفی خاص است
8- شناسایی فعالیتی عینی و منطقی است
هدف اصلی شناسایی، دستیابی به روابط علت و معلول بین متغییرها است.
مراحل شناسایی:
1- بررسی مسائل مربوط به موضوع حرکت
2- تعیین و تعریف اندازه ها
3- جمع آوری اطلاعات
4- تجزیه و تحلیل اطلاعات حرکت
5- تفسیر اطلاعات بدست آمده
6- نتیجه گیری درباره ی آنها
7- تهیه گزارش
مراحل روش شناسایی حرکت:
1- تعیین مسأله
2- ساختن فرضیه
3- تعیین متغییرها
4- طرح عملیاتی
5- کنترل و دستکاری متغییرها
6- تعیین روش های اندازه گیری
انواع متغییرهای حرکت:
1- متغییرهای مستقل
2- متغییرهای وابسته
متغییر تعدیل کننده:
متغییر تعدیل کننده به منظور همبستگی بیشتر بین اجزای حرکت مورد توجه قرار می گیرد.
متغییر کنترل گرا:
گاهی اوقات متغییرهایی بکار گرفته می شوند که تأثیر آنها در تعیین رابطه بین متغییرهای دیگر خنثی و یا ثابت نگه داشته می شوند.
متغییرهای مزاحم:
متغییرهایی که به صورت نقش منفی در
اجرای حرکت ایفای نقش
می کنند. متغییرهای مزاحم موجب کاهش قابلیت حرکتی می شوند.
عملیاتی کردن حرکت:
مجموعه فعالیت هایی که از طریق آن فعالیت حرکتی اندازه گیری و دستکاری می شود.
انتخاب مسأله ی حرکت:
انگیزه ی ورزشکار در ارتباط با مسائل حرکت تنها یکی از عوامل مهم در شناسایی یک مسأله ی حرکتی است. بضاعت علمی و تجربه ی ورزشکار نیز به این انتخاب کمک می کند. همین اقدام کنجکاوانه و اکتشافی ممکن است حرکت را تعدیل کند.
تعیین و تدوین مسأله ی حرکت:
اولین فعالیت برای حل مسأله ی حرکت
آن است که دقیقا آن را بشناسید. این کار بیشتر مصروف تفکر و ارزشیابی مطرح شده
درباره ی
مسأله ی حرکت است.
چهار نوع اشتباه در انتخاب مسأله ی حرکت:
1- ورزشکار مسأله ی حرکت را بدون تحلیل جنبه های مختلف آن، شتاب زده انتخاب می کند.
2- ورزشکار بدون توجه به مورد خاص اقدام به انتخاب می کند.
3- ورزشکار نمی تواند به درستی روش اجرای حرکت را مشخص کند.
4- ورزشکار به جای شناخت مفاهیم موجود در مسأله ی حرکت، آن را به صورت کلی ارزیابی می کند.
باید از خود بپرسید چه رابطه ای بین دو یا چند متغییر وجود دارد؟ بایستی توجه داشت که برای یافتن حقیقت یا حل یک مسأله باید عناصر حرکتی را شناخت و بعضی از قسمت های آن را به منظور خاصی محدود کرد.
تدوین محدوده ی حرکت:
1- آیا مسأله ی حرکت کاملا روشن است؟
2- آیا مفاهیم موجود در حرکت دقیقا تعیین و تعریف شده است؟
3- آیا توانایی مهارت لازم برای اجرای حرکت وجود دارد؟
4- آیا چهارچوب درستی برای حل این مسأله فراهم شده است؟
چون تعیین ماهیت و ابعاد مسأله اهمیت ویژه ای دارد، ورزشکار باید یاد بگیرد که چگونه مسأله ی حرکت را تعیین و تعریف کند.
برای رسیدن به هدف انجام فعالیت های زیر ضروری است:
1- فعالیت های ما با واقعیت حرکتی حریف رابطه ی مستقیمی دارد.
2- تعیین کنید کدام یک از راه حل های جمع آوری شده با حرکت مورد نظر رابطه دارد.
3- روابط بین اجزای حرکت برای تخریب کردن حرکت حریف مفید است.
4- با توجه به حرکت حریف، کدام راه حل عملی تر است.
5- از طریق تجزیه و تحلیل حرکت حریف، روابط بین آن را مشخص کنید.
6- همبستگی به وجود آمده بین اجزای حرکت به حل مسأله کمک می کند.
توصیف و بیان مسأله ی حرکت:
پس از تجزیه و تحلیل مسأله ی حرکت ورزشکار بایستی به صورت بندی و بیان مسأله ی حرکت به نحوی که قابل پردازش باشد، ضروری است. برای بیان مسأله ی حرکت انجام فعالیت های زیر لازم است:
1- محدود کردن مسأله ی حرکت
2- تعریف مفاهیم حرکت
3- بررسی مفروضات بنیادی
4- حوزه ی اهمیت نسبی
گاهی حرکت ها به صورت مترادف به
جای یکدیگر به کار گرفته
می شوند. هر اندازه اطلاعات حرکت اساس شایستگی منطقی، پیچیدگی موضوع، اهمیت نسبی
حرکت ها و ترسیم شرایط آزمایشی تدوین شود کاربرد آن گسترده تر و وسیع تر می شود.
محدود کردن مسأله:
در تحلیل حرکت ورزشکار باید سعی کند، تعادلی در اجرای مسأله به صورت کلی و محدود برقرار کند. چنانچه اجرای حرکت گسترده و کلی باشد، ورزشکار با موضوعی مبهم که نشانه های روشنی از عملکرد حرکت ندارد، روبرو می شود. آگاهی تقسیم بندی ساختار حرکت به مسائل جزئی تر مهم می باشد.
توصیف و بیان مسأله ی حرکت:
بعد از تجزیه وتحلیل حرکت حریف، بایستی اقدام به دسته بندی حرکت حریف کنید. به نحوی که قابل انداه گیری باشد. برای حل مسأله ی حرکت انجام فعالیت های زیر ضروری است:
1- محدود کردن حریف
2- تعیین مفاهیم حرکت حریف
3- تعیین قید و شرط
ارزشیابی مسأله ی حرکت:
برخی از مسائل حرکت را ارزشیابی کنید. این کار بایستی متناسب با ویژگی های حرکت مورد نظر باشد.
ملاک های ارزشیابی مسأله ی حرکت:
هر مسأله ی حرکتی، می بایست با توجه به الگوی حرکتی حریف تدوین شود.
فرضیه:
بعد از تعیین مسأله حرکت حریف اقدام به بیان راه حل پیشنهادی برای حل مسأله داشته باشید.
ملاک های تدوین فرضیه ی حرکت:
اهمیت نسبی یک فرضیه ی حرکتی فقط در رابطه با کارایی آن در یک مسأله ی حرکتی خاص می باشد و اعتبار نهایی آن از طریق آزمودن آن مشخص می شود:
1- رابطه بین دو یا چند متغییر را حدس بزنید.
2- فرضیه باید با اصول کلی و دانش حرکتی حریف هماهنگ باشد.
انواع فرضیه ها:
هدف از آزمودن فرضیه ها تعیین احتمالات بین متغییرها مورد آزمایش قرار می گیرد.
آزمودن فرضیه ها:
ملاک با ارزش بودن یک فرضیه توانایی آن در آزمودن اعتبار می یابد.
منابع حرکت:
یکی از جنبه های عمده و ضروری هر حرکت، بررسی مسائل مربوط به موضوعات حرکت است. منابع حرکت عبارتند از بررسی کلیدی مسائل حرکت که به طور مستقیم یا غیر مستقیم با موضوع حرکت در رابطه است. این مرحله از بررسی باید حین اجرای حرکت انجام شود. مفاهیم و ایده ها از مجموعه فعالیت هایی است که در حال وقوع است. بررسی مسائل مربوط دارای هدف های زیادی است که عمده ترین آنها عبارتند از:
1- تعیین متغییرهای اساسی
2- تشخیص آنچه که انجام شده است و آنچه در حال وقوع است و آنچه بایستی انجام شود.
3- تعیین کردن معانی و روابط
4- درک ماهیت حرکت
5- بدست آوردن تصویری روشن و دقیق از مسأله ی حرکت.
انتخاب موضوع حرکت:
دامنه ی موضوعات حرکت گسترده و وسیع است. انتخاب یک موضوع حرکتی تحت تأثیر دو عامل شدت و اندازه قرار دارد. به عبارت دیگر در انتخاب هر موضوع حرکتی حداقل دو انگیزه وجود دارد. آنچه که شما می خواهید انجام دهید و آنچه حریف تمایل به انجام آن دارد.
تعیین و تدوین مسأله ی حرکت:
اولین فعالیت در هر حرکتی انتخاب مسأله است.وجو شناختن مسأله ی حرکت و اجرای متناسب با آن از جنبه های عمده ی شناخت است. زیرا برای حل یک مسأله، اول باید آن را دقیقا بشناسید و سپس اقدام به اجرای حرکت کنید.
در حقیقت عمده ترین کار این مرحله شناخت می باشد. این وقت بیشتر معروف تفکر و ارزشیابی عقاید حرکتی حریف درباره ی مسأله ی حرکت می باشد.
تنظیم منابع مربوط به موضوع حرکت:
برای تنظیم ساختار حرکت باید به جمع آوری بهترین راه های حرکت با یک روش منظم و منطقی اقدام کنید. سپس چهارچوبی برای اجرای چندین فرضیه پیدا کنید، یعنی برای هر فرضیه یک طرح جداگانه تهیه کنید.
فرصت یابی:
هدف این کتاب کشف رابطه بین متغییرهای مختلف است. حرکت یک فرایند مشخص است که توسعه و گسترش آن وابسته به تجزیه و تحلیل حرکت است. فرض یابی به عنوان یک روش منظم است. معمولا تعیین روابط علت و معلول به منظور کشف رابطه ی حرکت مورد استفاده قرار می گیرد.
هدف از حرکت:
اولین قدم در اجرای یک رضایت بخش بودن هدف حرکت است. در تعیین هدف های حرکت، روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات حرکتی مورد توجه قرار می گیرد. به منظور دستیابی به هدف های حرکت، توصیف چگونگی توزیع حرکت و کشف روابط بین متغییرهای حرکت اهمیت دارد.
انتخاب اعضاء حرکت:
در یک حرکت فعال شناخت اطلاعات مورد نیاز ضروری است. در صورتی که قرار است حرکت های مختلف با هم ترکیب شوند، نسبت به اعضاء حرکت بایستی نسبت به اعضای حرکت خود انتخاب شوند.
ساختن سؤال:
به منظورتهیه و تنظیم یک حرکت مفید و مناسب باید یکی از جنبه های هدف ساختار بندی شده را مورد اندازه گیری قرار دهید.
1- چرا این کار را انجام داد؟
2- چرا این قسمت از حرکت شما را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
سؤالات را ممکن است به صورت یکی از دو صورت زیر:
1- پرسش باز: اینگونه سئوالات به ابعاد مختلف یک حرکت توجه دارد.
2- پرسش بسته: فقط به یک قسمت از حرکت توجه دارد.
پرسش های باز بهتر است زیرا تجزیه و تحلیل حرکت دارای ابعاد گسترده تری است.
هر سؤال از دو قسمت تشکیل شده است:
1- تنه سؤال
2- پاسخ های پیشنهادی
از بین پاسخ های احتمالی، جواب های مورد نظر خود را انتخاب کنید. سپس گزینه ای به نام موارد دیگر به گزینه های انتخاب اضافه شود. ساختن سؤالات و تنظیم آنها ملاک های زیر را باید اجرا کرد.
برقراری ارتباط:
برای موفقیت در این کار توجه تجزیه دقیق لازم است. جواب پرسش باید معجز و مختصر و مفید و به صورت جهت دار باشد. در ارزشیابی یک سؤال حرکتی این مسأله بسیار مهم است که از خود بپرسید؛ پاسخ دهنده (مجری فن) از این سؤال حرکتی چه تعبیر و برداشتی خواهد داشت؟ برای ایجاد سهولت در برقراری ارتباط توجه به نکات زیر ضروری است:
1- تا حدی اجرای حرکت ساده باشد تا جایی که به هدف لطمه نزند.
2- ترکیب حرکت ها روشن و صریح باشد.
3- ویژگی حرکت پاسخ خاصی را ارتقاء کند.
4- واحدهای اندازه گیری حرکت باید کاملا مشخص باشد.
ملاک مرجع حرکت:
ملاک مرجع حرکت عبارت است از چهارچوب یا ملاکی است پاسخ دهنده (مدافع) به آن مراجعه می کند. رعایت ملاک های زیر برای اجرای حرکت مفید و مؤثر عبارتند از:
1- پاسخ های حرکتی تا حدی پیچیده باشد تا حریف نتواند با استدلال مطلوب بر حرکت غلبه کند. باید به اطلاعات غلط و گمراه کننده ای منجر شود.
2- پاسخ های حرکتی بهتر است به اجزاء و عناصری مجزا از یکدیگر تجزیه نشود. تا پاسخ دهنده (مدافع) نتواند درباره ی جنبه های مختلف مسأله ی حرکت تشخیص دهد.
3- هدف از طرح سؤال حرکت، عقیده یا نگرش است. غالبا لازم است سؤال به شیوه ای تدوین شود تا میزان گرایش ها و احساسات حرکت منعکس شود.
4- پاسخ های مرود نیاز حرکتی می بایست در حوزه ی اطلاعاتی پاسخ دهنده نباشد.
تنظیم پاسخ های حرکت:
1- از اجرای حرکت هایی که بر حرکت حریف تأثیرگذار است. خود داری کنید.
2- در تنظیم حرکت بایستی یک توالی زمانی را در نظر بگیرید.
اجرای حرکت های دو بخشی:
اینگونه اجراها می تواند با توجه به مفروضاتی (تعقیب و گریز) بکار گرفته شوند. در اینصورت نمی توان اطلاعات کافی درباره ی حرکت مورد نظر بدست آورد.
گزینه ها و انتخاب های چندگانه:
هر حرکتی چند گزینه برای اجرا و چند گزینه برای دفاع دارد. هر گزینه ی حرکتی محدودیت هایی دارد. مزیت عمده ی هر گزینه طبقه بندی خاصی دارد و نحوه ی پاسخگویی به هر کدام متفاوت است.
علاوه بر کنترل اولیه ی حرکت، تعیین نکات مهم ضروری است. پس از اجرای هر حرکت، پاسخ حرکت را به صورت جداگانه بررسی کنید و درصد موفقیت هر اجرا را محاسبه کنید. احتمالا حرکت شما به تغییرات زیادی احتیاج داشته باشد.
مهمترین عامل مؤثر در تعیین درصد موفقیت حرکت، شناخت کلیدی اطلاعات حرکت است. چنانچه می خواهید درصد رضایت حرکت خود را تعیین کنید باید دلایل مستند و معقولی برای اجرای حرکت خود داشته باشید. در اینجا باید هدف حرکت به طور واضح توضیح دهید.
این هدف باید به گونه ای صحیح با حرکت حریف پیوند برقرار کند. بهترین روش درخواستی است که با توجه به خلق و خو و شخصیت حرکت حریف نزدیکتر باشد. پاسخ حرکت را بایستی طوری تنظیم کنید تا جاذبه ها و تقاضاهای حرکت حریف را خنثی کنید. آن هم بدون شتاب و به زحمت افتادن.
محاسن و معایب حرکت:
مهمترین مزیت حرکت، قابلیت انعطاف پذیری آن است. یک ورزشکار با تجربه و آموزش دیده می تواند با توجه به پاسخ های حرکتی حریف به منظور تسلط بر حرکت او تغییراتی در جهت هدف های تعیین شده استفاده کند. باید بتواند بازخوردهای حرکتش را تکمیل کند. در نتیجه اطلاعات جمع آوری شده، کنش متقابل بین حمله کننده و مدافع را با کشف مواردی که حدس های وی را تقویت می کند. ورزشکاران توصیف این عوامل را تأثیرات پاسخ دهنده نامیده اند. اختلاف پاسخ های ارائه شده را تأثیر پاسخ می نامند.
حرکت ها را می توان به یکی از صورت های زیر انجام داد:
1- کاملا هدایت شده
2- قسمتی هدایت شده
3- غیر هدایت شده
در اجرای حرکت غیر هدایت شده از یک حرکت از پیش تنظیم شده استفاده نکنید، بلکه اصول و طرح کلی حرکت، بایستی لحظه به لحظه با حرکت حریف تطبیق دهید. در این روش سلیقه و نظر ورزشکار بسیار دخالت دارد. طرح حرکت های جهت دار یکی از عواملی است که موجب به انحراف کشاندن حرکت حریف می شود. حرکت جهت دار، حرکتی است که حریف را به انتخاب حرکتی که مورد نظر شما است هدایت می کند. بنابراین باید شرایطی را به وجود آورد که موجب کنترل حرکت حریف شود.
شرایط اجرای حرکت:
1- غالب حرکت ها از پیش تعیین شده هستند.
2- ورزشکار باید بتواند با طرح سؤالات تنظیم شده، کلیات حرکت را کشف کند.
3- اجرای حرکت باید قسمت های عمده ی حرکت حریف را بفهمد.
4- ورزشکار باید معنا و مفهوم حرکت حریف را بفهمد.
5- برای روشن ساختن حرکت حریف سؤالاتی را مطرح کند.
6- ورزشکار باید در دنبال کردنب حرکت های حریف هوشیاری خاصی نشان دهد.
7- ورزشکار باید نسبت به موضوع ها حساس و هوشیار باشد و به طور سهوی به آنها نپردازد.
8- ورزشکار باید سعی کند از پاسخ دادن به حرکت های حریف به طور مستقیم خودداری کند.
روش اجرای حرکت به طور کلی:
1- ورزشکار هدف های معین و روشنی داشته باشد.
2- ارتباط دادن حرکت ها با یکدیگر و تأثیر هر کدام با هدف ها برای مسأله تدوین شود.
3- انتخاب حرکت بر اساس سهولت اجرا
4- اجرای تغییرات مقطعی و مقایسه ی روابط حرکت ها با یکدیگر
5- تجزیه و تحلیل روابط بین گروه های حرکتی
6- عدم توجه به حرکت هایی که به آن پاسخ داده نشده است
7- گرایش های ممکن در ابعاد مختلف حرکت
عدم اجرای درست:
1- کوتاهی در تهیه و تنظیم حرکت
2- کوتاهی در برنامه ریزی کامل و صحیح
3- عدم تمرین و ممارست کافی جهت کسب مهارت های لازم
4- آمادگی لازم برای موارد خاص
پیچیده ترین و دقیق ترین شکل حرکت روش کنترل شده ای می باشد که با توجه به ویژگی های حرکت حریف و با توجه به توانایی و تعیین روابط علت و معلول بین متغییرها انجام می شود. به منظور جمع آوری اطلاعات درباره ی یک یا چند فرضیه به وسیله ی ورزشکار طرح ریزی و اجرا می شود و هدف آن استنباط روابط علت و معلولی بین پدیده هایی که مورد کنترل قرار گرفته اند. این روش دارای ویژگی های عمده ای است تا موجب تمایز بین اجزای حرکت با سایر بخش های دیگر شود. اما کنترل شدید موجب مصنوعی شدن حرکت و در نهایت بی معنا بودن نتایج می شود.
مفهوم علت ها:
مفهوم علت، دلالت بر رابطه ی عینی بین پیش آمدها و پی آمدها یا نتایج آنها دارد. تفسیر اولین مفهوم علت، مطالعه ی تأثیر مشترک و کنش متقابل و همزمان می شود. به علاوه مفهوم علت یک رابطه ی عینی تغییر پذیر در پاسخ به یک پیش آمد معین است. علت های چند گانه و پیوستگی عناصر تشکیل دهنده ی آن لازم و ضروری است.
دستکاری متغییرها:
ابتدا روابط بین پدیده ها شناسایی می گردد. سپس مسیر عملکرد آن بازبینی می شود و از طریق آن تأثیر سایر عوامل کنترل می شود.
ورزشکار با توجه به هدف زمان اجرای متغییرها را بر حرکت حریف ارزشیابی می کند. حقیقت امر این است که حرکت در یک شرایط کاملا از پیش تنظیم شده انجام نمی شود. بلکه عملکرد متغییرها بر اساس شرایط آماری تعیین می شود. تجزیه و تحلیل چند متغییر موجب صرفه جویی در وقت و مصرف انرژی می شود. در ابتدا چندین متغییر هم زمان به صورت جمعی کنش متقابل قرار می گیرند.
ویژگی های حرکت:
وظیفه ی عمده و ضروری حرکت، فراهم ساختن راه حل معنادار برای مسأله ی حرکت است. بایستی در درون خود حرکت عامل بازدارنده کنترل شود و درباره ی رابطه ی پدیده های حرکت پاسخ مناسب اعمال شود. ویژگی های مهم حرکت عبارتند از:
1- کنترل حرکت (نحوه ی سازمان بندی)
2- انتخاب معنادار (متناسب با حرکت حریف)
3- محاسبه (کنترل تمام متغییرها)
4- در نظر گرفتن احتمالات (موارد نامتجانس)
فوت و فن حرکت:
مواردی که در اجرای حرکت بکار گرفته می شود:
1- انتخاب مسأله
2- تمرکز به منابع مربوطه
3- ساختن فرضیه ها
4- تعاریف عملیاتی
5- تعریف و تعیین روابط
6- تهیه و تنظیم حرکت
7- اجرای متناسب با حرکت حریف
8- اندازه گیری متغییرها
9- تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده
10- شناخت تفاوت های فردی
یک اجرای حرکتی مستلزم کنترل دقیق عوامل زیر است:
1- کنش متقابل بین انتخاب ها
2- بررسی کنش های ناشی از تأثیر اجرا
3- واکنش های ناشی از عکس العمل حریف
4- شناخت حرکت های مزاحم
وظیفه ی طرح های حرکتی:
1- بر اساس فرضیه تدوین شده تا فرصت های مناسبی فراهم شود
2- اجرای حرکت بر اساس کارایی و پیچیدگی
ماهیت طرح های حرکتی:
هر حرکت با یک یا چند هدف آغاز می شود. به منظور یافتن پاسخ مناسب و دستیابی به هدف، اطلاعات لازم جمع آوری می شود. برای تحلیل داده های حرکت شاخص های همبستگی و پراکندگی اهمیت دارد. کیفیت حرکت تعیین کننده ی میزان توانایی ورزشکار در کنترل متغییرهای مزاحم است.
منظور از توانایی ورزشکار عبارت است از قدرت او:
1- دخل و تصرف و جابجایی متناسب با هدف.
2- اندازه گیری متغییرهای وابسته
3- تصمیم در مورد اینکه چه حرکتی بایستی در چه زمانی و تحت چه شرایطی اجرا شود. در اینجا وظیفه ی اساسی و تکنیکی یک طرح حرکتی، مکانیزم کنترل است.
تجزیه و تحلیل:
یکی از پایه های اساسی هر روشی تحقیقی حرکت تجزیه و تحلیل است. تجزیه و تحلیل به طور کلی عبارت است از روشی که از طریق آن کل فرایند حرکت، از انتخاب مسأله تا دسترسی به یک نتیجه هدایت می شود.
روش های مختلف تجزیه و تحلیل:
1- تجزیه و تحلیل توصیفی
2- تجزیه و تحلیل مقایسه ای
3- تجزیه و تحلیل علت ها
4- توصیف داده های حرکت
5- شناخت اجزای مستقل و وابسته
مفهوم ارزیابی حرکت:
در این مفهوم، مجموعه ای از تکنیک ها و روش هایی گفته می شود که تجزیه و تحلیل، پردازش و تفسیر اطلاعات حرکتی مورد استفاده قرار می گیرد.
به نام خدا
اتوبان موفقیت در ورزش
نویسنده: عبدالله یزدانی
سر شناسه : یزدانی، عبدالله، 1353-
عنوان و نام پدید آور : اتوبان موفقیت در ورزش / نویسنده، عبدالله یزدانی.
مشخصات نشر : ورامین: دوقلوها، 1394.
مشخصات ظاهری : 39 ص 5/14 * 5/21 س م.
شابک : 40000ریال0–18–8739-600–978
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
موضوع : حرکت آموزی
موضوع : مهارت های حرکتی
رده بندی کنگره : 1394 2الف4ی/ 452 GV
رده بندی دیویی : 86/372
شماره کتابشناسی ملی : 4034025
ناشر: دوقلوها
نویسنده: عبدالله یزدانی
چاپ اول: 1395
شمارگان: 1000
شابک: 0- 18- 8739- 600 - 978
قیمت : 4000 تومان
همه ی حقوق محفوظ است
کلیات حرکت...................................................................7
نحوه ی گارد...................................................................7
نحوه ی درست گرفتن حریف...............................................7
حرکت دست....................................................................7
ریتم و زمان بندی.............................................................8
چگونه دیدن بر اجرا تأثیر می گذارد......................................8
استرس و نگرانی.............................................................8
کیفیت حرکت..................................................................9
از افراط بپرهیزید............................................................9
کنترل سرعت.................................................................9
اجراهای مناسب..............................................................9
آغاز حرکت...................................................................10
اجراهای بحرانی.............................................................10
سرعت.........................................................................10
زاویه ی اجرا.................................................................11
اجرای های ترکیبی..........................................................11
اجراهای الگویی.............................................................11
اجراهای مشکل ساز........................................................11
اجرای دو منظوره...........................................................11
طراحی یک اجرای موفق..................................................12
با خودتان تمرین کنید.......................................................12
ترفندهاو تاکتیک های مختلف.............................................12
ارزیابی حریف..............................................................12
پیش بینی......................................................................13
ایجاد دسته های حرکت.....................................................13
کنترل سرعت................................................................13
استفاده از نقاط ضعف حریف به نفع خود..............................13
خطاهای عمومی............................................................13
تکنیک های آموزش فکری...............................................14
گام های موفقیت.............................................................14
تجسم ذهنی...................................................................14
ممارست فکری.............................................................14
تکنیک های آموزش بدن..................................................15
برطرف نمودن معایب جسمانی..........................................16
تمرین های جالب و سرگرم کننده........................................16
بنا نهادن هدف...............................................................16
هدف های اصلی از ورزش کردن.......................................17
برنامه ی تمرین هفتگی....................................................17
تغییر شکل حین اجرای حرکت...........................................18
تقابل بین نظم و آشفتگی...................................................18
آلیاژ نمودن حرکت.........................................................19
تفکر حرکت..................................................................21
اصول حرکت شناسی......................................................21
سنگینی و سبکی در حرکت...............................................21
یونیزه کردن حرکت........................................................21
اکشن و ری اکشن...........................................................21
ماهیت حرکت................................................................21
ایجاد لنگر در حرکت.......................................................21
انواع وضعیت ها............................................................22
نقش کنترل در حرکت......................................................22
آنالیز حرکتی.................................................................22
یک سانسور حرکتی........................................................22
انواع حرکت ها..............................................................22
جهت گیری حرکت ........................................................23
شکل دو نیرو................................................................23
انواع ارزیابی................................................................23
عدالت بین اعضاء حرکت.................................................23
نسبت طلایی.................................................................24
ساکن کردن حرکت.........................................................24
متغییر های حرکت.........................................................24
چگونه از یک حرکت پشتیبانی کنیم؟...................................25
مکانیزم ارتباط با حرکت..................................................25
خیلی مواظب باشید؟........................................................26
حرکت مستحلک............................................................26
نبرد حرکت ها با یکدیگر.................................................26
بازتاب حرکت...............................................................26
پیکربندی حرکت............................................................26
تعیین فشار...................................................................27
آرایش حرکت................................................................27
مشخصه یک حرکت.......................................................27
حرکت الاستیکی............................................................28
مقاومت کمکی...............................................................28
شکست را کنترل کنید......................................................28
مبادله ی مداوم و هماهنگ................................................29
جنگ سبک ها با یکدیگر.................................................30
ساختار خواص حرکت.....................................................33
ذخیره سازی انرژی........................................................34
تعیین میزان تحرک حرکت...............................................35
شناسایی سیستم های قالب.................................................35
ارتباط با حرکت حریف....................................................35
نسبیت و قیاس...............................................................35
انواع تأثیرات بر حرکت...................................................35
چگونگی از دست رفتن حرکت..........................................35
سامانه ی نظم دهنده.........................................................35
تحلیل وضعیت و طراحی مسیر حرکت.................................35
کمپزسیون در حرکت.......................................................36
کمپزسیون....................................................................36
آگاهی از رفتار حرکت.....................................................36
ترکیب بندی حرکت.........................................................37
جزئیات و تأثیرات آنها.....................................................37
ترسیم کلی حرکت...........................................................37
ارتعاش حرکت...............................................................37
محاسبه ی حرکت...........................................................37
سازنده ی حرکت حریف...................................................37
فضادهی به حرکت..........................................................38
هماهنگ سازی حرکت.....................................................38
اجزای حرکتی مهم..........................................................38
مراحل حرکت...............................................................38
برنامه ریزی حرکت........................................................38
انواع حرکت..................................................................38
اجرای حرکت عقلانی در هر زمان وابسته به.........................39
انواع عامل های واکنش....................................................39
درک موضوعی حرکت....................................................39
کلیات حرکت:
اکنون زمان آن رسیده است که با نگرش تازه به آموزش ورزش بپردازید. ما از مطالبی که تا کنون در این زمینه نوشته شده است گامی فراتر نهاده و دنیایی کاملا جدید را به روی ورزشکارانی می گشاییم که می خواهند مهارت و دانش خود را در این زمینه ارتقاء دهند. هدف ما این است که شما واقعا از روند یادگیری لذت ببرید.
نحوه ی گارد:
یکی از مهمترین موارد کلی در یک اجرای شایسته نحوه ی قرار گرفتن پاها و به ویژه پای عقب است. اگر پای عقب خیلی نزدیک به پای جلو باشد دچار گرفتگی عضلانی می شوید و نمی توانید آزادانه حرکت کنید و در نتیجه قادر به اعمال شایسته ی مورد نظر نخواهید بود. اگر پای شما خیلی عقب باشد بدنتان خیلی به سمت جلو خم خواهد شد و در وضعیت نافرمی قرار می گیرد و حرکتتان محدود می شود.
استقرار صحیحح پاها و شکل های مختلف بدن موقعیت های مختلف برای راحتی ورزشکار تعیین می کند. این خیلی مهم است که برای یافتن حالت راحت بدن خود به بدنتان گوش فرا دهید. این راهنمایی های ساده باید شما را دریک موفقیت خوب برای به نرمی حرکت دادن و تحت کنترل داشتن همه ی اجزای بدن قرار دهد . بنابراین در هر لحظه موقعیت خود را مرتبا بررسی نمایید تا همیشه در موقعیتی مناسب برای اجرای حرکتتان قرار بگیرید. یک موقعیت پای راحت به شما اجازه تنظیم ناخود آگاه ظرفیت در اجرا می دهد.
نحوه ی درست گرفتن حریف:
متأسفانه ورزشکاران بازو و دستهایشان برای کنترل و مهار حریف آموزش ندیده اند. اینکه کجای بدن حریف را باید نگه داشت؟ بیشتر تأکید برای یافتن این قسمت است. همچنان که نحوه ی ایستادن یکی از پایه های توازن است. استقرار صحیح دست ها نیز یکی از اساسی ترین موضوعات می باشد.
حرکت دست: (نوسان)
از این به بعد ما می خواهیم روی حرکت دست تمرکز کنیم. به زودی خواهدی فهمید که این مسأله در میان ورزشکاران حرفه ای بسیار اهمیت دارد. اجرای حرکت دست ها نباید بی قاعده و بی نظم باشد و زیبایی حرکت دست ها باید بررسی شود. اکنون از خود می پرسید، چگونه یک ورزشکار می تواند یک حرکت یکنواخت و راحت انجام دهد؟ اول اینکه چرخش یا حرکت دست ها نباید تعادل پاهایتان را خدشه دار کند. سپس اطمینان حاصل کنید که کنترل حرکتتان در دست ها، تغییر مناسبی در حالت فیزیکی بدن ایجاد می کنند.
ریتم و زمان بندی:
ریتم به آهنگ کلی حرکت شما در حین اجرا گفته می شود. هر کدام از ما ریتم شخصی خودمان را داریم و بعضی از وزشکاران سریع تر اجرا می کنند و سریع تر از یک ایده به ایده ی دیگر می روند. آنها آهنگ درونی سریع تری دارند. بعضی از ورزشکاران آهنگ حرکتی کندتری دارند. بنابراین اگر ریتم حرکت شما کُند یا تُند باشد هیچ تفاوتی نمی کند. آنچه شما را متفاوت می سازد، این است که آیا شما به ریتم طبیعی خودتان ادامه می دهید یا نه؟
هنگامیکه ریتم خود را پیدا کردید، آنگاه زمان بندی وارد اجرا می شود. سرانجام برای به حداکثر رساندن کارایی هدفتان باید دانشی کارآمد درباره ی نحوه ی عملکردتان داشته باشید.
چگونه دیدن بر اجرا تأثیر می گذارد:
ما از زمانیکه کار چشم ها را دریافته ایم- اینکه چگونه می بینیم و تجسم حرکت را در ذهن ترسیم می کنیم. اگر شما دانش اساسی در رابطه با دید خود داشته باشید در بر طرف نمودن بسیاری از مشکلات کمک خواهد کرد. مثلا درباره ی بازی والیبال نیاز نیست چشمانتان را خیلی حرکت دهید. این کار باعث تمرکز ضعیف می شود.
استرس و نگرانی:
هنگامیکه ورزشکار در زیر فشار استرس قرار می گیرد سر سخت تر و دقیق تر می شود و این واقعا روی پردازش دید تأثیر می گذارد و عملکرد میدان دید محدود می شود. درمان این مشکل از طریق تمرین آرامش و راحتی بدن با تنفس صورت می گیرد.
کیفیت حرکت:
هنگامیکه ورزشکار در زیر فشار استرس قرار می گیرد سر سخت تر و دقیق تر عمل می کند و این واقعا روی پردازش دید تأثیر می گذارد و عملکرد میدان دید محدود می شود.
از افراط بپرهیزید:
چنانچه می خواهید تمرینات را ارتقاء دهید، سعی کنید در بکار بردن حرکت ها افراط نکنید. تمرینات بدون هدف به هیچ وجه به مهارت شما کمک نخواهد کرد. یک برنامه ی منطقی برای تمرین، تکنیک آرامش و راحتی نیز و عدم افراط شما را به اهدافتان خواهد رساند. در این صورت بهترین عملکرد را به دست خواهید آورد.
کنترل سرعت:
هنگامیکه شما در مراحل ابتدایی کسب مهارت هستید، همه چیز دست به دست هم می دهند تا سرعت را کنترل کنید. چیزهایی وجود دارند که بر سرعت شما تأثیر می گذارند و شما نمی توانید آنها را کنترل کنید. به تدریج با دانستن عناصر اصلی و اساسی شما قادر خواهید بود کنترل و سرعت مناسبی بدست آورید.
اجراهای مناسب:
اولین و مهمترین مشخصه ی فیزیکی حرکت اجرای نرم با سرعت مطمئنه می باشد. اجرای حرکت خشن با سرعت زیاد و بدون کنترل نتیجه ی مطلوبی نخواهد داشت. بنابراین سرعت به تنهایی باعث اجرای موفق نمی شود. زیرا باعث کنترل کمتر بر اجرا می شود.
هنگامیکه به مهارت کافی رسیدید می توانید با نوسان حرکت در لحظات مختلف (کُند و تُند) اجرای مؤثرتری داشته باشید. اکنون درباره ی تمام گزینه هایی که برای تغییر فاکتورهای سرعت، نیرو و فشار باید بکار گرفته شوند، فکر کنید و آنها را تمرین نمایید. سپس سرعت های مختلف اجرا را تمرین کنید. همه ی اینها در یک مسابقه ی واقعی بکار خواهند آمد.
زمانیکه یک ورزشکار، نکات اساسی را کاملا فرا گرفت، حس اعتماد به نفس لازم برای اجرای حرکت را بدست خواهد آورد و از آنجایی که توانایی افراد با یکدیگر متفاوت است، هر ورزشکار می تواند با حس خود در اجرا، حرکات زیبا و سحرانگیز را به وجود آورد. علاوه بر گسترش عادت های خوب در اجرای حرکات سعی کنید انواع مختلف اجرا را که ممکن است روی بدهند را تجربه کنید.
آغاز حرکت:
چهار شیوه برای آغاز حرکت وجود دارد.
1- ضعیف (اجرای ضعیف)
2- نیمه قوی
3- قوی
4- خیلی قوی
اما اگر حرکت از جانب حریف است، اینگونه حرکت ها توافقی است. ابتدا با نیروی ضعیف حرکت حریف را کنترل کنید. اما اگر حمله کننده هستید با نیروی قوی شروع کنید. باید به تمایلات حریف توجه کنید و حرکت ها را پیش بینی کنید.
اجراهای بحرانی:
هر کدام از اجراها اطلاعاتی در
اختیارتان قرار می دهد. تسلط پیدا کردن بر مهارت ها به معنای تفاوت بین دو اجرای
همسان است. یعنی باید بتوانید نکات و ظرایف هر اجرا را به دقت بررسی کنید و نقاط
قوت و ضعف هر یک را شناسایی کنید. این بدان معنا است که شما
می توانید گزینه های متفاوتی برای
مقابله با آن حرکت انتخاب کنید. این کار در بُرد یا باخت شما تأثیر می گذارد.
انواع مخلتف اجراها یعنی اینکه در
هر اجرا نیروهای یکسانی بکار گرفته نشده اند. به زودی خواهید فهمید که هر اجرا
چقدر با یکدیگر متفاوت هستند و ویژگی های خاص خودش را دارد. این اطلاعات
می تواند
منجر به یک اجرای شایسته از جانب شما باشد.
سرعت:
متغییر اصلی در اجرا سرعت می باشد و اینکه چه اقدام هایی به این کار کمک کرده اند. در هر اجرا انواع سرعت های مختلف بکار گرفته می شوند:
1- آهسته
2- نیمه آهسته
3- سریع
4- تند
5- خیلی تند
زاویه ی اجرا:
آخرین متغییرهایی که روی اجرا تأثیر می گذارند، زاویه ی اجرا است. زیرا با تغییر اندکی در زاویه اهداف می توانند تغییر کنند. بهتر از همه اینکه یک سیستم هوشمندانه برای محاسبه ی حرکت بدست آورید.
اجرای های ترکیبی:
در یک اجرای ترکیبی از خطوط (صاف، منحنی، موجی، بریده بریده، قوسی و...) استفاده می شود. مهارت اجرای حرکت در ترکیب درست آنها با یکدیگر است. البته زاویه و سرعت اجرا فراموش نشود. اکنون زمان آن رسیده است با یک روش منطقی بتوانید مهارت خود را با سرعت بالا بیازمایید.
اجراهای الگویی:
این بدان معناست که در اولین مرحله ی اجرا مرحله ی بعدی را در نظر بگیرید. این کار به تسلط مهارت و تجربه نیاز دارد. به منظور انجام مداوم این کار لازم است که الگوی مناسب را بیاموزید. باید بتوانید الگوی مناسب را با استراتژی خاص طرح ریزی کنید.
پنچ قاعده ی اجرای الگوی موفق عبارتند از:
1- پیش بینی
2- قرار گرفتن در جای مناسب
3- شناخت نقطه ی تلاطم
4- گاهی اوقات لازم است عقب نشینی کنید
اجراهای مشکل ساز:
باید بتوانید قاعده ی حرکتی حریف را برهم بزنید تا او نتواند به اهدافش دست یابد. این کار به تصور و خلاقیتی پویا نیاز دارد.
اجرای دو منظوره:
اجرای دو منظوره در میان تمامی ورزشکاران از محبوبیت خاصی برخورداراست. این اجرا هم زمان هم تهاجمی و هم تدافعی است.
طراحی یک اجرای موفق:
سعی کنید حرکتی را طراحی کنید که
هر حریف به سادگی نتواند آن را مهار کند. تشخیص سریع فرصت های مناسب حریف را با
مشکل مواجه خواهد کرد. آنقدر حرکت را ادامه دهید تا از حریف یک اشتباهی سر بزند.
آنگاه از خود خلاقیت نشان دهید. به شما اطمینان
می دهم که با
یک استراتژی و تاکتیک مناسب یک ورزشکار حرفه ای خواهید شد.
با خودتان تمرین کنید:
هنگامیکه در اجرای یک تمرین به مهارت کافی نرسیده اید، سعی کنید با تمرینات ساده خود را ملزم به اجرای آن تمرین در شرایط مختلف کنید. کمی تخیل کنید و از ذهنتان کمک بگیرید، حتما موفق خواهید شد.
ترفندهاو تاکتیک های مختلف:
علاوه بر آموزش اصولی و کلاسیک حرکت ها باید صدها شرایط واقعی اجرا را در نظر بگیرید و بر روی تک تک آنها تمرین کنید. در هنگام اجرا هر گونه فعالیت معمولی باید ارزیابی شود. بُرد تنها زمانی حاصل می شود که شرایط واقعی را درک کنید.
ارزیابی حریف:
هنگام آماده شدن برای شروع،
ارزیابی نقاط ضعف و قوت حریف
می تواند به
طراحی بر حرکت شما تأثیر بگذارد. حال ممکن است شما از مزیت داشتن یک مربی ماهر
برخوردار نباشید، اما می توانید ورزشکاران حرفه ای را به دقت تماشا کنید. شاید
زمانی باید با آنها مسابقه بدهید.
دقت نمایید که نباید تصور کنید که چون حریفتان نقطه ضعفی دارد، پس شما خواهید برد. اگر شما حریفتان را دست کم گرفته و توجه لازم را به او معطوف نکنید، حتی اگر به نظر چندان ماهر نباشد، شاید قادر به مغلوب ساختن حریفتان نباشید.
سعی کنید که تمرکز واقعی را روی حرکت حفظ کنید تا بر روی حریف. مهم است که حریف چه کاری دارد انجام می دهد. اما مهمتر آنکه شما چه کاری می خواهید انجام دهید. البته داشتن فیزیک مناسب هم می تواند شانس پیروزی را افزایش دهد.
شما هر زمان که با رقیبی سخت مواجه
می شوید با تفکر ترفندی صحیح را بکار بسته و گسترش دهید. این عمل مرحله ای است که
طی آن تمرکز خود را تقویت نموده و نسبت به حرکات حریف و شرایط ویژه آگاهی بیشتری
پیدا خواهید کرد. هر اندازه که بیشتر تمرین کنید، سر سخت تر خواهید شد و هر اندازه
که سر سخت تر شوید، امکان بیشتری برای برنده شدن خواهید داشت با تقویت نیروی ذهنی
خود
می توانید بر
شرایط سخت روحی مانند اضطراب و یا عدم تمرکز غلبه کنید.
پیش بینی:
باید تصور کنید که حریف شما تصمیم دارد چه حرکتی را انجام دهد. در چنین شرایطی انتخاب حرکت مناسب بیشتر خواهد شد.
ایجاد دسته های حرکت:
یک حرکت مناسب از اجزای مختلفی تشکیل شده است. هنگام ایجاد یک دسته ی حرکتی به خاطر داشته باشید که باید یکدیگر را تقویت کنند و در مقابل بتوانند حرکت حریف را ضعیف و از هم بپاچید.
کنترل سرعت:
عامل مهم دیگر در مهار حرکت، عدم توجه به کنترل سرعت می باشد. البته باید سرعت مناسب با توجه به سرعت حرکت حریف انتخاب شود.
استفاده از نقاط ضعف حریف به نفع خود:
این مطمئنا امتیاز بزرگی است. اما مزایای بزرگ تر تاکتیک های نهفته در پس این نقاط ضعف است. اینکه فرصت مناسب با توجه به خطاهای حریف بدست می آید و استفاده از آن به نفع شما تمام می شود. اکنون تمرکز خود را بر روی ترفندهای تهاجمی قرار دهید و مواظب باشید خودتان در چنین شرایطی قرار نگیرید. سعی کنید حریف را تحت فشار قرار دهید تا اشتباهی مرتکب شود.
خطاهای عمومی:
گاهی اوقات بهتر است که به نوبه ی خود یک خطای عمومی اجرا کنید تا حریف را به دام بیندازید. در این شرایط او ناچار است خود را در یک اجرای مشکل ساز قرار دهد. به خاطر بسپارید که تنها زمانی به خطای عمومی متوسل شوید که هیچ راه دیگری وجود نداشته باشد.
تکنیک های آموزش فکری:
اجرای موفق مستلزم هماهنگی های پیچیده ی فکری و بدنی است. یک روند تمرکز عمده شامل تشخیص موقعیت و تجزیه و تحلیل آن و اجرای یک حرکت برنامه ریزی شده است. پس در هنگام اجرای حرکت، تنظیم سطوح مختلف حرکت، کنترل تنفس، کشش های مناسب ضرورت تمرکز و استفاده از قدرت تخیل، به منظور حرکت بهتر مستلزم تمامی کنترل های فکری و بدنی است. اجراهای تصادفی و بدون برنامه ریزی و در نظر نگرفتن جزئیات به باخت حتمی منجر خواهد شد.
اما تمرکز بیش از اندازه نیز به نوبه ی خود می تواند زیانبار باشد. تمرکز بیش از اندازه بر روی جزئیات باعث ایجاد اعمال جسمی مکانیکی و هماهنگی نامتعادل و حدس ثانویه در برنامه ریزی اجرای حرکت خواهد شد. شما باید آنقدر حرکتی را تمرین کنید که به طور خودکار و بدون فکرکردن آن را اجرا کنید. با افزایش مهارت ها، بدنتان شروع به گسترش حافظه عضلانی می کند و هنگام اجرای حرکت روند طبیعی خودش را انجام می دهد.
گام های موفقیت:
1- آمادگی جسمانی
2- آمادگی ذهنی
3- آرامش
تجسم ذهنی:
هنگامیکه حرکتی را اجرا می کنید، مانند بازی فکری بدن خود به خود طبق تنظیمات از قبل تعیین شده به حرکت حریف واکنش نشان می دهد. لازم است اندکی درباره ی توانایی های فکری تان و نیز اینکه چگونه می توانید یک حرکت را در جهات مختلف بسط و گسترسش دهید، فکر کنید.
ممارست فکری:
ممارست فکری یک گام فراتر از تجسم
فکری است و به شما اجازه
می دهد که
بدون اینکه از سرجایتان تکان بخورید، اجرای یک حرکت را تجسم کنید. ممارست فکری از
طریق حافظه ی درونیتان شرایط اجراهای متفاوتی را در ذهنتان ایجاد می کند. همچنین
از طریق
حس ها، خلق
یک تصویر ذهنی کامل تر می شود. ابتدا عکس
العمل فیزیکی خود را تجسم کنید و مهمتر از همه یک نتیجه ی مثبت در اجرا تجسم کنید.
ورزشکاران حرفه ای، حتی هنگامیکه در حال تمرین فیزیکی واقعی نمی باشند به طور دائم
از تجسم فکری برای تقویت مثبت اجرای خود استفاده می کنند و در نهایت به اجرای
فیزیکی واقعی منجر می شود. این کار باعث افزایش اعتماد به نفس در حین اجرای واقعی
می شود.
با اعتماد به توانایی های خود به ریتم هماهنگ و موزونی دست پیدا کنید و تجسم تجزیه و تحلیلی که از حرکت خود دارید چنان رنگ اطمینان به خود می گیرد که در زمان مسابقه لذت می برید. اما فکر کردن بدون تدبیر منجر به موفقیت نمی شود.
به منظور مبارزه با این مسأله و
افزایش اطمینان خود، مسابقه ی خود را بر مبنای جوی فاقد تلاش استوار کنید. اگر بیش
از اندازه تلاش کنید، حرکتتان از حالت طبیعی خارج می شود و ذهن و جسمتان بیمار
می شود و بی
اختیار تحت تأثیر جریان مکانیکی حرکت قرار می گیرید و حرکتتان از حالت طبیعی خارج
می شود. راحت باشید و از آنچه انجام می دهید لذت ببرید.
ما نمی گوییم که نباید در مورد خطاهای خود اندیشه نکنید و برای برطرف ساختن آنها تلاش نکنید. بلکه می گوییم توقعتان را بیش از اندازه بالا نبرید. با اندکی تحسین خود، برای برطرف سازی نقاط ضعفتان تلاش کنید. آنگاه می توانید روی هر یک از آنها تمرین نموده و توانایی های خود را در آن زمینه ارتقاء دهید. بدین ترتیب دفعه ی بعد با اعتماد به نفس بیشتری در مسابقه شرکت خواهید کرد.
تکنیک های آموزش بدن:
در اینجا در مورد ویژگی های جسمانی ایده آل برای یک ورزشکار عنوان شده است:
1- سلامتی قلب و عروق برای تنفس بهینه و تحمل فکری / بدنی
2- توازن و ترکیب بدنی مناسب برای اجرای شایسته
3- تناسب وزن
4- هماهنگی شایسته بین دست ها و پاها
5- تمرکز چشم ها
6- انعطاف پذیری مناسب برای خم شدن و کشیدن بدن در حین اجرا
7- داشتن عضلات قوی
8- هماهنگی دست ها و چشم ها
اگر تا کنون فعالیت هایی برای ارتقاء آنها انجام نداده اید، حال باید برای این کار اقدام کنید. نه فقط برای ورزش، بلکه برای بسیاری از موارد دیگر زندگیتان.
برطرف نمودن معایب جسمانی:
تلاش برای اجتناب از رخوت جسمانی
به ویژه هنگام بی اطلاعی از علت آن کار بیهوده ای است. زمانیکه چنین چیزی برای شما
اتفاق افتاد، بلافاصله به رفع مشکل بپردازید. البته این کار باید
زیر نظر متخصص پزشک ورزشی انجام پذیرد.
مهم نیست که مشکل شما از چه نوع است. به هر حال راه حلی برای آن وجود دارد. فقط نباید به اصلاح چیزی بپردازید که اصلا نیاز به اصلاح ندارد و یا اینکه مشکل را از آنچه که هست بدتر نکنید.
تمرین های جالب و سرگرم کننده:
بزرگ ترین دلیلی که اغلب ورزشکاران حتی پس از یادگیری تمامی تئوری های لازم قادر به دسترسی به نتایج بهتر در ورزش خود نیستند، عدم تمرین و ممارست کافی است. در ورزش تمرین می تواند کسل کننده باشد. شما باید با بهره گیری از تمامی مهارت هایتان تمرین را برای خود جالب و سرگرم کننده کنید. بدین منظور به ارائه ی نکات کلیدی بپردازید.
بنا نهادن هدف:
منظور ما از این عنوان در نظر گرفتن یک هدف در ذهن خود و حفظ آن می باشد. آنگاه این هدف را به تحقق رسانده و هدف بعدی را دنبال کنید. باید مرتبا اجرای خود را تحت نظر داشته و به سوی اجرای بهتر گام بردارید. در اینجا میزان پیشرفت شما بستگی به مربی دانا و تلاش خودتان دارد.
هدف های اصلی از ورزش کردن:
1- ارتقاء مهارت های جسمی (تقویت عضلات، تقویت قلب، ریتم هماهنگ و...)
2- ارتقاء مهارت فکری (تمرکز، اعتماد به نفس، تجسم ذهنی)
3- ارتقاء دانش (اجرای الگوهای مختلف حرکتی، بالا بردن مهارت ها و ترفندها)
پس از مشخص نمودن برنامه ی خود برای تمرین، سعی کنید زمانتان را با توجه به هر یک از سه حوزه ی بالا به طور مساوی به صورت روزانه یا هفتگی تنظیم کنید. با انجام این کار پیشرفت شما و تبدیل شدن به یک ورزشکار حرفه ای قطعی خواهد بود. اگر تنها بر روی یک حوزه تمرکز کنید، دچار ضعف هایی در اجرا خواهید شد.
در آخر اگر یک ورزشکار تازه کار هستید، آرام آرام وارد عمل شده و جلسات تمرینی خود را برنامه ریزی کنید. به جای یک جلسه تمرین سه ساعته سه جلسه تمرین یک ساعته برگزار کنید و این کار را تا زمانی ادامه دهید که به تمرکز و تحمل کافی برای اجرای یک مسابقه ی واقعی دست پیدا کنید.
برنامه ی تمرین هفتگی:
بهتر است با بهره گیری از یک لیست و بر طبق برنامه نیازهای خود را در رابطه با گسترش مهارت هایتان با یک برنامه ریزی روزانه یا هفتگی ارتقاء دهید. بعد از چند هفته بررسی کنید که آیا این برنامه مناسب می باشد یا نه. بنابراین می توانید مرتبا جدول خود را تغییر دهید. توجه نمایید تنها بر روی یک مهارت تمرکز نکنید. همچنین توجه نمایید که قبل از اجرای هر گونه تمرین روزانه، حداقل 5 دقیقه بدوید و بعد به اجرای نرمش های کششی اقدام کنید.
نکته ی مهمی که همواره باید مد نظر داشته باشید، بررسی ضروریات جسمانی خود می باشد و این چیزی است که اغلب ورزشکاران نسبت به آن غفلت می کنند.
هنگامیکه شما یک مهارت جدید را می
آموزید از اکتساب آن لذت
می برید. هر
اندازه که مهارت بیشتری کسب کنید، دوست دارید بیشتر بیاموزید. بنابراین شرایط
موجود را در نظر بگیرید و برنامه ی جدیدی برای خود طراحی کنید. برای گسترش مهارت
های فکری و جسمی خود زمان صرف کنید. زیرا در ورزش تلفیق این دو اهمیت دارد. البته
با توجه به ماهیت ورزش مورد علاقه خود و مهمترین نکته این است که لذت برده و سرگرم
شوید.
تغییر شکل حین اجرای حرکت:
این تغییر شکل در اثر جنبش حرکات
اعضای بدن نسبت به یکدیگر انجام می شود. اگر مسیر تغییر شکل دادن حریف را صحیح
انجام ندهید حرکت حریف توپرتر شده و به مرحله ی سخت سازی حرکت
می رسد.
مانند گره زدن یک طناب و هر چه طناب را محکم تر گره بزنید، بازکردن آن سخت تر می
شود. بنابراین هنگام مواجه با حرکت حریف باید طوری به حریف نیرو وارد کنید تا
اعضای حرکتی حریف نتوانند از نیروهای پیوسته ی خود استفاده کند. در اینجا غلظت
حرکت و چگونگی استفاده از آن اهمیت دارد.
تقابل بین نظم و آشفتگی:
از دو طریق می توان شکل حریف را تغییر داد. برای تغییر شکل حریف (شکل دهی) از نیروی فشار زاویه ای و قابلیت های کششی حرکت استفاده کنید. اما این تغییر شکل دهی نباید منجر به سازش و سازگاری بیشتر و بهتر حرکات حریف شود. یعنی در جهت مقاوم سازی حرکت حریف پیش نروید.
تنها حریف در شرایطی می تواند به حالت مطلوب برگردد که بتواند نظم حرکتی مطلوبی را بدست آورد و انرژی های تک تک اعضای حرکتی اش را مشخص کند و در یک جا متمرکز کند. مثالی از این دست، آجرهای ساختمان اگر به طور ناقص روی هم چیده شوند و مصالح بین آجرها سیمان کافی نداشته باشد به راحتی فرو می ریزد. بنابراین طرح منظم و کامل با نظم مناسب اجرا شود. بنابراین با افزودن یا کاستن یک عنصر حرکتی می توان مقاومت حرکتی حریف را کم کرده و یا جهت آن را تغییر داد.
گاهی اوقات لازم است حالت نرمی حرکت حریف را سفت کنید یا حالت سختی حرکت حریف را کم یا زیاد کنید. همه ی اینها بستگی به شرایط و عملکردتان دارد.
آلیاژ نمودن حرکت:
در این مرحله با بکارگیری یک سری ترفندها حرکت حریف را نرم تر یا سخت تر کنید.
علم حرکت پذیرفته است که حرکت از
هیچ به وجود نیامده است. در نتیجه احساس هر نوع حرکت و قدرتی که متولد می شود و
نمو می کند و می میرد یک نوع احساس در مجری فن و مدافع آن به وجود
می آورد. اما
مجموعه ی حرکت در حال تغییر و تبدیل است. حقیقتی که به شکل های گوناگون متبلور می
شود. توضیحات علم حرکت نیز چیزی جز توصیفات خطوط حرکت و نیروهای حرکت نیست. این
کار به معنای خلق حرکت اثبات گرا می باشد.
بر اساس اصول حرکت، تغییر شکل و رشد و نمو در حرکت به وجود می آید. ماهیت و هدف این حرکت ها را نمی توان به راحتی درک کرد. علم حرکت از آمیزش حرکت و انرژی آغازمی شود. اگر معمار حرکت (ورزشکار) به اوج مقام حرکت دست یابد و به نیات حرکت آگاه شود، علم حرکت را آموخته است. یعنی با درک نیات حرکت حریف و درک تمایلات حرکت، خود را ملزم به اجرای حرکتی خاص می کند.
ماندگاری حرکت زنده بودن و پویایی آن است. هدف حرکت کم کردن محدودیت و بالا بردن انگیزه های حرکتی توسط ورزشکار است. با اعمال یک سری دستورات و اجرای اندیشه های خودتان به حرکت معنی بدهید.
شناخت مفاهیم حرکت با تغییر و تبدیل مورد قبول سازگاری دارد. آغاز حرکت با یک شکل خاص شروع می شود. اما بلافاصله بعد از حرکت بر اثر انگیزشی مؤثر و متمردانه به دو بخش تقسیم می شود و این راه را تا انتها ادامه می دهد. اما حرکت های تقسیم شده قادر به درک هدفی برای سرنگونی حریف نیستند و گویی دلیل برقراری تعادل و تسلط نیروی حریف و حفظ بقای خود با یکدیگر فعالیت می کنند. آنگاه به هم می پیوندند و به صورت هماهنگ و عادلانه و فداکارانه به خلق حرکت اقدام می کنند.
در اینجا باید به سمت چهارچوب خاصی حرکت کنید. ایجاد یک نوع هماهنگی اسرار آمیز که پیوسته درگیر نوعی همکاری و انسجام مؤثر است.
باردیگر تصریح می کنم که علم حرکت هر دو نوع جنبش روانشناسی اجتماعی را به ی نوع رفاه حرکتی هدایت می کند. جنبشی که یک نوع وحدت حرکتی را ایجاد می کند.
مهمترین نیروی پیش رونده ی حرکت
نظریه ی تکامل حرکت است. در حقیقت علم حرکت به دنبال تعامل بین اجزاء حرکت و...
است حرکت فعال با ظرافت تمام در صدد به انحراف کشیدن حرکت حریف
می باشد. اصل
حرکت می خواهد گسترش منطقی بیابد.
از اساسی ترین شرایط در پهنه ی
حرکت، شناخت جزئیات حرکت
می باشد. در
عرصه ی حرکت تا آنجایی که حرکت را بشناسید و در دفع آن نیز بکوشید به موفقیت دست
خواهید یافت. بنابراین حرکت شناسی در تمام جهات از مسائل مهم به شمار می رود. این
کار به ورزشکار بصیرت می دهد تا در راه رسیدن به هدف هوشیار باشد.
برای این مهم باید بدانید که حرکت
چیست و هم راهکارهای متعدد مقابله با آن را بشناسید. باید هوشیار باشید که حریف از
یک راه وارد نمی شود، بلکه راه های مختلف را می آزماید. باید با فکر باز حرکت را
بررسی کنید. هر چیزی که احساس کردید حریف روی آن حساسیت نشان می دهد شما هم روی آن حساس شوید و
بفهمید حریف چگونه
می خواهد از
آنجا نفوذ کند.
کار صحیح به انحراف کشیدن حرکت حریف است. تا جایی که حرکت حریف را از مسیرش منحرف کنید و به بیراهه بکشانید. برای این کار باید به حرکت حریف نفوذ کنید و زمینه ی شکست حرکت حریف را فراهم کنید.
ورزشکاری می تواند مانع ورود حرکت حریف شود که روزنه های نفوذ حریف را بشناسد و با هوشیاری کامل به پاسداری از راه های نفوذی استفاده کند. لازم است که حرکت با یک نوع مبارزه ی تلفیقی انجام گیرد.
تفکر حرکت:
الف- وسوسه
نخستین گام وسوسه کردن حریف است. در حقیقت یک نوع ترفند است که از طرف شما باعث می شود تا حریف به انجام حرکتی خاص که دلخواه شما می باشد، اقدام کند.
ب- زیبا نشان دادن حرکت (گول زدن حریف)
از کارهای دیگر، حرکت را طوری در جهت و مسیر حرکت حریف انجام دهید که حریف فکر کند به نفع او تغییرات شکل گرفته اند. در اصل باید طبیعت و شرایط رشد حرکت و تقابل دو حرکت را درک کنید. این نوع حرکت تکمیل یافته تر است.
اصول حرکت شناسی:
- استفاده از جزئیات بیشتر در حرکت
- نفس و حرکت
سنگینی و سبکی در حرکت:
چه از لحاظ زاویه و چه از لحاظ اندازه شکل و قرینه ی حرکت
یونیزه کردن حرکت:
چگونگی در اختیار گرفتن یک حرکت به وسلیه ی یک عنصر مشترک بین دو حرکت را گویند.
اکشن و ری اکشن:
ریتم غیر طبیعی که گاهی به شکل یک مکث موقت یک لحظه، سریع و حرکات یا کندی حرکت شود.
ماهیت حرکت:
1- تغییر شیوه ی حرکت
2- سبک روح و روان
آزاد شدن انرژی مثبت و هماهنگی ذهن و جسم در اجرا یک حرکت مثل اینکه از هم جدا نیستند. همینطور از نیروی حرکتی حریف برای انجام کارهای خاص استفاده کنید.
ایجاد لنگر در حرکت:
گاهی اوقات حریف دست شما را به سمت عقب هُل می دهد. در اینجا سعی کنید با کمی عقب دادن دست نیرو را در ساعد و بازو ذخیره کرده سپس عکس العمل مناسب را انجام دهید. با این کار بر نیرو و قدرت خود افزوده اید و از انرژی حرکت قبلی استفاده کرده اید.
فکر کنید سوار یک تاب شده اید و می خواهدی تاب را به سمت جلو ببرید. کمی کار سخت است. حالا با بدن خود، کمی تاب را به عقب ببرید حالا به جلو حرکت کنید.
انواع وضعیت ها:
1- وضعیت ثابت
2- وضعیت متحرک
نقش کنترل در حرکت:
هنگام اجرای یک حرکت باید روی حرکت کنترل کافی داشته باشید. یک موتور سوار حرفه ای، هنگام مسابقه با سرعت و کنترل در مسیر حرکت می کند. اگر سرعت و پیچ ها و راه را به درستی نشناسد، از مسیر منحرف شده و سرنگون می شود.
موتور سواری که با سرعت بالا در پیست مسابقه حرکت می کند با مهار کردن انواع نیروهای مختلف در مسیر حرکت خود، پیش می رود و با کنترل همین نیروها می تواند با سرعت و تسلط بر جاده به مسابقه ادامه دهد.
آیا شما می توانید نیروهای حرکتی خود را کنترل کنید. افرادی که دارای ویژگی های اخلاقی پویا هستند، نیروهای پلید غیر اخلاقی را مهار کرده اند؟
آنالیز حرکتی:
یک سانسور حرکتی:
برداشتن اجزاء مهمی که با اجرای آن، حریف مقابل کاملا متوجه نمی شود این فن به چه منظور و قصد خاصی اجرا می شود. (حرکت گنگ و ناشناخته)
مانند فیلم سینمایی که بخش های مهم آن را حذف کنید. و با دیدن آن متوجه مقصود و منظور فیلم ساز نشوید.
انواع حرکت ها:
1- حرکت های اصلی
2- حرکت های فرعی
3- حرکت های ظریف
جهت گیری حرکت:
1- حرکت روبه جلو
2- حرکت رو به عقب
3- حرکت به طرفین
شکل دو نیرو:
1- یا هر دو در حال انقباض.
2- هر دو در حال انبساط.
3- یکی در حال انبساط و دیگری در حال انقباض.
انواع ارزیابی:
1- ارزیابی حرمی
2- ارزیابی تحلیلی
3- ارزیابی موردی
4- ارزیابی بازخوردی
در اجرای یک فن باید با علم به حرکت، به اجرای چند حرکت دست بزنید تا نتیجه ی نهایی حاصل شود. نتیجه ی کار مهم است اما باید توجه داشت با چند حرکت درست نتیجه حاصل می شود.
نتیجه = باز هم یک حرکت دیگر + به دنبال آن حرکت دیگر + شروع با یک حرکت
حالا طبق شرایط با نقص یک حرکت و یا تکمیل یک حرکت، نتیجه ی دیگری حاصل می شود. یعنی شاید فکر کنید در این قسمت از حرکت این نتیجه مطلوب است. اما نتیجه ی بهتری حاصل نمی شود که روی نتیجه تأثیر گذارد و برعکس.
درست است که اجرای فن در شرایط متفاوت نتیجه های متنوعی بدست می آید. اما هر نتیجه ای شبیه نتیجه ی دیگر نیست و روند خاص خودش را دنبال می کند.
عدالت بین اعضاء حرکت:
وقتی عدالت را بین اعضاء و عناصر
حرکت به درستی رعایت کردید، آنوقت یک نشاط و شادابی غیر قابل توصیفی در حرکت به
وجود
می آید و
ماندگاری آن به دلیل تقسیم درست عناصر و نیروها و
حرکت ها در
جای خودش شکل می گیرد. برای مثال باغی را در نظر بگیرید که به شیوه ی مدرن آبیاری
می شود. این نسبت ها و تناسب های درست به دلیل شناخت صحیح ویژگی های اجزاء حرکت
است.
نسبت طلایی:
نسبت عددی بین حرکت ها و نیروها
تقریبا یک سوم است. یعنی اگر حریف نیرویی برای عقب بردن دست شما وارد کند. شما
نیروی یک سوم آن نیرو را انتخاب کنید و با قرار دادن ویژگی های دیگر مانند قرینه
کردن، عقب و جلوی کردن لحظه ای، استفاده
از حرکت اُریب، استفاده از حرکت چرخشی و... نیروی حریف را کنترل کنید. سپس نیروی
بیشتری به نسبت تشخیص و مصلحت اعمال کنید. این اعمال نیرو، نسبتی است بین دو نیرو،
یعنی با برآورد نیروی حریف و نیروی خودتان کشف نیروی سوم با داشتن شرایط ویژه
امکان پذیرتر است. این قابلیت کم نظیر با عدد نسبی یک سوم به دلیل تسلطی است که
نسبت به حرکت حریف بدست می آورید. یعنی اعمال این عدد باعث می شود تا در مرحله ی
نخست بتوانید حرکت حریف را در کنترل خود بگیرید تا وقفه ای در انجام دادن حرکتش
ایجاد کنید. وقتی حریف نتوانست در آن شرایط زمانی و مکانی خاص حرکتش را به درستی انجام
دهد به تدریج تسلط و اختیارش بر حرکت کم می شود و دیگر قادر نخواهد بود حرکتش را
به درستی اداره کند و ادامه دهد. در اینجا با پیدا کردن نقطه
ضعف های حرکتی حریف می توانید نیرو و مسیر حرکت درست را انتخاب کرده و در پایان
پیروز شوید.
ساکن کردن حرکت:
گاهی لازم است در یک جای حرکت وقفه ای ایجاد کنید. این کار باعث فریب حریف می شود. شاید هم می خواهید مسیر حرکتی دیگری را انتخاب کنید.
متغییرهای حرکت:
1- سرعت
2- قدرت
3- استقامت
4- زبری و نرمی
هنگام اجرای حرکت ها، این چهار فاکتور را تغییر دهید تا حالت های مختلف و متنوع یک فن را درک کنید.
چگونه از یک حرکت پشتیبانی کنیم؟
شناخت ظرفیت های یک حرکت و عناصر و حرکت هایی که می توانند با حرکت حریف پیوند برقرار کنند. آن هم پیوند کاهش دهنده ی فشار یا پیوند افزایش دهنده ی فشار به منظور خاص.
مکانیزم ارتباط با حرکت:
1- رمزگشایی
2- خواندن حرکت
3- شناخت ظرفیت های حرکت حریف
4- پیدا کردن یک عیب حرکتی
5- مطالعه ی حرکت حریف
6- نرخ گذاری حرکت حریف
7- شناخت کیفیت حرکتی حریف
8- انحراف دادن به حرکت حریف
9- محدود کردن حرکت حریف
10- بر هم زدن ترتیب حرکتی حریف
11- انداختن عیب در حرکت حریف
12- ضعیف کردن حرکت حریف
13- کم و زیاد کردن اندازه ی حرکت
14- کم رنگ کردن وضوح حرکت حریف
15- به تعویق انداختن زمان پاسخ دهی
16- در کنترل گرفتن حرکت حریف.
17- پر مصرف تر کردن انرژی حرکتی حریف.
18- شناخت پیغام های حرکتی حریف.
19- شناخت حرکت های پایدار.
20- سازگاری با حرکت حریف.
21- سعی در مستقل کردن حرکت خودتان
22- استفاده از یک حرکت با چند قابلیت.
23- استفاده از بعضی از حرکت ها برای رفع خستگی.
24- تنظیم میزان سرعت.
25- استفاده از فرم و شکل های نامأنوس.
خیلی مواظب باشید؟
نه اینکه فقط مواظب باشید فن نخورید، بلکه مواظب باشید حریف با حرکاتش، حرکت شما را مهار نکند و در اختیار نگیرد.
در انجام تغییر بین یک نقطه ی خاص در حرکت شما 2 تا 4 حالت حق انتخاب دارید.
بعضی از اجزای حرکت همدیگر را جذب می کنند و بعضی از اجزای حرکت یکدیگر را دفع می کنند. همینطور بعضی از حرکت ها ساختار دایره ای دارند. اما بعضی از حرکت ها ساختار خطی دارند.
حرکت مستحلک:
حرکتی که با نیرو و توان کافی اجرا نشود.
نبرد حرکت ها با یکدیگر:
1- جذب کننده
2- دفع کننده
بازتاب حرکت: عکس العملی است که از حرکت حریف بدست می آید.
خاصیت و ویژگی یک حرکت بر روی حرکت دیگر، خاصیت آن حرکت را تغییر می دهد. بنابراین باید بدانید که اجرای هر حرکت بر روی حرکت حریف چه تأثیری می گذارد؟
پیکربندی حرکت:
ویژگی روان بودن حرکت به دلیل این است که حرکت شکل مایع (خمیری) دارد و به راحتی تغییر می کند. اما اتفاقی که عملا به وقوع می پیوندد کاملا آن چیزی نیست که پیش بینی می کنید.
یک مجموعه ی رفتاری کل حرکت را می سازد. همینطور از جمع دو حرکت، حرکت جدیدی حاصل می شود. همینطور در بیشتر مواقع برای خنثی کردن یک حرکت نیاز به انرژی مشابهی ندارید. بلکه انرژی متفاوتی لازم است. نتیجه اینکه حرکات یا منبسط می شوند یا منقبض. باید گفت هنگام مبارزه بین دو حرکت سازشی وجود ندارد، مگر برای تخریب یکدیگر.
تعیین فشار:
اگر همه ی فشارها را بر روی عناصر حرکتی به طور مساوی تقسیم کنید، دیگر عنصر حرکتی به درستی نمی داند که چگونه نقش خود را ایفا کند. در نتیجه تقسیم فشارها باید متقارن باشند. تحمل هر عنصر حرکتی نسبت به نیروها متفاوت است.
بعضی مواقع فشار بر روی حرکت باعث شکست برشی حرکت یا شکست کنشی حرکت می شود. یعنی با کاهش مقاومت در یک نقطه از حرکت، کل حرکت متلاشی می شود. بنابراین رفتارهای حرکتی و اجرای مختلف با یکدیگر متفاوت هستند.
گاهی فشار در یک نقطه ی خاص می تواند نتیجه ی بهتری بدهد. در یک حالت چسبنده مانند عسل، تغییر شکل به خوبی مشاهده نمی شود. اما تغییر شکل در مایع شکل واضحی ندارد و پیش بینی را برای حریف سخت تر می کند.
آرایش حرکت:
عناصر حرکت مانند قرار گرفتن در یک چهارچوب اتفاق می افتد. یعنی ساختار حرکت سه بُعدی است. نسبت جانشینی یک حرکت به جای حرکت دیگر با مکانیسم تغییر فشار و تغییر شکل ایجاد می شود. مانند یک حرکت سیال و هماهنگ. مثلا یک بادکنک را در نظر بگیرید. با فشار دادن یک قسمت، قسمت های دیگر به تناسب کوچک یا بزرگ می شوند. گاهی جابجایی یک حرکت با لغزیدن یک حرکت بر حرکت دیگر اتفاق می افتد.
وقتی انتظارات برآورده شد، مقاومت کنید یا یک قسمت حرکت را به حرکت قبلی محلق کنید.
عمل تغییر شکل و کشش توأم انجام می شود. حرکت در جهت های متفاوت مقاومت را کمتر می کند.
مشخصه یک حرکت:
یک حرکت دارای طول و عرض و ارتفاع مشخصی است. در هر قالب حرکتی مانند حل شدن شکر در فنجان چای، نیرو در آن متفاوت و پراکنده تقسیم می شود.
در عمل باید این مخلوط نیروها را در اعضای حرکتی حریف جابجا کنید و تغییر مسیر یعنی با کم و زیاد کردن نیرو، باعث تغییر شکل و جابجایی نیرو شوید.
به این دلیل که فشردگی در سطحی می تواند تبدیل به متراکمی شود و جای خالی حرکتی پُر شود. این به علت انرژی درونی یک حرکت است که نیروهای دیگر به (مجاور) مبادله گذاشته می شود.
حرکت الاستیکی:
حرکتی که نسبت به موقعیت تغییر شکل می دهد. یعنی با افزایش نیرو تغییر شکل می دهد. یعنی با فشرده شدن بدن جمع تر می شود، اما نیرویش هم بیشتر می شود.
تبادل نیروهای حرکتی سبب می شود تا اجزاء حرکت تحت اختیارتان قرار بگیرد و در شکل ویژه ی خود باقی بمانند.
نسبت فشردگی یک حرکت نیروی آن را
تعیین می کند. انبساط یا انقباض حرکتی باعث تغییر شکل حرکت حریف می شود و زنجیره
ها و پیوندهای حرکتی حریف را سست می کند. همینطور حرکت های مارپیچ مانند یک فنر
عمل می کنند و نیروی بیشتری را به وجود
می آورند.
مقاومت کمکی:
مقاومتی که به کمک یک عنصر حرکتی بدست می آید.
شکست را کنترل کنید:
در هر حرکتی یک عنصر میزبان است و
بقیه ی عناصر میهمان هستند. یعنی یک عنصر باید یک عضو نقش محوریت و کلیدی دارد.
این عضو یا عنصر شکل و اندازه حرکات را تعیین می کند. این کار به طور هم زمان در
جای جای اعضای حرکتی و عناصر حرکتی آنها اتفاق می افتد. گاهی شکل حرکت نباید به
شدت تغییر کند و گاهی کمی تغییر می کند. گاهی از استحکام حرکت کمی کاسته می شود و
یا گاهی کمی استحکام افزایش می یابد. این تغییرات و دگرگونی ها در
لابه لای حرکت اتفاق می افتد. همه ی اینها به خاطر عمل سخت سازی حرکت است و بعضی
برای فرونشاندن حرکت حریف می باشد. گاهی اوقات ضخامت و نوع حرکت ضخیم تر انتخاب می
شود.مکانیسم این نوع حرکت ها به منظور یکسان سازی حرکت است. برای مثال ماشینی که
در دست اندازها حرکت می کند. صداهای متفاوتی از فنر ماشین شنیده می شود و این به
منظور هر لحظه یکسان کردن و متعادل کردن حرکت است.
حرکت باید شکل پذیر باشد و در مقابل تغییر شکل حرکتی حریف به موقع تغییر شکل دهد. در این حالت باید با حرکات حریف سازشی مسالمت آمیز داشته باشد.
مبادله ی مداوم و هماهنگ:
هنگام جنبش نیروها در اعضای بدن زمانی می رسد که یک جای خالی احساس می شود. سعی کنید با گردش نیروها و جابجایی مناسب جاهای خالی را پُر کنید.
هر مرحله موقعیت های ویژه ای دارد.
اگر نیروها در یک جا متمرکز شوند، بزرگ تر می شوند و آمادگی برای تهاجم پیدا می
کنند. این فرایند در مدت زمان معین اتفاق می افتد. باید بتوانید انرژی را در جاهای
مختلف هماهنگ کنید. این تغییرات ساختار داخلی حرکت را دگرگون می کند و درک مشارکت
اجزای حرکت با شیوه ای خاص شکل می گیرد. در این مرحله ی یک خوشه ی حرکتی مشارکت
می کنند.
این روش را تغییر ساختار عمومی و
در نتیجه به وجود آمدن استحکام شکل حرکتی نسبت روانی حرکت پدید می آید. اما این
زمانی اتفاق می افتد که قدرت تحلیل حرکت حریف را داشته باشید و خوشه ی حرکتی شما
با خوشه ی حرکتی حریف تناسب داشته باشد. در این حالت حرکت شما باید درعین استحکام
قابلیت مشارکت داشته باشند. اکنون با قرار دادن لایه های حرکتی بر روی هم، شکاف
های احتمالی را پُر کنید. اینکه فشار حرکتی حریف بر روی کدام قسمت تأثیرگذار است و
تقسیم این فشار بر روی کدام اعضای حرکت می باشد. سپس به قسمت های سست و نقاط کم
فشار دقت کنید. باید بین لایه ها حالتی فیبری و یکپارچه ایجاد کنید تا بتوانید در
تمام جهات انعطاف داشته باشید. این حالت نرم در تماس با فشارهای حریف کاملا مشهود
است. این نوع کارایی قابلیت جذب نیروی حریف را دارد و اگر به درستی تنظیم شود،
قابلیت خنثی کردن نیروهای حرکتی حریف را خواهد داشت. در این مرحله مهندسی علم حرکت
تداوم و ماندگاری حرکت را افزایش
می دهد و می
تواند علت نقص هر حرکت را درک کند.
روند شکل گیری حرکت و چگونگی انجام آن، نتیجه ی مهندسی علم حرکت است.
در روند طبیعی حرکت، فرسودگی و سایش اجتناب ناپذیر است. همچنین شکل گیری حرکت یا روند رو به رُشد است یا روند رو به زوال. در هر کدام شرایط تفاوت است. نتیجه ی کار بستگی به شناخت و دستورالعمل هایی دارد که در حین کنترل حرکت انجام می پذیرد. هنگامیکه یک ورزشکار با ورزشکار دیگر مبارزه می کند، حرکت یکی به تدریج اُفت می کند. این عمل را اُفت حرکت می نامند.
روش های اکتشافی عملکردها:
جنگ سبک ها با یکدیگر:
در اصل این حرکت آفت گرفته است و باید با سم مخصوص خودش آفت کشی شود.
این لغزش در نقاطی که دو سطح بیشتر
با هم در تماس هستند، اتفاق
می افتد.
احتمال بیشتر، هنگامی است که دو سطح دارای نیرو و جهت یکسان و متقابلی هستند و
قطعا این دو سطح بر روی عناصر دیگر تأثیر می گذارند و به تدریج کل حرکت را فرسوده
می کنند.
در هنگام تماس با حرکت، امکان دارد نیروهای متفاوتی از هر دو طرف نیرو را مهار کنند. در اینجا شناخت نکات مشترک و نقاط متضاد کمک بزرگی برای شکل دهی حرکت جدید می کند. در این مرحله لغزش و یا یک پیچش چاره ساز است. حتی گاهی نیروی لازم برای گسست حرکت، ناچیز و قابل دیدن نیست.
در هر حال هر گونه لغزش، کیفیت حرکت را کاهش می دهد و حرکت در شرایطی قرار می گیرد که دیگر نمی تواند در امتحانات دیگر فشار بیشتری را تحمل کند. باید تحمل آرام و پایدار حرکت آگاهانه باشد.
مکانیزم های زیادی وجود دارد که برای حفظ تعادل، دخالت دارند. این فرایند آهسته اجازه ی تحرک بیشتر را به عناصر حرکتی نمی دهد. عدم روند نامتعادل اجازه ی تغییر شکل مثبت را نمی دهد. در اینجا روند حرکت به تدریج کند و متوقف می شود و اجازه ی حرکت دوباره را نمی دهد که حاصل آن تغییر شکل نامتقارن است.
فرایند تغییر بیشتر در اطراف یک
مانع دیده می شود. چنین تغییر شکلی چنان آهسته است که اجازه می دهد، طرف دیگر حرکت
را خنثی کند. این موضوع متناسب با سرعت حرکت حریف مقابل انجام
می گیرد. این
فرایند پخش نامیده می شود. پخش متناسب با شدت اغتشاش حرکت بدست می آید.
گیرنده ی حرکت، نمی تواند دامنه ی
نوسانی حرکت را درک کند. با این ملاحظات مقاومت حرکت کم شده و مراقبت از حرکت سخت
می شود. در
واقع فشار پیوسته و سپس قطع فشار در لحظات مختلف توقعات را فراهم نمی کند و کشش
حرکت قطع می شود.
بنابراین طول عمر حرکت بستگی به
سختی حرکت و نوسانات فشار دارد. اعمال نیروی دو طرف و عکس العمل های مقتضی باید با
فشارهای هماهنگ و متناوب صورت پذیرد. تنظیم همه ی
فشار ها باید در آستانه ی تشخیص بینابین باشند. در غیر اینصورت به حالت و فرم شکل
حرکت (مانند ترک خوردن شیشه) گسترش می یابد. این فرایندهای تحت فشار باعث نظم
یافتن تدریجی حرکت می شود. حرکت ها باید به نوعی طراحی شوند که در هیچ ناحیه ای
فشار
بی موردی
وارد نشود.
بنابراین فشار ساختمان یک حرکت را
به تدریج تغییر دهید و خواص حرکت هم به همین صورت تغییر می کند. این تغییرات با
افزایش فشار یا کاهش کشش در نهایت باعث گسست حرکت می شود. به تدریج با تأثیر عناصر
حرکت، ساختمان حرکت منهدم می شود. باید به این حقیت آگاه باشید که در عمل
فرایندهایی وجود دارند که هر حرکتی را از حالت اولیه خارج می کنند. ورزشکار باید
در پی یافتن اجرایی باشد تا حرکت با دوام و متعادل باشد. مقایسه ی یک حرکت با حرکت
دیگر نشان می دهد که روند دو حرکت وابسته به چه شرایطی است. البته
همه ی حرکت
ها آگاهانه اجرا نمی شوند.
انتخاب یک حرکت بر حسب انرژی صورت می گیرد. فشار و مقاومت در پی مهار همدیگر هستند و ترجیح می دهند همدیگر را دفع کنند. چنانچه انرژی به میزان قابل ملاحظه ای آزاد شود، سرعت و استقامت حرکت کاسته می شود و شکل حرکت به درستی تأمین نمی شود. در اینجا حرکت به سمت گسست می رود و شناخت حرکت آسان نیست. جدا شدن حرکت ها، توصیف الگوی حرکتی شما را آسان تر می کند.
در نتیجه می توانیم همه ی حرکت را به دو دسته تقسیم کنیم. دسته ی اول حرکت هایی هستند که پایدارند و دسته ی دوم آنهایی هستند که انرژی متعادلی ندارند و ناپایدارند. با ترکیب شدن این دو عامل با یکدیگر یک تعادل نسبی در حرکت ایجاد می شود. یک طرح منظمی که کاملا پایدار نیست. اما در نقاطی انرژی را مطابق با پیکربندی حرکت حریف حفظ می کند. در این شرایط حرکت به شکلی سیال با افزایش غلظت در یک نقطه از حرکت شکل پذیرتر می شود و در توافق با آن حرکت نسبت ها را تغییر می دهد. زیرا نوسانات حرکتی هر لحظه استحکام و شفافیت حرکت را تغییر می دهد. این تغییر تمایل به زوال حرکت دارد. اما نفس حرکت ترجیح می دهد به سمت حرکت پایدار دیگری برود و این همسویی به دلیل پایدار نگه داشتن حرکت است. زیرا حرکت های پایدار برای بسیاری از مقاصد مناسب تر هستند. این تغییر تدریجی و مدام رویکرد قبلی را تحت الشعاع خود قرار می دهد و رو به سوی مقاصد جدید دارد. بنابراین باید بدانیم این تغییرات با چه سرعتی و تحت چه شرایطی رُخ می دهند و چه عواملی باعث روند تسریح فرایند می شود. در چنین شرایطی انقباض و انبساط منظم حرکت این روند را آسان تر می کند. هر کدام از این موارد به گونه ای محافظتی عمل می کنند.
مراحلی را که باید جهت جلوگیری یا
محدود سازی حرکت اتخاذ کنید، کاملا معلوم است. یک جریان واقعی در مخالفت همدیگر
واقع می شود. زیرا جریان های مثبت و منفی در تقابل یکدیگر قرار می گیرند و حرکتی
آزاد را شکل می دهند. در جایی از حرکت، اجزاء با یکدیگر ترکیب می شوند و بخشی از
این قاعده را در جای دیگری می گنجاند. از این رو باید بدانیم چه عواملی باعث
جایگزینی بهتر حرکت می شود. چنانچه جریان عبوری حرکتی وقفه در حرکت دیگر اندازد،
عامل بازدارنده ای اتفاق افتاده است. این اختلاف کیفیت بین دو حرکت
نقطه ی ضعف
یکی از حرکت ها است. حرکتی که در مقابل حرکت دیگر نامفهوم است و در نقطه ی مقابل
برتری بدست می آورد. این کیفیت سطح حرکت
عامل جدا کننده بین اجزای حرکتی حریف
می شود. این
میزان تأثیر به مقدار جذب یا دفع حرکت بستگی دارد. در اینجا مقاومت حرکت کاهش
یافته و حرکت برتر قالب می شود.
بنابراین با شناخت از اتصال دو
حرکت در تماس با یکدیگر تنها از طریق شکستن حرکت مقابل کامل می شود. شناخت شرایط
جریان حرکت ممکن است در محلی واقع شود و در نقاط دیگر سالم باقی بماند. برای حفاظت
در برابر ضعف حرکت چه کار می توانیم بکنیم؟ چندین راه حل وجود دارد که ما می
توانیم از آنها استفاده کنیم و انتخاب ما به موقعیت و عملکرد قسمت های بخصوصی
بستگی دارد. اما اگر شرایط مطلوب و نامطلوب را تشخیص ندهید، ضعف موضعی از بین
می رود. از
این جا به بعد پوشش نامناسب حرکت شروع نوعی ضعف در حرکتتان ایجاد می کند. بنابراین
باید بتوانید برای هر ضعفی پوشش مناسب را اتخاذ کنید.
در اینجا انتخاب حرکت دیگر در جهت مخالف عمل، پوشش است. در غیر اینصورت حرکت از خودتان قربانی می گیرد. ابتدا حرکتی مناسب با جریان انرژی مناسب انتخاب کنید. در این مرحله مسیر حرکت و جریان انرژی نقش تعیین کننده ای دارد و می تواند بخش قابل توجهی از انرژی انبار شود.
با در نظر گرفتن جهت، اندازه و وزن دوام حرکت را افزایش دهید. یعنی در هر لحظه باید بتوانید جریان حرکت را شارژ نگه دارید تا سطح حرکت اُفت نکند.
ساختار خواص حرکت:
اکنون از نظر روابط ریاضی درک حرکت آسان تر می شود. یعنی استفاده ی صحیح و دسته جمعی ترازهای حرکتی با انرژی های تعیین شده کشف می شود. جریان مصرف انرژی باید به قدر کافی لحاظ شود تا بتواند تأثیر مثبت بر کل روند حرکت بگذارد. یعنی بتواند جریان یک مدار حرکتی را توزیع کند. مانند کابل های برق یک ساختمان، انتقال برق در قسمت های پر مصرف تر با سیم های ضخیم تر و در جاهای کم مصرف تر با سیم های نازک تر انجام می شود. اما تا زمانی که نتوانید هزینه ی انرژی را در حرکت محاسبه کنید، بهبودی حرکتی قابل قبولی نخواهید داشت.
ذخیره سازی انرژی:
ذخیره سازی انرژی در طول جریان حرکت اتفاق می افتد. برخی از شیوه هایی که در آن انجام می گیرد مستلزم استفاده ی صحیح از عناصر حرکت است. امکان دیگر استفاده ی درست ترکیب اعضاء و عناصر حرکتی است تا انرژی توسعه یابد و به طور گسترده انتشار داده شود.
روش دیگر ذخیره ی انرژی استفاده از حرکات، سنگینی و سبکی توأم است. با استفاده ی مناسب با سرعت و حرکت منطقی چرخ حرکت عاقلانه پیش می رود. این انرژی حرکتی می تواند با تنظیم موتور حرکتی اندازه گیری شود. بگذارید حرکت به خودی خود شکل بگیرد و در یک روند منطقی جریان یابد. این چرخه ی روان و سریع به انرژی کمتری نیاز دارد. بهترین طرح ها مستلزم ترکیب عناصر و اجزاء حرکت (تلفیق) طبق معیارهای زمان و انرژی خود، نشانه ی چرخه ی سوخت حرکت می باشد.
هنگامیکه اجرای یک طرح حرکتی را
انجام دهید که بدانید نیازهای انرژی آن چقدر است. یعنی در هر لحظه از حرکت چه
میزان انرژی مصرف می شود. به طوری که این انرژی به آسانی قابل دسترس باشد. این کار
استحکام و مقاومت حرکت را افزایش می دهد. در تولید شکل و تغییر شکل های آن دقت
کنید که در روند تخلیه ی انرژی نباشد. بلکه در روند جریان انرژی صورت بگیرد. یعنی
یک نوع سازگاری انرژی و سازگاری در جهت هماهنگی حرکت و انرژی می تواند ساختار یک
حرکت را ارتقاء دهد. باید بدانید تا چه زمانی می توانید چنین شرایطی را تحمل کنید.
این اندازه گیری معیار و استحکام حرکت را نشان می دهد. سعی کنید شیوه ای کم هزینه
تر و راحت تر و مطمئن تر را انتخاب کنید. این کار از طریق قالب ریزی حرکت و حرکتی
شبیه
خمیر دندان یا بلبرینگ انجام می گیرد. بالا رفتن درک ورزشکار از حرکت باعث بهبود
حرکت می شود.
تعیین میزان تحرک حرکت:
بهتر است روش هایی برای ساخت حرکت بهتر از عناصر مورد نیاز داشته باشید.
شناسایی سیستم های قالب:
اندازه و شکل حرکت قالب، برای ریتم حرکت خودتان با توجه به ریتم حرکتی حریف و هماهنگی آهنگ حرکتی خودتان با ریتم حرکتی حریف.
ارتباط با حرکت حریف:
1- تطابق
2- تضاد
3- تقابل
نسبیت و قیاس:
ابعاد حرکت یکی از فاکتورهای مبهم در ایجاد روند هارمونی بوده است. مفهوم تناسب هندسی اساس تناسب حرکت است.
انواع تأثیرات بر حرکت:
1- تأثیر فشار بر حرکت
2- تأثیر تغییرات مدام بر حرکت
چگونگی از دست رفتن حرکت:
در شروع حرکت هدف قابل رؤیت نیست. به تدریج هدف واضح و روشن می شود.
سامانه ی نظم دهنده:
مسأله آگاهی جزء به کل و کل به جزء همان وحدتی است که بین کل اجزاء با جزء جزء اجزاء ارتباط برقرار می کند.
تحلیل وضعیت و طراحی مسیر حرکت:
ارتباط میان اجزاء سازمان یافته با یک سیستم سازمانی همبستگی بین اجزاء را ضروری می داند. وحدت می تواند به یکنواختی بینجامد.
نوع روش سازماندهی یک حرکت و سلسله مراتب آن به کل حرکت هویت می دهد.
شناخت تحرک های شبکه ای و کارگردانی کردن آن به واسطه ی کانون های حرکتی شرایط مناسبی به حرکت می دهد. در اینجا دو سویه بودن حرکت و نقش هر جزء مهم است.
عوامل منفرد به تنهایی کم تأثیر
هستند. با پیوستگی و پیوند اجزاء با یکدیگر تأثیر معناداری ایجاد می شود. این
دوگانگی در یک حرکت
می تواند
حریف را سردرگُم کند. پس از مدتی هر یک از اجزاء به طور هماهنگ نه مستقل، با اجزاء
دیگر ارتباط برقرار می کنند و یک وحدت کل را شکل می دهند.
کمپزسیون در حرکت:
کمپزسیون در حرکت یعنی ارزیابی از زوایای مختلف به منظور درک جنبه های گوناگون حرکت تا بتوانیم بهترین و جذاب ترین روش را برای نمایش حرکت کشف کنیم.
کمپزسیون: (ترکیب بندی)
کمپزسیون حرکت به معنای انتخاب و قرار دادن عناصر حرکتی و چیدن آنها به گونه ای که ارتباط آنها در سطح مطلوب حفظ شود.
ترکیب بندی بیشتر به درک ورزشکار بستگی دارد. کمپزسیون اصول و روش مناسبی است برای ایجاد هارمونی و تقویت هماهنگی بیشتر در حرکت است.
در انجام یک حرکت با شکل های گوناگون سرو کار داریم. اصول بنیادی حرکت، وحدت، تضاد، هارمونی، همگرایی، پراکندگی و ... است.
حرکت از خط های اُفقی و عمودی و اُریب و مواج تشکیل می شود. سعی کنید تأثیرات حسی آن را درک کنید.
آگاهی از رفتار حرکت:
بعضی از حرکت ها حس آرامش، هماهنگی، تنش انقباض یا انبساط را منتقل می کنند. ترکیب بندی یک حرکت صرفا انتخاب زاویه ی درست نیست. بلکه شامل تصمیم گیری در مورد لزوم وجود بعضی عناصر حرکت، حذف اجزاء حرکت یا تغییر اندازه موقعیت آنها می باشد.
ترکیب بندی حرکت:
ترکیب بندی به منزله ی برش یک حرکت. یعنی انتخاب اندازه و حجم مناسب می باشد.
جزئیات و تأثیرات آنها:
بیشتر جزئیات در پیش زمینه ی حرکت قرار دارند و تا حدودی نامشخص هستند.
ترسیم کلی حرکت:
1- شکل کلی حرکت
2- اجزاء اصلی
3- اجزاء جزئی و کوچک
4- روش مقایسه ای اجزاء حرکت
5- ارتفاعات گوناگون اجزاء حرکت
ارتعاش حرکت:
اگر ارتعاش تا مرحله ی تشدید رُخ دهد. معمولا باعث تخریب شدید حرکت حریف می شود.
محاسبه ی حرکت:
هر حرکتی که شتاب می گیرد در لحظه
ی معینی کاهش انرژی
می یابد. اما
اگر انرژی حرکت را با شیب معینی بالا و پایین ببرید، حرکت می تواند با نیروی خودش
پیش برود. یعنی درجایی که حرکت می خواهد متوقف بشود، کمی قبل از آن یک شیب جدید
ایجاد کنید و حرکت را داخل آن بیندازید.
در اینجا حرکتی با نیروی حرکت قبلی پیش می رود و مسیر بعدی نیرویی به حرکت می دهد. یعنی با جمع بندی نیروی حرکت قبلی و نیروی مسیر حرکت بعدی یک نیروی جدید به جریان می افتد. در اینجا استفاده از دو نیرو علم حرکت را کاربردی تر می کنند.
سازنده ی حرکت حریف: (رشد دادن حرکت حریف به نفع خود)
افزودن یک سازنده ی حرکتی به حرکت حریف برای در اختیار گرفتن حرکت حریف
ایجاد تعریف جدید در حرکت حریف به منظور قصد خاص واسطه ی حرکتی بین دو حرکت.
فضادهی به حرکت:
فضا سازی برای انجام حرکت در اختیار گرفتن حرکت حریف صورت می گیرد.
هماهنگ سازی حرکت:
دستورات منفرد حرکتی در یک مجموعه ی کامل با ظرایف و ریزکاری های حرکتی انجام شود.
اجزای حرکتی مهم:
1- دست ها
2- سر
3- پاها
4- تنه
5- گردن
مراحل حرکت:
1- نقطه ی شروع
2- نقطه ی میانی
3- نقطه ی پایانی
برنامه ریزی حرکت:
1- کالبدی
2- وکالتی
3- تخصصی
4- توسعه ای
4- نابرابر
5- اکتشافی
6- هدفمند
7- تغییردهنده
8- دوگانه - چند گانه
انواع حرکت:
1- حرکت اشباع
2- حرکت غیر اشباع
اجرای حرکت عقلانی در هر زمان وابسته به چهار عامل است:
1- دانش اولیه ی حرکت
2- اندازه گیری کارایی حرکت تا بتوانید میزان موفقیت حرکت را مشخص کنید
3- عملی که عامل برتری در برابر حرکت مقابل است
4- دنباله ی درک حرکت بعدی
انواع عامل های واکنش به اختصار عبارتند از:
1- واکنش های ساده
2- واکنش های پیچیده
3- واکنش های هدفمند
4- واکنش های آینده نگر
5- واکنش های فرصت ساز
6- واکنش های مدل گرا
درک موضوعی حرکت:
شکل و اندازه ی بدن ورزشکار با میزان سن، قد، وزن و میزان آمادگی حریف تناسب داشته باشد. بهترین اجرا آن است که سازگاریش بیشتر و ناسازگاری اش کمتر باشد.
به نام خدا
سرگرمی های زبان انگلیسی
گردآورنده: عبدالله یزدانی
ناشر: دوقلوها
گردآورنده: عبدالله یزدانی
چاپ اول: 1397
شمارگان: 1000
شابک: 9 – 44– 8739 – 600 – 978
قیمت : 10000 تومان
همه ی حقوق محفوظ است
تلفن: 7010507 – 0919
آیا می دانید چگونه زبان انگلیسی بخوانید:
هنگام خواندن زبان انگلیسی و زبان عربی، باید
بتوانید کلمات مرتبط با یکدیگر را کشف کنید. برای مثال اگر داستانی درباره ی چوپان
می خوانید، کلمات مرتبط با آن (چوپان، گله، چراگاه، گوسفند، سگ و..) است. همینطور
کلماتی که به هر کدام از کلمات کشف شده کدام است؟ برا مثال کلمه ی مرتبط به سگ
(نگهبانی) و یا کلمه ی مرتبط با گوسفند (علف و آب و...) اکنون درباره ی محتوای درس
(بین 10 تا 20 کلمه ی مهم و مرتبط به تیتر اصلی یا موضوع اصلی درس) را یافته اید. .
سپس متوجه شوید که نکات دستوری هر فصل کدام است و چه نقشی در جمله دارد.
مثلا موضوع درس یا به (گذشته / حال / آینده) ارتباط دارد. برای مثال اگر درباره ی ادیسون (مخترع برق) مطلبی نوشته شده باید کلمات دستوری که به گذشته ارتباط دارد یا پیدا کنید واگر موضوع درباره ی مسائل روز است باید کلمات و نکات دستوری که به زمان حال ارتباط دارد را پیدا کنید و اگر داستانی تخیلی که به آینده ارتباط دارد، به دنبال نکات دستوری بگردید که به زمان آینده ارتباط مرتبط باشد و اگر مطلب علمی به سئوالات و پرسش ها و اما و اگر و... بگردید. با این روش موضوع متن سرگرم کننده خواهد شد و شما اشتیاق بیشتری برای دنبال کردن موضوع خواهید داشت.
نکته: سعی کنید ارتباط اجزاء متن را با یکدیگر پیدا کنید.
کلید دستور زبان متن متضمن این موارد است:
1- رابطه ی میان ساختار جمله بندی ها و ارتباط آنها با یکدیگر
2- رابطه ی میان اجزاء متن با یکدیگر
3- رابطه بین اجزاء کلیدی متن با یکدیگر
4- رابطه ی میان سطح کم اهمیت تر با یکدیگر
فهم
خواننده ی متن ناگاه که یک یک کلمات و جمله ها را به دقت بررسی می کند تا بتواند
تمامی مفاد و قوانین آن را کشف کند. زیرا متن به تدریج در یک مسیر مشخص پیش می رود
تا به نتیجه دست یابد. و در هر سطحی که به جلو می رود، فقط به دنبال روشن کردن
اطلاعات با ادله ی صحیح است. در اینجا دستور زبان نیز با انعطاف و نرمش به کمک
خواننده ی متن می آید. تنها چیزی که سبب می شود مفاهیم امری مهم یا بی اهمیت تلقی
شوند، نوع ارتباط آنها با یکدیگر است.
بنابراین فهم مطلب بستگی به فهم اجزاء متن با یکدیگر است. اگر ما مطلب را بد فهمیدیم، از آن روست که تصویر ناقصی از وجه دیگر آن به دست آورده ایم. نتیجتا دچار کج فهمی شده ایم.
نکته: کمله، جمله، پاراگراف، چنانچه جدا و مستقل از یکدیگر در نظر گرفته شوند، هیچ یک حامل معنای کاملی نیستند. فهم مطلب دارای چهارچوب و طرحی کلی است که در اختیار ما قرار دارد
بنابراین
یادتان باشد که متن نظام مند و هدفمند است و جزئیات
و کلیاتی در کنار هم قرار دارند که در ارتباط با یکدیگر معنا پیدا
می کنند. (گاهی اوقات درهم ریختگی در متن می تواند خواننده ی متن را سردرگم کند.)
آموزش حروف انگلیسی به شیوه ای خلاقانه:
در این نقاشی ها تشخیص شکل های قرینه و یا وارونه در جهت عکس یا مخالف تشخیص داده می شود.
همچنین
کودک اشکالی که در جهت مخالف قرار دارند تشخیص
می دهد. کسب مهارت در وضعیت قرار گرفتن نمادهای کلامی که در جهت یکی مخالف جهت
دیگری است. مانند: بی و دی
نکته: برای فهم بهتر زبان بهتر است از کلمات مرتبط با یکدیگر استفاده کنید. مثلا آسمان، ابر، رعد و برق، باران و با این کلمات جمله بسازید. مثال دیگر: نجار، میخ، تخته، چکش...
تفاوت های حروف فارسی و انگلیسی:
چگونگی فهم زبان انگلیسی:
1- موضوع متن درس درباره ی چیست؟
2- لغات اصلی مربوط به موضوع درس کدام است؟
3- لغات فرعی کدام است؟
4- اهمیت لغات درس کدام است؟
5- آیا با فهم لغات اصلی می تواند لغات مشابه و معادلی پیدا کنید؟
6- آیا می توانید متوجه شوید که این لغات در چه جاهایی کاربرد دارد؟
7- چه نکات دستوری در جملات متن وجود دارد؟
8- قواعد دستوری هر فصل درباره ی چیست؟
9- آیا نکته ی خاصی در متن درس یا قواعد دستوری درس وجود دارد؟
10- آیا قاعده ای که در این جمله وجود دارد در چیدمان کلمات وجود دارد؟
Universe: جهان
Everything in universe, belong to God.
همه چیز در جهان، متعلق به خداست.
Earth: زمین
The earth revolves around the sun.
زمین به دور خورشید می چرخد.
Continent: قاره
Iran is in the continent of Asia.
ایران در قاره آسیاست.
Country: کشور
Ali enjoys travelling to other countries.
علی از سفربه کشورهای دیگر لذت می برد.
Capital City: پایتخت
Tehran is the capital city of Iran.
تهران، پایتخت ایران است.
Province: استان
Varamin is in the Tehran Province.
ورامین در استان تهران است.
Township: شهرستان
Qarchak is one of the township of Tehran.
قرچک یکی از شهرستان های تهران است.
City: شهر
The nearest city to Varamin is Pishva.
پیشوا، نزدیک ترین شهر به ورامین است.
Village: روستا
Varamin contains many cities.
ورامین روستاهای زیادی دارد.
Tribe: قبیله
People live tribe by tribe in Africa.
مردم به صورت قبیله ای در آفریقا زندگی می کنند.
State: ایالت
Queensland is one of the states of Australia.
کوئیزلند یکی از ایالات استرالیاست.
School: مدرسه
Student دانش آموز :
Notebook دفتر :
Bookکتاب :
Deskمیز :
Benchنیمکت :
Blackboardتختهه سیاه :
Eraser تخته پاککن :
Managerمدیر :
Schoolmasterناظم :
Teacherمعلم :
Servitorسرایدار:
Buffetبوفه :
Schoolyardحیاط مدرسه :
Recycle binسطل زباله :
Lavatoryسرویس بهداشتی :
Flagپرچم :
Drinking Fountainآبخوری :
Students go to school to learn. They write in their notebook and they sit behind their desk on their bench. Teacher writes on the blackboard and cleans it with an eraser. Other person works in school too; for example manager, schoolmaster, and servitor. Buffet, recycle bin, flag, drinking fountain and lavatory are in the schoolyard.
دانش آموزان برای یادگیری به مدرسه می روند. آنها پشت میز و نیمکت هایشان می نشینند و در دفترشان می نویسند. معلم ها روی تخته می نویسند و با تخته پاک کن ، تخته را پاک می کنند. بقیه نیز در مدرسه کارمی کنند. برای مثال مدیر، ناظم و خدمتکار. بوفه، سطل زباله، پرچم و آبخوری در حیاط مدرسه اند.
Mapنقشه :
Bevel protractorنقاله :
Globeکره جغرافیایی :
Chairصندلی :
Libraryکتابخانه :
Back packکوله پشتی :
Handbagکیف دستی :
Pencilمداد :
Color pencilمدادرنگی :
Eraserپاک کن :
Sharpenerتراش :
Watercolorآبرنگ :
Crayonمدادشمعی :
Penخودکار :
In the library there are map, globe and chair. Students have pencil, color pencil, pen, watercolor, sharpener, crayon and eraser in their back pack or handbag.
در کتابخانه صندلی، نقشه و کره جغرافیایی هست. دانش آموزان در کوله یا کیف دستی خود، خودکار، مداد، مدادرنگی، آبرنگ، تراش، مدادشمعی ، و پاک کن دارند.
Familyخانواده :
Fatherپدر :
Motherمادر :
Sisterخواهر :
Brotherبرادر :
Nieceخواهر زاده/برادر زاده (دختر) :
Nephewخواهرزاده/برادر زاده (پسر) :
Uncleعمو/دایی :
Grandmotherمادربزرگ :
Grandfatherپدر بزرگ :
Mother-in-lawمادر زن/ مادرشوهر :
Father-in-lawپدر زن/ پدر شوهر :
Auntعمه/ خاله :
Our family members are me, my father, my mother, my sister and my brother. I have one niece and nephew. They are Sam and Marry. My grandmother and grandfather live with my aunt. I do not have uncle. My brother does not have mother-in-law and father-in-law.
اعضای خانواده ما شامل من، پدر، مادر، خواهر و برادر من است. من یک
خواهرزاده و یک برادرزاده دارم. آنها سام و مری هستند. پدربزرگ و مادربزرگم، با
عمه ام زندگی
می کنند. من دایی ندارم. برادرم پدرزن و
مادرزن ندارد.
Bride عروس :
Groomداماد :
Groomsmanساقدوش (داماد) :
Bridesmaidساقدوش (عروس) :
Partyجشن :
Candyشمع :
Juiceآبمیوه :
Dinnerشام :
Main members of marriage party are groom and bride, with their groomsman and bridesmaid. They serve juice and candy, and dinner.
مهمترین افراد عروسی، عروس و داماد، و ساقدوش های آنها هستند. آنها آبمیوه و شیرینی و شام سرو می کنند.
Purple بنفش :
Indigo نیلی :
Blueآبی :
Greenسبز :
Yellowزرد :
Orangeنارنجی :
Redقرمز:
Blackمشکی :
Whiteسفید :
My favorite color is blue and purple, and I hate yellow. My sister loves orange and red, and she does not like black. My mother enjoys green and indigo and she never enjoys white.
رنگهای مورد علاقه من آبی و بنفش هستند و از رنگ زرد متنفرم. خواهرم رنگهای نارنجی و قرمز را دوست دارد و از رنگ مشکی بدش می آید. مادرم رنگهای سبز و نیلی را می پسندد و هیچگاه از رنگ سفید خوشش نمی آید.
Seaدریا :
Waterآب :
Waveموج :
Seashoreساحل :
Cliffصخره :
Boatقایق :
Shipکشتی :
Islandجزیره :
Sailorملوان :
Submarineزیر دریایی :
Sailors work on the sea. They work with boat or ship or submarine. They love to work with water, islands, seashore, cliffs, and waves.
ملوانلن روی دریا کار می کنند. آنهاذ با قایق، کشتی یا زیردریایی کار می کنند. آنها کار کردن با آب، جزیره، ساحل، صخره و امواج را دوست دارند.
Fishماهی :
Whaleوال :
Leviathanنهنگ :
Sharkکوسه :
Dolphinدلفین :
Shrimpمیگو :
Starfishستاره دریایی :
Octopusهشت پا :
Flatfishسفره ماهی :
Lampreyمار ماهی :
Pelicanمرغ ماهی خوار :
They are animals which live in sea and ocean. Pelican eats some of these animals like fish and shrimp.
حیواناتی که در دریا زندگی می کنند؛ شامل ماهی، وال، نهنگ، کوسه، دلفین،
سفره ماهی
و ... می شوند. مرغ ماهی خوار از برخی از این حیوانات مانند ماهی و میگو تغذیه می کند.
Jungle جنگل :
Treeدرخت :
Boughشاخه اصلی :
Leaveبرگ :
Root ریشه :
Bodyتنه :
Pedicelساقه :
Flowerگل :
Bushبوته :
Herbعلف :
Herbageگیاه :
Jungle has tree and the trees are consist of these parts; leave, root, body, flower and pedicel.
جنگل درخت دارد و از این ها تشکیل شده اند؛ برگ، ریشه، تنه، گل و ساقه.
Fictionقصه :
Storyداستان :
Novelرمان :
Short Storyداستان کوتاه :
Childish Storyداستان کودک :
Stories have different types; fiction, novel, childish and short stories.
داستانها انواع مختلفی دارند؛ رمان،قصه، داستان، داستان کوتاه، و داستان کودک.
Springبهار :
Summerتابستان :
Autumnپاییز :
Winterزمستان :
There are four seasons name spring, summer, autumn and winter.
چهار فصل به نام های بهار و تابستان، پاییز و زمستان وجود دارد.
Weatherآب و هوا :
Mountainکوهستانی :
Vernalمعتدل/ بهاری :
Droughtyگرم و خشک :
Frigid سرد :
Rainyبارانی :
Snowyبرفی :
Stormyطوفانی :
Cloudyابری :
Foggyمه آلود :
Sunnyآفتابی :
Corn Snow تگرگ :
Different weather conditions are cloudy, rainy, snowy, stormy, and sunny.
شرایط آب و هوایی مختلف عبارتند از ابری، بارانی، برفی، طوفانی، و آفتابی.
Sky : آسمان
Cloud : ابر
Thunderbolt : رعد و برق
Rain : باران
Depend on the weather you can see cloud, thunderbolt or rain, in the sky.
بسته به شرایط آب و هوایی می توانید ابر، رعد و برق، یا باران را در آسمان ببینید.
North: شمال
South : جنوب
East : شرق
West : غرب
Northwest : شمال غربی
Northeast : شمال شرقی
Southeast : جنوب شرقی
Southwest : جنوب غربی
North, south, east and west are the main geographical side.
شمال، جنوب، شرق و غرب ، جهت های اصلی جغرافیایی هستند.
Geography : جفرافیا
Mountain : کوه
Jungle : جنگل
Pedogenesis : جلگه
Delta : دلتا
Desert : کویر
Wasteland : بیابان
Field : صحرا
River : رودخانه
Hassan studies geography. He studies about jungles, delta, deserts, wasteland, and rivers.
حسن جغرافیا می خواند. او راجع به جنگل ها، دلتا، بیابان، دشت های بایر، و رودخانه ها مطالعه می کند.
Numbers : اعداد
One: یک
Two : دو
Three : سه
Four : چهار
Five : پنج
Six : شش
Seven : هفت
Eight : هشت
Nine : نه
Ten : ده
There are two cows, ten hens, one dog, three cats, four sheep and nine horses in the village.
دو گاو، ده مرغ، یک سگ، سه گربه، چهارگوسفند، و نه اسب در مدرسه اند.
Pool : استخر
Swim : شنا
Maillot : مایو
Every Friday, Reza wears maillot, goes to pool and swim
هر جمعه، رضا مایو به تن میکند و به استخر می رود و شنا می کند.
Powerful : قوی
More powerful : قوی تر
Most powerful : قوی ترین
Watch’s battery is powerful, computer’s battery is more powerful, and the car’s battery is the most powerful.
باطری ساعت قوی است،باطری کامپیوتر قوی تر، و باطری ماشین قوی ترین است.
Beautiful: زیبا
More beautiful : زیبا تر
Most beautiful : زیبا ترین
Rose is a beautiful flower, Marry is more beautiful, and cactus is the most beautiful.
رز گل زیباییست. مریم زیباتر و کاکتوس زیباترین است.
Weak : ضعیف
Weaker : ضعیف تر
Weakest : ضعیف ترین
Television signal is weak, radio is weaker, and satellite is weakest.
سیگنال تلوزیون ضعیف است، رادیو ضعیف تر و ماهواره ضعیف ترین است.
Short : کوتاه
Shorter : کوتاه تر
Shortest : کوتاه ترین
This blue pen is short, red one is shorter, and the green is shortest.
این خودکارآبی رنگ کوتاه، قرمز رنگ کوتاهتر و سبز رنگ کوتاه ترین است.
Long : بلند
Longer : بلند تر
Longest : بلند ترین
This ruler is long, next one is longer, and the next is longest.
این خط کش بلند، بعدی بلند تر و بعدی بلندترین است.
Slip : سرخوردن
He slipped on the ice.
او روی یخ ها سرخورد.
Sleep : خوابیدن
Marry usually sleeps late.
مری معمولا دیر می خوابد.
Hide : پنهان کردن
We hide behind the trees.
ما پشت درخت قایم شدیم.
Live : زندگی کردن
We live in Alborz Street.
ما در خیابان البرز زندگی می کنیم.
Walk : راه رفتن
Doctor suggests me walking every day.
دکتر به من توصیه کرده هرروز راه بروم.
Roll : غلت خوردن
The children rolled down the hill.
بچه ها روی تپه ها غلت خوردند.
Crawl : خزیدن
The baby crawled across the floor.
نوزاد روی زمین می خزید.
Run : دویدن
Children were playing and running.
بچه ها بازی می کردند و می دویدند.
Jump : پریدن
The thief jumped over the wall and ran away.
دزد از دیوار پرید و فرار کرد.
Spring : جهیدن
The rabbit springs very fast.
خرگوش سریع می جهد.
Paint : نقاشی کردن
Can you paint well?
می توانی قشنگ نقاشی کنی؟
Water : آب دادن
Gardener water the plant every day.
باغبان هرروز گیاه را آب می دهد.
Tear : پاره کردن
She is angry and she tears her papers.
او عصبی است و برگه ها را پاره می کند.
Write : نوشتن
You must write your homework, and then you can play.
باید تکالیفت را بنویسی و بعد بازی کنی.
Bite : گازگرفتن
The dog bites him and made his hand bleed.
سگ او را گاز گرفت و دستش خون امد.
Pinch : نیشگون گرفتن
Marry pinched her brother.
مری برادرش را نیشگون گرفت.
Sing : آواز خواندن
My brother enjoys singing a song.
برادرم از آواز خواندن لذت می برد.
Eat : خوردن
Let’s eat dinner.
بریم شام بخوریم!
Pick up : برداشتن
Pick up your book.
کتابهایتان را بردارید.
Put down: گذاشتن
Put down your pencils.
مدادهایتان را زمین بگذارید.
Talk : صحبت کردن
I must talk with your mother.
باید با مادرت صحبت کنم.
Fight : دعوا کردن
They were fighting in street.
آنها در خیابان دعوا می کردند.
Call : زنگ زدن
Sam will call you tomorrow.
سام فردا به تو زنگ خواهد زد.
Bake : پختن
Every morning my sister bakes a cake.
هر صبح، مادرم کیک میپزد.
Think : فکر کردن
Teacher asked us to think about the subject.
معلم از ما خواست تا درباره موضوع فکر کنیم.
Paste : چسباندن
Paste your pictures on that file.
عکس هاتو روی پوشه بپسبان.
Sweep : جارو زدن
Ahmad sweeps the floor every day.
احمد هرروز زمین را جارو می زند.
Antonymsمتضاد ها............................................
Cry & Laugh : خنده و گریه
Life contains both cry and laugh.
زندکی، گریه و خنده را دربرمی گیرد.
Short & Long : کوتاه و بلند
Many short and long trees exist in jungle.
درختان کوتاه و بلند بسیاری در جنگل وجود دارند.
Beautiful & Ugly : زشت و زیبا
I have both beautiful and ugly dolls.
هم عروسک های زشت و هم زیبا دارم.
Weak & Powerful : ضعیف و قوی
This signal is weak and next one is powerful.
این سیگنال ضعیف و آن یکی قوی است.
Fat & Thin : چاق و لاغر
She is fat but he is thin.
او لاغر است اما آن دیگری چاق است.
Goodness & Badness : خوبی و بدی
Accept the world with its goodness and badness.
دنیا را با خوبی و بدی هایش بپذیر.
Girl & Boy : دختر و پسر
Girls and boys were playing in the yard.
دخترها و پسرها در حیاط بازی می کردند.
Right & Left : راست و چپ
Which side you go? Right or left?
کدام سمت میروی؟ راست یا چپ؟
Far & Near : دور و نزدیک
Our school is far from our home and is not near.
مدرسه ما از منزل ما دور است.
Up & Down: بالا و پایین
Life has both ups and down.
زندگی بالا و پایین دارد.
Thick & Thin : نازک و ضخیم
I bought to books; one is thick, one is thin.
دو کتاب خریدم؛ یکی ضخیم و دیگری نازک.
Light & Dark : تیره و روشن
She colored her hair light and dark.
او موهایش را تیره و روشن کرده است.
Asleep & awake : خواب و بیدار
My brother is asleep, but my sister is awake.
برادرم خواب و خواهرم بیدار است.
Cold & Hot : گرم و سرد
Cold juice and hot tea is enjoyable.
آبمیوه خنک و چای گرم، لذت بخش اند.
Poor & Rich : فقیر و پولدار
Poor and rich are both human.
فقیر وغنی هر دو انسانند.
Wet & Dry: خیس و خشک
Dry the wet dishes.
ظرفهای خیس را خشک کنید.
Soft & Bristly : زبر و نرم
Never wash soft and bristly clothes together.
لباسهای زبر و نرم را با هم نشویید.
Expensive & Cheap: ارزان و گران
This car is cheap, next one is expensive.
این ماشین ارزان و دیگری گران است.
Polite & Impolite : با ادب و بی ادب
Polite girls and impolite boys are in the alley.
پسران بی ادب و دختران مودب در حیاط هستند.
Clean & dirty : تمیز و کثیف
Why did you mix clean and dirty tissues together?
چرا دستمالهای تمیز و کثیف را باهم قاطی کردی؟
Smart & Idle : باهوش و خنگ
Smart and idle students should anticipate in party.
هر دو دانشجویان ضعیف و قوی باید در مراسم شرکت کنند.
Wise & Stupid : دانا و نادان
Wise should teach students.
دانایان می بایست به نادانان تدریس کنند.
Old & Young : پیر و جوان
Old and young were dancing.
پیر و جوان، میرقصیدند.
Tear & Smile : اشک و لبخند
Tear and smile are necessary for life.
اشک و لبخند، لازمه زندگی اند.
Wild & Domestic : وحشی و اهلی
There are both domestic and wild animal in the zoo.
هر دو نوع حیوان وحشی و اهلی در باغ وحش هستند.
Fast & Slow : آرام و سریع آرام و سریع
You are so slow, drive fast.
خیلی آرام میری، سریع برو.
Full & Empty : پر و خالی
Label the full or empty red boxes.
جعبه های قرمز پر یا خالی را برچسب بزنید.
New & Old : نو و کهنه
I bought a new book, not old.
کتاب جدید خریدم، نه قدیمی.
Outside & Inside : خارج و داخل
Write outside and inside of the envelope.
داخل و خارج پاکت بنویسید.
On & under : بالا و زیر
Search on the desk and under it.
روی میز و زیرش را بگرد.
Easy & Hard : آسان و سخت
No different easy or hard.
آسان یا سخت فری ندارد.
First & Last : اول و آخر
Just study first and last parts.
فقط بخشهای اول و آخر را بخوانید.
Buy & Sell : خرید و فروش
My cousins buy and sell cars.
پسرعمویم ماشین خرید و فروش می کند.
Tiger: ببر
|
Panther: پلنگ
|
Lion: شیر
|
Zoo: باغ وحش
|
Boar: گراز
|
Elephant: فیل
|
Parrot: طوطی
|
Cat: گربه
|
Peacock: طاووس
|
Owl: جغد
|
Eagle: عقاب
|
Fox: روباه
|
Hen: مرغ
|
Camel: شتر
|
Duck: اردک
|
Swan: قو
|
Bear: خرس
|
Pig: خوک
|
Ant: مورچه
|
Donkey: الاغ
|
Flamingo: فلامینگو
|
Stork: لک لک
|
Hawk: شاهین
|
Butterfly: پروانه
|
Monkey: میمون
|
Foal: کره
|
Horse: اسب
|
Fly: مگس
|
Squirrel: سنجاب
|
Goat: غاز
|
Rooster: خروس
|
Turkey: بوقلمون
|
Chicken: جوجه
|
Crocodile: تمساح
|
Snake: مار
|
Lizard: مارمولک
|
|
|
Kangaroo: کانگرو
|
Crowd: کلاغ
|
In the zoo, there are many animals like lion, horse, elephant and snake...
حیوانات مختلفی مثل شیر، اسب، دلفین و مار و امثال حیوانات بالا ، در باغ وحش هستند.
Military : ارتش
Army سپاه :
Soldier : سرباز
Gun : تفنگ
Gunshot : تیر
Boot : پوتین
Uniform : لباس سربازی
Missile : موشک
Mortar : خمپاره
Soldiers in military and army have gun, mortar and missile. They wear uniform and boot.
سربازان سپاه و ارتش، اسلحه، خمپاره و موشک دارند. آنها بوت و لباس فرم می پوشند.
Airplane : هواپیما
Copter : هاکوپتر
Caption : سروان
Major : سرگرد
Colonel : سرهنگ
Brigadier : سرتیپ
Major General : سرلشکر
Atomic Bomb : بمب هسته ای
Panzer : تانک
War Vessel : ناو جنگی
Different types of police are copter, captain, major, colonel, brigadier and major general. They work with atomic bomb, panzer and war vessel and have airplane and copter.
درجه های مختلف نیرو انتظامی، عبارتند از سروان سرگرد سرهنگ سرتیپ سرلشگر. آنها با بمب هسته ای، تانک، ناو جنگی کار میکنند و هواپیما و هلکوپتر دارند.
Jobs : مشاغل
Jobs are respectful..........................................مشاغل قابل احترامند
Baker نانوا :
Baker bakes bread. نانوا نان می پزد
Tailorخیاط:
Tailor uses fabrics to make dress. خیاط با پارچه، لباس می دوزد
Teacherمعلم :
Teacher writes on blackboard. معلم روی تخته می نویسد
Nurseپرستار :
Nurses help doctor. پرستاران به پزشک کمک کردند
Doctorپزشک :
Doctor is in the surgery room.پزشک در اتاق عمل است
Engineerمهندس :
That house is built by engineers. آن خانه توسط مهندسین ساخته شده است
Pilotخلبان :
Pilot drives airplane. خلبان هواپیما را می راند
Farmerکشاورز :
Farmers work on the field. کشاورزان در زمین کار می کنند
Student دانش آموز :
Students are in the class. دانش آموزان در مدرسه اند
Workerکارگر :
Workers work hard. کارگران به سختی کار می کنند
Driverراننده :
Drivers drive their car رانندگان اتوموبیل هایشان را می رانند.
Singerخواننده:
Singer sings a song. خواننده آواز می خواند
Plumberلوله کش :
Plumbers work with water pipe. لوله کش با لوله های آب کار می کند
Musicianنوازنده :
He is a real musician. او یک نویسنده واقعی است
Journalistروزنامه نگار :
Journalist writes reports for newspaper. روزنامه نگار گزارشات را برای روزنامه مینویسد
Businessmanبازرگان :
His uncle is a businessman. دایی او بازرگان است
Publisher ناشر :
Publisher publishes the books. ناشر کتابها را منتشر می کند
Dentistدندانپزشک :
Dentists treat people’s teeth. دندانپزشک با دندان دیگران سر و کارر دارد
Pharmacist داروساز :
Pharmacist prepares medicines. دارو ساز دارو تهیه می کند
Butcher قصاب :
Butcher cuts the meat. قصاب گوشت را خورد می کند
Traderتاجر:
Trader exports and imports something. تاجر چیزهایی را صادرات و واردات می کند
Coolie : باربر
Bazaar is full of coolies. بازار پر از باربران است
Writerنویسنده :
Writers write stories. نویسنده داستانهایی می نویسد
Confectioner : شیرینی فروش
Confectioner bakes a cake. شیرینی فروش کیک می پزد
Dairyman : شیر فروش
Dairyman brings milk every day . شیر فروش هر روز شیر می آورد
Police : پلیس
Police derived fast. پلیس سریع رانندگی می کرد
Athletic : ورزشکار
Takhti was a great athletic. تختی ورزشکار بزرگی بود
Telephonist : تلفنچی
Telephonists answer the phone. تلفنچی تلفن ها را پاسخ می دهد
Servant : گارسون
Many servants work in restaurant. گارسون هایی زیادی در رستوران کار می کنند
Mechanic : مکانیک
Mechanic fixes our car. مکانیک ماشی ما را تعمیر کرد
Soldier : سرباز
Soldiers will work in military. سربازان در ارتش کار خواهند کرد
Cooker : آشپز
Cooker cooked us a delicious food. آشپز غذایی خوشمزه برای ما پخت
Grocer : بقال
I asked grocer for a box of date. از بقال جعبه ای خرما خواستم
Surgery : جراح
Surgery was in surgery room. جراح در اتاق عمل بود
Reporter : خبرنگار
Reporter and journalist work together. روزنامه نگار و خبرنگار با هم کار می کنند
Dustman : رفتگر
Dustman sweeps the street. رفتگر خیابان ها را جارو می زد
Translator : مترجم
Translator translates the texts. مترجم متن ها را ترجمه می کند
Clerk : کارمند
She works in a school as a clerk. او در مدرسه بعنوان یک کارمند کار می کند
Lawyer : وکیل
Lawyer wrote a formal agreement for us. وکیل برای ما قراردادی رسمی نوشت
Speaker : گوینده
Speaker was speaking loudly. گوینده با صدای بلند صحبت می کرد
Proconsul : فرماندار
Proconsul and mayor work together. شهردار و فرماندار باهم کار می کنند
Carpenter : نجار
Carpenter makes woody objects. نجار اشیای چوبی می سازد
Idle : بیکار
She doesn’t work. She is idle. او کار نمیکند و بیکار ست
Chambermaid : خدمتکار
Chambermaid cleaned the house. خدمتکار خانه را تمییز کرد
Barber : آرایشگر
The barber cut my hair. آرایشگر موهای مرا کوتاه کرد
Blacksmith : آهنگر
Blacksmith made a sharp knife. آهنگر چاقویی تیز ساخت
Painter : نقاش
Painter pained the wall. نقاش دیوار را رنگ کرد
Builder : بنا
Builder builds house. بنا خانه می سازد
Booker : کتابدار
Booker works in library. کتابدار در کتابخانه کار می کند
Jobs are respectful.................................مشاغل قابل احترامند
Year : سال
Month : ماه
Week : هفته
Day : روز
Every day : هر روز
Yesterday : دیروز
Today : امروز
Tomorrow : فردا
Day after tomorrow : پس فردا
One year has 12 months. One month has 30 days. Every 7 days are a week.
یک سال، 12 ماه دارد. هرماه 30 روز است. هر هفت روز یک هفته است.
Birthday: روز تولد
Marriage day : روز ازدواج
Death day: روز مرگ
Birthday, marriage day, and death day, register in your ID card.
تولد، ازدواج و مرگ، در شناسنامه ثبت می شود.
Tailor : خیاط
String : نخ
Needle : سوزن
Scissor : قیچی
Meter : متر
Cloth : پارچه
Tailor works with string, needle, scissors, meter and cloth.
خیاط با متر، سوزن، نخ، قیچی و پارچه کار می کند.
Triangle : مثلث
Square : مربع
Rectangle : مستطیل
Circle : دایره
Pyramid : هرم
Ball : کره
Carroty : مخروط
Shaft : استوانه
Cube : مکعب
These are the objects which we use in mathematic.
ابزاری که در ریاضیات استفاده می شود.
Clock: ساعت دیواری یا رومیزی
Watchساعت مچی :
Clock shows 10 o’clock, my watch doesn’t work.
ساعت دیواری، 10 را نشان می دهد، ساعت من خراب است.
Time : زمان
Hour : ساعت
Minute : دقیقه
Second : ثانیه
Every hour is 60 minutes and every minute is 60 seconds.
هرساعت 60 دقیقه و هر دقیقه 60 ثانیه است.
Morning : صبح
Noon : ظهر
Night : شب
Afternoon : بعد از ظهر
Forenoon : قبل از ظهر
Sunrise : طلوع
Sunset : غروب
Last night : دیشب
Two nights ago : پریشب
Every morning we eat breakfast. At noon we eat my launch and we eat dinner at night. My brother eats ice cream in the afternoon. Two nights ago, my sister had party from sunrise till sunset.
هرصبح، صبحانه می خوریم. ظهر ناهار و شب شام می خوریم. برادرم عصرها بستنی می خورد. پریشب، خواهرم از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب، مهمان داشت.
Grape: انگور
|
Orange: پرتقال
|
Vegetable: سبزیجات
|
Fruit: میوه
|
Fig: انجیر
|
Lemon: لیمو
|
Damson: آلو
|
Date: خرما
|
Apricot: زرد آلو
|
Apple: سیب
|
Pear: گلابی
|
Peach: هلو
|
Carrot: هویج
|
Lettuce: کاهو
|
Cucumber: خیار
|
Tomato: گوجه فرنگی
|
Eggplant: بادمجون
|
Watermelon: هندوانه
|
Tomato: گوجه فرنگی
|
Onion: پیاز
|
Okra: بامیه
|
Lentil: عدس
|
Bean: لوبیا
|
Pea: نخود
|
Sour cherry: آلبالو
|
Pineapple: آنانس
|
Banana: موز
|
Mango: انبه
|
|
Pepper: فلفل
|
Turnip: شلغم
|
Bean: باقلا
|
|
Celery: کرفس
|
Cabbage: کلم
|
Potato: سیب زمینی
|
Yogurt: ماست/ دوغ
|
Salad: سالاد
|
Fish: ماهی
|
Chicken: جوجه
|
Jelly: ژله
|
Ice cream: بستنی
|
Tea: چای
|
Coffee: قهوه
|
Fruits and vegetables are necessary for body. Fruits like orange, grapes, cherry, and... . Vegetables like onion, carrot, mushroom and... . Cucumber, cabbage and tomato are good for salad. Coffee, tea, ice cream, jelly and yogurt are good for meals.
میوه ها و سبزیجات برای بدن لازمند. میوه ها مانند پرتقال، انگور، آلبالو و... . سبزیجات مانند پیاز، هویج، قارچ و... . خیار، کاهو و گوجه برای سالاد مناسبند. قهوه، چای، بستنی، ژله و ماست، میان وعده های خوبی هستند.
Police : پلیس
Police office : اداره پلیس
Trooper : پلیس راهنمایی و رانندگی
Trooper and police work in police office.
پلیس راهنمایی و رانندگی و ... در اداره پلیس کار می کنند.
Court : دادگاه
Judicature : دادگستری
Judge : قاضی
Prosecuting attorney : دادستان
Attorney : وکیل
Judge, prosecuting attorney and attorney are those who work in court and Judicature.
قاضی، دادستان و وکیل مدافع، کسانی هستند که دردادگاه کار می کنند.
Government : حکومت
King : پادشاه
President : رئیس جمهور
Headsman : رهبر
Head of Parliament : رئیس مجلس
Member of Parliament : نماینده مجلس
Tetrarch : استاندار
Head of judicature: رئیس قوه قضاییه
Governor : فرماندار
Mayor : شهردار
Town council : شورای شهر
Department : اداره
Many play role in government. King or headsman, president, member of parliament, speaker, tetrarch, head of judicature, town council, governor and mayor, some of them have special department.
افراد بسیاری در دولت نقش دارند. پادشاه یا رهبر، نمایندگان مجلس، رئیس مجلس، استاندار، فرماندار، شورای شهر، بخشدار و شورای شهر و برخی از آنان اداره مخصوص دارند.
Currency: وجه رایج/ واحد پولی
Money : اسکناس
Coin : سکه
Gulden : سکه طلا
Check book : دسته چک
Silver : نقره
Iron : آهن
Copper : مس
Gold : طلا
Iran currency was Rial, but now is toman. People use money and checkbook nowadays, but in the past they used coin, gulden, silver, gold and even iron or cooper.
پول ایران ریال بود اما الان تومان است. امروزه مردم از چک و اسکناس استفاده می کنند اما در گذشته از سکه، طلا، نقره و حتی آهن و مس استفاده می کردند.
Amusement park : پارک تفریحی
Zoo : باغ وحش
Funfair : شهربازی
Gym : سالن ورزشی
Grid iron : زمین فوتبال
Library : کتابخانه
Cinema : سینما
Museum : موزه
Big top : سیرک
Theater salon : سالن تئاتر
Amusement park, zoo, funfair, big top, theater and museum, are good place to enjoy. Gyms and grid iron are good for sport work.
پارک تفریحی، باغ وحش، شهربازی، سیرک، تئاتر و موزه، اماکن خوبی برای تفریح اند. ورزشگاه ها و زمین فوتبال، برای کارهای ورزشی مناسبند.
Transportation : وسایل حمل و نقل
Airplane : هواپیما
Ship : کشتی
Train: قطار
Metro : مترو
Bus : اتوبوس
Taxi : تاکسی
Bulldozer : بلدزر
Trailer : تریلر
Minibus: مینی بوس
People move from one place to another with their own car or public transportation such as airplane, ship, train, metro, bus, taxi, bulldozer, minibus.
مردم برای حرکت از
جایی به جای دیگر، از ماشین شخصی خود یا وسایل حمل و نقل عمومی مثل هواپیما، قطار،
کشتی، مترو، اتوبوس، تاکسی، یا مینی بوس استفاده
می کنند.
Special cars : ماشین های تخصصی
Squad car : ماشین پلیس
Two squad were in police car.دو پلیس در ماشین پلیس بودند
Fire engine : ماشین آتش نشانی
Fire engine was alerting. ماشین آتش نشانی آژیر می کشید
Ambulance : آمبولانس
Ambulance carries patients.آمبولانس مریض ها را حمل می کند
Ways : راه ها
Intersection : چهار راه
Autobahn : بزرگ راه
Freeway : آزاد راه
Road : جاده
Street : خیابان
Bystreet : خیابان فرعی
Alley : کوچه
Dead end : بن بست
In different ways, you can go with your car; for example autobahn, freeway, road and street. You will face intersection or dead end while driving. Be careful about alley and bystreet.
شما با ماشین، ازطرق مختلف می گذرید. مثلا اتوبان، آزادراه، بزرگراه، جاده و خیابان. ممکن است به چهارراه یا بن بست بربخورید. مراقب کوچه ها و راه های اصلی باشید.
Hospital manager: رئیس بیمارستان
|
Hospital: بیمارستان
|
Doctor: دکتر
|
Matron: سرپرستار
|
Pharmacy: داروخانه
|
Nurse: پرستار
|
Waiting room: اتاق انتظار
|
Technician: تکنیسین
|
Emergency: اورژانس
|
Visit room: اتاق معاینه
|
Surgery room: اتاق عمل
|
Ophthalmologist: چشم پزشک
|
Recovery: ریکاوری
|
Installation: تاسیسات
|
Disciplinary: انتظامات
|
Dentistry: دندانپزشکی
|
Maternity: زایشگاه
|
Lab: آزمایشگاه
|
Injection: آمپول
|
Sick person: بیمار
|
Shock device: دستگاه شوک
|
Bed: تخت
|
Forceps: پنس
|
Scissor: قیچی
|
Gown: گان Secretary: منشی
|
Anesthesia: داروی بیهوشی
|
Hospital has different parts or persons. About persons we can refer to hospital manager, dentist, nurse, doctor, surgery, ophthalmologist, matron, technician, and sick person. About parts we can refer to pharmacy, waiting room, reception, emergency, surgery room, recovery, disciplinary, lab and maternity. With serum, injection and drug, they will help you to survive.
In surgery room, there are something especial; bed, shock device, scissor, forceps, anesthesia, gown and secretary.
بیمارستان بخش ها پرسنل مختلفی دارد. پرسنل شامل مدیربیمارستان، دندانپزشک، پرستار، پزشک، جراح، متخصص چشم، سرپرستار، تکنیسین، و بیماران. در مورد بخش ها، به داروخانه، اتاق انتظار، پذیرش، اورژانس، اتاق عمل، ریکاوری، انتظامات، آزمایشگاه و زایشگاه. آنها با دارو و آمپول، به سلامت شما کمک می کنند.
در اتاق عمل، چیزهای بخصوصی است. تخت، دستگاه شوک، قیچی، پنس، داروی بیهوشی، گان و منشی.
Welfare service : خدمات رفاهی
Clinic : درمانگاه
Police : پلیس
Emergency : اورژانس
Firefighting : آتش نشانی
Transmission : مخابرات
Registry office : اداره ثبت
Court : دادگاه
Hospital : بیمارستان
Clinic, Police, Emergency, Firefighting, Transmission, Court and Hospital are welfare services.
درمانگاه، آگاهی، اورژانس، آتش نشانی، مخابرات، دادگاه و بیمارستان، از مراکز خدماتی هستند.
Timber man : نجار
Hatchet : تیشه
Ax : تبر
Hammer : چکش
Spike : میخ
Drill : دریل
Wood : چوب
Glue : چسب
Meter : متر
Pencil : مداد
Timber man makes woody objects. He cuts trees with ax and hammer, and fix them by using glue, slobber, glib and drill.
نجار ابزار چوبی می سازد. او درختان را با تیشه و تبر می برد و با دریل، چسب، اره و میخ، بهم می چسباند.
Farmer : کشاورز
Shovel : بیل
Hack : کلنگ
Hatchet : تیشه
Scythe : داس
Seed : دانه
Tractor : تراکتور
Combine : کمباین
Shovel, Hack, Hatchet, Scythe, Seed, Tractor and Combine, are farmers gadget.
دانه، داس، تراکتور، تبر و کمباین، ابزار کاری کشاورز هستند.
Doctor : دکتر
Gown : روپوش
Stethoscope : گوشی
Penlight : چراغ قوه
Blood Pressure device : دستگاه فشار خون
Injection : آمپول
Doctor wears gown and uses Stethoscope, Penlight, Blood Pressure device and Injection in surgery room.
دکتر در اتاق عمل گان می پوشد و از پنس، چراغ قوه، دستگاه
فشار و آمپول استفاده
می کند.
Butcher : قصاب
Chopper : ساطور
Knife : چاقو
Whittler : چاقو تیز کن
Meat : گوشت
Refrigerator : یخچال
Balance : ترازو
Meat Grinder : چرخ گوشت
Give me piece of meat : یک تکه گوشت به من بدهید
Butcher cuts the meat with knife or chopper and keeps it in the refrigerator.
قصاب با چاقو و ساطور، گوشت را تکه تکه می کند و آنرا در یخچال نگه می دارد.
معنی کلمات را پیدا کنید:
Baker:
Flour:
Dough:
Furnace:
Fire:
Oar:
Give me bread:
Baker bakes bread with flour and dough, in furnace and oar.
نانوا با خمیر و آرد نان میپزد و در تنور و آتش، آنرا می پزد.
Barber : آرایشگر
Scissors : قیچی
Mirror : آینه
Chair : صندلی
Spray : آب پاش
Razor : تیغ
Comb : شانه
Hair : مو
Shave : اصلاح صورت
Please cut my hair. Barber works with Scissors, Mirror, Spray, Razor and Comb.
لطفا موهای مرا کوتاه کنید. آرایشگر با قیچی، آینه، شانه و آبپاش کار می کند.
Shoes : کفش
Glue : چسب
Scissors : قیچی
Cutter : کاتر/ تیغ
Knife : چاقو
Sewing machine : چرخ کفش دوزی
Peg : میخ
Hammer : چکش
Shoe maker works with Glue, Scissors, Cutter, Knife, Sewing machine, Peg and Hammer. And he makes shoes.
کفاش با استفاده از چسب، قیچی، کاتر، چاقو، ماشین چرخکاری، میخ و چکش، کفش درست می کند.
Head: سر
|
Body: بدن
|
Body parts: اعضای بدن
|
Eyelash: مژه
|
Eyelid: پلک
|
Face: صورت
|
Teeth: دندان
|
Mouth: دهان
|
Eyebrow: ابرو
|
Chin: چانه
|
Lip: لب
|
Tongue: زبان
|
Ear: گوش
|
Hair: مو
|
Neck: گردن
|
Muscle: ماهیچه/ عضله
|
Shoulder: شانه
|
Shoulder: شانه
|
Elbow: آرنج
|
Forearm: ساعد
|
Brachium: بازو
|
Nail: ناخن
|
Finger: انگشت
|
Wrist: مچ
|
Spine: ستون فقرات
|
Back: کمر
|
Stomach: شکم
|
Thigh: ران
|
Leg: پا
|
Joint: مفصل
|
Abdomen: معده
|
Ankle: قوزک پا
|
Knee: زانو
|
Hip: باسن
|
Bowel: روده
|
Bone: استخوان
|
They are parts of body. Head is the top of our body and includes Face, Eyelid, Eyelash, Eyebrow, Mouth, Teeth, Tongue, Lip, Chin, Hair and Ear. Under the head is shoulder which connects to head by neck. After shoulder is your hand. Hand includes muscle, elbow, brachium, forearm, wrist, finger and nail. Next part is bowel, stomach, back, spine and abdomen. After that is leg. Leg includes thigh, knee, ankle and hip. The part which connects bones is joint.
اینها اعضای بدن هستند. سر، بالاترین عضو بدن است و شامل صورت، پلک، مژه، دهان، دندان، زبان، لب، چانه، گوش و مو می شود. پایین سر، شانه است که توسط گردن به سروصل می شود. بعد از شانه، دستان شماست،. دست شامل ماهیچه، آرنج، ساعد، بازو، مچ، انگشت و ناخن می شود.
Carpet: فرش
|
Desk: میز
|
Sofa: مبل
|
Pillow: بالش
|
Moquette: موکت
|
Carpet: فرش
|
Coverlet: لحاف
|
Bed: تخت
|
Blanket: پتو
|
Radio: رادیو
|
Television: تلوزیون
|
Chair: صندلی
|
Window: پنجره
|
Writing desk: میز تحریر
|
Telephone: تلفن
|
Library: کتابخانه
|
Vacuum machine: جارو برقی
|
Window: پنجره
|
Plug: پریز
|
Picture: تابلو
|
Sweep: جارو دستی
|
Comb: شانه
|
Tablecloth: رو میزی
|
Vase: گلدان
|
Soap: صابون
|
Clock: ساعت
|
Mirror: آینه
|
Toothpaste: خمیر دندان
|
Brush: مسواک
|
Shampoo: شامپو
|
Mirror: آینه
|
Bin: سطل زباله
|
Tissue: دستمال کاغذی
|
Showcase: ویترین
|
Razor: تیغ
|
Razor: تیغ
|
Towel: حوله Washcloth: لیف
|
Faucet: شیر آب Stool: چارپایه
|
Dresser: میز آرایش
|